Web Analytics Made Easy - Statcounter

کتاب «بدن  هر گز دروغ نمی گوید» نشان دهد چگونه هریک از ما در راه فرزند خوب بودن و انکار آنچه بر ما رفته اسیر چرخه‌های آسیب‌زا می‌شویم؛ و به سبب آن، رنج‌های مضاعفی را متحمل می‌شویم. در حقیقت این کتاب افشا می‌کند، چگونه علیرغم گذشته سالیان متمادی از کودکی‌مان اما هنوز والدین خود را نبخشیده‌ایم بلکه حتی وابستگی‌های بیمارگونه با آنها ایجاد کرده‌ایم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

حقیقت این است که ما نخواهیم توانست رنج‌های کودکی‌مان را کتمان کنیم و همین سبب می‌گردد این آلام در درون ما به زندگی خود ادامه می‌دهند. اغلب ما سال‌ها می‌کوشیم تا احساساتی درباره والدین‌مان بروز دهیم که واقعا آنها را باور نداریم.

هرچند با این بروز احساسات ریاکارانه، در حقیقت به خودمان و والدین‌مان دروغ گفته‌ایم! کتاب «بدن  هرگز دروغ نمی گوید» نشان می‌دهد چگونه بدن‌های ما تقاص این ریاکاری و رندی را در دوران بزرگسالی پس می‌دهند؛ بدن‌هایی که سالیانی متمادی این رنج‌ها را در خود ذخیره کرده‌ ولی اکنون اثرات خشونت‌های دوره کودکی‌مان را بی‌پروا بیرون می‌ریزند.

آلیس میلر، نویسنده کتاب هوشمندانه عنوان «بدن هرگز دروغ نمی‌گوید» را برای اثر خود انتخاب کرده تا نشان ‌دهد، هرچند تلاش می‌کنیم احساس واقعی‌مان را نسبت به تربیت خشن دوره کودکی پنهان کنیم و عملا ریاکارانه رفتار کنیم اما بدن‌های ما هرگز نمی‌توانند دروغ بگویند و ریاکار باشند و بنابراین به اشکال مختلف اثرات تربیت خشن دوره کودکی را در دوره بزرگسالی آشکار می‌گردانند.

شالوده این کتاب بر نظریه آلیس میلر درباره قدرت مخرب برخی فرمان‌های اخلاقی مخرب استوار است، فرمان‌هایی که دایم فرزندان را به فرمانبرداری از والدین و احترام به آنان همراه با فروتنی و گذشت دعوت می‌کند، حتی اگر توسط والدین آزار دیده باشند. 

کتاب «بدن هرگز دروغ نمی‌گوید؛ اثرات پایدار تربیت خشن» نوشته آلیس میلر با ترجمه امید سهرابی نیک توسط «فرهنگ نشر نو» و با همکاری نشر آسیم با ترجمه امید سهرابی‌نیک در ۲۲۳ صفحه منتشر شده است. گفتنی است از همین نویسنده در سال ۱۳۹۶  کتابی از همین نویسنده با عنوان «دلهره‌های کودکی؛ جستجو خود واقعی » از همین مترجم منتشر شده است.

۲۴۱۲۴۱

کد خبر 1325674

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: کودک آزاری افسردگی معرفی کتاب عراق ایالات متحده آمریکا بنزین کنسولگری ایران در نجف آلودگی هوا ایران و عراق سهمیه بندی بنزین نجف اشرف باشگاه پرسپولیس اغتشاش ناآرامی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۹۲۶۱۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عجیب‌ترین بخشش در خوزستان؛ مقتول، قاتلش را بخشید

یکی از روز‌های خردادماه سال ۹۶ به پلیس اهواز خبر رسید که زنی که به تنهایی زندگی می‌کرد در خانه اش در منطقه چهارراه آبادان به قتل رسیده است. این خبر را نزدیکان این زن به پلیس خبر داده بودند. آن‌ها بعد از آنکه او به تماس‌های‌شان جواب نداده بود نگران شده و به خانه اش رفته و در آنجا با پیکر بی‌جانش روبه‌رو شده بودند. بر بدن مقتول چندین جای بریدگی با جسم برنده و نوک تیز به چشم می‌خورد.

به گزارش ایسنا، همچنین فرزندان مقتول با بررسی وضعیت او پی بردند که طلا و جواهراتی که او همیشه استفاده می‌کرده نیز سرقت شده است. از سویی بررسی‌ها نشان می‌داد که عامل جنایت آیفون خانه را نیز احتمالا با این تصور که تصاویر او را ضبط کرده سرقت کرده است. در همین حال متخصصان پزشکی قانونی بعد از معاینه اولیه جسد اعلام کردند که به احتمال زیاد یک روز از قتل می‌گذرد. در این شرایط بود که پیکر مقتول به پزشکی قانونی منتقل شده و تحقیقات برای رازگشایی از این جنایت آغاز شد.

برق طلا

آنطور که نزدیکان مقتول می‌گفتند از مدت‌ها قبل یک نظافت‌چی برای تمیز کردن خانه مقتول به آنجا می‌رفت و روز قبل پسر نظافت‌چی به جای او به خانه زن تنها رفته بود. این زن آن روز در تماس با دخترش گفته بود که پسر نظافت‌چی که حدود ۱۸ سال داشت طوری رفتار کرده که او ترسیده است. همین اطلاعات باعث شد که نام پسر ۱۸ ساله بعنوان اولین مظنون مطرح و ساعتی بعد به اتهام قتل دستگیر شود.

متهم در همان بازجویی‌های مقدماتی به قتل اعتراف کرد و گفت با انگیزه سرقت جواهرات زن تنها او را به قتل رسانده است. متهم در اعترافاتش گفت: پدرم سال‌ها برای نظافت به آنجا می‌رفت. آن روز، چون کارش زیاد بود از من خواست به آنجا بروم. هنگام ورود نگاهم به جواهرات زن افتاد و وسوسه شدم. چند دقیقه‌ای کار کردم، اما ناگهان به سوی او رفتم و بعد از قتل جواهراتش را سرقت واز آنجا فرار کردم. بعد جواهرات را به یک طلافروشی بردم تا بفروشم، اما طلافروش فاکتور خواست و فقط به من ۳ میلیون تومان داد و قرار شد بقیه پول را بعد از بردن فاکتور بدهد.

حکم قصاص

متهم به قتل در ادامه با شکایت فرزندان مقتول بعنوان اولیای دم در دادگاه کیفری یک استان خوزستان محاکمه و به قصاص محکوم شد. از آنجا که همه شواهد و مدارک در این پرونده علیه متهم بود حکم قصاص در دیوان‌عالی کشور نیز تایید و مقرر شد این حکم بعد از پرداخت تفاضل دیه از سوی اولیای دم، اجرا شود. بر اساس قانون زمانی که قاتل مرد و مقتول زن باشد برای اجرای حکم اولیای دم باید نیمی از دیه قاتل را به او بپردازند.

شمارش معکوس برای قصاص

با قطعی شدن حکم، همه چیز برای قصاص قاتل آماده شده بود. چند روز قبل تنها پسر مقتول برای پرداخت تفاضل دیه به دادسرا رفته بود. او قصد داشت هرطور که شده قاتل مادرش را قصاص کند و اصلا به بخشیدن او فکر نمی‌کرد. در دادسرا، اما اتفاقی افتاد که ناگهان ورق برگشت. او با زنی به نام مریم کارگر دستجردی که در پرونده‌های قتل زیادی پادرمیانی کرده و باعث سلح و سازش شده روبه‌رو شد. این فعال اجتماعی در حال تلاش برای صلح و سازش در پرونده دیگری بود و پسر مقتول وقتی او را دید تحت تاثیر حرفهایش قرار گرفت و ناگهان از تصمیمی که گرفته بود منصرف شد. او دادسرا را ترک کرد و چند روز بعد دوباره برگشت و این بار گفت قصد دارد قاتل را ببخشد.

چرا قاتل مادر را بخشیدم

میلاد سوزنچی، فرزند مقتول درباره این تصمیم به همشهری می‌گوید: در این مدت برای تصمیم گیری خیلی فکر کردم، اما به نتیجه‌ای نرسیدم. چند روز قبل بر سر مزار مادرم رفته بودم. از او خواستم نشانه‌ای به من نشان دهد تا بهتر تصمیم بگیرم و از فشاری که تحمل می‌کنم نجات پیدا کنم. روزی که به دادسرا رفتم تا کار را تمام کنم با دیدن خانم دستجردی آن نشانه را حس کردم. وقتی او با من صحبت کرد آرام شدم و همان موقع تصمیم گرفتم که قاتل مادرم را برای رضای خدا ببخشم. در حقیقت مادرم خودش با نشانه‌ای که نشانم داد خواست تا قاتلش را ببخشم. من هم کاری را کردم که او خواسته بود. حالا از تصمیمی که گرفته‌ام راضی هستم و احساس آرامش می‌کنم.

دیگر خبرها

  • کورت انگل برای بازگشت به WWE اعلام آمادگی کرد
  • پاسخ بامزه یک دانش‌آموز به تمرین کتاب درسی
  • دبیرکل کتابخانه‌ها‌‌: مردم ایران کتاب‌نخوان نیستند + فیلم
  • «فلسطین و توطئه صهیونیستی انگلیسی» به کتابفروشی‌ها آمد
  • رئیس شورای شهر: سال آینده نمایشگاه کتاب به «شهر آفتاب» منتقل می‌شود
  • بخشش عجیب‌ در خوزستان؛ مقتول، قاتلش را بخشید
  • ۱۰ عنوان به مجموعه کتاب‌های کودکی نامداران اضافه می‌شود
  • عجیب‌ترین بخشش در خوزستان؛ مقتول، قاتلش را بخشید
  • سندروم استکهلم در مدارس ابتدایی/ فرزندتان را به ربات آزمون دهنده تبدیل نکنید!
  • نگاهی به کتاب «خداشناسی قرآنی کودکان»/ شما خدا را می‌شناسید؟