Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایرنا»
2024-05-06@18:23:07 GMT

عطش نصف جهان برای اکسیرِ سرخ

تاریخ انتشار: ۱۳ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۹۵۶۴۴۳

عطش نصف جهان برای اکسیرِ سرخ

هر سال با آغاز فصل سرما، شیوع بیماری های فصلی و مصرف برخی داروها در بیماران، نیاز آنان به خون دوچندان می‌شود، از این رو ذخائر فرآورده‌های خونی با کاهش محسوس همراه است.

ایران سالانه به ۲/۵ میلیون واحد خون نیاز دارد. اصفهان در کنار استان های آذربایجان شرقی، مازندران، تهران، فارس و خراسان رضوی یکی از نقاط کشور است که بیشترین نیاز به خون را دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به گفته مسئولان، سالانه نزدیک به ۴۰۰ هزار واحد فرآورده‌های خون در استان اصفهان تولید می‌شود. در کشور از هر یک هزار نفر ۲۵ نفر و در اصفهان به ازای هر یک هزار نفر ۲۷ نفر خون اهدا می‌کنند.

به طور میانگین روزانه ۵۰۰ نفر برای اهدای خون به مراکز انتقال خون استان اصفهان مراجعه می‌کنند و این منطقه رتبه چهارم را در بین استان‌ها در این زمینه دارد.سال گذشته ۱۶۳ هزار و ۲۸۹ نفر در استان اصفهان داوطلب اهدای خون بودند که از ۱۲۸ هزار و ۵۰۴ نفر از آنها خونگیری شد.از این تعداد ۶۱.۵ درصد اهداکننده مستمر بودند و ۱۱.۵ درصد خون های اهدایی نیز از گروه های خونی با RH منفی بوده است.

در چهار ماه نخست امسال ۵۸ هزار نفر در استان اصفهان داوطلب اهدای خون بودند که ۴۶ هزار و ۵۰۰ نفر از آن‌ها به دلیل داشتن شرایط اهدا، موفق به اهدای خون شدند.

۹۶.۵ درصد اهداکنندگان خون در استان اصفهان را مردان و تنها سه درصد اهداکنندگان خون را بانوان تشکیل می‌دهند که این میزان از میانگین جهانی و کشوری بسیار پایین تر است.

۶۰ درصد اهداکنندگان خون در استان اصفهان مستمر هستند. سن اهداکنندگان خون نیز بین ۳۰ تا ۴۰ سال است.

به اذعان کارشناسان، هر کیسه خون جان سه نفر را نجات می دهد. پلاسما، پلاکت و گلبول قرمز سه فرآورده‌ای که از یک کیسه خون استخراج می شود برای درمان بیماران نیازمند جراحی، هموفیلی، سرطان، زنان باردار، نوزادان نارس و سوانح رانندگی به کار می‌رود.

در زمان حاضر گروه خونی ۹۰ درصد از اهداکنندگان خون کشور مثبت و فقط گروه خونی ۱۰ درصد از اهداکنندگان خون کشور منفی است، همچنین گروه خونی حدود ۳۴ درصد اهدا کنندگان کشور O مثبت و به میزان فراوان است اما گروه خونی AB منفی با یک درصد جزو کمیاب ‌ترین گروه‌های خونی در کشور محسوب می‌ شود.

اصفهان با کمبود ذخائر خون مواجه است

مدیرکل انتقال خون اصفهان با بیان این مطلب از عموم مردم و نهادها برای اهدای خون دعوت کرد.

مجید زینلی در گفت و گو با  ایرنا اظهارداشت: در زمان حاضر ذخیره خونی در این استان به ۲/۵ تا سه روز رسیده درحالیکه در روزهای معمول این میزان برای هفت روز است.

وی با بیان اینکه در فصل‌های سرد سال تعداد مراجعه‌کنندگان و میزان اهدای خون کاهش می‌یابد، افزود: در این روزها، آلودگی هوا نیز مزید بر علت شده و حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد از میزان اهدای خون در اصفهان کاهش یافته است.

وی تصریح کرد: این در حالی است که نیاز به خون و فرآورده‌های آن در مراکز درمانی و اتاق های عمل و بیمارانی مانند تالاسمی، هموفیلی و دیالیزی مانند روزهای معمول به قوت خود باقی است.

زینلی با بیان اینکه امسال تعداد اهداکنندگان خون با سرد شدن هوا از اوائل آبان رو به کاهش رفت، خاطرنشان کرد: اهداکنندگان مستمر حدود ۶۰ درصد از کل مراجعه‌کنندگان به مراکز انتقال خون را تشکیل می‌دهند و ما بیشتر با کاهش در تعداد اهداکنندگانی که برای دفعه نخست یا به‌طور موردی مراجعه می‌کنند، مواجه هستیم.

وی در پاسخ به اینکه آیا برخی مسائل اجتماعی و شایعه‌ها در این زمینه تاثیرگذار بود، تاکید کرد: تنها عامل کاهش میزان اهدای خون، رغبت کمتر مردم در این روزهای سرد و آلوده برای خارج شدن از خانه است وگرنه افرادی که به مراکز انتقال خون مراجعه می‌کنند به آنها اطمینان و اعتماد دارند.

مدیرکل انتقال خون اصفهان با اظهار نگرانی از اینکه با سردتر شدن هوا در روزهای آینده بازهم میزان اهدای خون کاهش یابد، اضافه کرد: با کاهش ذخیره‌های خونی، همه محصولات خونی مانند پلاکت، پلاسما و گلبول قرمز نیز کم می‌شود.

مدیرکل انتقال خون استان اصفهان ابراز نگرانی کرد که تا چند سال آینده با چالش کمبود فرآورده‌های خونی مواجه خواهیم بود.

وی افزود: در عصر کنونی در حوزه خون با چالشی روبه رو هستیم که جامعه به سمت پیری جمعیت پیش می‌رود که این امر خود موجب کاهش آمار اهدای خون می‌شود و در کنار آن مصرف فرآورده های خونی نیز برای این جمعیت مسن افزایش می‌یابد.

اهدای خون هیجانی نباشد

مدیرکل انتقال خون استان اصفهان افزود: اهدای خون نباید به صورت مناسبتی و هیجانی باشد بلکه با پذیرفتن این مهم که بیماران در هر شرایطی نیازمند به خون هستند باید برای اهدای خون اقدام شود.

وی در ادامه با بیان اینکه بخش آفرز اصفهان از دو سال پیش فعالیت خود را آغاز کرد گفت: دو فرآورده خونی به روز دنیا شامل پلاکت آفرزیس و پلاسما آفرزیس که در کشورهای توسعه یافته تولید می‌شود در اصفهان تولید می‌شود که فرآورده هایی راهبردی است.

وی با تاکید بر اینکه در این مدت سه هزار و ۵۰۰ واحد خونی در اصفهان تولید شده است افزود: در روش آفرزیس اهداکننده فقط پلاسما یا فقط پلاکت اهدا می‌کند و خون دوباره به رگ‌های فرد اهداکننده باز می‌گردد.

مدیرکل انتقال خون استان اصفهان افزود: با استفاده از این روش‌ها حجم پلاسمای دریافتی بالا رفته و هر فرد سالیانه می‌تواند ۲۴ بار پلاسما اهدا کند در صورتی که در اهدای خون هر فرد بین سه تا چهار بار در سال امکان اهدای خون را دارد.

وی با اشاره به اینکه زمان نگهداری پلاکت بین ۳ تا ۵ روز است، خاطرنشان کرد: سال گذشته ۲ هزار واحد پلاکت تولید شد که این امر موجب رفع چالش‌ها و نگرانی‌ها برای تامین پلاکت در استان شد.

زینلی همچنین به راه‌اندازی مرکز جدید انتقال خون در شاهین‌شهر اشاره و خاطرنشان کرد: این مرکز برای دسترسی بیشتر اهدا کنندگان در روزهای زوج از ساعت هشت تا ۱۳ فعال است.

وی افزود: در کلان‌شهر اصفهان مرکز انتقال خون خواجو از ساعت هفت و نیم تا ۱۶ و مرکز عاشق اصفهانی از ساعت هفت و نیم تا ۱۳ و در شهرهای خمینی‌شهر، نجف‌آباد، خوانسار، گلپایگان، کاشان، نائین، شهرضا و زرین‌شهر مراکز انتقال خون به صورت نیمه وقت آماده ارائه خدمات به مردم است.

زنان اصفهان، در اهدای خون مشارکت کنند

در سال ۱۳۹۴ در ایران از ۲ میلیون و ۸۳ هزار و ۹۱۴ واحد خون اهدایی، فقط ۹۱ هزار و ۳۱۹ واحد سهم بانوان بود که نشان می‌ دهد فقط ۴.۳۸ درصد از سهم اهدای خون در کشور مربوط به بانوان است این در حالی است که مطالعات گسترده در ایران و سایر کشورهای جهان نشان می‌ دهد به دلیل گرایش کمتر بانوان به رفتارهای پرخطر و توجه بیشتر به داشتن زندگی سالم، خون اهدایی بانوان از سالم‌ترین منابع خونی است.

همچنین بانوان به عنوان رکن اصلی خانواده می‌ توانند با مشارکت در اهدای خون، علاوه بر ترویج رفتارهای انسان دوستانه، در آموزش فرزندان و شرکت در عرصه فعالیت ‌های خداپسندانه گام مهمی در افزایش مشارکت خانواده ها در اهدای خون داشته باشند. از نظر علمی نیز هرچه انتقال خون به سمت زنان پیش برود، با انتقال خون سالم‌ تری روبرو خواهیم بود.

متخصصان دلیل این ادعا را این گونه توصیف کرده اند که در همه جای دنیا از جمله کشور ما میزان شیوع بیماری‌ هایی همچون هپاتیت B و C و HIV و سفلیس در میان خانم‌ها بسیار پایین‌ تر از آقایان است و جمعیت زنان از نظر داشتن رفتارهای پر خطر مانند سابقه اعتیاد، اعتیاد تزریقی و تماس جنسی نامطمئن در مقایسه با جمعیت مردان، جامعه سالم‌تری است.

مدیرکل انتقال خون اصفهان در این رابطه به ایرنا گفت: زنان در کشور تصورات غلط در خصوص فقر آهن و کم‌ خونی دارند و این در حالی است که قبل از اهدای خون از همه اهداکنندگان آزمایشات لازم انجام می‌ شود.

به گفته وی ۹۶.۵ درصد از اهدا کنندگان خون در استان اصفهان مرد و فقط ۳.۵ درصد زن هستند.

زینلی اضافه کرد: مشارکت بانوان این استان در اهدای خون کمتر از میانگین کشوری است که افزایش آن نیازمند فرهنگ سازی است.

وی میانگین سهم مشارکت بانوان کشور در اهدای خون را هفت درصد اعلام کرد و افزود: خانم های اصفهانی در این امر خیر و خداپسندانه، سهم‌ نزدیک به سه درصدی دارند.

زینلی با اشاره به این که بانوان استان های غربی کشور با ۱۲ درصد، در بین بانوان بیشترین مشارکت را در زمینه اهدای خون دارند، ادامه داد: این میزان مشارکت در جهان ۵۰ درصد است و نشان می دهد همچنان باید برای فرهنگ سازی جهت مشارکت بانوان در اهدای خون تلاش کنیم.

مدیرکل انتقال خون اصفهان یکی دیگر از علل کاهش مشارکت بانوان در اهدای خون را اعتقاد به وجود کم خونی دانست و گفت: سازمان انتقال خون افرادی را که با کم خونی مواجه هستند وارد چرخه انتقال خون نمی کند و خانم ها از این نظر مطمئن باشند زیرا افزون بر اهمیت انتقال خون، سلامت اهدا کننده برای این نهاد مهم است.

وی با بیان این که ۲۰ درصد مراجعه کنندگان به مراکز خونگیری موفق به اهدای خون نمی شوند، اضافه کرد: بیشتر بانوان به دلیل نداشتن فشار خون لازم در مراکز خونگیری موفق به اهدای خون نشدند و دلیل آن کم خونی نبوده است.

زینلی با بیان این که قبل از سال ۹۴ سهم مشارکت بانوان اصفهان در اهدای خون ۲.۶ درصد بود، ادامه داد : این میزان به دلیل آموزش های چهره به چهره در سال های گذشته به بیش از سه درصد افزایش یافته است.

وی از توسعه همکاری انتقال خون استان با سازمان های مردم نهاد (سمن ها) برای افزایش مشارکت خانم ها در اهدای خون خبر داد و گفت: در طرحی ویژه، فرهنگ سازی درباره این موضوع را از مدارس و دبیرستان های استان آغاز کردیم تا بتوانیم آمار بانوان اهداکننده مستمر خون را افزایش دهیم.
 

زنان اهداکننده خون، از مزایای این اقدام آگاهند

رییس برنامه ریزی، جذب و نگهداری اهداکنندگان استان اصفهان گفت: در سال ۱۳۸۶ میزان اهدای خون بانوان در استان اصفهان ۳.۷ درصد بود که به ۲.۷ درصد در سال ۱۳۹۳ رسید ولی در سال ۹۷ دوباره به ۳.۴۷ درصد افزایش یافت.

زهره مسائلی با اشاره به تحقیقات و نظرسنجی‌هایی که در سال های ۸۹ و ۹۰ از بانوانی که تاکنون خون اهدا نکرده بودند و بانوان اهداکننده خون انجام شده بود افزود: از نتایج این نظرسنجی‌ها مشخص شد که افرادی که خون اهدا می‌کند اطلاعات و آگاهی کافی درباره مزایای اهدای خون دارند.

وی بیان کرد: باورهای نادرستی در جامعه گسترش یافته که بانوان کم خون و دارای ضعف جسمی هستند و نباید خون اهدا کنند و یا حتی در برخی موارد خانواده‌های این افراد اعلام مخالفت می‌کنند.

رییس برنامه‌ریزی، جذب و نگهداری اهداکنندگان تصریح کرد: بانوان باید اطمینان داشته باشند که با مراجعه به مراکز اهدای خون درصورتی که خون‌گیری برای آنان ضرر داشته باشد این کار انجام نخواهد شد زیرا سازمان انتقال خون سلامت فرد اهداکننده را در اولویت‌های خود قرار داده است.

وی با بیان اینکه سال ۲۰۱۰ نیمی از اهداکنندگان کشورهای اروپایی و ۳۰ درصد اهداکنندگان خون در ایتالیا را زنان تشکیل داده بودند اظهارداشت: در ایران پس از هر خون‌گیری از بانوان در سنین باروری، ۳۰ قرص آهن به صورت رایگان به بانوان تحویل داده می‌شود تا جبران آهن در بدن آنها سریع‌تر صورت بگیرد.

مسائلی ادامه داد: بانوان در زمان بارداری و شیردهی نباید نسبت به اهدای خون اقدام کنند و توصیه نمی‌شود.

 اهدای خون، نیازمند فرهنگسازی
یک کارشناس برنامه ریزی فرهنگی در گفت و گو با ایرنا با بیان اینکه ترغیب افراد جامعه به اهدای خون نیازمند فرهنگ سازی مستمر است، افزود: زنان، کلیدی ترین گزینه در ترویج فرهنگ اهدای خون به شمار می روند، چرا که زن محور خانواده و هدایت کننده باورها و افکار اعضای آن است.

مریم فرخ زاده به وجود روحیه عاطفی بالا، دلسوزی و نوع دوستی در زنان اشاره و اضافه کرد: این خصیصه‌های انسانی چنانچه با آموزش و فرهنگ‌سازی همراه شود نتایج قابل توجهی در افزایش میزان مشارکت زنان در اهدای خون خواهد داشت.

این متخصص برنامه ریزی فرهنگی خاطرنشان کرد: زنان همواره در تمام میدان ها بخصوص در شرایطی که حوادث ناگوار اتفاق میافتد، مشارکت فعال داشته و برای کمک و همیاری پیشگام و موثر بوده اند بنابراین در زمینه اهدای خون می توانند ورود کنند.

فرخ زاده به اهداف مد نظر در ترویج فرهنگ اهدای خون در بین زنان را منوط به هم افزایی هوشمندانه نهادهای مختلف مانند رسانه ها، آموزش و پرورش، شهرداری ها، مساجد، سمن ها و سازمان های مردمی دانست.

به گفته وی ساخت برنامه های جذاب تلویزیونی که در آن فواید اهدای خون شرح داده شود و یا افراد فعال در این زمینه معرفی شوند، همچنین جریان سازی گسترده رسانه ای در فضای مجازی و سایت های خبری راهکار کوتاه مدت ترویج مشارکت بیشتر  مردم در این بخش است.

این برنامه ریز فرهنگی به اهمیت زیرساخت ها و ضروت آماده سازی زمینه ورود زنان به عرصه اهدای خون اشاره کرد و افزود: در این راستا به ایجاد فضا و امکانات برای اهدای خون بانوان کمتر توجه شده به طوری که حتی تیم‌ های سیار ویژه انتقال خون برای بانوان وجود ندارد، این در حالی است که زنان ممکن است به دلیل مشغله ها و وظایف متعددی که بر دوش آنهاست امکان مراجعه حضوری به مراکز اهدای خون را نداشته باشند.

اثرات شگفت آور اهدای خون بر سلامت بدن
مدرس دانشگاه در گفت و گو با ایرنا به فواید اهدای خون اشاره و بیان کرد: در فرایند طبیعی، به تدریج آسیب هایی در بافت های حساس بدن مانند قلب و مغز ایجاد می شوند که به مرور زمان افزایش خواهند یافت اما با اهدای خون این آسیب ها روند کاهشی زا طی می کنند.

مسعود سلیمانی با اشاره به این که با اهدا، خون سازی بهبود می یابد، اظهارداشت: در هربار اهدا، مغز استخوان فعال تر می شود و به همین دلیل سلول های بنیادی در گردش هم افزایش می یابد و این کار باعث ترمیم بافت های ‌قلبی و مغزی آسیب دیده می شود.

ین متخصص خون شناسی با اشاره به این که سلول های بنیادی در مغز استخوان وجود دارند و با اهدای خون آزاد می شوند، گفت: این سلول های در گردش قادر هستند آسیب های جزیی بدن را ترمیم کنند و از گسترش آن جلوگیری کنند.

این مدرس دانشگاه بیان کرد: پس از اهدای خون آزمایش هایی از جمله هپاتیت و ایدز براساس استانداردهای جهانی روی خون اهداکننده انجام می شود تا خون با اطمینان کامل به فرد نیازمند تزریق شود.

وی پلاکت، آلبومین، ایمونوگلوبولین و فاکتور هشت انعقادی را چهار فرآورده خونی پر مصرف اعلام کرد و گفت: این فرآورده ها برای حفظ سلامت و تندرستی مورد استفاده قرار می گیرند.

سلیمانی با اشاره به اینکه پلاکت های خون در اثر بیماری هایی مانند سرطان خون کاهش می یابد، گفت: این بیماران نیاز به دریافت پلاکت های خون دارند که پس از اهدای خون و جداسازی موارد مورد نیاز، به آنها تزریق می شود.

مدرس دانشگاه با بیان این که آلبومین استخراج شده از خون استفاده فراوانی در اعمال جراحی دارد، افزود: ایمونوگلوبولین برای بیماری های سخت اعم از عفونی و غیر عفونی مورد استفاده قرار می گیرد.

وی ادامه داد: خونی که باید فرآورده های آن را استخراج کنند مورد آزمایش های متعدد قرار می گیرد تا هیچگونه آلودگی اعم از ویروسی و یا انتقال بیماری ها نداشته باشد.

تاریخچه انتقال خون در ایران به سال‌های قبل از ۱۳۲۰ برمی‌گردد که بصورت پراکنده در برخی بیمارستان‌ها انجام می‌گرفت و معمولا اهداکنندگان نیز افراد حرفه‌ای بودند که در قبال دریافت وجه اقدام به اهدای خون می‌کردند.

با افزایش بیماران و تنوع بیماری‌ها، نیاز به مشتقات خون نیز ضرورت یافت و دانشگاه تهران با همکاری انستیو پاستور، مرکزی برای تهیه مشتقات خون تاسیس شد و در نهم مرداد سال ۱۳۵۳ نیز سازمان انتقال خون ایران بصورت رسمی فعالیت خود را آغاز کرد.

برچسب‌ها اهدای خون سازمان انتقال خون ایران اصفهان بیماری

منبع: ایرنا

کلیدواژه: اهدای خون سازمان انتقال خون ایران اصفهان بیماری اهدای خون سازمان انتقال خون ایران اصفهان بیماری

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۹۵۶۴۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ضرورت انتقال دانشجوی بورسیه‌ای به کشور‌های جهان برای پیشرفت علمی ایران/ سیاست‌های علمی، ۲۵ ساله تدوین شوند نه ۸ ساله

به گزارش گروه آموزش و دانشگاه خبرگزاری علم و فناوری آنا، شاهین آخوندزاده، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران درباره مهم‌ترین چالش‌ها و ملاحظات تحقق مرجعیت علمی یادداشتی را در اختیار خبرگزاری علم و فناوری آنا قرار داد که به شرح زیر است:

سرمایه گذاری پایدار و بلند مدت؛ پیش شرط حیاتی مرجعیت علمی

اول باید این احساس را در سطح کشور ایجاد کنیم که علم و عالم برای مملکت اهمیت دارند و سیاست گذار‌های کشور هم از علم و عالم حمایت می‌کنند تا ما این مرحله اول را نداشته باشیم هر چقدر هم آمار و ارقام را بالا ببریم، در سطح بین المللی نمی‌توانیم بروزی داشته باشیم. به همین دلیل در برنامه توسعه پنجم و ششم، به خصوص برنامه پنجم برای توسعه علمی کشور گفته شد که در حال حاضر سهم پژوهش ما از تولید ناخالص داخلی (GDP) نیم درصد است و باید در طی سال‌های برنامه آن را به ۱، ۱.۵، ۲ و ۲.۵ درصد برسانیم. 

در حال حاضر سهم پژوهش از تولید ناخالص داخلی به رغم هدف گذاری برنامه پنجم توسعه از ۰.۵ درصد ابتدای برنامه به ۰.۳ درصد رسیده و کاهش یافته است. این موضوع در حالی است که زمانی که ما این بحث را شروع کردیم کشور‌های همسایه ما که محلی از اعراب نداشتند مانند عربستان قطر و امارات الان به شدت و با سرعت زیاد از ما جلو افتاده اند؛ لذا ما نه تنها به اهدافی که در برنامه توسعه تعیین کرده بودیم نرسیدیم بلکه هر جایی هم که با مشکل اقتصادی مواجه شده ایم و عمدتاً هم به دلیل تحریم‌ها بوده است اولین جایی که منابع آن را کم کرده ایم منابع مالی دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی بوده است. عملاً بر خلاف آنچه ژاپنی‌ها می‌گویند که اگر دچار مشکلی شدید باید منابع مالی پژوهش را زیاد کنید تا بتوانید راه حل بیابید، ما اولین جایی که منابع آن را قطع کردیم در بخش پژوهش بوده است.

ولی وقتی روند را در یک بازه زمانی ۵۶ ساله نگاه می‌کنیم می‌بینیم که در سال ۱۹۶۸ میلادی شش مقاله در ISI از کل کشور منتشر شده است و در همان سال سهم ترکیه ۱۲ مقاله بوده است. ده سال بعد یعنی در سال ۱۹۷۸ که یک سال پیش از انقلاب اسلامی بوده است ما دو برابر ترکیه مقالات منتشره در ISI داشته ایم. ما یک بار پیش از انقلاب به عنوان کشور اول منطقه رسیده بودیم، اما یک نکته مهم دارد که در آن زمان فقط ۰.۲ درصد تولید علم دنیا را در اختیار داشتیم؛ اما در سال ۲۰۱۷ که باز هم کشور اول منطقه شدیم دو درصد تولید علم دنیا را داشته ایم. در آن زمان خاورمیانه تولید علم چندانی نداشت و با اینکه کشور اول منطقه بودیم، اما در بین کشور‌های ضعیف این رتبه را داشتیم جلوتر که بیاییم در سال ۱۹۸۸ که پس از جنگ تحمیلی بوده است.

 تعداد مقالات ما که پیش از جنگ ۸۰۰ مقاله بوده است به ۱۶۵ مقاله می‌رسد و سقوط داشته ایم، زیرا جنگ تحمیلی تمام زیر ساخت‌های آموزشی و پژوهشی کشور را نابود کرده بود، اما ترکیه رو به جلو بوده است. این موضوع تلخی بود و از آن تلخ‌تر این است که بدانیم ۴۰ درصد از کل این ۱۶۵ مقاله که در حوزه پزشکی و غیر پزشکی بوده است را چهار نفر در ایران منتشر کرده اند. یعنی در واقع توزیع هم نامتعادل و نامناسب بوده است.

اصلاً نمی‌توان گفت تولید علم ایران متعلق به یک دولت است. این حوزه سرمایه گذاری بلندمدت می‌طلبد و اگر الان بذری را بکاریم سال دیگر پاسخ نخواهد داد بلکه ده سال دیگر محصول می‌دهد دولت‌های مختلف سرمایه گذاری کردند و در سال ۲۰۱۷ برای اولین بار از کشور اول منطقه که ترکیه بود توانستیم پیشی بگیریم و کشور اول منطقه شویم. سال ۱۹۸۸ ما کشور پنجم منطقه بودیم و ترکیه دو برابر ما مقالات منتشره داشت. در سال ۲۰۱۷ علاوه بر اول شدن در تعداد مقالات از نظر تعداد استنادات هم اول شدیم این چیزی که کلیشه شده است که ایرانیان مقالات سطح پایین تولید می‌کنند صحیح نیست. ما یک جایی از نظر تعداد مقالات رتبه پانزدهم دنیا را کسب کرده ایم و از نظر استناد رتبه چهاردهم دنیا را به دست آورده ایم یعنی کیفیت مقالات ما از تعداد مقالات ما بهتر بوده است و نباید آن را دست کم بگیریم. با این حال ما عملاً مثل ترکیه سرمایه گذاری نکرده ایم. مثلاً بودجه پژوهش در حوزه پزشکی با دلار ۱۰ هزار تومانی ۱۲۰ میلیون دلار است. در حالی که بودجه پژوهشی ترکیه ۱۱ برابر ایران است ترکیه تحریم نیست، اما کشور ما تحریم است و این نشان دهنده این است که ما با منابع مالی خیلی محدود و با وجود تحریم‌های سنگین توانستیم در منطقه اول شویم؛ بنابراین بودجه پژوهشی محدود، نشان می‌دهد ما در بخش نیروی انسانی قوی بوده ایم. 

عموماً در ایران برای پایان نامه دوره Ph.D سی میلیون تومان اعتبار می‌دهند، یعنی حدود ۶۰۰ دلار که برای خارج از کشور این موضوع عجیب است و آنها برای پایان نامه ۲۰۰۰ دلار تخصیص می‌دهند و آن را فقط برای انتشار مقالات در نظر می‌گیرند، اما با ۶۰۰ دلار کل آن را انجام می‌دهیم این موضوع نشان می‌دهد که نیروی انسانی ما توانمند است و ما باید قدر آن را بدانیم ما عملاً از این نیروی انسانی توانمند استفاده نمی‌کنیم منابع مالی ما هم دارد ضعیف می‌شود و باعث شده که از سال ۲۰۲۱ رتبه اول منطقه را از دست بدهیم ترکیه هم در تعداد مقالات و هم استنادات اول شده است.

در کنار مطالب پیش گفته یادآوری این نکته هم ضروری است: مقام معظم رهبری خیلی روی مسائل علمی تأکید دارند شما رهبری در دنیا نمی‌بینید که مثل ایشان این تأکیدات را داشته باشند، اما بسیاری از دولت‌ها در این زمینه سکوت کرده اند و کاری انجام نداده اند و نقطه نظرات رهبری در خیلی از مسائل علمی نادیده گرفته شده است. اگر ما ده سال پیش که مقام معظم رهبری تأکید داشتند کرده بودیم در حال حاضر وضع این گونه نبود. سهم علم از GDP باید بالا برود و به ۲ تا ۲۵ درصد برسد، بخشی از آن را محقق ارزیابی مرجعیت علمی فقط تعداد مقاله و استناد نیست رویت پذیری مؤثر بین المللی، الزام ضروری است.

سوال این است که آیا شاخص تحقق مرجعیت علمی، فقط تعداد مقاله و استناد است؟ خیر، در علم سنجی فقط نمی‌توان یک موضوع را دید و باید همه موارد را کنار هم در نظر گرفت. در واقع اعداد و آمار این موضوع را نشان نمی‌دهد، بلکه بیشتر ذهنی است تا عینی این احساس است که مهم است. باید نگاه کنیم که مقالاتی که چاپ کرده ایم چقدر استناد داشته اند و در کدام مجلات چاپ شده اند. چقدر از این استنادات خود استنادی بوده است. ما کشوری هستیم که استنادات ملی بالایی داریم و حدود ۳۰ درصد استنادات ما استنادات ملی است. این رقم بالایی در جهان است. بخشی از این رتبه‌ای که کسب کرده ایم به این دلیل است که مجلات زیادی را در ایران ایجاد کرده ایم و آنها را در ISI اسکوپوس و PubMed نمایه کرده ایم و رتبه خود را افزایش داده ایم کنار این موضوع، شاخص هرش و استناد به ازای هر سنده نیز مهم است و اینکه ما چقدر توانسته ایم از آنها تولید ثروت کنیم به تعبیر دیگر چه مقدار از این مقالات به سمت فناوری و صنعت رفته اند.

علاوه بر این حضور در عرصه بین الملل شاخص بسیار مهمی در ارزیابی مرجعیت علمی است. هر وقت در کشورمان تولید علم کردیم و هر زمان به یک کنگره بین المللی رفتیم من اگر صد مقاله علمی هم در یک سال در کشور تولید کنم، اما در دنیا شناخته شده نباشم یعنی علم مفیدی را تولید نکرده ام و به عنوان سخنران مدعو و در جا‌های مختلف در کنگره به من استناد کردند، یعنی ما در سطح دنیا داریم کار می‌کنیم یک اتفاقی افتاده که به نظر تعمدی بوده است. دنیا ما را تحریم کرده است به این صورت که به دانشجوی ما کار می‌دهند که در خارج از کشور بتواند کار و زندگی کند، اما به اساتید آنها برای کنگره‌های بین المللی ویزا نمی‌دهند. در واقع تعمدی علم ایران را تحریم می‌کنند. عملاً ما را از مجامع علمی حذف می‌کنند و ما دیده نمی‌شویم خودمان هم در داخل این کار را می‌کنیم. ما باید از اساتید خانم دانشگاه ایران به عنوان یک محقق محجبه ایرانی که در کنگره‌های بین المللی شرکت می‌کند و ارائه دارد، حمایت کنیم تا دنیا محقق محجبه ایران را ببیند. این تبلیغ و دیپلماسی علمی است که در ایران چندان به آن توجهی نمی‌شود.

 در ایران مشکلات زیادی وجود دارد که دانشگاهیان نتوانند به کنگره‌های خارجی بروند؛ در واقع هم غربی‌ها ما را تحریم علمی می‌کنند و هم خودمان خود تحریمی می‌کنیم و این موضوع ما را از پیشرفت باز می‌دارد. اگر در سال ۱۰ کنگره خارجی برویم و پرچم ایران را بیفرازیم دیده می‌شویم ولی ما ایران را حذف کرده ایم. اما رژیم اشغالگر قدس به صورت فوق العاده‌ای یارانه می‌دهد و محققانشان که مثلاً در آمریکا کار می‌کنند با وابستگی سازمانی دوگانه آمریکا و اسرائیل مقاله می‌دهند که آمار اسرائیل را در کنگره‌ها بالا ببرند. عربستان هم همین کار را می‌کند و آمار خود را به شدت در کنگره‌ها بالا برده است. 

بر اساس آمار ارائه شده توسط سایمگو عربستان در سال ۲۰۲۲ از نظر استنادات از ما پیشی گرفته است و رتبه سیزدهم دنیا را به دست آورده است. از نظر شاخص تعداد مقاله‌های پراستناد از ایران ۱۰۰۰ مقاله بیشتر دارد. این نشان میدهد که آنها می‌دانند چه کار کنند، اما ما سیاست‌های درستی در این زمینه نداریم. 

تأمین مالی غالباً دولتی تحقیقات دانشگاهی؛ مانعی مهم در تبدیل علم به ثروت

تا زمانی که پول پایان نامه را دولت می‌دهد یعنی اینکه کسی نمی‌خواهد از خروجی آن استفاده کند، اما هر زمان ما پایان نامه‌ای به دانشجو دادیم و منابع مالی آن را از صنعت گرفتیم و صنعت مشکل خود را برای حل به دانشگاه سپرد و ما از آن گرنت دانشجوی تحصیلات تکمیلی جذب کردیم، مانند آنچه در دنیا رایج است و دانشجو توانست پروژه را انجام دهد و مشکل را حل کند به این معنی است که تولید ثروت کرده ایم حال ممکن است مقاله هم از آن کار به دست نیاید، اما مشکی را حل کند، اما همان طور که می‌دانیم منابع مالی ۹۹٬۹۹ درصد پایان نامه‌های تحصیلات تکمیلی ما را دولت می‌دهد و کسی از آن استفاده نخواهد کرد. این مسیر اشتباهی است، زیرا هر نیروی انسانی را که تربیت می‌کنیم یا بیکار خواهد بود و یا برای خارج از کشور و مهاجرت است.

 بخشی از این موضوع بستگی به این دارد که ما صنایع خصوصی فعال و شاداب داشته باشیم که در دهه گذشته شرکت‌های دانش بنیان در این مسیر گام برداشته اند، بخشی از این فعالیت‌ها را انجام داده اند و، چون خصولتی نبوده اند و بر اساس یک شخص تأسیس شده اند در مسیر‌های درست حرکت کرده اند و منابع مالی را هدر نداده اند و بهینه استفاده کرده اند؛ بنابراین در این یک دهه گام خوبی بوده است. با این حال در حال حاضر خیلی از این شرکت‌های دانش بنیان در حال مهاجرت هستند و شرکت‌ها مهاجرت می‌کنند و نه افراد. خیلی از کشور‌های اطراف، چون اتمسفر مناسبی را ایجاد کرده اند شرکت‌ها به آن جا می‌روند.

کمرنگ شدن احترام به علم و تکریم عالم

هر چند روند ما در این ۴۵ سال خوب بوده، اما حفظ آن مستلزم تحول نگاه به علم و عالم است. در حال حاضر بسیاری از مطالعاتی که در ایران انجام می‌گیرد، نشان می‌دهد که در قشر نخبه جامعه دانشگاهیان اول نیستند. زمانی دانشگاهیان و جامعه پزشکی اول بودند، اما در حال حاضر چهارم و پنجم هستند. این امر برای مرجعیت علمی مناسب نیست، زیرا آن احساس در کشور نیست که باید به علم و عالم رسیدگی کرد به عنوان مثال در دهه ۱۳۶۰ وقتی یک معلم ابتدایی از یک گذر عبور می‌کرد همه می‌ایستادند و به وی احترام می‌گذاشتند. این احترام به علم بود، اما در حال حاضر این گونه نیست و نشان می‌دهد در این زمینه بد عمل می‌کنیم. در بسیاری از کشور‌ها حقوق دبیران و معلمان جزء حقوق‌های بالای کشورشان است و ما این کار را نه در آموزش و پرورش و نه در آموزش عالی انجام نمی‌دهیم. اتفاقاً گروهی در کشور می‌گویند که مسیری که رفته ایم اشتباه است و باید آن را رها کنیم. در دو سال گذشته که به حقوق اعضای هیئت علمی رسیدگی شد تحلیل‌ها نشان داد که چقدر مهاجرت و ریزش از این قشر کاهش یافت.

قطع ارتباط با دانشگاه، انحصار و فقدان فضای رقابتی موانع بزرگ دستیابی به مرجعیت علمی و فناوری

 ۷۵ درصد وظیفه معلم دانشگاه آموزش است و پژوهش نیست. پژوهش در آن۲۵ درصد باقی مانده است و همه این ۲۵ درصد هم پژوهش نیست و بخشی به پژوهش اختصاص دارد همه پژوهش هم مقاله نویسی نیست و بخشی از پژوهش به این امر اختصاص دارد. مثلاً هیئت علمی دانشکده داروسازی به دنبال فناوری می‌رود. مولکول سنتز می‌کند و آن را می‌فروشد و تولید ثروت می‌کند و پتنت ثبت می‌کند و ممکن است مقاله هم داشته یا نداشته باشد. ما حتی آن مسیر را هم اشتباه رفته ایم. ما در یک دوره‌ای گفتیم برویم تعداد پتنت‌ها را افزایش دهیم. برای این منظور هم مرکزی را ایجاد کردیم که پول می‌داد. ۲۳ هزار دلار، ۲۴ هزار دلار، ۲۵ هزار دلار و ۴۰ هزار دلار پول دادیم و تعداد پتنت‌ها را افزایش دادیم، اما هیچ تولید ثروتی نکرد. پتنت به تنهایی ارزشی ندارد و باید از آن ثروت تولید شود. با اینکه مثلاً برای یک کار ۲۵ هزار دلار صرف کردیم و آن را پتنت کردیم ده سال هم گذشت، اما از آن تولید ثروتی نکردیم این نشان می‌دهد که در این حوزه هم مسیر درستی را نرفته ایم به عبارتی ما باید اجازه دهیم این موارد بر اساس نیاز واقعی ایجاد شوند. 

نیاز واقعی را صنعت خصوصی ایجاد می‌کند، نمی‌توانیم آن را مصنوعی ایجاد کنیم و به هدف برسیم، ما تا زمانی که در مملکت مان پراید تولید می‌کنیم R&D شرکت به دنبال دانشگاه نمیرود وقتی پراید با تکنولوژی سی سال قبل تولید می‌شود و برای آن تقاضا زیاد است شرکت و R&D آن هرگز به دنبال دانشگاه نمیرود هر زمان خودروسازی را از دست دولت و خصولتی‌ها درآوردیم، رقابتی می‌شود و با دانشگاه ارتباط برقرار می‌کنند. صنعتی‌ها در حال حاضر میگویند دانشگاهیان ما صنعت را نمیشناسند و به همین دلیل ما به دنبال دانشگاه نمی‌رویم، اما فارغ التحصیلان همین دانشگاه مهاجرت می‌کنند و برای صنعت خارجی کار میکنند بدون اینکه مدرکی هم از آنجا بگیرند. با همین درجه دانشگاه داخلی به خارج می‌روند و کار می‌کنند و این نشان می‌دهد نیروی انسانی توانمند بوده است و ما نتوانسته ایم از آن استفاده کنیم؛ بنابراین نه همه فارغ التحصیلان بلکه دانشگاه‌های خوبمان دارند دانشجوی خوب تربیت می‌کنند، اما از این ظرفیت استفاده نمی‌شود.

بی ثباتی سیاست‌های علمی ما را به مرجعیت علمی نمی‌رساند

به طور کلی سیاست‌ها ثبات ندارند. سیاست‌های علمی را نمی‌توان چهار ساله و هشت ساله در نظر گرفت بلکه باید ۲۵ ساله باشند در وزارت بهداشت یک دوره گفتند علوم پایه خوب است یک دوره دیگر علوم پایه را هدر دادن منابع مالی دانستند و تأکید بر کار کردن در زمینه علوم بالینی داشتند. اما همه را باید با هم دید و برای آن برنامه داشت یک جای کار مشکل دارد. به واقع ما سازمان برنامه و بودجه نداریم، زیرا اگر داشتیم وضعیت این نبود ما برنامه دراز مدت برای بخش آموزش عالی نداریم یک زمان هر کسی که مجوز دانشگاه می‌خواست صادر می‌کردیم، یک زمان، اما سخت می‌گیریم و الان به اینجا رسیده ایم که با این همه دانشگاهی که ایجاد کرده ایم صندلی خالی داریم و فایده‌ای هم ندارند. ما در این قسمت ضعف داریم به عنوان مثال کانادا جمعیتی نصف ایران دارد. ما حدود ۲۷۰۰ واحد دانشگاهی داریم و کانادا ۹۷ واحد دانشگاهی کانادا در بحث علمی جزو ده کشور اول دنیا است. ما با ۲۷۰۰ واحد دانشگاهی به آن کشور نمی‌رسیم. زیرا آنها می‌دانستند که چطور این تعداد واحد را ایجاد کنند تا حداکثر استفاده را از آن ببرند؛ بنابراین توسعه کمی به ما آسیب زده است. یکی از دلایلی که سهم پژوهش از GDP نمی‌تواند در کشور موثر باشد این است که در ۲۷۰۰ واحد دانشگاهی توزیع می‌شود و سهم هر دانشگاه ناچیز است و اگر مثلاً ۲۰۰ واحد دانشگاهی داشتیم سهم قابل توجهی به هر دانشگاه می‌رسید و می‌توانستیم کار‌های مفیدی انجام دهیم.

فقدان رویه‌های انگیزشی برای نگهداشت نیروی انسانی؛ یک آفت بزرگ

برگ برنده ما نیروی انسانی است. ما در شرایط فعلی هیچ وقت از نظر منابع مالی نمی‌توانیم با کشور‌های منطقه رقابت کنیم اگر به نیروی انسانی رسیدگی نکنیم از این برگ برنده مان نمی‌توانیم استفاده کنیم باید شرایط ماندگاری این قشر را در کشور فراهم کنیم تا از مهاجرت آنها جلوگیری شود. من اعتقاد دارم بزرگترین دلیل مهاجرت نخبگان جوان ما این است که احساس می‌کنند اگر می‌خواهند پیشرفت کنند در ایران و از یک مسیر علمی برایشان محقق نخواهد شد. دانشجویان به ما می‌گویند که مثلاً اگر به دانشگاه پیل بروند بعد از ۲۰ یا ۳۰ سال دیگر رئیس دانشکده پزشکی ییل می‌شوند، اما در ایران این اتفاق رخ نمی‌دهد. زیرا با تغییر هر دولت همه روسای دانشگاه‌ها نیز تغییر می‌کنند.

در غالب دولت‌ها این چالش وجود داشته است که استاد تمام دانشگاه را کنار گذاشته اند و شخصی را که به تازگی هیئت علمی شده است به جای آن می‌گمارند و رئیس دانشگاه شده است. بزرگترین آفت مرجعیت علمی در ایران و بزرگترین دلیل مهاجرت این است که ما مسیر دانشگاهی را در کشور شخم زده ایم و جوانان وقتی این موارد را می‌بینند دلسرد می‌شوند. چالش‌های مالی و اقتصادی به ویژه در حوزه پزشکی بسیاری از مواقع مسئله اول نیست و این دلسردی بزرگترین عامل مهاجرت است و ما نیروی انسانی خود را از دست می‌دهیم و از مرجعیت علمی فاصله می‌گیریم. این موضوع روی اساتید هم تأثیر می‌گذارد و امیدی به ماندن آنها نخواهند داشت.

نکته دیگر این است که اجازه دهیم جوانانی که تربیت کرده ایم از ما اساتید پیشی بگیرند و هر زمان دانشجویان ما از ما جلو زدند و ما آنها را تشویق کردیم این یک محیط حمایت گر می‌شود. ما همیشه می‌خواهیم به عنوان یک استاد در رأس بمانیم و آنها دانشجوی ما باشند که این گونه نمی‌شود. این محیط حمایت گر نیست و ما را به مرجعیت علمی نمی‌رساند.

 به نقل از پروفسور یلدا، استاد فقید رشته عفونی ایران که می‌گفتند هر وقت شما اساتید سعی کردید، همیشه بالا بمانید و دانشجو‌های تان پایین باشند و نگذارید جلو بروند، شما بدبخت‌ترین استاد هستید. استاد خوب استادی است که اجازه دهد دانشجویانش از او پیشی بگیرند.

اگر برای جوانانمان در دانشگاه و کلاس درس از مشکلات ایران صحبت کنیم و نکات مثبت را نگوییم نگذاشته ایم خودش تصمیم بگیرد و به او القا کرده ایم که باید به خارج از کشور برود همین افراد در خانه و با فرزندانشان طور دیگری برخورد می‌کنند، چون میخواهند آنها را حفظ کنند ما باید همان کاری که با فرزندانمان می‌کنیم با دانشجو‌های مان هم انجام دهیم. نمی‌گویم که این موضوع نخبگان را نگه می‌دارد ما در حد خودمان سعی کرده ایم سرمایه‌های انسانی ایران را نگه داریم. اگر تحریم نبود و حمایت‌های مالی داشتیم و سیاست گذاری‌های درستی اعمال کرده بودیم، می‌توانستیم تا ۲۵ سال آینده جزء ده کشور اول دنیا باشیم. رتبه هفدهم را به شانزدهم تبدیل کردن، رتبه شانزدهم را به پانزدهم تقلیل دادن هر کدام از اینها سخت‌تر می‌شود. در ده کشور اول نفوذ کردن بسیار سخت و دشوار است و نیاز است برنامه‌های نویی داشته باشیم.

دیوارکشی میان انسانی و تجربی؛ سنگ بزرگ مرجعیت علمی

علوم تجربی شامل علوم پزشکی فنی و مهندسی و کشاورزی می‌شود. علوم انسانی یک مقوله متفاوت با علوم تجربی است. این دو حوزه می‌توانند خیلی با هم تفاوت داشته باشند یکی از مشکلاتی که ما با آن مواجه هستیم، این است که علوم پزشکی را از وزارت علوم جدا کردیم و این موضوع بسیار به هر دو صدمه زد. در حال حاضر در دنیا در دپارتمان جراحی ارتوپدی دکترای مکانیک عضو هیئت علمی است. دکترای کامپیوتر عضو هیئت علمی این رشته‌ها می‌شوند، زیرا مرزی بین آن‌ها وجود ندارد علوم تجربی و علوم انسانی با هم متفاوت هستند، البته خیلی تفاوت ندارد و یکی از سم‌هایی که وجود داشته است و علوم انسانی را از قافله علم عقب نگه داشته این است که دور خود را دیوار کشیده اند و خود را متفاوت از سایرین دانسته اند و موجب شده است که وارد عرصه بین المللی نشوند. عربستان سعودی را ببینید که چند محقق دینیشان درباره مسائل مختلف مقاله دارند ولی محققان دینی ما کاری نکرده اند. دانشگاه الازهر مقاله‌های زیادی در حوزه علوم انسانی و دینی به چاپ رسانده است، اما ما کاری انجام نداده ایم. اگر خیلی بخواهیم بین حوزه‌های مختلف دیوار بچینیم به سرنوشت علوم انسانی درایران دچار م یشویم ما بسیاری از موضوعات دینی مذهبی و انسانی خودمان را به دنیا معرفی نکرده ایم و این ضعف محققان علوم انسانی ما بوده است؛ بنابراین می‌توان گفت یکی از نکات بسیار مهمی که ما در برهه‌هایی از این ۴۵ سال بعد از انقلاب از آن غفلت کرده ایم دیپلماسی علمی است. به عنوان مثال ژاپن تعداد زیادی دانشجوی اقتصاد دارد که آنها را به انگلیس می‌فرستد تا درس بخوانند. جای تعجب است چراکه انگلیس از نظر اقتصادی ضعیف است، اما ژاپن کشوری عالی در امور اقتصادی است؛ این کار را انجام می‌دهند تا بدانند در آن کشور چه خبر است و بعداً در تجارت با دانش آن فرد انگلیس را فتح کنند. اما در ایران چه کار کردیم؟ در یک دوره‌ای تصمیم گرفتیم هیچ بورسیه‌ای را به خارج از کشور نفرستیم، زیرا همه را می‌توانیم در ایران تربیت کنیم. در حقیقت با این کار دور خودمان را دیوار کشیدیم که ندانیم در خارج از کشور چه خبر است. 

ما اگر بهترین دانشجوی فیزیولوژی را در دوره Ph.D در ایران تربیت کنیم باید دو نفر را به خارج از کشور بفرستیم که فضای بین المللی را به داخل کشورمان بیاورند. به مجموع این نگاه‌ها دیپلماسی علمی می‌گویند ما یک جا‌هایی در این کار ندانم کاری کرده ایم ژاپن به مراتب از انگلیس دانشجویان بهتری تربیت می‌کند، اما در دیپلماسی علمی آن موارد را می‌بیند و دانشجو به خارج اعزام می‌کند، اما ما گرفتار غرور علمی می‌شویم و می‌گوییم خودمان می‌توانیم دانشجو تربیت کنیم.

بی تاثیری حصر علم بومی در مرجعیت علمی

هر جای دنیا در بحث علوم انسانی و علوم پزشکی خود جایی را برای موضوع علم بومی در نظر گرفته است؛ اما می‌گویند این علوم بومی خودتان را مثلاً طب سنتی را با زبان علمی دنیا ارائه کنید. یعنی زبان‌ها متفاوت نباشد و آن را می‌پذیرند. اما اگر بگوییم این علم بومی است و اصلا نمی‌توانیم با زبان علمی مورد پذیرش دنیا آن را ارائه دهیم آن را محصور کرده ایم. چینی‌ها طب سنتی چینی را با همین کار به اروپا و آمریکا معرفی کرده اند و در انگلیس دوره پنج ساله طب چینی تدریس می‌شود. اما اگر مثل ما بگوییم ما همین هستیم ولاغیر و کاری به طب مدرن نداریم آن را محصور کرده ایم؛ بنابراین باید اجازه دهیم دانش و یافته‌های بومیمان با زبان علمی روز دنیا خود را در معرض قرار دهند و گرنه سود نخواهیم کرد و محصور باقی خواهد ماند.

چالش‌های مرتبط با نمایه سازی مجلات ملی در نمایه نامه‌های بین المللی

یکی از نمود‌های نقش زبان در مرجعیت نمایه سازی مجلات ملی در نمایه نامه‌های بین المللی است نمایه نامه‌های بین المللی معتقدند زبان فارسی، چون محدودیت دارد و ۱۵۰ میلیون نفر در دنیا با این زبان صحبت می‌کنند را نمی‌توان نمایه کرد. اما این مرز یک بار شکست و پس از آن فقط در حوزه علوم پزشکی ۸۰ مجله فارسی زبان در اسکوپوس نمایه شدند. این در حقیقت اشاعه زبان فارسی است. در ISI هم این سد شکسته شده است. ما مجله فارسی زبان با چکیده انگلیسی در ISI داریم. سومین سد، اما هنوز شکسته نشده، یعنی Pubmed. قطعاً بحث تحریم‌های بین المللی هم کمی در آن نقش داشته است.

انتهای پیام/

نادیا عابد

دیگر خبرها

  • تیم ملی فوتسال ایران چهارم جهان شد/ فوتسال بانوان در رده هشتم
  • تیرانداز چینی رکورد تفنگ ۱۰ متر بانوان جهان را شکست
  • دومین رویداد اهدای جایزه جوانی جمعیت برگزار می‌شود
  • صعود تیرانداز مازندرانی به فینال تپانچه ۲۵ متر جهان
  • تحرک بین المللی دانشجویان انتقال فناوری به جهان را تسهیل می‌بخشد
  • ۱۵۵ اصفهانی همزمان با سالروز شهادت امام صادق (ع) خون اهدا کردند
  • انتقال آب از سد دز به سد کرخه
  • وقتی که تریاک ایران، بهترین تریاک جهان بود!
  • انتقال هوایی بیمار سکته قلبی از داران به بیمارستان چمران اصفهان
  • ضرورت انتقال دانشجوی بورسیه‌ای به کشور‌های جهان برای پیشرفت علمی ایران/ سیاست‌های علمی، ۲۵ ساله تدوین شوند نه ۸ ساله