Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-04-30@00:24:38 GMT

وظیفه‌ای برای رئیس‌جمهور در قانون اساسی

تاریخ انتشار: ۱۳ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۹۵۸۵۹۳

وظیفه‌ای برای رئیس‌جمهور در قانون اساسی

عليرضا غريب‌دوست در شرق نوشت: حوادث چند هفته گذشته در کشور که در پي اعتراض به افزايش ناگهاني بهاي بنزين به وجود آمد و تصميم‌های گرفته‌شده علاوه بر اينکه از منظر سياسي و مديريتي جاي بحث فراوان دارد، از منظر حقوق اساسي نيز قابل توجه است.

با تغيير نظام مشروطه سلطنتي به جمهوري اسلامي، اصل تفکيک قواي سه‌گانه (در راستاي تضمين جمهوريت نظام) و اصل ولايت فقيه (به‌عنوان ضامن اسلامي‌بودن نظام) به‌عنوان دو رکن اساسي و مؤثر بر کل ساختار نظام جمهوري اسلامي در اصول قانون اساسي اعمال شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

  در قانون اساسي، وظايف هريک از قواي سه‌گانه تفکيک شد و رئيس‌جمهور مسئول اجراي قانون اساسي و تنظيم روابط ميان قواي سه‌گانه شد. تداخل اختيارات رئيس‌جمهور با اختيارات ساير نهادها از مواردي بود که موجب اختلاف ميان قوا مي‌شد. در سال 1359 بني‌صدر، اولين رئيس‌جمهور ايران، در نامه‌اي خطاب به شوراي عالي قضائي آن زمان، به‌دليل صدور دستورالعملي توسط آن شورا اعلام مي‌کند که «...حسب وظيفه‌اي که به‌ موجب قانون اساسي بر عهده ‌دارم، به شوراي عالي قضائي اخطار مي‌کنم که از نقض قانون و تجاوز به حدود صلاحيت و وظايف قوه مقننه اجتناب کنيد...».   موضوع به شوراي نگهبان مي‌رسد و آن شورا در نظر تفصيلي خود در تاريخ 08/11/1359 اظهارات رئيس‌جمهور وقت را تأييد می‌کند و استنباط او را از اصل 113 قانون اساسي مي‌پذيرد و اعلام مي‌کند که رئيس‌جمهور حق اخطار و تذکر قانون اساسي را دارد.   يک سال بعد و در تاريخ 13 بهمن 1360 آيت‌الله خامنه‌اي، رئيس‌جمهور وقت، درباره وظايف نظارتي رئيس‌جمهور از شوراي نگهبان استفسار مي‌کند که شوراي نگهبان ضمن تأييد مسئوليت رئيس‌جمهور در اجراي قانون اساسي، تصريح می‌کند که «...رئيس‌جمهور در رابطه با اين وظايف مي‌تواند از مقامات مسئول اجرائي، قضائي و نظامي توضيحات رسمي بخواهد...».   بروز برخي اختلاف‌‌نظرهای مستنبط از نامه رئيس‌جمهور محترم وقت و پاسخ شوراي نگهبان درباره محدوده وظايف و اختيارات نظارتي رئيس‌جمهور، زمينه تصويب قانون مستقلي را در ارتباط با حدود اختيارات رئيس‌جمهور فراهم مي‌کند و در نتيجه «قانون تعيين حدود وظايف، اختيارات و مسئوليت‌هاي رئيس‌جمهور» در سال 1365 به تصويب مجلس شوراي اسلامي مي‌رسد. پس از بازنگري قانون اساسي در سال 1368 مواردي از تزاحم و تداخل مسئوليت‌ها ميان سران قوا اصلاح مي‌شود اما موضوع نظارت بر حسن اجراي قانون اساسي با توجه به تغيير اصل 113 از يک سو و عدم نقض صريح «قانون تعيين حدود وظايف، اختيارات و مسئوليت‌هاي رئيس‌جمهور مصوب 1365» کماکان محل بحث و ترديد باقي مي‌ماند تا اينکه در سال 1375 و در پايان دوران رياست‌جمهوري آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني، شوراي نگهبان به «صدور حکم بازرسي انتخابات ميان‌دوره‌اي مجلس پنجم» از سوي ايشان، اعتراض مي‌کند که رئيس‌جمهور وقت به استناد ماده 13 قانون یادشده اعلام مي‌کند که «...رئيس‌جمهور از طريق نظارت، کسب اطلاع، بازرسي، پيگيري، بررسي و اقدامات لازم، مسئول اجراي قانون اساسي است و از جمله حقوق مسلم و پذيرفته‌‌شده براي مردم در قانون اساسي، حق انتخاب‌شدن و انتخاب‌کردن است و طبيعي است که رئيس‌جمهور بدون مداخله نمي‌تواند ضامن اجراي صحيح اين امر مهم باشد...».   با آغازبه‌کار دولت اصلاحات، استدلال‌ها و اختلاف‌نظرهاي حقوقي در ارتباط با اجراي اين وظيفه مهم رئيس‌جمهور، مجددا در ميان جامعه حقوقي مطرح مي‌شود تا اينکه در آذرماه سال 1378 جناب آقاي سيدمحمد خاتمي، رئيس‌جمهور وقت، دستور تشکيل هيئت نظارت بر اجراي قانون اساسي را صادر مي‌کند. اين هيئت در جريان رسيدگي به پرونده تخلفات شهردار وقت تهران در دستگاه قضائي، گزارشي تهيه می‌کند که رئيس‌جمهور آن را به آيت‌الله محمد يزدي، رياست وقت قوه قضائيه، ارسال می‌کند و با استناد به اصول 113 و 122 قانون اساسي به رئيس قوه قضائيه اخطار قانون اساسي مي‌دهد و آيت‌الله يزدي در پاسخ به اين اخطار تأکيد مي‌کند که اصول قانون اساسي دلالتي بر دخالت و نظارت قوه مقننه و مجريه بر قوه قضائيه ندارد و استدلال‌ها و توضيحاتي را به ايشان ارائه مي‌کند.   در بهار سال 1379 در جريان توقيف گسترده مطبوعات، مجددا رئيس‌جمهور وقت گزارش‌هاي تهيه‌شده توسط هيئت نظارت بر اجراي قانون اساسي را به رئيس جديد قوه قضائيه، آيت‌الله هاشمي‌شاهرودي، منعکس می‌کند و اخطار قانون اساسي مي‌دهد. رئيس وقت قوه قضائيه پاسخي تند به اخطار مذکور داده و براي رئيس‌جمهور و اعضاي هيئت نظارت، بابت دخالت‌هاي بي‌مورد و بي‌حساب‌و‌کتاب در قوه قضائيه ابراز تأسف می‌کند. رئيس‌جمهور وقت در پي‌نوشت نامه مذکور خطاب به رئيس هيئت نظارت بر اجراي قانون اساسي مي‌نويسند که «...پاسخ جالبي است و واقعا يک سند تمام‌عيار علمي، منطقي و حقوقي است!...».   در سال 1380 به‌دنبال صدور احکام مصادره املاک برخي از اشخاص حقيقي، رئيس‌جمهور وقت موضوع را به هيئت نظارت بر قانون اساسي منعکس کرده و سپس گزارش آن هيئت را در نامه‌اي باز هم به رئيس وقت قوه قضائيه منعکس مي‌کند. آيت‌الله هاشمي‌شاهرودي در 03/05/1380 در پي‌نوشت نامه هيئت نظارت مرقوم مي‌دارد که «بارها عرض شد که مسئوليت اين هيئت، دخالت در امور قضائي و در پرونده‌ها نيست».   رئيس‌جمهور در 16/05/1380 در پي‌نوشت تصوير نامه رئيس قوه قضائيه مرقوم مي‌كند که «...از رئيس محترم قوه قضائيه بسيار تعجب‎آور است که حتي از انعکاس مطالبي که به رئيس‌جمهوري و هيئت مورد تأييد او مي‌رسد، به قوه قضائيه ناراحت مي‌شود و از اين حداقل تفاهم‌ها و حسن‌نيت‌ها هم ابا مي‌کند. احتمال مي‌دهم مطلب به‌صورت نادرستي به اطلاع ايشان رسيده باشد. آيا انتقال يک شکايت و يا اعتراض، دخالت در قوه قضائيه است؟...».   هاشمي‌شاهرودي در پاسخ به اين نوشته اشعار مي‌دارد: «...ظاهرا جناب رئيس‌جمهور از مفاد نامه‌هاي هيئت مذکور اطلاع دقيقي پيدا نمي‌کنند و آن را تنها انتقال يک اعتراض و يا شکايت قلمداد مي‌نمايند؛ درصورتي‌که مفاد آن نامه‌ها چيز ديگري است و بار حقوقي ديگري دربر دارد!...».   سال 1381 نيز هيئت نظارت بر اجراي قانون اساسي درخصوص بازداشت يک روزنامه‌نگار و نامه انجمن صنفي روزنامه‌نگاران به هيئت نظارت بر اجراي قانون اساسي، گزارشي تنظيم و آن را به رياست قوه قضائيه منعکس مي‌کند که رياست وقت قوه قضائيه در پي‌نوشت گزارش، اقدام‌هاي دولت را بدعتي جديد مي‌نامند و در تاريخ 17/07/1381 مرقوم مي‌دارد: «...اين هيئت پيگيري، بدعتي جديد است که ظاهرا مي‌خواهد به ‌عنوان يک دادگاه عالي انتظامي و ديوان عالي و ديوان عدالت اداري عرض اندام کند که امري برخلاف صريح قانون اساسي است...». در پاسخ، سيدمحمد خاتمي در تاريخ 18/08/1381 موضوع را به رهبري ارجاع مي‌دهد و در پي‌نوشت مي‌نويسد: «...به دفتر مقام معظم رهبري ارجاع شود تا به استحضار ايشان برسد. وقتي توضيح‌خواستن از قوه قضائيه با چنين جواب غيرمؤدبانه‌اي مواجه مي‌شود... حالا معلوم است که چرا من درخواست کرده‌ام که وظيفه و حق روشنم در قانون اساسي از سوي قوه قضائيه به رسميت شناخته شود...».   با روي‌کارآمدن محمود احمدي‌نژاد در سال 1384 هيئت نظارت بر قانون اساسي منحل مي‌شود و سخنگوي وقت دولت بيان مي‌كند: «...دولت براي نظارت بر اجراي قانون اساسي نيازمند چنين هيئتي نيست. دولت از هر ظرفيتي براي انجام وظايف خود در اجراي قانون اساسي استفاده مي‌کند. اما اين منوط به هيئت خاصي نيست...»؛ اين در حالي است که شش سال بعد و در اسفندماه 1390 محمود احمدي‌نژاد اعلام مي‌کند که «...زماني برداشت بنده اين بود که نيازي به وجود اين هيئت نيست؛ اما امروز به اين نتيجه رسيده‌ام که وجود چنين هيئتي بسيار مورد نياز و لازم است. طبق قانون اساسي رئيس‌جمهور بايد بر تمام دستگاه‌ها نظارت داشته باشد و اينکه عده‌اي عنوان مي‌کنند رئيس‌جمهور فقط در قوه مجريه ناظر بر حسن اجراي قانون اساسي است تفسير غلطي است...».   در واکنش به اين اقدام، آيت‌الله آملي‌لاريجاني، رئيس وقت قوه قضائيه راه‌اندازي هيئت نظارت بر اجراي قانون اساسي از سوي رئيس‌جمهور را غيرقانوني اعلام و تصريح مي‌کند که «قوه قضائيه اجازه ورود بازرسان و اعضاي اين هيئت به دستگاه قضائي را نخواهد داد...». احمدي‌نژاد در فرايند رسيدگي به بودجه سال 1388 به دکتر علي لاريجاني رئيس مجلس شوراي اسلامي اخطار قانون اساسي مي‌دهد.و در نامه‌اي خطاب به وي مي‌نويسد: «...در اجراي اصل 113 قانون اساسي و ماده 15 قانون تعيين حدود وظايف و اختيارات و مسئوليت‌هاي رياست‌جمهوري ايران مصوب سال 1365 مراتب زير به جهت عدم رعايت اصول مختلف قانون اساسي در فرايند رسيدگي به بودجه سال 1388 به‌عنوان اخطار قانون اساسي ابلاغ مي‌گردد...».   در جريان اختلافات ميان رؤساي سه قوه، شوراي نگهبان در سال 1390 با تشکيل هيئت نظارت بر قانون اساسي اعلام مخالفت مي‌کند و در موردي نيز در واکنش به اخطار آقاي احمدي‌نژاد، سخنگوي وقت شوراي نگهبان اعلام مي‌کند که: «...رئيس‌جمهور بر اساس اصل 113 نمي‌تواند به شوراي نگهبان و نهادهاي خارج از قواي سه‌گانه تذکر و اخطار دهد...» اما احمدي‌نژاد در موارد مکرري حتي از ابلاغ و اجراي قوانين مصوب مجلس شوراي اسلامي هم استنکاف مي‌کند که در يک مورد نيز موجب مکاتبه رئيس مجلس شوراي اسلامي با رهبري مي‌شود.

آنچه گفته شد، گزارشي است از تلاش‌هاي رؤساي جمهور ايران از آغاز انقلاب تا پيش از روي‌کارآمدن دولت آقاي دکتر روحاني که نشان مي‌دهد تمامي رؤساي جمهور –حتي بني‌صدر که وفاداري او به نظام و کفايت سياسي او مردود واقع شد– در تلاش بوده‌اند علاوه بر ايفاي وظايف خود، بر اجراي صحيح قانون اساسي نظارت كنند و در دوران آيت‌الله خامنه‌اي، اين اصرار و تأکيد به تصويب قانون وظايف و اختيارات رئيس‌جمهور منجر مي‌شود. اما دولت آقاي دکتر روحاني، نه تنها اين وظيفه را ايفا نكرد، بلکه با تفويض برخي وظايف و اختيارات قائم به شخص خود به خارج از دستگاه اجرائي، قوه قضائيه و قوه مقننه را در امور اجرائي کشور ذي‌مدخل كرد.   دکتر روحاني -به گفته معاونان محترم حقوقي سابق و کنوني رئيس‌جمهور- چندين اخطار و تذکر قانون اساسي اما به‌صورت پنهاني و غيرعلني به دو قوه ديگر و دستگاه‌هاي حکومتي داده است که از ماهيت و چيستي و سرنوشت آن، عموم مردم بي‌اطلاع هستند. سرکار خانم دکتر جنيدي معاون محترم حقوقي رئيس‌جمهور در توجيه اين تذکرات مخفيانه و پنهاني بيان كردند که آقاي دکتر روحاني بنا ندارد با ايراد تذکر قانون اساسي، وضعيت ميان قوا را ملتهب كند! عجيب اينکه ايشان برخي موارد را كه نبايد علني و در تريبون‌هاي عمومي در مورد سران دو قوه ديگر بارها و بارها مطرح كرده است!   اينجانب بر اين باور است که آقاي دکتر روحاني ابتدا سياست خارجي خود را تعريف كرده و سپس مبتني بر سياست خارجي، سياست و تدبير امور داخل را اعمال کرده است که با شکست سياست خارجي، اکنون هيچ برنامه‌اي براي اداره کشور ندارد.

منبع: فرارو

کلیدواژه: بسته حمایتی دولت لیلا واثقی آنفلوآنزا گرانی بنزین تفکیک قوا قانون اساسی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۹۵۸۵۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تحمیل فراقانونی کردن سلطنت در قانون اساسی

اصلاحاتی که محمدرضا شاه پهلوی برای اعمال آنها در قانون اساسی مشروطه دنبال میکرد، بالاخره در دومین ماه از اولین فصل سال ۱۳۳۶ به این قانون دیکته شد. مهمترین تغییر اعمال شده در قانون اساسی مشروطه به این شرح بود «فرامین و احکام برای اجرای قوانین از حقوق پادشاه است، بدون این‌که هرگز اجرای آن قوانین را تعویق یا توقیف نماید. در قوانین راجع به امور مالیه مملکت که از مختصات مجلس شورای ملی است، چنانچه اعلیحضرت پادشاه تجدیدنظر لازم بدانند برای رسیدگی مجدد به مجلس شورای ملی ارجاع می‌نمایند.»

به گزارش ایسنا، امروز ۹ اردیبهشت شصت و هفتمین سالروز صدور دستور محمدرضا پهلوی برای تشکیل مجلس واحد ملقب به مجلس کنگره در سال ۱۳۳۶ است.

این تغییر در ادامه تغییراتی بود که رضاشاه از طریق محمدعلی فروغی در متمم قانون اساسی مشروطه به وجود آورد تا موقعیت خاندان پهلوی در نظام سیاسی ایران را هم از نظر قانونی و هم از نظر حقوقی محکم کند.

این اقدام چهارمین تغییر در قانون اساسی مشروطه بود که هشتم دی ۱۲۸۵ تصویب شد.

محمدرضا پهلوی در دیدارها و صحبت‌های نوروزی‌اش با رجال سیاسی، نمایندگان مجلس شورای ملی و سنا در سال ۱۳۳۶ از آنان خواست تا زمینه اجرای مصوبات دومین مجلس مؤسسان با ۲۷۵ عضو را که در تاریخ دوم اردیبهشت ۱۳۲۸ تصویب شد به وجود آورند.

بستر فرمان نوروزِ ۱۳۳۶ شاه در مصوبه دوم مهرِ ۱۳۳۴ ایجاد شد. در آن تاریخ کمیته ۱۸ نفره‌ای توسط دو مجلس شورای ملی و سنا تشکیل شد. مهمترین مصوبات این کمیته موافقت با افزایش دوره نمایندگی مجلس از ۲ به ۴ سال و افزایش تعداد نمایندگان از ۱۳۶ به ۲۰۰ نفر بود.

به دنبال این درخواست، شاه در تاریخ نهم اردیبهشت ۱۳۳۶ فرمان تشکیل مجلس واحد را خطاب به نمایندگان نوزدهمین دوره مجلس شورای ملی و دومین دوره مجلس سنا صادر کرد.

وکلای سرسپرده پهلوی نیز این مجلس را از ۱۷ تا ۲۶ اردیبهشت تشکیل دادند. مصوبات این مجلس شامل دادن حق وتو به شاه برای رد مصوبات مالی مجلس شورای ملی، افزایش تعداد نمایندگان مجلس شورای ملی از ۱۳۶ به ۲۰۰ نماینده و افزایش عمر مجلس شورای ملی از ۲ به ۴ سال بود.
 

سابقه

پنج سال بعد از پیروزی کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ توسط رضا میرپنج و سید ضیاءالدین طباطبایی و انقراض سلسله قاجار اولین مجلس موسسان از تاریخ ۱۵ آذر تا ۲۲ آذر ۱۳۰۴ تشکیل شد و با اصلاح اصول ۳۶، ۳۷ و ۳۸ قانون اساسی و اصل ۴۰ متمم قانون سلطنت قاجار را منحل و رضا پهلوی را پادشاه ایران انتخاب کرد و او نیز دو روز بعد بر تخت پادشاهی نشست.

۲۴ سال بعد از اقدام اولین مجلس موسسان و در چهارمین سال سلطنت محمدرضا پهلوی دومین مجلس موسسان در تاریخ دوم اردیبهشت ۱۳۲۸ تشکیل شد. بر اساس تصمیم این مجلس مجلسی واحد متشکل از نمایندگان مجلس سنا و مجلس شورای ملی یک‌بار برای همیشه تشکیل می‌شد تا اصول چهارم، پنجم، ششم و هفتم قانون اساسی مشروطه، تفسیر اصول هفتم و هشتم قانون مشروطه و اصل ۴۹ متمم قانون اساسی مشروطه را مورد تجدید نظر قرار دهد.

اما آنچه موجب شد این اتفاق در آن سال نیفتد، تحولات سیاسی متعددی بود که نه تنها زمینه اقدام برای تغییر در قانون اساسی مشروطه را که شائبه افزایش قدرت شاه را داشت، منتفی کرد بلکه حتی اقدامات مجلس موسسان دوم را نیز زیر سوال می‌برد.

یکی از دلایل تأخیر در تشکیل مجلس واحد، تولد جهبه ملی بود. جبهه ملی پس از ائتلاف با گروه‌ها و احزاب متعدد نظیر حزب ایران، حزب زحمتکشان، حزب ملت ایران و جامعه‌ مجاهدین اسلام به رهبری دکتر محمد مصدق در سال ۱۳۲۸ تشکیل شد. این تشکل سیاسی موفق شد در انتخابات مجلس شانزدهم شورای ملی با قدرت بسیار شرکت و ۸ نفر از اعضایش را راهی این مجلس کند.

مصدق، حائری‌زاده، مکی، نریمان و شایگان از تهران، بقایی از کرمان، اللهیار صالح و عبدالقدیر آزاد نیز از کاشان و سبزوار به مجلس شانزدهم راه یافتند.

در اقلیت بودن نمایندگان این تشکل سیاسی در بین بیش از ۱۳۰ نماینده این مجلس در ظاهر اهمیتی نداشت اما به دلیل دفاع آنان از حق آزادی نفت و گاز مردم از استثمار پادشاهی انگلستان، با پشتیبانی مردم ناراضی ایران روبرو شدند. آنان علاوه بر مجلس شانزدهم، شاه و کل نظام تصمیم‌گیری کشور را تحت تأثیر اقدامات و مصوبات مجلس قرار دهند.

مصدق آشکارا با انتقاد از مجلس مؤسسان فرمایشیِ سال ۱۳۲۸ و اعتراض به تغییر قانون اساسی، اجرا کردن آنچه مجلس موسسان دوم به مجلس شورای ملی محول کرده بود را مورد انتقاد قرار داد.

او به کمک سایر دوستانش در مجلس شورای ملی، محمدرضا شاه را مورد انتقاد قرار داد و از هر اقدامی که در مغایرت با قانون اساسی مشروطه بود برحذر داشت. دکتر مصدق سرانجام در ۲۳ خرداد ۱۳۲۸ در قالب طرحی به مجلس شانزدهم خواستار ملغی شدن تصمیمات مجلس مؤسسان اول شد. این طرح مورد موافقت مجلس قرار نگرفت اما پیگیری‌های بی‌وقفه او مانع شکل‌گیری هر نوع بحثی در مجلس برای تجدیدنظر در قانون اساسی مشروطه با هدف اختیارات محمدرضاشاه شد.

دلیل دوم به تعویق افتادن تجدیدنظر در قانون اساسی مشروطه، مربوط به نهضت ملی شدن صنعت نفت بود که سبب اقتدار ملیون در ساختار قدرت سیاسی آن دوره شد.

در پی تصویب طرح ملی شدن صنعت نفت در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹، انگلیسی‌ها برای جبران ضرر و زیان اقتصادی و سیاسی خود با سید ضیاءالدین طباطبایی دست‌نشانده صاحب‌نفوذ خود در دربار و رسانه‌های ایران توافق کردند تا به عنوان نخست‌وزیر به مجلس شانزدهم معرفی شود، اما محمدرضاشاه در برابر کار انجام شده قرار گرفت.

جمعی از نمایندگان مجلس شانزدهم در پیشنهادی خواستار معرفی دکتر محمد مصدق از سوی شاه به مجلس شورای ملی به عنوان نخست‌وزیر شدند. دلیل این کار، اجرای قانون ملی شدن صنعت و قانون خلع ید انگلستان از چاههای نفت و گاز ایران بود که به تصویب این مجلس رسیده بود.

شاه فرمان نخست‌وزیری دکتر مصدق را امضا کرد و او نیز به پشتوانه مردم در محاکم بین‌المللی دفاعیات مستدل و منطقی در برابر دعاوی انگلستان راجع به خلع ید از شرکت نفت انجام داد. با این حال سیاستمداران مکار انگلیسی با همکاری آمریکایی‌ها ابتدا نقشه ترور دکتر مصدق را کشیدند و بعد از شکست در پیاده کردن آن طرح کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به اجرا گذاشتند و با چراغ سبز محمدرضا شاه و همراهی جمعی از فرماندهان بازنشسته ارتش پهلوی و شعبان بی‌مخ و اوباش تهران موفق به ساقط کردن دولت او شدند.

بعد از پیروزی تیمسار فضل‌الله زاهدی رهبر کودتاگران و عوامل دست‌نشانده انگلیس در ایران، قدرت شاه به تدریج تثبیت شد. اولین نشانه‌های اقتدار شاه جوان، برکناری تیمسار فضل‌الله زاهدی از نخست‌وزیری بود. محمدرضا شاه به هیچ وجه تحمل نخست‌وزیران مقتدر را نداشت و تمام تلاشش را کرد تا بر ترکیب مجالس شورای ملی و دولت‌های برآمده از آنها سلطه داشته باشد. در پی این تفکر شاه سنت اخذ رأی اعتماد دولت از مجلس قبل از معرفی رسمی نخست‌وزیر به مجالس شورای ملی به تدریج منسوخ شد و شاه نخست‌وزیرانش را بدون مشورت با مجلس شورای ملی، عزل و نصب کرد. او همچنین با اعمال نظر از طریق وزارت کشور مانع از ورود نمایندگان قدرتمند و غیر مستقل به مجلس شورای ملی شد.

از این زمان به بعد محمدرضا شاه با انتصاب نخست‌وزیران وابسته و مطیع دربار، نفوذ خود در دولت و مجلس را بیش از پیش تقویت کرد. او با انتصاب منوچهر اقبال به عنوان نخست‌وزیر استارت سلطنت مطلقه‌اش را کلید زد. اقبال نیز در تحکیم جایگاه سیاسی شاه در ساختار قدرت ایران سهم قابل توجهی ایفا کرد. اقبال با فراهم کردن بستر تشکیل مجلس واحد (کنگره) اصلاحات مورد نظر شاه را در قانون اساسی به وجود آورد.

زایش مجلس واحد

محافل سیاسی از نوروز ۱۳۳۶ بحث روز خود را به سخنان نوروزی شاه و دیدارهایش با نمایندگان مجلس شورای ملی و مجلس سنا اختصاص دادند.

شاه در پیام نوروزی‌اش گفت: «ان‌شاءالله در سال جدید کنگره‌ مجلسین تشکیل می‌شود.» سرانجام محمدرضا شاه که اشتیاق زیادی برای تشکیل مجلس واحد داشت، در نهم اردیبهشت ۱۳۳۶ فرمان تشکیل مجلس واحد را به این شرح صادر کرد «با تأییدات خداوند متعال، ما محمدرضا پهلوی شاهنشاه ایران، نظر به مدلول اصل الحاقی به متمم قانون اساسی مصوب مجلس مؤسسان ۱۳۲۸ که تشکیل مجلس واحد را برای یک بار لازم دانسته، بنا به پیشنهاد جناب آقای دکتر منوچهر اقبال، نخست‌وزیر، امر و مقرر می‌داریم که وزارت کشور در تهیه مقدمات تشکیل مجلس واحد (کنگره) اقدام نماید.»

تشکیل مجلس واحد بنا به پیشنهاد منوچهر اقبال علاوه بر دربرگیری دستور شاه به انتخابات نوزدهمین دوره مجلس شورای ملی نیز تعمیم یافت. طبق اعلام دولت اقبال تصمیمات اتخاذ شده توسط مجلس واحد در بخش‌هایی که مربوط به نظام قانون‌گذاری کشور بود، می‌توانست شامل نوزدهمین دوره مجلس هم بشود.

مجلس واحد سرانجام در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۳۳۶ افتتاح شد و در همان روز، اولین جلسه مجلس واحد به ریاست محسن صدر رییس وقت دومین دوره مجلس سنا در محل ساختمان مجلس شورای ملی تشکیل شد.

به پیشنهاد رئیس و تصویب مجلس واحد، دو نفر از منشی‌های مجلس سنا و دو نفر از منشی‌های مجلس شورای ملی که دارای رأی بیشتری بودند به سمت منشی مجلس واحد انتخاب شدند بدین ترتیب ابراهیم نبیل سمیعی، محمد حجازی، عبدالله سعیدی، علی‌اکبر جلیلوند رضایی به هیات رییسه مجلس واحد وارد شدند.

در همان جلسه پس از انتخاب هیئت رئیسه، منوچهر اقبال با تبیین سابقه تشکیل مجلس واحد گفت: «اینک که با تأییدات خداوند لایزال و به فرمان مطاع مبارک اعلیحضرت همایون شاهنشاه مجلس واحد نسبت به تجدیدنظر در اصول مذکور در ماده الحاقی اقدام فرماید.»

پس از قرائت شش اصل فوق‌الذکر بنا به پیشنهاد رئیس مجلس، کمیسیونی ۲۴ نفره مرکب از ۱۲ نماینده مجلس شورای ملی و ۱۲ نماینده مجلس سنا ماموریت یافت تا در اصول مد نظر تجدید نظر کرده و پیشنهادتش را به صحن مجلس واحد تقدیم کند.

۱۲ نماینده مجلس سنا عبارت بودند از دکتر سجادی، دکتر امیر اعلم، عباس مسعودی، شمس ملک‌آرا، ناصری، گلشائیان، حبیب‌الله آموزگار، جواد بوشهری، نظام مافی، ایلخان ظفر و محمد حجازی و ۱۲ نماینده مجلس شورای ملی عبارت بودند از اردلان، اسکندری، عماد تربتی، دولت‌آبادی، دکتر شاهکار، محمدعلی مسعودی، افخمی، دکتر عمید، رستم امیر بختیار، دکتر بینا، مشایخی و سراج حجازی.

این کمیسیون در پنج جلسه مواد مدنظر شاه را مورد بررسی قرار داد و پیشنهاداتش را برای هیات رییسه مجلس واحد فرستاد.

گزارش کمیسیون منتخب مجلس در پنج‌شنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۳۶ در دومین جلسه مجلس واحد با حضور اقبال نخست‌وزیر دکتر فتح‌الله جلالی وزیر کشور و ناصر ذوالفقاری معاون پارلمانی نخست‌وزیر مطرح شد و پس از چهار ساعت بحث و بررسی، اصول چهار، پنج، شش و هفت قانون اساسی و همچنین اصل ۴۹ متمم قانون اساسی اصلاح شد. اصل هشتم قانون اساسی مشروطه نیز بدون تغییر ماند.

نظر نهایی دولتمردان نیز به پیوست لایحه به هیات رییسه مجلس واحد فرستاد شد. لایحه نهایی در همین جلسه در دستور کار صحن علنی مجلس قرار گرفت و نمایندگان مجلس واحد بدون هر گونه بحث جدی پیرامون تغییرات اعمال شده، رای‌شان در ورقه نوشته و به صورت آرا انداختند. براساس رای‌گیری انجام شده از ۱۲۷ نماینده حاضر در جلسه ۱۲۴ نفر رای موافق، دو نفر رای ممتنع و یک نفر رأی مخالف دادند.

رییس مجلسِ واحد پس از رای‌گیری در جملات کوتاهی گفت: «از مذاکرات و از آرای این مجلس واحد استنباط می‌شود که هیچ‌گونه اختلافی و نظر مخالفی نیست و هم مجلسین که الان مجلس واحد است، با نظر دولت و اراده اعلیحضرت همایونی موافق است بسیار جای تشکر است و امیدواریم همیشه به فضل خدای تعالی این اتحاد و اتفاق و یگانگی و وحدت‌نظر برقرار باشد.»

سید محسن صدر

سیدمحسن صدر رییس مجلس واحد در سومین نشست این جلسه که در ۲۹ اردیبهشت ۱۳۳۶ برگزاری شد، ختم جلسات کنگره را اعلام کرد.

به این ترتیب قانون اساسی مشروطه برای دومین بار دست‌خوش تغییرات مدنظر پهلوی‌ها قرار گرفت و موجب تحکیم و توسعه اقتدار و اختیارات شاه شد.

رییس مجلس واحد در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۳۳۶ قانون جدید را به دولت ابلاغ کرد و محمدرضا شاه نیز در تاریخ ۳۰ اردیبهشت طی فرمانی آن را تائید و دستور اجرای آن را صادر کرد.

متن دستور شاه به این شرح بود: «با تأییدات خداوند متعال ما پهلوی شاهنشاه ایران، نظر به علاقه که به تحکیم و تکمیل اصول مشروطیت و حسن اجرای قوانین داریم در این موقع که مجلس واحد کنگره مطابق نظریات مجلس مؤسسان تشکیل گردید، و در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۳۳۶، تصمیمات اصلاحی نسبت به اصول چهار، پنج، شش، هفت، هشت و چهل و نه متمم قانون اساسی اتخاذ نموده‌اند، به موجب این فرمان تصمیمات مجلس واحد کنگره را نسبت به اصول مزبور فوق، تأیید و تنفیذ نموده و مقرر می‌داریم به طوری که در اصول نام برده شرح داده شده است هیئت دولت مأمور اجرای آن می‌باشد.»

جزییات تغییرات

اصل چهارم سابق: عده انتخاب شوندگان به موجب انتخاب‌نامه علی‌حده از برای تهران و ایالات فعلا ۱۶۲ نفر معین شده است و بر حسب ضرورت عده‌ی مزبور تزاید تواند یافت الی ۲۰۰ نفر.

اصل چهارم اصلاح شده: عده نمایندگان مجلس شورای ملی برای پایتخت و شهرستان‌ها ۲۰۰ نفر خواهد بود و پس از هر ۱۰ سال در صورت ازدیاد جمعیت کشور در هر حوزه انتخابیه طبق آمار رسمی به نسبت هر ۱۰۰ هزار نفر، یک نفر اضافه خواهد شد. حوزه‌بندی به موجب قانون علی‌حده به عمل خواهد آمد.

اصل پنجم سابق: منتخبین از برای دو سال تمام انتخاب می‌شوند و ابتدای این مدت از روزی است که منتخبین ولایات تماما در تهران حاضر خواهند شد. پس از انقضای مدت دو سال باید نمایندگان مجددا انتخاب شوند و مردم مختارند هر یک از منتخبین سابق را که بخواهند و از آن‌ها راضی باشند، دوباره انتخاب کنند.

اصل پنجم اصلاح شده: دوره نمایندگی مجلس شورای ملی چهار سال تمام است و شامل دوره نوزدهم نیز می‌باشد. قبل از انقضای مدت باید انتخابات طبق قانون، تجدید شود. ابتدای هر دوره از تاریخ تصویب اعتبارنامه بیش از نصف نمایندگان خواهد بود. تجدید انتخابات نمایندگان سابق بلامانع است.

اصل ششم سابق: منتخبین تهران لدی‌الحضور حق انعقاد مجلس را داشته، مشغول مباحثه و مذاکره می‌شوند. رأی ایشان در مدت غیبت منتخبین ولایات به اکثریت، مناط اعتبار و اجرا است.

اصل ششم اصلاح شده: پس از آن‌که دو ثلث نمایندگان مجلس شورای ملی در پایتخت حاضر شدند، مجلس منعقد می‌شود.

اصل هفتم سابق: در موقع شروع به مذاکرات باید اقلا دو ثلث از اعضای مجلس حاضر باشند و هنگام تحصیل رأی سه ربع از اعضا، باید حاضر بوده و اکثریت آرا وقتی حاصل می‌شود که بیش از نصف حضار مجلس رأی بدهند.

اصل هفتم اصلاح شده: مجلس می‌تواند با هر عده‌ای که در جلسه حاضر باشد، مذاکرات را شروع نماید. لکن برای اخذ رأی، حضور بیش از نصف نمایندگان حاضر در مرکز لازم است و اکثریت آرا وقتی حاصل می‌شود که بیش از نصف حاضر در جلسه به رد یا قبول موضوع رأی بدهند.

اصل هشتم که بدون تغییر باقی ماند: مدت تعطیل و زمان اشتغال مجلس شورای ملی بر طبق نظام‌نامه داخلی مجلس به تشخیص خود مجلس است و پس از تعطیل تابستان باید مجلس از چهاردهم میزان که مطابق جشن افتتاح اول مجلس است مفتوح و مشغول کار شود.

اصل چهل و نه سابق متمم قانون اساسی: صدور فرامین و احکام برای اجرای قوانین از حقوق پادشاه است، بدون این‌که هرگز اجرای آن قوانین را تعویق یا توقیف نماید.

اصل چهل و نه اصلاح شده متمم قانون اساسی: صدور فرامین و احکام برای اجرای قوانین از حقوق پادشاه است، بدون این‌که هرگز اجرای آن قوانین را تعویق یا توقیف نماید. در قوانین راجع به امور مالیه مملکت که از مختصات مجلس شورای ملی است، چنانچه اعلیحضرت پادشاه تجدیدنظر لازم بدانند برای رسیدگی مجدد به مجلس شورای ملی ارجاع می‌نمایند.

در صورتی که مجلس شورای ملی به اکثریت سه ربع از حاضرین در مرکز، نظر سابق مجلس را تأیید نمود اعلیحضرت شاهنشاه قانون را توشیح خواهد فرمود.

منابع:

فرهنگ قهرمانی، عطاءالله؛ قانون اساسی اصلاحات و سیر تکامل آن، بی‌جا، بی‌نا، ۱۳۵۶، چاپ اول، ص ۷۱

آبراهامیان، یرواند؛ ایران بین دو انقلاب، ترجمه‌ی احمد گل محمدی و محمدابراهیم فتاحی، تهران، نی، ۱۳۷۷، چاپ دوم، ص ۳۲۲

جعفری ندوشن، علی‌اکبر؛ و زارعی محمودآبادی، حسن؛ تجدیدنظرهای چندگانه در قانون اساسی مشروطه، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۲، چاپ اول، ص ۱۶۱

رک. مروارید، یونس؛ از مشروطه تا جمهوری نگاهی به ادوار مجالس قانون‌گذار در دوران مشروطیت، تهران، اوحدی، ۱۳۷۷، چاپ اول، جلد سوم، صص ۲۴۵-۳۴۵ و مروار، محمد؛ مجلس شورای ملی دوره بیست‌ویکم تا بیست‌وچهارم، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۶، چاپ اول، صص ۱۴۰- ۱۳۵

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • تحمیل فراقانونی کردن سلطنت در قانون اساسی
  • اجرای ۹۶ درصد از مصوبات سفر رئیس‌جمهور به ایلام
  • نیرو‌های مسلح، پشتوانه امنیت مردم هستند
  • انتقاد یک نماینده مجلس از سیاست های نادرست ارزی دولت/ کالاهای اساسی با قیمت ۲ تا ۳ برابری به دست مردم می‌رسد
  • دو قانون مصوب مجلس از سوی قالیباف به دولت ابلاغ شد
  • کالا‌های اساسی با وجود پرداخت ارز ترجیحی با قیمت ۲ تا ۳ برابری به دست مردم می‌رسد
  • قیمت دو برابری کالا‌های اساسی با جود تخصیص ارز ترجیحی
  • مجلس پیگیر اجرای سند تحول رئیس‌جمهور در حوزه ارز است
  • مجلس به دنبال اجرای سند تحول رییس جمهور در حوزه ارز است
  • پناهیان: رسالت امروز هیئتی‌ها ترویج فرهنگ زندگی تعاونی است