نگاهی به فیلم سرخپوست؛ درام معمایی خوش رنگ و لعاب نیما جاویدی
تاریخ انتشار: ۱۳ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۹۶۲۶۲۹
فرارو- فیلم سینمایی سرخپوست به نویسندگی و کارگردانی نیما جاویدی و تهیه کنندگی مجید مطلبی پس از درخشش در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر و دریافت سیمرغ بلورین جایزه ویژهی هیئت داوران و همچنین اکران نسبتا موفقش با فروش حدود ۱۵ میلیارد تومانی، وارد شبکهی نمایش خانگی شد.
این دومین فیلم نیما جاویدی پس از ملبورن است که جوایز خارجی زیادی را برای وی به همراه داشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در میانهی برگزاری جشنوارهی سی هفتم فیلم فجر بود که تعریف مسعود فراستی، که معمولا هیچ فیلمی رضایتش را جلب نمیکند، از فیلم سرخپوست نام این فیلم را بیشتر بر سر زبانها انداخت، اما شاید همین تعریف هم بود که دست سرخپوست را از رسیدن به جوایر اصلی جشنواره کوتاه کرد. "خطر لو رفتن داستان" داستان سرخپوست در یک زندان میگذرد که به دلیل طرح گسترش فرودگاه باید به مکانی دیگر منتقل شود. در آخرین لحظات این انتقال به سرگرد جاهد (نوید محمد زاده)، رئیس زندان، خبر میرسد که یکی از زندانی ها، ملقب به احمد سرخپوست، به زندان جدید منتقل نشده است و با کمی پرس و جو معلوم میشود که او هنوز در زندان قدیمی است و گوشهای پنهان شده است. سرگرد جاهد که به تازگی هم حکم ریاست شهربانی برایش صادر شده است، آبرو و اعتبار و آیندهی خود را در گروی یافتن احمد سرخپوست مییابد و همهی نگهبانان و تیم محافظت زندان را برای پیدا کردن او بسیج میکند. در این میان خانم کریمی (پری ناز ایزدیار)، مددکار زندان، همسر و هم روستاییان احمد تلاش میکنند تا سرگرد را راضی کنند تا از خیر پیدا کردن احمد بگذرد چرا که او را بی گناه میدانند و در صورت پیدا شدن او حکم اعدامش ۳ هفتهی دیگر اجرا میشود.
این جاست که سرگرد جاهد در یک نبرد چند ساعته میان خودش، وجدانش و سرخپوست قرار میگیرد و در چند ساعتی که یک عمر بر او میگذرد هر آن چه که در توان دارد برای دستگیری او به کار میبندد. او در این راه دچار اشتباه میشود، خیانت میبیند، قضاوت نادرست میکند، به زور متوسل میشود، به تهدید و نیرنگ نیز هم و.... اما او در لحظهای که سرخپوست را پیدا میکند با عبور از این راه طولانی دیگر سرگرد جاهد چند ساعت قبل نیست.
فیلم سرخپوست در همان لحظات ابتدایی اش نشان میدهد که با جنس فیلمهایی که به وفور هر ساله در سینمای ایران تولید میشوند متفاوت است. نمای آغازین این فیلم با چوبهی داری که عدهای در حال تخریب پایهی آن هستند و حرکت دوربین و قابی که با طیف رنگهای خاکستری میسازد، نمایی ماندگار در ذهن بیننده است و او را آمادهی تماشای فیلمی جدی میکند. فیلمی معمایی که رنگ و قاب بندی هایش این نکته را به ذهن اکثر بینندگانش متبادر میکند که «شبیه فیلمای ایرانی نیست».
این جمله تا حدی درست است و امتیاز فیلم محسوب میشود و تا حد زیادی هم نه. فیلم نامهی دقیقی که برای رسیدن به هر آن چه که میخواهد بذر آن را از ابتدای فیلم میکارد تا به موقع آن را برداشت کند و نشانه گذاریهای درستی دارد، مدت هاست که در فیلمهای ایرانی به ندرت دیده میشود. فیلم برداری و قابهایی که یک یکشان ارزش بصری فراوان دارند نیز سرخپوست را تبدیل به فیلمی تماشایی میکند.
سرخپوست زمان و مکان و جغرافیایی مشخص دارد و با فضا سازی مناسبش مکان زندان داستان را به خوبی برجسته میکند و این مکان تبدیل به جایی میشود که گویی برای شخصیت سرگرد فقط تا چند متر میتوان از آن دور شد. بازی خیره کنندهی نوید محمد زاده نیز در این فیلم از دیگر نقاط قوت سرخپوست است که حتیمی توان گفت: این بهترین نقش آفرینی محمد زاده تا امروز است.
نیما جاویدی اگرچه سرخپوست را هم مانند فیلم قبلی خودش ملبورن در ژانر معمایی میداند، اما اجرای این ژانر در بستر زمانی و مکانی فیلم سرخپوست و با بهره گیری مناسب از طراحیهای صحنه و گریم و لباس مقتضی این زمان و مکان نتیجهی به مراتب بهتری از ملبورنی رقم زده است که بسیاری آن را کپی برداری از سبک فیلم سازی اصغر فرهادی میدانستند.
سرخپوست اگرچه خالی از اشکال نیز نیست. شخصیت پردازی سرگرد جاهد اگرچه در مواجه اش با زندانیان و زیر دستان و مافوقش به درستی کامل میشود و کار میکند و حتی در پایان بندی فیلم و جایی که از سرخپوست میگذرد نیز با توجه بی سیری که داشته است -اگرچه عدهی زیادی آن را نپذیرفتند- قابل قبول است. اما برخورد و رویکرد سرگرد جاهد در مقابل خانم کریمی، مددکار زندان، با توجه به خیانتی که به او میکند کمی مبهم و سوال برانگیز است.
فیلم همچنین در اشتباهی عجیب از جایی به بعد شخصیت اصلی اش را (سرگرد جاهد) با تمام بالا و پایینهای احساسیای که به واسطهی برخورد او با اتفاقات داخل زندان به مخاطب منتقل شده بود جا میگذارد و با نشان دادن کارهای کریمی از او پیش میافتد و رابطه تماشاچی با شخصیت اصلی فیلم را به نوعی قطع میکند. شاید همین اشتباه باشد که سبب میشود که عدهای با پایان بندی فیلم و تصمیم جاهد در قبال سرخپوست کنار نمیآیند.
اما در کل فیلم سرخپوست با توجه به مواردی که برشمرده شد و همچنین نکات مثبتی دیگر که در این مقال نمیگنجد اتفاقی مثبت در سینمای ایران محسوب میشود و برای تماشاگرانش تا حد زیادی احترام قائل است و سعی میکند تا بهترینها را به آنها نمایش دهد هرچند که ممکن است در مواردی نا موفق نیز باشد.
منبع: فرارو
کلیدواژه: آنفولانزا فیلم سینمایی سرخ پوست نیما جاویدی آنفولانزا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۹۶۲۶۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آدمربایی برای ۵۰۰ میلیارد ریال ارز دیجیتال
به گزارش تابناک به نقل از پلیس، سردار علی ولیپور گودرزی گفت: چندی قبل زن جوانی هراسان به اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ رفت و گفت، سه روز قبل از شهر خود به تهران آمدیم؛ همسرم که نیما نام دارد برای دیدار برادرش از خانه خارج شد، اما دیگر بازنگشت و تلفن همراهش خاموش شد. ساعتی پیش شماره ناشناسی به موبایلم زنگ زد و مدعی شد که همسرم را ربوده است و با تهدید به قتل او برای آزادیاش رمز ارز تتر بهارزش ۵۰۰ میلیارد ریال را درخواست کرد.
رئیس پلیس آگاهی پایتخت ادامه داد: تیمی از کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی وارد عمل شدند و با اقدامات اطلاعاتی پی بردند که نیما قبل از اینکه به دیدار برادرش برود بهخاطر اقدامات پزشکی بهسمت بیمارستان رسول اکرم (ص) رفته بوده است که در آنجا تلفن همراهش خاموش شده است.
وی افزود: تیم جنایی در گام بعدی راهی محل موردنظر شدند و با بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف بیمارستان متوجه شدند که ۳ مرد جوان با یک خودروی پژو ۴۰۵ ناگهان جلوی پای نیما توقف کرده و با ایجاد ضربوشتم اقدام به آدمربایی کردهاند که در ادامه هویت یکی از متهمان شناسایی شد.
سردار گودرزی ادامه داد: تحقیقات تکمیلی حکایت از آن داشت که نیما با آدمربایان اختلافات گسترده مالی داشته است و آنها یک دوست مشترک دارند که از درگیری آنها خبر دارد از سوی دیگر اقدامات فنی مشخص کرد خودروی پژو ۴۰۵ در محور خاش به زاهدان تردد کرده است.
این مقام ارشد انتظامی عنوان کرد: کارآگاهان در این شاخه از تحقیقات سراغ دوست مشترک نیما و آدمربایان رفتند؛ او به تیم تحقیق گفت، نیما قرار بود که برای برطرف کردن حل مشکلات مالی که با آدمربایان داشت ۵۰ میلیارد ریال تتر به حساب آنها واریز کند، اما این کار را نکرد و زمانی که آن ۳ مرد جوان از دریافت پول ناامید شدند اقدام به آدمربایی کردند.
وی افزود: در جریان تحقیقات جنایی هنگامی که متهمان متوجه شدند پلیس در یکقدمی بازداشت آنهاست گروگان را بدون دریافت پول آزاد کردند و هرکدام بهسمتی متواری شدند که در ادامه نیما در سلامت کامل با اتوبوس میانشهری به تهران آمد.
رئیس پلیس آگاهی پایتخت خاطرنشان کرد: پس از آزاد شدن گروگان تحقیقات تیم کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ برای دستگیری ۳ مرد آدمربا همچنان ادامه دارد.