مردم چه پیامی از بازداشت مدیران فاسد دریافت کرده اند؟/ آیا سروصدا کردن در این پرونده ها به نفع قوه قضاییه است؟
تاریخ انتشار: ۱۶ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۹۹۳۷۳۸
آفتابنیوز :
روایت و حالت اول ممکن است این باشد: مملکت را فساد گرفته است. این پیام میتواند در شرایطی که وضعیت اقتصادی مردم به دلیل ناکارآمدیهای ناشی از تحریمها، فساد، بیبرنامگی و... در شرایط نامساعد و نامناسبی است، به خشم و ناامیدی بیشتر از تغییر یا بهبود وضعیت منجر شود و جامعه را به سمتوسوهایی پیشبینیناپذیرتر ببرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حالت و روایت دوم هم میتواند اینگونه باشد: «اگرچه سیستم مدیریتی کشور با فساد افسارگسیخته برخی مدیران دستبهگریبان است، اما نهادهای امنیتی و قضائی حداقل مشغول برخورد با افراد فاسدی هستند که با سوءاستفاده از موقعیت خود، دست به فساد زدهاند. در این زمینه هم فرقی نمیکند برادر رئیسجمهور باشی یا آقازاده فلان وزیر، گویا قرار است با همه برخورد شود».
این پیام میتواند حاوی نکته یا نکاتی کمی امیدبخش باشد؛ اینکه اگر فساد وجود دارد، حداقل عزمی برای برخورد با آن نیز دیده میشود و میتوان تا حدی به بهبود وضعیت امیدوار بود. علاوه بر این، بخش مهم دیگر این روایت میتواند تثبیت بازدارندگی مجازاتها برای پیشگیری از فساد جدید باشد و دست مسئولان و مقامات دیگر را در بروز فساد ببندد.
با این همه، هیچ تضمین یا قطعیتی وجود ندارد که برخوردهای انجامشده با مسئولان فاسد و نزدیکانشان، کدام پیام را به جامعه و افکار عمومی رسانده است، وزن کدام سوی این تحلیلها بر دیگری میچربد و میتوان بیشتر روی آن حساب کرد. تجربه آزموده برخی از کشورهای دیگر جهان که درگیر فساد دولتی شدید بودهاند، نشان میدهد برخوردهای سفت و سخت با افراد فاسد، در پارهای از مواقع به روند حلشدن یا حداقل کندکردن فرایند فساد در کشورشان کمک کرده است. در برخی کشورها اما مردم ماجرای برخوردها را جدی نگرفته و آن را ذیل تسویهحسابهای سیاسی یا برخوردهای نمایشی و بدون تأثیر و... حساب کرده و به آن بهایی ندادهاند و به همین دلیل، این اقدامات نیز نتایج خاصی درپی نداشته است.
در ایران این موج برخورد و بازداشت و بهزندانافکندن بلندپایگان فاسد و غارتگر اموال عمومی چه تأثیری میتواند داشته باشد؟
همین موضوع را از یک وکیل و یک قاضی بازنشسته پرسیدهایم، آیا این احکام و برخوردها میتواند بازدارنده و حاوی پیام شفاف و قاطع ضدیت با فساد در کشور باشد یا خیر؟ عبدالصمد خرمشاهی، وکیل و حقوقدان و حسن تردست، قاضی بازنشسته، به پرسشهای ما دراینباره پاسخ دادهاند.
بازداشتها برای مردم عادی شده است
عبدالصمد خرمشاهی، حقوقدان و وکیل دادگستری، انتشار اخبار بازداشت مقامهای دولتی و بستگان آنها را بر اقشار جامعه چندان تأثیرگذار نمیداند. او دراینباره به «شرق» میگوید «همه افراد در مقابل قانون یکسان هستند و فرقی نمیکند فرد بازداشتی چه مقامی دارد یا چه نسبتی با مقامات بلندپایه کشور داشته است. اصل بر این است که هر فردی در هر مقامی اگر مرتکب جرم شود، باید براساس موازین قانونی با او برخورد شود؛ اما اینکه در این مقطع زمانی این بازداشتها چه تأثیری بر افکار عمومی دارد، باید بگویم هیچ تأثیری ندارد. درحالحاضر مردم از مسائلی مانند گرانی بنزین و مشکلاتی که متعاقب آن روی داد، ناراضی هستند و این بازداشتها نمیتواند در مقام تطهیر پارهای از مسائل بربیاید و سؤالی که برای افکار عمومی ایجاد میشود، این است که چرا این دستگاهها و نهادهای نظارتی به تکلیف قانونی خود چنان که باید و شاید، عمل نکردهاند که پس از اینکه اتفاق افتاد و جرمی آشکار شد، آن زمان قوه قضائیه شروع به عمل میکند؛ درحالیکه ما میدانیم که اقدامات پیشگیرانهای وجود دارد یا قبل از آن اگر نظارت و کنترل لازم صورت میگرفت، کار به اینجا نمیکشید؛ بنابراین به اعتقاد من این نوع بازداشتها تأثیری بر روحیه افراد در شرایط فعلی نخواهد داشت. درحالحاضر مردم از مسائلی مانند تورم و مشکلات اقتصادی که متعاقب آن روی داده، ناراضی هستند».
این حقوقدان بازداشت مجرمان، اعم از مقامات و افراد عادی را بخشی از وظیفه قوه قضائیه میداند و میگوید «اگر برخی از مقامات یا نزدیکانشان واقعا جرمی مرتکب شدهاند، قوه قضائیه هم به آن ورود پیدا کرده، وظیفه خودش را انجام داده است و این بازداشتها و رسیدگیها چیزی فرای وظایف این دستگاه نیست و کار خارقالعادهای انجام نشده است که باز هم تأثیری در تصورات عامه مردم باقی بگذارد؛ حتی ممکن است عکس ماجرا اتفاق بیفتد و اقشاری از جامعه از شرایط موجود ناراضی و ناراحت هستند که ممکن است این بازداشتها نیز مزید بر علت شود که چرا تاکنون این مسائل مسکوت مانده است و چرا با آنها برخورد نشده است. بنابراین آنچنان که باید و شاید این بازداشتها نمیتواند تأثیر مثبتی در جامعه داشته باشد. در حقیقت این کمکاری نهادهای نظارتی است؛ به دلیل کنترلنکردن لازم درباره ارتباطات برخی افراد و غفلتکردن که کار به اینجا رسیده است و قبلا رخدادن چنین اتفاقاتی روی افکار عمومی تأثیر میگذاشت؛ اما حالا به نظر بحث اختلاس، ارتباطات ناسالم و رشوه برای مردم عادی شده است. این بازداشتها امتیازی برای قوه قضائیه محسوب نمیشود وظیفه این نهاد برخورد با افراد متخلف در هر مقامی است و این یک امتیاز مثبت نیست و اگر کوتاهی شود، ممکن است نقطه ضعف باشد؛ اما اگر انجام شود و مردم ببینند میتوانند تا حدی نکتهای مثبت باشد، البته آنهم اگر بدون تبعیض با همه افراد متخلف برخورد شود؛ درآنصورت ممکن است نگاهها به قوه قضائیه را مثبت کند».
بازگشت اعتماد از دست رفته
اما حسن تردست، وکیل و قاضی بازنشسته، اعلام مجازات مقامات را بر افکار عمومی مثبت میداند. او دراینباره میگوید «طبعا اعلام عمومی مجازات خائنان به مملکت و مردم آثار مثبتی در جامعه دارد، باعث جلب اعتماد افکار عمومی به حکومت و دستگاه قضائی میشود؛ همچنین اعلام این مجازاتها آثار بازدارندگی و تسکین احساسات عمومی دارد؛ یعنی روح جمعی جامعه از اینکه یک مجرم واقعی به مجازات میرسد، به آرامش میرسد. فلسفه مجازات در کتابهای حقوقی همیشه در تمام دنیا و هر نظام قضائی واجد دو جنبه است؛ یکی تنبه متهم و دیگری جنبه بازدارندگی. مورد بعدی هم ایجاد اعتماد عمومی است؛ یعنی افکار عمومی را به امنیت روانی میرساند که هر فردی در هر پست و مقامی که باشد، در برابر قانون یکسان هستند».
این قاضی بازنشسته عملکرد روابطعمومی قوه قضائیه را دراینباره ضعیف میداند و ادامه میدهد «متأسفانه شفافسازی روابطعمومی دستگاه قضائی درباره برخی افراد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ضعیف است و همین باعث میشود برخی فکر کنند رفتارها و برخوردها عادلانه نیست. فرض کنید یکی از مقامها بازداشت میشود. از داخل زندان گزارش میآید که زندان برای او مانند هتل است و همه امکانات در اختیار برای او فراهم شده است. بههرحال مجازات زمانی میتواند بر افکار عمومی اثر مثبتی داشته باشد که این امر باید در اجرای آن هم رعایت شود. دستگاه قضا هم در رسیدگی و هم در اجرا باید عدالت را رعایت کند؛ اما متأسفانه گاهی دیده میشود که در اجرای مجازات عدالت رعایت نمیشود و بین افراد تبعیض قائل میشوند. اگر افکار عمومی بداند محکومیت فردی در اجرا عادلانه نبوده است و قوانین رعایت نشده است، تمام آن رسیدگیها و زحمتی که دستگاه قضائی برای بررسی پرونده تحمل کرده است، از بین میرود و مردم بیاعتماد میشوند. مردم باید بدانند که بین بالاترین مقام و ضعیفترین قشر جامعه که مرتکب جرم شده است، در برابر قانون فرقی وجود ندارد».
تردست همچنین در بخش دیگری از صحبت خود میگوید با اعلام بازداشتها پیش از تأیید حکم مخالف است و ادامه میدهد: «ما اگر بخواهیم به یک عدالت قضائی و رسیدگی عادلانه در یک پروسه پرونده قضائی برسیم، باید راهمان هم عادلانه باشد. اگر هدف مقدس اجرا و تحقق عدالت است، اگر میخواهیم به این هدف برسیم، باید خود راه هم عادلانه باشد. من بهشدت مخالف هستم که قبل از اثبات جرم یک شهروند در هر مقامی مسائل رسانهای شود که افکار عمومی را به اجرای عدالت جلب کنند؛ چون این مسئله دو آسیب بزرگ به رسیدگی عادلانه وارد میکند. یکی اینکه با دستگیری و اعلام عمومی اتهامات متهم در افکار عمومی توقعی علیه آن شخص ایجاد میکند. قبل از آنکه در یک پروسه عادلانهای رسیدگی شده باشد، آسیب بعدی هم درباره خود دستگاه قضائی است. وقتی متهمی را با سروصدا در سطح افکار عمومی بهعنوان یک مجرم مطرح میکنند، هنگامی که وارد پروسه رسیدگی قضائی میشود، احساسات قضات رسیدگیکننده را به گروگان میگیرند و رهاشدن از آن نیاز به قدرت، شهامت و تقوای بالایی دارد که برخلاف جریانسازیهای عمومی قاضی بتواند رأی عادلانه را صادر کند».
منبع: روزنامه شرقمنبع: آفتاب
کلیدواژه: فساد اقتصادی قوه قضاییه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۹۹۳۷۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا خیزش دانشجویی آمریکا صهیونیستها را به وحشت انداخت؟
عطوان تاکید کرد، آنچه که جنبش صهیونیسم به سرکردگی نتانیاهو و امثال او را نگران میکند انفجار این "انقلاب دانشجویی" در آمریکا و گسترش دامنه آن به سایر دانشگاههاست و ممکن است به اروپا هم کشیده شود. - اخبار بین الملل -
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، «عبدالباری عطوان» سردبیر روزنامه فرامنطقهای رایالیوم و تحلیلگر شناخته شده جهان عرب در مقاله جدید خود به موضوع اعتراضات گسترده ضد اسرائیلی در دانشگاههای آمریکا اشاره کرده و نوشت، من هرگز در زندگیم چهرهای مانند چهره وقیح «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم اشغالگر ندیدهام که با انتشار ویدیویی در پلتفرم توییتر (ایکس) انقلاب دانشجویی در دانشگاههای آمریکا را محکوم کرده و آن را به مثابه یهودی ستیزی دانست.
بزرگترین دستاورد نتانیاهو برای سیطره بر افکار عمومی نابود شد
عطوان در این مقاله خود اعلام کرد که نتانیاهو آمریکا را به خوبی میشناسد و به همین دلیل میداند که انفجار این انقلاب دانشجویی ممکن است تا سرنگونی کابینه آپارتاید اسرائیل متوقف نشود، مشابه اتفاقی که در زمان جنگ ویتنام و نظام فاشیست آپارتاید در آفریقای جنوبی رخ داد؛ یعنی زمانی که انقلابهای دانشجویی آمریکا شروع شد و تا زمان رسیدن به اهداف کامل خود در توقف جنگهای ویتنام و همچنین سقوط نظام آپارتاید در آفریقای جنوبی و نابودی قوانین نژادپرستانه علیه سیاه پوستان در آمریکا متوقف نگشت.
براساس این یادداشت، نتانیاهو بزرگترین دستاورد خود را برای سیطره بر افکار عمومی، تاسیس نهاد تبلیغاتی «هاسبارا» میداند که همراه با شریک خود «تونی بلر» نخست وزیر اسبق انگلیس با هزینه بیش از یک میلیارد و نیم دلار در سال با هدف گمراه کردن افکار عمومی و دروغ پراکنی تاسیس کرد تا از آن علیه مخالفان جنایات و کشتاری که رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی به راه انداخته است استفاده کند. اما امروز نتانیاهو می بیند که این دستاورد او در سرکوب آزادی بیان به شکلی شتاب زده و سریع در دانشگاههای آمریکا در حال نابودی است و دستاورد بزرگ وی آخرین نفسهای خود را میکشد. همه اینها به برکت استواری و مقاومت و پایداری مردم غزه و خون شهدای آن است.این انقلاب افتخارآمیز دانشجویی در دانشگاههای آمریکا آرمان عادلانه فلسطین را به موضوع روز در داخل آمریکا و کانون درگیری سیاسی میان نسلها و مبارزه مشروع جهت احیای ارزشهای عدالت و آزادی و توقف جنگهای نسل کشی و نژادپرستی در همه اشکال آن تبدیل کرده است.
چند دلیل وحشت صهیونیستها از خیزش دانشجویی آمریکا
عطوان تاکید کرد، آنچه که جنبش صهیونیسم به سرکردگی نتانیاهو و امثال او را نگران میکند انفجار این انقلاب دانشجویی در آمریکا و گسترش دامنه آن به سایر دانشگاه هاست و ممکن است به اروپا و خاورمیانه هم کشیده شود. در اینجا چند دلیل برای نگرانی صهیونیستها از این انقلاب دانشجویی در دانشگاه های آمریکا وجود دارد که به این شکل است:
- اول اینکه این انقلاب در دانشگاههای ویژه آمریکا مانند کلمبیا در نیویورک که دژ لابی صهیونیسم است و همچنین دانشگاه هاروارد در بوستون آغاز شده و این بدان معناست که نسل آینده آمریکا هرگز مانند پدران و اجداد خود تحت تاثیر دروغهای صهیونیسم قرار نخواهند گرفت. باید توجه کنیم که این دانشجویان که در معرض سرکوبگری و بازداشت توسط دولت آمریکا قرار گرفتهاند از قشر عادی جامعه نیستند بلکه آنها فرزندان نمایندگان کنگره و سنا بازرگانان و طبقه سیاسی حاکم در آمریکا میباشند و درواقع این دانشجویان رهبران جدید آمریکا خواهند بود.
5 نکته درباره اعتراضات دانشجویی در آمریکاحمایت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی از دانشجویان آمریکاییبازداشت 100 دانشجو در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی- تحریک برای سرکوب این انقلاب دانشجویی در آمریکا علیه جنایات نئونازیها در غزه توسط رژیم صهیونیستی که خود را مدعی قربانی بودن نازیسم میداند، خیانتی است که رهبران این انقلاب دانشجویی در آمریکا هرگز آن را فراموش نخواهند کرد.
- حضور تعداد زیادی از دانشجویان یهودی آمریکایی در این انقلاب دانشجویی و برافراشتن پرچم فلسطین و پوشیدن نماد فلسطین توسط این دانشجوها به مثابه یک سیلی محکم به صورت نتانیاهو و افشای دروغ بودن همه اتهامات وی علیه دانشجویان مبنی بر یهودی ستیزی آنهاست.
- این انقلاب دانشجویی در آمریکا سیطره صهیونیسم بر رسانه جهانی را از بین برده و مانع همسو شدن افکار عمومی با معیارهای رژیم اشغالگر گشته است و این سیطره صهیونیستها بر رسانه و افکار عمومی جهان در حال نابود شدن میباشد.
- افزایش آگاهی و اعتقاد راسخ در میان افکار عمومی آمریکاییها مبنی بر اینکه حمایت مالی و تسلیحاتی دولت این کشور از جنایات اسرائیل در غزه ، موجب به خطر افتادن آمریکا و منافع آن در سراسر جهان میشود و این کشور را تحت فشار لابی صهیونیسم و حامیان آن به سمت جنگ سوق داده و موجب هدررفت پول مالیات دهندگان آمریکایی می شود، از جمله دیگر دلایل نگرانی صهیونیستها از این انقلاب دانشجویی در ایالات متحده است.
-تحریک برای سرکوب این انقلاب دانشجویی در آمریکا تلاشی از جانب رژیم فاشیست و دیکتاتور صهیونیستی برای سرکوب آزادی بیان است، آن هم در کجا؟ در دانشگاههایی که غربیها به عنوان نماد فرهنگ و نظام سیاسی خود به آن می بالیدند.
در ادامه مقاله عطوان تاکید شده است که اوج وقاحت و اهانت به آمریکا و انقلاب مسالمتآمیز دانشجویی آن، درخواست «ایتمار بن گویر» وزیر امنیت داخلی کابینه فاشیست رژیم صهیونیستی برای تاسیس گروههای شبه نظامی مسلح در ایالات متحده و دیگر کشورهای غربی جهت محافظت از موسسات یهودی است. این درخواست بن گویر به معنای تردید در توان این کشورها برای محافظت از صهیونیستهاست؛ کشورهایی که نقش آشکاری در شکلگیری و تداوم رژیم جعلی صهیونیستی ایفا کردند و این خواسته بن گویر پاداش این کشورها برای حمایتهای بی حد و مرزی است که طی 75 سال گذشته از اسرائیل به عمل آوردهاند.
براساس این یادداشت، باید بگوییم که نازیسم صهیونیستی امروز رسوا شده و نقاب از چهره زشت آن به دست دانشجویان آمریکایی افتاده و شمارش معکوس برای فروپاشی سریع اسرائیل آغاز گشته است. این انقلاب دانشجویی آمریکا و کل جهان را تکان داده و کشور جدیدی تاسیس میکند که میتواند حافظ امنیت و صلح و ثبات و یاری دهنده مظلومان در جهان باشد. همچنین به دنبال انقلاب دانشجویی آمریکا شاهد انقلابهای مشابهی در اروپا و خاورمیانه و کشورهای در حال توسعه در حمایت از عدالت و برابری به ویژه در فلسطین خواهیم بود.
انتهای پیام/