چرا دولت سیاست «فرزند بیشتر، یارانه کمتر» را پیاده کرد؟
تاریخ انتشار: ۱۷ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۰۰۷۰۲۳
پژوهشگر حوزه جمعیت با بیان اینکه ایران سریعترین کاهش نرخ باروری را در بین تمام کشورهای جهان تجربه کرده است، گفت: یکی از ابزارهایی که برای کنترل جمعیت به خدمت گرفته شد، فشار بر طبقه مستضعف و فقرا بود، که متوسط فرزندآوری بیشتری داشتند.
به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی خبرگزاری آنا، خیلی سال است که در رأس یکی از خبرهای پرتکرار حوزه خانواده، صحبت از سالخوردگی جمعیت است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حسین مروتی، پژوهشگر حوزه جمعیت و خانواده در گفتوگو با خبرگزاری آنا، از ماجرای سالخوردگی جمعیت در ایران گفته است. مسئلهای که در صورت وقوع، یکی از مؤلفههای مهم و حیاتی قدرت ملی یعنی «نیروی انسانی جوان» را برای همیشه از ایران خواهد گرفت.
آنا: سالهاست که در جامعه ما گفته میشود جمعیت در حال سالمند شدن است. آیا واقعاً ایران به سمت سالمندی میرود یا این فقط یک هشدار در حوزه سیاستهای جمعیتی است؟
مروتی: در هر کشوری که نرخ باروری کاهش اساسی پیدا کند، ساختار سنی جمعیت به سمت سالخوردگی حرکت میکند. از آنجا که ایران سریعترین کاهش نرخ باروری را در بین تمام کشورهای جهان تجربه کرده است، با سرعت فوق العادهای به سمت سالخوردگی جمعیت حرکت میکند. دکتر ناظمی –رئیس سابق سازمان ثبت احوال- گفته بود که ایران سومین کشور جهان است که با بیشترین سرعت به سمت سالخوردگی جمعیت حرکت میکند. آقای دکتر زنجانی هم که جمعیت شناس بزرگ و متعهدی بودند و اخیراً به رحمت خدا رفتند، در یک مستند تلویزیونی گفته بودند که اگر روال فعلی باروری، ادامه پیدا کند، بُعد خانوار در حوالی سال 1405، به 3 خواهد رسید. دکتر زنجانی نسبت به سالخوردگی بسیار شدید جمعیت ایران تذکر داده بود.
آنا: چه شد که این کاهش سریع در ایران اتفاق افتاد؟
مروتی: کاهش باروری از یک سو حاصل تغییر فرهنگ و سبک زندگی مردم و از سوی دیگر خروجی پروژه کنترل جمعیت ایران بود. پروژهای که توسط غرب و به خصوص آمریکا به ایران تحمیل شد.
آنا: چه شواهدی برای اثبات ادعای دخالت آمریکا در کنترل جمعیت ایران وجود دارد؟
مروتی: سؤال کوتاه شما پاسخ خیلی مفصلی دارد. اگر بخواهم خیلی مختصر توضیح بدهم باید بگویم که بعد از وقوع انقلاب جنسی در غرب، این تمدن دو مولفه مهم قدرت را از دست داد که یکی «خانواده مستحکم» بود و دیگری «جمعیت جوان». این واقعه اجتماعی در بازه سالهای 1950 تا 1970 در آمریکا و اروپا اتفاق افتاد. اندیشمندان غربی مثل «هانتینگتون» و «برژینسکی» صراحتاً از خطرات سیاسی ناشی از انقلاب جنسی حرف زدهاند و این که ابرقدرتی آمریکا در اثر فروپاشی خانواده و سالخوردگی جمعیت به خطر افتاده است.
بعد از وقوع انقلاب جنسی دو راهکار پیشروی غرب بود. یکی اینکه به سمت زندگی خانوادهمحور قبل از انقلاب جنسی برگردند، دیگری این که دو مؤلفه قدرتی را که گفتیم، از حوزه های سیاسی رقیب بگیرند. به دلیل شدت تغییرات ناشی از این واقعه اجتماعی و پیوند خوردن مسائل مربوط به اخلاق جنسی با «سرمایه»، امکان بازگشت به سبک زندگی پیشین وجود نداشت، پس راه حل دوم انتخاب شد.
حوالی همان سالها «ستّاره فرمانفرمائیان» که یکی از شاهزادههای قجر بود و در آمریکا مددکاری اجتماعی خوانده بود وارد ایران شد. بنیانگذار بحث «کنترل جمعیت» در ایران همین خانم است که ابتدا کارش را بهصورت زیرزمینی و زیر نظر شورای جمعیت آمریکا در ایران شروع میکند. کمکم دستگاه پهلوی از او حمایت میکند و سعی بر این میشود که نرخ باروری در ایران کم بشود.
آنا: کنترل جمعیت که قبل از انقلاب شروع شده بود، چرا بعد از انقلاب ادامه پیدا کرد؟
مروتی: بعد از انقلاب «کنترل جمعیت» متوقف شد. ولی از همان ابتدا کارشناسان تربیت شده غرب، پیگیر احیای این پروژه بودند. برای همین هم بود که بعد از سرشماری سال 1365، در موضوع جمعیت غلو شد و صحبت از بمب و انفجار جمعیتی مطرح شد؛ در حالیکه آمار سرشماری نشان می داد که بعد از انقلاب صرفاً 0.7 فرزند به نرخ باروری کشور افزوده شده. رهبر انقلاب در تیر ماه سال 1391 به همین شلوغ کاریهای برخی از مسئولین و کارشناسان اشاره کرده و گفتند: «اول کار از سال ۶۶ شروع شد. پیش من آمدند و تصویر هولناکی (از افزایش جمعیت) را ارائه کردند».
آنا: افرادی که بعد از انقلاب سعی کردند کنترل جمعیت را احیا کنند، چه کسانی بودند؟
مروتی: عمده این افراد کسانی بودند که واقعاً به بحث «کنترل جمعیت» اعتقاد قلبی داشتند. ابتدا اقتصادخواندههایی مثل روغنی زنجانی، دکتر نوربخش و مسعود نیلی کنترل جمعیت را کلید زدند، سپس پزشکانی مانند دکتر مرندی که وزیر بهداشت بود و معاونش دکتر ملکافضلی، اجرای طرح را بر عهده گرفتند. جمعیتشناسی مثل دکتر میرزایی هم توجیهات این پروژه را فراهم میکرد.
اقتصادخواندهها به دلیل مشکلات اقتصادی ناشی از جنگ تحمیلی و احتمالاً به طمع دریافت وامهای بینالمللی پیگیر کنترل جمعیت بودند. دکتر مرندی به شدت معتقد به کنترل جمعیت بود، چنان که شواهدی وجود دارد که نشان میدهد او بلافاصله بعد از رسیدن به وزارت و حتی قبل از مشخص شدن نتایج سرشماری سال 1365، توزیع رایگان روشهای ضدبارداری در روستاهای کشور را شروع کرده بود. دکتر ملک افضلی هم عمیقاً معتقد به کنترل جمعیت بود. ملک افضلی در سال 1386 ضمن مصاحبهای گفته بود: «ما اگر برنامههای تنظیم خانواده را 10 سال زودتر شروع کرده بودیم، الآن 10 میلیون جوان کمتر داشتیم و دیگر بیکاری و از این دست مشکلات را نداشتیم!» یعنی آقایان میخواستند تمام مشکلات کشور را با کاهش موالید مردم حل کنند.
آنا: از ابعاد کنترل جمعیت که مرتبط با وزارت بهداشت است زیاد شنیدهایم. لطفاً تحلیلتان را از زوایای اقتصادی موضوع برایمان بگویید.
مروتی: اقتصاددانهای لیبرال ایرانی افزایش جمعیت را از موانع توسعه میدانستند؛ در واقع آنها به اصل وجود انسان هم بهعنوان یکی از ابزارهای مدیریت اقتصاد نگاه میکردند. نگاهشان به فرزندآوری این بود که افرادی دارند به دنیا میآیند که فقط خرج روی دست دولت میگذارند. برایشان اهمیتی نداشت که آن شیوه از کنترل جمعیت، نیروی انسانی آینده کشور را نابود میکرد. اما دیدگاه بسیاری از اقتصاددانهای غربی اینگونه نیست. مثلاً دکتر «کنت ارو» که از نوبلیستهای اقتصاد و آمریکایی است، جمعیت را شکلی از سرمایه میداند و معتقد است که با کنترل جمعیت، رشد اقتصادی محدود میشود. این دانشمند جمله بسیار جالبی دارد و میگوید: برنامه ریز اقتصادی، باید اقتصاد را متناسب با جمعیت تنظیم کند، نه عکس آن.
پس مسئولین اقتصادی کشور از یک سو رشد جمعیت را افزایش تعداد دهان و شکم میدانستند، نه افزایش اندیشهها و تعداد بازو و از سوی دیگر مطلع بودند که نمیتوان بدون اجرای پروژه کنترل جمعیت از نهادهای مالی بینالمللی وام گرفت. برای همین پروژه کنترل جمعیت را کلید زدند. در سالهای دولت اول و دوم آقای هاشمی، بانک جهانی تقریباً سوار بر پروژه کنترل جمعیت ایران بود و آن را طراحی، مدیریت و ارزیابی می کرد.
جالب است بدانید که یکی از ابزارهایی که برای کنترل جمعیت به خدمت گرفته شد، فشار بر طبقه مستضعف و فقرا بود، که متوسط فرزندآوری بیشتری داشتند. دکتر ملک افضلی در سال 1371 مصاحبه ای با روزنامه واشنگتن تایمز دارد و آنجا بهصورت ضمنی به این مسئله اشاره میکند. علامه طهرانی هم در کتابش با عنوان «کاهش جمعیت؛ ضربه ای سهمگین بر پیکر مسلمین» مصادیق ناگواری از این رویکرد را عنوان کرده است. مثلاً آورده که زنان تحت پوشش کمیته امداد برای این که بتوانند سهم شیر خشک نوزادشان را دریافت کنند، باید می رفتند و عمل عقیم سازی دائمی (توبکتومی) را انجام می دادند! بنده دو سال قبل مناظرهای با دکتر شهلا کاظمی پور –استاد سابق جمعیت شناسی دانشگاه تهران- داشتم که در آن اعتراف جالبی را مطرح کرد و گفت: در سال 68 پیشنهاد دادم برای کاهش جمعیت، باید هزینه پرورش فرد را بالا برد! یعنی بهصراحت این نکته را در آن جلسه مطرح کرد. صوت و فیلم جلسه موجود است.
الآن هم برای برخی از مردم سوال شده است که چرا دولت در تقسیم یارانه معیشتی سیاست های جمعیتی را در نظر نگرفت و سیاست «فرزند بیشتر، یارانه کمتر» را اجرا کرد. خب دلیلش واضح است. برخی از مسئولین تصمیم ساز در دولت، متعلق به همان جریان دولت های مصطلح به سازندگی هستند. همینها بودند که باعث تصویب قانون جمعیت و تنظیم خانواده در سال 1372 شدند که فرزندان سوم به بعد را از بیمه محروم می کرد. حالا هم دارند به همان مسیر ادامه میدهند. این افراد به جای آن که بخواهند از طریق استقرار عدالت، فقر را نابود کنند، به دنبال انقراض نسل فقرا هستند. دهه شصتی ها را هم عامل بدبختی ملت میشمرند. در اوایل دهه هفتاد، اینقدر بر طبقه مستضعف فشار آوردند که شورش های شهری از مناطق محروم مانند اسلام شهر آغاز شد؛ باز هم دیدید که همین اتفاق افتاد.
آنا: یعنی شما معتقد هستید که افرادی در دولت تعمدا بر اقشار محروم فشار اقتصادی وارد می کنند؟
مروتی: بنده کارشناس مسائل اقتصادی نیستم ولی این فشارها در دهه هفتاد، بهصورت عمدی و برای کنترل جمعیت وجود داشته. الآن هم دولت میتوانست همین میزان درآمد ناشی از افزایش قیمت بنزین را منطبق با سیاست های جمعیتی بین مردم توزیع کند و به سرپرست خانوار متاهل و دارای بیش از سه فرزند یارانه بیشتری بدهد. خب چرا این کار را نکرد؟ چون می ترسد بخشی از مردم مستضعف با این سیاست، تشویق شوند به فرزندآوری بیشتر و مخارج دولت را سنگین کنند. افزایش فرزندان این اقشار در بلند مدت هم برای لیبرالها مشکل ساز خواهد شد، چون سبد رأی آنها عمدتاً متعلق به طبقه متوسط شهری و اقشار مرفه است. میترسند که اگر فرزندان مستضعفین زیاد شوند، قدرت پیدا کنند و وارث دولتشان بشوند. من فشار بر طبقه مستضعف جامعه را صرفا ناشی از بیکفایتی مسئولین نمیدانم. به نظرم لااقل بخشی از آن عمدی است.
آنا: نظر مجموعه دولت در مورد بحران جمعیت چیست؟
مروتی: افراد دلسوزی در بدنه دولت پیگیر موضوع جمعیت هستند. برخی از مسئولین دولتی هم که اعتقادی به این مسئله ندارند، احتمالاً به این دلیل است که تاکنون از افراد نفوذی، آمار و تحلیل های جمعیتی را دریافت میکردهاند. دکتر نمکی اخیراً در نامهاش به مقام معظم رهبری، به دستکاری در آمارها اشاره کرده است. امیدوارم که به زودی بساط این شیطنتها جمع شود.
برای جلوگیری از بحران جمعیت چه باید کرد؟
مروتی: اکنون طبق آمار 10 درصد جمعیت کشور بالای شصت سال سن دارند، اما پیشبینیهای جمعیتی نشان میدهد که ظرف 30 سال آینده، سهم سالمندان به بیش از 30 درصد کل جمعیت میرسد. برای جلوگیری از وقوع این بحران بزرگ، باید جلوی خرابکاریها را گرفت و کارهای بزرگی انجام داد. مشخصاً در شرایطی که موضوع جمعیت در کشور، هیچ متولی مشخصی ندارد، نمیتوان کار بزرگی انجام داد. امیدوارم مسئولین کشور، فکری به حال این معضل کنند.
انتهای پیام/4076/
منبع: آنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۰۰۷۰۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
باکتریهای درون دهان از تعداد کل انسانهای زمین بیشتر است!
به گزارش خبرگزاری علم و فناوری آنا، آیا میدانستید که دهان ما خانه تعداد زیادی باکتری است؟ در واقع تعداد باکتریهای موجود در دهان انسان از تعداد افراد کل دنیا بیشتر است! شاید باورنکردنی به نظر برسد، اما حقیقت دارد. دهان ما مملو از میکروارگانیسمهای ریز است که نقش مهمی در سلامت کلی ما دارند. این باکتریها اشکال و اندازههای مختلفی دارند و در حالی که برخی از آنها بی ضرر هستند، برخی دیگر میتوانند مشکلاتی مانند پوسیدگی دندان و بیماری لثه ایجاد کنند. بیایید عمیقتر در دنیای شگفتانگیز باکتریهای دهان غواصی کنیم تا بفهمیم چرا این باکتریها بسیار فراوان هستند و چه کاری میتوانیم برای کنترل آنها انجام دهیم.
باکتریها موجودات تک سلولی هستند که آنقدر ریز هستند که بدون میکروسکوپ دیده نمیشوند. آنها در همه جا وجود دارند، از جمله در دهان ما. شاید تعجب کنید که چرا در چنین فضای کوچکی این همه باکتری وجود دارد. خوب، دهان ما محیط مناسبی را برای رشد این میکروارگانیسم ها فراهم میکند. دهان گرم و مرطوب است و غذای زیادی برای تغذیه باکتری ها وجود دارد. دهان ما همچنین محل قرارگیری سطوح مختلف مانند دندان، لثه و زبان است که زیستگاههای مختلفی را برای استعمار باکتریها فراهم میکند!
همه باکتری های موجود در دهان ما مضر نیستند. در واقع، بسیاری از آنها مفید هستند و به حفظ تعادل سالم در اکوسیستم دهان ما کمک میکنند. این باکتریهای خوب به تجزیه ذرات غذا، مبارزه با میکروب های مضر و حتی محافظت از دندان های ما در برابر پوسیدگی کمک می کنند. با این حال، هنگامی که تعادل به هم میخورد، باکتریهای مضر میتوانند بر اوضاع مسلط شوند و باعث مشکلات سلامت دهان شوند. بهداشت نامناسب دهان، مانند مسواک نزدن و نخ دندان کشیدن منظم، می تواند منجر به ایجاد یک لایه چسبنده حاوی باکتری شود. اگر این لایه برداشته نشود، به جرم دندان تبدیل خواهد شد که به بیماری لثه کمک میکند.
اما چه کاری میتوانیم انجام دهیم تا باکتریهای موجود در دهان خود را تحت کنترل نگه داریم؟ پاسخ ساده است: رعایت بهداشت دهان و دندان. مسواک زدن حداقل دو بار در روز با خمیر دندان حاوی فلوراید، نخ دندان کشیدن روزانه و مراجعه منظم به دندانپزشک برای معاینات و تمیز کردن دندان ها از اقدامات ضروری برای حفظ سلامت دهان است. با انجام این کار، می توانید به کنترل باکتری های مضر کمک کنید و از مشکلاتی مانند حفره دندان و بیماری لثه جلوگیری کنید. رعایت بهداشت دهان و دندان برای حفظ تعادل سالم باکتری ها و اطمینان از داشتن دهانی سالم کلیدی است.
انتهای پیام/