Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایران آنلاین»
2024-04-26@13:59:35 GMT

سرداری که سرآمد خوبی ها بود

تاریخ انتشار: ۱۷ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۰۰۸۳۲۲

سرداری که سرآمد خوبی ها بود

زمانه زود می‌گذرد زودتر از آنچه ما تصورش را می‌کنیم. روزگار حوادث و رخدادهای فراوانی را در خود دیده است و تاریخ بشریت بر تارک خود نام بسیاری از مردان حماسه آفرین را به یادگار دارد که با گذشت زمان در میان انبوه حوادث تاریخ زندگی بشریت هرگز فراموش شدنی نیستند. محمد خامه یار خبرنگار

در تاریخ جاودانه و پر افتخار دوران هشت سال دفاع مقدس ما که تاریخ شرافت، عزت، مقاومت و ایستادگی، عزتمندی و غیرتمندی ماست نام ستارگانی همچون شهید آقا مهدی زین‌الدین در کنار دیگر ستارگان به زیبایی و جاودانگی تمام می‌درخشد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

آقا مهدی فرماندهی بود که لحظه‌های زندگی و هستی ثانیه‌هایش را در پویش مسیر مقاومت به کار گرفت تا جامعه آرمانی ما به سلامت به سر منزل مقصود برسد. آقا مهدی هرچند جوان اما فرمانده لشکری بود که نیروهایش یکه تاز عرصه نبرد و میدان کارزار بودند. او فرمانده مقتدر و با صلابت فرزندان شهر خون و قیام و دیگر شهرهای شهره این مرز و بوم بود که آنان نقش آفرین پیروزی انقلاب اسلامی بودند. چه کسی را لایق و سزاوارتر از آقا مهدی برای فرماندهی لشکری که در طول دفاع مقدس خط شکن بود و خوب درخشید و کارنامه خوبی از خود به یادگار گذاشت، می‌توان شناخت؟ آقا مهدی نه تنها فرمانده میدان رزم و نبرد علیه دشمن که فرمانده دل‌های پاک و عاشق بود و بر آنها فرماندهی می‌کرد. او دل ده‌ها هزار جوان رزمنده را به تسخیر کشیده بود و با الطاف خداوندی ناخواسته بر آنها فرماندهی داشت. بارها بر فراز دست هزاران بسیجی قرار گرفت و فریاد فرمانده آزاده آماده‌ایم آماده آنان را با گوش جان شنید و در یورش بر دشمن زبون به آنان که جنود الهی بودند، امیدوار بود. رمز موفقیت فرمانده، اطاعت‌پذیری و تعبد محض در برابر قدرت لایزال الهی بود. او جز این اندیشه‌ای در سر نداشت و به‌هیچ چیز دیگر دل نبست. آقا مهدی فرماندهی شجاع، غیور و بی‌باک در مقابل دشمن بود که هرآنچه داشت از آموخته‌های دینی و تقید او به شریعت اسلامی بود. او در اوج اقتدار فرماندهی خویش، فضیلت نماز اول وقت را از دست نمی‌داد و زیبایی زندگی خویش را در تقید و پایبندی به‌مسائل دینی می‌جست. آقا مهدی فرماندهی مجاهد بود و خوشی و راحتی خویش را در این راه می‌دید. جوانی که در حوادث و فتنه‌های زمانه خود راه بلد بود و مسیر زندگی جاودانه‌اش را خوب ترسیم و نیروهای لشکرش را به راه مستقیمی رهنمون کرد. آقا مهدی فرمانده لشکری پر آوازه و با صلابتی بود که نام مقدس علی بن ابی طالب(ع) بر آن می‌درخشید و دشمن از آن واهمه داشت. لشکری که در عملیات خیبر دشمن متجاوز را به خاک مذلت نشاند.  اکنون سال‌ها از شهادت افتخار آفرین آقا مهدی می‌گذرد اما سیره او هنوز درس آموز زندگی ماست.

منبع: ایران آنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۰۰۸۳۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

علاقه عجیب شهید زین‌الدین به یک شهید

محمود احمدلو از نیرو‌های لشکر ۱۷ می‌گوید: شهید امیرحسین ندیری فرمانده اطلاعات عملیات لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب (ع) بود و شهید زین‌الدین علاقه زیادی به او داشت.

یک شب امیرحسین ندیری به سنگر ما آمد و ما از سعادت دیدارش خوشحال بودیم. ساعتی بعد مهدی زین‌الدین فرمانده لشکر ۱۷ و محمدجواد دل آذر فرمانده عملیات لشکر ۱۷ هم رسیدند، اما هر چه کردیم داخل سنگر نیامدند. زین‌الدین می‌گفت که ما کار داریم و لازم است که برویم.

من از میزان علاقه او به شهید ندیری خبر داشتم. به آقا مهدی گفتم: «بیایید داخل سنگر در خدمت باشیم؛ آقای ندیری هم هستند.» آقای مهدی در جوابم گفت: «محمود! چرا زودتر نگفتی؟!» 

به هر حال شهید زین الدین به شوق دیدار شهید ندیری به سنگر ما آمد. وقتی قرار شد شهید ندیری شب را در سنگر ما بماند تصمیم آقا مهدی به کلی عوض شد و به شهید دل آذر گفت: «شما بروید، من امشب را اینجا می‌مانم!» 

من به شوخی به شهید زین‌الدین گفتم: «شما که کار داشتی و می‌خواستی بروی! چطور شد که ماندنی شدی؟!»  پاسخ آقا مهدی را از قبل می‌دانستم! او به شوق دیدار شهید ندیری به سنگرمان آمد و ماندگار شد.

مرداد سال ۶۲ شهید ندیری و شهید شالی برای شناسایی به منطقه عملیاتی مهران رفته بودند که بر اثر برخورد با مین به شهادت رسیدند. شهید زین‌الدین بلافاصله بعد از شنیدن این خبر به معراج شهدا رفت و خیلی گریه کرد. این دوری زیاد طول نکشید و یک سال و سه ماه بعد مهدی زین الدین هم شهید شد.

منبع: فارس

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • علاقه عجیب شهید زین‌الدین به یک شهید
  • دست مریزاد فرمانده ارتش به سپاه
  • فرمانده کل ارتش: عملیات وعده صادق جلوه زیبایی از وحدت ارتش، سپاه و وزارت دفاع بود
  • فرمانده کل ارتش: وعده صادق جلوه زیبایی از وحدت ارتش، سپاه و وزارت دفاع بود
  • فرمانده کل ارتش: جمهوری اسلامی ایران پاسخ هر تجاوزی را کوبنده‌تر از قبل خواهد داد
  • تقدیر فرمانده کل ارتش از رزمندگان عملیات وعده صادق
  • تیم فصل آینده مهدی قایدی مشخص شد
  • تیم بعدی مهدی قایدی مشخص شد
  • سرنوشت قایدی در فصل آتی
  • روایت زندگی نخستین فرمانده یزدی/ پنجم اردیبهشت ماه، روز مفتضحانه‌ترین باخت نظامی ایالات متحده در تاریخ کشور ایران