چرا خوابهایمان را فراموش میکنیم؟
تاریخ انتشار: ۱۹ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۰۳۶۹۵۷
تقریبا برای همه پیش آمده است که از رویایی واضح و روشن بیدار شوید و همزمان احساساتی قوی و واقعی مانند شادی، آرامش، ترس یا وحشت برانگیخته شده باشد.
اخبار اجتماعی-اگر چه این احساسات به سختی قابل انکار یا تغییر هستند؛ اما لحظهای که تصمیم می گیریم به کسی بگوییم واقعا چه اتفاقی در رویاهایمان افتاده، این ویژگی های روشن و خاص، ناگهان ناپدید می شوند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فراموشی ما به طور کلی به شرایط عصبی شیمیایی مغز در هنگام خواب و در مرحلهREM مربوط می شود، «رم» مرحلهای از خواب است که با حرکات سریع چشم و خواب شناخته می شود.
البته ممکن است این تمام ماجرا نباشد. بر اساس تحقیقات جدید روی موش ها، مرحله خواب رم شامل دورهای از «فراموشی فعال» نیز میشود که به احتمال زیاد برای جلوگیری از اضافه شدن بار اطلاعات در مغز صورت میگیرد.
نورون هایی که مسئولیت فراموشهای آگاهانه را بر عهده دارند، همان نورون های کنترل اشتها هستند.
مطالعاتی که پیشتر در این زمینه انجام شده بود، معمولا روی هورمونی که در تنظیم خواب ، هنگام حملاتی که در خواب به انسان ها رخ می دهد، متمرکز بوده؛ شرایطی که باعث می شود تا ناخواسته و ناگهانی به خواب فرو رویم.
برای این آزمایش، محققان گروهی از نورون های مجاور منطقه «هیپوکامپوس» مغز را مورد آزمایش قرار دادند. جایی که هورمون (MCH) را تولید می کند. مولکولی که مسئول تنظیم خواب و اشتهاست.
در خلال ضبط فعالیت های خواب در موش ها و همچنین آزمایش های مربوط به ردیابی عصبی پیام های مهارکننده ای از سوی این سلول های عصبی برای هیپوکامپ ارسال می شود.
برخلاف بیشتر نورون های مغز که در هنگام بیدار شدن حیوانات فعال هستند، نورون های MCH در هیپوتالاموس هنگامی که یک حیوان در مرحله ای به نام خواب REM قرار دارد، شروع به شلیک بیشتر سیگنال های الکتریکی می کنند.
محققان برای ارزیابی تأثیر نورون های MCH بر حافظه، از ابزارهای ژنتیکی برای روشن و خاموش کردن نورون های MCH قبل از انجام برخی آزمایشات حافظه استفاده کردند.
هنگامی که محققان سیگنال های MCH را در موش ها ردیابی کردند، دریافتند که سلول های عصبی در منطقه هیپوکامپ سرکوب می شوند، یک ناحیه از مغز که به عنوان منطقه تقویت حافظه شناخته می شود و در حفظ خاطرات نقش دارد.
این امر با آنچه دانشمندان قبلاً در مورد هیپوکامپ می دانستند، کاملا جور در میآمد؛ زیرا هیپوکامپ یکی از آخرین مناطقی است که در بدن به خواب می رود.
این منطقه ساختاری منحنی شکل است که درون هر نیمکره مغز قرار می گیرد و برای انتقال اطلاعات از حافظه کوتاه مدت به حافظه طولانی مدت بسیار مهم است.
براساس این مطالعه، هیپوکامپ همان گونه که آخرین منطقه در مغز است که به خواب می رود، آخرین منطقه نیز هست که از خواب بیدار می شود.
از نظر تئوری، هنگامی که از خواب بیدار می شوید پنجره ای در حافظه کوتاه مدت شما به وجود می آید؛ اما از آنجا که هیپوکامپ هنوز کاملا بیدار نشده است، اطلاعات به بانک حافظه طولانی مدت انتقال نیافته اند و در همین راستا مقداری از جزئیات رویا از دست رفته و فراموش می شود.
فراموشی مکانیسمی فعال است که مغز برای پاک کردن اطلاعات غیرضروری از آن استفاده می کند تا بتوانیم چیزهای جدیدی حفظ کنیم. انسان ها تمایل دارند فقط مواردی را که اغلب درباره آنها فکر می کنند یا این که دارای اهمیت عاطفی هستند مثل یک مشکل، یک تاریخ یا یک جلسه را به یاد بیاورند؛ اما همه انسان ها در فراموش کردن چیزهای غیرضروری متبحرند! در واقع نه تنها خواب ها و جزئیات رویاهای ما، بلکه خیلی از افکارمان از دست می روند.
منبع: افکارنيوز
کلیدواژه: خواب خواب شادی مغز موش رویا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.afkarnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «افکارنيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۰۳۶۹۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تلقین، خاطرات را تغییر میدهد!/ اثر تصویرسازی ذهنی بر حافظه
تاکنون به این نکته توجه کردهاید که خاطرات لحظات احساسیتان چقدر پررنگ و واضح در ذهنتان نقش بسته است؟ این موضوع از نظر علمی اثبات شده است و به نحوی است که خاطرات ثبت شده در لحظات عاطفی، چه شیرین باشند و چه تلخ، از دیگر خاطرات ماندگارتر هستند و همچنین قابلیت تحریف بیشتری هم دارند.
تحقیقات نشان میدهند که خاطرات در گذر زمان میتوانند تحریف شوند. این تحریفات در بسیاری از مواقع میتوانند ناشی از تلقینهای ذهنی باشند. احساسات نقش زیادی در شکلگیری حافظه دارند اما میتوانند در مقابل میزان تحریفپذیری خاطرات را افزایش دهند.
در سال ۲۰۱۴، مطالعه ای درمورد تاثیر تلقین بر حافظه و به وجود آوردن خاطرات کاذب صورت گرفت که در ادامه این مطلب آن را بررسی میکنیم.
موضوع مطالعه این تحقیق، مقایسه نیروی احساسات و قدرت تلقین بر تغییر ساختار حافظه است. در آزمایشهای عملی، به شرکتکنندگان تصاویری نمایش و پس از آن توضیحاتی شرح داده شد. بعد از این مراحل، برای بررسی نتایج و مقایسه آنها با یکدیگر، از شرکتکنندگان درباره احساساتشان درمورد دیدهها و شنیدهها سوالاتی پرسیده شد. محققان درباره پاسخها چنین میگویند: جواب شرکت کنندهها با برانگیختگی احساسی همراه بود. به شکلی که نسبت به دیدهها و شنیدههایشان، بسیار شدیدتر واکنش نشان دادند و این موضوع به دلیل تاثیر متقابلی است که تلقین و داستانسازی ذهنی بر فرآیند شکل گیری خاطرات میگذارد.
این تحقیق نشان داده است که افراد با تصویرسازی کردن، بخش زیادی از حافظه را تشکیل میدهند؛ به صورتی که ممکن است فرد با موضوعی برخورد مستقیم و حقیقی نداشته باشد اما با تصور آن موقعیت، تصویر مجازی را در ذهن خود بسازد و آن را پرورش دهد.
این مسئله در مواقعی مثل مواجهه با ترس و اضطراب میتواند شدیدتر بروز کند. هنگامی که یک فرد در موقعیت ترس قرار میگیرد، بیشتر از شرایط محیطی، نسبت به خاطر ذهن و تصوراتش آشفته میشود.
مطالعات نشان میدهند که تاثیر تلقین و تصویرسازی بر خاطرات عاطفی منفی بیشتر است. در این راستا میتوان به مثال موقعیت وحشتزا که به اشاره شد استناد کرد.
به طور کلی این تحقیق سعی در اثبات قدرت و اثرگذاری تلقین و تصویرسازیهای ذهنی خصوصا درمورد خاطرات عاطفی دارد.
منبع: CogBlog
ترجمه: تکتم شریفی نژاد – خبرنگار تحریریه جوان قدس