جنگطلبان برای واقعیت انسان اعتباری قائل نیستند
تاریخ انتشار: ۲۱ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۰۷۲۴۳۱
ایسنا/خراسان رضوی دانشیار انسانشناسی و فرهنگ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت:خشونتطلبان، جنگطلبان و تمام کسانی که جرمها و سرکوبها را بر بشر تحمیل کردهاند، نخواستهاند برای واقعیت انسانها اعتباری قائل شوند.
نعمتالله فاضلی، در سومین پیشهمایش علوم اجتماعی و صلح که در شهر کتاب مشهد برگزار شد، با بیان اینکه «علم اجتماعی میتواند به صلح کمک کند»، اظهار کرد: تجربه 2 قرن اخیر نشان داده است که اندک هستند کشورهایی که آمادگی دارند این بینش را پیدا کنند و این واقعیت را بپذیرند که بخش عظیمی از خشونتها، جنگها، خونریزیها و نابرابریها بر سر این نکته بسیار ساده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: خشونتطلبان، جنگطلبان و تمام کسانی که جرمها و سرکوبها را بر بشر تحمیل کردهاند، نخواستهاند برای واقعیت انسانها اعتباری قائل شوند و علوم اجتماعی با بینشی که بر مبنای واقعیتگرایی به ما میدهد میتواند در خدمت به صلح باشد. بنابراین کاری که علم انسانی اجتماعی برای صلح میکند اعطا کردن بینشی است که اگر آن بینش را جامعهای پذیرا شود، خشونتها از بین میرود؛ چون بخش اعظمی از خشونتها، جنگها و تبعیضها ریشه در آن نگاهی دارد که هست را نمیفهمد و در پی مخفی کردن واقعیتهاست.
دانشیار انسانشناسی و فرهنگ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با اشاره به اینکه کار علم اجتماعی دادن روش است، افزود: علم اجتماعی انسانی میتواند از طریق روشها و معرفتشناسیهایی که اعطا میکند به فهمپذیری واقعیتها در تحقق صلح کمک کند.
فاضلی با بیان اینکه بخشی از ظلمها و خونریزیها، تبعیضهای قومیتی، جنسیتی، مذهبی و اجتماعی که صورت گرفته است از طریق انکار استدلال، منطق و معرفتشناسی علم است، اظهار کرد: هرجایی که خشونت را میبینید جنگ با علم انسانی و اجتماعی نیز است. آنهایی که خواهان منافع یک سویه خود هستند میدانند که نمیتوانند بر پایه واقعیتها و بر پایه استدلال منافع خود را پیش ببرند.
دانشیار انسان شناسی و فرهنگ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی از فناوریهای مفهومی در جهت خدمت به خشونت یاد کرد و گفت: همانطور که علم اجتماعی میتواند به صلح بینجامد، علم اجتماعی انسانی میتواند مانع صلح باشد و هم به جنگ دامان بزند و هم به صلح منفی ودر واقع به جای خدمت به خیانت برسد.
وی با بیان اینکه اگر جامعهای در صلح زندگی نمیکند به این دلیل است که فرهنگ دانشگاهی آن جامعه در حاشیه است، افزود: یکی از همگانیترین شکل خشونتها،خشونتهایی است که دانشگاهها و برنامههای درسی اعمال میکنند و امروزه در جامعه ایران با 3 میلیون و 600 هزار دانشجو بخش عظیمی از نیروی نسل جوان به دانشگاهها راهی شدهاند که ترویج فرهنگ آموزش صلح یا آموزش خشونت در دانشگاهها بسیار اهمیت دارد.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی اجتماعی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۰۷۲۴۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا دیگر از دیدن سریالهای «نون. خ» و «زیرخاکی» نمیخندیم
آفتابنیوز :
حتما برایتان پیش آمده که در محفل و مجلسی جدی ـــ و حتی بگذارید بگوییم عبوس ـــ حاضر باشید که به هر دلیلی نباید بخندید؛ یعنی در آنجا خندیدن از نظر اخلاقی، عملی نادرست تلقی میشده است، اما ناگهان خنده به زیر پوستتان خزیده و عضلات صورتتان را چنان به هر سو کشیده که چارهای جز خندیدن نداشتهاید. به احتمال زیاد در این وضعیت سعی کردهاید با پرتکردن فکرتان از موضوعی که شما را به خنده میاندازد یا با فشار زبان به سقف دهانتان یا مَکِش قشر درونی چپ و راست لپتان یا با منقبض کردن عضلات صورتتان جلوی خندهتان را بگیرید. بماند که در چنین موقعیتی چهره آدم چقدر خندهدار و مسخره میشود و حتی ممکن است به سوءتفاهم بیشتری دامن بزند. خندیدن خصلتی انسانی است و نمیتوان کسی را به دلیل خندیدن سرزنش کرد. خنده را میتوان مثل سلاحی شخصی یا رویکردی فردی در مقابله با مشکلات بهکار گرفت، اما پرواضح است که هر موضوعی مسبب خنده نمیشود. این نکتهای است که فیلمنامهنویسان سریالها و فیلمهای ایرانی از آن غافلاند.
آنری برگسون (متولد ۱۸ اکتبر ۱۸۵۹ ـ درگذشته ۴ ژانویه سال ۱۹۴۱)، فیلسوف نامدار فرانسوی، رسالهای موجز و مختصر در باب خنده دارد که به فارسی هم ترجمه شده است. برگسون در این اثر کمحجم، اما بدیع و عمیق، سه خصلت اصلی برای خنده برمیشمرد. اول اینکه خنده خصلتی انسانی است. اگر شیء یا حیوانی و بهطور کلی هر پدیدهای انسان را به خندیدن وادارد، به اعتقاد برگسون، به دلیل رفتار یا حالت انسانی آن است. از این منظر، انسان صرفا جانداری نیست که میخندد بلکه جانداری است که میخنداند و اگر ما به چیزی (اعم از جاندار یا غیرجاندار) میخندیم، حتما به سبب شباهتش به انسان یا تأثیر انسان بر آن است. ویژگی دومی که برگسون، آن را با خنده ملازم میداند، بیاحساسی است. منظور برگسون از بیاحساسی، متاثر نشدن است؛ نوعی برخورد عاری از احساس و از سر شعور و منطق برای خندیدن به موضوعی لازم است. اگر ما از زمینخوردن چاپلین یا سقوط باستر کیتون متاثر شویم، توانایی خندیدن به موقعیت آنها را از دست میدهیم؛ پس برخورد سرد و منطقی با پدیدهای احساسی و غیرمنطقی است که ما را به خنده میاندازد. نکته سوم، مسریبودن خنده است. برگسون برای خنده، نقشی اجتماعی قائل است و معتقد است که خنده به نوعی تفاهم و اشتراک نیاز دارد. در واقع خنده به درک متقابلی نیاز دارد تا گروهی از افراد را درگیر کند. از دید برگسون، خنده حاصل غفلت است و نوعی مجازات اجتماعی برای شخصِ غافل محسوب میشود. کسی که به هر دلیلی در اجتماع، موجبات خنده دیگران را فراهم میسازد، غفلتی کرده که او را از وضعی طبیعی که مورد پذیرش اجتماع است خارج کرده و به موضوع خنده سایرین بدل کرده است.
جدا از آشنایی با تکنیکهای فیلمنامهنویسی و نگارش سریالهای تلویزیونی، توجه به این ۳ خصلت خنده در نگارش یک فیلمنامه موفق برای سینما یا تلویزیون بسیار مهم است. نویسندهای که هیچ تلقیای از این خصلتها ندارد مدام دست به دامن کلیشهها برای خنداندن مخاطب میشود و در آخر هم ناکام میماند. بخشی از علت شکست دو سریال کمدی نوروز و ماه رمضان امسال را باید در این ناآشنایی جستوجو کرد.
منبع: همشهری آنلاین