Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایرنا»
2024-05-09@02:15:22 GMT

اندیشه جماعت‌گرایی و اشتراکات آن با اسلام

تاریخ انتشار: ۲۲ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۰۷۹۸۲۸

اندیشه جماعت‌گرایی و اشتراکات آن با اسلام

به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش‌های خبری ایرنا، سیزدهمین همایش سالانه انجمن علوم سیاسی ایران با عنوان «علم سیاست، ایران امروز و گذارهای پیش رو» روز پنجشنبه بیست و یکم آذرماه با یک نشست افتتاحیه و پنج نشست تخصصی برگزار شد. در نشست تخصصی نخست با عنوان «فضیلت‌مندی اسلام و ایران امروز» از میان استادان علوم سیاسی، «سیدعلی میرموسوی» ،«سیدصادق حقیقت» و «عباس منوچهری» سخنرانی کردند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

گزیده‌ای از سخنرانی علمی حقیقت به شرح ذیل آمده است.

اسلام و جماعت‌گرایی

 در این نشست علمی، حقیقت از نسبت میان اسلام و «جماعت‌گرایی» سخن گفت؛ مکتبی که وی در مدت‌زمان حضورش در آمریکا موفق شده با چندتن از شاخص‌ترین چهره‌های آن از نزدیک به گفت‌وگو بنشیند. جماعت‌گرایی اندیشه گروهی از متفکران است که از دهه ۱۹۸۰ به بعد به دلیل تأکید بر مفهوم جماعت و نقد لیبرالیسم به این عنوان مشهور شدند. این مکتب همانند مارکسیسم، مکتبی با حدود و ثغور مشخص نیست. مارکسیسم، سوسیالیسم و لیبرالیسم مکاتبی هستند با تعاریف مشخص اما جماعت‌گرایی چنین نیست.

جماعت‌گرایی نام و برچسبی است که عده‌ای از اندیشمندان به کسان دیگر که ناقد لیبرالیسم محسوب می‌شوند به دو دلیل اعطا کرده‌اند؛ اول اینکه تأکید بر مفهوم جماعت دارند و دوم ناقد لیبرالیسم هستند. این مکتب مربوط به دهه ۱۹۸۰ به بعد و به همین دلیل بسیار جوان است. در کشور ما این مکتب حتی در رشته علوم سیاسی به خوبی شناخته نشده و تعداد مقالات و کتاب‌ها در این زمینه بسیار کم است. بسیاری از آثار جماعت‌گرایان به فارسی ترجمه نشده است. در دانشگاه‌ها هم خیلی به آن پرداخته نمی‌شود. پس طبیعی است که با این مکتب خیلی آشنا نباشیم.

جماعت‌گرایی مکتبی جدید با حرف‌هایی نو است که انتظار داریم در دهه‌های بعد در ایران بیشتر با آن آشنا شویم. نکته‌ی مهم درباره‌ی جماعت‌گرایی، همچنان که اشاره شد نقد لیبرالیسم است. لیبرالیسم مکتب غالب و هژمون در غرب است اما مکاتب دیگری همانند جماعت‌گرایی نیز وجود دارد.

مفاهیم محوری جماعت‌گرایی

یکی از مفاهیم جماعت گرایی«فضیلت» است. فلاسفه‌ی سیاسی اسلامی فضیلت‌گرا هستند؛ متأثر از فارابی و او هم از ارسطو تاثیر پذیرفته است. نکته‌ی جالب درباره‌ی جماعت‌گرایان این است که عده‌ای از جماعت‌گرایان نوفضیلت‌گرا هستند؛ یعنی در قرن بیستم فضیلت‌گرایی ارسطو را احیا کرده‌اند.

احیای فضیلت‌گرایی یکی از ابزارهای مناسب برای مطرح‌کردن اندیشه‌ی سیاسی اسلامی در سطح جهان است. «مکینتایر» و «مایکل سندل» از میان جماعت‌گرایان، نوفضیلت‌گرا هستند و معتقدند فضیلت‌گرایی ارسطو در قرن بیستم قابل احیا است. در این رابطه نکته‌ی قابل توجهی را مایکل سندل مطرح می‌کند و آن این است که «خیر» به‌شکل پیشینی در جهان وجود دارد و ما آن را کشف می‌کنیم. لیبرال‌ها می‌گویند «خیر»ی وجود ندارد بلکه ما بر خیر اجماع می‌کنیم. اگر اکثریت نظرشان بر این باشد که فلان‌چیز خیر است، همان خیر خواهد بود. به تعبیر دیگر لیبرال‌ها به «قرارداد اجتماعی» و خواست انسان توجه دارند. اما سندل می‌گوید خیر در عالم ثبوت (و به تعبیر آن‌ها به‌شکل پیشینی) وجود دارد و ما باید آن را کشف کنیم. این حرف بسیار جالبی است. ما هم معتقدیم که خیر وجود دارد و می‌شود با عقل یا وحی آن را کشف کرد.

یک‌سری اصول جهان‌شمول وجود دارند مثلاً هیچ‌کس در هیچ کشوری حق شکنجه‌کردن دیگری را ندارد اما برخی حقوق مربوط به این‌جا و اکنون هستند؛ مثلاً ما در جمهوری اسلامی ایران می‌توانیم حقوق بشر خاص خود را در بخشی از حقوق بشر داشته باشیم. یکی از مسائلی که ما با لیبرال‌ها داریم این است که آن‌ها می‌خواهند حقوق بشر لیبرالی و غربی را به ما تحمیل کنند. ما با استفاده از همین بحث می‌توانیم دفاع کنیم؛ یعنی بگوییم که ما می‌توانیم در بخشی از حقوق بشر، حقوق بشر خاص خودمان را داشته باشیم.

اسلام و جماعت‌گرایی در چند مسأله با هم شباهت دارند که برخی از آن‌ها شکل عملیاتی دارند و برخی شکل نظری؛ مثل تأکید بر جماعت، سنت و فرهنگ، پیشینی‌بودن خیر، احیای فضیلت‌گرایی ارسطویی و فلسفه سیاسی مبتنی بر سنت و فرهنگ. همچنین اسلام و جماعت‌گرایی هردو منتقد لیبرالیسم هستند. بحث جنگ عادلانه و ناعادلانه را نیز ما در فرهنگ خودمان داریم؛ مثلاً می‌گوییم جهاد علیه فلان‌کشور واجب یا جایز است. مسیحیان هم در قرون وسطی اصطلاح جنگ مقدس را داشتند.

نکته‌ی آخر از موارد شباهت اسلام و جماعت‌گرایی هم بحث رژیم خودکامه‌ی حقوق بشر است که لیبرال‌ها آن را تبلیغ می‌کنند و مشخصاً دولت آمریکا آن را چماقی برای کوبیدن بر سر کشورهای جهان سوم کرده است. در این‌جا ما می‌توانیم به نظر جماعت‌گرایان استناد کنیم و بگوییم حقوق بشر در بخش حقوق ایجابی، می‌تواند مبتنی بر سنت و فرهنگ باشد و شما نمی‌توانید آن را به ما تحمیل کنید. بین اسلام و جماعت‌گرایی وجوه مشابهتی وجود دارد؛ هرچند وجوه دیگری هم هست که تفارق آن‌ها را نشان می‌دهد.

حقیقت در پایان اظهار داشت: در مصاحبه‌ی با سندل استاد دانشگاه  هاروارد پرسیدم شما می‌گویید عدالت بر اساس سنت و فرهنگ است، عدالت در جمهوری اسلامی ایران بر کدام اساس باید باشد؟ مباحث لیبرالی یا اعتقادات خودمان؟ پاسخی جالب وی اینگونه بود: عدالت در جمهوری اسلامی ایران باید برآمده از قرآن و روایات باشد. عجیب بود که دقیقاً می‌دانست منابع ما قرآن و روایات است. نتیجه‌ای که از این حرف می‌گیریم این است که ما نباید از قرآن و روایات دست برداریم. نباید فکر کنیم که عدالتی را که مایکل سندل در دانشگاه هاروارد درس می‌دهد ما باید دقیقاً در همین‌جا پیاده کنیم. البته نه به این معنی که هیچ نیازی به شناخت لیبرالیسم و جماعت‌گرایی نداریم بلکه می‌گوییم باید به سنت خودمان هم توجه داشته باشیم. در دل فلسفه سیاسی و فقه سیاسی ظرفیت‌هایی وجود دارد که باید آن‌ها را احیا کنیم. حرف و اندیشه‌ی غربی‌ها را مطالعه می‌کنیم ولی نهایتاً نگاهمان به قرآن و روایات، فقه سیاسی و فلسفه سیاسی اسلامی باشد.

برچسب‌ها انجمن علوم سیاسی ایران رشته علوم سیاسی دين اسلام لیبرالیسم

منبع: ایرنا

کلیدواژه: انجمن علوم سیاسی ایران رشته علوم سیاسی دين اسلام لیبرالیسم انجمن علوم سیاسی ایران رشته علوم سیاسی دين اسلام لیبرالیسم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۰۷۹۸۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اشتراکات وثیق شیعه و اهل سنت

به گزارش خبرنگار حوزه استان های خبرگزاری تقریب، متن یادداشت به شرح زیر است:  

مکتب تشیع و اهل سنت، این دو مذهب اصلی دین اسلام در موارد زیر توافق دارند: 1- اصول ایمانی مشترک:
توحید: هر دو شیعه و اهل سنت به توحید و یگانگی خدا ایمان دارند.
نبوت: هر دو گروه ایمان به پیامبران الهی دارند و پیروی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را مورد تأیید قرار می‌دهند
معاد: هر دو شیعه و اهل سنت به معاد و روز قیامت ایمان دارند.

2- عبادات مشترک:
قرآن و سنت پیامبر: هر دو گروه از قرآن و سنت پیامبر اسلام به عنوان منابع اصلی دینی استفاده می‌کنند.
نماز، روزه و حج: هر دو شیعه و اهل سنت این عبادات را انجام می‌دهند، با اختلافات کوچکی در جزئیات. 3- محبت به اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله):
هر دو شیعه و اهل سنت از محبت به اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله) و احترام به آنان اطلاع دارند. اهل بیت پیامبر شامل حضرت علی (علیه‌السلام)، حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها)، امام حسن (علیه‌السلام)، امام حسین (علیه‌السلام) و سایر افراد خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله) می‌شوند.

4- معرفت با امامان اهل بیت:
شیعه به معرفت با امامان اهل بیت اهمیت زیادی می‌دهند. آن‌ها معتقدند که امامان اهل بیت، رهنمودگران و معصومان هستند و دستورات آن‌ها برای مسلمانان بسیار حائز اهمیت است.

5- مراسم و عبادات خاص:
شیعه و اهل سنت در مراسم خود، مانند عید قربان، از عبادات مشترکی استفاده می‌کنند که در هر دو مذهب تفاوت های جزئی دارد.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • اشتراکات وثیق شیعه و اهل سنت
  • مردم فلسطین در برابر دیدگان جهانیان از نقض حقوق بشر رنج می‌برند
  • اشتراکات فرهنگی زیادی بین ایران و یمن وجود دارد
  • حج رزمایش قدرت سیاسی جهان اسلام در برابر زیاده خواهان است
  • طالبان:حضور در «او.آی.سی» آغازی برای تعامل با جهان اسلام است
  • چه کسی گفته سه‌جانبه‌گرایی در حقوق کارگران باید حذف شود؟ | حداقل دستمزد کارگران تغییر نمی‌کند
  • وحدت اسلامی؛ راهکار مقابله با توطئه دشمنان/ لزوم تمسک مسلمانان به قرآن کریم و مساجد
  • واگذاری تعیین حقوق کارگران به مجلس منتفی شد
  • واگذاری تعیین دستمزد کارگران به مجلس منتفی شد | دولت بر رعایت اصل سه‌جانبه‌گرایی در تعیین حقوق کارگران تاکید دارد
  • تعهد و تقوای سیاسی از شاخصه های نماینده در تراز انقلاب است