تیتر: خرازی: مردمی که به اصلاحطلبان اعتماد کردند، پاسخ مناسبی دریافت نکردند
تاریخ انتشار: ۲۲ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۰۸۱۹۴۱
دبیرکل حزب ندای ایرانیان گفت: برخی دولتمردان به قواعد اخلاقی، مروت و جوانمردی وفادار نیستند.
سید محمدصادق خرازی در پنجمین کنگره تشکیلاتی حزب ندای ایرانیان اظهار کرد: باعث افتخار است که در دو سال گذشته در مقام دبیرکلی در خدمت ندای ایرانیان بودم. در دو سالی که آقای مجید فراهانی دبیرکل بودند گامهای بلندی برداشته شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بدخواهان کج اندیش، فرصتطلبان هرکدام به شکلی در جهت منکوب کردن یکی از ماندگارترین تشکیلات سیاسی تاریخ مؤثر ایران یعنی جمعی جوان فرهیخته و خودباور، تاختند. هنوز هم ترکشهای آن دوران بر اندام ستبر و نستوه ندا قابل مشاهده است.
ندا از اینجهت ندای ایرانیان شد که آرمانی قدتمند در درون یکایک اعضای ندای ایرانیان وجود داشت. توسعه، آبادانی و پیشرفت ایران مدنظر ندای ایرانیان است. این ۵ سال ۵ سال به همپیوسته بود. ندای ایرانیان اولین تشکیلات سیاسی است که هرسال خود را مکلف به برگزاری کنگره دانسته است.
خرازی تاکید کرد: کنگره ۵ سالگی ندای ایرانیان در شرایطی برگزار میشود که مردم ایران در گرفتاری و سختی زندگی میکنند و ما مسئولیت داریم. هدف از تشکیل ندای ایرانیان این بود که بتوانیم صادقانه با مردم ایران سخن گوییم. هدف ما از حزب شدن این بود که ساخته و پرداخته قدرت و مافیا نباشیم.
هدف و انگیزه ما از داشتن چنین حزب و تشکیلاتی این بوده که آرمان مقدس شهیدان و مجاهدان فی سبیل الله این سرزمین که نزدیک به یک قرن و اندی است که عطر آن در شبستان این سرزمین می پیچد با آرمان جوانان این سرزمین که پیشرفت، آبادی و آزادی است، پیوند داشته باشد. هدف ما این نیست که فقط مجیز گوی قدرت و تکریم کننده افرادی باشیم که تریبون دارند و میتوانند نقشآفرینی کنند اما امروز سکوت کردهاند.
وی افزود: ندا نمیتواند سکوت کند چون نمادی از ندای مردم ایران است. ما نمیتوانیم از کنار حوادث به آرامی بگذریم چون امروز آرامش و آسایش از مردم سلب شده است. مسئولیت کارگزاران سیاسی و نقشآفرینان سیاسی آگاهی بخشی است. رسالت ما بیداری است. ایران کشوری است که همواره با آرمان و انگیزه زندگی برپای خود ایستاده است.
خرازی تصریح کرد: حزب نماد صداهای خفته و ناگفته یک ملت است. حزب ندای اندیشه خفته در سینه است. حزب نماد تفکراتی است که باید مجال بیان و سخنش در جامعه پدید آید. اگر چنین حزبی داشتیم و باید داشته باشیم هیچگاه نباید از اقبال و عدم اقبال مردم در حرمان و نگرانی باشیم. باید در ابتدا تکلیف خود را خودمان مشخص کنیم که در کجای سیاست ایران قرار داریم. اگر تشخیص ما، اگر شناخت و معرفت ما با واقعیتهای جامعه آمیخته بود.
آنگاه روزگاری آمیخته با فلاح و رستگاری را میتوان برای آینده این زمین قدم زد در غیر این صورت ندا همحزبی است چون دهها حزب دیگر که یا باید ثناگو باشیم یا مجیزگو و یا دستان خودمان را بهسوی آسمان دراز کند که از سوی خدای مهربان معجزهای شود و تحولی در این زمین ایجاد شود. اندیشه و تحول توأم با هم زاده اداره انسان است. نمیتوان انتظار تغییر را داشت بدون آن که خروشید.
وی ادامه داد: در این ۶ سال مردمی که به اصلاحطلبان اعتماد کردند، پاسخ مناسبی دریافت نکردند. چگونه است که اکنون مدعی مجلس و اداره کشور میشویم؟ بهترین، شایستهترین، مخلصترین نیروهایی که برای قدرت رسیدن دولت تلاش کردند، خانهنشین شدند. افرادی که از خود مایه گذاشتند اما همین دولت به آنها بیتوجه بودند و افرادی را در رأس قدرت قرار دادند که هیچ نسبتی با اصلاحات ندارند.
خرازی گفت: اصلاحات اگر اصلاحات واقعی باشد و اصلاحطلب اگر اصلاحطلب واقعی باشد به دنبال قدرت نیست به دنبال تحول است. نباید تحول را توأم با مسئولیت و دولتمردی خود بدانیم.
برخی دولتمردان به قواعد اخلاقی، مروت و جوانمردی وفادار نیستند. در همه قوانین و مقررات نانوشته سیاست در دنیا وقتی که شخصیتی پیروز میدان رقابت میشود از فردای پیروزی متواضع میشود و سر تکریم به سوی کسانی که به آنها رأی ندادند فرود میآورد.
وی ادامه داد: هنوز هم معتقدیم که دیر نشده هنوز هم اصلاحات میتواند نقشآفرینی کند. منتها باید شانتاژ چپگرایی و چپ باوری را کنار گذاریم. باید مسئولیت را بپذیریم و با مردم سخنگوییم. باید در برابر تحولات جامعه نقشآفرینی کنیم. آنقدر نگوییم اغتشاشات. چرا شرایطی را به وجود آوریم که چهار اغتشاشگر مجال بازی درصحنه را پیدا کنند.
خرازی در انتها گفت: چرا دولت آنقدر سادهاندیش است. مگر نه اینکه قانون به دولت اجازه داده که سالی ۲۰ درصد بر حاملهای انرژی افزوده شود؟ چرا اعمال نکردند و یکباره بنزین را بدون توجه مردم سه برابر کردند. بدانیم که این مردم و این کشور غروب نخواهند کرد. آفتاب بر شبستان این سرزمین غروب نخواهد کرد.
آگاهی، برنایی، معرفت، شناخت، حقیقتهای اندیشه و فکر در ذات تفکر ایرانی است همانطور که ایرانیان هزاره دوم میلادی را با ابنسینا و فارابی و تولید فکر رقم زدند، طلوع هزاره سوم با نقشآفرینی ایرانیان قهرمان، فرزندان تاریخیترین ملت جهان خواهد بود./ ایسنا
منبع: ایران آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۰۸۱۹۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«سیزیف» به مردم ایران چه می آموزد؟ / ورود ایرانیان به دالان باریک آزادی / مهمترین پروژه توسعه ایران توانمندسازی جامعه
گروه اندیشه: در یادداشتی که امیر ناظمی در کانال خود منتشر کرده، که خود برگرفته از کتاب تازه منتشرشده «ضربه سخت انتشارات شرق» است، مردم ایران را از سرنوشت شوم سیزیف برحذر می دارد که سیزیف استعاره ای است از تکرار کشنده و تلاشی نافرجام. ناظمی که خود از زمره نو نهادگرایان محسوب می شود، در یادداشت زیر معتقد است که تنها با حکومت قوی و جامعه قوی است که می توان از مدار ملال آور تکرار، رهایی جست، و بدون جامعه قوی، امکان عبور از مدار توسعه نیافتگی و ورود به دالان باریک آزادی محال می شود. این یادداشت در زیر از نظرتان می گذرد.
ما و تکرار بیهوده تاریخ:
ناظمی در مطلب خود یادآور می شود که «سیزیف راز خدایان را فاش کرده و به همین دلیل، محکوم شده بود تا سنگی بزرگ را بر بالای قلهای ببرد. اما سنگ هر بار از بالای قله به پایین میغلتید و سیزیف دوباره آن را به بالا میبرد، اما سنگ دوباره به پایین میغلتید و دوباره و دوباره و دوباره...»
از نظر ناظمی «سیزیف استعارهای است از تکرارِ کشندهی تلاشی نافرجام.» او در ادامه به نگاه آلبر کامو برای رهایی سیزیف از بن بست اشاره می کند می نویسند: « او محکوم به تکرار چرخهای پایانناپذیر و بیحاصل بود. با وجود اینکه تاریخ، رویدادهای شکلدهنده به امروز ماست، ناآگاهی ما از آن میتواند تاریخ را به الگوهایی تکرارپذیر از تلاشهای نافرجام تبدیل کند؛ الگوهایی تکرارپذیر که تا زمانی که اسیر آنها باشیم، توان خروج از چرخههای تکراریشان را نداریم و گویی در اسطورهی سیزیف زندگی میکنیم. آلبر کامو پیروزی او را در آگاهی میداند، به همان شیوهای که رهایی از چرخههای تکرارپذیر تاریخ فقط با خودآگاهی جمعی است که پایان مییابد؛ در غیر این صورت، ما نیز محکوم میشویم به تکرار چرخهای پایانناپذیر و بیحاصل.»
پاندولی میان استبداد و هرجومرج:
این پژوهشگر حوزه عمومی سپس با اشاره به نحوه تعامل جامعه و دولت در ایران اشاره کرده می نویسد: «وقتی حکومتها فشارها را از حد گذرانده و از آستانهی تحمل جامعه (یا همان حدِ نهایی قدرت حکومت) عبور میکنند، یک ضربهی سخت دریافت میکنند. ضربهی سخت است که حکومتها را از ادامه دادن به قدرت بازمیدارد. در حقیقت ضربهی سخت به حکومت است که منجر به تغییر حکمرانان در ایران میشود. به دنبال این ضربهی سخت است که جامعهی ایرانی به دنبال سهم خود از قدرت حرکت میکند، اما به دلیل آنکه ظرفیتهای نهادی لازم برای حکمرانی و مدیریت این قدرت را ندارد به سرعت در دام یک هرجومرج دستوپا میزند.این هرج و مرج نیز به سرعت منجر به مقاومت حکومت شده و به این ترتیب، جامعه از آستانهی تحمل حکومت رد میشود و حکومت (فارغ از آنکه در دست چه کسی باشد)، در واکنشی طبیعی، به دنبال بازپسگیری قدرت انحصاری خود برمیآید. بنابراین ضربهی سختِ بعدی از دل این رد شدن از آستانهی تحمل حکومت رنگ میگیرد.»
او در ادامه می نویسند: «ضربههای سخت پیدرپی و گیجیهای بامداد خمارِ پس از آنها الگوی تکرارشوندهی تاریخ ایران در ۲۵۰ سال اخیر بوده است. جامعهی ایرانی با هر ضربهی سخت بخشی از توانمندیهای خود را از دست داده و پس از هر ضربهی سخت مجبور شده است زمان و انرژیاش را صرف بازسازی توانمندیِ ازدسترفته کند. محکومیت تکرار بیهودهی گذشته فقط با یک خودآگاهی جمعی میتواند پایان یابد؛ جایی که خودآگاهی جمعی به ما یاد میدهد از دالان باریک به سرعت به بیرون پرتاب نشویم و بتوانیم با کنترل خود، توازن میان قدرت حکومت و قدرت جامعه را حفظ کنیم و در دالان باریک به حرکت ادامه دهیم.»
الگوی این رفتار تکرارشونده در نمودار زیر به نمایش درآمده است.
جامعه آونگی
ناظمی ادامه «حرکتهای زیگزاگی در میانهی دو دیوارهی صخرهای» را «تکرار اصلی در تاریخ ایران می داند و به ویژگی ایجاد شده در آن یعنی ویژگی آونگی اشاره می کند: «دورههای متعددی از هرجومرج و استبداد ایران را تبدیل به جامعهای آونگی (پاندولوار) کرده است. این تکرارها فرصت حرکت آرام در میان دالان باریک را از ما ربودهاند و با ضربههای متناوب سخت، ما را در میانهی دو دیواره گروگان گرفتهاند. در این الگوی تکراری، حکومتها آنچنان به سرعت به سمت بیشترین حد قدرت حکومت حرکت میکنند و از تمامی سازوکارهای استبدادی برای تمرکز قدرت بهره میبرند که سرنوشت محتوم ایران ضربههای سختِ مکرر میشود.»
شاید حکومت مغ های زرتشتی در زمان ساسانیان الگوی نظری ناظمی باشد که می نویسد: « حکومتهای شیفتهی استبداد، بیتوجه به آستانهی تحمل جامعه، چنان بر جامعه سخت میگیرند که عصیان جامعه در قالب انقلابها و درگیریهای نظامی و گاهی نیز توسل به قدرتهای خارجی تنها راه بازگشت قدرت به جامعه دانسته میشود. حکومتهای استبدادی به صورت همزمان ظرفیتهای حکمرانی جامعه را نیز کاهش میدهند؛ ظرفیتهایی که میتوانند نظام حکمرانی را از طریق مشارکتورزی جامعه توانمندتر کنند.به این ترتیب، حکومت استبدادی هم توانمندی حکومت و هم توانمندی جامعه را همزمان کاهش میدهد؛ در نتیجه، از یک سو، با یک ضربهی سخت، حکومت تغییرات شدید میکند و ثبات جامعه تضعیف میشود و از سوی دیگر، زمانی که جامعهی ایرانی پس از آن ضربهی سخت به حکومت، قدرت جامعه را بازپس میگیرد، فاقد توانمندی لازم برای حکمرانی میشود و به سرعت به سوی هرجومرج میرود.»
تحلیل و تجویز راهبردی
در آخر ناظمی سه راهبرد اصلی برای برون از این وضعیت که به پایداری دولت و جامعه منتهی می شود، به شرح زیر ارائه می دهد:
۱-مهمترین پروژه توسعه در ایران ایجاد ظرفیتهای نهادی برای توانمندسازی جامعه است.
۲-هر سازوکاری که بتواند جامعه را توانمند کند، بر هر پروژهای که قدرت دولت را افزایش دهد اولویت دارد.
۳-تلاش برای کاهش قدرت حکومت، تا مادامی که همراه با ایجاد ظرفیتهایی برای توانمندسازی جامعه نباشد، در بهترین حالت منجر به هرجومرج میشود و چیزی جز تکرار یک تاریخ بیهوده نیست.
*پژوهشگر سیاستگذاری عمومی و معاون سابق وزیر ارتباطات
بیشتر بخوانید:
که شب می گذرد! نوروز به مثابه نهاد توسعه
سایهروشن یک شاه یا یک ملت؟
درسی که باید از جنبشهای زنان آموخت (به مناسبت ۸مارس)
انتخابات در جامعه فحشزده
مهندسان عاشقپیشه و مهندسان قاتلپیشه
216216
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902758