تمامیت سرزمینی ایران و مخاطرات پیش رو
تاریخ انتشار: ۲۲ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۰۸۲۴۸۰
به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهشهای خبری ایرنا، سیزدهمین همایش سالانه انجمن علوم سیاسی ایران با عنوان «علم سیاست، ایران امروز و گذارهای پیش رو» روز پنجشنبه بیست و یکم آذرماه با یک نشست افتتاحیه و پنج نشست تخصصی برگزار شد. نشست تخصصی سوم با موضوع «تمامیت ارضی ایران و مخاطرات پیشارو» و با حضور «محمد تقی قزلسفلی»، «موسی اکرمی»، «حسین سیف الدینی»، «محمد عثمانی» به انجام رسید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قزلسفلی سخنان خود را با اشاره به کتاب «سیاستنامه» آغاز کرد. به گفته وی، یکی از طرق مهم تدبیر و چاره اندیشی حکومت، رایزنی با دانایان و اهل تجربه است و تدبیر داشتن بهتر از لشکرهای متعدد و قوی است. وی گفتههایش را اینگونه ادامه داد: بر این باورم برگزاری چنین نشستهای علمی باعث میشود که با تدبیر، رویه خودمحوری از ما ایرانیان دور شود. در طول دهههای گذشته تمامیت ارضی ایران به دغدغه بسیاری از روشنفکران تبدیل شده است. جریانی فکری در بحث حفظ تمامیت ارضی در کشور ما وجود دارد بدون از اینکه ادعا داشته باشم که نظام دانایی این اندیشمندان شبیه به هم است. نویسندگانی که دغدغه تمامیت ارضی، مبنای گفتار و نوشتار آنان میباشد و دغدغه مشترک دارند به نظر من عبارتند از «فضلالله مجتبایی»، «محمدعلی اسلامی ندوشن»، «نصرالله پورجوادی»، «فرهنگ رجایی»،«ناصر تکمیل همایون»،«حمید احمدی» و «سیدجواد طباطبایی» که عمده تمرکز من بر پژوهش های طباطبایی است.
اصولا مشخصه اصلی نهضت روشنفکری در همه جای دنیا تضاد، تخالف و کشمکش است. پرسش طباطبایی در این چارچوب است که مایه ثبات و قوام سرزمینی ایران در چه بوده است و چگونه میتوان تمامیت ارضی را حفظ کنیم. این جریان روشنفکری با مخاطب قرار دادن سه گروه در ایران یعنی صاحبمنصبان قدرت، نخبگان فکری و مردم معتقد است که هریک از این سه گروه به شکلی از توجه به این سوال که «حقیقت ایران چیست؟» دور شده اند. به نظر این متفکران، مهمترین راهکار آگاهی این است که بتوانیم تعادل ایران در اتکای به چهار ستون را حفظ کنیم؛ مسلمان بودن و ایرانی بودن دو پدیدهاند در عرض هم قرار دارند. سنت عقلی ایرانی و ویژگی متجدد ایرانی، باغ هویت این تعادل شدهاند اما در گذشته از سوی نظامهای سیاسی آسیب دیدهاند. این ویژگیها باعث حفظ تعادل ایران شده است. در صورتی که این تعادل حفظ نشود جامعه ایرانی دچار آسیبهای شده و امکان رشد هویت فراملیشکل میگیرد و این میتواند به جامعه لطمه وارد کند.
اکرمی از دیگر سخنرانان این نشست با اشاره به مباحثی در مورد وحدت ملی کشور بیان داشت: وحدت ملی یکی از مؤلفههای اقتدار و امنیت ملی و از جمله موضوعاتی است که همواره مورد توجه اندیشمندان حوزه سیاسی و دولتمردان بوده است. وحدت ملی اصطلاح دیرینهای است. در شرایط کنونی، فیلسوف سیاسی به تغییر و تفسیر جهان نیاز دارد و باید دورنمایی برای آینده سیاسی داشته باشد. بایستگی وحدت ملی در این است که پایندگی داشته باشد. تعادل پویا و پایدار برای بقا داشته باشد. ما در شرایط کنونی نیازمند وحدت ملی هستیم و تحقق آن شروطی دارد. باید تعادل در وحدت داخلی و روابط بیرونی نخبگان به وجود آید و برای حفظ تمامیت ارضی کشور باید مولفههای مهم در روابط بین الملل از نظر اندیشمندان سیاسی مورد توجه قرار گیرد.سیاست هم باید مرتبه خود را در تصمیمگیری کلان کشور حفظ کند تا بتواند نه بر پایه احساس، بلکه بر پایه عقلانیت برای منافع ارضی و تمامیت کشور تصمیم بگیرد.
سیفالدینی با اشاره به پدیده ملت و هویت ملی اظهار داشت: این دو پدیده مهمترین عوامل بقای کشور هستند. اگر این دو به زوال بروند ما با نابودی کشور روبرو خواهیم بود. دولتها باید با برنامهریزی صحیح و کمک گرفتن از اندیشمندان سیاسی برای حفظ و تقویت هویت ملی تلاش کنند. هویت ملی مجموع ارزشهای تاریخی، فرهنگی، اقتصادی، سنتی، دینی و زبانی افرادی است که دارای سرزمین مشترک بوده و دارای دولت سیاسی واحد می باشد. هویت ملی با شکلگیری کلمه ملت و از طریق رشد و تکامل جامعه سرمایهداری مدرن و نظام حاکم تکوین یافته و بوجود آمده است. هویت ملی نمایانگر هویت عموم گروههای مختلف و حتی قومی در یک سرزمین است که نام ملت یافتهاند. برای حفظ تمامیت ارضی کشور دولت باید به هویت ملی توجه داشته باشد تا جامعه بتواند با کارویژه خود در تقویت و حفظ تمامیت ارضی جامعه و سرزمین بکوشد.
عثمانی از دیگر سخنرانان این نشست به مساله قومیتها در ایران پرداخت و گفت: ایران بدون اقوام متعدد معنایی ندارد. اقوام، علاوه بر هویت مشترک ایرانی- اسلامی، خردهفرهنگها و هویتهای منطقهای و محلی خاص خود را نیز دارند. از همین رو است که جامعه ایران را جامعهای چند قومی یا چندفرهنگی مینامند. چندقومیبودن یک جامعه در شرایط خاص میتواند سببساز چالشها و بحرانهایی برای حکومت و مدیریت جامعه شود که نمونههای فراوانی از این گونه چالشها و بحرانها را در تاریخ معاصر ایران میتوان برشمرد.
وی افزود: اندیشمندان این عرصه، ورای رویکرد همانندسازی که هضم و جذب قومیتهای مختلف در یک فرهنگ را دنبال میکند و رویکرد تکثرگرایی که مبتنی بر به رسمیت شناختن قومیتهای مختلف و اعطای نسبی برخی حقوق به آنها است، رویکرد جدیدی را که مبتنی بر حقوق شهروندی است، باید دنبال کنند؛ بدان معنی که همه افراد ساکن در یک سرزمین فارغ از نژاد و فرهنگ از حقوق مساوی در جامعه برخوردارند. از این رو، نمیتوان از امنیت در حوزه قومیتها بدون توجه به حقوق شهروندی سخن بهمیانآورد. بر این اساس، مساله چندقومی بودن کشور را می توان به مثابه یک فرصت قلمداد کرد و آن را نقطه شروع مدیریت بحرانهای این حوزه، بهویژه در ابعاد امنیتی دانست. در دوره جمهوری اسلامی سعی شده بحث دینگرایی را برای حل مساله قومیت شکل دهند. من بر این باورم بحران آینده ایران با توجه به شرایط، بحران قومیت است. ما نباید مساله قومیت را امنیتی کنیم. این موضوع وضعیت را بحرانی میکند. باید در عین حفظ تکثر قومی، وحدت را در جامعه حفظ کنیم. ایران همه قومیتها را به هم پیوند میزند و این مفهوم وحدت به وجود میآورد. ایران ساختارهای ذهنی مشترک از دین و فرهنگ همه مردم این سرزمین را شامل میشود و در تاریخ این سرزمین همیشه ایرانی بودن بر مساله قومیت برتری داشته است.
برچسبها انجمن علوم سیاسی ایران رشته علوم سیاسی ایران تمامیت ارضیمنبع: ایرنا
کلیدواژه: انجمن علوم سیاسی ایران رشته علوم سیاسی ایران تمامیت ارضی انجمن علوم سیاسی ایران رشته علوم سیاسی ایران تمامیت ارضی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۰۸۲۴۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«بی حجابی» گرهای که با دست باز میشود
گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، مصطفی خدابخشی- طی روزهای اخیر موضوع حجاب وعفاف به عنوان یک موضوع مهم فرهنگی یکبار دیگر با اجرای «طرح نور» از سوی فراجا و با نزدیک شدن به نهایی شدن لایحه حجاب در مجلس شورای اسلامی محور توجه قشر گسترده ای از مردم جامعه قرار گرفته است.
طرحی که به دلیل نبود برنامه ریزی مدون و انجام وظیفه از سوی دستگاه ها، سازمان ها و نهادها در حوزه عفاف و حجاب پس از حدود 20 ماه کش و قوس فراوان در بین ارکان مختلف تصمیم گیر فرهنگی کلان جامعه یکبار دیگر با تغییر نام از سوی نیروی انتظامی به مرحله اجرا گذاشته شده تا این نیرو به تنهایی در این میدان خطیر بار سنگین بر زمین مانده دیگر نهادها را به دوش بکشید، شاید که در قبل آن اوضاع آشفته نوع پوشش در جامعه سامانی یابد.
طی ماه های گذشته موضوع حجاب و نمایش نسخه جدیدی از آن که سنخیتی با جامعه اسلامی ایرانی ندارد ابعادی فراتر از حوزه فرهنگ به خود گرفته تا شیطنت رسانه ای آن را به نماد و رویکردی سیاسی امنیتی برای رویا رویی با نظام اسلامی مبدل سازد. یقینا شرایط ایجاد شده در مقوله حجاب در این روزهای جامعه زائیده یک رویداد و یا مولفه ای تک بعدی نیست بلکه باید آن را معلولی از مسائل اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دانست که با چاشنی فتنه انگیزی به صورت گسترده جامعه را به سه بخش درگیر، همسو و ضد تبدیل کرده است.
بر این اساس و باتوجه به قرار دادن پازل های شکل گیری این رویداد فرهنگی و اجتماعی که ردپای برنامه ریزانی غربی در آن به راحتی مشهود است باید کشف حجاب را جز در مواردی معدود که ناشی از کم دانشی و عدم برخورداری از تحلیل درست است، آن را شعاری بصری بر علیه نظام حاکمه دانست. برهمین اساس رویا رویی با آن نیاز به دست فرمانی جدید دارد، دست فرمانی که بتواند این حرام شرعی و حرام سیاسی که به چالش مهم ماه های گذشته کشور مبدل شده است را مدیریت و سلامت بصری را به جامعه ارائه کند.
حال سوال اینجاست آیا با توجه به شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی حاکم بر جامعه باید چشم بر مقوله عفاف و حجاب بست؟ آیا می توان به بهانه حفظ وحدت و انسجام اجتماعی، انسجام دینی را نا دیده گرفت؟ پاسخ به این سوال را می توان در منظومه فکری رهبر معظم انقلاب اسلامی یافت به گونه ای که ایشان حجاب را مولفه سوم مورد نیاز جامعه امروز بعد از موضوعات اقتصادی و منطقه ای دانسته اند. بر این اساس حجاب را باید نقطه مرکزی حکمرانی فرهنگی و نمادی از فرهنگ دیرینه مردم ایران زمین در نظام و ساختاری دینی در طول تاریخ دانست که بن مایه آن شکل دهنده ساختار نظام جمهوری اسلامی ایران است. به عبارت بهتر چشم پوششی بر این واقعیت یعنی رسیدن به نقطه پایان حکمرانی فرهنگی در ایران.
یعنی همان چیز که دشمن طی سال ها برای آن برنامه ریزی کرده و رویای شیرین آن را برای خود تصویر کرده است. رویایی که می توان آن را با اطلاع رسانی صحیح و استفاده نو آورانه از ابزارهای رسانه ای و با افزایش سطح آگاهی مردم از این فرایند به سراب تبدیل کرد.
عبور از این میدان پر مخاطره نیاز به نقشه عملیاتی دارد. متاسفانه در فرایند روایت میدان آنچنان که باید و شاید نتوانسته ایم میدان داری کنیم و عملا میدان در این بخش به شهروند خبرنگاران ضد امنیتی واگذار شده که سازنده خوراک خبری برای رسانه های معاند هستند. کسانی که به صورت عمده نقش موثری در مخالف سازی مردم با مقاله حجاب دارند اما کمتر دیده می شوند. حال باید در این میدان فرهنگی به بحث رسانه توجه ویژه ای شود تا حجاب به عنوان یک حکم شرعی در جامعه باز تعریف و مردم بر لزوم رعایت حدود آن آگاهی یابند. تحقق این مهم میسر نخواهد بود جز افزایش سواد رسانه ای مردم و استفاده درست دستگاه های تبلیغاتی از رسانه. این یعنی استفاده از ابزار فرهنگی برای یک رویداد یا تهاجمی فرهنگی.
یقینا موضوع حجاب در کشور ما کلاف سر در گم و غیر قابل حل نیست و هم زمان با یافتن سر رشته آن می توان امید به باز کردن گره آن داشت. گره ای که می شود آن را با دست باز کرد و نه با دندان. یقینا میدان مبارزه فرهنگی نیازمند نقشه عملیات فرهنگی است و در آن ترازوی رویکردهای ایجابی می بایست بر رویکردهای سلبی سنگینی کند چیزی که امروز برعکس شده و همین عامل باعث شکل گیری تقابلی جدید با حجاب خواهد شد.
انتهای پیام/