ماجرای انصراف «عارف» اصلاحات چیست؟
تاریخ انتشار: ۲۶ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۱۳۸۷۸۷
عدم کاندیداتوری محمدرضا عارف در انتخابات مجلس یازدهم رویداد سیاسی مهمی بود که اصلاحطلبان با بیاعتنایی از کنار آن عبور کردند و دلایل مختلف و عجیبی برای آن آوردند تا یک حقیقت را کتمان کنند.
به گزارش جنوب نیوز، تازه انتخابات مجلس دهم تمام شده بود که میگفت «وقتی نتیجه انتخابات را دیدم شوکه شدم»؛ به نظر میرسید تصورش از مجلس دهم خیلی آرمانی بود چراکه وقتی اولین انتخابات هیئت رئیسه مجلس برگزار شد آب سردی روی او و همطیفانش ریخته شد و شاید باز هم میتوانست بگوید: «وقتی نتیجه انتخابات را دیدم شوکه شدم»
این روزها خیلیها از «محمدرضا عارف» و تصمیمش برای عدم ثبتنام در انتخابات مجلس یازدهم سخن میگویند اما هیچکس ابراز تاسف نمیکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پروژه شکست اصلاحات به رهبری محمدرضا عارف از ۹ خرداد ۹۵، توسط خود اصلاحطلبان، آغاز شد. روزی که عارف انتظار نداشت در رقابت با علی لاریجانی، برای کسب کرسی ریاست، تنها ۱۰۳ رای بیاورد، درحالی که ۱۰ روز قبل از آن، در پاسخ به رقبای خود گفته بود: «فراکسیون ما ۱۰۵ نفر نیست و در هر جلسهای [اشاره به جلسه منتخبین فراکسیون امید] معمولا۲۰ تا ۳۰ درصد غایب، طبیعی است»، سپس با لحنی خط و نشاندار تاکید کرده بود: «رقبا این چند روز را تحلیل نکنند تا روز اول مجلس نشان دهیم قدرت فراکسیون امید چقدر است»
ساز ناکوک کارگزاران برای عارف و انتقاداتی که به تمسخر کشید
هدف عارف از ورود به کارزار انتخاباتی مجلس، خوانده شدن با نام رئیس مجلس بود نه اینکه از سوی همطیفانش «مرد بایگانیها» نام بگیرد، شاید او به همین دلیل حاضر به قمار مجدد در انتخابات مجلس یازدهم نشد چراکه دیگر نمیخواست در بازی از پیش باخته شرکت کند.
ابوالفضل سروش عضو شورای مرکزی فراکسیون امید میگوید: «عارف اگر احتمال میداد به عنوان رئیس مجلس دهم انتخاب نمیشود، هیچ وقت برای نشستن روی صندلی یک نماینده معمولی به مجلس وارد نمیشد.»
مدتها پس از آغاز به کار مجلس دهم، وقتی دلیل ضعف فراکسیون امید را از فعالان اصلاحطلب میپرسیدند، آنها انگشت تقصیر را به سمت طرفداران لاریجانی میبردند اما پس پرده اتفاقات دیگری در جریان بود؛ خطی در جریان اصلاحات، شامل بدنه اجتماعی این جریان و حتی برخی رسانههای اصلاحطلب، با کلیدواژه «سکوت عارف» منتقد رئیس فراکسیون امید شده بودند که گاهی گلایههای خود را با تمسخر وی مطرح میکردند.
از سوی دیگر حزب کارگزاران از ابتدای تشکیل مجلس دهم زاویه سیاسی خود با عارف را آشکار ساخت و تلویحا از ریاست لاریجانی بر مجلس حمایت کرد، آن جایی که محمد عطریانفر علت سیاست کارگزاران در قبال عارف را اینگونه توجیه کرد: «اگر لاریجانی در کرسی ریاست مجلس قرار نمیگرفت و میآمد پایین، ناخواسته محور پایداریها میشد و این به مصلحت پارلمان نبود»، روزنامه سازندگی ارگان رسمی این حزب نیز بعدها در مطلبی نوشت: «عملکرد ضعیف عارف در فراکسیون امید باعث ریزش آراء اصلاحطلبان میشود» و غلامحسین کرباسچی هم در آخرین اظهاراتش گفته است: «عارف نمیتواند رهبر خوبی برای اصلاحطلبان باشد»
فرمانده بیسرباز اصلاحات
در این میان، اصلاحطلبانی مانند عبدالله ناصری، از اعضای شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، هم در زمره افرادی بودند که به مرور منتقد جدی عارف شدند و گفتند «آقای عارف بهرغم همه ویژگیهای مثبتی که دارد، کمتر عمق سیاسی تحولات را میبیند و مدیریتش هم نشان داد نمیتواند یک مجموعه درون پارلمان را پویا و فعال نگه دارد»
علی صوفی، یکی دیگر از اعضای شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان معتقد است: «عارف رای اول تهران شد و باید فعالتر میبود»، از نگاه این دسته از اصلاحطلبان منشاء ضعف فراکسیون امید تنها و تنها مدیریت ضعیف محمدرضا عارف است تا جایی که صوفی میگوید: «عارف قطعا هزینه مدیریت ضعیف در فراکسیون امید و ناکارآمدی در مجلس دهم را پرداخت خواهد کرد» اما دسته دیگری از فعالان جریان اصلاحات نظر دیگری دارند.
«بهروز بنیادی» عضو شورای مرکزی فراکسیون امید بیتعهدی یاران عارف نسبت به او را عامل ضعف فراکسیون متبوعش میداند و میگوید «آقای عارف فرمانده لیست امید بود اما از ۱۷۶ سرباز لیست امید به تدریج ۷۰ سرباز از فرمانده جدا شدند و ۱۰۰ سرباز باقی ماندند، قولهایی که در میثاقنامه داده بودیم بر این مبنا بود که فراکسیون امید ۱۷۶ نفره است اما وقتی سربازان خط مقدم را از دست دادیم، هر فرمانده دیگری بود نمیتوانست کارها را پیش ببرد»
بیاعتنایی اصلاحطلبان به عدم کاندیداتوری عارف
از سوی دیگر «علی بختیار» عضو دیگر فراکسیون امید میگوید: «اصلاح طلبان تند میخواستند فراکسیون امید اپوزیسیون نظام شود اما ما از ابتدا اعلام کردیم اگر فراکسیون امید قصد دارد اپوزیسیون نظام شود ما در این فراکسیون عضو نخواهیم شد چراکه تبعیت از رهبری انقلاب و فعالیت زیر پرچم جمهوری اسلامی برای ما یک اصل اساسی بود»
بیتفاوتی برخی اعضای فراکسیون امید نسبت به عدم ثبتنام محمدرضا عارف، حاکی از عمق اختلاف دیدگاه و شکاف در میان اعضای این فراکسیون است، اختلافی که شاید طی چهار سال کتمان شد اما روز به روز شدیدتر گشت تا جایی که «سید فرید موسوی» عضو این فراکسیون در واکنش به عدم نامزدی عارف میگوید: «صلاح مملکت خویش خسروان دانند»
شاید بیاعتنایی اصلاحطلبان به عدم کاندیداتوری عارف برای انتخابات مجلس یازدهم همان هزینهای بود که، به گفته علی صوفی، عارف باید پرداخت میکرد.
تابش، انصراف عارف را گردن ناامیدی در جامعه انداخت
اما در این میان، «محمدرضا تابش» نایب رئیس فراکسیون امید برای بیاعتنایی اصلاحطلبان و حامیان اصلاحات به عدم ورود عارف به عرصه انتخابات دلایل عجیبی میآورد، او میگوید: «فضای یأس، ناامیدی و بیتفاوتی در کشور افزایش یافته است و همین امر موجب شده کسی نسبت به عدم ثبتنام شخصیتهایی همچون عارف و لاریجانی واکنش نشان ندهد.»
تابش به توصیه شورای عالی اصلاحطلبان و سران اصلاحات اشاره میکند که تاکید کردهاند «کسانی که میتوانند منشأ خیر باشند شرایط فعلی را تحمل کرده و خود را در معرض کاندیداتوری قرار دهند»
ادعای دو نماینده اصلاحطلب: روحیه عارف با فضای مجلس سازگار نیست
شاید اظهارت تند و تیز اصلاحطلبان علیه عارف یکی از عوامل انصراف وی از حضور در رقابتها باشد. «محمدعلی وکیلی» نماینده اصلاحطلب تهران انتقادات اصلاحطلبان به عملکرد محمدرضا عارف را در عدم کاندیداتوریاش برای انتخابات مجلس موثر میداند، از سوی دیگر بهروز بنیادی نیزمیگوید: «رویه عارف با اقتضائات مجلس سازگار نیست و محیط مجلس آزارش میدهد»
به اعتقاد بنیادی «آقای عارف در فراکسیون مشی اعتدالی داشت تا اعضای فراکسیون امید بتوانند هم وظایف منطقهای خود را انجام دهند و هم در حاکمیت حضور داشته باشند و حذف نشوند.» او تاکید میکند: «عارف نجابت و صداقت دارد و نمیخواهد کسی از وی ناراحت شود بنابراین تلاش میکند رضایت همه را جلب کند به همین دلیل محیط مجلس برایش آزار دهنده است»
وکیلی و بنیادی یک ادعای مشترک دارند، اینکه چون در مجلس فضای اخلاق حاکم نیست، به همین دلیل عارف دیگر نخواست کاندیدای مجلس شود، این دو عضو فراکسیون امید میگویند: «پارلمانیسم به معنای امروزی آن با روحیات عارف ناسازگار است چراکه وی شخصیتی اخلاقگرا و فضیلتگرا است در حالی که روابط حاکم بر مجلس با تعهدات اخلاقی سازگار نیست.»
بهانهای به نام «انتخابات ۱۴۰۰»
در این میان برخی کارشناسان سیاسی، خودداری محمدرضا عارف از ورود به رقابتهای انتخاباتی مجلس یازدهم را به دلیل تصمیم وی جهت حضور در ماراتن سیاسی ۱۴۰۰ میدانند.
بختیار عضو فراکسیون امید معتقد است: «عارف نیم نگاهی نیز به انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ دارد»، وی میگوید: «عارف در زمان معاون اولی رئیسجمهور در دولت اصلاحات فرد موفقی بود و گزینه مناسبی برای ریاست جمهوری در سال ۱۴۰۰ است.»
اما کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران آب پاکی را روی دست همه کسانی که عدم ثبت نام عارف برای مجلس یازدهم را با انگیزه ریاستجمهوری دوازدهم توجیه می کردند میریزد و اعلام میکند: «در مورد کاندیداتوری دکتر عارف برای ۱۴۰۰ هیچ بحث تشکیلاتی نشده است.»
چند عضو فراکسیون امید: بزرگان اصلاحات شکست در انتخابات را پذیرفتهاند
اما آنچه اکثر ناظران سیاسی به خصوص فعالان اصلاحطلب میگویند و تحلیل میکنند، خلاف ادعای بنیادی و وکیلی است.
یکی از اعضای فراکسیون امید، که تمایلی ندارد نامش منتشر شود، تحلیل متفاوتی ارائه میکند. او ترس از شکست را دلیل اصلی عدم ثبتنام عارف در انتخابات میداند و میگوید: «ارزیابی بسیاری از بزرگان اصلاحطلب و عارف این است که در انتخابات آینده به دلیل عملکرد دولت مشارکت مردم پایین خواهد بود و اصلاحطلبان عرصه را به رقیب واگذار خواهند کرد لذا عارف تصمیم گرفت از ورود به عرصه انتخابات خودداری کند.»
آنچه از برآیند سخنان فعالان اصلاحطلب مشخص است، اینکه عمده بزرگان جریان اصلاحات شکست در این دوره از رقابتها را پذیرفتهاند و هیچکدام از جمله عارف حاضر نیستند هزینه بدهند. یک عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان با اشاره به عدم ثبتنام عارف در انتخابات مجلس میگوید: «بزرگان اصلاحطلب در گام اول اجرای استراتژی انتخاباتی در کوس شکست دمیدند، یعنی با عدم ورود به رقابتها، پیشپیش اعلام شکست کردند»
در این میان، محمدرضا تابش نیز تلویحا ترس بزرگان اصلاحات از شکست در انتخابات را تائید میکند و میگوید: «ژنرالهای اصلاحطلب نگران بودند که نتوانند در کشور حرکت اصلاحی انجام دهند و از بن بست خارج کنند اما بنده معتقدم باید در این مقاطع حتی اگر متحمل شکست شویم، در انتخابات شرکت کنیم تا مشارکت مردم افزایش یابد.»
به اعتقاد بسیاری از سیاسیون، ذکر دلایلی همچون کاندیداتوری عارف در انتخابات ۱۴۰۰، ناسازگاری او با فضای مجلس، عدم همراهی یاران اصلاحات، ناامیدی در جامعه و ... تنها بهانههایی است تا اصلاحطلبان بتوانند ضعف عملکردی و شکست تئوری گفتمان اصلاحات در مجلس دهم را کتمان کنند.
منبع: مهرمنبع: جنوب نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jonoubnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جنوب نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۱۳۸۷۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جنگ زودهنگام بر سر صندلی «شماره یک» مجلس دوازدهم /همه در مقابل یک نفر؛ قالیباف!
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، همه در حال لابی کردن و برگزاری جلساتشان هستند، برای این جلسات هم نامهای پر طمطراقی مییابند؛ مانند «هماندیشی منتخبان جدید مجلس»
شاید برخی از آنها همفکر و همسو به نظر بیایند، اما این جلسات با محوریت برخی از منتخبان جدید تهران بصورت جداگانه برگزار شده و میشود که در یک جبهه قرار دارند.
لابی برای هیات رئیسه مجلسمحمود نبویان، حمید رسایی، منوچهر متکی و محمدباقر قالیباف؛ چهرههایی که سعی دارند با لابیهای گستردهشان کرسی ریاست مجلس را از آن خود کنند یا سهم بیشتری از صندلیهای هیات رئیسه مجلس داشته باشند.
خبرهایی که در چند روز گذشته منتشر شده، همگی نشان از جدی شدن رقابتها برای انتخابات هیات رئیسه مجلس خواهد داشت؛ انتخاباتی که قطعا هیجان و شور آن از انتخابات اصلی ورود به مجلس بیشتر خواهد بود.
اولین گام نبویان برای ناک اوت کردن قالیبافمحمود نبویان از چهرههایی که به تندرو بودن شهره است، در انتخابات اخیر توانست شگفتیآفرین باشد و نفر اول تهران شد. نبویان پس از ۴ سال بیرون نشستن از مجلس، سال ۹۸ دوباره به ساختمان هرمی شکل بهارستان رفت، این بار اما با رأی اول تهران ماجرا فرق کرده است. او که مشخصا زاویه تندی با محمدباقر قالیباف رئیس فعلی مجلس دارد، در انتخابات اخیر بالاتر از حمید رسایی و مجری سابق صداوسیما و قالیباف ایستاد.
این اتفاق انگار اعتماد به نفس نبویان را دو چندان کرده و گویا دورخیز بلندی کرده برای کسب ریاست مجلس دوازدهم. هرچند او در اظهاراتی پیش از سال جدید تلویحا این موضوع را رد کرده بود اما نشانه های تحرکات بود گویای نکاتی دیگر است.
خبرهایی که در رسانهها آمده، حاکیست که نبویان تعدادی از منتخبان جدید را گرد هم آورده و برای آنها از «ضرورت وحدت نیروهای انقلاب اسلامی» سخن گفته است. در واقع اولین اقدامی که برای ناکاوت کردن قالیباف لازم بوده انجام شود، همان کاری است که نبویان به دنبال آن افتاده است؛ «تشکیل فراکسیون انقلاب اسلامی.»
در مجلس فعلی، فراکسیون اکثریتی با نامی مشابه به فراکسیون مد نظر نبویان و دوستانش در حال کار است که قالیباف ریاست آن را بر عهده دارد.
به زبان سادهتر، اقدام نبویان برای تشکیل فراکسیون انقلاب اسلامی، در واقع اعلان جنگ با قالیباف است و تلاشی همهجانبه برای از بین بردن فراکسیون فعلی قالیباف و تشکیل فراکسیونی جدید و البته تقریبا با همان نام مجلس یازدهم.
گویا این بار نبویان عزم خود را جزم کرده تا ریاست فراکسیون را در دست بگیرد؛ و وقتی هم که به ریاست فراکسیون به قول خودشان اکثریت برسد، بخش عمدهای از راه ریاست مجلس را پیموده است و حتی اگر به ریاست مجلس نرسد ریاست یک فراکسیون اصلی را در دست داشته باشد تا به او قدرت مانور بیشتری در مجلس آینده بدهد.
به نوشته ایسنا، «هسته اولیه تاسیس فراکسیون انقلاب اسلامی بیش از ۵۰ نفر از منتخبان مجلس دوازدهم را برای حضور در جلسه اولیه دعوت کرده بود که از این تعداد، حدود ۴۰ نفر از منتخبان که در فهرستهای مختلف سیاسی نیروهای انقلاب عضویت داشتند، حضور پیدا کردند.»
رسایی هم در تکاپو استجلسه نبویان با منتخبان جدید مجلس در حالی برگزار شد که دو روز قبلش حمید رسایی دیگر چهره تندروی اصولگرایان نیز جلسهای با جمعی از منتخبان جدید مجلس برگزار کرده بود.
خبرگزاری ایلنا که این خبر را منتشر کرده، در متن خود نوشته «احتمالا یکی از مهمترین محورها و موضوعاتی که در جلسه امروز مطرح میشود موضوع انتخابات هیات رییسه مجلس و ریاست مجلس در دوره آینده باشد.» این خبر احتمال داده که «برخی افراد بیرون از مجلس جزو متولیان برگزاری آن باشند.»
متکی به صندلی «شماره یک» می اندیشددر همین حال منوچهر متکی که سرلیست فهرست شورای وحدت(جامعتین، انجمن اسلامی مهندسین و ...) بوده، اواخر فروردین ماه جلسهای با حدود یکصد تن از منتخبان جدید برگزار کرده بود؛ البته حضور حدود ۱۰۰ منتخب جدید مجلس، با استناد به سخنان متکی است. به گفته وزیر اموز خارجه اسبق ایران، در جلسه مذکور، درباره «ضرورت تحول در رویکردها و کارکردهای مجلس دوازدهم» صحبت شده بوده که از نظر متکی «مهمترین موضوع» است.
او حمله نسبتا تندی هم به قالیباف داشت و گفته بود که «خانه ملت به سمت ریاست محور حرکت کرده در حالی که باید به سمت صحن محور باشد.»
متکی که در لیست شورای وحدت حضور داشت، شب پایانی تبلیغات انتخابات مجلس دوازدهم، وارد فهرست جوان تازه سر برآوردهی اصولگرایان یعنی علیاکبر رائفیپور، موسوم به «جبهه صبح ایران» شده بود، انگار که تحت تاثیر عقاید رائفیپور قرار گرفته که این چنین به مدیریت مجلسحملهور شده است.
رقبای اصلی و فرعی همه در مقابل یک نفر؛ قالیبافمخرج مشترک این سه جلسه، همگی نشان از عزمی جدی برای انداختن قالیباف از کرسی ریاست مجلس دارد؛ نبویان، رسایی و متکی، همگی نه از مخالفان که از رقبای جدی قالیباف هستند؛ با این وجود آنها برای رسیدن به این هدف مهمشان، باید یکدیگر را هم از میدان، به در کنند.
همه اینها در حالی است که روزانه به صف مدعیان ریاست مجلس اضافه میشود؛ مجتبی ذوالنور نماینده قم نیز اخیرا شنیده شده که برایریاست مجلس، در حال رایزنی است.
قالیباف بیکار ننشسته استالبته که قالیباف هم در این میان بیکار ننشسته و در حال لابیهای گستردهای برای ابقای خود بر صندلی ریاست مجلس است. در این میان، ابوالفضل ابوترابی نماینده نجفآباد به ایرنا گفته «محمد باقر قالیباف در حال برگزاری نشستهایی به صورت فردی و جمعی با منتخبین مجلس دوازدهم با موضوع و دستور کار ریاست مجلس آینده است.»
اخیرا نیز کامران غضنفری که با لیست صبح امید(رائفی پور) جزو منتخبان تهران برای ورود به مجلس دوازدهم است در یادداشتی که منتشر کرده، مدعی دادن وعده هایی از جنس وام و خودرو و عضویت در کمیسیون مورد علاقه در عوض رأی دادن به ریاست قالیباف شده است. ادعایی که البته از سوی حبیبزاده، منتخب مردم مرند در مجلس شورای اسلامی تکذیب شده و گفته است؛ «من در آن جلسه مورد اشاره دکتر غضنفری بودهام، به هیچ وجه بحثی درباره قول و وعده برای رأی دادن به ریاست مجلس نبوده و خلافگویی است».
سکوت مرموز و خطرناک آقاتهرانیبا این وجود، سکوت مرتضی آقاتهرانی، میتواند سکوتی مرموز برای رقبا و البته ترسناک برای قالیبافیها باشد؛ چرا که ریاست شورای مرکزی جبهه پایداری را بر عهده دارد و تک تک اعضای این تشکل، از دشمنان قدیمی قالیباف محسوب میشوند.
با وجود آنکه نبویان خود از اعضایجبهه پایداری است، اما مرتضی آقاتهرانی را نیز می توان یکی از مدعیان ریاست مجلس دانست، کما اینکه در انتخابات هیات رئیسه اجلاسیه سوم مجلس فعلی، او برای کسب کرسی ریاست با قالیباف وارد رقابت شد و نهایتا ۱۹۴ به ۵۳ میدان را واگذار کرد. در نتیجه میتوان گفت که آقاتهرانی خود مترصد فرصتی برای انتقامگیری از محمدباقر قالیباف است و چه محفلی مناسبتر از مجلسی تندروتر از مجلس یازدهم!
این احتمال نیز وجود دارد که آقاتهرانی تا زمان انتخابات مرحله دوم که باید ۴۵ کرسی تعیین تکلیف شوند سکوت خود را ادامه دهد تا خللی به ائتلاف شانا و پایداری وارد نکند و بعد از عبور از آن مرحله سکوتش را درباره ریاست مجلس آینده بشکند.
جنگ قدرت در بهارستانهرچند مخرج مشترک همه طیفها و افراد مقابل رئیس مجلس که در حال لابی با منتخبان هستند، دشمنی با قالیباف است، اما آنها قاعدتا تنها هدفشان، پایین کشیدن قالیباف از صندلیریاست مجلس نیست و قاعدتا خودشان هم تمایل زیادی برای کسب این مقام را دارند؛ برای رسیدن به این آمال و آرزو، لاجرم باید هر طیفی، طیف دیگر را از حیض انتفاع ساقط کند و این مهم، مستلزم جنگ قدرتی خونین در عرصه سیاست خواهد بود؛ که گوشهای از آن در هفتههای منتهی به یازدهم اسفند ماه سال گذشته تجربه کردند و جامعه نیز شاهد این جنگ قدرت بود؛ جنگ قدرت شاید میان دو عضو ارشد جبهه پایداری یعنی آقاتهرانی و نبویان؛ شاید میان رسایی و آقاتهرانی؛ شاید میان رسایی و نبویان؛ شاید میان متکی و پایداریچیها؛ شاید میان متکی و رسایی؛ و البته حتما میان همه اینها و قالیباف.
۲۷۲۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900021