شبچله؛ نمادیترین سنت ایرانیان همزمان با انقلاب زمستانی
تاریخ انتشار: ۳۰ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۱۸۳۴۵۸
آنچه به عنوان مراسم شب یلدا یا شب چله در فرهنگ ایرانی تعریف شده است ریشه در هزارههای دور دارد. در حقیقت ریشه شکل گیری آن را در در آیین مهر می دارند. انقلاب زمستانی که از آن به عنوان جشن زایش خورشیدی نیز نامبرده می شود همواره میان ایرانیان فرهنگدوست و آیینمدار از جایگاه و اهمیت بالایی برخوردار بوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نمادهای شب یلدا
جشن زایش خورشید که از آن به عنوان انقلاب زمستانی و بلندترین شب سال یاد می شود؛ قرار گرفتن کره زمین در دورترین فاصله و نقطه نسبت به خورشید در چرخش وضعی آن به شمار می رود. در حقیقت بعد از شب چله یا شب یلدا بار دیگر شاهد کوتاه شدن شب ها و بلند شدن روز هستیم تا در نهایت این سیر حرکت وضعی زمین بر مدار خورشید به یکی دیگر از مهمترین آیینهای باستانی و کهن ایرانی یعنی نوروز منتج شود.
مراسم شب یلدا مانند بسیاری سنتهای کهن فرهنگ ایرانی مملو از آیین ها و رفتارهایی است که هر یک نمادی در رفتارشناسی و جامعهشناسی فرهنگ ایرانی یاد می شوند. رنگ قرمز که به عنوان رنگ غالب مراسم شب یلدا از سفره تا میوهها؛ اطعمه و اشربه خوان خانواده و فرهنگ ایرانی شناخته می شود، در حقیقت بازتاب جایگاه خورشید است که به واسطه آن گرمای وجودی و اتحاد و همدلی ساختار فرهنگ ایرانی را بازتاب می دهد.
میوه ها و خوراک خوان خانواده ایرانی در شب یلدا بر اساس نمادهای متعددی انتخاب شده اند و فصل مشترک اغلب آنها رنگ سرخ است. از هندوانه و انار تا شربت و شیرینیهای گلمحمدی و زعفران که همگی رنگ قرمز و سرخ را به شکل ماهوی با خود دارند به اصلی جدایی ناپذیر از فرهنگ خوان خانوادههای ایرانی در شب یلدا بدل شده اند. همچنین از سوی دیگر شب نشینی و گردهمایی خانواده های ایرانی به واسطه پاسداشت شب یلدا یکی از بهترین سنت های فرهنگ ایرانی را پاسخی دوباره می دهد. سنتی به نام صله رحم.
انار و هندوانه نمادی از رمز اتحاد و همدلی ایرانیان
انار و هندوانه به عنوان دو میوه جدایی ناپذیر از خوان مراسم شب یلدا در میان خانواده های ایرانی بار دیگر نمادی بر اتحاد و همدلی ایرانیان به شمار می روند. همچنین آجیل شب یلدا که از آن به عنوان آجیل گرم یاد میشود، بازتاب بخشی دیگر از دانش و فرهنگ ایرانی است. زیرا اغلب میوه های زمستانی سرد هستند و پخش آجیل شب یلدا که از دانه های گرم تشکیل شده برای ملایم کردن طبع ایرانیانی که دوره خوان یلدا جمع شدهاند بازتاب اهمت و جایگاه طب سنتی میان خانواده ها و فرهنگ ایرانی به شمار می رود. از دیگر سنتهای فرهنگ ایرانی در شب یلدا شاهنامه خوانی و تفأل به دیوان خواجه شیراز حافظ شیرین سخن است که در نمایی دیگر بازتاب بخشی دیگر از رفتار فرهنگی ایرانیان نیز به شمار میرود. آنگونه که همواره به آن اشاره شده شعر به عنوان شناسنامه و هویت فرهنگ ایرانی جایگاهی جداناپذیر در کنشها و رفتارهای آیینی ایرانیان داشته است. به همین مناسبت در مراسم شب یلدا در مناطق شمالی؛ غربی و شمال غرب کشورمان شاهد سنت شاهنامهخوانی و سرگرم کردن اهالی فامیل توسط بزرگان خانواده بر پایه شاهنامه هستیم.
گستره یلدا از ایران تا فرهنگ مسیحیت
دکترمیرجلال الدین کزازی در گفت و گو با خبرنگار فرهنگی ایرنا با اشاره به جشن یلدا یا آیین شب چله به عنوان بنمایهای گره خورده با فرهنگ مهر در آیین کهن ایران یادآور شد: ایرانیان از دیرباز با پاسداشت جشن یلدا آیین مهر و زایش خورشید را بزرگ می داشتند و این سور عظیم را با یکان یکان خانواده ها به شادی می نشستند.
وی ادامه داد: آیین مهر آیینی است که در دوران اشکانی توسط دین آوری به عنوان آیینی نو سربرآورد و دامنه وسعت آیین مندان مهر از مرزهای ایران تا روم را در برگرفت و نکته ای سترگ که بار دیگر به نام ایرانی سپاسی بزرگ را هدیه می دهد به این نکته شادی بخش بازمی گردد که جشن پاسداشت مهر و زایش خورشید که در فرهنگ ایرانی به عنوان یلدا نام آور شده است در جهان نیز آیین مندان فراوانی دارد که از آن به نام کریسمس یاد می کنند.
جشن کریسمس، گواهی بر تاثیر آیین یلدا در فرهنگ جهانی
این پژوهشگر و استاد دانشگاه با تاکید بر آنکه جشن کریسمس در بنمایه خود جشنی برای زایش مهر و خورشید است گفت: این نکته برخلاف آن است که ترسایان کریسمس را جشن زادن عیسی (ع) می دانند. در حالی که تاریخ نبشته و ماندگار شده که بعد از قبول آیین ترسایی میان رومیان، بزرگان ترسایی تلاش بسیار کردند تا جشن مهر را از آیین رومیان ترساشده بزدایند و چون راه به منزل و هدف نبردند جشن زایش مهر و خورشید را به نام جشن زادن عیسی مسیح نام نهادند.
کزازی در پاسخ به این پرسش که چرا میان جشن یلدا و کریسمس چند روزی فاصله در تقویم وجود دارد گفت: وقتی بنا باشد تا فرهنگ سترگ ایرانی راه جهانی شدن پیدا نکند و دژخیمان نام و فرهنگ ایرانی با پی ریزی ناسازگاری هایی در گاه شماری میان این دو روز که ریشه مشترک دارند و تاریخ آنرا گواهی می دهد جدایی انداخته و حال آیینی ایرانی را به نام جشن زادن عیسی مسیح برپا می دارند تا مباد نام ایران را بر زبان آوند.
سرخی انار؛ سمبل خورشید
به گفته این مدرس دانشگاه؛ یلدا واژه ای آرامی است که در ریشه های آن را در زبان تازی هم می توان دید و معنای آن میلاد، تولد و ولادت است و تجلی آن را بر خوان ایرانی می توان به تماشا نشست. خوانی که یکان یکان داشته هایش بر مدار نشانه شناسی و نمادشناسی فرهنگ ایرانی از راز و رمزهای کهن جایگاه مهر و خورشید در رفتار ایرانیان است.
کزازی نمادین ترین میوه خوان یلدا را انار دانست و یادآور شد: گردی این میوه و رنگ سرخش نمادی از خورشید است و همان رنگ سرخ پرتو گرمای خورشید را بر زمین مرده زمستان و سرد شده برای جانی دوباره تا بهار نورسته و رسیده می تاباند. این همان پایانی است که آدمیان برای میوه از زمین رسته به آن چون آب نیازمندند. پرتو گرمای خورشید و آب بر زمین مادر می تابد و جاری می شود تا انار به عنوان نماد خورشید خود به نمادی بر خوان ایرانی در یلدا افزوده شود.
برچسبها جلال الدین کزازی شب یلدا میراث فرهنگیمنبع: ایرنا
کلیدواژه: جلال الدین کزازی شب یلدا میراث فرهنگی جلال الدین کزازی شب یلدا میراث فرهنگی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۱۸۳۴۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
راه حل مسائل فرهنگی بازگشت به سیاست و سیاستگذاری
جهان غرب همواره تلاش میکند هر نوع دین و فرهنگی را به تسخیر خود درآورد و آن را مصرف کند. در وضع کنونی اگر بخواهیم دین و فرهنگ اسلامی ایرانی را در موقعیت پاسخ به بحران انسان معاصر قرار دهیم؛ راهحل شناخت و استفاده درست از رویکردهای سیاستگذاری است. - اخبار اجتماعی -
بهگزارش خبرگزاری تسنیم، علی نیکوکار- جهان غرب همواره تلاش میکند هر نوع دین و فرهنگی را به تسخیر خود درآورد و آن را مصرف کند. در وضع کنونی اگر بخواهیم دین و فرهنگ اسلامی ایرانی را در موقعیت پاسخ به بحران انسان معاصر قرار دهیم باید آن را چیزی غیر از رسم و عادت و مراسم و مناسک بدانیم و نگاههای قاعدهمند و فرایند محور به آن داشته باشیم.
بر اساس مبانی اعتقادی و تربیتی، برای اینکه دین و فرهنگ راهنمای رفتار و کردار قرار بگیرد باید با جان آدمیان پیوند خورد. متاسفانه سیاست فرهنگی کشور در جهتی است که گمان میشود با تدریس چند ساعت دین و فرهنگ میتوان رفتار و عمل انسان را تغییر داد، فراموش میکنیم که آموختن و تربیت، حفظ کردن و یاد دادن الفاظ و عبارات نیست. نباید محدود به دانستههای سطحی و عادات در عمل و رفتار شویم. به عبارت دیگر زمانی افراد آداب ظاهری احکام دینی و فرهنگی و عرفی جامعه را رعایت میکنند که آنها را با جهان خود پیوند داده باشند.
اگر بخواهیم دین و فرهنگ اسلامی ایرانی که آثار بزرگی در تاریخ ایجاد کرده را به دور از نگاه سطحی و ظاهری، با جان جامعه ایرانی پیوند دهیم، لازم است بدانیم که روابط و مناسباتی که بر انسان امروز حاکم شده به صورت قهری تلاش میکند هر نوع فرهنگی را در خود منحل یا نفی و انکار کند. متاسفانه مواجهه جهان اسلام و به طور خاص ایران و سیاست های فرهنگی در مقابل این امر، محدود و محصور به ترمیم ظواهر شده، یعنی نه تنها تلاش نکردیم به طریق غیرمستقیم و نرم، متعادل و متناسب با شرایطِ زبان و زمان فعلی پیش برویم بلکه تعارضات درونی در ظاهر و باطن موجب تشدید وضعیت هم شده است. لذا گام نخست توجه به این امر، احساس وضع کنونی، عدم غفلت، پذیرش و مواجهه با آن است.
ناگفته نماند با وجود شرایط فعلی همچنان بخش عظیمی از مردم تعلق به فرهنگ و جهان اسلامی و ایرانی دارند، اما در جامعه ایران با دو قشر دیگر نیز مواجه هستیم که باید آنها از هم تفکیک کرد، دسته اول افرادی هستند که می توان با زبانِ متناسب با روزگار کنونی آنها را به دین و فرهنگ و سنت تاریخی خویش بازگرداند.
رایزن فرهنگی ایران در اندونزی: کار فرهنگی خارج از کشور هزینهبر است و موازیکاری بلای جانشدر جهان این افراد فردیت از اهمیت ویژه ای برخوردار است و فردیت چیزی غیر از انتخاب آزاد نیست. آنچه اهمیت دارد نه اعمال قهر در انتخاب، بلکه آگاهی فرد از گزینههای پیش رو و نتایج آن است. به تعبیر دیگر سیاست فرهنگی ما باید در جهتی باشد که فرد با انتخاب آزاد به سمت فرهنگ اسلامی ایرانی خویش حرکت کند. چراکه بخش عظیمی از آنها دچار تقلید بیحساب و پراکنده شدهاند و نمیدانند چه میکنند و نتایج آن چیست.
اما دسته دوم کسانی هستند که پیش از آنکه تجربه توسعه و پیشرفت کشورهای غربی را داشته باشند وارد بحرانهای آن در مقام نظر و عمل شدهاند. به عبارت روشن مصرفگرایی، لذتجویی، افسردگی، بیبنیادی و بیاعتنایی به ارزشهای دینی و اخلاقی و... معیار و ملاک آنها قرار گرفته و تلاش میکنند صورت محلی و منطقهای از جهان مدرن و حتی پست مدرن را به نمایش بگذارند. لذا دشوار می توان در زمان محدود تغییری بنیادین در جان این دسته ایجاد کرد. چراکه این قشر از جامعه اساساً در پی دین و فرهنگ نیستند. به تعبیر دیگر این دسته مقلد مناسبات و روابطی هستند که به مبادی و مبانی، آثار و نتایج آن کاری ندارند. حتی ممکن است پوچ و بیهوده بودنش را هم درک کنند اما اهمیتی به آن نمی دهند.
جهانگیر الماسی: غرب جامعه ایرانی را هدف گرفته استبنابراین جامعه هدف و راهکار نویسنده مربوط به دسته اول است که خواسته یا ناخواسته بخشی از مناسبات و روابط جهان مدرن بر آنها حاکم شده است.
در جهان کنونی حفظ و اعمال هر نوع حاکمیتی با هدف تغییر و تاثیر در مناسبات و روابط از دریچه سیاستگذاری پیش میرود. اگر بخواهیم سیاستگذاری را در یک کلمه معنا کنیم چیزی غیر از پیوستگی نیست. به عبارت دیگر هر مسئله ای بخصوص مسائل فرهنگی را باید در پیوستگی وضعیت آموزش و پرورش، مدیریت و اشتغال، تولید و رسانه و... دید و حل کرد. به همین جهت با طرح و دستورالعمل نمی توان به نتیجه مطلوب رسید.
در شرایطی که سیاستگذاری به روشهای چند دهه گذشته هم در حال تغییر است و رویکردهای جدیدی در حکمرانی مانند هوشمندسازی مطرح شده، دیگر با روش های سیاستگذاری چند دهه اخیر هم نمیتوان پیش رفت، چه رسد به دستورالعملهای یکطرفه و سنتی! بنابراین شناخت و استفاده از رویکردهای سیاستگذاری و حکمرانی در جهان امروز، یک ضرورت است.
سیاستگذاری و حکمرانی روز به روز بیشتر به سمت شبکهای شدن، مشارکتی شدن و دیجیتالی شدن، حرکت میکند. یعنی اولاً باید ابعاد مختلف هر سیاستی را در پیوند با دیگر بخش ها مشاهده کرد. ثانیاً توجه به مشارکت تمامی اقشار و طبقات اجتماعی و اقتصادی و حتی سیاستگذار داشت. ثالثاً شبکههای اجتماعی، وب سایتها، برنامهها و هوشمندسازی را به عنوان یکی از بازیگران موثر بخش عمومی در نظر گرفت.
لذا سیاستگذاری فارغ از جهت و محتوای آن مستلزم استفاده از دادهها و روشهای جدید است و بدون استفاده از آن نمیتوان نه تنها مسائل فرهنگی، بلکه هر مسئلهای را حل کرد.
گفتوگو|رایزن فرهنگی ایران در دمشق: دشمن میخواهد هزینه چالشهای سوریه را به گردن مقاومت بیندازدآنچه که می توان در این مطلب به عنوان راهکار برای رفع بخش عظیمی از مصائب فرهنگی مطرح کرد؛ بازگشت به محوریت خانواده در جهت تامین نیازهای طبیعی، عاطفی، جسمی، تربیتی، آموزشی و تفریحی و...است. به عبارت دیگر تامین این نیازهای فطری خارج از چهارچوب خانواده آغاز انحراف است و این مهم محقق نمیشود مگر با تسهیل تشکیل خانواده برای بخش عظیمی از جوانان، از طریق طرحهای ملی مسکن و ارائه زمین برای زوجین و ....
پایان پیام/