وقتی صدا چوب حراج میخورد
تاریخ انتشار: ۱ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۲۰۱۷۸۰
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایسنا، حتما دیدهاید که یک فیلم خوب، چند دوبله بد یا متوسط دارد و بیشتر گویندگان، حتی پیشکسوتان از سفارشدهندگان بدسلیقه، آدرس استودیوها را اشتباهی گرفتهاند و نقشهایی را گفتهاند که مناسبشان نبوده است. سرعت برق و باد در حرفهای فرمانروایی میکند که نیاز به صبر و آرامش دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سالها صدای خاطرهانگیز "نگین کیانفر" را روی لبهای ستارگان همه دوران هنر هفتم شنیدهایم و در معماری رویاهای سینمایی ما نقش بسیاری داشته است. صراحت کلام او را در کمتر هنرمندی میتوان سراغ گرفت، پس بهترین کارشناس برای آسیبشناسی دوبلههای مردود به شمار میرود.
او متکبر نیست، اما فروتنی خارجازاندازه هم ندارد و میداند سکوت امروزش به جنایت و مکافات فردا تبدیل میشود. کیانفر چند سال پیش از برزخ دوبله برای رسیدن به بهشت سفر کرد، اما ایران برایش نقطهای فراموششده روی نقشه جهان نیست و سالی یکی دو بار از آمستردام به کشور بازمیگردد و در چند فیلم بزرگ گویندگی میکند.
دانشآموخته رشته سینما و مستندسازی فرهیخته است. او از سالهای دور به شعور رنگها احترام گذاشته و نقاشی کشیده است. تا حالا که حاصل هنرش را در کشورهای مختلف به نمایش میگذارد. وقتی از دوبله دلزده شد در غار زندگی نکرد. میدانست تاریخ، بازندهها را از یاد میبرد. چند روز پیش که کیانفر برای تدوین یکی از مستندهایش به ایران سفر کرد، اجرای برنامههای جشنواره سینما حقیقت را برای شبکه چهار عهدهدار شد.
او از مقابل موزهها و کافههای آمستردام میگذرد. شاید بوم نقاشی را جای یکی از نقاشان پرآوازه آمستردام استوار کند؛ مثلا رامبراند یا کارل اپل. در مرز مبهم ابر و بادی خطوط، درخشش خورشید را در اتاق تاریک ضبط مجسم میکند و زیر لب از خود میپرسد که آیا دوبله از آخر دنیا به اول رویا میرسد؟
نگین کیانفر، هنرمندی که بدون صدای او یک جای هنر دوبله لنگ میزند به سؤالاتی در مورد وضعیت دوبله و مسیری که او پیمود تا به امروز رسید، پاسخ داده است.
چرا دوبله فارسی در بین مخاطبان اعتبار خود را ازدستداده است؟
جدا از سانسور که بیاعتمادی مخاطبان را به دنبال داشته و جلوگیری از اکران فیلمهای خارجی، افت شدید کیفیت بزرگترین ضربه را به اعتبار این حرفه وارد کرده است. درواقع علت ریشهای افت کیفیت دوبله را بهجای آنچه وجود دارد، باید در آنچه نادیده گرفتهشده است جستوجو کرد. اگر کمی به عقب بازگردیم، میبینیم که این حرفه نقش پررنگی در تاریخ سینمای ایران و محبوبیت فیلمهای خارجی داشته، اما باگذشت زمان خاستگاه هنری و فرهنگی خود را ازدستداده است و به دلیل کمرنگ و ناپدید شدن بستر فرهنگی و هنری، توان استقامت نداشت و بهسرعت در دام واسطهها و سفارشدهندگان ریزودرشت افتاد. درنتیجه اقتصادش از هم پاشید و از مسیر حرفهای خارج شد.
در دورانی که شما وارد این حرفه شدید به لحاظ اقتصادی وضعیت چگونه بود؟
اواخر دهه ۶۰ که به این حرفه وارد شدم بااینکه کماکان فرهنگ لاله زاری بر فضای دوبلاژ حاکم بود، اما به دلیل حضور مستمر و موثر عدهای از پیشکسوتان بافرهنگ اوضاع کار به سامان و بهواسطه ارزش پول، اقتصاد کار تا حدودی سرپا بود. گویندگان فیلم با بنیاد سینمایی فارابی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و صداوسیما بهعنوان مراجع مشخص طرف بودند و شفافیت مالی مانع از سردرگمی فعالان این عرصه میشد. بهمرورزمان شبکههای تلویزیونی گسترش یافتند و رقابت موجب افزایش کیفیت شد. در اوایل دهه ۸۰ با آغاز فعالیت موسسههای قرن ۲۱ و تصویر دنیای هنر دوبله فیلمهای خارجی جان دوباره گرفت و با رویکرد حرفهای آنها، بازار ویدئوی خانگی رونق یافت. اما پس از مدتی، برخی از مدیران فرهنگی، ظالمانه دستمزدها را پایین نگه داشتند تا تولیدات بیشتری باکیفیت کمتر و سرعت بیشتر روانه بازار کنند. روح کمالگرایی، دقت و جزئینگری در دوبلاژ از بین رفت و تولید بیشتر با نیروی کار ارزانقیمت مدنظر قرار داده شد.
آیا جلوگیری از اکران فیلمهای خارجی در سینماها نیز در نزول کیفیت دوبله اثرگذار بوده است و در حال حاضر کدام مرجع را معتبرتر میدانید؟
صد درصد؛ درواقع سازوکار عرضه و تقاضا متلاشی شد، رقابت از بین رفت و کار دوبله به انحصار درآمد. انحصاری شدن دوبله آغاز تباهی شد. هر مرجعی که از بحران سهم خواهی واسطهها تا حدی دورمانده باشد، معتبرتر است.
در حال حاضر علاقهمندان به دوبله را چه قشری تشکیل میدهد؟
مخاطبان امروز ما آنهایی هستند که یا رویکرد نوستالژیک دارند، یا آن دسته از تماشاگران فیلم که خواندن زیرنویس را بهخصوص برای فیلمهای پرحرف و پیچیده از حوصله خود خارج میدانند. گروهی نیز با پدیده اینترنت و دانلود فیلم مشکلات گوناگونی دارند و البته کودکان. با توجه به اینکه۰ ۵ درصد جمعیت کشور زیر ۳۰ سال است، نمیتوان توقع داشت جوانان به فیلمهای تحریفشده که در بیشتر موارد بهجای دوبله حرفهای و امانتدار بهصورت الکن، فقط فارسی شدهاند رغبت نشان دهند.
با این اوضاع که هنر دوبله زیر سؤال رفته است و مخاطب چندانی ندارد، آیا بقای این حرفه ضرورت دارد؟
تا زمانی که رسانههای فارسیزبان وجود دارند، چرخ دوبله فارسی هم لنگان میچرخد، اما این به معنای کار حرفهای نیست. اگر حرفه دوبلاژ جاهطلبی هنری داشته باشد و مدیران و مسئولان فرهنگی خاستگاه و نگرش فرهنگی و اراده لازم را داشته باشند، این ظرفیت وجود دارد که بازهم مانند گذشته در جذب مخاطب موفق عمل کند. اغلب فیلمها از گیشه فراوان ای در سراسر جهان برخوردارند و زنجیرههای بینهایت موفقی تولید میشود، بنابراین اگر مدیران وزارت ارشاد و مراجع رسمی و قانونی، هماهنگ و پاسخگو باشند شاید دوبلاژ به مسیر حرفهای بازگردد.
توصیه شما برای افزایش ابعاد هنری این حرفه چیست؟
تا وقتی سازوکار مرجع سفارشدهنده و اقتصاد کار سالم و شفاف نباشد، ابعاد هنری محقق نمیشود. تعدد سفارشدهندگان نوظهور در قالب سایتها و واسطهها برای دوبله مکرر یک فیلم با مخاطب مشخص هیچ سودی ندارد. دوبلههای متعدد و الکن یک فیلم به معنای رونق و رقابت نیست، آشفتگی و ابتذال در یک کار جدی است.
بهجای اینکه هر گروهی در دخمهای به پشیزی کار ناقصی برای بازار بیرونقی انجام دهد، بهتر است هر فیلم یکبار مسئولانه و حرفهای دوبله شود و مدیر دوبلاژ در برابر دستمزد متناسب و شرافتمندانه پاسخگو و ملزم به ارائه کیفیت باشد. مدیرانی که بهجای ارتقاء دستمزدها سرعت کار را بالا بردند مهمترین نقش را در این اضمحلال داشتند.
یک گوینده خوب باید چه ویژگیهای داشته باشد؟
جدا از صدای خوب، باید در پرورش صدا و فراگیری فنهای انتقال احساس و بازآفرینی وضعیت نیز کوشا باشد. بیان گوینده باید تأثیرگذار و با طراوت باشد و این حاصل فردیت پررنگ و تا حدودی تجربههای زندگی و سپهر اندیشه است. کار گوینده دوبلاژ در رساندن ابتدا و انتهای جملات خلاصه نمیشود. صدا مفاهیم ارجاعی متعددی را به ذهن مخاطب متبادر میکند. بنابراین گوینده خوب با توجیه غم نان، صدایش را بر سر هر برزنی به حراج نمیگذارد، به ورطه طمع و زیادهخواهی نمیافتد و هدفش اشغال تمام تریبون ها و روزنهها نخواهد بود. باید در بوته زمان در ذهن مخاطب خود سحرانگیز، دستنیافتنی و شریف باقی ماند. هنرمندانه کار کردن حاصل نگرش و زیست هنرمندانه است.
مدیر دوبلاژ باید از چه خصوصیاتی برخوردار باشد؟
دانش عمومی بالا و تسلط بر زبان فارسی و آشنایی با دایره واژگان از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. آشنایی با زبان و فرهنگهای متفاوت بهخصوص انگلیسی کمک بزرگی است اما مگر بر چند زبان میتوان مسلط بود؟ با چیرگی بر زبان مقصد، مدیر دوبلاژ میتواند دیالوگ ترجمهشده را به فارسی مناسب زبان فیلم تبدیل و بازنویسی کند. نکته مهم دیگر آشنایی با زبان سینما، درک فیلم و زیباییشناسی است. در ضمن مدیر دوبلاژ باید تشخص حرفهای و قدرت و بینش صحیح برای هدایت گویندگان داشته باشد تا عوامل او را باور کنند وگرنه همین وضعیتی است که میبینیم.
با توجه به اینکه خودتان هم در دوبله چند فیلم بهعنوان سرپرست گویندگان حضور داشتید، چرا مدیر دوبلاژی شما به چند فیلم محدود ماند؟
چون وقت و انگیزه ندارم. دستمزد مدیر دوبلاژی با حجم کار تناسب ندارد و کار گویندگیام وابسته و نیازمند به مدیریت دوبلاژ نیست. مدیریت دوبلاژ مسئولانه بسیار دشوار است و نیاز بهوقت دارد. بیشتر سفارشدهندگان تفاوت کیفیت را متوجه نمیشوند و روحیات کاسبکارانه دارند. در دوبله تاجر ونیزی برای رسیدن به زبان مناسب از ۴ ترجمه استفاده کردم و زمان زیادی صرف شد. برای این فیلم بنیاد سینمایی فارابی ۵/۳ میلیون تومان، فقط دستمزد گوینده پرداخت کرد که در آن روز رقم بالایی بود. دستمزد آقای منوچهر اسماعیلی که بهجای آلپاچینو حرف زدند ۴ برابر سایر گویندگان بود.
در دوبله این فیلم سنت دوبلور انحصاری را شکستید و برای نقش پاچینو از گوینده همیشگی استفاده نکردید. شهامت شما در دعوت از گوینده اول باعث کدورت نشد؟
به نظرم صدای آقای خسروشاهی برای نقش پاچینو در این فیلم مناسب نبود و ایشان خودشان هم به این انتخاب اعتقاد داشتند.
برخی از علاقهمندان، ملاحظات خانوادگی و سفارش پیشکسوتان را دلیل کمیاب شدن صداهای ماندگار در بین نسل جوان دوبله میدانند. به اعتقاد شما مورثی شدن دوبله واقعیت دارد؟
این کار در حرفه دوبله که استوار بر شایستگی و استعداد فردی است، موجب ابتذال هنری میشود. سنت روابط خانوادگی و اعمال نظرهای دوستانه همیشه بر فضای دوبله حاکم بوده است و تازگی ندارد. برای نمونه؛ کمتر گوینده مستقلی از بین خانمها در این عرصه به اوج رسیده است و بیشتر فامیل، دوست یا همسر یکی از همکاران بودهاند. درگذشته به دلیل وجود بازار رقابتی، اعمال روابط خانوادگی تا حدی تابع استعداد و ویژگیهای فردی هم بود، اما در حال حاضر که کیفیت مطرح نیست روابط خانوادگی حرفه را به نابودی کشانده است. با ورودهای لشکری و ناسنجیده هم مخالفم و اعتقاددارم مجموعه گویندگان یک فیلم به ارکستری شباهت دارند که اگر یکی از اعضای آن را نابجا گماشته باشند، نوازندگی و هویت سایرین نیز مخدوش میشود.
آن سالها که به این حرفه وارد شدید با امروز چه تفاوتهای مشهودی دارد؟
شاید مهمترین تفاوت این بود که گویندگان و مدیران دوبلاژ برای کیفیت بهتر با مدیران ناآگاه میجنگیدند، اما حالا دیگر نمیجنگند.
دوبله را از چه کسانی آموختید؟
آن روزها اساتید محترم و وارستهای مانند خانمها ژاله علو و رفعت هاشمپور فعالیت پیوستهای داشتند که از آنها بسیار آموختهام. زندهیادان مهدی علی محمدی و خسرو شایگان هم باحوصله فراوان، فرصت آزمونوخطا دادند. اولین نقش اول را در تلویزیون برای امیر هوشنگ زند گفتم که هنرمندی ساختارشکن و پیشرو است. برای ترجمه و دوبله فیلم پالپ فیکشن ۲۰ روز وقت گذاشت که به عقیده کارشناسان و منتقدان بهترین دوبله بعد از انقلاب است. در گویندگی مستند از زندهیاد علیاکبر گودرزی بسیار آموختم که شاعری برجسته بود و مستندهای درخشانی را با مدیریت مریم صفی خانی گفتهام که سنجیده و دقیق کار میکند.
برخی از گویندگان پیشکسوت که توانایی کار ندارند هنوز در این حرفه باقیماندهاند و گاهی میبینیم که با گویندگی در یک فیلم به اعتبارشان لطمه میزنند.
افرادی که دهه ۸۰ زندگی خود را سپری میکنند در هیچ حرفهای نیروی کار محسوب نمیشوند و به سن بازنشستگی رسیدهاند. حضور مقطعی آنها ارزشمند است ولی اساس کار نمیتواند برفعالیت این گروه استوار باشد. کنارهگیری با منزلت، بهتر از بودن به هر قیمتی است.
برخی از اعضای دوبلاژ که طی سالهای اخیر بهاصطلاح مدیریت میکنند، گاهی یک لشکر نامرئی از صداهای خاکستری و ناکوک را پشت نام یک پیشکسوت خسته پنهان میکنند. صدای یک حرفهای خسته بهتنهایی فیلم را نجات نمیدهد و از سوی مخاطب پسزده میشود. باید در این سالها گویندگان جایگزین تربیت میشدند تا این قبیل مشکلات به بدنه دوبله لطمه نمیزد.
از طرفی عاشقان دوبله اعتقاد دارند با بازنشستگی پیشکسوتان، این حرفه و هنر نیز به پایان میرسد.
گویندگانی که در دهههای ۴۰ و ۳۰ دوبله را بهصورت حرفهای پایهگذاری کردند، جوانهای ۲۰ تا ۳۰ سالهای بودند که با تلاش فراوان، خوش درخشیدند. اما صدای هر نسل متفاوت است و جوانهای این حرفه باید بتوانند مولف نسل خودشان باشند. زبان سینما مدام نو میشود و البته زبان فارسی همپیوسته نو میشود، بنابراین صدای نسلهای بعد باید طراوت خودش را داشته باشد. ما مثل ۵۰ سال پیش حرف نمیزنیم. بقای دوبلاژ حرفهای درگرو شفافیت اقتصادی، شایستهسالاری و متعهدانه و عاشقانه کار کردن است. امیدوارم این دوران گذرا باشد و در آینده با ایجاد نهادهای آموزشی استاندارد و منطبق با اصول حرفهای آموزش و شرایط رقابتی سالم، این حرفه به دوران اوج بازگردد.
اصلا به ابراز ارادت متعصبانه به نسل در اصطلاح طلایی دوبله اعتقاددارید؟
بااینکه از برخی پیشکسوتان محترم بسیار آموختهام، نسبت به هیچچیزی ارادت متعصبانه ندارم. آنها که به نسل طلایی دوبله شهرت یافتند بهترینهایی بودند که دوام آوردند و ماندند. در بازار رقابتی، این حرفه خودش، خودش را تصفیه میکرد. آن زمان گویندگان کم استعدادتر بهمرورزمان حذف میشدند، اما حالا گویندگان کم استعداد تحمیل میشوند و کماکان به این حرفه آویخته میمانند. فهرست گویندگان طولانیتر شده است، اما لزوما نوید استعدادهای تازه نیست. اگر مواردی که اشاره کردم محقق شود، استعدادهای تازه جذب و شکوفا و فهرست طویل و ناکارآمد گویندگان تبدیل به بدنه حرفهای و موثر میشود. نکته دیگر اینکه فیلم امروز، زبان امروز را میطلبد و نباید زیر سایه تاثیر و سلطه زبان و گویش گذشته ماند. زبان دوبله باید با زبان و زمان فیلم منطبق باشد تا باورپذیر و دلچسب باشد. در فیلم سانست بولوار شاهکار بیلی وایلدر، گلوریا سوانسون یک جمله جالب دارد؛ آنجا که میگوید «من هنوز بزرگم، اما فیلمها کوچک شدهاند». میتوان این جمله کنایهآمیز را به آن گروه از پیشکسوتان دوبله تعمیم داد که همین ادعا را دارند.
برخی از گویندگان قدیمی با برگزاری کلاسهای آموزشی و معرفی هنرجویان در افزایش تعداد گویندگان نقش دارند. آیا بهطورکلی برگزاری این دورههای خصوصی در جذب نیروهای علاقهمند موثر است؟
نخست باید بدانیم این پیشکسوتان که در گویندگی مهارت غیرقابلانکاری دارند درزمینهٔ آموزش هم برجستهاند یا خیر. آموزش، روشهای اصولی و تعریفشده دارد و نمیتوان فقط با تکیهبر سابقه گویندگی کلاسهای آموزشی برگزار کرد. روشهای آموزش با ۵۰ سال پیش تفاوت بنیادین پیداکرده و بر روابط مراد و مریدی استوار نیست. انجمن باید در این زمینه به وظیفه اصولی خود عمل و با نظارت جدی، اساتید ذیصلاح را معرفی کند؛ اساتیدی که جدا از سابقه کاری حرفهای، دانش و مهارت آموزش داشتهاند و حاضر نیستند در قبال دریافت پول، این حرفه را به بیراهه و ابتذال کشانده و موجب سردرگمی هنرجویان شوند.
فرآیند فنی دوبله فیلم نیز در بسیاری از موارد خانگی شده است و استودیوهای قدیمی تعطیل یا کمکار شدهاند.
بیشتر سفارشدهندگان تازهوارد فقط کاسب هستند و از امور هنری، تکنیکی و تخصصی دوبله فیلم آگاهی ندارند. درواقع کاری که عاشقانه و به شایستگی انجام میشد، فدای تولید انبوه و سریدوزیهای پرسرعت و بیکیفیت شده است. واسطههای متعدد با سودای مالی، فضای کار را تصاحب و بیاعتبار کردند و گویندگانی که سزاوار احترام و دستمزد آبرومندانه بودند به سریدوزی و ریزهخواری در محیطهای غیراستاندارد و فرسوده بسنده کردند.
کمکاری شما در سالهای گذشته چه دلایلی داشته است؟
همیشه احساس میکردم که به دلیل تمرکز مطلق بر دوبله از نقاشی، فیلمسازی، سفر و دیدن ساحتهای نو بازماندهام. ناگفته نماند که از اواخر دهه ۸۰ به دلایل مهجور ماندن خاستگاه هنری دوبله و رقابت منفی بهخصوص گویندگان قدیمی در دوبلههای ارزان و بیکیفیت و تن دادن به شرایط سخیف کاری، نسبت به آینده این کار دلسرد بودم. از مدتی پیش ورود قارچ گونه سفارشدهندگان جدید و واسطهها، پیامآور این ابتذال و آشفتگی بود. این شد که بسیار سفر کردم و آموزشهای تکمیلی متعددی را درزمینهٔ رسانه، تاریخ و هنر پی گرفتم. فیلمهای مستند موفقی ساختهام و این روزها با جدیت فیلمسازی و نقاشی را دنبال میکنم و آثارم را در کشورهای مختلف به نمایش میگذارم. بخشی از سال را در ایران سپری میکنم و گاهی در چند فیلم حرف میزنم. اخیراً ضمن گویندگی در چند فیلم ازجمله «انتقامجویان: پایان بازی» بهجای رنه روسو، «غرور و هوس» بهجای سوفیا لورن، «وقتی خون میجوشد» بهجای جینالولو بریجیدا و آخرین فصل سریال «خانه پوشالی»، تدوین فیلم مستندی را پیش بردم که امیدوارم بهزودی آماده شود.
کمرنگ شدن شهرت به دلیل حضور مقطعی در این حرفه برایتان نگرانکننده نیست؟
هیچوقت شهرتطلب نبودهام و ازآنجاکه در مورد خود متوقع هستم باپشتکار علاقهمندیهایم را جدی گرفتهام. تشویق دلگرمم میکند اما اقناع نمیشوم.
کد خبر 472263 برچسبها استان فارس سینما دوبله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامیمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: استان فارس سینما دوبله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۲۰۱۷۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فروش بیش از ۱۱۷ هزار سکه در مرکز مبادله | ربعسکه در صدر تقاضا
به گزارش جام جم آنلاین، هفته گذشته دهمین جلسه حراج سکه طلای مرکز مبادله ارز و طلای ایران در تالار معاملات این مرکز برگزار شد و در آن ۷۲۱۸ قطعه سکه معامله و در مجموع طی ۱۰ جلسه حراج تعداد ۱۱۷ هزار و ۷۴۲ قطعه سکه معامله و خریداری شد.
طبق گزارش مرکز مبادله ارز و طلای ایران، در دهمین جلسه حراج سکه که در تاریخ ۲۷ فروردین ماه ۱۴۰۳ برگزار شد، از مجموع ۱۳ هزار و ۳۰۲ قطعه ربع سکه ثبت سفارش شده، ۴۶۷۵ قطعه با میانگین قیمت ۱۴ میلیون و ۱۱۶ هزار تومان، از مجموع ۵۳۱۶ قطعه نیم سکه ثبت سفارش شده، تعداد ۱۰۱۶ قطعه با میانگین قیمت ۲۳ میلیون و ۶۴۴ هزار تومان و از مجموع ۱۰ هزار و ۷۶۸ سکه تمام، تعداد ۱۵۲۷ قطعه سکه با میانگین ۴۱ میلیون و ۶۸ هزار تومان به متقاضیان تخصیص داده شد.
در این راستا اصغر بالسینی - سخنگوی مرکز مبادله ارز و طلای ایران - در گفتوگو با ایسنا، گفت: طی ۱۰ جلسه حراج سکه در مرکز مبادله ۲۲۷ هزار و ۵۴۴ قطعه ربع سکه عرضه شد که ۸۵ هزار و ۵۸ قطعه ربع سکه، معامله شد. همچنین از میزان ۳۴ هزار و ۹۹۵ قطه نیم سکه عرضه شده، ۱۷ هزار و ۱۴۹ قطعه نیم سکه، و از ۳۹ هزار و ۳۲۹ قطعه تمام سکه عرضه شده، تعداد ۱۵ هزار و ۵۳۵ قطعه تمام سکه، معامله شد.
بالسینی در ادامه با اعلام تعداد کل قطعه سکه عرضه و معامله شده از سوی این مرکز اظهار کرد: در مجموعه طی ۱۰ جلسه حراج فوق الذکر تعداد ۳۱۰ هزار و ۸۶۸ قطعه سکه عرضه و تعداد ۱۱۷ هزار و ۷۴۲ قطعه سکه ربع، نیم و تمام سکه معامله و خریداری شده است.
گفتنی است؛ طبق گفته سخنگوی مرکز مبادله ارز و طلای ایران جلسات حراج سکه ادامه دارد و پس از تایید از سوی بانک مرکزی، زمان آن توسط مرکز مبادله ارز و طلا اعلام میشود.