نهادهای مسئول رفع آلودگی هوا به فهم مشترک نمیرسند؛ مردم تاوان میدهند
تاریخ انتشار: ۳ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۲۲۵۵۱۱
گروه جامعه ــ عضو کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران با اشاره به اینکه نرسیدن به فهم مشترک بین نهادهای مسئول در رفع معضل آلودگی هوا یکی از کاستیهایی است که تاوانش را مردم میدهند، بر ضرورت استفاده از تجربههای موفق کشورهای درحال توسعه در رفع و کاهش آلودگی هوا تأکید کرد.
الهام فخاری، عضو کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران در گفتوگو با ایکنا؛ در پاسخ به سؤالی مبنی بر ارزیابی اقدامات شهرداری تهران در رفع معضل آلودگی هوا، و راهکار خروج از این بحران، گفت: براساس قانون، 14 نهاد مسئول و دستاندرکار کاهش آلودگی هوا هستند و شهرداری تهران به تنهایی نمیتواند کاری را در این حوزه به پیش ببرد.بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی در ادامه با بیان اینکه مردم تاوان کاستیهای شهری در رفع معضل آلودگی هوا را میدهند، افزود: سؤال اینجاست که چرا هیچ ارادهای برای مذاکره و همکاری مؤثر نهادهای مرتبط از جمله دولت، شهرداری و راهنمایی و رانندگی در رفع معضل آلودگی هوا وجود ندارد؟ شاید تعطیلی مدارس به عنوان راهکاری موقت و فوری سبب کاهش ترافیک شود، اما آیا این تنها کاری است که برای کنترل آلودگی از عهده دستگاههای مدیریتی برمیآید؟
عضو کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران با اشاره به اینکه نرسیدن به فهم مشترک در اداره شهر برای رفع معضل آلودگی هوا با سایر نهادهای دستاندرکار در این حوزه یکی از کاستیهایی است که خسارتش را مردم میدهند، ادامه داد: نبود این فهم و زبان مشترک، باعث شده امروز وضعیت آلودگی هوا و حمل و نقل تهران به بحران برسد؛ چرا که منابع آلاینده هوای کلانشهرها از جمله تهران متفاوت هستند، این در حالی است که نهادهای دستاندرکار در خصوص تشدید یا مهار این وضعیت هم متفاوت و گوناگون هستند.
فخاری در ادامه با بیان اینکه ارزیابیهای فنی و اجتماعی نشان میدهد که پروژهها و اقدامات معاونت حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران طی دو سال گذشته اثری در کاهش آلودگی هوا نداشته و رو به جلو نبوده است، گفت: علت این امر به دو سال آزمون و خطا کردن در این حوزه و بیتوجهی به نقدهای کارشناسی متخصصان مربوط میشود. آنچه رخ داده طرحهای نمایشی و مانورهای تبلیغاتی بود که اثر مثبتی بر روند ترافیکی و آمد و رفت مردم نداشته است. طرح ترافیک جدید گرهای از آلودگی هوای تهران و کاهش بار ترافیکی ااز نکرد
وی اضافه کرد: طرح ترافیک جدید و برنامههای معاونت حمل و نقل و ترافیک نه تنها گرهای از آلودگی هوای تهران و کاهش بار ترافیکی باز نکرده است، بلکه درآمدهای شهرداری تهران از محل عوارض طرح ترافیک را که قرار بود صرف نوسازی ناوگان شهری و وسایل حمل و نقل عمومی شود را به شدت کاهش داد.
عضو کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران با اشاره به اینکه بسیاری از کشورهای در حال توسعه مشکلی مشابه آلودگی هوای ما را داشتهاند، اما توانستهاند اقدامات خوبی در این خصوص انجام دهند، گفت: متأسفانه تجربههای موفق سایر کشورها توسط مسئولان ما نادیده گرفته و ترجیح داده میشود که طرحهای کشورهای اروپایی به شکل یکشبه و به یکباره در کلانشهرهای کشور پیاده شود.
فخاری با اشاره به تجربههای موفق کشورهای درحال توسعه در رفع و کاهش آلودگی هوا افزود: کشوری مانند هند امروز با هفت میلیون دستگاه اتومبیل هیبریدی، دهلی را از بحران آلودگی هوا نجات داده است. مکزیکوسیتی که به آلودهترین شهر جهان مشهور بود با الگو گرفتن از اتوبوسرانی سریع در پایتخت کلمبیا، نوعی سیستم اتوبوسرانی به نام «متروباس» را راهاندازی کرده است که در این طرح، اتوبوسهای فرسوده و کوچک با سرمایه گذاری سریع با اتوبوسهای جدید با حجم مسافر بیشتر تعویض شدند. این طرح افزون بر افزایش حجم مسافران در اتوبوس، آلودگی این شهر را بسیار کاهش داده است. باید دست از آزمون و خطا برداریم
وی با تأکید بر اینکه باید رویکرد سیستمی و مشترکی برای حرکت در مسیر کاهش آلایندهها در کشور برنامهریزی شود، تصریح کرد: برنامهریزی، بحثها و سمینارها به تنهایی کمکی به کاستن آلودگی هوا نمیکند و باید رویکرد مشترکی برای حرکت در مسیر کاهش آلایندهها در کشور برنامهریزی شود. کشمکش میان سازمانها نتیجه روشنی هم در برنداشته است، لذا باید دست از آزمون و خطا برداریم و با تکیه بر تجربههای موفق و با مذاکره بیننهادی به این وضعیت بحرانی پایان دهیم. انتهای پیام
منبع: ایکنا
کلیدواژه: خبرگزاری بین المللی قرآن ایکنا جامعه آلودگی هوا فخاری شورای شهر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۲۲۵۵۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
استدلالهای مضحک نهادهای اطلاعاتی آمریکا از اوضاع جهان
فرارو- مارکو کارنلوس؛ دیپلمات سابق ایتالیایی است. او در سمتهای دیپلماتیک در سومالی، استرالیا و سازمان ملل متحد منصوب شده بود. کارنلوس در فاصله سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۱ میلادی در دستگاه سیاست خارجی ایتالیا در دوران زمامداری سه نخست وزیر آن کشور خدمت کرده بود. اخیرا او نماینده ویژه دولت ایتالیا برای هماهنگی روند صلح خاورمیانه برای سوریه و تا نوامبر ۲۰۱۷ سفیر ایتالیا در عراق بوده است.
به گزارش فرارو به نقل از میدل ایست آی، جامعه اطلاعاتی ایالات متحده اخیرا ارزیابی تهدید سالانه خود را منتشر کرده که بر تهدیدات جهانی علیه امنیت ملی آن کشور تمرکز دارد. این سند بازتاب دهنده تحلیلها و بینشهای جمعی سیا، آژانس امنیت ملی، دفتر تحقیقات فدرال و بیش از دهها آژانس دیگر امریکا است.
پیشگفتار آن گزارش حس روشنی از وجود تفکر دیستوپیایی و خودارجاعی آن جامعه اطلاعاتی را نشان میدهد برای مثال، در جایی که آمده است: "در طول سال آینده ایالات متحده با نظم جهانی شکننده فزایندهای مواجه میشود که به دلیل تسریع رقابت استراتژیک بین قدرتهای بزرگ، چالشهای فرا ملی شدیدتر و غیرقابل پیش بینیتر و درگیریهای منطقهای متعدد با پیامدهای گستردهتر ایجاد خواهد شد".
در ادامه آن گزارش آمده است: "چین بلندپرواز، اما مضطرب، روسیه متخاصم، برخی از قدرتهای منطقهای مانند ایران و بازیگران غیردولتی توانمندتر، قوانین دیرینه نظام بین الملل و هم چنین اولویت آمریکا را به چالش میکشند". از این رو ایران، روسیه و چین از سوی امریکا به عنوان کشورهای شرور اصلی برای به چالش کشیدن قوانین دیرینه نظام بین الملل قلمداد شده اند.
چنین تحلیلی جای تعجب ندارد چرا که شعار سیاست ایالات متحده برای سالیان متمادی بوده است. مشکل آنجاست که مشخص نیست گزارش به کدام قواعد اشاره دارد: حقوق بینالملل عرفی مندرج در منشور سازمان ملل متحد و کنوانسیونهای سازمان ملل یا به اصطلاح نظم جهانی مبتنی بر قوانین تحت رهبری ایالات متحده. مشکل مفهومی اصلی آن است که برای تشکیلات سیاسی ایالات متحده و متحدان کلیدی غربی آن کشور هیچ گونه تمایزی وجود ندارد. با این وجود، همان گونه که اغلب رخ میدهد آنان به شدت در اشتباه به سر میبرند.
حقوق بینالملل و منشور سازمان ملل ستونهای نظم جهانی هستند که پس از جنگ جهانی دوم ایجاد شد و ایالات متحده سهم برجستهای در آن داشت. برعکس نظام بین الملل مبتنی بر قواعد تحت رهبری آمریکا تحولی جدیدتر از تفکر سیاسی آمریکاست: یک ذهنیت خودارجاعی که به سوی منافع واشنگتن و متحدان آن کشور منحرف شده است. این نظم مبتنی بر ایدئولوژی نولیبرال و آغشته به استانداردهای دوگانه است که فاجعه در حال وقوع در غزه بارزترین و تازهترین نمونه آن است.
این نظام بر اساس مجموعهای از مفروضات مانند استثناگرایی ایالات متحده و برتری بی چون و چرای دموکراسیهای غربی (یعنی تمدن غربی)، قوانین ملی را قوانینی جهانی قلمداد کرده و مجموعهای از ارزشها و قوانین مرتبط را در نظر میگیرد، اما کاملا مراقب است که آن قوانین و هنجارها را در صورت تلاقی و تضاد با منافع خود اجرا نکند. این دستور کار را میتوان با یک شعار غیر رسمی خلاصه کرد: "برای دوستان من همه چیز برای دشمنان من قانون".
به چالش کشیدن هژمونی آمریکاجای تعجبی ندارد که گزارش جامعه اطلاعاتی آمریکا، چین، روسیه و ایران را به همراه تعدادی از بازیگران غیردولتی (از جمله حزبالله لبنان، حماس در فلسطین و انصارالله در یمن) متهم میکند که قوانین نظام بین الملل را به چالش میکشند. با این وجود، مهم از همه آنها "اولویت" ایالات متحده با طرح این استدلال است. به نظر میرسد که جرم واقعی به چالش کشیدن نظام بینالملل نیست بلکه به چالش کشیدن هژمونی ایالات متحده است. با این وجود، علیرغم آن که امکان پذیرش چنین رویکرد مضحکی از سوی دیگر کشورها نیز تا چند سال پیش وجود داشت، اما اکنون آشکارا از سوی بسیاری از کشورهای به اصطلاح جنوب جهانی نه تنها پذیرفته نمیشود بلکه به چالش کشیده شده یا دست کم مورد خشم قرار میگیرد. تنها تعداد کمی از کشورها در اروپا و شرق آسیا برتری ایالات متحده را پیش نیاز اساسی یک سیستم بین المللی باثبات میدانند. در واقع، بررسی دقیق دو دهه اخیر تاریخ خلاف آن را اثبات میکند.
نظم جهانی از یک پیکربندی تک قطبی متمرکز بر ایالات متحده به یک پیکربندی چند قطبی در حال تغییر است. در طول تاریخ، امپراتوریها ظهور کرده و سپس از هم فروپاشیده اند. عاقلانه خواهد بود که سیاستگذاران ایالات متحده خود را با این قواعد تاریخ تطبیق دهند. آنان اکنون بر سر یک دو راهی برای انتخاب قرار دارند: حکم تاریخ را بپذیرند همان طور که بریتانیا به تدریج از سال ۱۹۴۵ انجام داده یا به طور فاجعه آمیزی در برابر آن مقاومت کند.
اشاره به بحران غزه در گزارش مذکور دید روشن تری درباره دیدگاههای دیستوپیایی نهادهای اطلاعاتی امریکا ارائه میدهد جایی که مینویسد:" فقط باید به بحران غزه نگاه کرد که توسط یک گروه تروریستی غیردولتی بسیار توانمند درون حماس آغاز شد. این اقدام با بلندپروازی ایران و با روایت تشویق شده توسط چین و روسیه برای تضعیف ایالات متحده در صحنه جهانی تشدید میشود. این وضعیت نشان میدهد که چگونه یک بحران منطقهای میتواند تاثیرات گستردهای داشته باشد و همکاری بین المللی را در سایر موضوعات مبرم پیچیده سازد".
این بخش نشان میدهد که جامعه اطلاعاتی ایالات متحده اساسا نمیتواند درگیری در غزه را دقیقا ببیند: یک مبارزه آزادیبخش ملی که توسط چندین دهه اشغال بیرحمانه و بدون مجازات اسرائیل در سرزمینهای فلسطینی آغاز شده اشغالگریای که با تحویل تسلیحات گسترده از سوی امریکا به اسرائیل و ایجاد یک سپر سیاسی برای اسرائیل از سوی امریکا میسر شده است. هم چنین، باید به نقش امریکا در شورای امنیت سازمان ملل متحد در حمایت از اسرائیل اشاره کرد حمایتی که اگر وجود نداشت اسرائیل مسئول ارتکاب جنایات جنگی شناخته میشد.
رویکرد امریکا به وقایع ۷ اکتبر که آن را نیز به تلاشهای چین و روسیه برای تضعیف واشنگتن در صحنه جهانی مرتبط میکند واقعا مضحک است.
استانداردهای دوگانهعامل واقعی تضعیف جایگاه جهانی ایالات متحده اقدامات ادعایی برخی دولتهای خارجی نیست بلکه عمدتا رفتار بینالمللی و استانداردهای دوگانه واشنگتن است از جمله حمایت بی دریغ امریکا از حمام خون به راه انداختن اسرائیل در غزه حملهای که تمام قوانینی که ایالات متحده دهها سال آن را موعظه میکند نقض کرده است.
رفتار دولت بایدن پس از تصویب اخیر قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل که خواستار آتش بس در غزه شده بود کاملا این موضوع را نشان میدهد. ایالات متحده پس از طرح قطعنامه با آن مخالفت کرد و تلاش نمود با غیر الزام اور خواندن آن معنا و تاثیر قطعنامه را به حداقل سطح ممکن تقلیل دهد.
پس از کشته شدن بیش از ۳۴۰۰۰ نفر در غزه قطعنامه شورای امنیت خواستار آتش بس فوری است. طنز غم انگیز ماجرا آنجاست که دولت نتانیاهو حتی به توصیه امریکا هم برای پذیرش آتش بس نیازی ندارد و در هر حال قطعنامه را چه امریکا رای مثبت به آن میداد و چه منفی نادیده میگرفت. بنابراین، دولت بایدن فرصت عالی دیگری را برای فاصله گرفتن از استانداردهای دوگانه ریاکارانه امریکا از دست داد.