آرمانخواهی؛ ویژگی منتظر امام زمان(عج)
تاریخ انتشار: ۶ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۲۶۰۰۵۴
گروه معارف - مدیر گروه اخلاق و تربیت مرکز تخصصی مهدویت گفت: منتظر واقعی باید آرمانگرایانه و هوشمندانه براساس واقعیتها حرکت کند تا در صف یاران امام زمان(عج) قرار گیرد و برای جامعه امروزی نیز مفید باشد.
حجتالاسلاموالمسلمین حسن مُلایی، مدیر گروه اخلاق و تربیت مرکز تخصصی مهدویت در رابطه با ویژگیهای فردی شخص منتظر در گفتوگو با ایکنا با بیان اینکه آرمانخواه بودن شخص منتظر یکی دیگر از ویژگیهای منتظر است، بیان کرد: منتظر واقعی باید حتماً هدفی در زندگی داشته باشد اساسٱ انسان بدون هدف زندگی خود را بر باد خواهد داد، همچنان که طبق آمارهای جهانی یکی از بحرانهای جدی بشریت بحران بیهدفی و پوچی در زندگی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی تأکید کرد: درست است که هر انسان و مسلمانی باید هدفی داشته باشد اما منتظر امام زمان(عج) در این هدفگذاری باید هدفی عالی را مدنظر خود قرار دهد، شخص منتظر در میان تمام اهدافی که بسیاری از آنها شخصی، خانوادگی و محدود است هدف عالی یعنی سعادت بشریت را انتخاب میکند اما از آنجا که میداند بشریت سعادت را از طریق قوانینی از سمت خدا به دست میآورد لذا راه سعادت بشریت را دین میداند؛ اگر دین تنها به صورت نوشتههایی باشد و قابلیت اجرایی نداشته باشد و درواقع در متن جامعه به جریان نیفتد چنین دینی هم نمیتواند بشریت را به سعادت برساند.
حجتالاسلام ملایی تصریح کرد: پس منتظر به دنبال حاکمیتی به واسطه استقرار دین در سطح جهانی است و طبق متون دینی، شخص حضرت مهدی(عج) همان انسان الهی و آسمانی است که خواهد آمد و دین الهی را در سطح جهان گسترش خواهد داد و در زیر سایه حاکمیت دین خدا بشریت میتواند به سعادت برسد پس در یک چیدمان منطقی، منتظر کسی است که به حاکمیت دین بیندیشد و نتیجه حاکمیت دین به سعادت تمام بشریت ختم شود.
این کارشناس مذهبی با اشاره به اینکه آرمانگرا بودن یکی از ویژگیها و صفات ممتاز یک منتظر است که سعی میکند هدفی برای زندگی خود داشته باشد، گفت: این هدف شخص منتظر باید هدفی آرمانی باشد، لذا زمانی که به احادیث مربوط به منزلت مراجعه میکنیم جایگاه منتظر امام زمان (عج) را جایگاهی عالی میبینیم.
وی به حدیثی از امام سجاد(ع) اشاره کرد و افزود: حضرت در رابطه با منتظران امام زمان عج(ع) در روایتی میفرماید: منتظران حضرت مهدی(عج) افضل کل زماناند یعنی منتظران امام زمان انسانهای برتر تاریخ هستند لذا مشخص میشود که این افضل بودن به واسطه هدفی است که انتخاب میکنند.
این کارشناس مذهبی با بیان اینکه قدر و قیمت انسان از روی همت و هدف او تشخیص داده میشود به حدیثی از امام علی(ع) اشاره کرد و گفت: هرکسی هدف و همت بالاتری داشته باشد شخصیت بالاتری هم خواهد داشت و چون منتظران امام زمان(عج) هدف والایی را انتخاب کردهاند و آرمانی اندیشیدهاند طبیعتٱ آرمانی و والا هم زندگی میکنند و سزاوار یاوری امام زمان(عج) خواهند بود.
این کارشناس مهدویت با بیان اینکه اگر بخواهیم منتظر امام باشیم باید آرمانخواه باشیم، ادامه داد: اما نباید نگاه آرمانی، ما را از واقعیتهای زندگی دور کند درواقع اگر ما انسانهای آرمانگرا باشیم بدون اینکه به واقعیت توجه کنیم پیرو مکتب ایدئالیسم غربی میشویم بنابراین شاخصهای ایدئالیسم ما مسموم میشود و میگوییم اینها تخیلپرداز هستند لذا هر منتظری باید این نکته مهم را مدنظر داشته باشد.
وی اظهار کرد: واقعیتهای موجود که در روایات به آن پرداخته شده است نباید فراموش شود و شخص منتظر باید در عصر غیبت رفتاری هوشمندانه والبته آرمانگرایانه داشته باشد، اگر موضوع آرمانخواهی را در کنار نگاه به واقعیتها بسنجیم، یک منتظر موفق خواهیم بود.
حجتالاسلام ملایی تصریح کرد: این نکته مورد توجه مقام معظم رهبری نیز قرار گرفته است و ایشان مهدویت را آرمان بزرگ اسلام و انقلاب معرفی میکنند و در جلسات مختلف به آرمانگرایی در کنار واقعیتگرا بودن تذکر میدهند، اگر این دو نگاه کنار هم نباشند با تندرویهایی همراه خواهند بود که به ناامیدی منجر میشود.
مدیر گروه اخلاق و تربیت مرکز تخصصی مهدویت در پایان گفت: یکی از مهمترین ویژگیهای شخص منتظر آرمانگرا بودن است که در مقام عمل باید واقعیت را هم در نظر بگیرد زیرا اگر منتظر امام زمان(عج) آرمان مقدس را کنار بگذارد به روزمرگی خواهد افتاد و اگر به چالشهای امروزی که در روایات به آن پرداخته شده است مشغول شود و از آرمانها غفلت کند تمام سرمایههایش را به جهت اینکه مسیر زندگیاش را تغییر داده است ازدست خواهد داد پس منتظر واقعی باید آرمانگرایانه و هوشمندانه براساس واقعیتها حرکت کند تا در صف یاران امام زمان(عج) قرار گیرد و برای جامعه امروزی هم مفید باشد.
انتهای پیاممنبع: ایکنا
کلیدواژه: خبرگزاری بین المللی قرآن ایکنا چهارمحال و بختیاری منتظران ویژگی منتظر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۲۶۰۰۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
امام صادق (ع) در پی کسب و حفظ قدرت با هر شرایطی نبود
بنیعباس در آغاز کار به امام صادق (ع) پیشنهاد پذیرش خلافت دادند اما حضرت خلافتی که از مسیر بنی عباس و آدمکشی، جنایت، دروغ و خدعه به دست بیاید را نپذیرفت. این یکی از تفاوتهای ائمه با دیگران است که دنبال این نیستند که تحت هر شرایطی به قدرت برسند. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم سعید طاووسی مسرور، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، در نشستی با عنوان «امام صادق(ع) و مسئله حکومت» طی سخنانی افزایش تعداد شیعیان در زمان امام صادق (ع) و سیره آن حضرت در مواجه با قیامهای آن دوران پرداخت.
بخشهایی از سخنان این استاد دانشگاه را میخوانید:
ولادت امام صادق(ع) در سال 80 هجری و شهادت ایشان در سال 148 هجری رخ داد. از سال 83 تا 132، مصادف با دوره بنی امیه و خلفای ستمگری است که البته بعد از هشام، بنی امیه دچار ضعف شده و در سال 132، بنی امیه با کشته شدن مروان حمار ساقط میشود.
نکته مهم این است که دوره ضعف بنیامیه برای امام صادق (ع) بسیار مغتنم بود چون آنها دیگر نمیتوانستند فشار زیادی به امام بیاورند لذا امام صادق(ع) هم از سقوط بنی امیه و هم تثبیت بنی عباس، نهایت استفاده را کردند چون فرصت ارزشمندی برای ایشان رخ داد.
گسترش مکتب شیعه در دوران امامت امام صادق (ع)
در زمان امام صادق(ع) تعداد شیعیان زیاد شد در حالیکه این تعداد مثلاً در زمان امام حسن (ع) کم بود تا جایی که فرزندان آنها حتی امکان ازدواج با شیعه را نداشتند. بنی عباس، سالها از هر راهی حتی راههای غیرشرعی و خدعه و نیرنگ استفاده کردند تا بتوانند بنیامیه را کنار بگذارند. آنها از روایات نبوی نیز سوء استفاده میکردند و حتی شروع به کشتار سادات کردند.
بنابراین لازم است این دشمنان اهل بیت (ع) را به خوبی بشناسیم که البته افراد بیسوادی نبودند و بسیاری از آنها از جمله مهدی، هادی و هارون، محدث بودند و برخی از آنها با علما مناظره میکردند.
کار قرآنی در شمار مبارکترین کارهای اسلامی و جهادی است
بنیعباس، موقع روی کار آمدن به امام صادق (ع) پیشنهاد پذیرش خلافت دادند اما امام(ع)، خلافتی که از مسیر بنی عباس و از راه آدمکشی، جنایت، دروغ و خدعه به دست بیاید را نمیتواند بپذیرد چون اگر پیشنهاد آنها را میپذیرفت چه جوابی در قبال تاریخ داشت؟ این از تفاوتهای ائمه ما با دیگران است که قدرت برای آنها موضوعیتی ندارد و دنبال این نیستند که تحت هر شرایطی به قدرت برسند و آن را حفظ کنند.
اگر امام حسن (ع) صلح کرد به این دلیل بود که اگر چنین کاری انجام نمیداد تشیع از بین میرفت هرچند که برخی از افراد، او را به خوار کردند شیعیان متهم کردند اما این سیاستی مثبت از جانب ایشان بود. بنابراین نباید سیاسیکاری به معنای منفی انجام دهیم چراکه واقعیت این است که خلافتی که از مسیر بنیعباس به دست بیاید مشروع نیست. از سوی دیگر مردم آماده پذیرش چنین چیزی از جانب امام صادق (ع) نبودند.
قیامهای سادات حسنی علیه عباسیان
بنده تعجب میکنم که سر کلاس درس، برخی دانشجویان میگویند در چنین شرایطی هدف وسیله را توجیه میکند اما شهید بهشتی میگوید، با استفاده از پلکان حرام، کسی به پشت بام حلال نمیرسد. مطلب دیگر اینکه قیامهای سادات حسنی علیه عباسیان را در آن دوران شاهد هستیم که میگفتند اینها دروغ گفتند و خدعه و نیرنگ به کار بردند و اسم اهل بیت(ع) را آوردند و عنوان ما را غصب کردند بنابراین قدرت باید در دست خاندان علی باشد نه آل عباس. البته امام صادق(ع) در قیامهای محمد نفس زکیه و برادرش ابراهیم شرکت و همراهی نمیکند.
بعد از واقعه عاشورا، برخی گمان کردند تنها درسی که میشود از حسین بن علی(ع) گرفت فقط مبارزه مسلحانه است که زیدیه نمونه بارز آنهاست اما مگر امام حسین (ع) در تمام زندگیاش فقط قیام مسلحانه داشته است؟ این انسان، 57 سال عمر کرد و بیست سال از آن را در صلح با معاویه بود.
چه کسی گفته است در هر شرایطی باید قیام کرد؟ ما باید ببینیم آیا چنین قیامی، نتیجهای در پی دارد؟ امام حسین(ع) وقتی مشاهده کرد خلافت در حال تبدیل به سلطنت است قیام کرد و شهید شد. بنابراین مسیری که ائمه ما رفتند ادامه فکر و فرهنگ و معرفت حسینی بود اما مسیری که زیدیه در پیش گرفت این بود که در هر حالی باید قیام کرد و این منطقی نیست لذا امام صادق(ع) قیام زید را تأیید نکرده است.
اسرار موفقیت امام صادق (ع) در تقویت بنیانهای وحدت امت اسلام
پشتوانه معرفتی در قیامها
خط امام در آن زمان خط قیام نبود در حالیکه زیدیه میگفتند امامی که در خانه بماند و درس بگوید به درد نمیخورد. آنها میگفتند جعفر بن محمد، اعتقادی به جهاد ندارد در حالیکه امام صادق(ع) میگفتند من به جهاد اعتقاد دارم اما علم خودم را در کنار جهل آنان نمیگذارم. در قیام فخ در زمان امام کاظم(ع)، یکصد سید به شهادت رسیدند اما آیا در مکه و در حرم خدا، کسی قیام میکند آن هم در مقابل لشکر عباسی؟ بنابراین قیامهای بدون معرفت، کور و بیهدف و سطحی، اثری در پی ندارد.
زمانی که زیدیان وارد قیام شدند از نظر فقهی وابسته به مکتب ابوحنیفه شدند. خود زید میگفتند امام صادق (ع) فقط در احکام، امام ماست. آنها در کلام یعنی عقاید نیز وابسته به معتزله شدند چون باز هم از اهل بیت(ع) فاصله گرفتند. پشت هر قیامی باید یک معرفت باشد مثلاً انقلاب اسلامی بر اساس پشتوانه معرفتی ولایت فقیه شکل گرفت لذا موفق شد.
فرض کنید اگر شرایط مهیا بود و امام صادق(ع) در دوران پس از بنیامیه به خلافت میرسید آن وقت چه اتفاقی میافتاد؟ در روایت شریفی از امام صادق آمده است بنی امیه و بنی عباس نمیخواهند دین را در جامعه رواج دهند. حال آیا امام صادق اگر به قدرت میرسید میتوانست با استفاده از همان روشها، دین را در جامعه ترویج کند؟ در این صورت چه تفاوتی بین امام صادق (ع) و بنی امیه وجود دارد؟ شیخ صدوق در کتاب شریف «الخصال» این حدیث را نقل کرده است و نکات مهمی هم در آن وجود دارد.
گفته شده آنهایی که بالاترند باید بر آنهایی که پائینتر هستند آسان بگیرند و با مدارا رفتار کنند. سپس به این داستان اشاره میشود که شخصی مسلمان میشود و سپس دوست مسلمانش به او میگوید برویم نماز صبح بخوانیم و پس از نماز میگوید حالا تعقیبات نماز را بخوانیم، سپس شروع به مباحثه میکنند تا اینکه نزدیک نماز ظهر و عصر میشود، این روند ادامه پیدا میکند تا اینکه نوبت به نماز مغرب و عشاء میشود. طرف ناراحت میشود و میگوید این چه دینی است که شما دارید؟
امام صادق (ع) میگوید این گونه نکنید چون باعث میشود مردم از دین زده شوند. این کاری است که بنی امیه انجام داده و با شمشیر با مردم سخن میگفتند اما ما نباید تصویری خشن از اسلام به نماش بگذاریم. در سکانس آخر فیلم «محمد رسول الله» از مصطفی عقاد که مربوط به فتح مکه است ابوسفیان میگوید این پیروزی از قلبها وارد شد نه از دیوارها.
انتهای پیام/