راز طول عمر پیرترین کشاورز سیسخت/آقابگ ابداً از این چیزها نمیخورد+تصاویر و فیلم
تاریخ انتشار: ۷ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۲۶۸۴۱۶
آقا بگ با قامتی خمیده اما دلی سرشار از نشاط و امید و قلبی جوان هر روز راهی باغ خود شده و در آنجا به امورات باغ و کشاورزی مشغول می شود.
خبرگزاری فارس سیسخت- عباس شیرزادی؛ کشاورزی و باغداری از اصلیترین حرفه و مشاغل مردمان شهر سیسخت است که از دیرباز برای امرار معاش و مخارج زندگی با همه سختیها به آن میپرداختند و تا هم اکنون هم بیشتر مردم سیسخت به کار و شغل کشاورزی و باغداری مشغول هستند، به همین منظور به سراغ یکی از کهنه کارترین کشاورزان سیسختی رفتیم که هنوز با روحیهای، آکنده از شور جوانی مشغول به کار و تلاش است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آقابگ محمدحسینی متولد سال 1311 از شهر سیسخت که با قامتی خمیده اما دلی سرشار از نشاط و امید و قلبی جوان هر روز راهی باغ خود شده و در آنجا به امورات باغ و کشاورزی مشغول می شود.
کارهای باغتان راچه کسی انجام میدهد؟
تاکنون هیچ کارگری نگرفته ام و تمام کارهایم را خودم انجام میدهم، اگر یک روز به باغم نیایم و به آن رسیدگی نکنم آن شب راحت نمیخوابم، نشستن در خانه برای من هیچ وقت خوب نبوده و همیشه به کار کردن مشغول هستم،کار کردن برایم سخت نیست و یک تفریح به حساب میآید.
چند سال سن دارید و چرا این همه سال عمر کردید؟
86 سال سن دارم و همیشه سر پای خودم ایستادهام و از همان دوران کودکی به همراه مرحوم پدرم به کار کردن مشغول شدم و به این شغل علاقه زیادی پیدا کردم از بچگی تا الان یک نخ سیگار نکشیدم، تا الان هم مریض نشدهام وفقط در این اواخر برای گرفتن فشار خون به دکتر مراجعه کردم و همیشه از دسترنج خودم استفاده کردهام، لبنیات، گندم، برنج،گوشت و بقیه خوراکی های مصرفی از تولیدات خودم بوده و از خوراکیهای امروزی اصلا استفاده نمیکنم.
چند تا فرزند دارید و چه رابطهای با آنها دارید؟
من به لطف خدا پنج فرزند پسر و چهار تا دختر دارم که همگی رفتند سراغ زندگی خودشان و فقط یک دختر دارم که در خانه با خودم زندگی میکند و بچه هایم همیشه به پدرشان سر میزنند، احترامم را دارند و خدا را شکر صله رحم در بین مردمان سیسخت یک امور تقریبا واجب است و همه احترام پیرها و سالخوردگان را که به مانند گوهری نایاب هستند حفظ می کنند.
چه صحبتی با جوانهای امروزی دارید؟
جوانهای امروزی اگر می خواهند موفق باشند، پیشرفت کنند، صاحب زندگی خوب و شرافتمندانه شوند سراغ کار بروند و منتظر لقمه آماده نباشند و خیلی مهمتر به سراغ مواد مخدر نروند که خانمان سوز است و بنیان خانواده را نابود میکند.
مردم سیسخت چگونه مردمی هستند؟
از اسمش پیداست برای سختی آفریده شدهاند مردمی که از نسلهای گذشته تاکنون برای پیدا کردن یک لقمه نان حلال تلاش کردهاند و با همه سختی ها ساختهاند مردم سیسخت مردمی فرهنگی و دوستدار علم هستند و خیلی از بچههای این شهر به درجههای بالایی رسیدهاند زیرا تربیت فرزندان در سیسخت تقریبا با خیلی از جاها فرق میکند.
بخشی از این موفقیتها به دلیل کار کردن بچهها و بیکار نبودن آنها بوده است اگر میبینید شهر ما معتاد کمتری نسبت به جاهای دیگر دارد به دلیل همین تن دادن به کار است.
انتهای پیام/82009
منبع: فارس
کلیدواژه: کشاورزی سی سخت زندگی سالم خبر گزاری فارس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۲۶۸۴۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۵۳ سال تدریس و مهری ماندگار
بیش از ۵۰ سال از عمر خود را به آموزش و تدریس مشغول بوده است، اما هنوز پر انرژی سر کلاس درس میرود و خستگی برایش معنایی ندارد، معلمی که گرد پیری روی موهایش نشسته و همچون پدری مهربان از به ثمر نشستن تلاشهایش میگوید.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، معلمان نمادی از علم و دانش و از مؤثرترین نیروها در تربیت دانشآموزانی کنجکاو، دانا و جویای علم هستند، آنها منابع آگاهی، روشننگری و روشنفکری به حساب میآیند که دانشآموزان را با خرد خود تغذیه میکنند، مهارتهای واقعی داشتن یک زندگی موفق را به کودکان آموزش میدهند و به نسلهای آینده جامعه کمک میکنند تا مسیر دقیق و صحیح زندگی را کشف کنند.
دوازدهم اردیبهشت همزمان با شهادت استاد مرتضی مطهری، در تقویم رسمی ایران به عنوان روز معلم نامگذاری شده است و هدف از این نامگذاری قدردانی از زحمات و خدمات این استاد بزرگ و ارج نهادن به جایگاه والای معلم است، به همین مناسبت گفتوگویی داشتیم با حبیب توحیدی، معلمی که پس از گذشت سالها آموزش و تدریس همچنان با انگیزه و علاقه خاصی در کلاس درس حاضر میشود.
وی در خصوص مسیر زندگی خود این گونه اظهار میکند: در کرمانشاه متولد شدم و تا هنگام دریافت مدرک دیپلم در آنجا زندگی میکردم، مدرک لیسانس را در تهران گرفتم و از همان بدو ورود به دانشکده به آموزش علاقه داشتم و با توجه به اوقات فراغتی که در طول هفته وجود داشت، به اداره آموزشوپرورش یکی از نواحی تهران مراجعه کردم و آنها با استقبال گرمی که داشتند، ساعاتی از هفته را برای تدریس اختصاص دادند تا با حضور در کلاسهای دبیرستان به تدریس و آموزش دانشآموزان بپردازم.
این معلم فعال و پرانرژی میگوید: از همان دوران دانشجویی علاقهمند به آموزش و شغل معلمی بودم و با اظهار لطفی که دانشآموزان نسبت به معلمشان داشتند، از همان زمان تصمیم گرفتم بهصورت جدیتر و مستمر همین کار را ادامه دهم، همچنین تحت تأثیر معلمان خوبی که در دوران دانشآموزی داشتم، خود نیز مسیر معلمی را در پیش گرفتم و زمانی که از دانشگاه فارغالتحصیل شدم، میتوانستم در شغلهای مختلفی مشغول به کار شوم، اما به خاطر شدت علاقهای که به تدریس و آموزش داشتم، حرفه معلمی را برگزیدم.
توحیدی ادامه میدهد: قشر تحصیلکرده و دانشجویان در دهه ۵۰ بسیار کمتر از زمان حال بود و اغلب پسران برای کمک به خانواده و پدر مشغول به کشاورزی و دامداری میشدند، به همین علت فارغالتحصیلان دانشگاهی میتوانستند آسانتر جذب مراکز دولتی و اداری شوند، اما کسانی وارد آموزشوپرورش میشدند که علاقهمند به آن بودند.
از آموزش خسته نشدهام و از موفقیت دانشآموزانم دلگرم میشوماین معلم با سابقه ۵۳ سال تدریس در آموزشوپرورش در خصوص بهترین خاطرهای که از دوران معلمی خود دارد، اضافه میکند: در سالهای ابتدایی خدمت که سرباز معلم بودم در روستایی به دور از شهر خدمت میکردم و نیاز بود هر روز با اتوبوس به مدرسه بروم، اما اتوبوس همواره از جاده اصلی عبور میکرد، برای همین باید هر روز حدود پنج کیلومتر را پیادهروی میکردم تا بتوانم به جاده اصلی برسم؛ یک روز در میانه راه برف سنگینی که تحملش بسیار دشوار بود و سرمای شدیدی به همراه داشت، به حدی که از شدت سرما و کولاک دیگر توان ادامه دادن مسیر را نداشتم.
وی ادامه میدهد: ناگهان صدای فریادی به گوشم رسید و به محض شنیدن این صدا شوقی درونی در وجودم ایجاد شد و توانستم به سمت مبدا صدا حرکت کنم و مشاهده کردم که دانشآموزان روستا چون میدانستند در این سرما نمیتوانم به مدرسه برسم، به دنبالم آمدهاند، این از خودگذشتگی دانشآموزان برای همیشه در خاطرم مانده است و با یاد آن دلگرم میشوم، چرا که در آن شرایط ناگوار و ناامیدکننده و به دور از انتظار به کمکم آمدند.
توحیدی درباره خاطره یکی از دانشآموزانش که پزشک شده است، میافزاید: روزی بخاطر درد دندانی که داشتم به مطب دندانپزشکی رفتم، بعد از پایان درمان برای پرداخت هزینه به بخش پذیرش مراجعه کردم که ناگهان متخصص دندانپزشک گفت نیازی نیست حق ویزیت را پرداخت کنید، ما از دانشآموزان سالهای گذشته شما هستیم، با شنیدن این حرف ناگهان مبهوت ماندم، زیرا بخاطر گذشت حدود ۱۵ سال با تغییر چهره آن شخص نتوانستم او را بشناسم، اما از اینکه او به چنین جایگاهی رسیده بود، خوشحال شدم.
مدرس نمونه استان اصفهان در سال ۱۳۷۶ ادامه میدهد: روزی در یکی از مدارس، دبیر آموزش زبان انگلیسی مرا در آغوش گرفت و گفت که از دانشآموزان چندین سال پیش من بوده است و در حال حاضر افتخار میکند که همکارمان شده است؛ همچنین حدود یک ماه گذشته فردی از ایتالیا تماس گرفت و بعد از احوال پرسی مختصری بیان کرد که از شاگردان من بوده است و در حال حاضر در ایتالیا مشغول به ادامه تحصیل در دوره دکتری است.
توحیدی میگوید: با اینکه ۵۳ سال است مشغول آموزش و تدریس هستم، هنوز خسته نشدهام و با علاقه بر سر کلاس حاضر میشوم و به دانشآموزان سال آخر دوره دبیرستان توصیه میکنم که یکی از اولویتهای انتخاب رشته دانشگاهی خود را برای ورود به دانشگاه فرهنگیان اختصاص دهند، چرا که در این دانشگاه زمینه پیشرفت بسیاری برای ادامه تحصیل وجود دارد و با علاقه داشتن به حرفه معلمی میتوانند در تحصیل و شغل خود موفق شوند و ارتباط خوبی با دانشآموزان برقرار کنند.
کد خبر 748543