Web Analytics Made Easy - Statcounter

بازیگر نقش «وارش» گفت: مادر بودن، قدرتمند بودن، عاشق بودن و همه خصوصیات اخلاقی که یک زن را دوست داشتنی می‌کند و من دوستش داشتم در شخصیت وارش بود و این برایم جای کار زیادی داشت که می‌توانستم روی تمام ابعادش کار کنم.  به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، شاید خیلی‌ها با شروع پخش «وارش» می‌گفتند قرار است ادامه پس از باران را از قاب تلویزیون تماشا کنید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اما بعد از پخش نظر‌ها تغییر کرد و داستان به سمتی رفت که کمتر صحبتی از این قیاس شد. چند شبی است که مخاطبان تلویزیون شاهد پخش سریالی هستند که علاوه بر اینکه جذابیت‌های بصری شمال کشور را در خود گنجانده است، از حضور قهرمانی زن نیز بهره می‌برد. اما این قهرمان‌های زن بایستی در بستر قصه مناسبی قرار بگیرند که به قهرمانی ماندگار تبدیل شوند.

جابر قاسمعلی بعد از نگارش سریال «نرگس» به عنوان شاخص‌ترین سریالش که از قضا قصه زندگی قهرمان زنی را نیز به تصویر کشیده بود بعد از سیزده سال دوباره به تلویزیون برگشته است و قصه زندگی شخصیتی به نام وارش را مصور کرده است. وارش زنی است که اگرچه با سختی‌های بسیاری بزرگ شده و زندگی خود را هر چند با سختی با فرزندانش ادامه می‌دهد و خود را به امرار معاش می‌رساند.

این سریال قصه زنی است در چند برهه زمانی و به همین دلیل ۲ بازیگر اصفهانی و شمالی این نقش را در دو برهه زمانی بازی کرده‌اند. «الهام طهوری» بازیگر نقش جوانی و میانسالی وارش با اینکه تا به حال در سریال‌های «بی قید و شرط»، «پدر»، «پرستاران»، «نفس گرم» بازی کرده است، اما برای اولین بار نقشی محوری را در این سریال ایفاگر شده است. او که اصالتا اصفهانی است و هنوز مادر هم نشده است، برای ایفای این نقش با چالش‌هایی مواجه بوده است، اما با همه این احوال هنوز نقش وارش را دوست دارد و آرزو دارد تا این سریال ادامه داشته باشد. با طهوری درباره تمام چالش‌هایی که برای ایفای نقش وارش داشته است، گفتگو کردیم.
** در سریال‌های تلویزیونی کمتر به خانم‌های بازیگر پیشنهاد نقش‌های محوری و قهرمان قصه می‌شود. وقتی که این نقش به شما پیشنهاد شد چقدر به این جریان فکر می‌کردید؟ و چقدر این نقش را با نقش‌های اینچنینی قیاس می‌کردید؟
- زمانیکه فیلم‌نامه این سریال را خواندم واقعا سورپرایز شدم به این خاطر که تمام ابعاد زنی که من دوست داشتم یک روز در تلویزیون آن را بازی کنم، در این نقش وجود داشت. مادر بودن، قدرتمند بودن، عاشق بودن و همه خصوصیات اخلاقی که یک زن را دوست داشتنی می‌کند و من دوستش داشتم در شخصیت وارش بود و این برایم جای کار زیادی داشت که می‌توانستم روی تمام ابعادش کار کنم و هم برایم خوشحال کننده بود. واقعا هم در این چند ساله در سریال‌های ما قهرمان زن کمتر دیده می‌شد، اما جدیدا به قهرمان‌های زن در قصه‌ها اهمیت بیشتری به نسبت قبل می‌دهند.
** از زمانی که این نقش به شما پیشنهاد شد با توجه به اینکه خودتان هنوز مادر نشدید، بزرگترین چالشی که با وارش داشتید چه بود؟
- مهمترین ویژگی شخصیت وارش مادر بودنش بود و همین برای من سخت‌ترین هم بود. چراکه خیلی‌ها به من گفته بودند تا مادر نشوی نمی‌توانی حس مادری را درک کنی. خودم هم می‌دانم که حس پیچیده‌ای است برای همین بزرگترین چالشم با مادر بودن او بود. در کل اغلب حس‌هایی که وارش تجربه می‌کند حس‌های عجیبی هستند که شاید برای همه افراد در طول زندگیشان اتفاق نیفتاده باشد. از دست دادن عزیز، آنقدر مورد ظلم قرار گرفتن، بدون کمک دیگران برای زندگی جنگیدن، امرار معاش و بزرگ کردن بچه‌ها همه چیز‌هایی است که شاید همه آن را تجربه نکرده باشند. وارش حس‌های پیچیده‌ای را تجربه می‌کرد که همه آن‌ها سخت بودند مخصوصا مادر بودنش.
** چطور با این جریان کنار آمدید و آن را در بازی در آوردید؟
- بیشتر از تکنیک، از حسم کمک می‌گرفتم. اینکه خودم را به جای شخصیت وارش می‌گذاشتم و خواهر زاده و برادرزاده‌هایم که از کودکی کنار من بزرگ شدند را به جای بچه‌های وارش می‌گذاشتم و این حس را عمیق‌تر می‌کردم و از این طریق در آن فضا قرار می‌گرفتم و تمرین می‌کردم.
** و در این بخش موفق هم شدید؟
- بله خداروشکر.
** شما نقش وارش را در جوانی و میانسالی بازی کردید. گریم و صدای شما در بخش دوم بازیتان متفاوت شد. چقدر گریم و این تفاوت‌های ظاهری به کمک شما آمد تا وارش را از جوانی به میانسالی برسانید؟
- همانطور که دیدید اختلاف سنی وارش در جوانی با اختلاف سن او با میانسالی چیزی حدود ۱۰ سال بود. معتقدم با ده سال اختلاف سن آدم پیر نمی‌شود، اما قطعا یک نوع پختگی در رفتار و حرکات او بوجود آمد که او را مقاوم‌تر کرد. من نیز از این طریق سعی کردم تا به میانسالی او برسم. از طرفی یکسری فن‌ها از جمله حرکت‌های بدن و بیان نیز در این بخش کمکم کرد و امیدوارم که در نشان دادن اختلاف این ده سال موفق عمل کرده باشم.
** از ابتدا که قرار بود این سریال پخش شود زمزمه‌هایی بود که شبیه به سریال «پس از باران» ساخته سعید سلطانی است. اما سریال که پخش شد از تصاویر زیبای بصری شمال کشور، پس از باران را برایشان تداعی کرد و در ادامه بخش کوتاه قصه‌ای درباره اختیار کردن همسر دوم کاملا مصداق بارزی برای شبیه بودن این دو سریال به یکدیگر البته در کلیات بود. اما کم کم که قصه جلو رفت حضور رحیم نوروزی در وارش و تکرار نقش «فرخِ» سریال «پس از باران» در این سریال به این ماجرا دامن زد. خودتان چقدر این قیاس را درست می‌دانید؟
- فضا، لوکیشن، لباس‌ها و ... تقریبا شبیه به پس از باران است، فضای ارباب و رعیتی، حضور فردی مظلوم و فردی ظالم همه مشترک‌های بین این دو سریال بود. اما به نظر من تفاوت‌های بسیاری بین این دو سریال وجود دارد و نمی‌توانم بگویم از لحاظ فیلم‌نامه و کاراکتر‌ها به هم شباهت دارند چراکه در این دو مورد کاملا با یکدیگر متفاوت هستند، اما خب در یک فضا کار شده بود و هر دو به تاریخ گذشته برمی‌گشت و یک کار تاریخی به شمار می‌آمد.
** داستان این دو سریال که با یکدیگر متفاوت بود، اما در بخش‌هایی شباهت‌هایی هم وجود داشت.
- مسلما هر چقدر هم فیلم‌نامه نویس فیلم‌نامه‌ای را بنویسد در بعضی جا‌ها می‌گویند شبیه به فلان کار شده است. جالب است بدانید خیلی‌ها در این مدت به من می‌گویند اینکه وارش دو بچه را بدون پدر و به تنهایی بزرگ می‌کند، او را شبیه به ستایش کرده است و این به این معنی است که همه داستان‌هایی که نوشته می‌شوند ممکن است در یک جا‌هایی شبیه به هم شوند. این نقد اصلا منفی نیست و اتفاقی است که شاید در زندگی هر فردی رخ دهد و خیلی عجیب نیست.
** در بخش سوم این سریال که به زمان حال مرتبط است، شما دیگر بازی نمی‌کنید و نقش وارش را در سنین پیری خانم نسرین بابایی ایفاگر شده است. نیازی بود که بازی شما با خانم بابایی از نظر حسی هماهنگ شود؟
- خانم بابایی اصالتا شمالی هستند. زمانیکه هنوز بازی من تمام نشده بود و بازی او هم شروع نشده بود تعدادی از سکانس‌های من را دیده بودند و بعد از آن با هم صحبت کردیم و من درباره حس‌هایی که حین بازی در نقش وارش داشتم برایش گفتم و میزان لهجه‌ای که برای این نقش به کار بردم را توضیح دادم و سعی کردم هر آنچه که خودم حس کرده بودم را به وی انتقال دهم. خانم بابایی بازیگر حرفه‌ای شمالی است که کار خود را به خوبی بلد است. بعد از این سریال هم با همدیگر دوست شدیم.
** چرا ادامه نقش را تا پایان خودتان بازی نکردید؟
- وقتی که نقش دو پسر من (امیررضا دلاوری و علیرضا جلالی تبار) انتخاب شدند، از لحاظ سنی و فیزیکی از من خیلی بزرگتر بودند و اگر من می‌خواستم مادر آن‌ها باشم خیلی باورپذیر نمی‌شد و به همین خاطر ترجیح دادیم تا بازیگر دیگری را برای نقش وارش در پیری انتخاب کنیم. توسط گریم برای ایفای میانسالی وارش سنم را زیاد کرده بودند و اگر می‌خواستند باز هم پیرترم کنند که نشد. به همراه کل گروه ترجیح دادیم تا با تغییر بازیگر، اتفاق بهتری را رقم بزنیم.
**البته شاید هم فکر می‌کردند با استفاده از هنر گریم نمی‌توانند آنچه در نظرشان هست را دربیاورند.
- بله نگرانی هم از این موضوع داشتند که مبادا گریم باورپذیری درنیاید و به کلیت نقش آسیب وارد کند.
**با اینکه اصالتا اصفهانی هستید، برای ایفای نقش وارش چه طور با فضا و لهجه و آداب و رسوم آنجا آشنا شدید؟
- من دیرتر از سایر بازیگران به گروه تولید اضافه شدم و در همان مدتی که داشتم سعی می‌کردم به شهر و بازار بروم و نوع زندگی و صحبت کردنشان را از نزدیک ببینم. همچنین سفر‌های زیادی به لاهیجان داشتم و با دوستانی که در آنجا دارم صحبت کردم تا با مدل رفتار و کلامشان آشنا شوم. همچنین از دو بازیگر شمالی که در این سریال نقش پسران من را بازی می‌کردند هم کمک گرفتم و این برایم مهم بود که مادرهایشان در خانه با آن‌ها چطور رفتار می‌کنند و بیشتر چه ادبیاتی را به کار می‌برند. مادران شمالی ریتم صحبت کردن خاصی دارند و من هم تلاشم را به کار بستم تا با این ریتم آشنا شوم و به همین خاطر از این دو بازیگر کمک گرفتم.
** قرار است سریال ادامه داشته باشد یا اینکه پرونده‌اش در پایان قسمت ۳۴ برای همیشه بسته خواهد شد؟
- فکر می‌کنم بسته می‌شود و ادامه‌دار نباشد. از پایان بندی سریال اطلاعی ندارم، اما صحبتی درباره ادامه تولید وارش نشنیدم.
** خودتان دوست دارید تا ادامه داشته باشد؟
- من که خیلی دوست دارم باز هم در این سریال نقش آفرینی کنم، آن هم به این دلیل که نقش وارش را خیلی دوست دارم به این دلیل که احساس زنانه‌ای داشت، اما با قدرت وارد می‌شد و این دو حس را در کنار یکدیگر به یک تعادلی رساند و با اینکه زندگی پر از فراز و نشیبی داشت، اما از همه آن‌ها به سلامت و با قدرت و با احساس عبور کرد.
** زن‌های قوی که کمتر در سریال‌ها می‌بینیم.
- بله به همین خاطر است که از تجربه کردنش سیر نمی‌شوم و دلم برایش تنگ می‌شود.
** چند ماه است که تصویربرداری و بازی شما در سریال به پایان رسیده است؟
- حدود یکسالی می‌شود که کارم در سریال «وارش» به پایان رسیده است.
** اگر اشتباه نکنم نام ابتدایی سریال، بهترین سال‌های زندگی ما بود، اما به وارش تغییر نام داد.
- بله، از همان ابتدا اسم وارش در فیلم‌نامه وارش بود و نام سریال بهترین سال‌های زندگی ما. فکر می‌کنم هم به خاطر طولانی شدن قصه و هم به این دلیل که شخصیت اصلی داستان وارش بود، نام سریال تغییر کرد. من که از این اتفاق خیلی خوشحال شدم چراکه جدای از اینکه نام شخصیت اصلی روی کل سریال گذاشته شده بود، نام وارش نام بسیار زیبایی است که هم معنی زیبایی دارد و هم اینکه در تلفظ جذاب است.
** فکر می‌کنم تا به حال فضای شمال کشور و تجربه بازی در روستا‌های این چنینی را نداشتید.
- قبل از اینکه به شمال سفر کنیم و بازیم شروع شود مدام به فضای بکر آنجا فکر می‌کردم. وقتی به آنجا رفتم هم به شدت لذت می‌بردم و گاهی اوقات واقعا حس می‌کردم در بهشت زندگی می‌کنم، اما یک جا‌هایی آنقدر شرایطمان سخت می‌شد که دیگر از زیبایی آنجا فاصله می‌گرفتیم و سختی غالب می‌شد. در کل خیلی خوب بود و زمانی که به تهران برگشته بودم آنقدر که آنجا تصویر زیبا دیده بودم، به سختی در تهران زندگی می‌کردم. در هر صورت زندگی در فضای روستایی آنهم برای کسانی که در شهر بزرگ شدند سختی‌های خاص خود را به همراه دارد.
** با توجه به اینکه سریال به نیمه راه رسیده است و بازی شما نیز به خوبی دیده شده است، پیشنهاد‌های بازی به چه صورت است؟
- با اینکه پیشنهاد‌های بسیاری دارم، اما فعلا کاری را قبول نکردم، به دلیل مراقبت از پدرم که کمی کسالت دارند.
** در این بین نقش‌هایی شبیه به وارش به شما پیشنهاد شده است؟
- قبل از اینکه سریال وارش پخش شود این اتفاق برایم افتاد و یکسری سریال و فیلم‌هایی که برای مراکز استان‌ها بود با نقش زن شمالی پیشنهاد شد، اما غیر از آن نه.
** اگر پیشنهاد شود قبول می‌کنید؟
- بستگی به فیلم‌نامه و کاراکتری که قرار است بازی کنم دارد.
** شما برای بار اول با آقای کاوری همکاری کردید. از این تجربه راضی هستید؟
- از این همکاری بسیار راضی هستم، چونکه آقای کاوری خودشان بازیگر درجه یک و حرفه‌ای هستند و همین علاوه بر راهنمایی‌هایشان در جایگاه کارگردان، در زمینه بازی نیز به من کمک می‌کرد.

به گزارش فارس، احمد کاوری کارگردان، محمودرضا تخشید تهیه کننده و جابر قاسمعلی نویسنده این مجموعه تلویزیونی هستند.

علیرضا کمالی، بهنام تشکر، علیرضا جلالی تبار، هدایت هاشمی، برزو ارجمند، امیررضا دلاوری، داریوش کاردان، شهرام قائدی، رحیم نوروزی، رامین راستاد، مهدی امینی خواه، سهیلا رضوی، حدیثه تهرانی، نیلوفر شهیدی، الهام طهموری، علی سلیمانی، فرخ نعمتی، کورش سلیمانی، نسرین بابایی، افشین سنگچاپ، آوا دارویت، قربان نجفی، فریبا طالبی، مینا نوروزی، فریده دریامج، سهی بانو ذوالقدر، ساناز سماواتی، وحید شیخ زاده، پیام احمدی نیا، بهراد خرازی، فرج الله گلسفیدی، انوش نصر، کرامت رودساز، حمیدرضا داوری، مهدیه کوهستانی و ... در این سریال بازی کرده‌اند.

در خلاصه داستان این سریال آمده: یار محمد براى فرار از گرسنگى و خشکسالى به شمال کشور مى‌رود تا شغل ماهیگیرى را پیشه کند. او که نمى‌داند ماهیگیرىِ آن منطقه در سلطه گردنکشى به نام تراب است، به دریا مى‌زند و مقابل تراب مى‌ایستد.

وارش بیوه جواد که سال‌ها تراب در خیال ازدواج با اوست، با دیدن دلاورى یارمحمد دل به او مى‌بندد و به تراب جواب رد مى‌دهد. تراب نقشه‌اى مى‌چیند تا یارمحمد را از سر راه بردارد، اما اتفاقى که هیچکس انتظارش را نمى‌کشد، از راه رسیده و سرنوشت آدم‌ها را به هم پیوند مى‌زند.

منبع: خبرگزاری دانشجو

کلیدواژه: سریال وارش صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران شبکه سوم سیما

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۲۸۶۶۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

رخنه به قلب دشمن

  یکی از تازه‌ترین آثار نمایشی سیما که با این حال‌وهوا راهی آنتن شده، سریال «رخنه» به تهیه‌کنندگی مهدی شفیعی است. این سریال تلویزیونی کاری از گروه تولیدات حادثه‌ای مرکز سیمافیلم است که جایگزین «نون‌خ ۵» در شبکه یک شده است. در ادامه در گفت‌وگو با تهیه‌کننده و همچنین حمیدرضا لوافی، کارگردان سریال جزئیاتی از اثر تازه تلویزیون را آورده‌ایم‌؛ همچنین نگاهی به کارنامه کاری سازندگان و بازیگران رخنه داشتیم و از اهمیت ساخت آثار با چنین محتوایی گفتیم. 
   
قصه موفقیت‌ها
بدیهی است که توانمندی‌های علمی و نظامی هر کشور بخشی از افتخارات آن است و مسببان این پیشرفت نیز درخور ستایش هستند و در جایگاه قهرمان، شنیدن، خواندن و تماشای زندگی‌شان الهام‌بخش و در صورت پرداخت هنرمندانه جذاب است. به‌همین‌خاطر هم به لحاظ استراتژیک و همنوایی با سیاست‌های کشور و رسانه‌ملی لزوم به‌تصویرکشیدن قصه‌هایی از این دست احساس می‌شود و هم می‌تواند برای مخاطبان به‌ویژه نسل جوان تأثیرگذار و درعین‌حال سرگرم‌کننده باشد. سریال رخنه، قصه‌ای را در همین راستا روایت می‌کند. قصه‌ای به قلم مریم امینی که هم وجوه ملی و معمایی دارد و هم عشق و عاطفه و ارزش‌های خانوادگی در آن تنیده شده است. به همین سبب می‌توان انتظار داشت که موتور جذابیت این قصه خیلی زود گرم شود و مخاطبان شبکه یک سیما را به‌صورت شبانه با خود همراه سازد. حمیدرضا لوافی، کارگردان سریال در این خصوص به جام‌جم می‌گوید: جدای از بحث جاسوسی، ترور و علم به روابط خانوادگی هم در فیلمنامه پرداخته شده و چالش‌های خانوادگی به‌خوبی در مشکلات کاری شخصیت‌ها نمایان است. این ارتباط به‌خوبی در قصه درآمده است تا جایی که گاهی فراموش می‌کنم سازنده اثر هستم و درگیر قصه می‌شوم. به این ترتیب گمان می‌کنم کسانی که علاقه‌مند به فضای علمی و اکشن باشند با سریال همراه خواهند شد و دوستداران قصه‌های خانوادگی نیز از تماشای رخنه لذت می‌برند. رخنه، اولین همکاری مشترک وزارت دفاع سازمان حفاظت اطلاعات با سازمان صداوسیماست که هر شب ساعت ۲۲ و ۱۵ دقیقه روی آنتن می‌رود. این سریال برگرفته از خنثی‌سازی امنیتی‌ترین طراحی عملیات نفوذ و خرابکاری صنعتی سرویس اطلاعاتی موساد در سازمان هوافضای وزارت دفاع و صنایع دفاعی و موشکی این وزارتخانه است. سریال رخنه در ۳۰ قسمت تولید شده و همان‌طور که اشاره شد، مربوط به یکی از دانشمندان کشورمان است که روی موشک‌های ماهواره‌بر و فضایی تحقیق می‌کند و در این مسیر با تهدیدات و خطراتی از سوی بیگانگان روبه‌رو می‌شود. البته آن‌طور که دست‌اندرکاران سریال‌ گفته‌اند، داستان از تنوع گونه‌های متنوع برخوردار است و حوزه‌های امنیتی، علمی و خانوادگی را در بر می‌گیرد. رخنه علاوه بر پرداختن به ظرفیت‌های موجود در مراکز علمی و فناوری کشور در حوزه دفاعی به‌ویژه صنعت هوافضا و تلاش دانشمندان و نخبگان کشورمان در حوزه پدافندی و دفاعی جمهوری اسلامی ایران و مخاطرات و تهدیدهایی که این افراد در مسیر کارشان با آن مواجه هستند به تصویر درآورده است. در مجموعه رخنه، شهرام نجاریان مدیر تصویربرداری، حدیث نیکرو مدیر برنامه‌ریزی، شهرام متولی‌باشی صدابردار و هومن معصومی طراح صحنه هستند. حسین زندباف و محمدمصطفی رجبی به‌صورت مشترک کار تدوین را انجام دادند. موسیقی سریال نیز اثری ازآلبرت آراکلیان است.این سریال در لوکیشن‌های متفاوت تصویربرداری شده که از جمله آنها لوکیشن‎‌هایی اطراف تهران و همچنین خارج از کشور در ترکیه است. 
مهدی شفیعی که پیشتر تهیه‌کنندگی آثار متنوعی در تلویزیون مانند «تبوتاب» را برعهده داشته، او در سریال تب‌و‌تاب ملودرامی خانوادگی را به کارگردانی داریوش مختاری به تصویر کشیده بود که به نظر می‌رسید فضایی آرام و به لحاظ مناسبات تولید جمع‌و‌جورتر داشته باشد، هرچند خودش در گفت‌وگو با ما اذعان کرد که آن سریال هم به‌ظاهر این‌گونه بوده و در عمل به خاطر وجود شخصیت‌های متعدد در فیلمنامه و لوکیشن‌های متنوع با چالش‌های خاص خود در تولید مواجه بوده است. 
شفیعی درباره سریال جدیدش که با تغییر کارگردان مواجه شد، به جام‌جم می‌گوید: آقای غفاری در بخشی از کار حضور داشتند و بعد، آقای لوافی ادامه کار را در دست گرفتند که بخش زیادی از کار را شامل می‌شد. در خط اصلی قصه سه فضا داریم که یک‌خطی آن درباره یک دانشمند حوزه موشک ماهواره‌بر است که با تهدیداتی روبه‌رو می‌شود و بقیه قصه جلو می‌رود. بخشی از قصه برگرفته از واقعیت است اما طبیعی است که وارد فضای دراماتیک می‌شود و جایی بین واقعیت و قصه است. در حقیقت یک گرته‌برداری از شخصیت‌های متفاوت کردیم. یعنی مخاطب می‌تواند هر کسی را جای این شخصیت بگذارد اما مهم‌ترین آدم‌های فعال در این حوزه را می‌توان در این کاراکتر مشاهده کرد. 
وی ادامه می‌دهد: به ‌نظرم این کار، از نظر پروداکشن و فضاهایی که تجربه کردیم و موضوع و رفت‌و‌آمدها پرچالش بود و از کار قبلی من فاصله داشت. البته همزمان با کار قبلی چند سالی، درگیر فیلمنامه این کار بودم که سال قبل به تولید رسیدیم. 
شفیعی در مورد نقش‌های اصلی قصه توضیح می‌دهد: چند نقش اصلی داریم اما می‌توان گفت رامتین خداپناهی و نادر فلاح نقش‌های اصلی هستند. دیگر بازیگران این اثر به تناسب قصه به کار اضافه می‌شوند. 
این تهیه‌کننده درباره استفاده از پرونده‌های واقعی برای نگارش این سریال عنوان می‌کند: در واقع با پرونده‌های سازمان حفاظت اطلاعات و هوافضا سروکار داشتیم و با بخش صنایع وزارت دفاع هم در ارتباط بودیم. زیرمجموعه‌های وزارت دفاع در این کار دخیل بودند. وی می‌افزاید: تولید ما یک سال طول کشید اما از قبل هم هفت، هشت ماه درگیر پیش‌تولید و قبل از آن درگیر فیلمنامه بودیم. نویسنده، خانم مریم امینی از ابتدا درگیر ماجرا بود. ایشان نویسنده جوانی است که قبل از این «زندگی از نو» را در کارنامه خود داشت. این کار محصول تولیدات حادثه‌ای سیمافیلم است و به همین خاطر در این سریال شاهد صحنه‌های اکشن بسیاری خواهیم بود.  این تهیه‌کننده درباره محور اصلی سریال بیان می‌کند: نکته کار این است که حجم بسیاری از موضوعات را داشتیم و در اجرا از ویژوال افکت و بدلکاری استفاده کردیم. به همین خاطر کار سنگینی بود که به یک اثر پرچالش تبدیل شد. 
شفیعی در مورد لوکیشن‌ها هم می‌گوید: لوکیشن‌ها ایران و ترکیه بود. در تهران نقاط متفاوتی داشتیم که اطراف تهران و حاشیه را هم شامل می‌شد. مثل خجیر و پردیس و... . اثر قبلی من به نظر شهری می‌رسید و به چشم نمی‌آمد که پراکندگی لوکیشن دارد. با این حال کار جدید به لحاظ بصری متفاوت‌تر است، چون فضاهای متفاوت‌تری دارد. چالش‌های بزرگ‌تری هم نسبت به قبلی داشتیم. ۷۰ بازیگر جلوی دوربین رفتند که بالای ۴۰، ۵۰ بازیگر نقش جدی داشتند و چهره‌های زیادی حضور داشتند. هنرورها هم بالای ۱۰۰۰ مورد بود. در این کار هم چهار معرفی چهره داریم که آتیه‌دار هستند. در کنارشان، کم‌وبیش بچه‌های تئاتری هم حضور دارند. از ژانرهای ترکیبی زیادی استفاده کردیم که از ملودرام خانوادگی تا علمی و امنیتی و معمایی را شامل می‌شود. 
   
تجربه دوباره تعلیق و هیجان
اگر از علاقه‌مندان به آثار نمایشی هستید که در آنها صحنه‌های پرتعلیق، شلیک و اکشن نشان داده می‌شود، «رخنه» انتخاب خوبی برای شماست؛ چراکه در فضایی ایرانی، با قصه‌ای ملی که نشانه‌هایی در متن و فرامتن به مسأله هویت، اقتدار، امنیت، پیشرفت و البته خانواده ایرانی دارد، می‌تواند لحظات پرکششی را در روایت ایجاد کند.  حمیدرضا لوافی، کارگردان سریال رخنه پیش از این سریال «شهباز» را کارگردانی کرد که اخیرا باردیگر از آنتن شبکه فراتر در حال پخش است. او در شهباز نیز با قصه‌ای سروکار داشت که هم وارد فضای پلیسی و معمایی می‌شد و هم روایت‌های عاطفی داشت. او در سریال رخنه نیز فضایی اکشن و امنیتی را در قصه تجربه کرده است که بی‌ارتباط به اثر قبلی او در تلویزیون نیست. هرچند خود علاقه‌مند است کارگردانی در ژانرهای متفاوت را در کارنامه خود داشته باشد. وی در این‌باره و در گفت‌وگو با ما بیان کرد: کارهایی که در این ژانر کردم، موفق‌تر بوده و بیشتر دیده شده است. چون سابقه سریال شهباز را داشتم، حس کردم می‌توانم از عهده این کار بربیایم. من از جایی به بعد به کار اضافه شدم و از آن زمان تمام تلاشم را کردم که ساختار سریال به‌دلیل تغییر کارگردان آسیب نبیند. همچنین جذابیت و هیجان کار تا آخر حفظ شود. وی ادامه می‌دهد: مشتاق هستم ژانرهای دیگر را تجربه کنم. البته چون سال‌ها برای تلویزیون می‌نوشتم، ژانرهای دیگر را هم تجربه کردم. علاقه زیادی به ژانر اجتماعی دارم ولی پیشنهادهایی که سر راهم در کارگردانی قرار گرفته، من را بعه سمت ساخت آثار اکشن و امنیتی برده است.البته آنچنان که شفیعی در گفت‌وگو با ما بیان می‌کند، این سریال را علی غفاری کارگردانی می‌کرده اما پس از مدتی از گروه جدا می‌شود و عمده کار با کارگردانی لوافی به تصویر کشیده شده است. همچنین لوافی در کارهای پس‌تولید، حاضر بوده است. 
غفاری کارنامه متفاوتی در سینما و تلویزیون دارد. از «چراغ قرمز» بگیر تا «استرداد» که هم به لحاظ ژانر و هم کیفیت در دو فضای متفاوت سیر می‌کنند. در تلویزیون نیز فصلی از سریال«بچه مهندس» را کارگردانی کرد که اتفاقا فصلی بود که هم مخاطبان آن را پسندیدند و توجه مثبت منتقدان را در پی داشت. 
در ادامه گفت‌وگو با لوافی، این کارگردان در مورد چالش‌هایی که در این این سریال به‌دلیل ژانر آن و همچنین عدم حضور در ابتدای کار داشته است، توضیح می‌دهد: با چالش‌هایی روبه‌رو بودم اما تجربه سریال شهباز خیلی کمک کرد. عوامل پشت‌صحنه و همچنین مقابل دوربین خیلی همراهی کردند و زود توانستم با بازیگران هماهنگ شوم. 
وی اضافه می‌کند: سعی کردم با نویسنده همراه باشم تا سکانس‌های گرفته‌شده، لطمه نبیند. او روی بخش‌هایی که تصویربرداری شده بود و بخش‌هایی که تغییر پیدا کرده بود، تسلط داشت و همین موضوع به من کمک می‌کرد تا قصه را جلو ببرم. لوافی می‌‎گوید: بیشترین جذابیت قصه برای من اهمیت حفظ جان دانشمندان برای کشور بود. در این سال‌ها قصه‌هایی با این محوریت ساخته شده اما تمرکز این سریال بیش از گذشته بر تلاش برای حفظ سرمایه‌های ملی بود. 
این کارگردان در مورد آشنایی قبلی با سوژه سریال نیز عنوان می‌کند: شاید با سوژه هوا و فضا و عرصه موشکی آشنایی نداشتم اما در به تصویر کشیدن اقدامات جاسوسان در به خطر انداختن جان دانشمندان در سریال قبلی تجربه داشتم. 
   
نقشی متفاوت از مرد نقش‌های منفی
نادر فلاح از بازیگران اصلی سریال است. بازیگری که پیش از این او چه در قاب تلویزیون، چه سینما و تئاتر نقش‌های به‌یادماندنی که به شیوه‌ای هنرمندانه اجرا شده‌اند، بسیار به خاطر داریم. او که سابقه طولانی در عرصه نمایش دارد برای عاشقان سینما پس از فیلم سینمایی «چند کیلو خرما برای مراسم تدفین» ساخته سامان سالور بیش از پیش شناخته شد. او برای حضورهای سینمایی‌اش هم برنده جایزه شده و هم طعم نامزدی در جشنواره‌ها را چشیده است. اخیرا او را در سریال آتش و باد در یک نقش منفی در جعبه جادو دیدیم‌؛ نقش سرخو که خود درباره‌اش به جام‌جم گفته بود: همیشه در انتخاب‌هایم تأثیرگذاری نقش در قصه و درگیری‌های دراماتیک او با دیگر شخصیت‌ها برایم اهمیت دارد. او در رخنه فراتر از تأثیرگذاری در قصه، نقش عباس را برعهده دارد که نقش اصلی است و بسیاری از وقایع حول کنش‌ها و واکنش‌های او شکل می‌گیرد وحتی در صحنه‌هایی که حضور ندارد، بسیاری از شخصیت‌ها درباره‌اش سخن می‌گوید. 
نقش دیگری که از این بازیگر در تلویزیون دیدیم در سریال عشق کوفی بود که سال گذشته روی آنتن رفت. وی در این سریال نقش مردی علوی و متعصب را بازی می‌کرد که به شغل قصابی مشغول بود اما دخترش به او و هم‌رزمانش خیانت می‌کند.  می‌شود گفت نقش‌های منفی تخصص این بازیگر است و پیش از دیگر نقش‌ها با ایفای آنها شناخته می‌شود. نقش دیگر او در این فضا با سریال زمین گرم در خاطره‌ها مانده است. بازی کم‌نقص و هنرمندانه او شخصیت استوار(پدر اصلان) را تأثیرگذار می‌کرد و حتی تا حد زیادی بار جذابیت مخاطبان به قصه را بر دوش می‌کشید. شخصیتی از اوج و به حضیض می‌رسد و فلاح باید تناقض‌های او در طول زمان را به تصویر می‌کشید. وی در مصاحبه‌ای درباره علاقه‌اش برای فاصله گرفتن از نقش‌های منفی بیان کرده بود: دوست دارم از نقش‌های منفی فاصله بگیرم، گرچه در تمام قصه‌ها شخصیت‌های منفی حس خوبی در مخاطب ایجاد نمی‌کند اما این نقش‌ها عملگرا هستند. ولی دلم می‌خواهد کمی از این شخصیت‌ها فاصله بگیرم و نقش‌هایی را بازی کنم که در عین عملگرا بودن، مثبت هم باشند و در ذهن مردم به‌عنوان شخصیت مثبت جا بیفتند و من به‌عنوان بازیگری تعریف نشوم که فقط نقش منفی بازی می‌کند. 
این بازیگر که توانایی در ادای لهجه کرمانی به‌علت اصالت خود دارد تا امروز در برخی نقش‌ها از این خصیصه در خدمت شیرین‌تر کردن اثر بهره گرفته است. البته توانایی او در نقش‌های کمدی فراتر از استفاده ابزاری از لهجه است و بیشتر بر شناخت او از مخاطبان سوار است. برای مثال در سریال زیرخاکی او در یکی از نقش‌های منفی که گاهی نوک‎زبانی حرف می‌زد در خاطره‌مان مانده است اما در قالب نقش‌های مثبت هم از این بازیگر توانایی سراغ داریم. همان‌طور که اشاره شد او در سریال رخنه، رخت شخصیتی متفاوت را بر تن کرده است تا بار دیگر گوشه‌ای از هنر خود در رشته نمایش را به رخ بکشد و باید دید آیا باز هم با موفقیت سر از این آزمون بیرون می‌آورد یا خیر. با توجه به آنچه فلاح درباره علاقه‌اش به نقش‌های مثبت اما عملگرا بیان کرده بود، انتخاب نقش عباس و حضور او در این نقش می‌تواند جامه‌عمل پوشاندن به همین خواسته باشد که البته با توجه به اصلی بودن این نقش، تأثیر بیشتری هم روی روند قصه خواهد داشت و فرصت خوبی برای درخشیدن دوباره یا درخشش بیشتر این بازیگر ۵۱ ساله باشد؛ فرصتی که پیش از این در ابعاد کمتر برای او رقم خورده بود. 
   
گزیده‌کار اما مؤثر
رامتین خداپناهی، دیگر بازیگری است که در سریال رخنه نقش محوری دارد و مقابل نادر فلاح، یک زوج هنری تازه و البته متفاوت را رقم می‌زنند. خداپناهی جزو بازیگران گزیده‌کار است که در حرفه و هنر خود، روشی منحصر‌به‌فرد دارد. یکی از پررنگ‌ترین خاطرات مخاطبان تلویزیون از بازیگران به نقش ستار بیابانی در سریال «فقط به خاطر تو» محصول سال ۱۳۸۲ برمی‌گردد. او که پیش از این هم آثاری را در سینما و تلویزیون داشت در این سریال شخصیتی هوشمند و البته جاه‌طلب را به نمایش گذاشته بود و پس از آن نیز در نقش‌های مختلف دیده شد که البته شمارشان با توجه به توانایی این بازیگر می‌توانست بیشتر هم باشد. یکی از نقش‌های متفاوت او در سریال بانوی عمارت بود که در فضایی تاریخی روایت می‌شد؛ خاطرتان باشد خداپناهی در این سریال نقش برادر بزرگ‌تر فخری (فخرالزمان) را بازی می‌کرد که مردی عاقل و خانواده‌دوست بود. آخرین نقش‌آفرینی او در تلویزیون باز در ژانر تاریخی در سریال گیل‌دخت بود که آن هم قصه‌ای از دوران قاجار را روایت می‌کرد. سریالی که سال ۱۴۰۱ تا ۱۴۰۲ روی آنتن بود و این روزها بار دیگر از شبکه  آی‌فیلم پخش می‌شود. 
خداپناهی در سریال رخنه نیز ژانری متفاوت را تجربه کرده و نقشی متمایز را به‌عهده دارد که باید دید در قاب تصویر چگونه از آب در‌می‌آید. او در این سریال نقش یکی از فعالان بنام حوزه هوا و فضا را برعهده دارد که در ادامه قصه با پیچیدگی‌های شخصیت او بیشتر آشنا می‌شویم. 
لوافی‌(کارگردان) درباره تفاوت نقش دو بازیگر اصلی به ما می‌گوید: خیلی متفاوت از کارهای قبلی کارنامه آنهاست و توانمندی‌های شاخصی را از این دو عزیز می‌بینیم که پیش از این، شاهدش نبودیم. 
   
رخنه نقش‌آفرینان به قلب قصه
در سریال رخنه هم چهره‌های آشنا و مشهور حضور دارند و هم بازیگران جوان و کمتر شناخته شده که احتمالا این مجموعه نمایشی سکویی برای معرفی بیشتر آنان به مخاطبان خواهد شد. ترکیب چهره‌های تازه و حرفه‌ای در عالم بازیگری یکی از باورهای شفیعی در تولید سریال است که در «تب و تاب» نیز شاهدش بودیم. او در این خصوص به جام‌جم می‌گوید:از میان بازیگران متعددی که در سریال رخنه حضور دارند، می‌توان به نادر فلاح، رامتین خداپناهی، امیرحسین صدیق، بهرام ابراهیمی، مریم کاویانی، نیلوفر شهیدی، حدیث نیکرو، سپیده خداوردی، علیرضا جلالی‌تبار، ایوب آقاخانی، علیرضا مهران، علیرام نورایی، خسرو شهراز، اتابک نادری، افشین نخعی، شهین تسلیمی، آتیه جاوید، مهدی علیپور، حسن اسدی، امیر حامد و...اشاره کرد. 
مهدی علیپور در گفت‌وگو با جام‌جم درباره نقشش در این سریال بیان کرد: رخنه، موضوعی امنیتی ــ اطلاعاتی دارد که من نقش مهندسی را بازی کرده‌ام که درگیر یک قصه عاشقانه قدیمی است. 

نگاهی به سریال‌های تلویزیونی که در سال‌های اخیر با موضوع امنیتی عرضه شدند.
گاندو/ جواد افشار / ۱۳۹۸
خانه امن/ احمد معظمی/ ۱۳۹۹
گاندو ۲/ جواد افشار/ ۱۳۹۹
شهباز/ حمیدرضا لوافی/ ۱۴۰۱
محرمانه/ محمود معظمی/ ۱۴۰۲
ترور/ خیرا...  تقیانی‌پور/ ۱۴۰۲
رخنه/ حمیدرضا لوافی و علی غفاری/ ۱۴۰۳

دیگر خبرها

  • بازیگر «نون خ»: چند بار تا مرز خفگی رفتم
  • چهره بازیگر سریال خانه‌به‌دوش بعد از ۲۰ سال | تصاویر
  • بازیگر ارباب حلقه‌ها درگذشت
  • رفاقت قدیمی‌ با سیروس میمنت باعث بازی‌ام در «نون خ» شد/ در کرمانشاه ۱۰۰۰ نفر تست بازیگری دادند
  • «برنارد هیل»، شاه «تئودون» ارباب حلقه ها درگذشت
  • شیدا یوسفی بازیگر «زودیاک»: دوستداران قصه‌های واقعی رئالیتی‌شوها را می‌بینند
  • رخنه به قلب دشمن
  • شیدا یوسفی بازیگر «زودیاک»: دوستداران قصه‌های واقعی رئالیتی‌شو ها را می‌بینند
  • عکس| آخرین تصویر از بازیگر پایتخت پیش از فوت /دلیل مرگ
  • بازیگر پایتخت در سن ۷۱ سالگی |‌ عکس