منظور از نشوز چیست و ناشزه بودن زن چه عواقبی دارد؟
تاریخ انتشار: ۸ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۲۸۹۳۱۰
فرارو- نشوز در لغت به معنای ارتفاع و بلند شدن است و در اصطلاح حقوقی به نافرمانی زوجین و عدم ایفای وظایف زناشویی از جانب آنها گفته میشود در واقع اگر هر یک از زوجین به هر علت وظایف زناشویی خود را ایفا نکند نشوز کرده است.
عدم تمکین یا به عبارتی عدم ایفای هر یک از وظایف و تکالیف زناشویی خواه از نوع تکالیف مشترک باشد و خواه از نوع تکالیف اختصاصی، از سوی هر یک از زوجین میتواند اتفاق بیفتد، اما در قلمروی حقوقی اصطلاح نشوز معمولاً به عدم انجام وظایف زناشویی از جانب زن گفته میشود و به همین علت زنی را که به وظایف زناشویی خود در برابر همسرش عمل نکند ناشزه نامیده میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما همان طور که اشاره شده نشوز در رابطه با تکالیف مرد هم ممکن است محقق شود حال که تا حدودی با معنای نشوز آشنا شدیم لازم است ابتدا در خصوص تکالیف زوجین نسبت به یکدیگر توضیح دهیم.
هنگامی که عقد ازدواج میان دو نفر منعقد شود رابطه زوجیت میان زن و مرد برقرار میگردد و هر یک از طرفین دارای حقوق و تکالیفی نسبت به یکدیگر میگردند برخی از این تکالیف مشترک و برخی از آنها اختصاصی هستند. دو تکلیف مشترک میان زوجین که در قانون مدنی به آنها اشاره شده عبارت است از: حسن معاشرت و معاضدت در تشیید مبانی خانواده و تربیت اولاد.
منظور از حسن معاشرت این است که زن و شوهر باید با خوش رویی، مسالمت و احترام با یکدیگر رفتار کنند و از انجام رفتار اهانت آمیز نسبت به یکدیگر خودداری کنند. تکلیف دیگری که به طور مشترک قانون گذار برای هر دو طرف تعیین نموده است معاضدت در تشیید مبانی خانواده و تربیت اولاد است.
تشیید در لغت به معنای استوار کردن و برافراشتن و مُعاضدت هم به معنای یکدیگر را یاری کردن است، اما در اصطلاح حقوقی معنای مشخصی ندارد؛ یعنی قانون مدنی به طور دقیق مشخص نکرده است که مقصود از معاضدت انجام چه کارهایی است بلکه براساس عرف و عادت مشخص میشود که چه کارها و رفتارهایی را میتوان از مصادیق معاضدت تلقی کرد.
به عنوان مثال معمولاً تامین هزینههای زندگی و کسب درآمد بر عهده مرد و اداره امور داخلی منزل به عهده زن است در این حالت انجام هر یک از این امور توسط زن و مرد به معنای معاضدت خواهد بود و در صورتی که هر یک از آنها از انجام این امور خودداری کنند میتوان گفت که به تکلیف خود در خصوص معاضدت عمل نکردهاند.
علاوه بر این تکالیف مشترک که در قانون مدنی برای زن و شوهر ذکر شده است، هر یک از زوجین دارای تکالیف اختصاصی نیز هستد به عنوان مثال مطابق قانون مدنی ریاست بر خانواده از حقوق مرد است و زن باید تکالیف قانونی مرتبط با این حق مرد را ایفا کند؛ مثلاً اگر در امور مربوط به خانواده و تربیت فرزندان اختلاف نظری میان زن و شوهر وجود داشته باشد، چون ریاست خانواده بر عهده مرد است زن باید از نظر شوهر پیروی کند.
البته مرد نمیتواند به بهانه ریاست بر خانواده هر تکلیف نامعقولی را بر زن تحمیل کند مثلاً مانع رفت و آمد زن با خانواده و دوستانش گردد از سوی دیگر مرد نیز در برابر زن دارای تکالیف اختصاصی است که مهمترین آن ها، وظیفه پرداخت نفقه و حقوق مالی زن است و انجام این وظیفه هیچ ارتباطی به نیازمند بودن یا نبودن زن به نفقه ندارد حتی اگر زن درآمد مستقل هم داشته باشد مرد موظف به پرداخت نفقه است.
پس هرگاه هر یک از زوجین به هر علت وظایف زناشویی خود را ایفا و تمکین نکند، نشوز کرده است عدم تمکین یا به عبارتی عدم ایفای هر یک از وظایف و تکالیف زناشویی خواه از نوع تکالیف مشترک باشد و خواه از نوع تکالیف اختصاصی از سوی هر یک از زوجین میتواند اتفاق بیفتد.
تمکین به چه معنا است؟ در مقابل نشوز تمکین قرار میگیرد تمکین دو معنای عام و خاص دارد تمکین به معنای عام مربوط به کلیه تکالیفی است که به موجب قانون بر عهده هر یک از زوجین قرار داده شده است و آنها باید به این تکالیف قانونی عمل کنند.
تمکین به معنای خاص مربوط به تکلیف برقراری رابطه جنسی متعارف است و براساس آن، هیچ یک از طرفین نمیتوانند بدون عذر موجه از برقراری رابطه جنسی با طرف مقابل سرباز بزنند.
پیامدهای نشوز زن اگر زن از ایفای وظایف زناشویی در برابر همسرش خودداری کند، در مرحله نخست مرد میتواند با مراجعه به دادگاه او را ملزم به انجام وظایف قانونی خود نماید از طرف دیگر در صورتی که این اقدام زن بدون عذر موجه باشد حق وی نسبت به نفقه ساقط خواهد شد و نمیتواند نفقه خود را مطالبه نماید، اما اگر عدم ایفای وظایف زناشویی به خاطر عذر موجه باشد، حق وی در مورد نفقه ساقط نخواهد شد.
به عنوان مثال یکی از وظایف زن این است که در منزلی که همسرش اختیار نموده است، سکونت کند حال اگر وی محل سکونت مشترک خود با مرد را ترک کند در صورتی که عذر موجه نداشته باشد مرد میتواند با مراجعه به دادگاه وی را به بازگشت به منزل ملزم نماید و همچنین زن نیز نسبت به نفقه مدتی که منزل را ترک نموده است هیچ حقی نخواهد داشت، اما اگر به موجب شرط ضمن عقد زن اختیار تعیین مسکن را داشته باشد زن میتواند از حضور در منزل شوهر خودداری کند و شوهر را ملزم به حضور در خانهای کند که او تعیین مینماید.
لازم به ذکر است که عدم تمکین زن ربطی به مهریه ندارد، زیرا به محض عقد نکاح زن مالک مهریه میگردد حال در صورتی که زن از تمکین در برابر شوهر خودداری کند تنها حق او نسبت به نفقه از بین میرود و عدم تمکین ربطی به مهریه ندارد.
پیامدهای نشوز مرد اگر مرد به وظایف زناشویی خود در برابر همسرش عمل نکند زن میتواند به دادگاه مراجعه و او را ملزم به انجام وظایف خود کند از طرف دیگر در صورتی که عدم ایفای این وظایف از سوی مرد به نحوی باشد که زندگی را بر زن سخت و مشقت بار کند، او میتواند با استناد به آن از دادگاه درخواست طلاق نماید.
منبع: فرارو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۲۸۹۳۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دروغ اجباری؛ سیاست رسانههای مدعی آزادی
در وضعیت و ساختار کنونی جامعه، رسانهها نقش مهمی در ارائه مطالب به مخاطبان خود دارند. بى تردید رسانه، به هر شکل آن، برای ایفای نقش خود وظایفی دارد که باید آنها را به بهترین وجه و حداقل در حدّ امکان خوب انجام دهد و برای ادای درست وظایف و مسئولیتهای خود نیازمند الگوگیری از کسانی است که این وظایف را به بهترین شکل انجام داده و راه خود را به درستی پیموده و از بیراهه رفتن پرهیز کردهاند.
یکی از مهمترین وظایف و شاید اولین وظیفه رسانهها، چه رادیو، چه تلویزیون و چه مطبوعات، روشن ساختن افکار عمومی و بالا بردن سطح معلومات و دانش مردم درباره مسائل جامعه است؛ وظیفهای که جز با صداقت و خیرخواهی مردم، عملی نمیشود.
رسانه بایدها و نبایدهای خود را دارد، اما آن چیزی که همیشه ادعا میکنند که در انجامش بیشترین تلاش را میکنند بیان واقعیت است. واقعیتی که البته از منظر خود آن را بیان میکنند. منظری که البته به موضوعات زیادی بستگی دارد.
رسانههای مشهور جهان حالا پس از گذراندن سالها آزمون و خطا میدانند به چه شکلی واقعیت خود را به مخاطب القاء کنند، تاثیر بگذارند و در ذهن مخاطب جای گذاری کنند. به اخبار چند مدت اخیر رسانههای بزرگ جهان مانند بی بی سی دقت کنید. پوشش رسانهای آنها را در نمایش جنایات صهیونیستها در غزه و حملههای وحشیانه آنها به بیمارستان و مردم بی دفاع این منطقه و حمله به کنسولگری ایران در دمشق را با پوشش عملیات وعده صادق و آن چیزی که به مخاطب خود القا میکردند مقایسه کنید. اگر چه رسانههای مشهور مانند بی بی سی همیشه ادعای بی طرفی دارند، اما امروز تمامی مردم جهان میدانند که بی طرفی و نمایش واقعیتها چیزی به غیر از شوخی نیست.
این اتفاق را در موضوعات متفاوت چه سیاسی و چه مواردی دیگر میتوان مشاهده کرد. بی بی سی و رسانههایی مانند آن تنها وسیلهای برای اجرا کردن سیاستهای قدرتهایی هستند که آنها را بابت نیازهایشان خصوصا از لحاظ مالی تامین میکنند.
بهانه این صحبتها دروغ جدید بی بی سی درباره یکی از اغتشاشگران اغتشاشات ۱۴۰۱ است. دروغی که البته به شکلی مسخره توسط خود آنها فاش شد، اما همچنان نیز دروغ خود را بزک کرده و به مخاطب القا میکنند. میگویند از منابعی که داریم اطلاعات به دست ما رسیده و به دلیل مسائل امنیتی تصاویر منتشر شده را با فتوشاپ منتشر میکنیم تا اتفاقی برای منابع ما در ایران پیش نیاید. آنها هیچ سند رسمی منتشر نمیکنند و فقط از طریق تبلیغات و القای مخاطبان خود به دنبال ادامه دادن به دروغ خود هستند. برای هر سوالی که دروغ آنها را مشخص میکند دلیل مضحک میآورند و همچنان بر دروغ خود پا فشاری میکنند.
شبکههای اجتماعی این قبیل رسانهها را کمی چک کنید، متوجه میشوید که در جهان هیچ خبری نیست و تمامی جنایات در ایران انجام میشود. در این رسانهها انگار رژیم صهیونیستی ۳۴ هزار نفر را به شهادت نرسانده و هیچ جنگی علیه مردم فلسطین وجود ندارد. در فضای این رسانهها انگار هیچ آشوب و تظاهراتی در دانشگاههای آمریکا بر علیه صهیونیستها شکل نگرفته و همه جا در امن و امان است به جز ایران.
در این رسانهها انگار خبری از یکی از بزرگترین خیزشهای دانشجویی آمریکا پس از جنگ ویتنام وجود ندارد؛ اما اگر یک دانشجو به عنوان مثال از غذای خود در دانشگاهی در ایران خوشش نیاید آن را نمایش میدهند و آن را به بیکفایتی حکومت ایران ربط میدهند. در این رسانهها انگار همه جهان ایران است و بقیه نقاط زمین بی مشکل و همه چیز در آسایش است.
البته وظایف این رسانهها در قبال اربابان و حامیان مالی خود این رفتارها را برای آنها تبدیل به یک امر واجب کرده است و البته نباید از رسانههایی که حامی اصلیشان صهیونیستها و یا نظام سلطه و استکبار است انتظار داشت موضعی به نفع جمهوری اسلامی ایران داشته باشند. این رسانهها باید در جهت سیاستهای خود قدم بردارند.
اما ما در جهت آگاهسازی مردم کشور خودمان چه کردیم که به راحتی تحت تاثیر رسانههای غربی قرار نگیرند و همه چیز را باور نکنند؟ شاید باید انتظار داشته باشیم که بهتر و با قدرت بیشتر وارد این جنگ رسانهای شویم و با آگاهی در جهت مقابله با آنها قدم برداریم.
احمد دستمالچیان سفیر سابق ایران در لبنان در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان درباره عملکرد و پوشش رسانههای غربی در جریان اعتراضات دانشجویی در آمریکا اظهار کرد: این رسانهها تا آنجایی که در اختیار خودشان هست و میتوانند شروع به افشاگری میکنند و در حال بر ملا کردن تصاویر جنایات صهیونیتها هستند.
وی افزود: به دلیل آن که دستهای اختاپوسی سانسور از طرف نظام استکباری بر اینها حاکم است شاید بیش از این نتوانند، اما در آینده این هم از کنترل نظام استکباری خارج میشود و رسانهها میتوانند بیش از امروز به وظایف ذاتی یک رسانه مستقل عمل کنند.
دستمالچیان اظهار کرد: البته امروز هر فرد در فضای مجازی و رسانههای مجازی برای خود یک رسانه است و این از کنترل نظام استکباری خارج شده و نظام استکباری نمیتواند کاری کند که تصاویر چنین اعتراضات و خیزشهایی کنترل شده و محدود باشد.
کیومرث یزدانپناه کارشناس مسائل بینالملل در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان درباره عملکرد رسانههای بینالمللی در پوشش اعتراضات ضد صهیونیستی در دانشگاههای آمریکا اظهار کرد: سکوت رسانههای مدعی حقوق بشر در این مقطع تاریخی درباره اعتراضات و خیزش دانشجویان در سراسر جهان ظلمی بزرگ است. سکوت آنها مغایر با اصل آزادی بیان و دفاع از مظلوم است.
وی ادامه داد: رسانهها باید در هر نقطه از دنیا نسبت به این زمینه فعال باشند و بی تفاوتی آنها به چنین اتفاقاتی نشانگر آن است که رسانه مستقلی نیستند.
کارشناس مسائل بینالملل افزود: این بی خیالی آن معنا را دارد که رسانهها هم در واقع وابسته به جریانهای قدرت هستند و برای آن که رسانهها خود را از این انگها جدا و استقلال خود را حفظ کنند، بهتر است واکنشهای جدی نسبت به جنایات صهیونستها در نوار غزه و وحشیگری و کشتار آنها داشته باشند.
یزدانپناه بیان کرد: آن چیزی که مشخص است رسانهها باید از این جنبشخواهی جهانی که به واسطه دانشجویان آمریکایی شروع شده حمایت کنند و امیدواریم که در همه نقاط جهان شاهد ادامه موضعگیریها علیه صهیونیستها و جنایات وحشیانه آنها باشیم.
وی افزود: رسانههای ایرانی هم به عنوان یکی از مدعیان دفاع از حقوق مظلوم و مدعی دفاع از حقوق فلسطین نباید در این زمینه کوتاهی کنند و به نظر من باید همیشه در خط اول مبارزات رسانهای علیه اقدامات رژیم صهیونیستی باشند.
یزدانپناه بیان کرد: وظیفه تمام رسانههای آزادیخواه جهان و آنهایی که مدعیاند تریبونشان در اختیار مظلومان جهان است، این است که اعتراضات دانشجویان حامی فلسطین را پوشش دهند تا دامنه آن از مرزهای آمریکا و دیگر مناطق جهان فراتر رود و بسترها برای توقف جنایات رژیم صهیونیستی فراهم شود.
گزارش: محمد حسین نیک خوی متین
باشگاه خبرنگاران جوان سیاسی دفاعی امنیتی