دومین جلد شرح شاهنامه کزازی با عنوان «خردنامه خرّمی» چاپ شد
تاریخ انتشار: ۹ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۲۹۸۲۱۵
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «خردنامه خرّمی» نوشته میرجلالالدین کزازی شامل شرح شاهنامه فردوسی بهتازگی توسط نشر گویا منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب دومین عنوان یا بهتعبیر کزازی، دومین پوشینه از مجموعه «کندوکاوی در شاهنامه» است که نشر گویا منتشر میکند.
مطالب اینکتاب و کتاب پیشینی که در قالب مجموعه مذکور چاپ شده، درسگفتارها یا سلسلهسخنرانیهای کزازی درباره شاهنامه هستند که در دانشگاه علامه طباطبایی ارائه شدهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اولین مطلب کتاب «خردنامه خرمی» پس از مقدمه، «اگر فردوسی نبود...؟» است که متن استخراجشده سخنرانی کزازی در سومین آیین نکوداشت فردوسی است که اردیبهشت سال ۹۷ در کرمان ایراد شد. کزازی درباره اینمطلب میگوید: از آن روی که در این سخنرانی، هنر بیمانند فردوسی و کارکرد ورجاوند شاهنامه، با نگاهی نو و بهگونهای دیگرسان و بیپیشینه، در پیوند با ایران و ماندگاری آن، بر رسیده و کاویده شده است، شایسته مینمود که چونان درآمد و دیباچهای ستوده و سزاوار بر این کتاب که آن نیز، به یکبارگی، کندوکاوی است در شاهنامه، در آغاز گفتارهای دهگانه جای گیرد.
اینکتاب ۱۰ بخش یا بهعبارت بهتر، ۱۰ گفتار دارد که بهترتیب عبارتاند از: نشست نخست: شاهنامه و چندی و چونی، نشست دوم: خرد، در شاهنامه، نشست سوم: ایران و ناخودآگاهی تباری ایرانی، نشست چهارم: جان در بند و جمشید فرمند، نشست پنجم: دهاک: گوهر پلیدی، نشست ششم: زادن رستم، نشست هفتم: آمیختگی و کیفرِ ناگزیرِ آن، نشست هشتم: رستم و تیرِ گَزین، نشست نهم: سیاهی، در داستان سیاوش، نشست دهم: هخامنشیان، اشکانیان، ساسانیان، فرهنگ واژههای دشوار.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
این بخشبندی مردمی به جمشید بازخوانده شده است. در چشم ایرانیان، یکی از برجستهترین کردارهای جمشید بوده است. این را هم بیگمان میدانید که جمشید، در آن سویمندیِ مینُوِیِ خود: در موبدی خویش، با جهان نهان و با رازهای پوشیده و نهفته آشنایی داشته است؛ از این روی، آن جام شگفت را به او بازخوراندهاند: جام جم. او نهفتهها را آشکارا، در این جام، میدید: آن جام جهاننما. تنها شهریاری دیگر که در این جام میتوانست نگریست و رازها را دید و دریافت، کیخسرو است. کیخسرو شهریار آرمانی ایران است. بر پایه افسانههای کهن، شناسانده باده هم جمشید بوده است. در روزگار او، باده شناخته شد. شاید این افسانه به پدر جمشید، نخست، بازمیگشته است؛ سپس، به او بازخوانده شده است. پدر جمشید وِیْوَنْگْهان نامیده میشد. ویونگهان از پیشوایان بزرگ دینی بود، از موبدانِ هوم. هر موبدی آن ارج و ارز را نداشته است که بدین پایگاه بَرین برسد؛ موبدِ هوم بشود. چند تن را ما تنها میشناسیم که در شمار موبدان هوم بودهاند. هوم چیست؟ هوم نوشابهای آیینی بوده است که ایرانیان باستان به هنگام نیایش، به هنگام پرستش ایزدان، بَغان، آن را مینوشیدهاند. باورشان بر آن بوده است که با نوشیدن این باده، میتوانند با مینُویان پیوند بگیرند. این نوشیدنی آیینی را از گیاهی میستاندهاند، به نام هوم.
اینکتاب با ۱۸۸ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۴۰ هزار تومان منتشر شده است.
کد خبر 4810668 صادق وفاییمنبع: مهر
کلیدواژه: شاهنامه میرجلال الدین کزازی نشر گویا دانشگاه علامه طباطبایی ترجمه کتاب و کتابخوانی بازار نشر جشنواره ملی اسباب بازی ادبیات گردشگری ادبیات جهان تجدید چاپ رایزنی فرهنگی تازه های نشر کتاب انتشارات سروش ادبیات ایران نشر نو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۲۹۸۲۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تمجید میرجلالالدین کزازی از «مست عشق»
میرجلالالدین کزازی میگوید: فیلم «مست عشق» از اندک فیلمهایی است که از دیدنش شادمان و خشنود بوده است.
این استاد زبان و ادبیات فارسی و شاهنامهپژوه در حاشیه اکران خصوصی «مست عشق» برای ادیبان و چهرههای فرهنگی، در گفتوگو با ایسنا درباره این فیلم اظهار کرد: از نگاهی فراخ و فراگیر، دید و داوری من درباره این توژینه داستانی یا فیلم این است که دستاندکاران و پدیدآورندگان آن در کار هنری که میخواستهاند کرد، کامدار بودهاند. توانستهاند به آن آماجها و آرمانهایی که در سر میپروردهاند، دست بیابند. از این دید این فیلم یکی از اندک فیلمهایی است که من از دیدن آن، از آغاز تا انجام فیلم، شادمان و خشنود بودم.
او افزود: آن دریافتی که این هنرمندان از چهره مولانا و منش و کنش او داشتهاند، در بخشی گسترده در این آفریده هنری بازتاب یافته است. دمهای دلپذیری را من به هنگام دیدن فیلم گذرانیدم اما چند ویژگی بیشتر بر من کارگر افتاد؛ بجز کارگردانی که هر چه در فیلم میگذرد به راستی به گونهای به او بازمیگردد زیرا اوست که سررشتهها را در دست دارد، خُنیا یا موسیقی فیلم بسیار باشکوه ، کارساز و اثرگذار بود، به همان سان فیلم برداری آن. سه دیگر، آوابرداری این فیلم. از دید فنی این سه، نمود بیشتری در چشم من داشت.
کزازی درباره گفتوگوهای بین شمس و مولانا که از دید برخی، شاید برای مخاطب عام دیریابتر باشد و اینکه آیا فیلم توانسته شمایی از مولانا و شمس را به مخاطب عامتر معرفی کند، گفت: بیشینه این گفتوگوها چون از آبشخورها ستانده شده بود، از ویژگیهای بسیار پسندیده فیلم شمرده میشود اما زبان فیلم، شاید ناچار بودهاند من داوری نمیکنم، با زبان روزگار مولانا همیشه سازگار نبود، شاید میخواستهاند که بیننده امروزین بتواند پیوند بیشتری با فیلم بیابد. ببینندهای که با ادب پارسی و زبان مولانا به بسندگی آشنا نیست.
انتهای پیام