ادبیات آئینی دچار خلاقیتهای گلخانه ای شده/شعر آئینی داریم اما موضع آئینی کم داریم
تاریخ انتشار: ۹ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۲۹۹۴۰۳
احمد بابایی شاعر آئینی گفت: متاسفانه وضعیت فرهنگی ما شاهد یک بلبشویی است و باعث شده که ما این روزها شاهد یک ولنگاری در محیط مدیریت صنعتی باشیم موضوعی که تاثیراتش را در همه ابعاد زندگی ما بخصوص ادبیات و فرهنگ و هنر گذاشته است.
تاریخ ادبیات ایران از بدو پیدایش تا امروز، همپای جریانات اجتماعی و سیاسی، دچار تحول و گونهگونی در سبک، از قبیل هندی، عراقی، بازگشت و.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قدس آنلاین: ارزیابی شما درباره شعر آئینی چیست؟ این قالب شعر چه جایگاه و چه قابلیتی دارد؟
بابایی: به نظرم در ابتدا باید تعریفی از شعر آئینی داشته باشیم. اینکه به چند شکل می شود با شعر آئینی برخورد کرد. یکی این که ما بیاییم و آنقدر محیط شعر آئینی را باز بگذاریم که بگوییم هر فضیلتی در عالم هست و به زبان شاعرانه بیان میشود، در ذیل شعر آئینی قرار دارد یکی دیگر اینکه بیاییم و در توصیف شعر آئینی قیودی قائل شویم. مثل شعری که در مدح اهل بیت یا با موضوع اهل بیت و انقلاب و دفاع مقدس است.
اگراین تعاریف مشخص شود دقیقا می دانیم در مورد چه چیزی صحبت می کنیم اصولا اینکه دوره ما دوره عسرت شاعران و شعر است و دوره استیلای بصرگرایی است. امروز سینما وجه خالق هنر در دنیاست اما باز هم میبینیم که در کشور ما حداقل هنوز شعر حرف اول را می زند وبه تعبیر حضرت آقا هنوز ثروت ملی است. هنوز نیروهای واکنش سریع انقلاب غالبا در جبهه شعر هستند .
تعبیر من از شعر آئینی شعری است که به مدح و شرح فضائل و صاحبان فضائل میپردازد که امروز اگر با این تعبیر نگاه کنیم، شعر آئینی هم به مدح اهل بیت می پردازد و هم به اشعار اخلاقی، سیاسی، اعتراضی. شعر آئینی شعری است که به مفاهیم انقلابی هم تعلق دارد. می بینید که همه این مسائل روز و مهم جامعه در ذیل شعر آئینی است.
به نظر من شعر آئینی یکی از پیشروترین شعرها است که باز هم استنادم به تعابیر حضرت آقا است که فرمودند: «آینده ادبیات در گرو شعر آئینی است.
قدس آنلاین: می گویید شعر آئینی پیشرو و قدر است آیا در این سیری که تا کنون طی کرده دچار مشکل هم شده است؟
بابایی: بله! بدون شک. در چهل سال گذشته قله های ادبی ما همه به سمت سرایش اشعار آئینی میل پیدا کرده اند. این یک نشانه است این مقدار جذابیت و کشش در شعر آئینی که حتی بزرگان شعر عاشقانه سرا برخلاف سال های قبل از انقلاب که عموما ضد دین و ضد مفاهیم آئینی بودند، آنها هم آمده اند و برای اهل بیت و انقلاب شعرمی گویند من کاری به قوی و ضعیف بودنش ندارم
همین که این افراد هم وارد گود شده اند و در این مسیر سیر رشد تاریخ ادبیات قرار گرفته اند جای خوشبختی است ما در تاریخ ادبیات چهل سال گذشته مان شاهد اتفاقات خیلی درخشانی در این زمینه بوده و هستیم اما اینکه در این ده سال گذشته به نسبت سیر رشدی که از ابتدای انقلاب تا ده سال گذشته داشته ایم چرا دچار افت شده ایم باید بگویم که دلایل خاصی دارد مانند دلایل فرهنگی، سیاسی، اقتصادی.
متاسفانه وضعیت فرهنگی ما شاهد یک بلبشویی است و باعث شده که ما این روزها شاهد یک ولنگاری در محیط مدیریت صنعتی باشیم موضوعی که تاثیراتش را در همه ابعاد زندگی ما بخصوص ادبیات و فرهنگ و هنر گذاشته است. حتی در سینما هم خیلی کم شاهد فیلمهای ایثار و شهادت هستیم در موسیقی هم همینطور.
مدیریت فرهنگی در این زمینه سست عمل کرده اند که این همیشه بغض گلوی ما است و ما همیشه استخوان در گلو بابت این قضیه حرف می زنیم. اینکه کسانی که مسئولیتی دارند و گردنه های بقول معروف فرهنگ را در زمینه مدیریت فرهنگی در دست دارند محیط فرهنگی را رها کرده اند و همین باعث شده که تبعاتش را بصورت کلی روی شعر و به صورت خاص روی شعر آئینی ببینیم.
قدس آنلاین:ورود شاعران جدید را به این عرصه چگونه می بینید؟
بابایی: با همه این تفاسیری که گفتم و با توجه به زیرساخت هایی که الان میبینم ورود نسل جوانی که عمر شاعرانگی شان خیلی کوتاه است، و حتی هنوز دو رقمی هم نشده است چنان قدرتمندانه وارد شده اند که من با وجود این ها و اشعارشان خیلی به وضعیت شعر مخصوصا شعر آئینی امیدوارم و فکر میکنم اتفاقات بسیار خوبی در آینده در این حوزه خواهد افتاد.
با این حال اما امیدوارم که مدیران فرهنگی و مدیریت فرهنگی ما به صلاح و سلامت برسند وگرنه باز هم این گرفتاریها تکرار خواهد شد.
قدس آنلاین: شما چرا شعر آئینی را انتخاب کردید؟
بابایی: دلایلش مختلف دارد ولی اگر بخواهم به مزاح بگویم این است که شعر آئینی است که من و امثال بنده را انتخاب کرد. من واقعا به این اعتقاد دارم که سرایش شعر آئینی یک افتخار و یک ویژگی منحصر بفرد است که به تفضل اهل بیت نیاز دارد. نیاز به کرامت خون شهداء دارد. نمی دانم شاید هم دعای خیر پدر و مادر بود که من الان اینجایم.
یعنی یکی از آرزوهای اصلی من این است که اگر زائر مشاهد مشرفه هم بشوم، این را از اهل بیت میخواهم، از شهداء که صاحبان حقیقی معارف انقلاب هستند، از آنها هم طلب میکنم و میخواهم که اجازه بدهند که ما در این فضای مقدس نفس بکشیم. این فضای مقدس حقیقتا زندگی بخش و امیدآفرین است و به انسان انرژی می دهد.
قدس آنلاین: به نظر شما شعر آئینی چه ویژگی هایی باید داشته باشد که امروز آن را ندارد؟
بابایی: چیزی که باید در شعر آئینی وجود داشته باشد و ندارد این است که در فضای ادبیات آئینی دچار تک کاری ویا به اصطلاح دچار خلاقیت هایی گلخانه ای شده ایم. یعنی آن فردانیت و شناسنامه دار بودن اشعار که در قلل ادبیات شاعران انقلابی ما در چهل، پنجاه سال اخیر بوده است دیگر کمتر دیده می شود.
قدس آنلاین: آیا در این قالب شعری هم کپی کاری میشود؟
بابایی: بله که همین ها هم می تواند جزء آفت های شعر آئینی محسوب شود. یکی دیگر از آفاتی که من در شعر آئینی زیاد شاهدش هستم این است که موضوعات مربوط به فضای آئینی هست اما موضع آئینی کمتر است. اینکه من برای اهل بیت با موضوع اهل بیت شعر بگویم با اینکه موضع اهل بیت را بگویم یک مقدار متفاوت میشوند. گاهی اوقات می بینیم که برخی از اشعار آئینی مخصوصا در فضای مدح و مرثیه اهل بیت مطرح میشود ولی موضوعی نیست که بتواند اهل بیت را به مردم عریان نشان بدهند و وقتی موضع نشان داده نشود انگاربقول معروف شاعر سکولار این نوع شعر است. حتما می دانید که سالها قبل مقام معظم رهبری درباره شعرهیئتها فرمودند :ما هیئت سکولار نداریم. یعنی اگر هیئتی دچار سکولاریسم شود یعنی دچار انحراف از مبنا و تحریف مفهومی شده است.
گاهی پیش آمده که شعرهایی که ظاهرا اگر چه در فضای آئینی سروده شده است اما متاسفانه نگاه درست دشمن شناسانه ای ندارد که این خودش بزرگ ترین آفت هاست. با این همه اما من خیلی ناامید نیستم چون معتقدم باید در این حوزه آزمون خطا داشته باشیم. اینکه یکسری جرأت و جسارت این را داشته اند وفضاهایی را رفته اند که تا کنون نرفته بودیم. که یکی از آن فضاها، فضاهای اعتراض است که ما از موضع کاملا انقلابی اعتراض کنیم به انحرافاتی که متاسفانه گاهی اوقات گریبانگیر ملت می شود. بهتر است اگر شعر اعتراضی زمانی پیدا کرد گفته شود البته با موضع کاملا دینی، انقلابی، یعنی از زبان شهداء، از زبان صاحبان اصلی انقلاب اعتراض کنیم.
قدس آنلاین: شعر به زبان فارسی گفته میشود. در واقع زبانی که زبان بینالمللی نیست آن طرف با توجه به برش و پتانسیلی که اشعار آئینی دارند می توانند به عنوان یک زبان مشترک بین المللی بین همه ی شعراء و مسلمانانی که دوستدارشعر آئینی هستند بشود. به نظر شما در این زمینه چه کار باید بکنیم که اشعار آئینی به یک زبان بین المللی تبدیل شود؟
بابایی: اولا باید یک نگاهی به این ماجرا داشته باشیم که چرا اشعار بزرگان ادبیات فارسی مانند حضرت حافظ علیه الرحمه، جناب سعدی شیخ اجل، مولوی، خاقانی، خیام و بسیاری از بزرگان ادبیات فارسی در تمام دنیا مشتری دارد!؟ بسیاری از ترجمه هایی که انجام می شود توسط کسانی است که اصلا ایرانی نیستند ولی وقتی که وارد این فضا می شوند و سر سفره ی ادبیات فارسی می نشینند، می بینند که این حرف هایی که در تاریخ ادبیات فارسی زده شده است، حرف های جهانی است. این جهانی بودن یک موضوع است که می تواند هم تهدید باشد و هم فرصت. یعنی کاملا یک تیغ دولبه است.
قدس آنلاین: در فضای مجازی تقریبا بعضی از اشعار شما را می توان به راحتی پیدا کرد که با استقبال زیادی هم از طرف مخاطب روبرو شده است. چه شد که به این شکل در واقع ارائه کار دادید؟ این قضیه چه جذابیتی می تواند برای مخاطب شما در فضای مجازی داشته باشد؟
بابایی: من با همه ی قلت استعداد و با همه ی کمبود طبع و خلاقیتم این نکته را کاملا باور و به آن اعتقاد دارم که مردم ولینعمت ما هستند، مردم معلم ما هستند، مردم ما را بالا میبرند. این حرمت و احترام مردم اینقدر بالاست که اگر ما جان خودمان را مثل شهداء در کف دست بگیریم و فدای این مردم کنیم، جای دوری نرفته است. اما اینکه چرا مورد استقبال قرار گرفته است یا چرا جذابیت دارد؟ من فکر می کنم شاید به این خاطر است که خود بنده در خلق اثر غیر از حرف مردم چیز دیگری نگفته-ام. من نخواسته ام که این وسط بخواهم اظهار فضلی نسبت به مردم کنم یا جوری حرف بزنم که مردم را حقیر فرض کنم، مردم را کم فرض کنم، من باید جوری حرف بزنم که مردم حرف خودشان را از زبان من بشنوند و این را حس کنند که این واقعا حرف آنهاست.
قدس آنلاین: شما چند تا کلیپ در فضای مجازی دارید که عملا از پتانسیل هنرهای دیگر مثل سینما در آن استفاده شده است. میخواهم ببینم در معرفی هرچه بیشتر اشعار آئینی چقدر هنرهای دیگر می توانند به کمک بیایند؟
بابایی: قبلا هم گفته ام به نظر من وقتی سیستم حاکمیتی درک کند که چقدرشعر می تواند راهگشا باشد، اینکه حضرت آقا فرمودند شعر یک ثروت ملی است، یک حرف کاملا حکیمانه است. من میتوانم استناداتش را هم کاملا عریان مطرح کنم و واقعا معتقدم که همین هست!
در نماهنگ «قبله آخرالزمانیها» که تقریبا ده ماه پیش منتشر شد و موسیقی، سناریونویسی و...همه به کمک هم آمده و شعر زبان همه ی اینها شده است و دست به دست هم داده اند. ولی از انجایی که اینها همه هزینه بر است و هزینه فرهنگ ما خیلی کم است و مهندسی نشده است. مهندسی فرهنگی در تعیین منابع خودش را نشان میدهد. اگر منابع بخواهد درست خرج شود، آدم های حرفه ای این ماجرا می توانند به یکدیگر مرتبط شوند، شبکه ای از افراد خلاق و هنرمندان نو اندیش دورهم جمع شوند و مفاهیم انقلاب را به دیگران منتقل کنند.
انتهای خبر/
منبع: قدس آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۲۹۹۴۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بحران ادبیات داریم
مریم حسینیان با تأکید بر اینکه بحران ادبیات داریم، میگوید: مسئله نقد ادبی، کارگاههای ادبی و خاموششدن چراغ جایزههای معتبر را از دلایلی میدانم که در فضای ادبی ما بحران، ایجاد کرده و این تقصیر مخاطب نیست.
این نویسنده در گفتوگو با ایسنا درباره مسئله مخاطب اظهار کرد: در واقع بحران ادبی است که سبب ریزش مخاطب میشود یا باعث میشود مخاطب سخت سراغ خواندن کارهای جدید برود؛ نباید همیشه توپ را در زمین مخاطب بیندازیم. به نظرم مخاطب خیلی باهوش است.
او با اشاره به تغییرات سیستم اطلاعرسانی و معرفی کتاب، گفت: زمانی رسانههای معتبری چون مجلات ادبی و مطبوعات و خبرگزاریها که منابع محدود و مشخصی بودند به مخاطب برای انتخاب کتاب کمک میکردند و تکلیف مخاطب روشن بود؛ اما حالا هر کسی میتواند یک رسانه برای پیشنهاد کتاب باشد که این موضوع به سردرگمی مخاطب منجر میشود. همچنین با رشد ناشران خصوصی تعداد عنوانهای کتاب افزایش پیدا کرده است و ما با دریایی از انواع کتابها با ژانرهای مختلف مواجه هستیم و نمیدانیم کدام را انتخاب کنیم.
حسینیان خاطرنشان کرد: در یک دهه گذشته کثرت کارگاههای آموزشی به ادبیات آسیبزده است؛ در واقع این موضوع باعث شده نویسندگان جدید با رزومه پروپیمان نداشته باشیم. از هر کارگاهی که در تهران یا شهرستان برگزار میشود، دو یا سه نفر کتاب منتشر میکنند، در واقع بحران ادبی دقیقاً اینجاست.
او ادامه داد: زمانی که برای انتشار کتاب سختگیری خاصی وجود نداشته باشد و فردی که دوسه سال است شروع به نوشتن کرده با فیلتر کارگاهی که از آن بیرونآمده رمان یا مجموعه داستانی مینویسد و ناشران نیز کارشناسی سختگیرانهای در ادبیات داستانی نداشته باشند، این موضوعها باعث میشود کتاب درجه یک مخصوصاً در ادبیات داستانی نداشته باشیم. در این سالها عنوانهای گردنکلفت نداشتیم.
این داستاننویس یادآور شد: در این سالها بحث معرفی کتاب پررنگ بوده؛ اما بحث نقد ادبی کمرنگ شده است. مخصوصاً بعد از دوره کرونا و رشد فضای مجازی، هر کسی در صفحه خود کتابی را مطابق سلیقه شخصیاش معرفی میکند و معیارهایی که قبلاً برای معرفی کتاب وجود داشت، دیگر وجود ندارد. همچنین خاموششدن چراغ جایزههای ادبی معتبر نیز در بحران ادبیات مؤثر بوده است؛ بههرحال کتابها از چند مسیر داوری عبور میکردند که همه اینها فروکش کرده است.
او با بیان اینکه باتوجهبه قیمت بالا کتاب، کتاب کالای تجملی محسوب میشود، گفت: قبلاً مخاطب سه عنوان کتاب که اسمش را شنیده بود میخرید و شاید از دوتایش خوشش میآمد؛ اما حالا فیلتر مخاطب باتوجهبه قیمت بالای کتاب، مقداری دقیقتر شده و میخواهد کتابی را بخرد که مطمئن باشد کتاب خوبی است. در سالهای اخیر منابع کمک به مخاطب برای انتخاب کتاب، کمتر شده است و به همین دلیل ریزش مخاطب را داشتیم.
حسینیان خاطرنشان کرد: در طول چند سال گذشته عنوانهای متعدد در ادبیات داستانی دارد منتشر میشود اما کتابها کمفروغ هستند. البته این موضوع به نسلهای مختلف داستاننویسی نیز بر میگردد و قرار نیست یک جمعیت چند هزارنفره همه نویسنده باشند، از میان آنها شاید ۱۰ نویسنده ماندگار باقی بماند. الان ما با این مسئله مواجه هستیم که به نظرم بحران قابل تأملی است و نامش را بحران ادبیات میگذارم و همین باعث میشود احساس کنیم بحران مخاطب داریم.
او درباره اینکه گاه اینطور برداشت میشود که نویسنده برای مخاطبان خاصی مینویسد و به مخاطب وسیع فکر نمیکند، جایگاه مخاطب نیز اظهار کرد: همانطور که ادبیات سطحبندی شده است، مخاطب نیز سطحبندی میشود. هر کتابی برای هر مخاطبی نوشته نمیشود. ما سبکهای مختلف نوشتن داریم؛ مخاطبی که کتاب رئالیستی دوست دارد، کتاب رئالیسم جادویی و فانتزی دوست ندارد؛ زیرا مخاطب این اثر نیست. این موضوع نه به معنای پایینبودن سطح مخاطب است نه ضعیفبودن اثر.
نویسنده «بهار برایم کاموا بیاور» و «ما اینجا داریم میمیریم» ادامه داد: گاه منِ مخاطب از ناداستان اطلاعی ندارم و زمانی که یک ناداستان میخوانم شاید درک درستی از آن نداشته باشم و بگویم کتاب بدی بود. یا ممکن است مخاطبِ ادبیات عامهپسند بودم و بعد کتابی از یک نویسنده صاحبنام بخوانم و ناگهان با جهانی مواجه شوم که تابهحال با آن مواجه نبودم. برخی از نویسندهها سبک خاصی دارند و نمیشود گفت نویسنده به مخاطب توجه ندارد. شخصاً این را قبول ندارم و به نظرم در هر ژانر از نویسنده اثر قابل تأملی خلق کند، اثر حتماً خوانده میشود.
این داستاننویس خاطرنشان کرد: بهشدت معتقدم اثر خوب هنوز هم سینهبهسینه و از طریق خود مخاطب کشف میشود. اگر کار قابلتأمل باشد، فرق نمیکند از یک کارگاه ادبی بیرون بیاید یا اتاق شخصی یک نویسنده حرفهای، خوانده میشود. گاه در کارگاهها اثر شگفتانگیزی نوشته میشود که نشان میدهد نویسنده خوبی است؛ اما نویسنده حرفهای هم داریم که کتاب چهارم و پنجمشان کمرمق و اثر ضعیفی است. اگر اثر ضعیف باشد مخاطب درک میکند. هر ژانر مخاطب خود را دارد و اگر خوب باشد، حتماً دیده میشود.
مریم حسینیان ارتباط خود با مخاطب را عالی میداند و با بیان اینکه صفحات مجازیاش کاملاً خصوصی است، گفت: در دوران کرونا دو کتاب «بانو گوزن» و «نئوهاوکینگها» منتشر کردم، دو کتاب با دو سبک متفاوت؛ خب دو سال است درگیر بیماری بودم و «نئوهاوکینگها» هم روایت این بیماریام است و در این دو سال نمیتوانستم در جلسهای حضور فیزیکی داشته باشم و همه ارتباطهایم مجازی بود و ارتباط خوبی با مخاطبان خود گرفتم. من برای همه مخاطبانم احترام قائلم و جز نویسندههایی هستم که پاسخ تمامی پیامها را میدهم. واکنش مخاطبانم برایم مهم است. برایم مهم است که مخاطبانم درباره کتابهایم چه نظری دارند و از جمعبندی نظرها استفاده کردهام.
انتهای پیام