کاهش متوسط دانش فارغالتحصیلان دانشگاهی کشور
تاریخ انتشار: ۲۱ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۴۵۹۵۵۶
عضو هیات علمی دانشگاه شریف با تاکید بر اینکه متوسط دانش فارغالتحصیلان دانشگاهی کشور کاهش یافته است،گفت: با توجه به اینکه امروزه افراد زیادی میتوانند در دانشگاه تحصیل کنند، طبیعی است که کیفیت کلی فارغالتحصیلان دانشگاهی کاهش پیدا میکند.
به گزارش ایسنا، دکتر کلاهی در نشستی که در سالن اجتماعات دانشگاه شریف برگزار شد به تغییر نسلی دانشجویان اشاره کرد و گفت: درباره تفاوت نسلها و تغییر نسلی دانشجوها دو کلیشه منفی و مثبت وجود دارد که نسبت دادن مجموعهای از صفات منفی مثل تنبلی، تنپروری، جدی نبودن، کمکاری و ضعف اخلاقی و دینی به نسل جدید از جمله کلشیه منفی و باهوشتر دانستن نسل جدید نسبت به نسل گذشته نیز از کلیشههای مثبت آنها است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی در ادامه تصریح کرد: برخی اعتقاد دارند که این تفاوت نسلها به دلیل تغییرات بیولوژیکی و ژنتیکی است در حالی که از این نظر انسانها تغییر زیادی نکردهاند و جواب را باید در پارامترهای اجتماعی و فرهنگی پیدا کرد.
کلاهی اشاره کرد:در گذشته تنها اقلیت نخبه جامعه وارد دانشگاه میشدند و در نتیجه کیفیت خروجی دانشگاه هم بالاتر بود ولی امروزه که افراد زیادی میتوانند در دانشگاه تحصیل کنند، طبیعی است که کیفیت کلی فارغالتحصیلان دانشگاهی کاهش پیدا میکند. بنابراین بخشی از کاهش کیفیت آموزش عالی ناشی همگانی شدن آن و در دسترس قرار گرفتن عمومی آن است.
این عضو هیات علمی دانشگاه شریف ادامه داد: متوسط سواد و دانش فارغالتحصیلان دانشگاهی کاهش پیدا کرده این در حالی است که متوسط سواد و دانش کل جامعه رو به رشد بوده است. بنابراین از این منظر که نگاهمان باید به کل جامعه باشد و نه فقط دانشگاهیان چرا که نسل فعلی از نسلهای گذشته بهتر شدهاند.
ترکیب ناموزون آموزش عالی در ایران
دکتر معصومی همدانی عضو هیات علمی دانشگاه شریف با بیان اینکه تعبیر نسلهای مختلف دانشگاهی از خارج وارد ادبیات ما شده است،گفت: این پدیده ها ناشی از تحولات تکنولوژی و ارتباطات بوده و ارتباط چندانی با دانشگاههای ما ندارد. در واقع دانشگاههای ایران از درون نهادهای آموزش سنتی بیرون نیامده و در مقابل آن ساخته شده و نقش دولت در ایجاد آن خیلی پررنگ است.
به گفته وی، دارالفنون، مدرسه علوم سیاسی، دارالمعلمین عالی، دانشگاه تهران و دانشگاه تبریز به عنوان نمونههایی از دانشگاههای اولیه ایران است که با الگوبرداری از دانشگاههای غربی به خصوص فرانسه تأسیس شده است.
این دکترای تاریخ علم از دانشگاه پاریس در ادامه تاکید کرد: دانشگاهها در فرانسه نتیجه تحول مدارس مذهبی قبل از دوران جدید بوده و به همین دلیل است که توجه زیادی به علوم انسانی داشته ولی بعد از انقلاب فرانسه دولت در مقابل این دانشگاهها موسساتی به نام مدارس عالی مثل مدرسه پلیتکنیک ایجاد کرد که کارشان تربیت متخصص در علوم و فنون بود، در حالی که دانشگاههای سنتی بیشتر ادیب و فیلسوف و متفکر تربیت میکردند.
وی افزود:دانشگاههای ما در ابتدای تأسیس شبیه دانشگاههای سنتی فرانسه بودند که رشتههایی مثل حقوق، پزشکی و علوم مذهبی در آنها اهمیت داشت. در واقع نسل اول دانشگاههای ایران همین دانشگاههای همهکاره هستند که همه رشتهها را شامل میشود کهدانشگاه تهران اولین دانشگاه ایران است که با این روند تاسیس شدو بعد از مدتی براساس الگوی چند دانشگاه دیگر هم شکل گرفت.
معصومی یادآور شد: نسل بعدی دانشگاههای ما دانشگاههای صنعتی و پلیتکنیک است که از دهه 40 آغاز شد و الگوی آمریکایی داشتند. این نسل از دانشگاهها تحولی در آموزش عالی ایران پدید آوردند که حتی نسل اول دانشگاههای ایران را هم تحت تأثیر قرار داد. اشکال این نسل از دانشگاهها این بود که مدارس فنی بودند و همه رشتهها را شامل نمیشدند. نبود همه رشتهها در این نوع دانشگاهها باعث شد که دید اقتصادی و سودگرایانه نسبت به آموزش عالی در جامعه شکل بگیرد. در واقع این نسل از دانشگاهها نخبهگرا بودند و طبقه نخبه جامعه را جذب میکردند.
این عضو هیات علمی دانشگاه شریف افزود: البته تأسیس نسل دوم دانشگاهها باعث شد سطح آموزش در دوره کارشناسی رشتههای علوم و فنون در همه دانشگاهها افزایش قابلتوجهی پیدا کند ولی متأسفانه رشتههای سنتی مثل علوم انسانی در همان کیفیت پایین خود باقی ماندند و خودشان را نتوانستند با این رشتهها بالا بیاورند.
رواج آموزش عالی و تحصیلات تکمیلی و شروع مشکلات
به گزارش روابط عمومی دانشگاه شریف، معصومی همدانی سپس به روند شکل گیری نسل سوم دانشگاه در ایران پرداخت و گفت: از اواخر دوره شاه تأسیس مدارس خصوصی در سطح وسیع شروع شد که دانشگاههایی پولی بودند و ورود به آنها سادهتر بود و در نتیجه نخبهگرایی دانشگاهها را کاهش داد و این روند بعد از انقلاب هم تشدید شد. نسل چهارم دانشگاههای ایران را هم میتوان به آغاز تحصیلات تکمیلی مربوط دانست که اصل و اساس مشکل ما آنجاست؛ پذیرش دانشجوی تحصیلات تکمیلی در مقیاس زیاد، نوع رابطه استاد و دانشجو در این قطع و نیز نوع حضور دانشجوها در دانشگاه و کلاس تناسبی با تحول دانشگاههای ما نداشت.
بحران هویت دانشگاه در برابر رقیبان جدید
در ادامه دکتر مصطفی تقوی عضو هیات علمی دانشگاه شریف در خصوص چالشهای پیشروی دانشگاه اظهار کرد: در دهه 60 بودجه عمومی دانشگاهها رو به افول میرود و دولت به جای تزریق پول به دانشگاه وام میدهد و برای این مراکز پروژه تعریف می شد تا هزینههای آن تامین شود. در واقع در این دوره دانشگاه از نظر اقتصادی دچار تحول میشود و دانشگاه مجبور است به تقاضای جامعه برای حل مسائل و مشکلات پاسخ دهد تا بتواند خودش را سرپا نگه دارد و نیازهای مالیاش را تأمین کند.
وی تاکید کرد: روند فوق در اداره دانشگاه ها تا دهه 70 ادامه پیدا میکند. بعد از آن تحولاتی پدید میآید که مفهوم دانشگاه را زیر سوال میبرد و فیلسوفان دانشگاهی اصالت، کارکرد، نقش و رسالت این مراکز را به چالش کشیدند. در واقع در گذشته دانشگاه محل نخبهنشینی بود که کاری به کار جامعه نداشت اما امروزه رقبای دانشگاه ها به میدان آمدهاند، صنعت با دانشگاه ارتباط برقرار میکند و مسائل حکمرانی به دانشگاه ارائه میشود.
این استاد دانشگاه شریف گفت: امروزه دانشگاهها با مسائل و تقاضاهای جدید روبهرو میشوند و رقیبانی جدید پیدا میکنند و در زمینه تأمین مالی نیز با مشکل مواجه می شوند. ضمن اینکه ظهور فضای مجازی کنشگران و بازیگران عرصه دانش و فناوری را افزایش داده که ابزارهای متنوع و زیادی را هم در دست دارند و برای کسب سود با دانشگاه رقابت میکنند.
عضو هیات علمی مرکز فلسفه علم شریف به رابطه بین علم و تکنولوژی هم اشاره کرد و گفت: روایت دانشگاه از این رابطه یک رابطه مفهومی است ولی در دهههای اخیر نگاه نهادی رواج پیدا کرده و نسبت علم و تکنولوژی در زمانها و جوامع مختلف متفاوت است.
به گفته وی، دانشگاه یک برساخته انسانی-اجتماعیاست که ارزشها، عوامل انسانی، اجتماعی و محیطی این مراکز را تحت تأثیر قرار میدهد. به طوریکه دانشگاه ها در این محیط پیچیده و آشوبناک باید به یک سازمان آیندهنگر تبدیل شود، یعنی اولا سیستم پویش محیطی داشته باشد که از تحولات و اوضاع محیط آگاه شود، دوما مجهز به کانونهای تفکر باشد که با شناخت محیط بتواند در آن حرکتی به نفع خود انجام دهد، سوما نیاز به سیستمهای اجتماعی-تکنیکی دارد تا بتواند با رقبای خودش رقابت کند و در جامعه آموزشهایی را ارائه کند که مطلوب مردم است و چهارما ابر عصبیای وجود داشته باشد که این سه مولفه را به هم وصل کند، چرا که ارتباط بین سه مولفه قبلی خطی نیست.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: کیفیت آموزش در ایران دانشگاه صنعتی شریف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۴۵۹۵۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چه بر سر طبقه متوسط آمد؟
تغییرات اقتصادی دهه ۹۰ نشان میدهد ماهیت طبقات اجتماعی دستخوش تغییر شده است و طبقه متوسط که طبقهای پویا و جریانساز بوده، ریزش عمیقی پیدا کرده و روز به روز در حال کوچکتر شدن است.
به گزارش آرمان امروز، مسعود نیلی، اقتصاددان در نشست «سیاستگذاری مبتنی بر شواهد» با موضوع «افول طبقه متوسط» نشست که دی ماه ۱۴۰۲ از سوی مرکز تحلیل داده شریف برگزار شد در ارایهای با موضوع «شواهدی از ویژگیها و تحولات گروههای درآمدی در ایران» به اتفاقات رفاهی در جامعه از نیمه دهه ۷۰ به بعد پرداخته است.
این اقتصاددان، معتقد است: مبتنی بر دادهها، در دهه ۹۰، هم مقدار مطلق درآمد کاهش قابل توجهی پیدا کرده و هم شاخصهای توزیع درآمد افت داشته است. نیلی در این نشست، جزییات دادههای رفاهی از نیمه دهه ۷۰ تاکنون را تشریح کرد و گفت: تحولات طبقه متوسط در اقتصاد ایران نشان میدهد در دهه ۹۰ اتفاقات مهمی به لحاظ رفاهی در جامعه رخ داده است که هم مقدار مطلق درآمدی کاهش قابل توجهی پیدا کرده و هم شاخصهای توزیع درآمد افت داشته است و اینکه توزیع درآمد به سمت نامطلوب شدن در حرکت است.
این اقتصاددان با اشاره به جزییات این تحولات ادامه داد: قشر کمدرآمد، متوسط و پر درآمد در این سالها تحت تاثیر شرایط اقتصادی قرار گرفتهاند، اما اینکه چرا قشر متوسط مهم است باید گفت این قشر به لحاظ تعداد از نظر اقتصادی مورد توجه هستند و از منظر اجتماعی نیز افرادی که در حوزه جامعهشناسی فعال هستند به این طبقه توجه خاصی دارند. طبقه متوسط از منظر علوم سیاسی هم مهم است چرا که تغییرات این قشر از جامعه پیامدهایی به دنبال دارد که باید مورد ارزیابی قرار گیرد.
۹۳ درصد خانوارها یارانه میگیرندبر اساس دادههای پایگاه اطلاعات رفاهی ایرانیان در فروردین ماه سال گذشته، ۹۳ درصد خانوارهای ایرانی، یارانهبگیر بودند که از این میزان، ۳۵ درصد فقیر، ۵۷ درصد جزو طبقه متوسط و ۸ درصد از طبقه برخوردار و ثروتمند محسوب میشدند. اگرچه درصد اعداد فقیر در قیاس با طبقه متوسط و برخوردار عددی قابل مکث است و از شکاف طبقاتی در کشور حکایت میکند که نیازمند پژوهش جداگانهای است، اما در این مجال سخن از فروریزش طبقه متوسط است.
طبقه متوسط، یک طبقه اجتماعی است و شامل افراد بسیاری در مشاغل مختلف میشود که نسبت بیشتری از کل جمعیت شاغل را تشکیل میدهد و زندگی این طبقه بیشتر مشابه به طبقه بالاست. طبق آمارهای یاد شده، کشور تا سالهای اخیر از یک تعادل نسبی و نسبتا مطلوب بهرهمند بوده است، زیرا طبقه متوسط بیشترین درصد جمعیتی را به خود اختصاص داده بود، اما در حال حاضر با فشارهای اقتصادی و تورم ۷۰ درصدی طبقه متوسط با سرعت و شیب تندی به سمت فقیر شدن پیش میرود.
از دست رفتن طبقه متوسط که اکثریت کشور را تشکیل میدهند، زنگ خطر بزرگی برای یک کشور محسوب میشود که متاسفانه جامعه ما با چنین معضلی مواجه شده است. طبقه متوسط در واقع توازن قدرت اقتصادی و اجتماعی در جامعه را رقم میزند، وقتی این طبقه از بین میرود، خلئی در نبود آن ایجاد میشود که منجر به ضربات اجتماعی و فرهنگی شده و باعث بروز مشکلات فراوانی خواهد شد. پیدایش مشاغل کاذب، کاهش سطح عمومی سلامت، کاهش انگیزه برای تحصیل، افزایش جرم و بزهکاری، کاهش اعتماد به حکومت و از دست رفتن حمایت مردم از حکومت که به عنوان بزرگترین سرمایه داخلی کشور محسوب میشود و از پیامدهای زیانبار سقوط طبقه متوسط است.
نقش مستقیم طبقه متوسط در توسعه اقتصادینیلی همچنین در این نشست تصریح کرده: افرادی که نیروی کار به شمار میروند معمولا بخش کم درآمد جامعه را تشکیل میدهند و بخش دیگری از جامعه که با سرمایهشان زندگی میکنند و از پسانداز منابع مالی خود در جهت توسعه اقتصادی حرکت میکنند بخش پردرآمد را تشکیل میدهند و در این میان یک گروهی نیز جای میگیرند که عمدتا بر اساس تخصص و سرمایه انسانیشان فعالیت میکنند و درآمدی هم کسب میکنند که طبقه متوسط را تشکیل میدهند که برای رشد اقتصادی هر سه این گروهها باید در کنار هم قرار بگیرند.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: هر چه جوامع به سمت توسعه بیشتری حرکت کند نقش طبقه متوسط هم پررنگتر میشود چرا که عامل پیش برنده تکنولوژی است و بخش قابل توجه تکنولوژی هم مربوط به حوزههای کارآفرینی و حوزههایی است که به تخصص وابسته است.
نیلی تصریح کرد: بنابراین از منظر عرضه در اقتصاد هر چه زمان میگذرد قشر متوسط مهمتر میشود و از منظر تقاضا هم انباشت این تقاضا بر قشر متوسط مهم است، چرا که تقاضای قشر کمدرآمد ناچیز است و تقاضای پر درآمدها هم معمولا معطوف به سلایق خاصی است و جایی که صرفه مقیاس در اقتصاد از سمت تقاضا میتواند برطرف شود عمدتا در توده وسیع قشر متوسط است که هر چه بزرگتر میشود ثبات بیشتری هم در تقاضا ایجاد میکند که بعد سرمایهگذاریهای مبتنی بر تقاضا شکل میگیرد و توسعه مییابد.
معضلات اجتماعی همیشه در نتیجه مشکلات اقتصادی افزایش پیدا میکنند و باید به این واقعیت تلخ اذعان کنیم که این روزها در نتیجه از بین رفتن طبقه متوسط جامعه، معضلات اجتماعی در جامعه ما پررنگتر از همیشه شده است! مقابله با فقر و افزایش رفاه اقتصادی و اجتماعی از مهمترین اهداف دولت پس از پیروزی انقلاب اسلامی تعریف شد که امروز با بررسی وضعیت شاخصهای ضریب جینی و تورم متوجه میشویم که این اهداف کمرنگ و کمرنگتر شده و به نتایج مطلوبی ختم نشده است!