گفتوگوهای فرهنگی «دین و صلح» در دهلینو برگزار شد
تاریخ انتشار: ۲۱ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۴۶۹۱۶۶
با مشارکت شورای پژوهشهای فلسفی هند و رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در دهلینو، نشست گفتوگوهای فرهنگی با موضوع «دین و صلح» در محل شورای پژوهشهای فلسفی هند برگزار شد.
به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، این نشست با حضور محسن جوادی، معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و استاد فلسفه اخلاق دانشگاه، نیکنام حسین پور، رییس خانه کتاب ایران، احمد علی حیدری، عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی و رییس جایزه کتاب، محمد علی ربانی، رایزن فرهنگی کشورمان در دهلینو، پروفسور آر سی سینها، رییس شورای پژوهشهای فلسفی هند، و جمعی از استادان گروه فلسفه و سانسکریت دانشگاههای دهلینو برگزار گردید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پروفسور آر سی سینها با ذکر خاطراتی از سفر خود به ایران و مهماننوازی ایرانیها، از جمهوری اسلامی ایران در میزبانی اولین دور گفتگوهای اسلام و بودیسم در تهران تقدیر و تشکر کرد. وی با اشاره به موضوع فرهنگ، دین و همزیستی مسالمت آمیز یادآورشد: در دنیای معاصر همزیستی مسالمتآمیز ادیان بسیار ضروری است و فرهنگ از مهمترین ارزشهای انسانی است که میتواند در بسترسازی و فراهم کردن زمینههای این همزیستی نقش ایفا کند.
وی افزود فلسفه هندوئیسم بر اساس سازگاری انسان با طبیعت و دیگر موجودات بویژه انسانها شکل گرفتهاست و در چرخه آفرینش، دستیابی انسان به زندگی بهتر منوط به تعامل و مناسبات مثبت او با مخلوقات، حیوانات و انسانها میباشد.
رئیس شورای تحقیقات فلسفی هند با تأکید بر ضرورت و اهمیت ارتباط و تعامل فیلسوفان ایران و هند پیشنهاد داد: دور بعدی نشست فلسفی ایران و هند به جهت وجود منابع و متون فلسفی ایران و هند در کتابخانه بزرگ لکهنو برگزار و با همکاری دو کشور نسبت به ترجمه و بازنشر این متون اقدام شود.
دکتر محسن جوادی با اشاره به تاریخ خرد و حکمت در ایران و نکات مشترک فلسفه اخلاق در ایران و هند سخن گفت و فلسفه اخلاق در هند و ایران و ارتباط آن با فلسفه غرب را مورد تحلیل و گفتگو قرار داد.
وی در ادامه سخنان خود افزود: باوجود تأثیرپذیری فلسفه شرقی از فلسفه غرب در برههای از تاریخ، در سالها و دهههای اخیر فلسفه شرقی با اخلاقمحوری خود بار دیگر مورد توجه جهانیان قرار گرفته است.
ربانی رایزن فرهنگی کشورمان در دهلینو نیز در این نشست، تفکر فلسفی و فیلسوفان را به جهت نگرشهای عقلی و منطقی درست از پدیدهها و رویکردهای فرامذهبی، فراجغرافیایی و فراقومی، مناسبترین و موثرترین عامل در تعاملات فرهنگی ملت ها برشمرد و خاطرنشان ساخت: یقینأ پیشینه مطالعات فلسفی و همچنین جایگاه فلسفه در فرهنگ و دین در ایران و هند، میتواند به فرضت و ظرفیتی جهت همکاری و نخبگان دو کشور تبدیل شده و این گونه گفتگوهای فلسفی امکان یافتن پاسخهای مناسب برای چالش ها و دغدغههای مشترک را نیز بیش از سایر حوزه ها فراهم میآورد.
وی پیشنهاد داد: بمنظور تسهیل و استمرار تعاملات و گفتگوهای فلسفی میان دو کشور، انجمن فلسفی ایران و هند تأسیس و مجموعهای از همکاریهای مشترک در حوزه فلسفه از طریق این انجمن ساماندهی و پیگیری گردد. این پیشنهاد توسط رئیس شورای تحقیقات فلسفی هند و سایر اعضاء جلسه مورد استقبال قرار گرفت و مقرر گردید با پیگیری رایزنی فرهنگی و جلب مشارکت نهادهای دانشگاهی و انجمنهای فلسفی دو کشور این انجمن تأسیس گردد.
احمد علی حیدری استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی نیز در سخنان خود با اشاره به ضرورتها و اهمیت گفتگوهای بینافرهنگی در دنیای معاصر خاطر نشان ساخت: برای تحقق معرفت باید شرایطی مد نظر باشد و در گفتگوهای بین فرهنگی ما باید بدانیم که چه شرایط اولیهای را مدنظر قرار میدهیم. وی افزود: فلسفه در جهان امروز باید میان فرهنگی باشد یعنی فرهنگهای مختلف را مورد کنکاش و مطالعه قرار دهد، و گرنه فقط یک رشته تحصیلی دانشگاهی خواهد بود.
نیکنام حسین پور نیز در سخنان خود با اشاره به اهمیت گفتگوی فرهنگی برای ملتها گفت: ایران مهد تمدن است و در سالهای اخیر بیش از 11 هزار عنوان کتاب با موضوع فلسفه در ایران چاپ و منتشر شده است. در بخش دیگری از نشست استادان مختلف مطالب و نقطه نظرات خود را پیرامون فرهنگ و دین و همزیستی مسالمت آمیز مطرح کردند.
نیکنام با بیان اینکه وحدت وجود در متون اسلامی نیز موجود است و هر چیزی مظهر خدا است افزود: ما کثرت و تنوع را قبول داریم ولی نگرانی ما این است که با رشد تکنولوژی غربی در جامعه شرقی، مردم تحت تأثیر فرهنگ غربی قرار گیرند. ما باید رفتارهای مناسب غربی را بپذیریم ولی باید مراقب باشیم که بنیانهای فکری ما آسیب نبیند.
در پایان این نشست هر یک از اساتید و پژوهشگران فلسفی هند شرکت کننده در این نشست نیز دیدگاهها و نقطه نظرات خود در خصوص مباحث ارائه شده توسط هیأت ایرانی ارائه داده و به تشریح دیدگاههای خود در زمینه مناسبات دین و فلسفه و دین و همزیستی مسالمت آمیز در تفکر فلسفی هندوئیسم پرداختند.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: ایران و هند
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۴۶۹۱۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تاثیرات سلوکیان بر خاورمیانه: از تاثیر بر هنر و فلسفه تا مواجهه با شورش یهودیان
فرارو- روایت غالبا گفته شده از خاورمیانه مملو از ظهور و سقوط امپراتوریهایی مانند هخامنشیان، عباسیان و عثمانیها است. تسخیر امپراتوری ایران هخامنشی توسط اسکندر مقدونی در سال ۳۳۰ پیش از میلاد مسیح یکی دیگر از فصلهای معروف است. با این وجود، قدرت قابل توجهی که پس از مرگ اسکندر مقدونی پدیدار شد و خود را در قالب امپراتوری سلوکی به نمایش گذاشت تا حد زیادی مبهم باقی مانده است.
به گزارش فرارو به نقل از فِر آبزرور، سلوکوس یکم نیکاتور یکی از ژنرالهای اسکندر مقدونی سلسله پادشاهی وسیعی را ایجاد کرد. او دیگر جانشینان اسکندر که مجموعا به نام دیادوچی شناخته میشوند پس از آن که پردیکاس نائب السلطنه منتخب اسکندر نتوانست قدرت را حفظ کند برای قلمروی درون امپراتوری با یکدیگر رقابت کردند. هنگامی که گرد و غبار فرو نشست سلوکیان خود را در میانه کنترل سهم امپراتوری یافتند. قلمرو امپراتوری سلوکی در دوران اوج خود از آناتولی (ترکیه امروزی) تا دره سند در هند امتداد داشت.
سلوکیان علیرغم تسلط جغرافیایی و نفوذ پایدار اغلب در بحثهای خاورمیانه به سطح پاورقی تنزل داده میشوند. آنان تحت الشعاع همتای خود در مصر یعنی بطلمیوس یکم سوتر فرمانروای مصر و از سرداران اسکندر مقدونی قرار گرفته اند که در غرب به خاطر جمع آوری کتابخانه اسکندریه و به دلیل سوء استفادههای کلئوپاترا آخرین عضو دودمان خود مشهور هستند. این غفلت منجر به شکاف قابل توجهی در درک ما نسبت به سلوکیان شده است. این در حالیست که امپراتوری سلوکی نقش مهمی در شکل دادن به خاورمیانه هم از نظر فرهنگی و هم از نظر سیاسی داشته است.
معماران جهان هلنیستیتاثیر سلوکیان بسیار فراتر از میدان جنگ بود. آنان نقش مهمی در پر کردن شکاف بین اروپا و هند، تقویت تبادل فرهنگی و شکل دادن ناخواسته به جهان از طریق تعامل خود با سایر امپراتوریهای قدرتمند داشتند. سلوکیان وارث سنت فرهنگی وسیع هلنیستی بودند. این تاثیر در پروژههای معماری بزرگ آنان که با ترکیبی از سبکهای یونانی، بین النهرینی و مصری مشخص میشود آشکار شد. شهرهایی مانند انطاکیه پایتخت آنان دارای فضاهای عمومی چشمگیر، خیابانهای ستون دار و معابدی بود که با مجسمههایی به سنت یونانی تزئین شده بودند.
معماران سلوکی با تمرکز بر چیدمانهای هندسی و امکانات شهری نقشی کلیدی در توسعه شهرسازی ایفا کردند. سلوکیان در فلسفه جریانهای فکری جهان هلنیستی را پذیرفتند. اپیکوریسم، رواقی گرایی و شک گرایی همگی تحت حمایت آنان شکوفا شدند و دانشمندان را به سوی خود جذب کردند و بحثهای پرشوری را پرورش داد.
یکی از مهمترین کمکها توسط مگاستنس سفیر، مورخ و جغرافیدان یونانی سلوکی مستقر در پاتالی پوترا پایتخت باشکوه چاندراگوپتا مائوریا پادشاه هند در قرن سوم پیش از میلادی انجام شد. اثر مگاستنس که به عنوان یکی از اولین اروپاییها درباره هند نوشته بود به سنگ بنای شناخت شبه قاره هند تبدیل شد.
گزارشهای او علیرغم سوگیریهای بالقوه ذاتی در دیدگاه هر سفیری کماکان منابع ارزشمندی از اطلاعات است. مشاهدات دقیق مگاستنس در مورد جامعه هند از جمله سیستم پیچیده کاست، نقش فیلها در جنگ و ساتی (خودسوزی بیوه ها) و هم چنین سیاست و جغرافیا دریچهای برای اروپاییها به دنیای ناشناخته قبلی فراهم کرد. کار مگاستنس به مبنایی برای نویسندگان بعدی مانند استرابون نویسنده کتاب جغرافیای استرابو تبدیل شد. این روند تصور اروپاییان از هند را برای قرنهای آینده شکل داد. استرابون به توصیفات مگاستنس از موجودات عجیب و غریب اشاره کرد احتمالاً تفسیرهای نادرست از حیوانات واقعی یا شیوههای فرهنگی که به فانتزیهای اروپایی در مورد شرق عجیب و غریب دامن زد.
سلوکیان ممکن است نام آشنا نباشد، اما میراث ماندگار آنان غیرقابل انکار است. آنان تسهیل کننده تبادل فرهنگی، تامین کنندگان دانش و حامیان هنر، معماری و فلسفه بودند. نفوذ آنان از مرزهای جغرافیایی و محدودیتهای زمانی فراتر رفت و اثری پاک نشدنی در دنیای باستان بر جای گذاشت.
شورش یهودیان علیه سلوکیانبا این وجود، شاید ماندگارترین میراث سلوکیان از تعامل آنان با مردمی کوچک، اما باستانی در گوشه جنوب غربی امپراتوری شان ناشی میشود: یهودیان.
سلوکیان در قرن دوم پیش از میلاد بر یهودیه سایه طولانی انداختند. تحت سلطنت ظالمانه "آنتیوخوس چهارم اپیفانس" که به دلیل سیاستهای مذهبی ظالمانه و نامنظم خود لقب اپیمانس (دیوانه) برای او به کار برده شد او اتباع یهودی خود را به شدت آزرده خاطر ساخت. او معبد دوم یهودیان در بیت المقدس را مورد هتک حرمت قرار داد، مجسمه زئوس را ساخت و پرستش خدایان یونانی را اجباری کرد. او با ترویج زبان و آداب و رسوم مذهبی یونانی به دنبال یونانیزه کردن یهودیه بود. این شامل سرکوب اعمال سنتی یهودیان مانند ختنه و برگزاری شبات (تعطیلی روز شنبه یهودیان) و حمله مستقیم به هویت و ایمان یهودی میشد.
این ظلم او آتش شورش یهودیان را برانگیخت. در روستای کوچک مودین یک کاهن یهودی به نام "متاتیاس مکابئوس" و پسران اش از اجرای احکام آنتیوخوس خودداری ورزیدند. سرپیچی آنان باعث خیزش گسترده تری شد. شورش مکابیان در گرفت."یهودا مکابئوس" برجستهترین پسر متاتیاس به عنوان یک رهبر کاریزماتیک ظاهر شد و جناحهای مختلف یهودی را علیه دشمن مشترک متحد کرد.
شورش مکابیان از میدان نبرد فراتر رفت. این مبارزه برای جوهر یهودیت بود. این دوره تاثیر عمیقی بر اندیشه و هویت یهودی داشت. آسیب ناشی از آزار و شکنجه یهودیان تسوط سلوکیان باعث ایجاد متون آخرالزمانی مانند کتاب دانیال و کتاب خنوخ شد. این آثار مضامین قضاوت الهی، رنج عادلانه، و رهایی نهایی را بیان میکردند.
امپراتوری تضعیف شده سلوکی فرصتی را برای رومیان فراهم کرد که از آن درگیری برای گسترش نفوذ منطقهای خود استفاده کنند. رومیان با استفاده از یهودیه به عنوان مهرهای در جنگ قدرت سلوکیان را تضعیف کردند. در قرن اول پیش از میلاد مسیح رومیان بر آناتولی، سوریه و فلسطین مسلط شدند. در حالی که یهودیه بر روایت مبارزات سلوکیان در غرب تسلط دارد مرزهای شرقی آن امپراتوری نیز با چالشهایی مواجه بود.
در سرزمینهای ایرانی شان شورشهایی که با هدف احیای آداب و رسوم ایرانی انجام میشد و تهدیدی مهم محسوب میشد. در نهایت، سلوکیان نتوانستند کنترل ایران را حفظ کنند و راه را برای ظهور سلسلههای بومی اشکانی و ساسانی هموار ساختند. این امر زمینه را برای تقسیم خاورمیانه بین امپراتوریهای رقیب روم و ایران فراهم کرد الگویی که تا هفت قرن بعد از فتح شام و ایران توسط اعراب مسلمان تغییری پیدا نکرد.