ادعای نیویورک تایمز / ۱۸ ماه برنامهریزی مخفیانه CIA برای ترور سردار سلیمانی / اسرائیل هم دست داشت
تاریخ انتشار: ۲۳ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۴۹۰۶۶۱
رئیس سیآیای و مارک اسپر، وزیر دفاع آمریکا از دو نقطه متفاوت در کشورشان، صحنههای ورود قاسم سلیمانی به بغداد و استقبال ابومهدی المهندس از او و سپس سوار شدن به خودرو را در حالی که سه پهپاد آمریکایی، هر یک مجهز به چهار موشک هلفایر بر فراز موقعیت قرار گرفته بودند، نظاره میکردند. دستور شلیک از مقر فرماندهی سنتکام در دوحه، پایتخت قطر، داده شد
نیویورک تایمز نوشت: هواپیما تاخیر داشت و تیم ترور از این بابت نگران شده بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است: درست دقایقی پیش از بسته شدن دربهای هواپیما قاسم سلیمانی به همراه دو تن که او را اسکورت میکردند وارد هواپیما شد. هواپیما درست ساعت 12:36 بعد از نیمه شب در فرودگاه بین المللی بغداد به زمین نشست و اولین کسی که از هواپیما پیاده شد ژنرال سلیمانی به همراه همراهانش بود. ابومهدی المهندس با دو خودرو به استقبال سلیمانی آمد و این دو خودرو در نهایت در انتهای جاده فرودگاه هدف قرار گرفتند.
عملیاتی که ژنرال سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را هدف قرار داد، آمریکا را به سمت فاجعه جنگ با ایران سوق داد. داستان این هفت روز تنش و بلاتکلیفی دنیا از یک برنامه ریزی مخفیانه 18 ماهه برای ترور قاسم سلیمانی نشات میگیرد، طرحی که بدون شک به عنوان خطرناک ترین فصل از سه سال ریاست جمهوری ترامپ قابل بررسی است.
بدون ارتباط با مجموعه رویدادهای خشونتبار ماه گذشته از جمله کشته شدن یک پیمانکار 33 ساله آمریکایی در کرکوک که به حمله آمریکا به پایگاههای کتائب حزبالله در عراق در روز ۸ دی و قتل دستکم ۲۵ عضو این نیرو انجامید، واشینگتن از یک سال و نیم قبل، طرح ترور قاسم سلیمانی را بررسی میکرد.
بعد از حمله به سفارت آمریکا، نیروهای محافظ سفارت در بغداد دستور داشتند که اگر تظاهرکنندگان عراقی وارد حریم سفارت شدند، شلیک کرده و آنها را بکشند اما عملاً از گاز اشکآور برای پراکنده کردنشان استفاده شد؛ دونالد ترامپ که در تعطیلات سال نو در اقامتگاه شخصیاش در فلوریدا رویدادها را از تلویزیون میدید، شدیداً خشمگین شد و او را به انتخاب گزینه ترور قاسم سلیمانی کشاند.
در ۱۸ ماه گذشته، کاخ سفید در حال بهکارگیری مهرههایی از فرودگاههای دمشق و بغداد، ....و .... برای لو دادن اطلاعات منجر به ترور قاسم سلیمانی بود؛ برخی از عواملی که به کار گرفته شدند، اطلاعاتی را در مورد رفت و آمدهای قاسم سلیمانی لو میدادند.
اطلاعات به دست آمده نشان داد که او با چند شرکت هوایی مختلف پرواز میکند و در قالب موارد، بلیطش تنها در آخرین لحظات تهیه میشود تا به دشمن برای زدن رد او فرصت کافی ندهد. سلیمانی معمولاً آخرین فردی بود که سوار هواپیما میشد و در صندلی آخرین ردیف مینشست تا با فرود هواپیما زودتر بیرون بیاید.
طرح ترور سلیمانی از زمان حملات ایران علیه نفتکشها و تأسیسات عربستان بهطور جدیتر مطرح شد و از شهریور یا حدودا مهر امسال، بخشهایی از «سنتکام» که از جمله مسئول عملیات بمباران آمریکایی در سوریه و عراق رسما وارد ماجرا شدند.
واشنگتن نگران بود که [ترور] سلیمانی در زمانی که با یک مهره ارشد حزبالله در بازدیدهایش از سوریه همراهی میشود، ممکن بود که این سازمان لبنانی را وارد کارزار نظامی زودهنگام با اسرائیل کند به همین خاطر هم دست به ترور او در لبنان نزد.
از ۱۰ دی واشنگتن یکسری از اهداف را تحت نظر داشت، رابرت اوبرایان، مشاور امنیت ملی کاخ سفید، اهداف احتمالی آمریکا را تهیه کرده بود که حمله به ناو فرماندهی ایرانی که در دادن فرمان به ناوچههای سپاه برای حرکات تهاجمی در خلیج فارس سهیم است، در بین این اهداف بود.
در بین مقاماتT جینا هسپل، رئیس سیآیای، که معتقد بود به حد کافی اطلاعات در مورد طرح حمله به اهداف آمریکایی در دسترس است، برای ترور قاسم سلیمانی علاقهمندی زیادی نشان میداد. با این وجود، در بحثهایی که بعد از ترور قاسم سلیمانی در آمریکا مطرح شده، از اینکه مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا در چند نوبت گفت که سلیمانی طرحهایی برای حملات قریبالوقوع داشت، تأکید شده که بهتر بود از این عبارت استفاده نمیشد.
دونالد ترامپ خود روز ۲۰ دی گفت که قاسم سلیمانی در حال طراحی حمله به چهار سفارتخانه آمریکا، شامل سفارت در بغداد بود.
در حالی که اسرائیل از ترور سلیمانی خشنود است، عربستان نگران است که آمریکا بدون در نظر گرفتن عواقب این کار دست به انجام آن زده باشد، هرچند که بعد از دیدار خالد بن سلمان، برادر ولیعهد سعودی، با مقامات کاخ سفید، این نگرانی سعودیها برطرف شد.
طبق این گزارش، سرانجام زمان انتقام ایران از ترور قاسم سلیمانی، پنج روز پس از مرگ او فرا رسید و مقامات آمریکا در اتاق عملیات کاخ سفید و پنتاگون، صحنههای اصابت موشکهای ایرانی به دو پایگاه آمریکایی در عراق را در حالی که نظامیان پیشتر و به سرعت از آنجا تخلیه شده بودند، نظاره میکردند.
آویگدور لیبرمن، وزیر دفاع پیشین اسرائیل روز یکشنبه ۲۲ دی گفت: این کار نباید صورت میگرفت و اسرائیل میبایست خود را از این ماجرا دور نگاه دارد.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، در ساعات بامداد پنجشنبه ۱۲ دی یعنی یک روز پیش از ترور سلیمانی در فرودگاه تلآویو پیش از سوار شدن به هواپیما برای سفر رسمی به یونان گفت: منطقه ما شاهد رویدادهای بسیار دراماتیکی است و ما کاملاً از رویکرد آمریکا برای دفاع از خودش، حمایت میکنیم.
در حالی که در آن روز ظاهراً چنین به نظر میرسید که منظور سخنان نتانیاهو، ایستادن اسرائیل در کنار آمریکا در جریان حمله به سفارت این کشور در بغداد بوده، بعداً معلوم شد که بنیامین نتانیاهو تنها رهبری در خارج از آمریکا بود که کاخ سفید او را از ترور قاسم سلیمانی آگاه کرده بود و اشاره او به رویدادهای بسیار دراماتیک در حقیقت آگاهیاش از طرحی بود که ساعاتی بعد قرار است در فرودگاه بغداد عملی شود.
شبکه انبیسی آمریکا ۱۱ دی گزارش داده بود که پس از آنکه خبرچینانی در فرودگاه دمشق گزارش حضور قاسم سلیمانی در فرودگاه و سوار شدن او به هواپیمای ایرباس ای۳۲۰ شرکت خصوصی سوری را لو دادند، اطلاعات دریافتی از اسرائیل نیز به تأیید این جزئیات کمک کرد.
به گزارش انبیسی، رئیس سیآیای و مارک اسپر، وزیر دفاع آمریکا از دو نقطه متفاوت در کشورشان، صحنههای ورود قاسم سلیمانی به بغداد و استقبال ابومهدی المهندس از او و سپس سوار شدن به خودرو را در حالی که سه پهپاد آمریکایی، هر یک مجهز به چهار موشک هلفایر بر فراز موقعیت قرار گرفته بودند، نظاره میکردند. دستور شلیک از مقر فرماندهی سنتکام در دوحه، پایتخت قطر، داده شد. هیچیک از ده فرد سوار شده به دو خودرو زنده نماند.
عبدالرضا شهلایی مسئول مالی شاخه قدس نیز از حمله پهپادی آمریکا در یمن جان سالم به در برددر این میان، ترور قاسم سلیمانی بخشی از یک برنامه گستردهتر برای ترور فرماندهان سپاه پاسداران و سران نیروهای همپیمان ایران در منطقه است. به عنوان مثال عبدالرضا شهلایی، مسئول بخش مالی شاخه قدس، که روز پنجشنبه ۱۲ دی هدف حمله پهپادی آمریکا در خاک یمن قرار گرفت، جان سالم بدر برد.
سخنگوی پنتاگون در واکنش به این طرح گفت ما نیز گزارشهای حملات در آن روز در یمن را دیدیم، اما اجازه بدید در مورد این مساله در زسانهها صحبت نکنیم.
آمریکا از مدتی پیش برای دریافت اطلاعاتی که به دستگیری یا کشتن عبدالرضا شهلایی منجر شود، ۱۵ میلیون دلار پاداش نقدی تعیین کرده بود.
در همین زمینه، روزنامه دیلی میل در بریتانیا مدعی شد در حمله عوامل مسلح ناشناس در روز ۲۱ دی به طالب عباس علی الساعدی، یکی از فرماندهان حشدالشعبی در کربلا، او کشته شده هرچند که پلیس کربلا و حشدالشعبی یک روز بعد در بیانیههای جداگانه، کشته شدن فرمانده تیپ کربلای حشدالشعبی را تکذیب کردند.
همچنین به نوشته تایمز اسرائیل، در روز ۲۰ دی، ایران از حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله خواسته تا تدابیر امنیتی را برای مراقبت از جان خودش افزایش دهد.
منبع: ایران آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۴۹۰۶۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ریشههای تروریستپروری در سیاستهای غرب؛ ترور برای بقا!
این روزها نام فلسطین بیش از هر زمان دیگری بر سر زبانها افتاده و از اقصینقاط جهان به گوش میرسد و یک جنبش عمومی برای احقاق حقوق مردم غزه آغاز شده است. البته جنایت صهیونیستها که در ماههای اخیر به اوج خود رسیده، محدود به وقایع بعد از عملیات طوفانالاقصی و ماههای اخیر نمیشود و قدمتی ۷۵ساله دارد و مهاجرت اجباری و پاکسازی قومیتی سوغات شوم صهیونیستها در این تهاجم است.
رسانهایشدن بخشی از جنایتهای ارتش صهیونیستی در غزه و مخابره تصاویر بیمارستانها و مراکز درمانی که تاکنون سانسور میشد همبستگی عمیقی را بین ملتهای مختلف علیه رژیم کودککش اسرائیل رقم زد و این کینه به اقدام بزرگ و ارزشمندی نظیر تظاهرات مردم و تجمع دانشجویان جهان علیه صهیونیستها منجر شد.
گزارشهای ارسالی از دانشگاههای آمریکا یکی از شگفتانگیزترین اخبار این روزها بود و باعث شد تا نقاب از چهره سران آمریکا کنار رفته و افکارعمومی جهان با ماهیت تروریستپرور این دولت استعماری آشنا شوند چراکه اگر حمایتهای بیدریغ کاخسفید از این رژیم تداوم نداشت، کار اسرائیل پیش از اینها یکسره شده بود و ملت مظلوم غزه قربانی زیادهخواهی صهیونیستهای غاصب نمیشدند.
مروری بر تاریخ پرفرازونشیب منطقه غرب آسیا حکایت از این دارد که کشورهای غربی ازجمله آمریکا برای بهرهمندی از مواهب و امکانات استراتژیک این منطقه، رژیمی با عنوان اسرائیل را علم کردند تا با اقدامات ایذایی و تروریستی علیه ملتهای منطقه غرب آسیا، اهداف استعماری آنها را محقق کند، اما رویدادهای اخیر نشان میدهد که بومرنگ این بدخواهیها به سمت کشورهای غربی برگشته است و افکارعمومی این کشورها با محاکمه آنها خواستار بازنگری این سیاستهای نژادپرستانه هستند؛ مسألهای که به زعم کارشناسان توجه و عدم توجه به آن، حاکمیت آمریکا و دولت بایدن را با چالشی جدی مواجه کرده و به افول هژمونی آن میانجامد.
یکی ازموضوعاتی که ریاکاری و استانداردهای دوگانه دولتهای غربی را بهصورت واضح آشکار کرده و موجب رسوایی آنها میشود استفاده دوپهلو از پدیده تروریسم است. سیاستمداران غربی از یکسو در سخنرانیها و موضعگیریهایشان مکررا از لزوم مقابله با تروریسم میگویند و از طرف دیگر با حمایت از گروههای تروریستی و تقسیم آن به دو بخش خوب و بد، رویه دروغین خود در فریب افکارعمومی را آشکار میکنند. سناتورهای آمریکایی و دیپلماتهای اروپایی پشت تریبونهای رسمی، خودشان را دشمن نخست گروههای تروریستی معرفی میکنند، اما تاکنون عملیات قابلتوجهی از سوی آنها علیه اهداف غربی صورت نگرفته است و همواره در راستای تحقق اهداف آمریکا که جنگافروزی و دستاندازی به ثروتهای ملتهاست حرکت کردهاند و بیدلیل نیست که از حمایت آنها نیز برخوردار هستند و تروریسم در خدمت آمریکاست؛ مسألهای که با نگاهی به عملکرد دولتهای غربی قابل رویت است و میتوان رد پای آنها را در روابط متقابل دید. تشکیل دولت غاصب صهیونیست که مصداق کاملی از تروریسم است بخشی از این تعامل است که صدمات زیادی را بر پیکره جهان اسلام و جامعه بشری وارد کرد. شواهد و مستندات بسیاری وجود دارد که نشان میدهد مقامات اروپایی با همراهی صهیونیستها، از حمایت مردم بیدفاع غزه خودداری کرده و ناقض حقوقبشری شدهاند که داعیه پاسداری از آن را دارند و عجیبتر آنکه در برخی موارد از اقدامات بشردوستانهای که در حمایت از حقوق مردم فلسطین انجام گرفته است نیز جرمانگاری کرده و مانع ارسال کمکهای بشردوستانه شدهاند.
نقش آمریکا در تثبیت جریانهای تروریستی
میسال ۱۹۴۸بودکه اعلامیه دولت آمریکا مبنی بر شناسایی دولت اسرائیل صادر شد. درحالیکه این طرح هنوز در مجمع عمومی سازمان ملل در جریان بود و کارشناسان مشغول بررسی و گفتگو درباره طرح قیمومیت بودند، اما تصمیمگیرندگان کاخسفید مثل همین حالا که چشم و گوش خود را نسبت به جنایات صهیونیستها بستهاند، بدون توجه به نتایج بررسی سازمان ملل، دولت اسرائیل را به رسمیت شناخته و مسئولان اسرائیلی نیز استقلال خود را اعلام کردند و این آغاز راه آمریکا برای حمایت از اسرائیل بود. موضوعی که در این هفتهها بهدلیل آن به مصاف شهروندان کشورش رفته و حتی برای حفاظت از منافع اسرائیل تمام اصول قانونی را زیر پا گذاشته است.
رئیسجمهور آمریکا در ادامه تصمیمهای متعددی را در راستای پاسداری از موجودیت نحس اسرائیل اتخاذ کرده و در نخستین ملاقات رسمی با مقامات صهیونیستی، مبلغ صدمیلیون دلار در اختیار آنها قرار داد و با تأسیس دفتر سیاسی در تلآویو به روابط دیپلماتیک میان آمریکا و اسرائیل رسمیت بخشید تا سایر کشورها نیز از این قاعده پیروی کنند. خوابی که برای منطقه غربآسیا دیده بودند و با جهاد رزمندگان محور مقاومت کابوسی شد که علاوه بر اضمحلال صهیونیستها برای آمریکاییها نیز پرمخاطره شده است. اما آمریکا به همین هم بسنده نکرده و تلاشهای زیادی را برای پذیرش اسرائیل در سازمان ملل متحدانجام داد واین خوشخدمتیها بالغو تحریم نظامی وارسال اسلحه به اسرائیل از طرف آمریکا تکمیل شد و مجموعه این کارها اراده آمریکا در تشکیل این رژیم تروریستی را نشان میدهد که علنا اعلام جنگی علیه اعراب و ساکنان فلسطین بود.
ریشههای تروریسم در غرب آسیا
این سلسلهاقدامات باعث شد تا کشورهای غربی به رهبری آمریکا، رژیم غاصب صهیونیستی و دلارهای نفتی برخی حکام دستنشانده در منطقه اضلاع مثلث تروریسم را در منطقه غربآسیا کامل کنند. برخورداری از منابع طبیعی فسیلی یکی از مواردی بود که باعث شد تا غربیها چشم طمع به این منطقه دوخته و این پهنه جغرافیایی را تبدیل به مأمن تروریستها کنند. از سوی دیگر وقوع جنگ در این منطقه سود کلانی را نصیب این دولتهای استعماری میکرد و آمریکا برای ادامه حیات خود محتاج میلیونها دلاری است که از طرف کارخانههای اسلحهسازی به خزانه آنها سرازیر میشود. پس پرواضح است که جنگافروزی از طریق حمایت از تروریسم در منطقه بهترین راه برای جوشدادن این معاملات پرسود است.
علاوه بر آمریکا، اسرائیل نیز به دلایل متعددی برای حمایت از گسترش تروریسم در منطقه اشتیاق دارد: از ابتدای تأسیس رژیم منحوس صهیونیستی در غربآسیا و در قلب سرزمینهای اسلامی حفظ امنیت مهمترین دغدغه این رژیم بوده و هست. از طرفی صهیونیستها بهدلیل نداشتن وسعت و جمعیت کافی بهمنظور جنگ مجبور است تا از درگیری بلندمدت با کشورهای منطقه و حتی جنبشهای اسلامی مانند حزبا... و حماس اجتناب کند؛ بنابراین بهترین راه برای درگیرنشدن مستقیم در منطقه حمایت از گروههای تروریستی است تا کشورهایی مانند سوریه، لبنان و ایران درگیر مبارزه با تروریسم شوند و از مبارزه با اسرائیل دست بردارند.
تولید و حمایت تروریسم از سوی آمریکا یکی از توطئههای پنتاگون است تا طی آن رقبای منطقهای این دولت استکباری مشغول حلوفصل این مسأله ویرانکننده در داخل مرزهایشان باشند و برای رهایی از آن دست به دامان آمریکا یا متحد صهیونیستها شوند و بهاینترتیب این کشورها علاوه بر اینکه مجری سیاست آمریکا باشند، منافع اقتصادی چشمگیری را نیز نصیب دولتهای غربی کنند. پس از بهار عربی و سقوط حکومتهای خودکامه در آفریقا و غربآسیا، حکومتهای وابسته که با دیدن عاقبت همکیشان خود دچار هراس شده بودند برای رهایی از خشم مردم به دولتهای تروریستپرور متوسل شدند و اعتراف مقامات آمریکایی در تاسیس داعش نشان از همراهی مستمر آنها با گروههای تروریستی دارد و عجیب آنکه بازهم دولتهای خودکامه وابسته به غرب از گزند داعش در امان بودند.
حمایت دولتهای اروپایی از گروهک تروریستی منافقین و پشتیبانی از گروههای مسلح تجزیهطلب مثالهای نغزی است که نشان میدهد دولتهای غربی با استانداردهای دوگانه خود گاهی برای مقابله با تروریسم به کشورهای دیگر لشکرکشی کرده و استقلال آنها را زیر سؤال میبرند و بعضا با پذیرش افرادی که نقش مستقیمی در کشتار ۱۷هزار نفر از شهروندان ایرانی داشتهاند، تمام قوانین مرتبط با این موضوع را زیر پا گذاشته و برای آنها فرشقرمز پهن میکنند.
به هر تقدیر وقایع این روزهای غزه وجنون نسلکشی توسط صهیونیستها و حمایت عریان مدعیان حقوقبشر از این رژیمنژادپرست نشان میدهد که باید مراقب آدرس غلط رسانههای غربی بود. موضوعی که در نامه رهبر معظم انقلاب که سالها پیش خطاب به جوانان اروپایی نوشته شده بود هم به آن اشاره شده بود و معظمله فلسطین را مرز حق و باطل عنوان و تاکید کرده بودند: «تا زمانی که معیارهای دوگانه بر سیاست غرب مسلط باشد و تا وقتی که تروریسم در نگاه حامیان قدرتمندش به انواع خوب و بد تقسیم شود و تا روزی که منافع دولتها بر ارزشهای انسانی و اخلاقی ترجیح داده شود، نباید ریشههای خشونت را در جای دیگر جستوجو کرد.» بنابراین صحنههای غمانگیزی که این ماهها از غزه مخابره میشود ریشه در خشونت آمریکایی دارد و به فضل خدا با بیداری جهانی که در سطح جهان فراگیر شده است، به نابودی صهیونیسم و آزادی قدس منجر میشود.
منبع: رونامه جام جم
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی