«رودخانه تباهی»؛ ماساجی ایشیکاوا؛ترجمه فرشاد رضایی؛ نشر ققنوس فرار از سرزمین خوشبختی!
تاریخ انتشار: ۲۴ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۵۱۰۰۱۵
«رودخانه تباهی»
(فرار از کره شمالی)
نوشته : ماساجی ایشیکاوا
ترجمه: فرشاد رضایی
ناشر: ققنوس، چاپ اول 1398
200 صفحه، 21000 تومان
****
در سالهای اخیر کتابهای گوناگونی درباره کرهشمالی منتشر شده که هریک به گوشههایی از حقایق زندگی مردم و شیوههای حکومت سیستم حاکم براین کشور میپردازند. نشر ققنوس با کتابهایی همانند «روح گریان من»، «رهبر عزیز» و .
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«رودخانه تباهی» اثر ماساجی ایشیکاوا با ترجمه فرشاد رضایی که اخیرا توسط نشر ققنوس به بازار کتاب عرضه شده، ترجمهای است از رمان A River In Darkness که به شرح خاطرات نویسنده از زندگی در ژاپن، مهاجرت به کره شمالی و در آخر فرار از این کشور و بازگشت به ژاپن میپردازد. داشتن این خط روایی باعث شده اثر حاضر باوجود شباهتهایش با دیگر کتاب های این حوزه (در بیان واقعیات حاکم بر زندگی مردم کره شمالی و رنج مشقتی که آنها تحمل میکنند) به دلیل نوع زندگی راوی و عقبه متفاوت خانوادگیاش، از جنبههای تازهای برای درک حقایق جاری بر زندگی مردم کره شمالی و تصویر متفاوتی که حکومت کمونیستی حاکم بر آن در خارج از کره ارائه می کند، برخوردار باشد.
ماساجی ایشیکاوا (با نام کرهایِ دو چان سون) در خانوادهای با مادری ژاپنی و پدری کرهای در کشور ژاپن به دنیا آمد. زندگی با پدری که مدام مست می کند و نه تنها بچهها که مادرشان را مورد ضرب و شتم قرار میدهد، اوضاع و احوال سختی را برای ماساجی نوجوان به وجود میآورد. اما برخلاف تصور او زندگی روی بسیار زشت تری هم داشت که بعد از مهاجرت خانواده آنها به کره شمالی خود را نشان داد.
ایشیکاوا به همراه خانوادهاش و دیگر خانوادههای مهاجر در روستاهای اطراف شهرهای بزرگ ژاپن زندگی میکردند و به کار طاقت فرسا در کارخانههای مختلف مشغول بودند. در ایام رکود اقتصادی ژاپن بعد از جنگ، شرکت های ژاپنی زیادی ورشکست شدند، بیکاری گریبان خود ژاپنیها را هم گرفته بود چه رسد به مهاجران کره ای، این شرایط به ایجاد تبعیض اجتماعی دامن زد. سازمانی بنام «جامعه کرهایهای مقیم ژاپن» که در ژاپن تشکیل شده بود، از فرصت استفاده کرد و در میان مهاجران به تبلیغ آیندهای با رفاه و آسودگی در «سرزمین موعود»؛ یعنی کره شمالی پرداخت؛ کشوری که آغوش گشوده بود تا برای این مهاجران سرزمین خوشبختی باشد.
چنان که نویسنده روایت میکند، حتی رهبر کره شمالی در بیانهای از آغوش باز برای پذیرفتن کره ای های مهاجر و تضمین برای برخورداری از زندگی بهتر را خبر داده بود. سر انجام پدر او نیز همانند بسیاری از کرهای ها به تصور اینکه با رفتن به کره شمالی فرصتهای شغلی زیاد و نهایتا زندگی بهتری در انتظار خود و خانوادهاش خواهد بود، راهی این کشور شد.
ایشیکاوا در زمان ورود به کره شمالی سیزده ساله بود (1960)، او در ادامه کتاب مینویسد که چطور اندک زمانی بعد، به توخالی بودن وعدههای داده شده و زندگی سخت و مشقت باری که در انتظارشان بوده، آگاهی پیدا میکند. جالب اینکه در کشور مساوات و برابری، نظامی در نوع خود طبقاتی حاکم بوده و براساس مناسبات آن، برای این خانواده پایین ترین رتبه اجتماعی در نظر گرفته میشود. این سرآغاز زندگی تازه ای است که به مراتب از دورانی که در ژاپن بودند، دشوار تر و سیاه تر است. در کره شمالی نه تنها فقر و گرسنگی بیش از گذشته گریبان او و خانواده اش را میگیرد، بلکه تحقیر و سلب آزادیهای بدیهی، زندگیشان را به زندانی جهنمی بدل میسازد که فکری جز رهایی از آن را در سر نمی تواند بپروراند.
از یک سو دولت به دلیل نیاز به نیروی کار آنها را در ژاپن جذب کرده و به کره آورده و از سوی دیگر برخی که به عنوان مهاجرانی که از ژاپن آمدهاند، با بدبینی به عنوان جاسوس تحت نظر گرفته شده اند!
حتی درخشش در تحصیلات مدرسه هم کمکی به ایشیکاوا نمیکند تا تغییری در سرنوشتی که برایش مقدر شده به وجود بیاورد. زندگی سخت به عنوان کارگری کشاورز، فقر و گرسنگی و تحقیر دست به دست هم می دهند و اگر چه به دلیل مهاجرت از ژاپن و گذشت سالهایی طولانی دیگر خود را در این کشور بیگانه میبیند، اما با پافشاری بر آرزوی فرار و بازگشت به ژاپن نهایتا 36 سال بعد (1996) این فکر را به اجرا میگذارد.
این سرگذشتنامه خودنوشت و مستند به حقایق زندگی نویسنده با انتشار نقشه آغاز می شود که مسیر حرکت ایشیکاوا را در حین فرار از کره شمالی به ژاپن با طی مراحلی ششگانه نشان میدهد. مراحلی دشوار و در عین حال مرگبار همانند گذر از رودخانه یالو و سفری ۴۰۰ کیلومتری در کوههای شانگهای و... که میل مفرط ایشیکاوا برای رهایی از این زندان و رسیدن به جهان آزاد تحمل چنین مسیر دشوار و پرمخاطرهای را ممکن می سازد. تلاشی برای نجات خود که قرار است پیش زمینهی رهایی دیگر اعضای خانواده او نیز شود. هرچند که تقدیر قرار نیست همه آرزوهای او را محقق کند...
در این کتاب، ایشیکاوا با زبانی ساده و بیانی صادقانه، در قالبی روایی به حوادثی که در طول این سالها پشت سر گذاشته می پردازد و تصویری تاثیر گذار از واقعیت های حاکم بر کره زندگی مردم کره شمالی و سیستم حاکم برآن پیش روی خواننده می گذارد. زندگی او روایتگر گوشهای دیگر از تاریخ و زندگی مردمی است که باور چگونگی مناسبات حاکم بر کشور آنها در مخیله خواننده نمیگنجد و به همین دلیل است که در عین آموزنده و آگاهی بخش بودن، جذاب نیز هست.
منبع: الف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۵۱۰۰۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
از روز جهانی کتاب و حق مولف تا نقش کتاب در سبد خانوادهها
زهره صارمی، استاد زبان و ادبیات پارسی و مدرس دانشگاه درمورد روز جهانی کتاب و حق مولف بیان کرد: کتاب همواره همچون بارقهای از نور در تاریکی دورههای مختلف تاریخی نجاتبخش نوع بشر بوده است. زیرا کتاب با ایجاد نگرش مثبت در افراد جامعه باعث توسعه و بهبود شرایط جامعه شده است؛ بهطوری که سطح دانش و تجربه زیستهی افراد را بالا برده و پنجرهای گشوده است به جهان بینیهای مختلف و زندگیهایی که امکان زیستن آنها وجود ندارد. زیرا تنها با خواندن کتاب میتوان آن زندگیها را تجربه کرد.
این استاد زبان و ادبیات پارسی اظهار کرد: کتاب همواره به انسان کمک کرده است تا اهداف زندگی را برای خود مشخص و پیدا کند و به همین دلیل، انسان با خواندن کتاب میتواند درمورد اهدافی که تعیین و پیدا کرده است راه حل مناسب و دانش و اطلاعات کافی بدست آورد و علاوه بر این، کتاب توانسته است انسان را در راستای اهداف و راه حلهایی که میخواهد در پیش بگیرد راهنمایی کند و برای او روشنگر باشد. زیرا کتاب خواندن همواره باعث احساس آرامش و لذت بیپایان میشود و همین لذت بیپایان، مفهومی به نام کتاب را ماندگار کرده است.
صارمی گفت: هر ساله در ۲۳ آوریل که همزمان با درگذشت نویسندهی بزرگ «ویلیام شکسپیر» است روز جهانی «کتاب و حق مولف» گرامی داشته میشود و ایده اولیهی این مناسبت از برنامهای بوده است که در کاتالونیای اسپانیا برگزار میشده که همواره در این روز به خرید و فروش و اهدای کتاب پرداخته میشده است و هر کسی که کتابی خریداری میکرده یک شاخه گل رز هم، هدیه میگرفته است و پس از آن، این موضوع مورد توجه قرار گرفت و سازمان یونسکو این روز را به نام «روز جهانی کتاب» و حق مولف پایهگذاری کرد که اهمیت و توجه بیشتری به دست اندرکاران چاپ یک کتاب اعم از نویسندگان، مولفان، ناشران و معلمان و... شود.
این استاد زبان و ادبیات پارسی ادامه داد: در طول تاریخ مشاهده کردیم افراد برای کسب دانش و بینش بیشتر و گستردهتر، همواره با هر زحمتی که بوده است به منابع و کتابهای مختلف دسترسی پیدا میکردند. اما در سالهای اخیر شاهد تحولی در این زمینه هستیم و آن هم، انتشار کتابهای دیجیتالی و صوتی در فضاهای مجازی و گروهها و اپلیکیشنهای مختلف است و این اقدام مثبتی است که میتوان آن را به فال نیک گرفت. اما نکتهای که نباید فراموش شود حق مالکیت معنوی و حق مولف و تألیف و حق ناشر است؛ بهطوری که وقتی قصد داریم کتابی را خریداری کرده و مطالعه کنیم نباید با دانلود کردن کتابهای دیجیتالی به صورت رایگان حق مولف و مالکیت معنوی و انتشارات را نادیده بگیریم و در مقابل، باید با خریداری از اپلیکیشنهای معتبر و گروههایی که با ناشر یا مولف ارتباط دارند کتابهای صوتی و دیجیتالی را در فضای مجازی از راه درست و دقیق تهیه کنیم و این کار خوبی است چراکه میتوانیم با مبلغ بسیار کمتر.
او افزود: کتابی را در کتابخانه مجازی خودمان؛ آن هم در محیط تلفن همراه، تبلت و رایانه برای همیشه داشته باشیم و حتی این کتابها در حساب کاربری اپلیکیشنهای کتابفروشیها ماندگار خواهند شد. بنابراین، بهتر است که این کتابها را با مبلغ بسیار ناچیز تهیه کنیم و برای همیشه داشته باشیم و با پرداخت هزینه، دِین خود را به مولف و ناشر ادا کنیم.
صارمی با اشاره به سرانه مطالعه کشور گفت: سرانه مطالعه در کشور ما در مقایسه با کشورهای دیگر بسیار پایین است و باید به این نکته اشاره کرد که تا قبل از این، شاید بعضی از افراد، دسترسی فیزیکی نداشتن برای خرید کتاب در همه نقاط کشور و هزینه خرید را مطرح میکردند که البته به نظر بنده، این مسئله خیلی منطقی و دقیق به نظر نمیآید. چون در تناسب با هزینههای دیگر زندگی میتوان کتاب را در سبد خرید خانوادهها قرار داد. از طرفی، با وجود کتابهای مجازی، هزینههای خرید این نوع کتابها کمتر و دسترسی به آنها بسیار راحتتر و گستردهتر شده است.
این استاد زبان و ادبیات پارسی یادآور شد: از همه عزیزان و دست اندرکاران درخواست میکنم برای ترویج و فرهنگسازی مطالعه تلاش بیشتری انجام دهند و هر کسی در هر جایی که فعالیت میکند مطالعهاش را به منظور افزایش دانش، بیشتر کرده و در آیندهی نه چندان دور اثر مطالعه را در زندگی خود مشاهده کند و این یک امر بدیهی است که بارها به تجربه اثرش دیده شده است. همچنین، توصیه میکنم در زمینهی کتابخوانی کودکان تبلیغات بیشتر و گستردهتری صورت بگیرد.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری ادبیات