استاد جامعه شناسی دانشگاه علامه: ایران در سالهای آینده به شکوفایی خواهد رسید
تاریخ انتشار: ۲۴ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۵۱۳۵۹۹
مدیرگروه تعاون و رفاه اجتماعی دانشگاه علامه گفت: پیش بینی من از وضعیت کنونی ایران این است که کشور طی 5 تا 10 سال آینده شکوفا خواهد شد.
مسعود عالمینیسی مدیرگروه تعاون و رفاه اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی در گفتوگو با خبرنگار حوزه تشکلهای دانشگاهی خبرگزاری فارس، اظهار داشت: زمانی جامعه در شرایط خاصی قرار دارد و همچون جامعه ایران در حال دست و پنجه نرم کردن با آمریکا است، در چنین جامعهای قرار گرفتن در شرایط سخت و پیچیده از ویژگیهای مهم است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: چند سال گذشته در کلاسها به دانشجویان گفتهام ایران همیشه تلاش میکند درجه یک و به اصطلاح شماره یک باشد، به دلیل همین روحیه، در مقابل آمریکا قرار می گیرد.
این مدرس دانشگاه تصریح کرد: ایران از صد سال گذشته یعنی از زمان انقلاب مشروطه تا کنون، هیچگاه با ذلت کنار نیامده است و همیشه دشمن سعی دارد تا ایران را شکست دهد و ما هیچگاه اجازه نمیدهیم چنین اتفاقی رخ دهد.
وی بیان کرد: تمام پیشرفتهای تکنولوژیک، علمی و انقلابی ما یک ریشه دارد و آن این بوده که ما جامعه قوی ایرانی داریم. این جمله براساس یک تحلیل جدی است. همچنین شاید توسعه کشوری همچون ایران ریشه در دولت دارد؛ چراکه به ظاهر دولت بیمارستان، دانشگاه و مراکز مختلفی را تأسیس میکند اما اصل موضوع این است که جامعه به دنبال پیشرفت است و این پیشرفت رخ میدهد.
عالمی نیسی اظهار داشت: جامعه ایرانی از صد سال گذشته دارای وضعیتی بوده که ریشه در جامعه دارد. اتفاقی که در دولتهای مختلف ایران شاهد بودیم، این بود که همیشه قوانینی گذاشته شد تا جامعه را محدود کنند. برای مثال در بحث کشاورزی، زمین ها را از مردم گرفتند و این زمین ها در اختیار دولت قرار گرفت. ما نواقصی در این حوزه داریم.
وی ادامه داد: برای مثال همه مناطق خوزستان قابل کشت است یعنی سه میلیون هکتار زمین قابل کشت داریم درحالی که کمتر از یک میلیون هکتار زمین کشست شده است. در نهایت اینکه به دلایل قانونی و مقرراتی، منابع طبیعی در اختیار مردم قرار گرفته نمی شود.
این مدرس دانشگاه خاطرنشان کرد: مردم ایران ظرفیت مناسبی دارند برای مثال در حوزه نانوتکنولوژی که از سال 82 آغاز به کار کردیم امروز جزو پنج کشور اول دنیا شدیم. مردم ایران باید این موضوعات را باور کنند و بدانند که ایران در مرحله خوبی قرار گرفته است.
وی بیان کرد: هویت ایرانی اسلامی ما متبلور می شود و روز به روز خود را بیشتر نشان می دهد. پیش بینی من از وضعیت امروز این است که ایران همچون هواپیمایی میماند که در حال فرود است ولی به یکباره از زمین بلند می شود و اوج میگیرد.
این استاد دانشگاه گفت: امروز کشور در این مرحله قرار دارد و ایران طی 5 تا 10 سال آینده شکوفا خواهد شد و این شکوفایی از جنس و مدل خودمان خواهد بود نه آنکه مدل غربیها باشد. شاید برخیها بگویند جنس اینگونه صحبت ها حکومتی است اما فهم من از جامعه کنونی ایران اینچنین است.
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: علامه طباطبایی دانشگاه رفاه اجتماعی جامعه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۵۱۳۵۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تلنگری جامعهشناختی به بحران آب
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، بحران آب در ایران از بزرگترین مشکلاتی است که تمام جوانب زندگی و صنعت را تحت تاثیر خود قرار داده است. دلایلی مانند شرایط آب و هوایی و اقلیمی و سو مدیریت در این حوزه به رخ دادن این بحران دامن زده است.
نرگس آذری (دکتری جامعهشناسی سیاسی) در مقالهای با عنوان «در باب ضرورت یک انقلاب شناختی در جامعهشناسی ایرانی» به این موضوع اشاره میکند که دامنۀ بحرانهای محیطزیستی ایران اکنون به بحرانهای اقتصادی و انسانی رسیده است، برای مقابله با بحران آب، باید برنامههای جدی و جامعی را در سطح جهانی اجرا کرد تا تأمین منابع آبی، کاهش هدررفت آب و افزایش کارایی در استفاده از منابع آبی مورد توجه قرار گیرد.
* گزارش بانک جهانی در راستای خسارت اقتصادی آلودگی هوا
این نویسنده در این پژوهش مینویسد: به گزارش بانک جهانی خسارت اقتصادی آلودگی هوا سالیانه حدود ۸ میلیارد دلار است و به گزارش وزارت بهداشت و درمان، ذرات معلق کمتر از /۲ میکرون علت مرگ ومیر سالیانه ۲۷۰۰ نفر در تهران است. گزارشهای رسمی از ویرانی ۶۰ درصد جنگلهای کشور خبر میدهد به گونهای که در بازه زمانی ۱۳۸۷ تا سال ۱۳۹۷، بیش از یک میلیون و ۴۳۰ هزار هکتار از جنگلهای عمدتاً بلوط دچار خشکیدگی، آفت و تخریب شدهاند.
آذری در ادامه به این مهم اشاره میکند که اکثر شهرهای کشور فاقد سیستمهای تصفیۀ فاضلاب مناسب یا هرگونه تأسیسات تصفیه فاضلاب هستند و در پی عدم مدیریت ۱۶ میلیون تن پسماند عادی تولید شده و ۱۰ میلیون متر مکعب شیرابه در روز، آلودگی آّب و خاک مناطق وسیعی از کشور در حال گسترش است.
* ارتباط کمبود آب با قدرت و سیاست
به زعم این پژوهشگر با وجود خسارات انسانی فراوان مرتبط به انواع آلودگیها و نابودی منابع مشترک ملی، این بحران کمبود منابع آبی بوده است که در سالهای اخیر، توانسته آگاهی و بسیج اجتماعی حول محور منافع گروهی پدید آورد و بیشترین تنشهای مربوط به محیطزیست را موجب شده است.
بحران کمبود منابع آبی در سالهای اخیر، آگاهی و بسیج اجتماعی حول محور منافع گروهی پدید آورد و بیشترین تنشهای سیاسی مربوط به محیطزیست را موجب شداین پژوهشگر بیان میکند که در ایران دو دهۀ اخیر، به دنبال خشک شدن آب رودخانۀ زایندهرود و کم آبی رودخانه کارون و مخالفتهای شدید با پروژههای سدسازی، انتقال آب از سوی بهرهبرداران یا شهروندانی که متأثر میشوند، محیطزیست به عینیترین صورت خود به سیاست و قدرت مربوط شده است.
این استاد جامعه شناسی توضیح میدهد که اعتراضات مربوط به عدم تأمین آب کشاورزی و شرب شهرها و روستاها در فلات مرکزی ایران به امری متداول بدل شده و بهویژه در فصل تابستان به نمادی از ناکارآمدی در فضای مجازی و در رسانههای خارج کشور تبدیل شده است.
* بحران آب و جامعه
آذری در این مقاله مینویسد: با وجود آن که شاید بحرانهای مربوط به هوا و خاک نیز به اندازه آب تأثیرات مهم بر کیفیت زیستگاههای کشور داشته است؛ اما این دسترسی به آب بوده است که با تشکلهای صنفی و شهروندی پشتیبانی شده، توانسته آگاهیهای طبقاتی و سیاسی نسبت به این موضوع را در میان ذینفعان برانگیزد.
این پژوهش به این موضوع اشاره میکند که بحران آب موجب کنشگری گروههای اجتماعی در عرصههای قدرت شده است و تأثیر واضح این امر را میتوان در چالشهای بزرگ اجتماعی و سیاسی پیرامون پروژههای عمرانی مربوط به انتقال آب میان دو عرصه مشاهده کرد.
در پایان باید گفت بحران آب در کشور مسألە آب را به مسألە دسترسی به منابع آبی تبدیل کرده و این دسترسی را با موضوع قدرت مرتبط کرده و بدین ترتیب آن را به امری سیاسی تبدیل کرده است.
* جامعهشناسی محیطزیست
جامعه شناسی محیطزیست بنا به تعریف، مطالعۀ ارتباط میان جامعه و محیطزیست و تأثیراتی است که بر هم میگذارند. در این مطالعات، هدف یافتن پاسخ برای بحرانهای محیطزیستی نیز هست. با این تعریف، جامعهشناسی محیطزیست در واقع به دنبال نوعی جامعهشناسی است که شناخت طبیعت پیرامونی را نیز مدنظر دارد. دوگانهای که لتور به شدت مورد انتقاد قرار میداد.
پارادایم طبیعتگرایی زمانی که به جامعهشناسی میرسد تبدیل به جامعهشناسی محیط- زیست میشود، رویکردی راستگرایانه که به دنبال رابطۀ میان جامعه و محیطزیست پیرامونش است بیآنکه واقعیتِ پیوستگی میان این دو و تأثیر توأمان آن از سیاست و قدرت را نادیده میگیرداین که اساساً انسان و طبیعت را دو چیز جدا از هم بینگاریم تصوری است که موقعیت هستی-شناسانۀ ما در جهان پس از مدرنیته آن را محقق ساخته و علوم مدرن آن را تثبیت کردهاند. این جایگاهِ هستیشناختی موجب ایجاد خطاهای شناختی ما شده است، خطاهایی که بهایش را با بحرانهای کنونی محیطزیستی میپردازیم.
این درحالی است که جامعهشناسی به عنوان تفکری نقاد نتوانسته بر این دوگانۀ ساختگی فائق آید و آن چه با عنوان جامعهشناسی محیطزیست پدید آورده نیز تکرار همین دوگانگی است.
جامعهشناسی محیطزیست جایی است که جامعه و محیط-زیست از هم جدا هستند. نقد اولریش بک به جامعهشناسی محیطزیست را هم در همین راستا میتوان یافت:
در واقع جهت تحلیل جامعهشناسانۀ مسائل زیستبومی، باید یک چارچوب مفهومی را ارائه کنیم که ما را قادر میسازد آنها را به عنوان مسائلی نه مربوط به محیطزیست با دنیای پیرامون ما بلکه بهعنوان مسائلی ببینیم که ناظر به دنیای درونی جامعه است. طبیعت به خودی خود طبیعت نیست، یک مفهوم، یک هنجار، یک مجموعه، یک اتوپیا، یک طرح بدیل است و امروزه بیش از هرچیز چنین است.
پارادایم طبیعتگرایی زمانی که به جامعهشناسی میرسد تبدیل به جامعهشناسی محیط-زیست میشود، رویکردی راستگرایانه که به دنبال رابطۀ میان جامعه و محیطزیست پیرامونش است بیآنکه واقعیتِ پیوستگی میان این دو و تأثیر توأمان آن از سیاست و قدرت را نادیده میگیرد. در این رویکرد، حفاظت از محیطزیست از حذفِ انسان از محیطزیست و مداخلۀ انسان در آن میانجامد بیآنکه قادر به مشاهده تأثیر قدرت و سیاست بر دسترسی به طبیعت باشد. نقطۀ مقابل ِجامعهشناسی محیطزیست، تعبیرِ محیط زیستی ِجامعهشناسی است به گونهای که جز آن ممکن نباشد.
در سوی ِدیگر، اما محیطزیست دیگر در پارادایم طبیعتگرایانه نمیگنجد و تفکر انتقادی جامعهشناسی نیز قادر به حفظ محیطزیستی بودن خود نیست.
* ایجاد یک انقلاب هستی- شناسی و شناختشناسی در جامعهشناسی
در نهایت اینکه نتایج این پژوهش بر موضعی انتقادی استوار است که فراخوانی برای ایجاد یک انقلاب هستی- شناسی و شناختشناسی در جامعهشناسی برای به رسمیت شناختن پیوستگی میان انسان به معنای موجودیت اجتماعی و سیاسیاش و طبیعت به معنای هر آن چه بر کیفیت زندگی و دسترسی به منابع اثرگذار است.
این فراخوان از ضرورت اتخاذ این رویکرد با توجه به وضعیت کنونی جامعۀ ایرانی ِمتأثر از بحرانهای زیست محیطی سخن میگوید و بیش از هرچیز روایت و تاریخی را میسازد که برهههای هستیشناختی معینی را برجسته کرده است. در این تاریخ، طبیعت عاملیتی مهم در شکلگیری چیستی کنونی جامعۀ ایرانی دارد و هم چنان در حال اثرگذاری بر حال و آینده آن است.
گفتنی است این مقاله در ششمین همایش پژوهش اجتماعی در جامعه ایران که توسط انجمن جامعهشناسی ایران اسفند 1402 برگزار شد، ارائه شده است.
انتهای پیام/