شورای نگهبان رکورد رد صلاحیت مجلس را زد!
تاریخ انتشار: ۳۰ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۵۸۴۶۳۶
در هفته گذشته با اعلام نتایج بررسی صلاحیت نامزدهای انتخابات مجلس شورای اسلامی مشخص شد که شدت رد صلاحیتها بهویژه درباره اصلاحطلبان به حدی است که حتی امکان تهیه یک لیست واحد نهفقط در تهران؛ بلکه حتی در استانهای مختلف وجود ندارد و اگر شورای نگهبان معتقد است برای هر صندلی ۱۷ نامزد وجود دارد، همانگونه که رئیسجمهور گفت، هر ۱۷ نامزد از یک جناح سیاسی هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش شرق، این برخورد حذفی با نامزدهای یک جناح سیاسی مسبوق به سابقه است و در مجلس ششم نیز شاهد چنین برخوردی بودهایم؛ تاجاییکه ۸۰ نماینده اصلاحطلب مجلس ششم به دلایل سیاسی رد صلاحیت شدند و تا چندی پیش هم رکورددار رد صلاحیت در کشور بودند؛ اما در اعلام نظر اخیر شورای نگهبان ۹۰ نفر از نمایندگان مجلس فعلی رد صلاحیت شدهاند و کدخدایی دلیل این رد صلاحیتها را داشتن پروندههای اقتصادی عنوان کرده است. هرچند بسیاری ازجمله رئیس مجلس اتهام داشتن پرونده اقتصادی برای اکثریت نمایندگان رد صلاحیتشده را تکذیب کردهاند و خواستار توضیح شورای نگهبان شدهاند؛ اما مسئله اینجاست که بسیاری معتقدند آنچه زمینه رد صلاحیت مجلسششمیها را فراهم کرد، فعالیت مدنی و سیاسی آنها در چارچوب نمایندگی مجلس بود و درباره نمایندگان فعلی موضوع اصلی داشتن فساد اقتصادی و اخلاقی مطرح شده است؛ بنابراین یکی از نقطههای مشترک انتخابات مجلس هفتم و مجلس یازدهم رد صلاحیت گسترده نمایندگان حاضر در مجلس است که نشان میدهد افرادی که بر مسند نمایندگی ملت تکیه زدهاند، برای ادامه فعالیت خود در مجلس پیشروی صالح نیستند و نقطه دیگر رد صلاحیت اکثریت نامزدهای اصلاحطلب است. مجلس ششم برآمده از پیروزی اصلاحطلبان در دوم خرداد ۱۳۷۶ بود که چهرههای سیاسی تازهنفس و برجستهای را به جامعه سیاسی ایران آن روزها معرفی کرد تا یکی از جنجالیترین؛ اما پرکارترین و موفقترین مجلسها تشکیل شود؛ مجلسی که با مشارکت بالای مردم در انتخابات با شاکله اصلاحطلبی تشکیل شد و کارنامه موفقی در مصوبات اقتصادی بلندمدت داشت و فقط ۲۰ مصوبه این مجلس سیاسی بود؛ درحالیکه ۱۸۵ مصوبه اقتصادی داشت؛ اما برای برچسبهای فعالیت سیاسی مورد نقدهای تند قرار میگرفت. همین نگاه در پی رویدادهای مجلس و برخوردها و رفتارهای نمایندگان، زمینه رد صلاحیتها را فراهم کرده بود؛ البته نه به معنایی که آنها مستحق رد صلاحیت باشند؛ بلکه فضای بسته سیاسی آن روزها شرایط حضور نامزدهای انتخابات را محدود میکرد. وقتی به وقایع آن سالها و آنچه بر مجلس گذشت، نگاهی بیندازیم، رد صلاحیت گسترده پیشبینی میشد. برای نمونه یکی از چالشهای این مجلس با قوه قضائیه بود. نزدیک به ۶۰ نفر از نمایندگان دادگاهی شدند و برای چهار نفر از آنان احکام قطعی صادر شد. قوه قضائیه برخلاف نمایندگان اظهارنظرهای آنان را مصون از پیگرد قضائی نمیدانست. فاطمه حقیقتجو، محسن میردامادی، حسین لقمانیان و محمد دادفر ازجمله نمایندگانی بودند که احکام صادرشده درباره آنان قطعی اعلام شد. آن زمان در میانه کار مجلس ششم، حسین لقمانیان، نماینده همدان، دستگیر و به زندان اوین فرستاده شد تا دوره ۱۰ساله حبس خود را بگذراند. این اقدام موجب واکنش شدید نمایندگان مجلس شد و مهدی کروبی از پشت تریبون ریاست مجلس اعلام کرد که اگر قوه قضائیه لقمانیان را آزاد نکند، او از ریاست مجلس استعفا میدهد. او مجلس را ترک کرد و به منزل خود رفت و گفت: تا زمانی که این نماینده مجلس و دیگر نمایندگان مصونیت نداشته باشند، پا به مجلس نمیگذارد. ساعتی بعد با درخواست آیتالله شاهرودی و موافقت رهبر معظم انقلاب اسلامی، حسین لقمانیان آزاد شد. چالش دستگاه قضا با مجلس امر کوچکی نبود. همین امر دست شورای نگهبان برای رد صلاحیتها را باز گذاشته بود. هنگام انتخابات مجلس هفتم شورای نگهبان با اعمال نظارت استصوابی از سوی آقامحمدی که مسئولیت معاون اسناد و رئیس اداره بررسی صلاحیتهای شورای نگهبان را داشت، حدود نیمی از نامزدان را به دلیل نداشتن پایبندی عملی به اسلام یا ثابتنشدن این پایبندی برای شورای نگهبان رد صلاحیت کرد. در میان رد صلاحیتشدگان نام ۸۰ نماینده مجلس که همگی چهرههای شاخص اصلاحطلبان بودند، هم دیده میشد. همین امر سبب شد تا ۱۳۹ نماینده، در اعتراض به رد صلاحیتها در ساختمان مجلس تحصن کنند و گروهی از نمایندگان تحصنکننده از سمت خود استعفا بدهند. محسن آرمین، محسن میردامادی، بهزاد نبوی، مرحوم احمد بورقانی، محمدرضا خاتمی، فاطمه حقیقتجو، جمیله کدیور، الهه کولایی، شهربانو امانی، محسن صفاییفراهانی و بسیاری دیگر جزء متحصنان بودند. همگی استعفای خود را تقدیم هیئترئیسه کردند. متن استعفانامه این نمایندگان از سوی محسن میردامادی و علی مزروعی در صحن مجلس قرائت شد.
مجلس هفتم با مشارکت حداقلی مردم در انتخابات همراه بود و بعد از آن هم هر روز شاهد کاهش نفوذ و اثربخشی مجلس بودهایم؛ تاجاییکه امروز بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران و حتی عوام مردم معتقدند مجلس دیگر در رأس امور نیست.
منبع: فرارو
کلیدواژه: شورای نگهبان انتخابات مجلس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۵۸۴۶۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا پاسخ سخنگوی شورای نگهبان درباره رد صلاحیت رییس جمهور پیشین قانع کننده نیست؟
عصر ایران؛ مهرداد خدیر- سخنگوی شورای نگهبان در واکنش به نامهها و نظرات رییس جمهوری پیشین ایران درباره رد صلاحیت خود در انتخابات مجلس خبرگان رهبری سه جمله گفته: اول این که بررسی صلاحیت خبرگان رهبری با فقهای شورای نگهبان است ( یعنی به من که عضو حقوقدان هستم ربطی ندارد) اما تأکید فقها همواره بر اجرای قانون بوده است. دوم این که این حرفها تازگی ندارد و سوم هم ( به طعنه) این که وقتی تایید میشوند سطح درک شورای نگهبان بالاست اما وقتی رد میشوند حرف دیگری دارند.
طبعا خود آقای حسن روحانی باید واکنش نشان دهد یا ندهد اما چون مبنای استدلال و پاسخ آقای طحان نظیف اشکال دارد و وقتی به رییس جمهوری سابق که سالها عضو خبرگان بوده این گونه پاسخ داده شده دیگران جای خود دارند ذکر چند نکته خالی از فایده نیست:
۱. سخنگوی شورای نگهبان سخنگوی نهاد شورای نگهبان است. درست است که ایشان عضو حقوقدان است و عضو فقها نیست و طبعا در جلسات مربوطه نبوده اما قرار نیست سخنگو تنها درباره موضوعاتی توضیح و پاسخ دهد که خود در آنها نقش داشته باشد و از ایشان انتظار میرفت توضیح بدهد یا توضیح فقها را منعکس کند یا بخواند. یا بگویند میپرسم و پاسخ میدهم یا شأن آقایان اجل از پاسخ گویی است ولو به هم لاس و عضو سابق همان مجلس طی دوره های مامادی و متوالی. یا به زبان ساده: همین است که هست. هر یک از اینها پذیرفتنی تر است تا این که من نبودم. کما این که سخنگوی قوه قضاییه هم آرای قضایی را صادر نکرده ولی اطلاع رسانی میکند.
۲.این که تازگی ندارد نیز توجیه مناسبی نیست. خیلی از اتفاقات تازگی ندارد. اصلا در این مملکت چی تازگی دارد؟! با این حال تازگی نداشتن توجیه مناسبی نیست. تصور کنید سیل بیاید و مسوول مربوطه بگوید تازگی ندارد. یا جایی آتش بگیرد و بگویند تازگی ندارد!
۳. معلوم است که افراد به تایید صلاحیت خود ایراد نمیگیرند بلکه به رد خود انتقاد وارد میکنند. از آقای روحانی میتوان انتقاد کرد که چرا همین حساسیت را در مقام رییس جمهوری در قبال رد نامزدهای دیگر نشان ندادید ولی نمیتوان گفت چطور وقتی تایید شد خوب بود و حالا بد شد؟!
یک مثال چندش آور شاید به موضوع کمک کند. تصور کنید هر هفته به یک چلوکبابی مشخص مراجعه و چلوکباب میل میکنید. (فرض است وگرنه مگر هر هفته می شود رفت چلوکبابی؟!) در یکی از این دفعات اما یک بال سوسک یا مگس مشاهده میکنید. گارسون محترم را صدا و اعتراض میکنید. آیا او میتواند بگوید شما که همیشه راضی بودید. چطور هفتههای قبل اعتراض نکردید؟ خوب! در دفعات گذشته مشکلی نبود و حالا هست. حکایت حسن آقای روحانی نیز همین است. قبلا تایید میکردند. از نظر او باید این کار میشد. این بار این کار را نکردهاند و اعتراض دارد. دانشآموز یا دانشجو اگر بابت نمره کم اعتراض کند آیا معلم و استاد میتواند بگوید چظور ثلث قبل یا ترم پیش نمرهدهی من خوب بود ولی حالا بد شده؟ پاسخ این است: بحث بر سر این ورقه در این ترم است نه ترم قبل و پار و پیرار. حالا آقای نظیف! بحث بر سر انتخابات ۱۴۰۲ است نه قبل از آن.
سخنگوی محترم شورای نگهبان البته میتوانست بگوید: این نهاد صلاحیت عضو حقوق دان و قائم مقام سابق خود را هم رد کرده. ( مرحوم سید رضا زوارهای) که صلاحیت دیگران را تایید میکرد و خود نیز دوبار کاندیدای ریاست جمهوری شده بود. رد صلاحیت رییس جمهور سابق و عضو پیشین خبرگان را این گونه ببینید به ویژه که حسن روحانی کاملا سیاسی است و می داند آن اتفاق بیش از آن که معطوف به گذشته باشد معطوف به آینده است.