Web Analytics Made Easy - Statcounter

بهتر نیست به‌جای ناامید شدن و زانوی غم در بغل گرفتن از همین حالا تصمیم بگیریم برخی مهارت‌های فهم و به‌کارگیری، حفظ و رعایت حریم شخصی و خصوصی را به فرزندانمان آموزش بدهیم؟

شاید وقتش باشد از خودمان بپرسیم: «حریم خصوصی» را چگونه می‌فهمیم؟ چگونه عملی می‌کنیم؟ چگونه برای فرزندمان شرح می‌دهیم و درونی می‌کنیم؟

مفاهیم مرتبط با حریم خصوصی نزد کودکان

قبل از این‌که مستقیم برویم سراغ آموزش مهارت‌هایی در خصوص فهم «حریم خصوصی»، ابتدا باید مفاهیم مرتبط و مکمل آن را در کودکان تقویت کنیم:

خودم و دیگری: از بدو تولد به کودک می‌آموزیم اسمش مال خودش است، مامان و بابایش مال خودش هستند، خانه خودشان، اسباب‌بازی‌ها و غذای خودش، تصویر خودش در آینه، عکس‌های خودش در آلبوم یا کامپیوتر، مسواک خودش، غذای خودش و… کودک می‌تواند آنچه از آن خودش است از داشته‌های دیگران تفکیک کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!
کودکان به‌طور متوسط از ۳ تا ۴ سالگی فهم روشنی از «خود» و «داشته‌هایشان» دارند.

آشنا و غریبه: از همان ابتدای ورود کودک به جمع خانواده «حلقه محبت» شکل می‌گیرد: افرادی غیر از پدر و مادر و برادر و خواهر که می‌توانند کودک را ببینند، در آغوش بگیرند و ببوسند، در امور بهداشتی مانند شست‌وشو در دستشویی و حمام کمک می‌کنند، به کودک هدیه و خوراکی می‌دهند، و کودک می‌تواند با آن‌ها تنها باشد یا حتی به مهمانی برود. کودک از توجه و تاکید والدینش متوجه می‌شود که «حلقه محبت» او چه کسانی‌اند. بسیاری از آشنا‌ها و دوستان خانوادگی ممکن است در این حلقه نباشند و «غریبه آشنا» محسوب شوند.

زمان‌ها و مکان‌ها: اتاق‌خواب‌ها و آشپزخانه و حمام و پذیرایی و حیاط و بام و بالکن و انباری و پارک و مغازه و کلینیک پزشک و منزل دوستان و خیابان و مهدکودک دنیای کودک ما را می‌سازند. برای فهم اختصاصات این دنیا «مرز‌های زمانی و مکانی» تعریف می‌کنیم. فهم زمان و مکان‌های مختلف در واقع به کودک کمک می‌کند تا «تفاوت‌ها» را کشف نماید. در خصوص تفاوت‌ها در بستر زمان‌ها (شرایط) و مکان‌ها (امکانات) با او سخن می‌گویید؛ این‌که شب‌ها نمی‌توان به پارک رفت و بازی کرد یا نصف شب رستوران‌ها باز نیستند، اما در آشپزخانه می‌توان غذا پخت یا در اتاق بازی کرد. تاکید بر زمان‌مندی و مکان‌مندی کنش‌ها به کودک فهم روشنی از «محدودیت و تخصیص شرایط» می‌دهد.

مرز‌ها و فاصله‌ها: هر کسی باید در تخت خودش بخوابد، هرکسی باید کمد و کشو لباس و کیف خودش را داشته باشد، هر کسی باید منتظر باشد تا دیگران از حمام بیرون بیایند تا بتواند از حمام استفاده کند، وقتی کنار کسی روی مبل می‌نشینیم نباید خیلی به او بچسبیم، وقتی نقاشی می‌کشی از خط بیرون نزن یا میز و فرش را خط‌خطی نکن؛ قوانینی که به کودک کمک می‌کند جدایی امور و اشیا از هم را درک کند.

راز‌ها و گفتنی‌ها: حرف‌های خانه مال خانه است، حتی در خانه عزیز و خاله نباید گفته شوند. اما اتفاقاتی که در مهدکودک یا مدرسه افتاده، بهتر است در خانه گفته شوند. حرف‌هایی در دلمان یا سرمان داریم که به کسی نمی‌گوییم یا درباره‌اش با «همه» حرف نمی‌زنیم، چون ممکن است کسی «ناراحت و دلخور» شود. بعضی وقت‌ها هم رازهایمان برای خوشحال کردن بقیه است. پس یک حرف‌هایی را یک زمان‌هایی نمی‌گوییم و اسمش «راز» می‌شود. اما درباره خیلی چیز‌ها می‌توانیم با خیلی‌ها حرف بزنیم.

آبرو و عیب‌ها: وقتی کودک قوانین خانه و سایر مکان‌ها در زمان‌های مختلف را درک می‌کند، به مرتبه بالاتری از فهم ارزش‌ها می‌رسد، این‌که برخی امور ارزشمندترند، باید برای حفاظت از آن‌ها بیشتر تلاش کند و نسبت به آن‌ها مسوول است. مثلا اگر هر جایی عنوان کند که پدرش در خانه جوراب‌هایش را نمی‌شوید و مادرش از این امر دلخور است، باید منتظر ناراحتی و واکنش پدر و مادر باشد. پاکیزگی یک ارزش است، اما حفظ مسایل خانواده در این خصوص هم مهم است. کودک به‌طور هم‌زمان و موازی به فهم این دو مقوله می‌رسد؛ این‌که برای نقد یا شکایت باید موقعیت‌ها را درک کند و دیگران احساس شرم نکنند؛ و از طرفی عیب‌جویی از رفتار‌ها و اعمال دیگران ممکن است به آن‌ها آسیب بزند.

دخالت یا فضولی: والدین برای کمک به کودکان خردسال وقتی در شرایط گوناگون گرفتار شده‌اند از آن‌ها سوالات مختلفی می‌کنند. کودک معنای این پرسشگری برای کمک را به‌خوبی از کنجکاوی و مداخله‌گری برای سرزنش تشخیص می‌دهد. گذشته از این موارد مفهوم نظارت بزرگتر‌ها را از فضولی برای تحقیر هم بازمی‌شناسد. نظارتی که شفاف و همراه با استدلال است برای او اعتماد و امنیت به‌همراه دارد، درحالی‌که دخالت و القای مالکیت، که با نوعی تجسس بدون توضیح همراه است، او را دچار اضطراب و استرس می‌کند.

بعد از آشنایی کودک با این مفاهیم مکمل، لازم است جنبه‌های کاربردی و عینی مناسبات مرتبط به «حریم شخصی» در رفتار‌ها را نیز بشناسیم و رعایت کنیم.

الف: حریم خصوصی معنوی  
حق آزادی بیان: به کودک اجازه بدهیم که برای بیان احساساتش انتخاب‌گر باشد، وقتی بهانه‌گیری می‌کند، لجبازی می‌کند یا غمگین است، با توبیخ یا جریمه و تنبیه او را وادار به دلیل‌تراشی نکنیم. اجازه بدهیم انتخاب کند چه زمانی برای گفتگو آماده است و می‌خواهد در چه حدودی مسایلش را شرح دهد.

القای حس مالکیت مطلق بر کودک ممنوع: مدام یادآوری نکنیم: «من پدر تو هستم، موظفی به حرفم گوش بدهی و به من پاسخگو باشی.» این نگاه بزرگ به کوچک یا اصطلاحا بالا به پایین باعث تضعیف فهم حوزه شخصی و از دست رفتن اعتمادبه‌نفس کودکان می‌شود.

القای نظر در حوزه سلایق و ذایقه کودک ممنوع: رنگ آبی را دوست دارد؛ هنگاه خرید نظرش را بپرسید، مدام تکرار نکنید: رنگ آبی به صورتت نمی‌آید، چقدر بی‌سلیقه‌ای! بگذارید ذایقه خودش را در انتخاب طعم‌ها بشناسد و حین انتخاب خوراکی‌ها هربار منفعت‌های مد نظر فلان میوه یا خوراکی را یادآوری نکنید.

معلم‌بازی ممنوع: شما والدینی دلسوز هستید، اما خانه را تبدیل به کلاس درس ۲۴ساعته نکنید. تجربه‌ورزی و آزمون و خطا‌های کودک را به‌رسمیت بشناسید و با جدول «باید‌ها و نبایدها» منطق والدانه و وجدان وظیفه‌شناستان را راضی نکنید.

برنامه‌ریزی برای اوقات فراغت کودک ممنوع: به‌یاد داشته باشیم تفریحات هرکس مبتنی بر علایق اوست. اوقات فراغت کودک را از کلاس‌های آموزشی زبان و موسیقی و ورزش لبریز نکنیم و اجازه بدهیم خودش برای اوقات فراغتش تصمیم بگیرد.

ب: حریم خصوصی مادی

هنگام انداختن عکس یا گرفتن فیلم از کودکمان اجازه بگیریم. چنانچه می‌خواهیم در محیط‌های مجازی منتشرش کنیم، به او نشان دهیم و با موافقت او این کار را انجام دهیم. (آیا اطمینان دارید فرزندتان چند سال دیگر از این‌که میزان بالا آوردن شیرش یا تعداد پوشک‌های مصرفی نوزادی‌اش را، در وبلاگی که از بدو تولدش ساخته‌اید، به اطلاع سایرین رسانده‌اید از شما تشکر می‌کند؟) مهم‌تر این‌که در مقابل کودک بدون اجازه، از دیگران هم عکس و فیلم نگیریم.

حتی‌الامکان وقتی از وسایل حمل‌ونقل عمومی مثل تاکسی و اتوبوس و مترو استفاده می‌کنید، مبتنی بر شرایط سنی، بلیت یا کرایه او را بپردازید و صندلی مستقل بگیرید.

اگر کودکتان اتاق مستقلی ندارد، از همان نوپایی (حدود دو سالگی) به او بیاموزید کدام قسمت اتاق خواب یا فرش هال برای اوست. می‌تواند آنجا اسباب‌بازی‌هایش را بریزد و بازی کند. برایش اتاقک پارچه‌ای یا چیزی مشابه بسازید تا فهمی از حجم خصوصی و شخصی در مکان داشته باشد. کمد و کشو اختصاصی به او بدهید و بدون اجازه‌اش در کمد یا کشویش را باز نکنید.

در مقابل کودک برای رفع کنجکاوی خودتان از دیگران سوالات شخصی نکنید و منتظر پاسخ نمانید. اطلاعات شخصی، خانوادگی، شغلی، پزشکی و عقیدتی دیگران را زیر سوال نبرید. نپرسیم: خب چرا ازدواج نمی‌کنی؟ میزان درآمدت چقدر بود؟ در مسافرت کی‌ها را دیدی و چه کار‌ها کردی؟ و…

پخش بی‌وقفه کارتون و فیلم و انیمیشن را پایان دهیم. برای ساکت نگه داشتن کودک بهتر است زمان و ذهن او را با نشاندن بی‌وقفه مقابل تلویزیون پر نکنیم. به او بیاموزیم رسانه‌ها و تلویزیون عضوی از خانواده نیستند و بهتر است هر چیزی را قابل دیدن و شنیدن نداند.

صمیمیت والدین با کودک بدون مرز است، اما نمی‌تواند دلیلی برای افشای جزییات باشد. به کودک بیاموزیم خبرچینی و چغلی کردن نوعی آسیب رساندن است به کسانی که دوستشان داریم. وقتی کودک همراه پدر از پارک و بازی به خانه برمی‌گردد، سوال درباره خوش گذشتن را در بدو امر با «خب بگو ببینم چه کارا کردی؟ بابا چه کار کرد؟ کجا رفت؟ تلفنی با کی حرف زد؟ فقط پارک رفتید یا جای دیگه‌ای هم رفتید؟ کیا رو دیدی؟» همراه نکنیم.

وقتی گوشی یا تبلت کسی به دستمان می‌رسد تا یک عکس را ببینیم یا مطلبی بخوانیم، فقط همان صفحه را ببینیم و صفحات و عکس‌های دیگر را ورق نزنیم.

کودک را در مهمانی‌ها و دورهمی‌های دوستانه نمایش ندهیم: حالا برای عمو اون شعری رو که تو مهد یاد گرفتی بخون، برای خاله بشمار از یک تا ده و…

به او اجازه بدهیم اوقات تنهایی داشته باشد یا به‌راحتی بگوید: نمی‌خواهم درباره فلان مطلب حرفی بزنم یا در خصوص سوال شما نظری ندارم.

از او بخواهیم خودش لباس‌هایش را که برای شستشوست بررسی کند و جیب‌ها و پاکت‌ها را بگردد. قبل از نظافت میز و زیر میز اتاقش از او بخواهیم خودش کاغذ‌های باطله را کنترل کند و دورریختنی‌ها را به زباله بسپارد.

به‌جای شعار و کلام، عملا به حریم دیگران احترام بگذاریم. کفش‌ها را جلو در آپارتمان رها نکنیم، زباله‌ها را در ساعات غیرمقرر پشت در نگذاریم، حریم صوتی همسایه‌ها را رعایت کنیم و همواره این اصل را یادآوری کنیم: برای حفظ حریم شخصی باید حریم عمومی با دیگران را به‌رسمیت بشناسیم.  

منبع: پارسینه

کلیدواژه: خانواده حریم شخصی فرزندان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۵۹۷۵۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

راهکارهای جایگزین تنبیه بدنی در کودکان

یک روانشناس در مورد تنبیه کودک گفت: شما می‌توانید با استفاده از محرومیت‌سازی، محدویت‌های کلامی یا تقویت منفی به صورت غیرفیزیکی کودک را تنبیه کنید. چرا که تنبیه بدنی می‌تواند خشم، پرخاشگری، و طیف وسیعی از اختلالات هیجانی و رفتاری را برای کودک به همراه داشته باشد.

به گزارش ایسنا، سحر پهلوان‌نشان روانشناس کودک و نوجوان در گفت‌وگو با ایسنا با بیان تعریف تنبیه از دیدگاه روانشناسی گفت: در روانشناسی کودکان و نوجوانان، تنبیه را به عنوان یکی از شیوه‌های رایجی که ذیل رفتار درمانی به شمار می‌آید در نظر می‌گیرند، شیوه‌ای که برای آموزش برخی از مفاهیم یا اجتناب از انجام برخی از موارد، توسط خانواده‌ها یا افرادی که در حوزه آموزش، تعلیم و تربیت هستند می‌تواند اعمال شود.

شکل‌های مختلفی از تنبیه وجود دارد

این روانشناس در ادامه با بیان اینکه کلمه تنبیه در نظر عوام، همان تنبیه فیزیکی و بدنی است، گفت: ما شکل‌های مختلفی از تنبیه را داریم برای مثال شکلی از تنبیه می‌تواند به شکل تقویت منفی باشد. در شکل دیگر از تنبیه، کودک از موضوع مثبتی که برای او لذت یا خوشحالی به همراه داشته دور شود، یا در اختیار او قرار نمی‌دهیم. بنابراین شما می‌توانید با استفاده از محرومیت‌سازی، محدویت‌های کلامی یا تقویت منفی به صورت غیرفیزیکی کودک را تنبیه کنید. چرا که تنبیه بدنی می‌تواند خشم، پرخاشگری، و طیف وسیعی از اختلالات هیجانی و رفتاری را برای کودک به همراه داشته باشد.

از تنبیه بدنی در موارد خاصی استفاده می‌شود

پهلوان نشان تأکید کرد: تنبیه‌ها اگر بخواهند مؤثر باشند نباید جسمی و فیزیکی باشند مگر در مواقعی که یک آسیب جدی متوجه کودک می‌شود یا کودک ناخواسته آسیب جانی که به فرد دیگر یا به اموال و دارایی دیگران وارد می‌کند. مثلاً  آتش‌افروزی‌هایی که برخی کودکان انجام می‌دهند یا بازی‌های خطرناکی که می‌تواند حتی منجر به مرگ کودک یا فرد همسال او شود. یا برای بچه‌هایی که سابقه مشکلات رفتاری مانند اوتیسم و کم‌توانی ذهنی‌ دارند، چون قوه ادراک آنان از لحاظ شناختی رشد پیدا نکرده است. در برخی مواقع از تنبیه‌های فیزیکی هم استفاده می‌شود. ولی در مواردی غیر از این، بیشتر توصیه می‌شود که از شیوه تنبیه‌های غیر جسمی مثل تقویت منفی، محروم‌سازی، تقویت‌های مثبت و .. استفاده شود.

ما شکل‌های مختلفی از تنبیه را داریم برای مثال شکلی از تنبیه می‌تواند به شکل تقویت منفی باشد.در شکل دیگر از تنبیه، کودک از موضوع مثبتی که برای او لذت یا خوشحالی به همراه داشته دور شود، یا در اختیار او قرار نمی دهیم. محرومیت سازی، تنبیه‌های غیرکلامی مانند سکوت یا پاسخ ندادن پدر یا مادر در موقعیت‌های مدنظر آنها، شیوه های دیگری از تنبیه غیر جسمی هستند.

عوامل تأثیرگذار بر تنبیه کودکان

این روانشناس ادامه داد: برای آموزش مفاهیم خاص مانند نظم نخست باید منظور خود از نظم را برای کودک مشخص کنیم. به کودک نشان دهیم رعایت نظم می‌تواند پیامدهای مثبت به همراه داشته باشد و عدم رعایت  آن می‌تواند به تنبیه‌های مانند محرومیت از امتیاز خاص منجر شود.‌

وی افزود: نکته دوم درباره مؤثر بودن تنبیه‌ها این است که باید متناسب با کاری که کودک انجام داده یا نداده، تنبیه انجام شود. مثلاً اگر کودک درس خود را نخواند ما نمی‌توانیم به او بگوییم که خوب من به تو قول داده بودم که آخر هفته تو را به شهربازی ببرم و الان نمی‌برم. قول‌هایی که به کودک داده می‌شود اساساً باید اجرا شوند. در واقع در حال حاضر عدم اجرای این قول یک بی‌اعتمادی را در کودک ایجاد می‌کند. بنابراین تنبیه یا محرومیت مد نظر باید حول‌ محور همان موضوع و یا در فاصله‌ی نزدیک به آن موقعیت و نه در روزهای آینده باشد.

پهلوان نشان خاطرنشان کرد: شدت تنبیه‌ها باید متناسب با سن کودک در نظر گرفته شود مثلاً زمانی باید صحبت از محروم‌سازی شود که کودک کار اشتباهی را انجام داده است. این زمان بندی باید براساس سن کودک باشد یعنی اگر کودک 3 ساله است حدوداً بین 3 تا 6 دقیقه بعد از انجام کار خطا، تنبیه مناسب صورت گیرد.

این روانشناس گفت: توصیه ما این است که والدین بیشتر بر روی رفتارهای مثبت کودک تمرکز کنند که بتواند برای کودک تشویق به همراه داشته باشد. از این رو وقتی کودک خطایی انجام می دهد و در لحظه مورد تنبیه قرار می‌گیرد باید کوچک‌ترین اتفاق مثبت را هم مورد تشویق قرار داد. این تشویق‌ها می‌تواند تصدیق کلامی، تشویق اجتماعی و نظام اقتصاد ژتونی(پاداش دادن به کودک درقبال رفتارهای مطلوب) باشد. تا کودک برای انجام رفتارهای درست، انگیزه بیشتری پیدا کند. با این شیوه اگر کودک برای جبران اشتباه تلاشی انجام دهد. با استفاده از اقتصاد ژتونی می‌تواند یک تعدادی از آن مجازات و یا تنبیه‌هایی که برای او در نظر گرفته‌شده، را کاهش داد.

تأثیرات منفی تنبیه بدنی در کودکان‌

این روانشناسی درباره‌ تأثیرات منفی تنبیه بدنی در کودکان گفت: تأثیرات آن را از منظر گوناگون می‌توان بررسی کرد. این که کودک در چه بازه سنی قرار داشته باشد، یا جنس کودک چی باشد، یا کدام یک از والدین در چه موقعیت مکانی و زمانی این تنبیه را انجام داده باشند، متفاوت است. در قسمت اول یکی از تبعات این گونه از تنبیهات احساس شرم و نقص را در کودک به همراه می‌آورد که ممکن است نسبت به آن فرد تنبیه‌کننده پدر، مادر، مربی یا هر فرد دیگری، احساس ناکامی ایجاد شود که متعاقب آن می‌تواند خشم، پرخاشگری، و طیف وسیعی از اختلالات هیجانی و رفتاری را در ادامه برای کودک ایجاد کند.

 پهلوان‌نشان ادامه داد: یکی دیگر از واکنش‌های که کودک در مقابل تنبیه بدنی می‌تواند انجام می‌دهد پرداختن به کارهایی است که والدین به آن حساس هستند. به این روش معمولا کودکان والدین خود را کنترل می‌کنند.

وی معتقد است: در فضای یادگیری مشاهده‌ای هم کودک یاد می‌گیرد که این یک شیوه‌ای است که خانواده می‌تواند  به وسیله آن به اهدافش برسد. بنابراین او هم در ارتباط با همسالان هم‌جنس یا غیر هم‌جنس خود و یا افرادی بزرگ‌تر از خود می‌تواند به کار ببرد. شیوه‌ای برای کسب توجه و به هدف رسیدن کودک از این منظر که دیگران را مجبور کند تا یکسری کارهایی را برای او انجام دهند.

 این  روانشناس تأکید کرد: غیر از موردی که گفته شد ما شاهد یک فاصله‌گیری عاطفی هم در بچه‌ها هستیم. اگر اولین شیوه‌ خانواده وقتی‌که کودک اشتباه یا خطایی را انجام می دهد، شیوه تنبیه فیزیکی و داد و بیدادهای همراه با آن باشد، باعث می‌شود که ویژگی‌هایی مانند صبر، تحمل ناکامی یا به تأخیر انداختن ارضای نیازها در بچه‌ها با مسائل زیادی مواجهه شود که آسیب‌های آن در دوران بعدی زندگی کودک هم برای ما کاملاً مشخص است. کودک از پدر و مادر خود فاصله می‌گیرد و خلأهای عاطفی زیادی برای او به وجود می‌آید و این موضوع خیلی مواقع باعث می‌شود که ارتباط ایمن کودک با منابع دل‌بستگی اولیه او مثل پدر و مادر هم  دستخوش تغییر شود.

خشم، انزجار، تنفر، پرخاش، طیف وسیعی از هیجان‌های منفی که می‌تواند برای کودک اتفاق بیافتد برای او عادی می‌شود و به ابعاد مختلف زندگی کودک هم سرایت پیدا می‌کند.

وی در ادامه گفت: خیلی وقت‌ها ما با والدین مخصوصاً والدینی با حالت تکانشی‌تر یا سابقه اختلالات روان‌شناختی یا آستانه تحمل پایین صحبت می‌کنیم، می‌گویند که من در آن لحظه متوجه نشدم که چه اتفاقی افتاده است و بعد از آن هم پشیمان شدم. اما آن آسیبی که تنبیه بدنی حتی برای بار اول در ذهن یک کودک ایجاد کند، می‌تواند تبعات جبران‌ناپذیری را داشته باشد.

 پهلوان‌نشان خاطرنشان کرد: البته خود اختلال‌های روان‌شناختی یا اختلال خاص والدین در این زمینه باید ارزیابی شود، تا در نظر گرفته شود که رفتار کودک چه طرح‌واره‌ای را در ذهن والدین فعال می‌کند که با اشتباه کودک خشم عجیب غریبی در مادر یا پدر فعال می‌شود که به طبع آن رفتار فیزیکی بر روی کودک انجام می گیرد.

اگر اولین شیوه‌ی خانواده وقتی‌که کودک اشتباه یا خطایی را انجام می دهد، شیوه تنبیه فیزیکی و دادو بیدادهای همراه با آن باشد باعث می‌شود که ویژگی‌هایی مانند صبر، تحمل ناکامی یا به تأخیر انداختن ارضای نیازها در بچه‌ها با مسائل زیادی مواجهه شود که آسیب‌های آن در دوران بعدی زندگی کودک هم برای ما کاملاً مشخص است. کودک از پدر و مادر خود فاصله می‌گیرد و خلأهای عاطفی زیادی برای او به وجود می‌آید و این موضوع خیلی مواقع باعث می‌شود که ارتباط ایمن کودک با منابع دل‌بستگی اولیه او مثل پدر و مادر هم  دستخوش تغییر شود.

علت مقابله به مثل کودکان در تنبیه بدنی‌

این روانشناس کودک در پاسخ به سؤالی درباره‌ی این‌که چرا بچه‌ها وقتی مورد تنبیه بدنی قرار می‌گیرند دقیقاً مقابله به مثل می‌کنند و همان رفتار را در مقابل والدین انجام می‌دهند، گفت: در سنین تقریباً 3تا 6 سالگی که کودکان در مرحله دوم روان‌شناختی خود هستند نیروی اراده در حال شکل گرفتن است. این نیروی اراده و آن مقاومت گرایی‌ها و منفی‌گرایی‌هایی که کودکان دارند. باعث نه گفتن‌ آنان می‌شود و در سطح جسمی هم کودک متوجه توانایی بدنی و ماهیچه‌ای خود شده است و می‌خواهند در مقام عمل این توانایی را نشان دهد تا ببیند آیا دقیقاً می‌توانند همان کار را انجام دهد.

پهلوان‌نشان تأکید کرد: به هر حال منبع الهام کودک والدین هستند تصور آن‌ها این است که اگر والد کاری را انجام می‌دهد این کار، درست است. بنابراین او هم امتحان می‌کند تا ببیند آن نتیجه‌ای که والد می‌خواهد از کودک بگیرد کودک هم می‌تواند آن نتیجه را از والد بگیرد؟ به همین خاطر است که می‌گوییم  از آنجایی که بچه‌ها مشاهده کنندگان قوی هستند و تقریبا در 5 تا 6 سال اول زندگی‌شان هم این شخصیت روانی در حال شکل گیری است، اکیدا توصیه می‌شود تا جایی که امکان دارد، گفتگوی همدلانه بدون برانگیختگی احساس شرم و نقص در کودک اتفاق بیافتد تا هیجان کودک به شکل درستی بررسی شود. البته تنبیه اصولی مانند محرومیت، تقویت منفی، جداسازی یا شیوه‌های غیرکلامی با توجه به شرایط سنی و روشی صحیح می‌تواند یکی از روش‌های کارآمد در تربیت کودک باشد.

این  روانشناس در ادامه گفت: مسئله بعدی که به شدت توصیه می‌کنیم این است که خانواده‌ها انتظارات‌شان را از کودکان در سطح متعارف، منطقی و مطلوب متناسب با سن، جنس و ویژگی‌های تحولی کودکان قرار دهند، در کنار آن پیامدهایی‌ که انجام یا عدم انجام آن رفتار، با شکل‌های مختلف به کودک گفته شود.

اصرار کودکان بر درستی اشتباهی که انجام می‌دهند

 پهلوان‌نشان در پاسخ به سوال دیگری درباره‌ مقاومت کودکان و اصرار آن‌ها بر اشتباه نبودن کارشان اظهار کرد: دلایل زیادی باعث می‌شود که کودک اصرار بر درست بودن کار خود داشته باشد. اگر کودک در بازه‌ سنی 3 تا 6 سال باشد این مقاومت و منفی‌گرایی اساسا جزو شاخصه‌های تحولی او است. والدین باید از شیوه‌های دیگر و به شکل غیر مستقیم مانند استفاده از کارتون‌ها، قصه‌ها، نمایش ها و بازی با عروسک‌ها، سعی کنند آن مفهوم را آموزش دهند.

وی ادامه داد: از دلایل دیگری که باعث می‌شود بچه‌ها اشتباهات خود را نپذیرند این است که کودک در فضای ذهنی خود این داده را دارد که من اگر الان به اشتباه خود اقرار کنم کتک می‌خورم چون قبل‌تر از این هم همین موضوع اتفاق افتاده است.

این روانشناس کودک گفت: اساسا والدین در تنبیه‌های خود به دنبال راه‌حل مسئله نیستند بلکه به دنبال آن هستند که آن احساس شرم و نقص در کودک بالا بیاد و به او بقبولانیم که تو مقصر هستی. در صورتی که صورت مسئله اصلی ما باید آن اتفاق باشد. زمانی که کودک دارد به چهره والدین نگاه می‌کند و می‌بیند که این والدین بسیار برافروخته هستند و شاید ابزار خاصی هم در دست داشته باشند. مسلما از پذیرفتن اشتباه خود اجتناب می‌کند. از سوی دیگر در دوره‌ای که کودک استقلال‌ورزی را تجربه می‌کند، آن احساس شرم  برای او آزار دهنده است. بنابراین شاید بهتر باشد در موقعیتی که هم والد عصبانی است و هم کودک پذیرا نیست. شروع به تنبیه کردن یا شکافتن مسئله نکنیم و اجازه دهیم کمی زمان بگذرد تا بار هیجانی فروکش کند.

وی در پایان با تاکید بر اینکه باید والدین تمرکز خود را روی خود اتفاق بگذارند. تصریح کرد: بچه‌ها متمرکز بر حال هستند و آینده‌نگری ندارند. ممکن است کاری را هم به اشتباه انجام بدهند. ولی واقعاً نیت عامدانه‌ای نبوده است. به این دلیل بعضی وقت‌ها کودکان می‌گویند که من نمی‌دانستم که این اتفاق می‌افتد و فقط می‌خواستم تجربه کنم. از این رو ما باید بر روی گفت‌وگوی همدلانه‌ای با کودک تمرکز کنیم و ببینیم که کودک در آن لحظه چگونه فکر می‌کرده و چه احساسی را داشته و چه هیجانی را تجربه کرده است.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • تاثیر اسباب بازی در نبوغ و رشد کودکان
  • چرا کودکان فرانسوی به خوش رفتار و مؤدب بودن مشهورند؟
  • ۴۲ هزار کودک سرطانی در «محک» در حال درمان هستند
  • حمید رسایی: هیات رییسه مجلس باید امکانات ابتدایی مانند خانه و خودرو برای نمایندگان فراهم کند
  • راهکارهای جایگزین تنبیه بدنی در کودکان
  • سندروم استکهلم در مدارس ابتدایی/ کودک آزاری مدرن: تلقین حس ناکافی بودن!
  • نگاهی به کتاب «خداشناسی قرآنی کودکان»/ شما خدا را می‌شناسید؟
  • اماندهی حریم کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خوزستان
  • راز دلیل قتل زن 80 ساله ثروتمند توسط پرستار شخصی‌اش!
  • سینمای سیار کودک و کارگاه آموزش رایانه در خاش افتتاح شد