کارگردان سریال «از سرنوشت»: رفاقت، این روزها گم شده است
تاریخ انتشار: ۵ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۶۵۴۵۸۹
یاسمن طلوعی: محمدرضا خردمندان اولین فیلم سینمایی بلندش «بیستویک روز بعد» را در سال ۹۵ مقابل دوربین برد که در سیوپنجمین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم از نگاه تماشاگردان شد. خردمندان بعد از ساخت «بیستویک روز بعد»T فیلم جدیدی را مقابل دوبین نبرد تا امسال که خبر رسید او علاوه بر علیرضا بذرافشان، کارگردانی سریال «از سرنوشت» را برعهده دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«از سرنوشت» داستان زندگی سهراب و هاشم را نشان میدهد که در پرورشگاه و بدون نگهداری والدینشان، بزرگ شدهاند. مضمون مجموعهی «از سرنوشت» هم مثل فیلم «بیستویک روز بعد» درباره نوجوانان و جوانان است و براساس گفتههای خردمندان این سریال قصه محکمی درباره رفاقت دارد. با این کارگردان درباره سریال «از سرنوشت» و تغییر مسیر او از سینما به تلویزیون به گفتگو نشستیم.
پرداختن به زندگی نوجوانان یکی از دغدغههای همیشگیتان به حساب میآید؟من قبل از سینما داستان مینوشتم و تمام داستانهایی که در آن دوره مینوشتم یا راویِ نوجوان داشت و یا درباره نوجوانان بود. به نظرم این مسئله غیر ارادی بوده و همواره جهان نوجوانان برای من جذاب بوده است. بهترین رمانی که در جوانی خواندهام و به شدت روی من اثر گذاشت «ناطوردشت» بود. این رمان من را با چشم اندازی شگفتانگیز از جهان پرابهام و پر رمز و راز و طغیانگر نوجوانی آشنا کرد. در مجموع به نظرم نوجوانی به شدت جذاب و پر مساله است و جای کار فراوانی دارد.
چطور کارگردانی سریال «از سرنوشت» را برعهده گرفتید؟ پیش از این سریال با آقای تحویلیان همکاری داشتید؟قصه «از سرنوشت» سه فصل دارد و من قرار بود فقط فصل نوجوانی آن را بسازم و آقای بذرافشان فصل دوم را و کارگردان دیگری هم مسئولیت ساخت فصل سوم را برعهده بگیرد. کارگردانی سریال «از سرنوشت» پیشنهاد آقای تحویلیان بود و من پیش از این همکاریای با ایشان نداشتم اما قصه مرا جذب کرد و این باعث آشنایی ما شد.
فیلمنامه چه ویژگیای داشت که پذیرفتید کارگردانی را برعهده بگیرید؟قصه محکمی درباره رفاقت بود. به نظرم یکی از ارزشهای گم شده جهان امروز مسئله رفاقت است. رفاقت به معنای عمیق آن یعنی دیگرخواهی. یعنی کسی را هم قد خود دوست داشتن و این برای من جذاب بود که وقتی تمام ارکان جامعه مدرن و پسامدرن، ما را به سمت خودمحوری و خودمهم پنداری دعوت میکند، قصهای عمیق در حوزه رفاقت را روایت کنیم.
بازخوردهای مخاطبان از سریال چطور است؟بازخوردها بسیار خوب بوده و همانطور که پیشبینی میکردم، قصه مخاطبان زیادی را با خود همراه کرده است. هر کسی که یک بار طعم رفاقت را چشیده باشد، یا رفیق ارزشمندی را از دست داده باشد و یا در آستانه از دست دادنش باشد، مخاطب این قصه است. خیلیها با فراز و نشیبهای این قصه تا اینجا اشک ریختند، خندیدند و به فکر فرو رفتند.
محمدرضا خردمندان فکر میکنید تلویزیون به ساخت سریالهایی مثل «از سرنوشت» و نشان دادن آسیبهای نوجوانان در مراکزی که از آنها نگهداری میشود، چقدر احتیاج دارد؟به نظرم جامعه به شدت نیازمند دیدن و شنیدن روایتهایی واقعی و آگاهی بخش از زندگی چنین گروههایی است. این بچهها، یعنی بچههای بیسرپرست و بدسرپرست که محور سریال «از سرنوشت» هستند فرزندان همین جامعهاند و چه بخواهیم، چه نخواهیم دیر یا زود وارد جامعه میشوند و مستقیم با همهی ما روبهرو میشوند. اگر امروز که سن کمی دارند به آنها و مسائل و مشکلاتشان بیتوجه باشیم، به زودی ممکن است آسیبهایی که متوجهشان هست به خود ما برگردد. انواع بزهها، خلافکاریها و خطراتی که متوجهشان هست مستقیما به زندگی ما برمیگردد.
با توجه به اینکه در حال حاضر مردم کمتر تلویزیون نگاه میکنند، ساخت این نوع سریالها چقدر مورد توجه مردم قرار میگیرد؟قصه خوب مردم را جذب میکند. فرقی نمیکند تلویزیون راوی آن باشد یا شبکههای ماهوارهای یا هر رسانه دیگری. من خیلی با این گزاره که مردم تلویزیون نمیبینند، موافق نیستم. بهتر است بگوییم مردم کارهای ضعیف را نمیبینند. کسانی را میشناسم که تلویزیون نمیبینند اما بعضی سریالها یا برنامههای خاص را دنبال میکنند. این به قدرت جذب مخاطب یک برنامه برمیگردد.
قبل از ساخت «از سرنوشت» امثال هاشم و سهراب را در اطرافتان دیده بودید؟ با شیوهی زندگی این نوجوانان چقدر آشنا بودید؟با کودکان بدسرپرست بیشتر از بیسرپرست مواجهه داشتهام. به نظرم بدسرپرست به مراتب وضعیت ناگوارتری دارد. یک سکانس در سریال هست که پدر یعقوب، شب تولد او به پرورشگاه آمده تا بچه را با خود به جشن تولد ببرد اما با ممانعت آقای خندان مواجه میشود. ما در این سکانس میفهمیم که بچه را وقتی به پرورشگاه آوردهاند، دندههایش شکسته بوده و همین پدر الکلی چنین بلایی سرش آورده است. یادم میآید وقتی این سکانس ضبط شد، همگی پشت دوربین داشتیم اشک میریختیم.
هر کسی که یک بار طعم رفاقت را چشیده باشد، یا رفیق ارزشمندی را از دست داده باشد و یا در آستانه از دست دادنش باشد، مخاطب قصه این سریال است لحن شخصیت هاشم علاوه بر دوران کودکی، در حال حاضر هم که بزرگ شده، خیلی خوب است. چطور دارا حیایی و امیررضا فرامرزی را برای بازی در سریال هدایت کردید؟انتخاب دارا حیایی با علیرضا بذرافشان بود. هاشم و سهرابِ فصل کودکی را من انتخاب کرده بودم. همانطور که میبینید این سریال با دو کارگردان ساخته شد. فصل اول و سوم آن را من کارگردانی کردم و فصل دوم را هم علیرضا بذرافشان مقابل دوربین برد. ضمن اینکه درست میگویید. دارا به شدت به کودکیهای هاشم شبیه است.
درباره روند انتخاب بازیگران نقش سهراب و هاشم در کودکی و بزرگسالی هم توضیح دهید. راستین عزیزپور (سهراب) را از «بیست و یک روز بعد» سینماییام در ذهن داشتم. آنجا هم نقشش را فوق العاده ایفا کرد. اما هاشم را از حاشیهی جشنواره فیلم اصفهان پیدا کردم. بسیار خوشسر و زبان و طناز بود. شما بعد از فیلم «بیستویک روز بعد» به تلویزیون آمدید و طبیعتا یک وقفه در فیلمسازیتان ایجاد میشود. فکر نمیکنید اینکه کارگردانی یک سریال برای تلویزیون را پذیرفتید، روند پیش رفتن مسیر حرفهای شما را در سینما آرامتر میکند؟ساخت سریال جدای از مسیر فیلمسازیام نبود. البته در سینما آزادانهتر میشود تخیل کرد و حرفهای جدیتری زد اما سریال هم ذاتش قصهگویی است و من اساسا قصهگویی را دوست دارم.
۵۷۲۴۵
کد خبر 1345771
منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: شبکه دو سیما سریال ایرانی از سرنوشت محمدرضا خردمندان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۶۵۴۵۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دستمزد نجومی سعید آقاخانی ؛ شایعه یا واقعیت
به گزارش پارس نیوز ، اخیراً بحث درباره ساختِ گران سریال در شبکه نمایشخانگی به سمتِ تلویزیون هم آمده است. یکی از تهیهکنندگان اینطور گفته که هر قسمت 2 میلیارد تومان آب میخورد.
او کف برآورد یک سریال رده الف تلویزیون را بین 2 و 2.5 میلیارد تومان میداند؛ با وجود اینکه ممکن است برخی از سریالها حتی با برآورد اولیه یک یا 1.5 میلیارد تومانی به ازای هر قسمت آغاز شوند، اما سالانه بسیاری از مجموعهها در میانه تصویربرداری به الحاقیه بودجه میرسند و در ادامه به ارقام 2 تا 2.5 میلیارد تومانی به ازای هر قسمت میرسند.
حتی یکی از تهیهکنندگان سیما پرده از نرخ پایه تولید سریال الف در سال 1402 دقیقهای 30 میلیون تومان برداشت. این گمانهزنیها به سمتِسریالهای زیرخاکی و نونخ آمد. حتی برخی اینطور اعلام کردند که سعید آقاخانی با دستمزد نجومی دوباره به تلویزیون آمده و حواشیای خاص را به جان خریده است.
مهدی فرجی در واکنش به این گمانهزنیها، بودجه عجیب و غریب و دستمزد نجومی سعید آقاخانی به خبرنگار تسنیم گفت: واقعاً بودجه این سریال به مانند بودجههای دیگر سریالهای معمولی تلویزیون است. حتی یک ریال از میراث فرهنگی دریافت نکردیم. با بودجه صداوسیما که بسیار بودجه معمولی بود مثل دیگر سریالهایش این کار را ساختیم.
وی افزود: میگویند سعید آقاخانی دستمزد نجومی گرفته؟ این نکته را از همان «نونخ» اول هم میگفتند او در تیم نویسندگان، کارگردانی و بازیگری است برای هرکدام یک دستمزد میگیرد. اما آن موقع گفتم و الان هم میگویم دستمزد سعید آقاخانی مثل دستمزدهایی است که صداوسیما به همه پرداخت میکند. او برای «نونخ» که از نویسندگی تا مونتاژ حدوداً یک سریال درگیر کار بود رقمی که دریافت کرد حتی به مراتب از سریال «راز بقا» نمایشخانگی به مراتب کمتر بود. شاید برخی بپرسند چرا؟ چون آقاخانی به شاد کردن مردم علاقهمند است و این باور را دارد صداوسیما همچنان رسانه فراگیری است و مردم آن را میبینند.
فرجی همچنین در پاسخ به این سؤال که آیا سعید آقاخانی نسبت به اظهارنظر مجازی که داشته، «نونخ5» پایان مجموعههای «نونخ» است تجدیدنظری خواهد داشت، گفت: نمیدانم واقعاً؛ یک مقدار باید جلو برویم و ببینیم ظرفیتهای داستانی برای «نونخ6» پیدا میشود.
فرجی همچنین در خصوص احیای نهضت ساخت سریالهای دنبالهدار تلویزیون توسط سیمافیلم، خاطرنشان کرد: مهمترین موضوع در سریالهایی که چند فصلهاند و به صورت سری ساخته میشوند، قصه است. حتماً باید به قصه به طور خاص و ویژه توجه کنیم، زیرا توجه به قصه و فیلمنامه، این ظرفیت را ایجاد میکند که مردم آن سریال را دوباره ببینند و دنبالش کنند. به هر حال این نوع سریالها برای مردم یک نوع وابستگی ایجاد کرده که قصه و فیلمنامه خوب میتواند این خاطرات خوش و نوستالژی زیبا را برایشان تکرار کند.
او در پاسخ به این سؤال که نظرسنجیهای تلویزیون را باور دارد که 70 درصدِ مردم تلویزیون میبینند، افزود: من گاهی احساس میکنم بینندگان ما بیشتر از این آمارها و ارقاماند. صداوسیما شاید در این خصوص خیلی سختگیرانه اظهارنظر میکند. در ارتباطاتی که با مردم داریم میبینیم مخاطبان ما را به واسطه «نونخ» میشناسند و چقدر این سریال را دنبال کردهاند؛ به این باور میرسیم شاید بیش از این درصدها مردم مخاطب تلویزیون و سریالهایش هستند.
فرجی که گفته میشود قرار است یک سریال در نمایشخانگی را پیگیری کند به «کندو» احمدرضا درویش اشاره کرد که خیلی جدّی امسال این سریال را دنبال میکند که به جایی برسد.