Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مشرق»
2024-04-26@11:35:46 GMT

روایت «علی فریدونی» در سالروز اعدام «علی شیمیایی»

تاریخ انتشار: ۶ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۶۶۸۸۷۱

روایت «علی فریدونی» در سالروز اعدام «علی شیمیایی»

فریدونی هنوز هم از یادآوری صحنه‌های دلخراش آن روز بغض می‌کند و حالش دگرگون می‌شود، بعد از مکثی کوتاه ادامه می‌دهد: نمی‌دانستیم باید عکاسی کنیم یا با حال بدی که تمام وجودمان را گرفته بود، بایستیم و...

به گزارش مشرق، آن‌قدر در جنایت‌های پسرعمویش صدام حسین همراهی کرده بود که نامش هم برای مردم بوی خون با خود داشت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

برای همین هم وقتی ده سال پیش در چنین روزی اعدامش کردند، کسی ناراحت نشد. حتی برخی منابع خبری نوشته‌اند مردم تکریت از این اتفاق لبخند شادمانی هم بر لب نشانده‌ و خرسند شده‌اند از این‌که علی حسن المجید التکریتی که در ایران با نام علی شیمیایی هم معروف است، دیگر روی کره زمین نیست. حتما از همین عنوان علی شیمیایی متوجه شده‌اید که این مرد کیست. او مدتی وزارت دفاع عراق در دوران حکومت رژیم بعث را به‌عهده داشته و به عنوان عضو شورای فرماندهی انقلابی در تصمیم‌گیری‌های مهم در زمان ریاست‌جمهوری صدام حسین شرکت و مأمور سرکوب شورش‌های منطقه‌ای بود. هر چند همین سمت‌ها نشان می‌دهد دستش تا چه حد در همراهی با صدام و جنایت باز بوده، اما به این موارد بیفزایید نکته مهم دیگری را. او مسؤول بمباران شیمیایی حلبچه بود و نخستین بار هم در ژانویه ۲۰۰۷ به عنوان مسؤول حمله شیمیایی به روستای کردنشین حلبچه که به شهادت 5000نفر انجامید، به اعدام محکوم و در نهایت در پنجم بهمن ۸۸ حکم او اجرایی شد.

کفش نداشتند
امروز و در سالگرد اعدام این جنایتکار رفتیم سراغ بازخوانی واقعه تلخ حمله شیمیایی حلبچه و مرور آثار عکاسان ایرانی که آن را ثبت کردند. علی فریدونی، عکاس ایرانی هر چند در زمان این حمله از حلبچه دور بوده، اما مدتی پس از واقعه خود را به مسیر می‌رساند و آوارگان این حمله شیمیایی را می‌بیند که در حال گریختن از منطقه هستند. فریدونی که در این مسیر به عکاسی پرداخته از تجربه این مواجهه و قاب‌هایی که ثبت کرده برایمان حرف زد. او می‌گوید: چند روز بعد از عملیات شیمیایی صدام در حلبچه بود که ما عکاسان راهی آنجا شدیم. زمانی که این اتفاق افتاد ما از حلبچه فاصله داشتیم، در منطقه خرمان عراق بودیم و طول کشید تا خودمان را به آنجا برسانیم، اما آقایان احمد ناطقی، ساسان مویدی، سعید صادقی و چند عکاس دیگر از همان ابتدا رسیده و تصاویری را ثبت کرده بودند. او ادامه می‌دهد: وقتی ما وارد مسیر حلبچه شدیم مردمی را دیدیم که بقچه بر سر می‌گریزند تا از منطقه دور شوند. از فرط اضطراب برخی پابرهنه راه افتاده بودند و طی مسیر پاهایشان تاول زده بود. ژاکت‌هایی که تنشان بود را درآورده و به پاهایشان بسته بودند.

هیتلر چنین نکرد که...
فریدونی هنوز هم از یادآوری صحنه‌های دلخراش آن روز بغض می‌کند و حالش دگرگون می‌شود، بعد از مکثی کوتاه ادامه می‌دهد: نمی‌دانستیم باید عکاسی کنیم یا با حال بدی که تمام وجودمان را گرفته بود، بایستیم و نگاه کنیم که چه فاجعه‌ای رقم خورده. اما ما وظیفه داشتیم آنچه می‌بینیم را ثبت کرده و به دنیا نشان دهیم.

این عکاس بخشی از مشاهداتش را این‌طور روایت می‌کند: مادری که کفش نداشت و نوزاد شش ماهه‌اش را در آغوش گرفته و گریخته بود. اغلب ما عکاس‌ها آن زمان متاهل بودیم و بچه کوچک داشتیم، همین هم ما را بیشتر تحت تاثیر قرار می‌داد. حالا هنوز با این حالمان کنار نیامده مادربزرگی با گالش‌های پلاستیکی را می‌دیدیم که چهار پنج نوه‌اش را با طناب بسته و به دنبال خود می‌کشاند تا گمشان نکند. بچه‌هایی که پدر و مادرشان شهید شده‌اند.  فریدونی تاکید می‌کند: فکر می‌کنم تا روزی که زنده هستم هیچ چیزی را تلخ‌تر از صحنه‌های آن روز نبینم. مگر جنایتی بزرگ‌تر از این هست که یک نفر مردم خودش را که هموطنش بوده و خانواده‌اش هستند، این‌طور قتل عام کند. اگر دشمن یا طرف مقابل مردم در جنگ چنین کاری را انجام بدهد اینقدر دردناک نیست که رهبر یک جامعه به تصمیم و دستور خود، مردم بی‌گناهی که هیچ دخالتی در جنگ ندارند را بکشد. باور کنید هیتلر هم چنین جنایتی نکرده است.

حلبچه، مدیون عکاسان ایرانی
هر چند هنوز هم در ایران و عراق اثر سینمایی و هنری بزرگ و تاثیرگذاری درباره این واقعه خلق نشده است تا ابعاد جنایاتی که صدام حسین با مکاری برخی کشورهای غربی در جنگ با ایران مرتکب شد به جهان معرفی شود، اما فریدونی می‌گوید مردم مناطق کردنشین عراق جهانی شدن فاجعه حلبچه را مدیون عکاسان ایرانی دانسته و هنوز هم قدردانند. او می‌گوید: سال 94 که به حلبچه رفته بودم به موزه‌ای که برای این اتفاق ساخته شده سر زدم و آنجا درباره عکس‌ها به فارسی برای همراهانم حرف می‌زدم. همسر جلال طالبانی، رئیس جمهور منطقه کردستان عراق هم آنجا بود. او کمی فارسی می‌فهمد. وقتی توضیحاتم را شنید گریه کرد و گفت اگر عکاسان ایرانی نبودند این فاجعه هرگز ثبت نمی‌شد.  او می‌افزاید: واقعا هم تصاویری که عکاسان ایرانی از این واقعه ثبت کردند بسیار مهم است. هم ابعاد این فاجعه را به جهان نشان دادند و هم خانواده بسیاری از شهدا از طریق دیدن همین عکس‌ها متوجه شدند که اعضای خانواده‌شان در این جمله جان باخته‌اند.  به گفته فریدونی مسؤولان کشور عراق هم و به‌خصوص منطقه کردستان هم معتقدند اگر عکاسان ایرانی نبودند صدام حسین و رژیم بعث برای همیشه بر این اتفاق سرپوش می‌گذاشتند. او حضور عکاسان خارجی را در منطقه هم نتیجه فعالیت ایران در آن زمان دانسته و تاکید می‌کند عکاسان ایرانی حاضر در صحنه توانستند ابعاد این فاجعه را به جهان نشان دهند.

*جام جم

منبع: مشرق

کلیدواژه: هواپیمای اوکراینی سردار سلیمانی انتخابات98 لیگ قهرمانان آسیا کتاب حلبچه حمله شیمیایی سلاح شیمیایی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۶۶۸۸۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تخلیه ماهانه۵۰۰ تن زباله و لجن از کانال‌ های آب تهران | روایت کارگرهایی که در مسیر پاکسازی کانال‌های شهر جان می‌ دهند

همشهری آنلاین-لیلا شریف: با قدهای خمیده خود را به کانال‌های زیرزمین می‌رسانند تا رد زباله‌ها و اشیاء بی‌ارزش به جای مانده اهالی شهر در آبراه‌ها را پاک کنند، هر بار که تاریکی کانال‌ها کارگرها می‌بلعد، هراس به شماره افتادن نفس‌ها در دل آنها جای می‌گیرد.

با دلهره‌های همیشگی در میان آب‌های آغشته به فاضلاب، بدن خود را به پیش می‌رانند تا بطری‌های آب معدنی، لاستیک‌های فرسوده، ظرف‌های یکبار مصرفی و...که مسیر آبراه‌ها را سد کرده‌اند را از زیر زمین تخلیه کنند.

فعالیت کارگرهایی که مسئولیت پاکسازی آبراه‌ها و کانال‌های شهر را برعهده دارند شاید چندان به چشم نیاید اما هر گونه کوتاهی در حیطه فعالیت آنها است که می تواند، تهران را در میان سیل و آبگرفتگی‌های شدید غرق کند.

کار کردن در فضای تاریک کانال‌ها و پاکسازی با مشکلات خاص خود همراه است و حتی نفس کشیدن در هوای آغشته به فاضلاب نفس را بند می‌آورد. پاکسازی برخی کانال‌ها با توجه به وسعت و ارتفاعشان با تکیه بر ماشین آلات انجام می‌شود اما در بسیار از مواقع این کارگرها هستند که باید در میان آب‌های آلوده تن را به آب بزنند.

کم نیستند مسیل‌هایی که پاکسازی آنها تنها با قدهای خمیده و استفاده از سطل‌های کوچک ممکن است. مجید دیری، معاون آبراه‌ها و قنوات شهری اداره کل خدمات شهرداری تهران به خبرنگار همشهری در این رابطه توضیح می‌دهد: «در نقاطی که امکان استفاده از ماشین‌های مکانیکی نیست؛ یعنی بیشتر داخل کانال‌های درون شهر و فرعی که ورودی کوچکی دارند، از نیروهای انسانی استفاده می‌کنیم. در بسیاری از این کانال‌ها، زباله‌های شهروندان مانع جریان آب می‌شوند.»

تخلیه فاضلاب در آبراه‌ها

به‌گفته دیری «ورودی‌های کوچک به کانال‌هایی با ارتفاع یک‌متر و ۲۰سانتی‌متر و عرض۸۰ سانتی‌متر ختم می‌شوند. کارگرها مجبور هستند با قد خمیده در این کانال‌ها حرکت کنند و با سطل‌هایی کوچک رسوب‌ها، ‌لجن‌ها و زباله‌ها را روی زمین بفرستند. در تمام این موارد سختی کار در مسیلی که با فاضلاب تداخل دارد، دوچندان می‌شود.»

او در مورد ورود فاضلاب‌ها به کانال‌های شهری گفت: «به جز زباله و پسماند ما شاهد ریخته شدن فاضلاب در کانال‌ها هستیم که دردسرهای عظیمی به دنبال دارد، کارگرها مجبور هستند که برای تخلیه زباله‌ها، وارد آب‌هایی شوند که با فاضلاب صنایع و خانگی ترکیب شده است. ما این موضوع را به دادستانی نیز اعلام کرده‌ایم اما هنوز شاهد هستیم که فاضلاب شهری در مسیر آب‌های سطحی تخلیه می‌شود. حتی شاهد هستیم که در برخی مناطق به دلیل نفوذ ناپذیر بودن خاک که امکان حفر چاه جذبی وجود ندارد به همین دلیل فاضلاب‌های خانگی را در نهرها و کانال‌های شهر سرازیر می‌کنند، مناطق ۱۹ و ۲۲ با این موضوع درگیر هستند اما هنوز چاره‌ای اندیشیده نشده است. در منطقه ۲۱ نیز کارخانه‌ها به راحتی پساب‌های صنعتی خود را در کانال‌ها می‌ریزند، که دردسرساز است. بیمارستان‌هایی هم که تصفیه کننده ندارند، این راه را انتخاب می کنند.»

دور ریزهای دردسرساز شهر

به تمام زباله‌ها، پسماندها، فاضلابی که در آبراه‌های شهر جمع می‌شود، دورریز گفته می‌شود و این دورریزها شامل مواد و اشیای فاقد ارزش هستند که از جانب شهروندان و صاحبان صنایع طرد شده و به آبراه‌ها ریخته می‌شوند.

دیری در رابطه با طبقه بندی انواع دورریزها توضیح داد: متأسفانه دورریزی در سطح شهر موجب می‌شود که در نهایت این اشیاء و مواد به کانال‌های آب منتقل شوند. دورریزهای صنایع، پساب صنعتی، دولتی، نخاله ساختمانی، گیاهان خشک، نخاله‌های ساختمانی، فاضلاب خانگی و بیمارستانی، مناسبتی و مجرمانه چند دسته بندی کلی این مسئله هستند متأسفانه تمام این دور ریزها در نهایت به کانال‌های شهری منتقل می‌شوند و مشکل عدیده‌ای را برای شهر ایجاد می‌کنند.

دورریزهای مجرمانه نیز مشکلی هستند که فرآیند پاکسازی آبراه‌ها را بسیار دشوار تر کرده‌اند، به گفته معاون آبراه‌ها و قنوات شهری شهری اداره کل خدمات شهرداری تهران « زمانی که افراد، پساب‌های و لجن‌های آلوده را در کانال‌ها تخلیه می‌کنند از نظر قانونی دست به اقدامی مجرمانه زده‌اند، در برخی از ایام سال نیز با توجه به مناسبت‌های خاص مانند سال نو، شاهد افزایش دورریزهای خانگی هستیم. مجموع این دورریزی‌ها موجب می‌شود که ما با یکسری مواد غیرقابل استفاده که در داخل کانال‌ها هدایت شده است، مواجه شویم. این مواد غیرقابل استفاده نتیجه‌ای جز آسیب به شهر ندارند.»

از جنازه تا رودخانه لاستیک‌های فرسوده

هر چند باورش سخت است اما درست در زیر شهر، آنجا که قرار بود آب‌های روان به راحتی عبور کنند، رودخانه‌ای از لاستیک‌های فرسوده، تشک‌های رها شده و... ایجاد شده است و حتی گاهی جنازه‌ نیز در میان آن پیدا می‌شود.

دیری در رابطه با عجیب‌ترین دورریزهایی که در تهران مشاهده کرده است، گفت: تشک ومبلمان شهری در کانال‌های آب خیلی دیده می‌شوند و ما حتی جنازه‌ هم در کانال‌های آب تهران پیدا کرده‌ایم. در کنار این موارد ما شاهد هستیم که لاستیک‌های فرسوده خودرو هم به تعداد بسیار بالا از سوی شهروندان و صنایع در کانال‌ها انداخته می‌شوند.»

منطقه ۴ و ۱۴ بیشترین چالش را در مورد دورریزها دارند

اصناف، صنایع، شهروندان؛ سه بازیگری هستند که بیشترین نقش را در دورریزی‌های شهر دارند:«این سه دسته در طول زمان بیشترین دورریزها را وارد کانال و آبراه‌های شهر کرده‌اندT در همه صورت صنایع،‌اصناف و شهروندان نقش پررنگی در منابع اولیه تولید دورریزها دارند.»

دیری با اشاره به نقش آفرینی اصناف و شهروندان در آلوده شدن آبراه‌ها گفت: منطقه ۴ و ۱۴ یکی از پرچالش‌ترین مناطق در بحث دورریزی از سوی شهروندان هستند،‌ پس از آن منطقه ۱۲ با دورریزهای اصناف درگیر است و در مرحله بعد منطقه ۱۵ دچار مشکل آفرینی توأمان شهروندان و اصناف در این حوزها است.

برخی مشاغل که با مواد شیمیایی سر و کار دارند، روغن و مواد شیمیایی را در کانال‌ها می‌ریزند، زمانی که کارگرها برای تخلیه زباله به داخل آب می‌روند،‌ با چهره‌های پوشیده شده از مواد شیمیایی و روغن‌های سوخته به سطح زمین برمی‌گیرند:« مشاغلی مانند آبکاری، کارواش‌، خشکشویی، مراکز نقاشی اتومبیل، تعمیرگاه‌های خودرو و...در این رابطه دردسر ساز هستند، حتی برخی از کانال‌ها در منطقه ۱۵ با زوائد کشتار گوسفند و گاو پر می‌شوند. ما در آخرین نقطه پاکسازی نهرها و کانال‌های شهر قرار داریم و این بی مسئولیتی‌ها موجب شده است تا بیشترین فشار بر روی کارگرهای این حوزه باشد.»

تخلیه ماهانه ۵۰۰ تن زباله و لجن از کانال‌های آب

به گفته دیری«هر ناحیه شهر تهران روزانه نزدیک به یک کامیون زباله از داخل کانال‌ها تخلیه می‌کند، که این میزان از نظر تناژ معادل ۵۰۰ تن زباله و لجن در ماه- معادل ۱۰۰ متر مکعب- در شهر تهران است.»

او افزود: این میزان در برهه‌های خاصی مانند فصل تابستان، سال نو، مناسبت‌ها افزایش پیدا می‌کند. هر زمان که در منطقه‌ای ساخت و سازش افزایش پیدا کند، حجم نخاله‌های ساختمانی ریخته شده در کانال‌ها نیز روند افزایشی به خود می‌گیرد.»

سرنوشت سیاه کارگرهای شهری

کار کردن در فضای تاریک و آلوده کانال‌ها و آبراه‌های شهری همیشه ختم به خیر نمی‌شود و گاهی زباله‌های تلنبار شده در کانال، آخرین تصویری است که یک کارگر در ذهنش ثبت می‌کند.

کشته شدن این دسته از کارگرها داستان تلخی است که هر چند جایی میان اخبار ندارد اما همچون داغی ناگفته در حافظه شهر ثبت می‌شود مانند ۲ کارگری که در سال ۹۶ در کانال منطقه ۱۳ جان باختند:«در سال ۹۶ که یکی از کارگرهای ما مشغول پاکسازی یک کانال در منطقه ۱۳ بود، به علت زباله‌هایی که آب بند یک کانال را مسدود کرده بودند، به داخل کانال رفتند اما زمانی که آب بند را باز کردند، حجم آب قرار گرفته در پشت آب بند به حدی زیاد بود که از ۶ کارگر رفته در کانال، ۲ کارگر کشته شدند و جنازه‌هایشان در حوالی منطقه ۱۵ و انتهای شهر تهران پیدا شد. در بحث فاضلاب نیز چند سال پیش، گازهای مربوط به فاضلاب جان چند نفر از کارگرهایی که در منطقه ۱۹ مشغول فعالیت در کانال‌ها بودند را گرفت. این اتفاق معمولا در کانال‌های سربسته‌ای رخ می‌دهد که امکان جریان هوا وجود ندارد.»

از زباله‌ها رها شده کلافه‌ایم

کارگرها زمانی که دست‌های خود را از دهانه کانال رها و تمام بدنشان را به آب پر از لجن، فاضلاب و زباله آغشته می‌کنند، تازه کارهایشان شروع می‌شود.مهرداد نزدیک به ۲ دهه است که به عنوان کارگر مشغول پاکسازی کانال‌هایی شهری فعالیت می‌کند، او با گلایه از افرادی که زباله‌ و پسماندها را در داخل کانال‌ها رها می‌کنند از سختی‌های کارش می‌گوید:« مشکلات ما یکی و دوتا نیست، هر دفعه یک مسئله‌ای داریم. الان یکسری کانال‌ها هستند که پر از فاضلاب شدن، از ترس جونمون مجبوریم که با اکسیژن توی کانال بریم.»

مهرداد بعد از ۵ ماه نتوانسته است حقوق خود را از پیمانکار دریافت کند اما هر روز برای پاکسازی یک کانال و آبراه و به منظور نجات شهر کمر همت می‌بندد:«دردسرهای اصلی برای کانال‌های سربسته‌اس، ارتفاع این کانالا ۱ و نیم تا ۷ مترند،‌ کارگر با طناب و دبه زباله‌ها رو میفرسته بالا. خطرای کار ما خیلی زیاده، مثلا داداشم چند وقت پیش توی یه کانال آب رفت و گاز فاضلاب گرفتش، جوری که بیچاره کارش به بیمارستان کشیده و هنوزم ریه‌هاش مشکل داره.»

کانال‌های شهر مملو از زباله‌ها و اشیاء فاقد ارزش شهر، ردی از بی‌مسئولیتی هر یک از شهروندان تهرانی را به دوش می‌کشند، هر بار که یک زباله کوچک، یک کالای فرسوده و ... راهی مسیل‌ها و آبراه‌ها می‌شوند، این کارگرهای شهرداری هستند که باید بار مسئولیت را به دوش بکشند تا مبادا در بزنگاه‌هایی، این دورریزها منجر به وقوع یک فاجعه شوند.

کد خبر 847004 منبع: روزنامه همشهری برچسب‌ها زباله شهرداری تهران پایتخت

دیگر خبرها

  • معاون پرورشی آموزش و پرورش: اجرای طرح عفاف و حجاب در ۶۰۰ هزار مدرسه دخترانه / «دخترانی که پای روایت ما نباشند، پای روایت دشمن می‌نشینند»
  • اجرای طرح عفاف و حجاب در ۶۰۰ هزار مدرسه دخترانه / «دخترانی که پای روایت‌ ما نباشند، پای روایت دشمن می نشینند»
  • معاون پرورشی آموزش و پرورش: اجرای طرح های عفاف و حجاب در ۶۰۰ هزار مدرسه دخترانه / دخترانی که پای روایت‌ ما نباشند، پای روایت دشمن می نشینند
  • روایت یک دلداگی به همسر؛ مرد ایرانی ۲۵ سال در دریا سرگردان بود! +تصویر
  • دختران حق دارند شادی کنند/ همه هجمه دشمن روی دختران ایران است
  • حمله گسترده انصارالله یمن به کشتی های آمریکایی و اسرائیلی/ واکنش مداخله جویانه آمریکا به حکم اعدام توماج صالحی/ امضای تفاهم‌نامه امنیتی میان ایران و روسیه/ ادامه مأموریت‌های مستشاران ایرانی در سوریه
  • روایت سرهنگ آمریکایی‌ از پهپادهای ایرانی در جنگ اوکراین
  • روایت رئیسی از محدودیت های امنیتی برای حضورش در برخی اجتماعات پاکستان /برق آبی سریلانکا از سوی شرکت ایرانی با تکنولوژی پیچیده اجرا شده است
  • تخلیه ماهانه۵۰۰ تن زباله و لجن از کانال‌ های آب تهران | روایت کارگرهایی که در مسیر پاکسازی کانال‌های شهر جان می‌ دهند
  • روایت کشتی‌گیر ایرانی از مبارزه‌اش با برنده دیوید تیلور