Web Analytics Made Easy - Statcounter

ساعت24-نماینده ولی فقیه در سپاه گفت: اگر می‌خواهید مردم انتخاب درست انقلابی داشته باشند نگذارید روحیه‌ی مکتب حاج قاسم سلیمانی کمرنگ شود.

حجت الاسلام عبدالله حاجی صادقی نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در همایش سراسری فرماندهان سازمان بسیج مستضعفین که صبح امروز با حضور فرماندهان عالیرتبه سپاه و بسیج در سالن ۵ آذر سازمان بسیج مستضعفین در حال برگزاری است با اشاره به ایام شهادت سرور زنان عالم حضرت زهرا(س) و فرهنگ فاطمی مبنی بر لزوم عبادت خالصانه گفت:حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند هرکسی با عبادت خالص رو به خدا آورد خدا بهترین مصلحت اش را برای او رقم می زند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران ادامه داد: بر همین اساس ما باید در کنار توجه به مناسک به حقیقت عبادت و نماز و روزه دقت کنیم و اگر عبادت همراه با خلوص انجام شد عمل بالا برندگی پیدا می کند و خدا حامی انسان می شود، یکی از مهم ترین آسیب ها این است که اگر رنج الهی کم شود اثربخشی عمل نیز کم می شود.

وی با اشاره به جایگاه رفیع شهادت شهید قاسم سلیمانی که نتیجه ی رفتار خالصانه وی بود تصریح کرد:حاج قاسم سلیمانی هم زندگی و هم شهادت پر برکتی داشت.این شهید با اخلاصش کاری کرد که تا قیامت همه مدیون او باشند و شهادتش مرگ تدریجی استکبار را سرعت ببخشد تا آمریکا بفهمد که شهادت او از خود او خطرناک تر است.درون مایه ی اثربخشی شهید سلیمانی اخلاص در عملش بود که مورد هدایت خاص و راهبری الهی قرار گرفت.

حجت الاسلام حاجی صادقی عنوان کرد: با اخلاص انسان به جایی می رسد که خداوند مدیریت اعضا و جوارح انسان را بدست می گیرد و فتنه ها نمی توانند او را بلرزاند. اگر اعتماد به خدا و اخلاص در عمل انسان جاری شود دیگر شیاطین انس و جن نمی توانند در آدم اثر بگذارند.

وی افزود: ما فرماندهان برای انجام ماموریت و وظیفه ی خود به اخلاص نیاز داریم. امروز معنویت شرط انجام ماموریت است لذا شما فرماندهان وقتی را برای دریافت فیض از مبدا فیض کنار بگذارید و براساس سفارش رهبری ساعاتی از شب را به عبادت بپردازید. اخلاص را باید از خدا بخواهیم . همه روزی خواهیم مرد اما عمل با اخلاص همراه انسان می ماند ؛ نکند درگیر عمل شوید که از روح عمل بازبمانیم.

حجت الاسلام حاجی صادقی تصریح کرد: مطالبه رهبری ارتقای بسیج است زیرا بسیج رمز و مایه ی ماندگاری انقلاب است. یکی از برجسته ترین عامل بقای انقلاب بسیج است که عظیم ترین یادگار امام راحل است.رهبری در مورد بسیج می فرمایند که بسیج مبدل تهدیدات به فرصت و خنثی کننده توطئه ها است لذا خدمت گذاری در بسیج هیچ معادلی ندارد و مجاهدت و تلاش در اینجا بی مانند است.

وی عنوان کرد: امروز مولفه قدرت ما انرژی هسته ای نیست بلکه بسیج است همین بسیجی که در دوران حضرت زهرا (س) نبود و ایشان در فقدان آن گریستند. امروز ارتقای بسیج یعنی بسیج به لحاظ کمی عالم گیر شود و حکومت جهانی صاحب الزمان، بسیجی جهانی داشته باشد. بسیج یعنی همان ۷۲ اصحاب اباعبدالله که در میدان ماندند لذا بسیجی همه چیز می دهد اما دین و انقلاب نمی دهد.

حجت الاسلام حاجی صادقی با اشاره به مولفه های تحول در سازمان بسیج مستضعفین، ابراز کرد: تحول مبنایی در بسیج یعنی تبیین فرهنگ بسیجی، در واقع بسیج فرهنگ و گفتمان قرآنی است که ریشه در فرهنگ فاطمی و عاشورایی دارد. حضرت زهرا(س)به ما گفتمان فاطمی که گفتمان بسیج است را یاد دادند تا با همه چیز جلوی دفن دین خدا گرفته شود. فرهنگ بسیجی یعنی قاسم سلیمانی، یعنی جهاد در راه خدا. بگذارید به بسیج تهمت بزنند و کارشکنی کنند اما بسیج برای دفاع از انقلاب پیش قدم می ماند.

وی اضافه کرد: امروز باید چند مولفه را در بسیج تقویت کرد تا به همان استاندارد مورد نظر رهبری تبدیل شود. بسیج باید نسبت به دین بصیرت داشته باشد. از نقطه ضعف بی بصیرتی، دشمنان برخی صحابه را مقابل اسلام گذاشتند لذا باید از لغزش فکری دوری جست و اگر بخواهیم به معنای واقعی مومن به دین باشیم باید بصیرت خود را افزایش دهیم.بسیجی باید در باب احکام و وظایف شرعی به دین شناسی قوی برسد.

حجت الاسلام حاجی صادقی گفت: یکی از مهم ترین طرح های بسیج که در راستای تقویت بصیرت دینی عمل می کند، طرح صالحین بسیج است. باید در این طرح بسیجیان به بصیرت دینی لازم برسند. بصیرت به دین قدرت تکلیف گرایی به انسان می دهد تا هرجایی به لحظه وظیفه خود را بشناسد، در حقیقت بصیرت دینی به برنامه های ما جهت می دهد و به ما نسبت به توطئه ها مصونیت می بخشد.

وی یادآور شد: در فتنه ی امسال که نسبت به فتنه سال ۸۸ خطرناک تر بود، اگر رهبری نبودند ما معلوم نبود کجا بودیم. با بصیرت نباید اجازه دهیم دشمن ما را با فتنه ها گمراه کند.من امیدوارم یکی از آثار این جلسه ایجاد عزمی جدی در ما باشد تا نسبت به دین بصیرتر باشیم.آنچه امروز دشمن را بیش از موشک ها می ترساند روحیه انقلابی است، نگذارید برخی از فضا سازی ها و کج سلیقیگی ها این روحیه بسیجی را کمرنگ کند.ما را متهم نکنید که اهل گفتگو با دنیا نیستیم، نه بسیج مهربان است اما با کاخ نشینان مستکبر کنار نمی آید.

حجت الاسلام حاجی صادقی عنوان کرد: دومین مولفه ی بسیجی تراز انقلاب؛ شجاعت و جسارت  و عمل با بصیرت است.بسیجی آن کسی است که وقتی صراط مستقیم را شناخت دیگر به قضاوت ها کاری نداشته باشد.روحیه ی انقلابی بسیج بدون تعقل و منطق نیست بلکه به معنای ایستادگی مقتدرانه بر اصول و مبانی است.

نماینده‌ ولی فقیه در سپاه پاسداران اظهار کرد: مراقب باشید بی عدالتی ها و تهمت ها روحیه ی انقلابی ما را تضعیف نکند.دیگر مولفه قدرت بسیج، التزام فکری و عملی هرچه بیشتر به دین خدا و ولایت است، در حقیقت ولایت مداری یکی از مهم ترین اولویت ها است.

وی اذعان کرد: بیانیه گام دوم انقلاب برنامه ی چهل سال دوم بسیج است. امروز هیچ مدالی بالاتر از سربازی ولایت نیست. عزیزان به دستورات رهبری عنایت کنید چراکه با ولایت مداری مصون ماندن ما از انحراف تضمین می‌شود. تجربه می‌گوید اگر کسی با ولایت نباشد حتی اگر رئیس جمهور و سردار هم باشد عاقبت بخیر نمی شود.

حجت الاسلام حاجی صادقی مطرح کرد: باید توانمندی‌های همه جانبه در هر عرصه ای ارتقا یابد. ما باید به لحاظ نظامی و قدرت سخت در بالاترین سطح باشیم. برهمین اساس بسیج سال ۹۸ نباید با بسیج سال ۹۷ یکسان باشد و هر سال باید شاهد ارتقا در همه زمینه ها باشیم. بسیج باید برای در هر حادثه ای آماده باشد از همین رو بسیج یک بعدی نیست و در همه ابعاد فعالیت دارد.

وی ادامه داد: باید بصیرت افزایی بسیجیان نسبت به دشمنان افزایش یابد و نباید غفلت کرد. بسیجی سنگرنشین انقلاب است و نسبت به توطئه ها و وظایف بصیر است‌. بسیجی قدرت تکلیف شناسی دارد و نسبت به موفقیت ها و فرصت ها بصیرت دارد. بدون مبالغه باید حلقه های صالحین را به عنوان شبکه ی ارتقای بصیرت افزایی بسیج تقویت کنید.

نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تاکید کرد: امروز شبکه صالحین می خواهد ۲۰ هزار روحانی را در خدمت بسیج بیاورد و بنا است به لحاظ محتوایی این حلقه ها انسجام پیدا کند. لذا شما فرماندهان ظرفیت هایی را فراهم کنید تا شاهد افزایش بصیرت دینی بسیجیان باشیم.

حجت الاسلام حاجی صادقی در پایان با اشاره به اینکه مجلس انقلابی با تقویت مکتب قاسم سلیمانی محقق می شود، خاطرنشان کرد: یکی از مطالبات جدی من این است که هرچه می توانید با روحیه ی حاج قاسم سلیمانی بمانید. مادامی که این روحیه وجود دارد انتخابات مجلس هم تکلیف گرایانه می شود. اگر می‌خواهید مردم انتخاب درست انقلابی داشته باشند نگذارید روحیه‌ی مکتب حاج قاسم سلیمانی کمرنگ شود.

منبع: فارس

منبع: ساعت24

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۶۷۰۷۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عجیب ترین فرمانده جنگ ایران و عراق /جانشین سپاه خرمشهر و دوست نزدیک سردار سلیمانی را بیشتر بشناسید

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، احمد فروزنده از فعالین سیاسی و مبارزین علیه رژیم پهلوی، از فرماندهان سپاه خرمشهر در زمان فرماندهی شهید جهان‌آرا و شهید عبدالرضا موسوی و از یاران نزدیک به سردار شهید حاج قاسم سلیمانی، به مناسبت سالروز شهادت سید عبدالرضا موسوی جانشین سپاه خرمشهر،در گفتگویی با جماران، به بیان خاطراتی از این همرزم شهیدش پرداخته است.

مشروح این گفتگو را در ادامه می‌خوانید؛

آقای فروزنده، از چه زمانی و چگونه شما با شهید سید عبدالرضا موسوی آشنا شدید؟

آقای عبدالرضا موسوی از برادران قبل از انقلاب بود. آشنایی ما نیز به قبل از پیروزی انقلاب اسلامی بر می‌گردد. فکر می‌کنم با ایشان در مسجد امام صادق(ع) خرمشهر در قبل از انقلاب با ایشان آشنا شدم. از مسجد امام صادق، مسجد آیت الله خاقانی بود. مسجد فعالی بود و هنوز این‌گونه است. تمرکز نیروهای مذهبی – انقلابی در این مسجد بود.

حدوداً مربوط به چه سالی است؟

سال ۱۳۵۵ که بنده نیز در همان سال به زندان رفتم.

بازداشت توسط ساواک؟

بله. بازداشت تا سال ۵۷. دو سال و نیم زندان بودم. قبل از این موقع یعنی به سال ۵۳-۵۴ بر میگردد.

آیا شهید موسوی هم از مبارزین علیه رژیم پهلوی پیش از پیروزی انقلاب بودند؟

بله از قبل از انقلاب.

وابستگی سیاسی به جناح و یا گروه‌ها و سازمان‌های خاصی را داشتند؟

آن زمان حزب خاصی نبود. همین بچه های مذهبی که در داخل مسجد فعال بودند. داخل خرمشهر یک گروه سیاسی هم بود که به جایی وصل نبود؛ یعنی شورای مرکزی و یا نهاد بالا دست نداشتند. همگی مقلد حضرت امام بودند. همین. نه بیشتر از این. شکل کار به این صورت بود. این‌گونه نبود که سازمان و تشکیلات باشه و به بالا وصل باشند.

اما سازمان مجاهدین (منافقین) نفرات زیادی را جذب کرده بود.

بله؛ اما بچه‌های خرمشهر به هیچ کدام از این‌ها وصل نبود چون شرایط اجتماعی خرمشهر جوری نبود که با آن جریانات وصل باشند. آن سازمان‌ها اساساً دسترسی مناسبی نداشتند که بخواهند نیروهایی را در شهر دور افتاده‌ای مثل خرمشهر شناسایی کنند. این‌گونه نبود. هر کس در منطقه خودش فعالیت می‌کرد. شاید در دانشگاه کسی ارتباط داشته است. وقتی دوستان به دانشگاه رفتند این ارتباطات در دانشگاه برقرار شده باشد. آن هم نه باز با سازمان های معروف و بزرگ که نام بردید، از بچه‌های انقلابی که توی خود دانشگاه چمران اهواز، جندی شاپور بودند. آدم از شهرهای مختلف مثلاً از تبریز و تهران آمده بودند داخل دانشگاه، از قضاء سیاسی نیز هستند یک‌دیگر گروهی تشکیل می‌دهند برای برگزاری اعتصابات و فعالیت‌های سیاسی.

ارتباط شما از چه زمانی با شهید موسوی مستمر شد؟

آقا محسن پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایشان را می‌شناخت؛ بعد از شهادت شهید جهان آرا لحظه‌ای برای جانشینی ایشان درنگ نکردند و شهید موسوی را جایگزین کردند

از وقتی وارد سپاه شدیم؛ چون جنگ شکل گرفته بود. خانه و زندگی ما در معرض تهاجم دشمن بود و خانواده‌ها از خرمشهر بیرون رفته بودند. در این دوران همواره با هم بودیم. ایشان مدتی عضو شورا بود و بعد از شهادت جهان آرا به عنوان فرمانده سپاه خرمشهر منصوب شد و من هم به در واحد اطلاعات مشغول خدمت بودم.

شهید موسوی نیروی معروفی در خرمشهر بود. چون انسان شناخته شده، متدین و انقلابی بود و جزو نیروهای شناخته شده قبل از انقلاب بود؛ عضو شورای فرماندهی سپاه خرمشهر شد و سپس معاون و پس از شهادت جهان آرا، فرمانده سپاه شد. روال طبیعی این‌طور بود. از جایی نفرستاده بودند او را که بیاید و پناهنده بشود. از بچه‌های خرمشهر بود که با بقیه سپاه را تشکیل دادند.

از نظر روال کاری، شهید موسوی جایگاه فرماندهی شپاه خرمشهر راپیدا کردند؛ همان که شهید جهان آرا فرمانده‌اش بود. شهید جهان‌آرا به دلیل ارتباطاتی که آن موقع داشت با خود آقا محسن بعد با محسن رفیق دوست، کسانی که در تهران کار فرماندهی سپاه را داشتند لذا فرد مطرح و جا افتاده‌ای بود؛ عمدتاً آن هم به دلیل فعالیت سیاسی که قبل از انقلاب آن‌ها با یک‌دیگر داشتند.

از مقطع جنگ شروع بکنیم؛ شهید موسوی تمام آن ۲ سالی که پس از جنگ در قید حیات بودند خود خرمشهر و در همان منطقه خرمشهر، آبادان فعالیت می کردند؟

درمورد شهید موسوی من این‌گونه به یاد می‌آورم که ایشان دانشجو رشته طب بودند؛ همزمان در سپاه خرمشهر هم فعال بودند و عضو شورا بودند و پس از اینکه جنگ شد دانشگاه ها تعطیل شد، دانشگاه اهواز هم تعطیل شد- ایشان آمدند به طور کامل و تمام وقت در جبهه و جنگ و سپاه خرمشهر حضور داشتند. خود ما هم قبلاً آموزش و پرورش درس می دادیم.

ولی بعدها مامور به سپاه مامور شدیم اما ایشان عضو شورا فرماندهی سپاه خرمشهر بود و پس از اینکه شهید جهان‌آرا در آن حادثه سقوط هواپیما در کهریزک به شهادت رسید توافق شد،که ایشان فرمانده شوند و از آن به بعد ایشان فرمانده سپاه خرمشهر شد و مسیر جنگ و مسیر تعالی سپاه خرمشهر و توسعه وضعیت نیروهای سپاه و غیره در دستور کار همه بود، ایشان هم خب فرمانده بود و طبعاً به دنبال این بود که سپاه خرمشهر ظرفیت خود را افزایش دهد. علی‌رغم اینکه یک زمانی در خرمشهر فشنگ و گلوله و اسلحه و کلاش برای دفاع نبود، سپاه خرمشهر با درایت ایشان و با همکاری دیگران توانست توپ و خمپاره تهیه کند.

واحد ۱۰۶ داشته باشد؛ سپاه خرمشهر در دوره شهید جهان‌آرا و در دوره‌ای که ایشان فرمانده بودند، هم ما واحد خمپاره انداز ۸۱ و ۱۲۰ در داخل خرمشهر داشتیم. واحد ۱۰۶ توپ هایی هستند که روی خودرو های جیپ سوار می شوند و معمولاً هم برای زدن ابزار و ادوات نظامی سنگین دشمن هست. کل پرسنل سپاه خرمشهر ۳۰۰ نفر هم نبود، اما ما نزدیک ۱۰-۱۲ تا ۱۰۶ داشتیم. این در عملیات‌ها مهم بود. معمولاً در عملیات‌هایی که انجام می‌شد، نیروها واحد ۱۰۶ شان حرکت می‌کردند. این نتیجه درایت خود شهید جهان آرا و بعدش سردار موسوی و دیگر دوستانی که بودند بود.

علی‌رغم اینکه نیروهای سپاه خرمشهر به درگیری‌های چریکی معروف بودند، اما به سرعت توانستد واحد های خمپاره انداز و ۱۰۶ را راه بی‌اندازند و توپ‌خانه راه اندازی کنند.

همه این تجهیزات از ارتش عراق غنیمت گرفته شده بود؟

بله همگی غنیمتی بودند. توپ ۱۵۵ که یک توپ خیلی بزرگ است هر گلوله اش ۴۵ کیلو وزن خود گوله است.کارهای بسیار بزرگی در دوره ایشان انجام شد که بازده‌اش در عملیات آزاد سازی خرمشهر وجود داشت که همه این ابزار و ادوات را به شکل یگانی، بچه های خرمشهر داشتند با فرماندهی، درواقع فرمانده ما، فرمانده سپاه خرمشهر آقای شهید جهان آرا و شهید موسوی بودند ولی یگانی که در آن زمان تشکیل شد، تیپ ۲۲ بدر آقای شهید موسوی اینجور اختیار کردند که خودش سمتی نداشته باشد و آقای عبدالله نورانی را فرمانده تعیین کرد ولی خودش در تمام کش و قوسی‌های مربوط به جنگ و عملیات و محدوده عملیات و اجرای عملیات حضور فعال داشت. در تمام شناسایی ها سعی می کرد خودش حضور داشته باشد.

بعد از شهادت شهید جهان‌آرا؛ همین مسیر با شهید موسوی ادامه یافت؟

ابزار و امکاناتی که جمع آوری شد، مثل توپ‌های ۵۲ عراقی، توپ‌های ۱۵۵ ارتش، ۱۲۲ عراقی و ۱۳۰ خودمان. به وسیله این‌ها سپاه خرمشهر درست شد. اولین واحد ۱۰۶ و توپخانه‌ای که توی سپاه راه افتاده سپاه خرمشهر به اتکای ابزار و ادوات مصادره‌ای و غنیمتی این کار را توانستند انجام دهند. برای ۳۰۰ نفر پرسنل ۱۶ قبضه سلاح سنگین داشتیم. در هر منطقه‌ای؛ صحنه جنگ را تغییر می‌دادند. همگی این زحمات با درایت شهید موسوی و خود برادرانی که دست اندرکار بودند صورت گرفت.

آقای شهید موسوی بسیار باهوش بود. آن موقع جذب شدن برای پزشکی کار مشکلی بود مثل همین امروز؛ علاوه بر هوش سرشار، از صبر زیادی نیز برخوردار بود. ایشان ظرفیت و توانایی فکری خیلی خوبی داشت. انسان فهیمی بود. فرد مقتصدی بود با اسراف برخورد می کرد؛ هر کاری را با حداقل هزینه جمع می‌کرد.

یک ویژگی که ایشان داشت دوست نداشت خودش مطرح بشود. به دنبال این بود که کار با کیفیت بالا صورت بگیرد. لذا وقتی قرار بر این شد که برادران سپاه خرمشهر یگان تشکیل دهند و این یگان در آزادسازی خرمشهر ماموریتی را داشته باشد، ایشان هیچ مسئولیتی قبول نکرد. مسئولیت‌ش را به آقای عبدالله نورانی داد و گفت شما فرمانده باش. با توجه به اینکه تقریباً همه از ایشان حرف شنوی داشتند، نکاتی که به ذهن‌شان می‌رسید را انجام می‌داد. آن موقع من خودم مسئول اطلاعات عملیات یگان بودم.

مثلاً شاید یک شب در میان، دو شب در میان ایشان در شناسایی هایی که ما انجام می‌دادیم حضور داشتند. یعنی خودش در میدان حضور و همراهی پیدا می‌کرد. یک فرد فرهیخته‌ای بود که خودش برای خودش مهم نبود. تلاش‌ش را گذاشته شده که پیکان حمله به مواضع دشمن خوب طراحی و اجرا بشود و در کیفیت خوبی انجام داد.

فرمودید خیلی از نیرو ها و یگان ها از ایشان حرف شنوی خیلی خوبی داشتند با توجه به اینکه اولین فرمانده سپاه خرمشهر شهید جهان آرا بودند با آن سابقه سیاسی و مبارزاتی و با توجه به کارهایی که در سپاه کردند، بعضاً در جاهای دیگه ای ازسپاه دیده می‌شود بعد از شهید شدن فرمانده لشکر یا فرمانده تیپ آن تیپ مثل قبل از فرمانده بعدی یا همدل نبود و ارتباط عاطفی را نداشت ولی در اینجا به نظر می رسد این روند ادامه داشته است. یعنی بعد از شهید جهان آرا، شهید موسوی این را ادامه دادند. این موضوع را چگونه می بینید؟

انتخاب درست؛ وقتی افراد درست انتخاب شوند هر کس در جای خودش و دقیقا درست بنشیند این اتفاقی است که رخ می دهد. اما اگر درست ننشیند، یک فردی بر اساس رابطه یا دوستی و رفاقت بیاید بنشیند و نقش در بین آن گروه تشکیلات نظامی نداشته باشد، به جای آنکه تبدیل به یک اتفاق خوب شود، تبدیل به یک اتفاق بد می شود. شهید موسوی بین بچه های خرمشهر محبوبیت داشت و از طرفی دیگر در دوره مبارزه با رژیم هم جزو افراد شاخصی بود که فعالیت می‌کرد. لذا ایشان مقبولیت عمومی در بین بچه های خرمشهر داشت.

چقدر به نظر کارشناسی و به نظر فرماندهان یگان خودش اعم از فرمانده گردان و گروهان اتکا می کردند؟

ایشان یک فرد تحصیل‌کرده و فهیم بود؛ در جریان آزاد سازی خرمشهر خودش مسئولیت به عهده نگرفت. این خیلی مهم بود. معمولاً باید این‌گونه باشد که کسی که فرمانده سپاه خرمشهر است باید مثلاً فرمانده تیپ ۲۲ بدر می‌شد. ولی ایشان این کار را نکردند. گفت آقای نورانی شما بیا این کار را انجام بده. من در کنار شما هستم هر جا یگان با مشکل مواجه شد ورود خواهم کرد. در حساس‌ترین موضوع قبل از هر عمیلاتی، شناسایی منطقه عملیات است و بر اساس همین شناسایی قبل عملیات طرح و مانور عملیات شکل می‌گیرد خودش در شناسایی حضور پیدا می‌کرد. با گروه‌های ۷-۸ نفره که برای شناسایی می‌رفتند؛ ایشان در گروه ها حضور داشت بدون اینکه بخواهد اعمال نظر کند. فرمانده تیم بود ولی ایشان همراه تیم بود.

یک نوع آموزش مدیریت و کنترل و مراقبت فردی فعالیت زیر مجموعه با حضور خودش اعمال می شد. و اگر جایی نیاز بود تذکری، راهکاری و پیشنهادی داده بشود، ایشان می داد و همه نیز قبول می کردند؛ چون فرمانده‌شان بود و همه او را قبول داشتند. خب آن موقع این‌گونه نبود که بر اساس دستور عزل و نصب صورت بگیرد بخصوص که سپاه تازه راه افتاد بود. لذا با توجه به مقبولیت عمومی پیشنهاد شد که ایشان به جای شهید جان آرا فرمانده سپاه خرمشهر باشد.

آیا ایشان حساسیتی نسبت به جان افراد تحت فرماندهی خود داشتند؟ این موضوع چقدر برای ایشان مهم و حیاتی بود؟ بعضاً مطرح می‌شود که فرماندهان سپاه در این موارد کوتاهی داشتند!

اصلاً اساس اینکه ایشان می آمد شناسایی می کرد چه بود؟ وظیفه ای نداشت که زیاد کار شناسایی را انجام بدهد. این شناسایی برا ی چه انجام می شد؟ برای اینکه ما یگان را نیروهایی که داریم چگونه از خطر عبورشان بدیم که بتوانند بیشترین ضربه را به دشمن بزنند، دشمن را در یک جاهایی دور بزنند یا توی نیروهایش شکاف به وجود بیاورند. این اتفاق اگر بیافتد طبعاً تلفات نیروی انسانی ما پایین می‌آید. آن موقع که ما ابزار شناسایی مثل هواپیما بدون سرنشین نداشتیم. لذا بر اساس شناسایی ها و طرح مانور و طرح عملیات بررسی‌های میدانی خود پرسنل بیشتر صورت می‌گرفت، نیرو های اطلاعات عملیات یا نیروهای می‌خواستند عمل بکنند.

در این حادثه ای که رخ داد با توجه به اینکه یگان ۲۲ بدر در حساس‌ترین نقطه قرار بود عمل بشود، فرماندهان گردان‌ها، معاونین گردان‌ها؛ این‌ها همگی می‌رفتند منطقه تا ارزیابی داشته باشند ببینند هر کس از کجا و چگونه باید برود. لذا در جواب این فرمایش که شما می‌گویید آیا ایشان به جان افراد حساس بود یا نبود یا همین‌طور به خط دشمن یا نه؟ نه. به چه دلیل، به این دلیل که خودش حضور پیدا می‌کرد. مسیری که نیرو می‌خواهد برود و دشمن را دور بزند یا نقطه‌ای که می‌خواهد به دشمن حمله بشود.

لذا حضور ایشان به دلیل بی‌کاری یا اشتیاق شخصی حضوری پیدا کردن در ماموریت ها نبود؛ بلکه برای پوشش این فرمایشی که جنابعالی می گویید حداکثر ضربه و حداقل تلفات را در برنامه کارمان داشته باشیم.

چگونه از شهادت شهید موسوی با خبر شدید؟

آن موقع که ایشان شهید شد – این‌طور در یادم هست که - ما در مرحله ۱ عملیات آزادسازی بیت‌المقدس را شروع کرده بودیم و رسیده بودیم به جاده. در مرحله دوم باید می رفتیم تا مرز. مرحله سوم از خطوط دفاعی که دشمن از شرق یعنی از رودخانه تا مرز به سمت شرق و جنوب کشیده بود باید مانور می‌دادیم. ایشان در مرحله اول فکر می‌کنم وسط بمباران هوایی و ایشان بر اساس بمباران هوایی شهید شد. تمام امعاء و احشاء ایشان بیرون ریخته بود. یعنی چنین اتفاقی برای ایشان افتاد. آن موقع که این اتفاق افتاد، همه سوگوار شدن؛ علاقه زیادی به فرمانده خودشان داشتند. در اوایل سپاه و در دوران جنگ این‌گونه نبود که ابلاغی باشد. ایشان را براساس شناخت و مقبولیتی که در پرسنل داشت او را فرمانده سپاه گذاشتند.

لذا بر این اساس توی روحیه برادر ها تأثیر منفی داشت ولی ما هم راهی جز ادامه جنگ نداشتیم. بیایم به عزاداری و این‌ها برسیم چون همه باید داخل خطوط دفاعی می‌ماندند تا از مواضعی که تصرف کردند، دفاع بکنند. از طرفی هم باید می رفتیم پیش روی می کردیم و خرمشهر را آزاد می کردیم. وضعیت اینگونه بود.

27219

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903597

دیگر خبرها

  • نداشتن بصیرت نسبت به دشمن، راه نفوذ او را باز می‌کند
  • عجیب ترین فرمانده جنگ ایران و عراق /جانشین سپاه خرمشهر و دوست نزدیک سردار سلیمانی را بیشتر بشناسید
  • جوانان بسیجی مایه فخر و مباهات کشور هستند
  • فرمانده کل سپاه پیام داد
  • فرمانده کل سپاه پیام صادر کرد
  • پیام تبریک فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به مناسبت فرارسیدن روز بسیج سازندگی
  • بسیج سازندگی الگوی خدمت‌رسانی و خدمتگزاری خالصانه است
  • حجت‌الاسلام رضایی: دانشجویان میدان‌دار عرصه انقلاب هستند
  • چرا سردار زاهدی نمی خواست لباس سپاه را بپوشد؟
  • مذاکرات مهدی کروبی با شورای نگهبان به روایت آیت الله هاشمی /سردار سلیمانی و ناطق نوری مهمانم بودند /آقای حجازی از بهزاد نبوی دلخور بود