Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «پارسینه»
2024-04-28@18:02:30 GMT

راه های جلوگیری از پرخاشگری کودکان

تاریخ انتشار: ۱۱ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۷۲۰۵۴۶

راه های جلوگیری از پرخاشگری کودکان

فریبرز درتاج رئیس انجمن روانشناسی تربیتی ایران با بیان اینکه آیا والدین با هررفتار و یا پرخاشگری کودک باید او را سریعا نزد روان شناس و یا روانپزشک ببرند، گفت: پرخاشگری معنای متفاوتی دارد و گاهی می‌تواند به معنای تمایل به رفتار‌هایی خصمانه یا ویرانگر باشد به طوری که در برخی مواقع می‌تواند با تظاهرات بدنی همانند لگد زدن، گاز گرفتن یا فریاد زدن، رنجاندن و زور گرفتن بروز کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

  او افزود:  ممکن است کودکی درب را با لگد باز کند و با این کار به شخصی که پشت درب ایستاده آسیب برساند، درحالی که‏ کودک قصد آسیب ‏رسانی به کسی را نداشته است، اما این در حالی است که این قبیل رفتار‌ها جزء پرخاشگری تلقی‏ می‌شود.   رئیس انجمن روانشناسی تربیتی ایران با بیان اینکه الگو‌های رفتار پرخاشگرانه در فرایند رشد کودکان تغییر شکل ایجاد می‌کند گفت: بحث و جدل در کودکان با فاصله سنی کمتر بروز پیدا می‌کند، به طور کلی میزان این پرخاشگری‌ها در سنین ۴ سالگی به اوج خود می‌رسد و با مدرسه رفتن کودکان این عمل پرخاشگرانه کمتر می‌شود، اما نباید از پرخاشگری‌های کلامی مثل ناسزا گفتن در دوران مدرسه و مهد کودک غافل شد.   او بیان کرد: به طور کلی‏ پرخاشگری یک رفتار مطلوب در سیر رشد طبیعی کودک است‏، اما اگر تحت کنترل صحیح قرار نگیرد می‏تواند تبعات منفی در کودک ایجاد کند. رفتار پرخاشگرانه با عوامل زیستی بسیاری نظیر ژنتیک، عملکرد بد سیستم عصبی مرکزی، سیستم‌های درون ریز، صرع، انتقال دهنده‌های عصبی و انحرافات کروموزومی ارتباط دارد.   درتاج رئیس انجمن روانشناسی تربیتی ایران گفت: تلویزیون، وسایل الکترونیکی جدید (صمعی بصری) هم در شکل‏گیری احساسات، گرایش‌ها و باور‌های کودکان نقش دارد، با توجه به رابطه‏ عاطفی میان کودکان و برنامه‏ های تلویزیون تأثیرات این وسیله در افراد فوق العاده است و مشاهده خشونت در تلویزیون زمینه ظهور رفتار خشونت آمیز را به شیوه‌های مختلف مساعد می‌کند.   او افزود: خانواده‌هایی که سبک تربیتی قاطع و اطمینان بخش را در تربیت فرزندان خود در پیش می‌گیرند و در انتخاب گروه دوستی فرزندانشان دقت نظر دارند، همچنین از دیدن فیلم‌های خشونت آمیز تلویزیون و بازی‌های رایانه‌ای توسط فرزندانشان ممانعت می‌کنند و خودشان هم در مقابل فرزندان با هم به مشاجره نمی‌پردازند، نباید نگران رفتار بعضاً هیجانی فرزندشان باشند و با مشاهده کوچکترین علائم نگران شوند.   درتاج در ادامه متذکر شد: سه نوع رابطه بین والدین و فرزندان وجود دارد، دو نوع از رابطه‌ها تشدیدکننده پرخاشگری در میان کودکان است و تنها یک نوع آن رابطه می‌تواند از بروز خشم و رفتار پرخاشگرانه آن‌ها جلوگیری ‏کند.   در ادامه به بیان روابط والدین و فرزندان و تاثیر آن در خشونت آنها می پردازیم.   ۱ -والدین خودکامه و مستبد: والدین مستبد دستورات پیاپی به فرزند خود می‏دهند و لزومی نمی‏بینند که‏ برای دستورات خود دلیلی ارائه دهند و نظر آنان اطاعت بی‏، چون و چرا است. این نوع‏ خانواده‏ها قطعاً به خشم فرزند نوجوان دامن می‏زنند.
۲- والدین سهل‏گیر: این نوع خانواده ‏ها فرزندان خود را کاملاً رها می‏ کنند. اجازه می‏ دهند هرکاری‏ که می‏ خواهد بکند، کاری به کار او ندارند. در این حالت نیز پرخاشگری تشدید پیدا می ‏کند. همانطور که وارد آوردن‏ ضربه‏ های عاطفی سنگین بر فرزند خشم او را برمی‏ انگیزد، رها کردن عاطفه و روان او باعث بوجود آوردن فرزندانی پر توقع و لجام‏ گسیخته و پرخاشگر می ‏شود.
۳ -والدین قاطع و اطمینان‏بخش: این نوع والدین‏ هم برای رفتار خود مختارانه و هم برای رفتار منضبط اعتبار قائلند. آنان سعی می ‏کنند روابط کلامی زیادی با فرزندان‏ خود داشته باشند. وقتی که از اقتدار خود نسبت به کودک‏ استفاده می ‏کنند و کودک را از چیزی منع می‏ کنند یا از او انتظاری دارند برایش دلیل می‏ آورند. این نوع اقتدار از جانب‏ والدین معمولاً از طرف فرزندان بویژه نوجوانان پذیرفته می‏ شود، اقتدارطلبی‌هایی غیرمنطقی که صرفاً براساس میل‏ بزرگسالان برای تسلط بر نوجوان است می‌تواند احساس طردشدگی به‏ نوجوان بدهد و گاهی خشم او را بر‏انگیزد و گاهی هم به‏ افسردگی او می ‏انجامد.

منبع: پارسینه

کلیدواژه: پرخاشگری کودکان روانشناسی تربیت کودک خشونت رفتار پرخاشگرانه

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۷۲۰۵۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سندروم استکهلم در مدارس ابتدایی/ فرزندتان را به ربات آزمون دهنده تبدیل نکنید!

 عصر ایران؛ امید خزانی*- سندروم استکهلم پدیده‌ای روانی است که قربانی با آزارگر خود و یا گروگان با گروگان‌گیر حس هم‌دلی و حتی وفاداری دارد! اما ارتباط این موضوع با مدارس ابتدایی و کودکان معصوم چیست‌؟ 

  ما - والدین که فرزندان‌مان را مال خود و نه از خود می‌دانیم - با این فرشتگان معصوم کاری می‌کنیم که بی‌شباهت نیست به پدیده سندروم استکهلم و هم‌دلی با گروگان‌گیران که برخی از مدارس ابتدایی‌اند.  

   این تمثیل از آن روست که والدین با دستان خود فرزندان خود را به مدارسی می‌سپارند که با جان و جسم کودکان‌شان چون یک‌ گروگان رفتار کنند و حتی در این روند نهایت هم‌کاری را  نشان می‌دهند و حتی خواستار فشاری بیشتر(‌شما بخوانید آزاری بیشتر) از جانب مدرسه متبوع می‌شوند. 

 قبلاً مطلبی با عنوان " آموزش فرزند یا فرزند کشی " در اینجا ( لینک) منتشر شد و مقایسه ای تطبیقی با کشورهای دنیا در روند آموزش ابتدایی آورذه شد که نشان می داد ساعات آموزش ابتدایی در ایران از متوسط آموزش دنیا ۳۰۰ الی ۴۰۰ ساعت بیشتر است و این با همکاری والدین صورت می پذیرد که به نظر نویسنده فاجعه بار است و در گذر زمان باعث فرسودگی کودکان در بستر آموزش می‌شود. اخیرا کودکی ۹ ساله از نزدیکان را دیدم که در اثر فشار بیش از حد درسی والدین تحصیلکرده اش و الزام آنها برای آمادگی آزمون  دچار اسپاسم عضلانی شده بود و کودکی اش به تاراج رفته بود!  چند نکته به اختصار در باب این پدیده عرض می کنم:

۱. اگر پدران سنت زده ما خطاب به معلمان می گفتند " گوشت فرزندم مال تو استخوان اش مال من " ؛ این روز ها خیلی از والدین مجوز شدیدتر از این برخوردها را به مدارس فرزندانشان می دهند اما نه در قالب تنبیه بدنی بلکه بسی فراتر؛ تلقین دایمی حس ناکافی بودن! دقت بفرمایید برای یک کودک ۷ تا ۱۰ ساله!

۲. بارها شاهد بوده ام که والدین از مدارس متبوع شان خواسته اند که فرزند ۹ ساله آنها را برای آزمون آماده کنند . آزمونهای بی پایانی چون مدارس تیزهوشان ؛ آزمون مدارس خاص( شما بخوانید مراکز گروگانگیری ویژه)  و غیره.

اهداف دوره ی آموزشی ابتدایی کم و بیش در اکثر کشورهای پیشرفته و حتی با تعریف یونسکو بر ۳ مبنای زیر استوار است : یادگیری مبانی سواد و اعداد؛ یادگیری مهارت های اجتماعی و ایجاد شوق و علاقه برای یادگیری !! در کجای این هدف گذاری جهانی آماده سازی برای آزمون های خاص گنجانده شده است که شمای والدین روان کودک ۹ ساله تان را آزار می دهید و حتی بابت آن هزینه می پردازید؟ این اتحاد والدین و مدارس علیه یه کودک ۸-۹ ساله چه منطق و مبنایی جز کودک آزاری می تواند داشته باشد. البته همه کودکان در اثر فشارهای اینچنینی دچار اسپاسم عضلانی نمی شوند اما آثار ماندگار مخرب روحی بر وجودشان می نشیند!  از دوره ابتدایی همان را انتظار باید داشت که عقلای جهان بر آن اجماع کرده اند!  


۳. هر نوع آموزش با عنصر انضباط ( دیسیپلین) گره خورده است. گزاره های آموزش در فضای شاد و غیره لزوما در مقام عمل جوابگو نیستند. آموزش برای کودک دوره ابتدایی با محدودیت انضباط پذیری و زمان حداقلی سرو کار دارد. ظرفیت انضباط پذیری یک کودک دوره ابتدایی بسیار محدود و شکننده است. این محدودیت ها قابلیت توسعه‌ دارند اما قطعا در افق ۱۲ ساله باعث فرسایش آموزشی خواهند شد!

۴. بقول فرنگی ها " شیطان در جزییات است " بسیاری از آزمون های متداول آموزشی از جمله achievement test , proficiency test و competency test و Aptitude test که نسخه بومی شده آنها در مدارس ما نیز استفاده می شود با ده ها متغیر و پارامترهای اجرایی و نیروهای مجرب آموزش دیده قابلیت اجرا و نتیجه درست دارند! با زیرساخت های موجود سخت افزاری و نیروی انسانی اشغال در اکثر مدارس ابتدایی نتایج درستی برای این آزمون ها متصور نیست! 

۵. آموزش و در کل علوم انسانی بسیار ظریف و شکننده است و از قوانین پوزیتیویستی تبعیت نمی کنند. به این معنا که از درستی گزاره الف و گزاره ب لزوما درستی گزاره ج حاصل نمی شود. اگر موفقیت فرمول واحدی داشته باشد که ندارد آن فرمول در مورد فرزند شما با متغیرهای زیادی سروکار خواهد داشت و لزوما نتیجه نخواهد داد. آنچه که برای موفقیت در اکثر مدارس پایه و ابتدای ما ریل گذاری شده با نوعی آزار و خشونت پنهان گره خورده است و ره به ترکستان می برد ! جاده با کیفیت ؛ خودرو استاندارد ؛ راننده مجرب و ساعت رانندگی استاندارد سفر ایمن را به دنبال دارد ! 

۶. بارها شنیده ایم که برای ساختن یک کشور از مدارس ابتدایی شروع کنید و نیک می دانیم که کشورهای توسعه یافته ۱۰ درصد تولید ناخاص داخلی را صرف آموزش بویژه آموزش پایه می کنند و آموزش پایه درست از وظایف ذاتی دولت هاست ! بله همه اینها درست است اما عجالتا در فقدان این درایت ها از تبدیل فرزندتان به ربات آزمون دهنده بپرهیزید!

  ۷. به پشتوانه دو دهه تجربه در آموزش عرض می کنم اکثر برنامه هایی که در قالب فوق برنامه در مدارس غیردولتی ارایه می شود فاقد عمق لازم است و غالبا سطحی است. برای مثال ۳ سال زبان فوق برنامه مدارس تقریبا معادل ۸ ماه آموزش در موسسات معتبر زبان است! 

   پی نوشت: هر نوع آموزش در هر سطحی که در دوره کودکی ( زیر ۱۲ سال) متصور است قابلیت جبران در دوره نوجوانی را داراست اما و هزار اما که کودکی از دست رفته هرگز جبران پذیر نیست چه برسد به آزار و آسیب های روحی که عمری ممکن است گریبانگیر کودک شما باشد.
---------------------
*دکتریِ آموزش

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: پدیده Disinfomedia؛ تهدیدی در خلأ آموزش سواد رسانه‌ای آموزش فرزند یا فرزند‌کُشی؟!

دیگر خبرها

  • فناوری هشدار دهنده بلعیده شدن باتری ابداع شد
  • برگزاری بیش از ۱۵ هزار ملاقات بین فرزندان طلاق و والدین در سال ۱۴۰۲
  • برگزاری ۱۵هزار ملاقات بین فرزندان طلاق و والدین در سال ۱۴۰۲
  • چرا کودکان فرانسوی به خوش رفتار و مؤدب بودن مشهورند؟
  • راهکارهای جایگزین تنبیه بدنی در کودکان
  • والدین صبور در برخورد با کودک 4 تا 6 ساله موفقتر هستند
  • سندروم استکهلم در مدارس ابتدایی/ کودک آزاری مدرن: تلقین حس ناکافی بودن!
  • سندروم استکهلم در مدارس ابتدایی/ فرزندتان را به ربات آزمون دهنده تبدیل نکنید!
  • درخواست مکرون برای افزایش نظارت بر کودکان در شبکه‌های اجتماعی
  • مکرون خواستار نظارت والدین بر کودکان در شبکه‌های اجتماعی شد