بیشتر آمریکاییها معتقدند رویکرد ترامپ درقبال ایران احتمال جنگ را افزایش داده است
تاریخ انتشار: ۱۵ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۷۷۳۱۹۰
اکثر مردم ایالات متحده آمریکا عقیده دارند که رویکرد ترامپ درباره ایران، احتمال درگیری شدید میان دو کشور را افزایش داده است.
به گزارش ایسنا، طبق نتایج مرکز نظر سنجی پیو، 48 درصد آمریکاییها ترور به شکل حمله هوایی ایالات متحده و به شهادت رساندن سردار قاسم سلیمانی را تصمیمی درست میدانند. با این حال، اکثریت (54٪) میگویند که رویکرد دولت ترامپ در رابطه با ایران، احتمال درگیری نظامی شدید بین ایالات متحده و ایران را افزایش داده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ارزیابی تأثیر سیاستهای دولت بر امنیت ایالات متحده، 44٪ اظهار داشتند که رویکرد دولت، باعث تضعیف امنیت ایالات متحده (در نظر دیگران) شده است؛ در حالیکه بخشی هم عقیده دارند که امنیت آمریکا افزایش یافته (28٪) یا در آن تفاوت زیادی ایجاد نشده است (26٪).
در آخرین نظرسنجی ملی مرکز تحقیقات پیو که 8 تا 13 ژانویه با استفاده از تلفنهای همراه و ثابت از 1504 آمریکایی انجام شد، مشخص شد تنها یک چهارم آمریکاییها (23٪) به آنچه دولت ترامپ درباره ایران میگوید، اعتماد زیادی دارند، در حالیکه 22٪ دیگر اعتماد نسبی به اظهارات دولت داشتند. اکثریت 53 درصدی مردم اعلام داشتند که اعتماد چندانی به اظهارات دولت درباره ایران ندارند (18 درصد) یا اینکه اصلا اعتماد ندارند (35 درصد).
این دیدگاهها، مغایرت چندانی با ارزیابیهای قبلی درباره اعتبار شخصی دونالد ترامپ ندارد. به عنوان مثال، حدود یک سال پیش 58٪ مردم گفتند که به اظهارات ترامپ کمتر از اظهارات روسای جمهور قبلی اعتماد دارند؛ فقط 26٪ اعلام داشتند که به اظهارات ترامپ بیشتر از گفتههای روسای جمهور پیش از وی اعتماد دارند، و 14٪ دیگر، اطمینان یکسانی به ترامپ و روسای جمهور پیشین داشتند. همانند تمامی تصمیمها و سیاستهای ترامپ- از جمله خود وی- حمله هوایی ایالات متحده به ایران نیز مخالفان و موافقان خاص خود را دارد.
با وجود اینکه جمهوریخواهان با قاطعیت از حمله هوایی که منجر به شهادت سردار سلیمانی شد، حمایت میکنند، نظرات متفاوتی در مورد چگونگی تأثیر رویکرد ترامپ درباره ایران بر چشمانداز جنگ با ایران و امنیت ایالات متحده دارند. در عوض، دموکراتها درباره تاثیر ترور هوایی سردار سلیمانی بر احتمال نزاع با ایران و امنیت ایالات متحده، نظرات منفی داشتند.
فقط حدود یک سوم جمهوریخواهان و مستقلین وابسته به جمهوریخواهان (34٪) میگویند که رویکرد دولت در رابطه با ایران، احتمال درگیری نظامی را کاهش داده است؛ 26٪ عقیده دارند که احتمال بروز چنین نزاعی افزایش یافته است و 37٪ معتقدند تفاوت چندانی ایجاد نشده است.
اکثریت قابل توجهی از دموکراتها (81٪) میگویند که رویکرد دولت در رابطه با ایران، احتمال بروز درگیری نظامی بزرگ بین ایالات متحده و ایران را افزایش داده است.
در حالی که 56٪ جمهوریخواهان و مستقلین وابسته به جمهوریخواهان میگویند که رویکرد ترامپ درباره ایران، امنیت آمریکا را افزایش داده است، اما جمعیت کثیری از دموکراتها و افراد وابسته به آنها (75٪) معتقدند که این امر باعث تضعیف امنیت ایالات متحده آمریکا شده است.
به هرحال، جمهوریخواهان و وابستگان آنان، از تصمیم ایالات متحده مبنی بر ترور هوایی سردار سلیمانی حمایت کردند؛ 84 درصد آن را تصمیم درستی ارزیابی کردند، درحالیکه 11 درصد عقیده داشتند که ترور سردار سلیمانی تصمیم نادرستی بود. از نظر دموکراتها، اقدام به حمله هوایی، تصمیم نادرستی بود (73 درصد) و تنها 17 درصد آنان این تصمیم را درست دانستند.
شایان ذکر است که در میان تقریباً یک چهارم جمهوریخواهان که عقیده دارند رویکرد دولت ترامپ در رابطه با ایران احتمال درگیری نظامی را افزایش داده است، اکثریت (65٪) اعتقاد دارند انجام این حمله هوایی، تصمیم درستی بود. فقط یک سوم جمهوریخواهان (31٪) که عقیده دارند رویکرد ترامپ احتمال درگیری نظامی با ایران را بالا برده است، میگویند این تصمیم اشتباه بوده است.
بنا بر این گزارش، با توجه به سن و جنسیت، دیدگاههای متفاوتی درباره ترور هوایی سردار سلیمانی توسط ایالات متحده وجود دارد. غالبا، زنان و جوانان عقیده دارند که موضع ترامپ علیه ایران، احتمال درگیری شدید بین ایران و ایالات متحده را در پی دارد.
زنان، نزدیک به 20 درصد، کمتر از مردان ترور هوایی سردار سلیمانی را تصمیم درستی ارزیابی میکنند (37٪ در مقابل 58٪). و افراد زیر 30 سال تنها گروه سنیای هستند که تا حد چشمگیری، تررو هوایی را غلط ارزیابی میکنند (از نظر 51 درصد اقدامی نادرست و از منظر 40 درصد اقدام درستی بوده است).
این اختلافات، موضع کلی دولت ترامپ نسبت به ایران را به مسایل دیگر تسری میدهد. اکثر زنان (62٪) میگویند که رویکرد دولت علیه ایران، احتمال بروز درگیری شدید نظامی را افزایش داده است؛ حدود نیمی از مردان نیز (47٪) همین عقیده را دارند.
در حالیکه اکثریت افراد 18 تا 29 ساله (65٪) و 30 تا 49 (61٪) میگویند که رویکرد دولت احتمال درگیری شدید با ایران را افزایش داده است، بخش کمتری از افراد در سنین 50 و بالاتر (46٪) این نظر را ابراز میکنند.
تعداد کمی از آمریکاییها به اظهارات ترامپ درباره وضعیت ایران اعتماد دارند. بطور کلی، بیشتر آمریکاییها نسبت به گفتههای ترامپ درباره وضعیت ایران یا اطمینان کمی دارند یا اصلا اطمینان ندارند (53%)؛ تنها 45 درصد آنان به اظهارات دولت اطمینان زیادی دارند.
جمهوریخواهان و مستقلین وابسته به آنان، نسبت به دموکرات ها و مستقلین وابسته به آنها، اعتماد بسیار بیشتری نسبت به اظهارات دولت ترامپ درباره ایران ابراز میکنند. اما بین جمهوریخواهان و مستقلین آنها، در اعتماد به دولت، مغایرت بسیاری وجود دارد.
از بین جمهوریخواهان، 57٪ اعتماد زیادی به آنچه دولت درباره ایران میگوید، دارند؛ اما در میان مستقلین وابسته به جمهوریخواهان که حدودا یک سوم جمهوریخواهان و طرفداران آنها را تشکیل میدهند، فقط 33٪ اعتماد زیادی به اظهارات دولت درباره ایران دارند.
دموکراتها و مستقلین وابسته به آنها، تا حد زیادی نسبت به اظهارات دولت درباره ایران بیاعتماد هستند. اکثریت قابل مقایسهای از هرکدام (به ترتیب 62٪ و 57٪) اظهار میدارند که هیچ اعتمادی به آنچه دولت درمورد وضعیت ایران میگوید، ندارند.
به طور کلی، از بین مسقلین، از جمله آنهایی که طرفدار هیچ حزبی نیستند، 60% اعلام داشتند که به اظهارات ترامپ درباره ایران اعتماد کمی دارند یا اصلا اعتماد ندارند (36 درصد آنان اعلام کردند که به گفتههای ترامپ هیچ اطمینانی ندارند). تقریبا از هر ده نفر، چهار نفر (38%) اعتماد نسبی به اظهارات دولت علیه ایران دارند.
گروه ترجمه ایسپا: دکتر محمد عاملی
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: ترامپ شهادت سردار سلیمانی ايسپا اظهارات دولت درباره ایران رویکرد ترامپ درباره ایران ترور هوایی سردار سلیمانی ایران را افزایش داده احتمال درگیری نظامی اظهارات ترامپ احتمال درگیری شدید امنیت ایالات متحده رابطه با ایران اعلام داشتند عقیده دارند وابسته به آنها ایالات متحده دولت ترامپ ایران می گوید اعتماد دارند اعتماد زیادی دموکرات ها آنچه دولت روسای جمهور آمریکایی ها وضعیت ایران تصمیم درستی احتمال بروز علیه ایران حمله هوایی درصد آنان درصد آن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۷۷۳۱۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فارن افرز: احتمال شکل گیری ائتلاف منطقه ای اعراب و اسرائیل علیه ایران چقدر است؟
نشریه آمریکایی "فارن افرز" با انتشار مقاله ای به تغییر فضای ژئوپلتیک منطقه پس از حمله تلافی جویانه اخیر ایران به اسرائیل پرداخته و امکان شکل گیری یک ائتلاف ضدایرانی با حضور اسرائیل و کشورهای عربی با مشارکت آمریکا و غرب را مورد بررسی قرار داده است.
به گزارش عصرایران، در این مقاله آمده است:
هنگامی که ایران در 13 آوریل بیش از 300 موشک و پهپاد را به سمت اسرائیل پرتاب کرد، دولت اردن به دفع حمله ایران کمک کرد. گزارشهای اولیه رسانهها حاکی از آن بود که چندین کشور عربی دیگر در دفاع از اسرائیل مشارکت کردهاند، تلاشهایی که آنها بعدا آن را رد کردند.
با این وجود، گروهی از رهبران اسرائیل و همچنین برخی ناظران در واشنگتن، این اقدامات را نشانهای از یک تغییر بزرگ تفسیر کردند. تغییری با این پیش فرض که این کشورهای عربی، در صورت ادامه تشدید درگیری اسرائیل با ایران، طرفدار اسرائیل خواهند بود.
سپهبد "هرزی هالوی" رئیس ستاد کل ارتش اسرائیل، اعلام کرد که حمله ایران "فرصت های جدیدی برای همکاری در خاورمیانه ایجاد کرده است." موسسه مطالعات امنیت ملی، یک اندیشکده پیشرو اسرائیلی نیز اعلام کرد که "ائتلاف منطقهای و بینالمللی که در رهگیری پرتابهای ایران به سمت اسرائیل مشارکت داشت، پتانسیل ایجاد یک اتحاد منطقهای علیه ایران را نشان میدهد."
پس از پاسخ اسرائیل به حمله ایران با یک حمله نسبتا محدود به تاسیسات نظامی در ایران، "دیوید ایگنِیشس"، ستون نویس واشنگتن پست، اظهار داشت که اسرائیل "مانند رهبر یک ائتلاف منطقه ای علیه ایران رفتار می کند." او نوشت: "به نظر میرسد که اسرائیل با پاسخ نظامی ملایم خود به ایران، منافع متحدان عربش در این ائتلاف رادر نظر گرفت. متحدانی همچون عربستان سعودی، امارات متحده عربی و اردن که همگی در عملیات رهگیری پرتابه های ایرانی علیه اسرائیل به طور مخفی و آشکار مشارکت کردند.
به نظر این ستون نویس واشنگتن پست، این یک "تغییر پارادایم بالقوه برای اسرائیل"است، تغییری که به خاورمیانه "شکل جدیدی" میبخشد.
با این حال، این ارزیابیها بیش از حد خوش بینانه به نظر می رسند و نمیتوانند پیچیدگی چالشهای منطقه را درک کنند. مطمئنا، با توجه به ماهیت بیسابقه تنش نظامی بین اسرائیل و ایران در ماه آوریل امسال، استراتژی آینده اسرائیل علیه ایران ممکن است ملاحظات منطقهای را بیشتر در نظر بگیرد.
اما واقعیتهای منطقه که مانع همکاری اعراب و اسرائیل میشود، تغییر قابل توجهی نکرده است. حتی قبل از حمله حماس در 7 اکتبر و متعاقب آن جنگ اسرائیل علیه غزه، کشورهای عربی که توافقنامه 2020 "ابراهیم" را امضا کردند و عادی سازی با اسرائیل را پذیرفتند، از حمایت بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل از گسترش شهرک سازی های اسرائیل در کرانه باختری و تلاش وزرای راست افراطی کابینه او برای شکننده کردن وضعیت موجود در اورشلیم ناامید شده بودند.
مجموعه ای از حملات مرگبار شهرک نشینان اسرائیلی به فلسطینی ها در شهرهای کرانه باختری در بهار سال 2023 به تنش های منطقه ای دامن زد. پس از آغاز عملیات نظامی اسرائیل در غزه در ماه اکتبر، که موجی از اعتراضات مردمی را در سراسر خاورمیانه برانگیخت، رهبران عرب در حمایت آشکار از اسرائیل تردید بیشتری پیدا کردند، زیرا می دانستند که همکاری آشکار می تواند به مشروعیت داخلی آنها لطمه بزند.
هیچ چیز درباره واکنش اعراب به این دور از رویارویی ایران و اسرائیل نشان نمی دهد که مواضع سابق آنها تغییر نکرده است. گروهی از دولتها که بسیاری از اسرائیلیها به طور تقلیل از آنها به عنوان "اتحاد سنی" یاد میکنند، در واقع همچنان به دنبال متعادل کردن روابط خود با ایران و اسرائیل، حفاظت از اقتصاد و امنیت خود و مهمتر از همه، جلوگیری از یک درگیری منطقهای گستردهتر هستند.
آنها همچنین احتمالا پایان دادن به جنگ فاجعه بار در غزه را بر رویارویی با ایران در اولویت قرار خواهند داد. با این حال، با افزایش تنش بین ایران و اسرائیل، اشتیاق کشورهای عربی برای تسریع در ادغام منطقهای اسرائیل بیش از هر زمان دیگری به تمایل اسرائیل برای پذیرش تشکیل یک کشور فلسطینی بستگی دارد.
پیش از حمله 13 آوریل ایران به اسرائیل، عربستان سعودی و امارات متحده عربی اطلاعاتی درباره این حمله قریب الوقوع را با ایالات متحده به اشتراک گذاشتند. سپس فرماندهی مرکزی ایالات متحده (سنتکام) از این اطلاعات برای هماهنگی پاسخ خود با اسرائیل و سایر شرکا استفاده کرد.
اردن به هواپیماهای نظامی آمریکا و بریتانیا اجازه ورود به حریم هوایی این کشور را داد تا پرتابه های ایرانی را متوقف کرده و مستقیما حملات ایران را رهگیری کنند. گزارشهای اولیه رسانهها، بهویژه در ایالات متحده و اسرائیل، تأکید کردند که اسرائیل موفق شده با تلاشهای منطقهای گسترده، حمله تهران را خنثی کند.
اما به زودی مشخص شد که نقش اعراب در دفع حمله ایران محدود بوده است. هم عربستان سعودی و هم امارات به صراحت هرگونه کمک نظامی مستقیم به اسرائیل را تکذیب کردند. مقامات اردنی نیز از مشارکت خود برای حفاظت از منافع خود دفاع کردند. ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن، با تاکید بر اینکه کشورش برای کمک به اسرائیل اقدامی نکرده است، اعلام کرد که "امنیت و حاکمیت" اردن "بالاتر از همه ملاحظات" قرار دارد.
تلاش هایی که کشورهای عربی برای مقابله با ایران انجام دادند، تقریبا به طور قطع ناشی از تمایل به حفظ روابط آنها با ایالات متحده بود، نه برای همسویی بیشتر با اسرائیل. از زمانی که اسرائیل عملیات خود را در غزه آغاز کرد، رهبران عرب از اینکه جو بایدن، رئیسجمهوری ایالات متحده موفقیت بیشتری در مهار رفتار اسرائیل در غزه کسب نکرده است، از کاخ سفید ناامید شدهاند، اما آنها همچنان به دنبال تعمیق همکاری خود با واشنگتن هستند چون هیچ منبع جایگزینی برای نوع امنیتی که از ایالات متحده دریافت می کنند، نمی بینند.
در ماههای اخیر، کشورهای عربی خلیج فارس و همچنین مصر و اردن به تشویق واشنگتن برای کمک به مدیریت پویاییهای امنیتی خاورمیانه، مهار فعالیتهای مخرب ایران و جلوگیری از یک جنگ منطقهای گستردهتر ادامه دادهاند. پایان دادن به جنگ در غزه همچنان یک اولویت فوری منطقه ای است و کشورهای عربی در حال کار برای یک طرح صلح با دولت بایدن هستند. رهبران عربستان همچنان معتقدند که یک معاهده دفاعی دوجانبه با ایالات متحده باید بخشی از هر گونه توافق عادی سازی آینده رابطه آنها با اسرائیل باشد و امارات به تلاش خود برای مذاکره درباره توافقنامه دفاعی خود با دولت بایدن ادامه می دهد.
با این حال، در همان زمان، کشورهای حوزه خلیج فارس اکنون تعامل نزدیک تری با تهران دارند. آنها به خوبی می دانند که تقابل آنها با ایران آنها را در معرض خطر قرار می دهد. در سال 2019، پس از خروج دونالد ترامپ از برجام، تهران بی ثباتی را در سراسر خلیج فارس گسترش داد، به کشتی ها در نزدیکی بنادر امارات حمله کرد و برای اولین بار حملات دقیقی را علیه تاسیسات نفتی عربستان انجام داد. پس از امضای توافقنامه ابراهیم از سوی امارات و بحرین نیز تهران به صراحت به این 2 کشور هشدار داد که حضور نظامی اسرائیل در خلیج فارس خط قرمزی برای ایران خواهد بود.
خیلی قبل از حمله حماس در 7 اکتبر، کشورهای عربی به طور کلی تصمیم گرفته بودند که بهترین راه برای کاهش خطر یک ایران که به طور فزاینده تهاجمی تر می شود، تلاش برای نزدیکی به تهران است.
بر همین اساس امارات و عربستان سعودی روابط دیپلماتیک خود با ایران را به ترتیب در سال های 2021 و 2023 احیا کردند. از 7 اکتبر، این کشورها همراه با بحرین و عمان، پیامها و هشدارهایی را بین ایران و اسرائیل مخابره کرده و برای مدیریت تنشها پیشنهادهایی رامطرح کرده اند. دو روز پس از حمله ایران در 13 آوریل، وزیر امور خارجه مصر با همتایان ایرانی و اسرائیلی خود به منظور مهار تنش تلفنی تماس گرفت.
علایق آیندهدر ماههای آینده، کشورهای عربی احتمالا تلاش خواهند کرد تا این اقدام متعادل کننده را حفظ کنند و از همه طرفها به خویشتنداری دعوت کنند و از اقدامات تهاجمی بیشتر اسرائیل فاصله بگیرند. اگر تشدید تنش بین ایران و اسرائیل ادامه یابد، آنها احتمالا تمایل کمتری به حمایت از عملیات اسرائیل خواهند داشت. هزینه های داخلی آنها برای حمایت آشکار از اسرائیل احتمالا با گذشت زمان افزایش خواهد یافت، به ویژه اگر نیروهای اسرائیلی به سمت رفح حرکت کنند، شهری در جنوب غزه که صدها هزار فلسطینی در آن پناه گرفته اند و اسرائیل مدعی است که حماس پایگاهی مستحکم در آنجا دارد.
با وجودی که بسیاری از کشورهای عربی نگرانی های مشترکی با اسرائیل در مورد فعالیت های منطقه ای ایران، به ویژه حمایت این کشور از شبه نظامیان غیردولتی دارند، اما کشورهای عربی خلیج فارس، به تجربه دریافته اند که باز کردن گفتگوهای مستقیم دیپلماتیک، اعمال فشار با انگیزههای اقتصادی و انجام دیپلماسی پنهان با تهران امنترین راهها برای حفاظت از منافع آنها و جلوگیری از تشدید درگیری است.
هر چقدر هم که درگیری ایران و اسرائیل تشدید شود، کشورهای عربی احتمالا از این اشکال تعامل عقب نشینی نخواهند کرد. تلاش های آنها برای عادی سازی روابط با ایران از زمان آغاز جنگ غزه سرعت گرفته است، در حالی که تلاش ها برای عادی سازی روابط آنها با اسرائیل متوقف شده است.
در تلاش برای ترغیب اسرائیل به تفکر فراتر از جنگ غزه، عربستان سعودی همچنان چشمانداز عادیسازی روابط خود با اسرائیل را به شرط تعهد تل آویو به مشارکت در فرایند سیاسی با هدف تشکیل یک کشور فلسطینی، منوط کرده است.
با این حال، اسرائیل این درخواست های عربستان را نادیده گرفته است، شاید به دلیل اطمینان بیش از حد به این مساله که پس از پایان جنگ در غزه، روند عادی سازی می تواند از همان جایی که متوقف شد ادامه یابد. عادی سازی بیشتر روابط اعراب و اسرائیل در این شرایط بعید است.
کشورهای عربی به همکاری با واشنگتن در زمینه دفاع موشکی ادامه خواهند داد، اما این همکاری مستلزم هماهنگی مستقیم با اسرائیل نیست. همچنین به این زودی ها به سطح یک اتحاد رسمی دفاعی نزدیک نخواهد شد. این امر مستلزم همسویی بهتر سیستمهای دفاعی کشورهای عربی و همچنین اعتماد بسیار بیشتر بین طرفین است، که هر دوی این موارد در خاورمیانه وجود ندارد و ایجاد آن زمان میبرد.
کشورهای عربی، به ویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس، از تلاشهای اسرائیل برای تنزل دادن تواناییهای نیابتی ایران استقبال خواهند کرد. اما آنها به احتمال زیاد با هرگونه حمله مستقیم به ایران که میتواند چشمانداز اقتصادی شکننده منطقه را بیثبات کند یا به حمله متقابل ایران در خلیجفارس منجر شود، مخالفت خواهند کرد.
با وجود اینکه کشورهای عربی علاقه مند به حفظ روابط دفاعی نزدیک با واشنگتن هستند، اما آنها نمی خواهند به بلوکی بپیوندند که آشکارا علیه ایران و حامیان جهانی آن مانند روسیه کار می کند. آنها ترجیح می دهند روابط چندجانبه منطقه ای و جهانی خود را متعادل کنند، نه اینکه در یک مسیر یکطرفه پل ها را پشت سر خود خراب کنند.
با وجود این محدودیتها، کشورهای عربی میتوانند نقش مهمی در جلوگیری از تشدید بیشتر تنش بین ایران و اسرائیل ایفا کنند. تقویت خطوط ارتباطی بین دو کشور - و ایجاد خطوطی برای مدیریت بحران - بیش از هر زمان دیگری حیاتی است و دقیقا به همین دلیل است که تعدادی از کشورهای عربی روابط خود را همزمان با ایران و اسرائیل تقویت کردهاند، آنها میتوانند از این روابط برای تشویق به خویشتنداری و کمک به انتقال پیامها بین دو طرف استفاده کنند و در صورت شروع درگیریها برای جلوگیری از درگیری یا کاهش آسیب تلاش کنند.
در درازمدت، برای ایجاد ثبات در منطقه، کشورهای خاورمیانه باید سکویی برای گفتگوهای منظم ایجاد کنند که برای مشارکت ایران و اسرائیل باز باشد. حملات اخیر که ایران و اسرائیل را در آستانه جنگ قرار می دهد، تنها نشان می دهد که چقدر نیاز به چنین گفت وگویی ضروری شده است.
اما جهان باید انتظارات خود را برای همکاری نزدیکتر بین کشورهای عربی و اسرائیل کاهش دهد. همکاری کاملا فنی که کشورهای عربی و اسرائیل اخیرا در زمینههای مورد علاقه مشترک از جمله انرژی و تغییرات آب و هوا داشتهاند، احتمالا ادامه خواهد داشت.
با این حال، به این زودی ها گردهماییهای منطقهای پرمخاطب که آشکارا تعامل سیاسی کشورهای عربی با اسرائیل را تبلیغ میکنند، در کار نخواهد بود مگر اینکه اسرائیل به جنگ خود با غزه پایان دهد.
تا آن زمان، تلاش کشورهای عربی برای حفظ روابط اقتصادی خود با اسرائیل نیز محدود خواهد بود. یک استراتژی کوتاهمدت واقعبینانهتر، حمایت از توانایی آنها برای میانجیگری و جلوگیری از درگیریهای آینده بین ایران و اسرائیل را در اولویت قرار خواهد داد.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: نگاه دولت های عربی به درگیری ایران و اسراییل گفت و گوی دیدنی اعراب درباره رویارویی ایران و اسرائیل (فیلم)