گفتوگو درباره «سه دیدار» نادر ابراهیمی
تاریخ انتشار: ۱۶ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۷۹۵۹۸۸
نشست گفتوگو درباره کتاب «سه دیدار، با مردی که از فراسوی باور ما میآمد» نوشته نادر ابراهیمی برگزار میشود.
به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی فرهنگسرای امام (ره)، نشست معرفی و گفتوگو درباره این کتاب که ابعاد مختلف شخصیتی امام خمینی (ره) را در قالب داستان بلند بررسی میکند در ساعت ۱۴ روز یکشنبه (۲۰ بهمنماه) با حضور مرتضی گودرزی و علیالله سلیمی از کارشناسان و منتقدان ادبی و خانواده نادر ابراهیمی با همکاری نشر سوره مهر در سالن آمفیتئاتر فرهنگسرای امام (ره) (واقع در نیاوران، بعد از سهراه یاسر، خیابان امیر سلیمانی) برگزار میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در معرفی کتاب «سه دیدار، با مردی که از فراسوی باور ما میآمد» عنوان شده است: دوران کودکی امام و شکلگیری شخصیت او در دامن پرمهر مادر و عمه ایشان، مرام و منش پدر امام و نحوه شهادت ایشان، حضور امام در کلاس درس مدرس، بررسی شجرهنامه اجداد، امام و شرحی از زندگی پدربزرگ ایشان، و مراحل آشنایی امام با دختر حاج آقا ثقفی تا ازدواج، از جمله مواردی است که در این کتاب آمده است.
در بخشی از این کتاب آمده است: هدف شما برای کوتاهمدت خوب است که بنده به عنوان یک طلبه کوچک جستوجوگر، به این هدف اعتقاد دارم، اما روشتان را برای رسیدن به این هدف، روشی درست نمیدانم. شما، با دقت و قدرت، به نقاط ضربهپذیر رضاخان ضربه نمیزنید؛ بلکه ضربههایتان را غالبا به سوی او و دیگران، بیهوا پرتاب میکنید. شما در سنگر مشروطیت ایستادهاید. اما یکی از رهبران ما، سالها پیش، از مشروعیت سخن گفته است؛ و در اسلام، شرع مقدم بر شرط است.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: نادر ابراهیمی گفت وگو درباره نادر ابراهیمی سه دیدار
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۷۹۵۹۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت سیمین دانشور از دیدار با امام خمینی(ره)
به گزارش «تابناک» به نقل از جماران، هشتم اردیبهشت ماه سال ۱۳۰۰ بود که دختری در خانوادهای از اهالی شیراز به دنیا آمد که اسمش را سیمین گذاشتند. او سالها بعد شد یک نویسنده کاردرست که رمانی به نام سووشون از زیر چکاچک قلمش بیرون آمد. رمانی که به هفده زبان زنده دنیا ترجمه شده و یکی از پرفروشترین آثار ادبیات داستانی ایران است. سیمین دانشور به همسری جلال آل احمد در آمد. او در نخستین انتخابات که در فروردین سال ۴۷ انجام شد ریاست کانون نویسندگان ایران را عهده دار شد. امروز سالروز ولادت این بانوی ادیب ایرانی ما را بر آن داشت تا به خاطرهای از او با امام خمینی (س) بپردازیم. سیمین دانشور در همان اوایل انقلاب به همراه جمعی از اعضای کانون نویسندگان ایران خدمت امام رسیدند. در این دیدار بسیار تحت تاثیر محبت و لطف امام قرار میگیرد. خودش گفته است:
«وقتی امام را دیدم، تحتتأثیر او قرار گرفتم. آنقدر که این پیرمرد باشکوه، آرام و لطیف بود نمیتوانستم در برابر اشتیاقی که پیدا کردم مقاومتی کنم. خم شدم و عبای ایشان را بوسیدم.» (۱)
مرحوم شمس آل احمد نیز در خاطره دیگری از این دیدار سیمین چنین روایت کرده است:
با اوج گیری انقلاب اسلامی آقای خمینی به ایران آمدند. من در آن ایام مریض بودم و در خانه و بیمارستان بستری. امام در مدرسه (علوی) ساکن شدند. من اخبارش را از روزنامه و رادیو و تلویزیون پیگیری میکردم. تشنگی و شوق مردم برای دیدن ایشان وصف ناپذیر بود. من هم خیلی شایق بودم. در آن زمان گروهی از اعضای کانون نویسندگان ایران - که من در اول انقلاب با دیدن مسائلی از آن استعفا کرده بودم به خدمت آقا رفتند که خبرش در مطبوعات منعکس شد. در آن جلسه امام به خانم سیمین دانشور عنایت کرده چند کلمه هم با ایشان صحبت مینمایند. در آن روزها به آنهایی که خدمت امام رفتند حسودیم میشد و خانم دانشور هم به من پز میداد که من رفتم امام را دیدم و شما ندیدید! (۲)
مرحوم شیخ مصطفی رهنما، تنها عضو روحانی کانون نویسندگان از آن دیدار تاریخی نقل میکند: «.. در این دیدار خانم سیمین دانشور در حال بالا رفتن ار پلهها به من گفت: آقای رهنما من چادر سرم نیست، امام ناراحت نشود. من گفتم: نه همین روسری را که مقداری جلو بیاوری تا موی سرتان پوشیده باشد کافی است.»
۱. پناهیفرد، سیمین دانشور در آیینهٔ آثارش.
۲. این بخش از مطلبی که پیش از این در سایت جماران منتشر شده بود، استخراج شده است.