Web Analytics Made Easy - Statcounter

حسین قاسمی پژوهشگر، در گفت‌وگو با خبرنگار حوزه سینما  گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، در خصوص فیلم سینمایی «لباس شخصی» گفت: من فیلمنامه را خواندم، البته بخش‌های کوچکی از آن در فیلم حذف شده است. به نظرم فیلم «لباس شخصی» در بخش محتوا و مسائل تاریخی مشکلات جدی دارد؛ مثلا در جایی که ما شاهد هستیم شخص ساواکی پشت ضربه اطلاعات سپاه به حزب توده قرار دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در بحث پرونده حزب توده چنین فرد و کمکی را از طرف ساواکی‌ها یا اداره هشتمی‌های ساواک شاهد نیستم. از ابتدای سال ۱۳۶۱ از طرف اطلاعات سپاه به خصوص اطلاعات سپاه منطقه ده تهران تعقیب و مراقبت اعضای مرکزی حزب توده و همینطور شنود تلفنی در حال انجام بوده است و در این زمینه اطلاعات زیادی به دست آورده و بعد‌ها منجر به ضربه می‌شود.

وی ادامه داد: اطلاعات سپاه حتی حاضر نبود با اداره هشتمی‌ها (ضد جاسوسی ساواک) که بخش قابل توجهی از آن‌ها در آن مقطع با اطلاعات نخست وزیری با مسئولیت خسرو تهرانی، همکاری بکند. آن‌ها به خاطر نگاه‌های منفی که به اداره هشتمی‌های ساواک داشتند حتی حاضر نبودند که از آن‌ها استفاده‌ای بکنند؛ لذا اینکه در فیلم آمده اند گره زده که ضربه حزب توده از شکم یک ساواکی در آمده و یک ساواکی آن را زاییده این یک دروغ است که در فیلم گنجانده شده است.

قاسمی تصریح کرد: نکته دومی که در فیلم وجود دارد این است که کارشناس اطلاعات سپاه یا همان یاسر با مسئولیت خودش دستور بازداشت کیانوری را داده است. این از آن مطالبی است که بسیار بی ارزش و غیر واقعی است. بازداشت کیانوری محصول چند ماه بررسی، جلسات مداوم با دادستان آن زمان آقای موسوی تبریزی، شهید لاجوردی، رئیس جمهور وقت حضرت آیت الله خامنه ای، اطلاعات نخست وزیری و رده‌های مختلف سپاه بوده است. اینطور نیست که ما در نظر بگیریم که این موضوع خودسرانه بوده است. این کاملا دروغ است. در مورد بازداشت کیانوری نه تنها سپاه بلکه در آن مقطع اطلاعات نخست وزیری هم نگاهی مشابه داشته است که باید هر چه زودتر کیانوری دستگیر شود.

صحبت‌هایی را که آقای خسرو تهرانی در یکی از جلسات مطرح کردند را به شما می‌گویم. «بر اساس صورت جلسات موجود، آقای خسرو تهرانی رئیس دفتر اطلاعات و تحقیقات نخست وزیری چند روز قبل از ضربه اول به حزب توده در جلسه‌ای با حضور مسئولین اطلاعات سپاه، امیر، رضا، بشیر و آقای ایمانی و.. با برشمردن اهمیت کیانوری تاکید می‌کند کیانوری حتما باید جزو دستگیر شدگان باشد و تا قبل از فرار وی این عمل باید صورت گیرد. خسرو تهرانی تلویحا اشاره می‌کند که کیانوری پاسپورت نیز تهیه کرده است. در جلسه پیش از این جلسه نیز، نماینده اطلاعات نخست وزیزی تاکید می‌کند که کیانوری به بانک مراجعه کرده و پول‌های خود را خارج نموده است.» این به آن معناست که برای بازداشت و ضربه به کیانوری همه متفق القول بودند و بازداشت آن تصمیم سران نظام بوده نه فقط تصمیم اطلاعات سپاه یا چیزی که در فیلم آمده تصمیم یک کارشناس. این یک تحریف تاریخی است و مطلب دقیقی نیست.

این پژوهشگر افزود: همچنین با توجه به نکته‌های بالا، مسئولان اطلاعات سپاه به یاسر می‌گویند که تو تحت تاثیر ساواکی‌ها بدبین شدی. باز هم تاکید می‌کنم این ضربه‌ای بوده که حاصل ده‌ها جلسه در سطح رئیس جمهور و مسئولین مختلف بوده و حتی رضا سیف اللهی که از مسئولین اطلاعات سپاه در آن مقطع بوده خدمت امام می‌رسند و از امام برای چگونگی و زمان ضربه کسب تکلیف می‌کنند. یعنی ضربه‌ای در این سطح دیده شده بود و امام در آن جلسه می‌فرمایند: «این‌ها افساد می‌کنند و باید متوقف شوند» در رابطه با زمان عملیات و اینکه عملیات قبل از عملیات جنگ باشد یا پس از آن امام فرموده بودند: «با آقایان هاشمی، خامنه‌ای و اردبیلی مشورت نمایید» اصلا ساواکی‌های اداره هشتم با سپاه کاری نداشتند و تنها با اطلاعات نخست وزیری کار می‌کردند. یکی از دلایلی که مجموعه اطلاعات سپاه در آن پرونده و در آن مقطع تمایلی به همکاری با نخست وزیری در این پرونده نداشته و احتیاط می‌کرده به دلیل حضور اداره هشتمی‌های ساواک در اطلاعات نخست ویزی بوده است چرا که به آن‌ها حس منفی داشته اند.

قاسمی بیان کرد: حتی در جلسه‌ای که چهار اسفند ۶۱ دو نفر اطلاعات سپاه مراجعه می‌کنند به مرکز اسناد ملی، مرکزی که اسناد ساواک مربوط به حزب توده نگه داری می‌شد، پرونده این‌ها را هم حتی در اختیار بچه‌های اطلاعات سپاه قرار ندادند. شما این را در نظر بگیرید با این ادعا که یک فردی در اطلاعات سپاه بوده که تحت تاثیر ساواکی‌ها می‌شود.

وی افزود: مگر ضربه به حزب توده تصمیم فرد بازجویی به نام یاسر بوده که بخواهیم امروز بگوییم این کار را تحت تاثیر ساواک انجام شده است. مگر یک کارشناس می‌تواند پرونده‌ای به آن گستردگی را خودسرانه کلید بزند و ده‌ها نفر را دستگیر کند. آقای سردار سیف الهی نزد امام رفتند و امام آنجا می‌فرماید که این‌ها باید متوقف شوند. در رابطه با زمان عملیات و اینکه این عملیات قبل از عملیات جنگ باشد یا پس از آن، امام می‌فرماید در این زمینه با آیت الله خامنه‌ای، هاشمی و موسوی اردبیلی مشورت نمایید.

قاسمی تصریح کرد: برخورد با حزب توده دستور و ابلاغ به سپاه بوده و خودسرانه و فردی نبوده است. این موضوع که بگویم این کار تحت تاثیر یک ساواکی انجام شده جفایی به مجموعه اطلاعات سپاه محسوب می‌شود. حضرت آیت الله خامنه‌ای رئیس جمهور وقت محوریت ضربه به حزب توده را به اطلاعات سپاه واگذار نمودند. ضربه‌ای که اینقدر مهم بوده که امام در ۱۴ اردیبهشت ۶۲ پیامی را برای اطلاعات سپاه در زمینه برخورد با حزب توده صادر می‌کند و امام برای اولین بار عبارت سربازان گمنام را برای اطلاعات سپاه به خاطر ضربه به حزب توده به کار می‌برند.

وی ادامه داد: مورد دیگر آن است که در فیلمنامه آمده است که هوشنگ اسدی، مهدی پرتوی با نام مستعار خسرو را لو داده است. مجموعه اطلاعات سپاه معتقد بوده که تشکیلات حزب توده شبکه مخفی و نظامی دارد. بر اساس اینکه آن‌ها تحلیل می‌کردند و معتقد بودند حزب توده سی سال قبل از این ضربه یعنی در سال ۱۳۳۲ هم شبکه مخفی و نظامی داشته است و ده‌ها نفر عضو این شبکه بوده اند؛ و تحلیل کردند حزبی که سابقه تشکیلات نظامی دارد بعید است الان چنین شبکه‌ای را نداشته باشد. اما تا قبل از ضربه به این شبکه مسلط نبودند و اعضای این شبکه را نمی‌شناختند. از مسئولین آن‌ها و میزان نفوذ آن‌ها اطلاعی نداشتند. در بحث حزب توده دو ضربه داریم، یکی اینکه ۱۷ بهمن ۶۱ نزدیک به ۴۰ نفر از سران حزب توده از جمله کیانوری دستگیر می‌شوند. از این تعداد یک سری اطلاعات به دست می‌آید، اما مهمترین اطلاعات شبکه مخفی نظامی توسط کیانوری فاش می‌شود. او در سه صفحه مطالبی را تحت عنوان اشتباهات حزب می‌نویسد و نام سه افسر بلند مرتبه و نظامی حزب (ناخدا بهرام افضلی، سرهنگ کبیری و سرهنگ عطاریان) را می‌نویسد.

در گفت‌وگویی که با یکی از بازجو‌های نورالدین کیانوری درباره چگونگی کشف شبکه مخفی و نظامی حزب توده داشتم، اظهار داشت: «خیلی صریح به کیانوری گفتم که خودت را بیش از این ضایع نکن. اشاره کردم به نام مسئول سازمان مخفی و نظامی که منصور خلیلی فیجانی داده بود، گفتم می دانیم که خسرو کیست و تعداد اعضای کمیته مرکزی را محمود روغنی گفته است. روغنی در بازجویی گفته بود لیست اعضای کمیته مرکزی حزب توده که طبق قانون احزاب رسماً به وزارت کشور داده شده، یک سوم تعداد واقعی است. به عبارتی نام دو سوم اعضای کمیته مرکزی به وزارت کشور اعلام نشده بود. خیلی راحت پذیرفت و گفت ممنونم که مرا روشن کردی که بیش از این خودم را مفتضح نکنم. شروع کرد نوشتن؛ ضمن تایید سازمان مخفی و نظامی در سه صفحه، مطالب مهمی را تحت عنوان "اشتباهات حزب" نوشت و نام سه افسر بلندپایه یعنی ناخدا افضلی فرمانده نیروی دریایی ارتش، سرهنگ کبیری و سرهنگ عطاریان را نوشت. منصور خلیلی فیجانی اوایل اسفند ۶۱ اسم خسرو را گفته و نوشته بود، کیانوری دو یا سه روز به عید یعنی حدود ۲۷ اسفند ۶۱ آن مطالب را نوشت. خسرو (مهدی پرتوی) در اردیبهشت ۶۲ دستگیر شد.» به این ترتیب هوشنگ اسدی در بحث شبکه مخفی و افشای آن نقشی نداشته است و اینکه این موضوع را به او نسبت داده اند تحریف، دروغ و جعل است.

قاسمی اظهار داشت: نکته بعدی در مورد کودتاست که می‌گوید کیانوری اعتراف دروغین به کودتا کرده است. ما باید بدانیم چند چیز در مورد کودتا مهم است. آقای هوشنگ اسدی و عمویی در بازجویی هایشان بحث کودتا را مطرح می‌کنند، بخشی در اطلاعات سپاه چیزی که هوشنگ و عمویی گفته‌های این دو را می‌پذیرند و به مقامات بالاتر گزارش می‌دهند، طوری که بخشی از مسئولین اطلاعات سپاه خدمت امام می‌رسند. این گفت و گوی من با یکی از مسئولان پرونده است: بر اساس سناریوی هوشنگ اسدی جنجال بزرگی ایجاد شد و مسئولان وقت، شتابان در سحرگاه به دیدار امام رفتند تا ایشان را در جریان کودتا قرار دهند. امام با خونسردی فرمودند: کودتا شعر است و شعر را باید خواند. بعد هم مشخص شد اصلا کودتایی وجود نداشته است. کیانوری از معدود افرادی بود که اعترافی به کودتا نداشته است و اسدی و عمویی کسانی بودند که بحث کودتا را کلید زدند. بعضاً دیدم می‌گویند باید کودتای حزب توده را پر رنگ در فیلم شاهد می‌بودیم، اما اصلا کودتایی وجود نداشته است و این مطالبی که گفته شده بود کذب بود.»

این پژوهشگر در پایان گفت: در جای دیگر فیلم به فرار فردی به نام ولادیمیر کوزیچکین اشاره می‌کند. کوزیچکین از افسران اطلاعاتی شوروری، در ایران و در سفارت شووری بوده است. در فیلم آمده که کوزیچکین که بعد از ضربه اول حزب توده، از ایران فرار می‌کند و به انگلیس پناهنده می‌شود. این موضوع هم کذب است.

کوزیچکین بیش از هشت ماه (۱۳ خرداد ۱۳۶۱) پیش از ضربه از ایران (۱۷ بهمن ۶۱) به انگلیس فرار کرد و پناهنده شد. پس این مسئله که او بعد از ضربه فرار کرده اشتباه است و او قبل از ضربه فرار کرد. این جمله نکاتی است که آدم می‌ماند که چرا این مسائل مشهود را در این فیلم نادیده گرفتند. تعجب می‌کنم چرا مسئولین در سپاه نسبت به این تحریف‌های انجام شده در فیلم سکوت کرده اند؟ این فیلم تخریب وجهه اطلاعات سپاه است.

انتهای پیام/

 

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: جشنواره فیلم فجر فیلم فجر مسئولین اطلاعات سپاه مجموعه اطلاعات سپاه اطلاعات نخست وزیری اعضای کمیته مرکزی آیت الله خامنه ای اطلاعات سپاه اطلاعات سپاه تحت تاثیر ساواک رئیس جمهور فیلم آمده خسرو تهرانی قبل از ضربه آن مقطع لباس شخصی سپاه بوده ساواکی ها انجام شده یک ساواکی بر اساس ضربه ای

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۸۱۰۴۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

گزارش ایرنا از راستی آزمایی خبر بی‌بی‌سی درباره نیکا شاکرمی

موضوع گزارش چیست؟

مرگ نیکا شاکرمی به دلیل سن و تصویر معصومانه او و اظهارنظر و تقابل رسانه‌ای خانواده، خاله، مادر و دیگر نزدیکانش پس از اعلام مرگ او، یکی از ترندهای خبری و رسانه‌ای در حوادث ۱۴۰۱ محسوب می‌شود و بر همین اساس، انتشار دوباره جزئیاتی از شیوه مرگ او، محل بحث، قضاوت و حتی ابراز خشم و ناراحتی از سوی بخشی از کاربران شبکه‌های اجتماعی و فعالان رسانه‌ای شده است.

این گزارش به قلم سه نفر از کارمندان بی‌بی‌سی از سرویس گزارش تحقیقی نوشته شده که جز «برترام هیل»، چندان شناخته شده نیستند. برترام، ماه پیش جایزه مستند تحقیقی سازمان عفو بین‌الملل را با عنوان «پیدا کردن شکنجه‌گرم» از آن خود کرده است.

۱۰ ساعت بعد از انتشار گزارش در بخش خاورمیانه بی‌بی‌سی و به زبان انگلیسی، بی‌بی‌سی فارسی نیز گزارش را در بخش ایران خود بازتاب داد. محور گزارش، نامه «خیلی محرمانه»‌ای از سوی سازمان اطلاعات سپاه به فرمانده کل سپاه ارسال شده و شامل دو بخش است: جزئیاتی از بازداشت نیکا حوالی پارک لاله و در مرحله اول انتقال او به یک مقر پلیس، در مرحله دوم انتقال به یک مرکز بازداشت و بعد از آن اقدام برای انتقال او به زندان اوین که اتفاق نمی‌افتد و همچنین جزئیاتی از آزار و اذیت جنسی و ضرب‌وشتم او با باتوم از زبان چهار مأمور که گویا به دلیل مرگ او، مورد مؤاخذه یا به تعبیر گزارش استماع دفاعیات (hearing) قرار گرفته و نامه، شرح توضیحات آنهاست.
در این گزارش تلاش شده با بررسی شواهد آشکار، محتوای سند انتشار یافته توسط بی‌بی‌سی، بررسی و راستی‌آزمایی شود.

برای همه ادعاهای گزارش سند منتشر شده است؟!

همه ماجرایی که بی‌بی‌سی تعریف و تصاویری که از محل دستگیری و جانمایی مأموران درون ون که ترسیم کرده، مبتنی بر دو تصویر زیر است:

نامه بدون تاریخ و شماره از نظر اعتبار رسیدگی، قابل بررسی نیست و از نظر تحقیقات نیز شکلی از سندسازی پیدا می‌کند، آنچنان که بی‌بی‌سی نیز با ادعای نگرانی از امنیت افشاکنندگان سند از «ساختگی بودن » این تصاویر خبر داده استنامه بدون تاریخ و شماره از نظر اعتبار رسیدگی، قابل بررسی نیست و از نظر تحقیقات نیز شکلی از سندسازی پیدا می‌کند، آنچنان که بی‌بی‌سی نیز با ادعای نگرانی از امنیت افشاکنندگان سند از «ساختگی بودن » این تصاویر خبر داده است اما با فرض درست بودن این دو تصویر و پذیرفتن این دو عکس به عنوان «سند»، برای دیگر ادعاهای مطرح شده در گزارش مانند کشته‌شدن نیکا بر اثر ضربات باتوم یا رها کردنش در «خیابان خلوتی در بزرگراه یادگار امام» همین تصاویر سندگونه نیز ارائه نشده است.
به تعبیر ساده‌تر، حتی اگر بپذیریم این تصاویر، «سند» بوده و به آنها هیچ ایرادی از نظر فونت و شماره و تاریخ ندارند، از نظر تعداد، با تعداد ادعاهای مطرح شده در گزارش تناسب نداشته و کمترند.

تائید اسناد مخدوش، با تماس تلفنی منبع آگاه!؟

بی‌بی‌سی برای آنکه اعتماد مخاطب را جلب کند، تصریح می‌کند «در مواردی اسنادی که با عنوان سندهای رسمی مربوط به ایران در اینترنت منتشر شده‌اند جعلی از آب درآمدند... به همین دلیل برای اطمینان از اصالت سند آن را به یک مأمور سابق اطلاعاتی ایران دادیم که صدها گزارش مشابه را قبلاً دیده بود. او با استفاده از یک کد رسمی که روزانه توسط مسئولان اطلاعاتی در ایران صادر می‌شود، با آرشیو سپاه پاسداران تماس گرفت تا در مورد وجود چنین گزارشی مطمئن شود.»
از همه عجیب‌تر این است که نویسندگان گزارش می‌گویند «ما هرگز نمی‌توانیم صد درصد مطمئن باشیم این اسناد واقعی باشند اما این کار_یعنی تماس با یک مأمور نفوذی و تأئید اسناد گزارش شده_ ما را مطمئن کرد که «ماجرا» واقعی است»


ون؛ یخچال یا خودروی یخچال‌دار؟

نکته قابل توجه دیگر آنکه، گزارش ادعا می‌کند نیکا روی یک فریزر داخل ون گذاشته شده. پرسش اساسی این است که وجود یک فریزر درون ون به چه کار می‌آید؟ اگر منظور استفاده از کامیونت‌های فریزدار است که در روزهای اعتراض‌ها نیز ادعا شد یک شرکت تولیدکننده محصولات لبنیاتی با ماشین‌هایش، مأموران امنیتی و افراد پلیس را جابجا می‌کند؛ که باید گفت این‌گونه ماشین‌ها اولاً ون نیستند و ثانیاً کل فضای قسمت بار آنها، فریزر یا محفظه سرد حمل‌ونقل بار محسوب می‌شود، نه اینکه فریزر کوچکی در قسمت عقب یک ون تعبیه شود.

در ادامه، نویسندگان گزارش در پی آن هستند که ضرب و شتم نیکا و آزار جنسی او را مبتنی بر آنچه در گزارش بازخواست مأموران که گزارش از آنها با نام‌هایی و با عنوان «تیم ۱۲» نام می‌برد، شرح دهند. این شرح جزئیاتی از درگیری سه مأمور با نیکا را دربرمی‌گیرد که پر از توصیف‌های جزئی است تا واقعی به نظر آید و در نهایت به کشته‌شدن نیکا و رها کردن جسد او می‌رسد.

حتی سی‌ان‌ان در گزارشی ادعا کرد مأموران امنیتی ساعت ۲۰:۳۷ سه‌شنبه ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ نیکا را بازداشت کردند، در حالی که مطابق گفته مادر نیکا، او با دخترش بین ساعت ۲۳:۳۰ تا ۲۳:۴۰ تماس تلفنی داشته؛ همچنین طبق گزارش بی‌بی‌سی، نیکا در آن ساعت، باید از دنیا رفته باشد؛ اگرچه مبدأ حرکت دو گزارش بی‌بی‌سی و سی‌ان‌ان، تصویری از نیکاست که روی یک سطل زباله واژگون ایستاده و روسری آتش گرفته‌ای به دست دارد.

محل کشف جنازه نیکا شاکرمی؛ یادگار امام یا چهارراه امیراکرم؟

گزارش بی‌بی‌سی به نقل از یکی از چهار فرد مورد بازجویی شده در این پرونده، محل رهاسازی جسد نیکا شاکرمی را زیر پلی در بزرگراه یادگار امام بیان کرده است اما در ایام پاییز ۱۴۰۱ رسانه‌ها محل کشف جسد دختری با مشخصات نیکا شاکرمی را حوالی خیابان جمهوری و چهارراه امیر اکرم نزدیک به محل زندگی «خاله‌ نیکا» بیان کردند، محلی که در آن زمان محل سکونت نیکا بوده در همان روزها تصاویر دوربین‌های مدار بسته نیز آن را تائید کرد.

پرسش آنجاست که اگر درستی گزارش بی‌بی‌سی را بپذیریم، چگونه جسد نیکا شاکرمی از محل رها شده یعنی اتوبان یادگار امام، به نزدیکی محل خانه اون در چهار راه امیر اکرم منتقل شده است؟ شاید بلافاصله پاسخ دهیم که توسط مجرمانی که مرتکب این اتفاق شده‌اند؛ اما این پاسخ با سایر بخش‌های گزارش بی‌بی‌سی در تناقض است.

گزارش مدعی است همه چیز در مورد نیکا شاکرمی در «چند ساعت» و خودروی یخچال‌دار اتفاق افتاده و پس از اطمینان از فوت او، جسد در خیابانی رها شده است؛ پس با این تفاسیر، فرصتی برای آن چهار نفر ادعایی وجود نداشته تا:
۱_ هویت این دختر را شناسایی کرده؛
۲_ از مسیر بانک‌های موجود اطلاعاتی آدرس رسمی وی یعنی محل زندگی مادرش را پیدا کنند؛
۳_ بررسی کنند او مدتی است با مادرش زندگی نمی‌کند؛
۴_ محل زندگی آخر وی را که در هیچ بانک اطلاعاتی ثبت نبوده و در واقع محل زندگی غیررسمی و موقتی او بوده را کشف کنند، تا پس از رهاسازی جسد در اتوبان، دوباره به محل اتوبان بازگشته این جنازه را برداشته و به نزدیکی محل زندگی او انتقال دهند.

بی‌بی‌سی راست می‌گوید یا سی‌ان‌ان؟

جسد نیکا شاکرمی ساعت ۷:۳۰ صبح چهارشنبه ۳۰ شهریور ماه ۱۴۰۱ در حیاط خانه‌ای در خیابان لبافی‌نژاد در چهارراه امیراکرم پیدا شد. او تا ۲ ساعت ۳۶ دقیقه پیش از آن زنده بوده است؛ روی پشت بام ساختمان نیمه‌کاره‌ای در همسایگی محل پیدا شدن جسدش و البته در مجاورت کوچه پشتی خانه خاله‌اش. همان جایی که باقی وسایلش پیدا شده و همان جایی که آخرین پیامک را برای مادرش ارسال کرده: «تقصیر هیچکس نبود». بعد از چهار پیامکی که مادر برای او فرستاده و در آنها از وضعیت او ابراز نگرانی کرده.

خانواده نیکا با توجه به عدم پاسخگویی او و گم شدنش، جست‌وجو را شروع و هفتم مهرماه ۱۴۰۱ اعلام مفقودی می‌کنند. نهم مهرماه جسد نیکا پیدا می‌شود و پزشکی قانونی علت مرگ او را «شکستگی‌های متعدد در ناحیه سر، لگن، اندام‌های فوقانی و تحتانی، دست و پاها و در رفتگی لگن» تشخیص داد.
دروغ‌سازی در مورد نیکا از همان هفته نخست اعلام مرگش آغاز شد و حتی سی‌ان‌ان در گزارشی ادعا کرد مأموران امنیتی ساعت ۲۰:۳۷ سه‌شنبه ۲۹ شهریور ۱۴۰۱، نیکا را بازداشت کردند، در حالی که مطابق گفته مادر نیکا او با دخترش بین ساعت ۲۳:۳۰ تا ۲۳:۴۰ تماس تلفنی داشته و همچنین مطابق گزارش بی‌بی‌سی، نیکا در آن ساعت دیگر باید از دنیا رفته باشد؛ اگرچه مبدأ حرکت دو گزارش بی‌بی‌سی و سی‌ان‌ان، تصویری از نیکاست که روی یک سطل زباله واژگون ایستاده و روسری آتش گرفته‌ای به دست دارد.

غیر از این موارد، روایت بی‌بی‌سی در مورد محل کشف جسد نیکا نیز عجیب است: «خیابان خلوتی در بزرگراه یادگار امام» که از محل پیدا شدن جسد در نزدیکی منزل خاله نیکا که او در آن شب قصد اقامت در آنجا را داشته و همچنین نقشه حرکتی نیکا در حوالی بلوار کشاورز، فاصله‌ای طولانی دارد.

با این حال و با وجود تأیید حرکت و تمایلات نیکا از جمله علاقه به ارتفاع از سوی مادر و خاله‌اش، این دو بعد از مدت کوتاهی تلاش کردند روایت بازداشت و کشته‌شدن او بر اثر اصابت ضربات سخت را ترویج کنند؛ حتی اگر در روزهای ابتدایی تصویر ورود او به منزل نیمه‌کاره در دوربین مداربسته تأیید کرده باشند.

از دیگر نقاط اختلاف گزارش سی‌ان‌ان و بی‌بی‌سی که هر دو ادعا می‌کنند تحقیقی‌اند، این است که اولی تأکید دارد نیکا در بازداشتگاه کشته‌شده و بی‌بی‌سی مدعی شده او در ون یخچال‌دار بر اثر ضربات باتوم از دنیا رفته است.

طبق قوانین و مناسبات رایج در نیروهای نظامی و امنیتی، برگزاری جلسه بررسی نیروهای سپاه و بسیج و همچنین تهییه گزارش آن، بر عهده «سازمان حفاظت اطلاعات» است و مجموعه «اطلاعات سپاه» در این زمینه ماموریت و وظیفه‌ای نداشته و از نظر قانونی مجاز به ورود به این حوزه نیست زیرا فقط نهاد ذی‌صلاح برای رسیدگی به تخلف‌های نیروهای رسمی یا وابسته نظامی، سازمان حفاظت اطلاعات آن نهاد است.

اطلاعات سپاه یا «سازمان حفاظت اطلاعات سپاه»؟

با فرض تخلف مأموران و تدارک جلسه استماع به تعبیر بی‌بی‌سی، طبق قوانین و مناسبات رایج در نیروهای نظامی و امنیتی، برگزاری جلسه بررسی نیروهای سپاه و بسیج و همچنین تهییه گزارش آن، بر عهده «سازمان حفاظت اطلاعات» است و مجموعه «اطلاعات سپاه» در این زمینه ماموریت و وظیفه‌ای نداشته و از نظر قانونی مجاز به ورود به این حوزه نیست زیرا فقط نهاد ذی‌صلاح برای رسیدگی به تخلف‌های نیروهای رسمی یا وابسته نظامی، سازمان حفاظت اطلاعات آن نهاد است و تنها این مجموعه است که می‌تواند در صورت اثبات تخلف نیروهای سپاه یا بسیج، مجازات این نیروها را در مراجع قضایی پیگیری کند.

با این حال، کل گزارش بر اساس سندی که ادعا می‌شود از جانب اطلاعات سپاه به فرماندهی سپاه ارسال شده، تهیه و تنظیم شده است؛ گزارشی که در رویه‌های مرسوم و رایج در نیروهای نظامی، غیرمرسوم و فاقد پشتوانه حقوقی و قانونی است.

محل برگزاری جلسه بررسی؛ اطلاعات سپاه یا قرارگاه ثارالله؟

جلسه استماع گزارش پرونده‌ای با این اهمیت قاعدتا لازم است به دعوت مجموعه تولیدکننده گزارش در محل آن مجموعه برگزار شود؛ بر اساس گزارش بی‌بی‌سی این گزارش را اطلاعات سپاه تولید کرده بنابراین محل ارائه گزارش نیز باید در محل آن مجموعه و به دعوت اطلاعات سپاه باشد اما در گزارش، محل معاونت قرارگاه ثارالله قرائت می‌شود و جالب توجه اینکه، نه فقط نهاد حفاظتی سپاه در این جلسه غایب است، بلکه افرادی از مجموعه فراجا برای استماع نتیجه گزارش داخلی سپاه به این جلسه دعوت شده‌اند.

نکته مهم دیگر در مورد مدعوین این جلسه آن است که صاحب محل قرائت گزارش یعنی معاون اطلاعات قرارگاه ثارالله در این جلسه حاضر نیست.

کل گزارش بر اساس سندی که ادعا می‌شود از جانب اطلاعات سپاه به فرماندهی سپاه ارسال شده، تهیه و تنظیم شده است؛ گزارشی که در رویه‌های مرسوم و رایج در نیروهای نظامی، غیرمرسوم و فاقد پشتوانه حقوقی و قانونی است


سردار سید رضا موسوی؛ فرمانده تیپ ویژه تهران بزرگ نیروی انتظامی؟!

در بخش مربوط به حاضران جلسه استماع از «سردار سیدرضا موسوی فرمانده تیپ ویژه تهران بزرگ نیروی انتظامی» یاد شده است؛ تاریخ جلسه مربوط به ۲۵ مهرماه ۱۴۰۱ بوده و جست‌وجو در اخبار نشان می‌دهد در این تاریخ، در گزارش بی‌بی‌سی، «سردار احمد نورعلی» فرمانده تیپ ویژه تهران بزرگ بوده است.

در مورد سایر افراد ادعایی حاضر در این جلسه نیز بررسی و پیگیری بخش راستی‌آزمایی ایرنا نشان می‌دهد اسامی واقعی و مستعاری همچون «سردار مجلل»، «سردار جلالی» و «سردار مینویی» در سازمان اطلاعات سپاه و مجموعه‌های وابسته وجود خارجی نداشته و ساختگی هستند.

ناجا یا فراجا؟!

سال ۱۴۰۰ نیروی انتظامی جمهوری اسلامی با تغییر سازمان و تائید فرماندهی کل قوا از «نیرو» به «فرماندهی کل» ارتقاء سازمانی یافت و این تغییرات در ابتدای سال ۱۴۰۱ در عنوان رسمی این مجموعه نیز اعمال شد.

سردار حاجیان سخنگوی این نیرو ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ این تغییر نام از «ناجا» به «فراجا» را اعلام کرد و گفت: با توجه به تغییر ساختار پلیس و اضافه‌شدن سازمان‌ها و تغییرات در برخی معاونت‌ها، لازم بود کلمه ناجا نیز تغییر یابد. ناجا یعنی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران؛ بنابراین، با توجه به اینکه پلیس از نیرو بودن، تبدیل به فرماندهی کل شده، کلمه «فراجا» یعنی فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران، جایگزین کلمه «ناجا» شده است.

پس از این تاریخ، در همه مکاتبات رسمی و رسانه‌ای عنوان «فراجا» برای نیروی انتظامی به کار برده شده است. تاریخ تنظیم گزارش بی‌بی‌سی مهرماه ۱۴۰۱ بوده و در اسناد منتشر شده مرتبط با این گزارش، در همه مراحل از نیروی انتظامی با عبارت قدیمی «ناجا» استفاده شده و عبارت به روز شده «فراجا» به کار گرفته نشده است.

‌می‌توان این گزارش را به «حمله ایران به اسرائیل، افزایش اعتراض‌های بین‌المللی به کشتار در غزه و یا تلاش برای پیگیری جدی پروژه‌ای» نامید که پس از ادعای هک سامانه‌های قضایی از آن با عنوان «عدالت انتقالی» یاد کرده‌اند.

نیروی غیررسمی حزب الله یا مامور با حکم ماموریت رسمی؟!

در پایان گزارش، بار دیگر دو ادعای جدید مطرح می‌شود؛ یکی هویت مأموری به نام «نعیم ۱۶» که نام مستعار سروان «محمد زمانی» است و مطابق ادعای گزارش، به صورت کتبی توبیخ شده. و ادعای دوم اینکه همه مأموران دخیل در رخداد ادعایی مرگ نیکا، از نیروهای حزب‌الله بودند و این نیروها «توسط سپاه مورد استفاده قرار گرفته‌اند اما گاه خارج از حوزه قضایی این نهاد فعالیت می‌کنند.»
گزارش مشخص نمی‌کند منظور نیروهای بسیجی هستند یا نیروهای حزب‌الله و آیا منظور از نیروهای حزب الله، نیروهایی است که ارتباط رسمی با سپاه یا بسیج نداشته‌اند؟
با این حال در بخش دیگری از این گزارش، نیروهای نامبرده شده در پرونده را عضو تیم عملیاتی «۱۲ مسلم» و با حکم ماموریت ۶۵ ۲۳۴ ۵۸۱ بیان کرده که تحت امر یگان امنیتی سپاه محمد رسول‌الله(ص) فعالیت می‌کنند.

نکته جالب توجه در اشاره به نام یگان‌های عملیاتی در این گزارش هم اینجاست که با وجودی که اسامی این یگان‌ها اسامی معصومین و ائمه بوده، در هیچ‌یک از بخش‌ها عبارات رایج که نشانه احترام به این اسامی است همچون (ص) و یا (ع) به کار برده نشده است.

گزارش جدید در ابتدا مخاطب خارجی دارد. مخاطبی که با دستورالعمل‌های سازمانی در ساختار اداری و نظامی ایران آشنایی ندارد؛ بی‌بی‌سی اعتبار بالاتری نسبت به مخاطب ایرانی دارد و تصویر ایران نزد او مخدوش است.

چرا بی‌بی‌سی جهانی و چرا نیکا؟

با در نظر گرفتن همه این مقدمه‌ها و عطف به گزارش‌ها و بررسی‌های پیشین در مورد رخداد تلخی که برای نیکا شاکرمی رخ داده، باید گفت گزارش جدید در ابتدا مخاطب خارجی دارد. مخاطبی که با دستورالعمل‌های سازمانی در ساختار اداری و نظامی ایران آشنایی ندارد؛ بی‌بی‌سی اعتبار بالاتری نسبت به مخاطب ایرانی دارد و تصویر ایران نزد او مخدوش است.

‌می‌توان این گزارش را به «حمله ایران به اسرائیل، افزایش اعتراض‌های بین‌المللی به کشتار در غزه و یا تلاش برای پیگیری جدی پروژه‌ای» نامید که پس از ادعای هک سامانه‌های قضایی از آن با عنوان «عدالت انتقالی» یاد کرده‌اند.
اما آنچه واضح است، سوژه فوت «مهسا امینی» اکنون کارکرد خود را برای برانگیختن نگاه منفی در جهان علیه ایران از دست داده است و این تلاش را می‌توان حرکتی برای خلق سوژه‌های جدید قلمداد کرد.

هر چند این حرکت می‌تواند ادامه‌دار باشد و در ادامه به رویه جاری رسانه‌های غربی علیه ایران برای شکل‌دادن یک پرونده حقوق بشری بیانجامد. البته برخی نظرسنجی‌ها در مورد اولویت ذهنی مخاطب جوان غربی نیز اهمیت دارد؛ چنانکه مرکز تحقیقات پیو که یک مرکز افکارسنجی معتبر آمریکایی است، در آخرین نظرسنجی خود اعلام کرد جوانان آمریکایی با مردم فلسطین، همدل‌ترند تا ساکنان سرزمین‌های اشغالی. یک سوم جمعیت زیر ۳۰ سال آمریکا با فلسطینی‌ها همدل است، در حالی که این رقم برای ساکنان سرزمین‌های اشغالی به ۱۴ درصد می‌رسد. البته همچنان که پیش‌بینی می‌شود این همدلی در جوانان با ترجیح سیاسی دموکرات بالاتر است.

پنداشت یا تلقی مطلوب نسبت به اسرائیلی‌ها روز به روز کمتر می‌شود. در حالی که از سال ۲۰۱۹ تاکنون سهم بزرگسالان زیر ۳۰ سال با دیدگاه مطلوب یا موافق نسبت به اسرائیلی‌ها ۱۷ درصد کاهش یافته؛ دیدگاه زیر ۳۰ ساله‌های آمریکایی در مورد مردم فلسطین در این بازه زمانی تغییر نکرده است.
هدف از انتشار این گزارش توسط بی‌بی‌سی هر چه باشد، تا اینجای کار تعداد بالای تناقض‌ها در گزارش، قضاوت قطعی درباره درستی یا نادرستی آن‌را بسیار دشوار می‌کند.

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • رکوردشکنی تاریخی در المپیک پاریس با دوپینگ‌های مجاز «ناسا»
  • سیتی با پوکر هالند به قهرمانی نزدیک شد
  • سیتی ۵-۱ ولوز: با پوکر هالند، قهرمانی نزدیک شد
  • سیل توصیف از گل شهاب: وحشیانه، غیرمعقول و تاریخی!
  • ضربه به غرور و حیثیت کاتالونیایی بارسا
  • آثار تاریخی مکشوفه در گذر کمرزرین، گویاترین زبان تاریخ اصفهان است
  • کلاهبرداران در کمین سرقت اطلاعات شخصی و بانکی افراد
  • ستاره پرسپولیس مقابل تیم سابق اما با لباس شخصی
  • گزارش ایرنا از راستی آزمایی خبر بی‌بی‌سی درباره نیکا شاکرمی
  • استوری تند یک استقلالی در حمایت از علی خطیر