به نقل از «ایکنا»

خدامحوری حاج قاسم را عزیز کرد/ سردار سلیمانی راهبردهای آمریکا را به نابودی کشاند

تاریخ انتشار: ۲۰ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۸۴۱۹۹۷

معاون هماهنگ‌کننده نیروهای سپاه قدس خدامحوری را رمز محبوبیت حاج قاسم دانست و گفت: سردار سلیمانی عملیات‌هایی را علیه داعش و سایر گروه‌های تکفیری طراحی کرد و راهبردهای آمریکا را در منطقه به نابودی کشاند.

به گزارش ایکنا از زنجان، سردار محمدرضا فلاح‌زاده، معاون هماهنگ‌کننده نیروهای سپاه قدس، ۲۰ بهمن‌ماه در مراسم چهلم سید الشهدای مقاومت، سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی و یاران شهیدش اظهار کرد: افتخار داریم که هر ساله در محرم عزاداری مردم زنجان را از تلویزیون نظاره می‌کنیم و از راه دور در این عزاداری شریک می‌شویم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

زنجانی‌ها در بزرگداشت حاج قاسم نیز پیشتاز بودند، ما امروز مدیون کسانی هستیم که جان خود را فدای اسلام و انقلاب کردند تا ما با آرامش در این مملکت زندگی کنیم.

وی با اشاره به اینکه استان زنجان از آغاز انقلاب، در دوران جنگ تحمیلی و دفاع از حریم و حرم شهدا بسیاری را تقدیم نظام کرده است، ابراز کرد: شهدا سروقامتانی هستند که چراغ هدایت ما به شمار می‌روند تا راه درست را بیابیم و در مسیر حق گام برداریم.

وی با بیان اینکه انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری 3 دستاورد مهم و اساسی را به ارمغال آوردند، تصریح کرد: این 3 دستاورد پایداری اسلام ناب محمدی، حفظ مکتب تشیع و خدمت برای ایران اسلامی بوده است و امام خمینی(ره) اسلام ناب را از زیر خروارها آوار که در تاریخ بنی‌امیه، بنی‌عباس و حکام جور و حکومت پلید پادشاهان و عثمانی‌ها مخفی شده بود،  بیرون کشید و به دنیای اسلام معرفی کرد.

معاون هماهنگ‌کننده نیروهای سپاه قدس یادآور شد: بنی‌امیه بدعت‌های مختلفی را بنیان‌گذاری کرد، امام علی(ع) را خانه نشین کرد و سپس در مسجد کوفه به شهادت رساند، امام حسن(ع) را با زهر مسموم کرد، سیدالشهدا(ع) را بین دو نهر آب سر بریدند و خانواده او را اسیر گرفتند و در شهرهای مختلف گرداندند و کسی معترض نشد؛ اسلام بنی‌عباس هم که سر علویان را به بالای دار می‌بردند و ملت پشت سر آن‌ها به نماز می‌ایستادند.

وی ادامه داد: بعدها اسلام وهابیت که همه را تکفیر می‌کرد شکل گرفت و به دنبال آن گروه‌های النصره و داعش ظهور کردند که مدعی اسلام و در واقع وهابیت نوگرا هستند؛ اگر آن‌ها روزی در منطقه به حرم سید الشهدا و قمر بنی‌هاشم جسارت کردند امروز هم همان قصد را داشتند اما موفق نشدند و امام خمینی(ره) آمد و اسلام بنی‌امیه، بنی‌عباس، تکفیری و اسلام آمریکایی و انگلیسی را کنار زد و به جای ‌آن‌ها اسلام محمد رسول‎الله، اسلام دشمن شناسی و بصیرت و اسلام عزت، اقتدار، شجاعت و صداقت را ترویج کرد.

این مسئول با اشاره به اینکه اسلام آمریکایی فرهنگ غرب را ترویج می‌کند و قصد دارد، هویت دینی و انقلابی را از بین ببرد، ابراز کرد: این درحالی است که بخش عمده‌ای از آیات الهی به جهاد و مبارزه اختصاص دارد، سوره توبه در ارتباط با دشمن‌شناسی و مبارزه با دشمن است. مگر ما می‌توانیم قرآن را کنار بگذاریم؟ مگر می‌توانیم زیارت عاشورا و زیارت جامعه کبیره را کنار بگذاریم؟

اسلام، مروج سیاست

سردار فلاح‌زاده با اشاره به اینکه اسلام مروج سیاست است، ادامه داد: مجتهد باید در عین اینکه زهد و تقوا دارد، توطئه‌های دشمنان شما را بداند و برای مقابله با آن‌ها برنامه عملی داشته باشد، همان‌طور که امام (ره) همه قلدران و زورگویان را کنار زد و مکتب شیعه و اهل‌بیت(ع) را ترویج کرد و اکنون می‌بینیم که سالانه حدود ۱۵ میلیون زائر شیعه به زیارت جمکران می‌روند.

وی به پیشرفت‌های شیعیان افغانستان اشاره کرد و گفت: شیعیان افغانستان لشکر فاطمیون را تشکیل دادند و در جای جای سوریه برای دفاع از مکتب تشیع به مصاف دشمنان خدا رفتند، شیعیان لبنان هم با راه‌اندازی سازمان بزرگ حزب‌الله به مبارزه با رژیم لعنتی صهیونیست و داعش شتافتند. بعد از قرن‌ها ملت شیعه عراق با تبعیت از ولایت فقیه، حکومت شیعه را در عراق دایر کرد و امروز آیین روح بخش فرهنگ تشیع تا آمریکای لاتین و برزیل پیش رفته که این‌ها مدیون راهبرد امام خمینی(ره)، هدایت‌های مقام معظم رهبری و مجاهدان راه خداست.

این مسئول خدمت به ایران اسلامی را دستاورد سوم امام(ره)، رهبر معظم انقلاب و مخلصان خدا دانست و افزود: اگر پیش از انقلاب ۵۳ درصد مردم ایران بی‌سواد بودند، اکنون رتبه یازدهم علمی جهان به ایران اختصاص یافته است، ۲۴۰ هزار دانشجوی پزشکی داریم و در علوم هسته‌ای جایگاه هشتم را کسب کردیم.

حاج قاسم، مردی گمنام از جنگ تا مقاومت

وی با اشاره به اینکه سردار قاسم سلیمانی از اعتقادات ملت دفاع کرد، یادآور شد: حاج قاسم از روستای قنات‌ملک کرمان قبل از جنگ وارد سپاه شد و از ابتدای جنگ تحمیلی در جبهه‌ها حضور داشت، در عملیات طریق‌القدس خط دشمن را درنوردید، گلوی دشمن را در دروازه‌های ورودی بستان فشرد، در عملیات بیت‌المقدس برای آزادسازی خرمشهر آماده می‌شود.

معاون هماهنگ‌کننده نیروهای سپاه قدس ادامه داد: حاج قاسم در عملیات‌های مختلف همچون کربلای 5، عملیات غدیر و سایر رزم‌ها توان نظامی دشمن را سرکوب می‌کند و هرکجا به مصاف دشمن می‌رود، پهنه اروند‌رود را به مانند حضرت موسی می‌شکافد و دست از مبارزه برنمی‌دارد اما همه این خدمات و عملیات‌ها را در کمال گمنامی انجام می‌دهد.

وی خاطرنشان کرد: دشمنان، گروه‌های داعش، القاعده و النصره را آموزش دادند و تجهیز کردند، غوطه غربی و شرقی دمشق را ناآرام ساختند، ۷۵ درصد سوریه را به سقوط کشاندند، 5 استان عراق را به تصرف درآوردند، طفل شیرخوار را سر بریدند، اطفال صغیر و پیرزنان و مردان سال‌خورده را قتل عام کردند اما حاج قاسم با ایجاد قدرت‌های بزرگ در افغانستان، لبنان، سوریه و فلسطین طرح‌های راهبردی آمریکا را به ناکامی کشاند و دشمنان اسلام را نابود کرد.

این مسئول با اشاره به اینکه سردار سلیمانی عملیات‌های مختلفی را برای جلوگیری از پیشروی دشمنان در سوریه و مقابله با داعش طراحی کرد، ادامه داد: در یکی از عملیات‌ها وعده داد که ۶۰ روز آینده داعش در روی این کره خاکی وجود نخواهد داشت. حاج قاسم مردی پرتلاش بود و روزی در عراق حضور داشت، از آنجا به حلب سپس به دمشق می‌رفت و مجدد بازمی‌گشت. اراده میدانی حاج قاسم با اراده قدسی و الهی توانست با ایجاد قدرت بزرگ در جای جای منطقه دشمنان را که دست‌پروده آمریکا بودند، بیرون راند و پیروزی را به ارمغان آورد.

وی تصریح کرد: چیزی که حاج قاسم را عزیز کرد، خدامحوری بود، حاج قاسم ۳۵ سال برای خدا در گمنامی کار کرد، شب زنده‌دار بود و ندیدیم حاج قاسم شبی یک ساعت قبل از اذان صبح بیدار نشود، ولایت‌مدار در سخت‌ترین اوضاع جنگی بود و توکل به خدا داشت. در مقابل دستورات خدا و پیغمبر(ص) و مومنان تواضع به خرج می‌داد. صاحب تفکر، تدبیر، خلاقیت ، جسارت و شجاعت بود.

سردار فلاح‌زاده خاطرنشان کرد: حاج قاسم بسیار شجاع بود، اول خودش در عملیات حاضر می‌شد و رزمندگان از پشت سر می‌آمدند و اکنون ما وارث تمامی پیامبران و اهل‌بیت(ع) مظلوم و عاشورایی آن هستیم و برای ما افتخار است که در این راه به شهادت برسیم.

انتهای پیام

منبع: ایکنا

کلیدواژه: زنجان حاج قاسم سلیمانی سردار سلیمانی سپاه قدس داعش سردار سلیمانی امام خمینی ره فلاح زاده عملیات ها بنی امیه بنی عباس حاج قاسم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۸۴۱۹۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اگر مطهری و مبارزه او با تحجر ادامه داشت...

مرتضی مطهری یک شخصیت تمام نشدنی در گذر زمان است و تا امروز معادلی که جامعیت او را داشته باشد بر افکار عموم و خصوص رخ نکشیده!

من اولین بار نامش را از پدرم شنیدم که با او از سالهای درسهای فقه واصول امام خمینی آشنا بود و در دهه چهل متواضعانه گاه بیگاهی درتهران پای سخنرانی آن بزرگوار حاضر میشد و به یاد دارم مرا که در سن کودکی بودم به سالن سخنرانی او بُرد تا حضرت مطهری را ببینم.

ارتباط مرموزی بین من و استاد مطهری ایجاد شده بود تا سال ۶۰ که با کتاب داستان و راستان او آشنا شدم و در سال های بعد در حد توان ناچیز فکری خود با دیگر آثار استاد شهید آشنا شدم و یک به یک نوشته هایش را غذای مغز و روح خویش نمودم و این سفره فکری و اطعام معرفتی تا امروز ادامه داشته و دارد و خلاصه؛ "با مطهری زندگی میکنم" و حاضر به جایگزین کردن دیگری و دیگران بجای او نیستم چون تا کنون جایگزینی برای مطهری -خداراشاهدمیگیرم- که پیدا نکرده ام!

مطهری که من شناختم با توجه در آمیختگی بیش از سی ساله افکارم با آثارش، کلید شخصیتش؛ در "فهم عمیق او از دین ، و درک درست جامعه ، و عرضه خوبِ یافته هایش" است.

توضیح این ادعا چنین است؛

۱ - شهید استاد مطهری یک شخصیتِ جامعِ علمی بودکه دگراندیشان را تحمل میکرد. او گذشته از اینکه یک فیلسوف بود و فلسفه را هضم کرده بود، در فقه یک فقیه بود، و مهمتر ؛ با آثار نویسندگان دنیای خود ، حتا با دگر اندیشان آشنا بود ودر مواجه با نام یک نویسنده غربی و یا دگراندیش حیرت زده نمیشد.

این جمله شگفت آور که هیچ گاه عملی نشد ، از اوست؛ " می‌باید دانشکده الهیات به هر قیمتی شده فردی مارکسییسم رادر این دانشکده دعوت کندتامسائل مارکسیسم را تدریس کند. بعد ما هم می‌آئیم و حرف‌هایمان ‌را می‌زنیم. هیچ کس هم مجبور نیست‌ منطق ما را بپذیرد."

و میگفت: "من به جوانان و طرفداران اسلام هشدار میدهم که خیال نکنند راه حفظ معتقدات اسلامی، جلوگیری از ابراز عقیده دیگران است. از اسلام فقط با یک نیرو می شود پاسداری کرد و آن علم است وآزادی دادن به افکار مخالف و مواجهه روشن و صریح با آنها."

۲ - آیت الله مطهری به عمقِ "دین" سفرِ علمی کرد. عمقِ دین بمعنای فهم و اجتهاد در فقه نیست .

اجازه دهید سخنی از استادبزرگوارم آیت الله وحید خراسانی که در درس داشتند تقدیم کنم که فرمودند: "تفقه در دین ؛ متفاوت از تفقه در ابواب فقه، طهارت تا دیات است ، این یک قسمت از دین است نه تمام دین؛ بعض الشیء لیس بالشیء»

در مورد "فقه مطهری" دامنه سخن وسیع است. خلاصه آن این است که او میگفت : "تمام مطالب دو جلد کفایه الاصول را در مشت دارم" ، و در درسهای عمومی آیت الله بروجردی و درسهای خصوصی امام خمینی توانست به رتبه بالای "اجتهاد" برسد و فقیه شود،  ولی نه یک فقیه متعارف مانند دیگران که حداکثر یک حاشیه بر "عروةالوثقی" و یا "مکاسب شیخ انصاری" اضافه کند، بلکه وی فقیهی بود که باید تفقه او درچگونه باز کردنِ گره های کور را از زندگی فردی و اجتماعی مسلمین دیدکه درآثارش مانند؛ کتاب "حجاب" و نیز "نظام حقوق زن" و یا "اسلام و مقتضیات زمان" رصد کرد. او از خاستگاه فقه سنتی با بازاندیشانه، پیوند بین نص و زندگی را رقم زد.

۳ - استادمطهری از تحجر فاصله داشت.

اوتوانست بااین روش درست مراجعه به متون اصیل دینی وعدم دخالت حب و بغض ها، از تحجر و دگم اندیشی وسنت گرایی های نامعقول دور شود.

آقای مطهری بر بافت فرسوده؛ بنایِ فقه و فلسفه و تفسیر بنا نکرد. استاد عزیز آیت الله جوادی در درس میفرمود: "در تمام رشته ‌ها ما تا نقشه جامع علم آن رشته را نداشته باشیم، هر فتوایی که در درون آن بدهیم به صورت بافت فرسوده است؛ مثل کسی که شهر را بخواهد اداره کند، تا نقشه جامع شهر را نداشته باشد، هرگونه ساخت و سازی داشته باشد طولی نمی‌کشد که بافت فرسوده می‌شود." مطهری نقشه جامع "شهرعلم" را داشت.

مطهری عزیز، در حد میسور بین علم و دین را آشتی میداد و عامل همبستگی عالمان و دانشمندان بود. علوم انسانی و تجربی را احترام میگذاشت همانطور که علوم اسلامی را ارج مینهاد تاجاییکه واجب علی کل مسلم  را به تمام علوم بشری سرایت میداد ودر عین اینکه به آداب و فرهنگ و دانش خودی باور داشت، اما هیچ گاه این باور باعث تمسخر و یا بی اعتنایی به ره آور غرب نمیشد. اوهیچ گاه شبهه وشبهه دار را رمیِ به بی دینی نمیکرد و هیچ گاه در مثل تریبون دینی نمازجمعه آنان راتهدید به ارهاب -ترور- نمیکرد.

امروز؛ مادربرابر دوگانگی سازی بین دین و هرچیزی که نیاز بشر است قرار گرفته ایم! مانند علم ویا فلسفه ویا بهداشت ویا تکنولوژی ودانش درغرب .. و نیزازسوی دیگر مواجه با تغییر در مفاهیم بدیهی مانند؛عدالت،عصمت،قدرت و.. هستیم‌!

بگمانم؛اگر مطهری ومبارزه اوباتحجر ادامه داشت، شرائط متفاوتی داشتیم.

۴ - آیت الله مطهری از محو شدنِ در شخصیتها بر حذر  بود و شخصیت پرست نبود. او نه وابسته به فرد، و نه وابسته به هیچ تشکیلات سیاسی و غیر سیاسی بود. او درعین اینکه به امام خمینی عشق داشت و از بردن نام او اشک می ریخت و وابسته عاطفی و تحصیلی به او بود اما وابسته فکری نبود که سرسپرده باشد، مطهری نه تنها خود اهل دست بوسی و پا بوسی نبود ، بلکه ؛ بسی پهلوانانه بر سرسپردگی ، چاکری ، تعصب و اطاعت بی چون و چرا  ، چنان تیغ نقد میکشید که آه از دل مریدبازان به آسمان بلند می شد.

او در نقدِ عالمانه ی دو بخش کوشا بود ، یعنی ؛ نقد "ارباب قدرت"  و نقد "ارباب دیانت".

استاد شهید مطهری چه زیبا گفت: "مقام حکومت، ملازم با مقام قدسی نیست و هر مقام غیرمعصومی که در وضع غیرقابل انتقاد قرار گیرد، هم برای خودش خطر است و هم برای اسلام، من مانند عوام فکر نمی‌کنم که هر که در طبقه مراجع قرار گرفت مورد عنایت خاص امام زمان است و مصون از خطا و گناه و فسق است."

۵ - استاد مطهری در پیدایش انقلاب بهمراه همراه امام خمینی نقش موثر یک مجاهد و نیز یک ایدئولوگ را داشت ، اما این ، باعث نمیشد که چشم بر حقائق و یا نارسائی ها و یا حقوق مردم ببند و مدافه جریان حاکمیت باشد.

او چنین میگفت :

"این انقلاب به شرطی در آینده محفوظ خواهد ماند و به شرطی تداوم پیدا خواهد کرد، که قطعاً مسیر عدالت خواهی را برای همیشه ادامه بدهد. یعنی دولت‌های آینده واقعاً و کلاً در مسیر عدالت اسلامی گام بردارند، برای پر کردن شکاف‌های طبقاتی اقدام کنند. تبعیض‌ها را واقعاً از میان بردارند .. من تأکید می‌کنم اگر انقلاب ما در مسیر برقراری عدالت اجتماعی به پیش نرود، مطمئناً به نتیجه نخواهد رسید و این خطر هست که انقلاب دیگری با ماهیت دیگری جای آن را بگیرد."

استاد مطهری دم از معنویت بدون عدالت نمیزد چون بر این اندیشه بود که ؛ "نبود عدالت در جامعه؛ پایه معنویت را متزلزل خواهد کرد و چون باعث محرومیت‌ میشود ، محرومیت عامل ایجاد عقده‌های روانی است و عقده‌های روانی تولید انفجار خواهد کرد!"

شهید مطهری برای حق به هرگونه رفتار ناروایی که با متن دین و حقوق مردم در تضاد بود را ممنوع میدانست ، چون بر این باور بود: «برای حق باید از حق استفاده کرد و اگر من بدانم که با یک دروغ، امشب همه گناهکارانِ شما توبه میکنند و نمازِ شب خوان میشوند، اسلام به من اجازه چنین کار [دروغی] را نمیدهد.»

بعد از ملاحظه مطالب پنج گانه تقدیم شده ، آیا به نظر شما "مطهریِ امام خمینی" تکرار شد؟