هنرمندان کدام فیلمهای جشنواره را پسندیدند؟
تاریخ انتشار: ۲۱ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۸۴۸۲۶۱
تعدادی از هنرمندان و عوامل سازنده فیلمهای جشنواره فیلم فجر، درباره فیلمهایی که در این دوره جشنواره پسندیدهاند، نظر دادند.
صداگذاری «شنای پروانه» را پسندیدم
محمدمهدی جواهری زاده صداگذار فیلم «دشمنان» در گفتوگو با ستاد خبری جشنواره فیلم فجر گفت: از بین فیلمهای امسال جشنواره دو فیلم «خروج» و «شنای پروانه» را دیدهام.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
جواهریزاده درباره صداگذاری فیلمهای «خروج» و «شنای پروانه» گفت: در هر دو فیلم صداگذار مشترک است اما در «شنای پروانه» جا برای کار بیشتر بود و فضای ذهنی بیشتری را میتوانستند خلق کنند، گرچه صداگذاری فیلم «خروج» هم سخت بود و زحمت بسیاری برایش کشیده بودند.
«قصیده گاو سفید» بسیار خوب و روان بود
مجید علی اسلام طراح صحنه فیلم «خروج» در گفتوگو با ستاد خبری جشنواره فیلم فجر گفت: فیلم «قصیده گاو سفید» بسیار خوب و روان بود و مسئلهای را بیان کرد که تاکنون به آن پرداخته نشده بود. این فیلم خوبی بود، اما شاید سختیاش در کار دیده نشود.
«سینما شهرقصه» را خیلی دوست داشتم
مهتاب متعصب طراح لباس فیلم سینمایی «پدران» در گفتوگو با ستاد خبری فیلم فجر گفت: فیلم «سینما شهرقصه» را خیلی دوست داشتم چرا که یک فیلم کاملا سرگرم کننده است و در عین حال ادای دینی به سینمای قبل و بعد از انقلاب کرده است. بسیاری از ریشههای سینما در زمان قبل از انقلاب وجود دارند و این پیوندها در فیلم «سینما شهر قصه» با فیلمبرداری، موسیقی و تدوین به خوبی دیده میشد.
طراح لباس فیلم «پدران» درباره طراحی لباس فیلمهای «سینما شهرقصه» و «روز صفر» گفت: افرادی که در حیطه طراحی لباس در این حرفه هستند، از دوستان و همکاران قدیمی من هستند اما به طور کلی باید بگویم طی سالهای اخیر در حوزه طراحی لباس افرادی در سینمای ایران کار میکنند که بسیار باسواد و خوشسلیقه هستند و این اتفاق خوبی برای آینده سینمای ایران است.
«خورشید» فیلمی جلوتر از آثار اخیر مجید مجیدی است | از نگاه «حسین قورچیان»
حسین قورچیان صداگذار فیلمهای «تعارض»، «قصیده گاو سفید»، «مردن در آب مطهر» و «پدران» در گفتوگو با ستاد خبری جشنواره فیلم فجر گفت: فیلمهای «روز صفر» به کارگردانی سعید ملکان و «خورشید» مجید مجیدی را دیدهام. از «روز صفر» انتظار بیشتری داشتم اما فیلم «خورشید» به کارگردانی مجید مجیدی نسبت به فیلمهایی که این فیلمساز طی سالهای گذشته ساخته بود بسیار بهتر بود و به فیلم سینمای «رنگ خدا» نزدیک شده بود.
قورچیان درباره صدا گذاری این دو فیلم گفت: در سالنی که نشسته بودم نمیشد خیلی دقیق صداها را تشخیص داد اما دوستانی که فیلمهای «روز صفر» و «خورشید» را صداگذاری کردهاند، قطعا صداگذاران خوبی در سینمای ایران هستند و به آنها خسته نباشید میگویم.
مه لقا مینوشزاد بازیگر فیلم «آتابای» از فیلم مورد علاقهاش در این دوره از جشنواره گفت.
به گزارش ستاد خبری جشنواره فیلم فجر، مهلقامینوشزاد گفت: فیلم «عامهپسند» را دوست داشتم چون فیلم سبک جدیدی داشت و در آن داستان مشکلات روزمره برخی از زنان جامعه، به سادگی و روان بیان شده بود.
او افزود:به نظرم بازی خانم معتمدآریا در این فیلم بسیار متفاوت بود و قطعا این فیلم یکی از کاندیداهای امسال است.
در کار ما حد وسطی وجود ندارد
محمد برادران طراح جلوههای ویژه بصری فیلم «خروج» به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا در گفتوگو با ستاد خبری جشنواره فیلم فجر گفت: تا الان پنج فیلم مشاهده کردم. «آبادان یازده 60» ساخته مهرداد خوشبخت، «خورشید» مجید مجیدی، «لباس شخصی» امیرعباس ربیعی، «پدران» سالم صلواتی و «تومان» مرتضی فرشباف را دیدهام. محمد برادران درباره جلوههای ویژه فیلمهایی که امسال دیده، گفت: اکثر کسانی که در جلوههای ویژه این فیلمها فعالیت داشتند، دوستان و همکاران من هستند و کارهای خوبی داشتند. در کار ما حد وسطی وجود ندارد کار یا خیلی خوب است یا خیلی بد.
«آتابای» را دوست داشتم
ستاره پسیانی در این دوره از جشنواره به ایفای نقش در سه فیلم «من میترسم»، «خوب، بد، جلف2» و «دوزیست»پرداخته است و از فیلم مورد علاقهاش در این دوره از جشنواره گفت.
به گزارش ستاد خبری سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر، ستاره پسیانی در ارتباط با فیلم مورد علاقهاش در سی وهشتمین دوره جشنواره گفت: در بین فیلمهای این دوره از جشنواره فیلم «آتابای» را بسیار دوست داشتم و تمام بازیگران این فیلم به بهترین شکل ممکن ایفای نقش کردند.
امیدوارم برای همه فیلمها اتفاق بسیار خوبی در اکران رخ دهد
«هادی حجازیفر»، بازیگر و نویسنده «آتابای» و بازیگر«دوزیست» از فیلمهای مورد علاقهاش در این جشنواره گفت.
به گزارش ستاد خبری جشنواره فیلم فجر، او در این خصوص تصریح کرد: هنوز همه فیلمهای جشنواره را ندیدهام اما به نظرم فیلمهای خودم (آتابای و دوزیست) دارای شاخصههایی است که آنها را متفاوت میکند. در «دوزیست» بازیها و نقشهای بسیار متفاوت جلبنظر میکند و این فیلم را بسیار دوست داشتم. این فیلم خوب است چون «برزو نیکنژاد» آدم بسیار باهوشی است.
حجازیفر گفت: امیدوارم برای همه فیلمها اتفاق بسیار خوبی در اکران رخ دهد.
«شنای پروانه» مخاطب را درگیر میکند
کوروش آهاری کارگردان فیلم سینمایی «آن شب» در گفتوگو با خبرنگار ستاد خبری جشنواره فیلم فجر گفت: فیلم «شنای پروانه» را دیدهام و به محمد کارت فیلمساز این فیلم تبریک میگویم. به نظرم فیلم «شنای پروانه» بیننده را درگیر قصه میکرد و مخاطبان را با خود همراه میکرد.
«درحت گردو» مرا تحتتاثیر قرار داد
سوگل خلیق بازیگر فیلم «مردن در آب مطهر» در گفتوگو با ستاد خبری جشنواره فیلم فجر، گفت: من تاکنون موفق به دیدن فیلم «خوب بد جلف2» ساخته پیمان قاسمخانی و «درخت گردو» ساخته محمدحسین مهدویان شدم.
او ادامه داد: فیلم «درخت گردو» به من فشار زیادی وارد کرد، کما اینکه تجربه تئاتر «الف داد گاه لا هه» اثر محمد سماوات، با موضوع بمبباران شیمیایی سردشت برایم آزار دهنده بود، فیلم «درخت گردو» تمام خاطرات آن نمایش را برایم تداعی کرد.
«شنای پروانه» فیلم خوبی بود
صبا واحدی جانشین طراح صحنه فیلم «آن شب» به کارگردانی کوروش آهاری درباره فیلم «شنای پروانه» اظهار نظر کرد و گفت: این فیلم بسیار خوبی است. طراحی صحنه این فیلم خیلی خوب بود و تمام لوکیشنها باورپذیر بودند و هیچ اشکالی در طراحی صحنه نبود. به کارگردان و عوامل این فیلم تبریک میگویم.
فیلمبرداریهای جهشیافته در فجر38
«امین جعفری» درباره فیلمبرداری فیلمهای مورد علاقهاش در این دوره از جشنواره فیلم فجر صحبت کرد.
مدیر فیلمبرداری «قصیده گاو سفید»، «روزبلوا» و «من میترسم» که از پرکارهای جشنواره امسال به شمار میرود، به ستاد خبری جشنواره فیلم فجر گفت: نکته حائز اهمیت در فیلمبرداری امسال این است که سطح فیلمبرداری سینمای ایران از خیلی از بخشهای دیگر سینما بالاتر است و پیشرفت بصری به کمک تجهیزات تازهای که وارد سینمای ایران شده است و در کنار آن افزایش سواد فیلمبردارها و نگاه آرتیستی آنها، منجر به خلق فیلمبرداریهای متفاوت و جهشیافته شده است.
این فیلمبردار با تأکید بر اینکه فیلمبرداریها، امسال به لحاظ فنی، تکنیکی و هنری سطح بسیار بالایی دارد، خاطرنشان کرد: همه فیلمهای جشنواره را هنوز ندیدهام اما فیلمهای «روز صفر»، «ابربارانش گرفته» و «شنای پروانه» فیلمبرداری سطح بالا و خوبی داشتند.
فیلمهایی که پسندیدم
تهیهکننده «تعارض» گفت: بر اساس دیدگاه خودم، «شنای پروانه» را در بخش سینمای مستقل دوست داشتم و «روز صفر» را در بخش دولتی پسندیدم. «سیدامیر سیدزاده» تهیهکننده فیلم «تعارض» در گفتوگو با ستاد خبری جشنواره فیلم فجر گفت: به جز فیلم «تعارض»، فیلم «شنای پروانه» ساخته محمد کارت و «روز صفر» ساخته سعید ملکان را دیدهام.
او درباره این فیلمها نظر داد و گفت: من سینما را به دو بخش دولتی و غیردولتی تقسیم میکنم؛ سینمای سفارشی و سینمای مستقل.
این تهیهکننده گفت: بر اساس این دیدگاه، «شنای پروانه» را در بخش سینمای مستقل دوست داشتم و «روز صفر» را در بخش دولتی پسندیدم.
بازیهای قابلتوجه بازیگران جدید
فاطمه مسعودیفر بازیگر فیلم پوست از بازی خوب بازیگران جدید فیلمهای جشنواره فجر امسال گفت.
به گزارش ستاد خبری سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر، مسعودیفر در این زمینه گفت: تاکنون چندین فیلم جشنواره سی و هشتم را دیدم. معرفی بازیگرهای جدید در فیلمهای امسال در فیلم «تومان» و خورشید» را بسیار دوست داشتم. بازی میرسعید مولیان و بچههای کوچکی که در فیلم «خورشید» بازی کردند برایم بسیار جذاب بود. بهنظرم اگر کارگردانها به این بازیگران فرصت ندهند به چه کسی میخواهند فرصت دهند. بهنظرم فرصت دادن به بازیگرهای جدید میتواند نسل جدیدی از بازی و هنر را به سینمای ایران معرفی کند و سطح کیفی سینمای ایران با این بازیگرها افزایش پیدا کند.
«روز صفر» و «آتابای» را دوست داشتم
بامداد افشار آهنگساز فیلم «پوست» و «شهر قصه» در گفتگو با ستاد خبری جشنواره فجر گفت: در جشنواره فجر فیلم «روز صفر» و «آتابای» را تماشا کردم و هر دو را دوست داشتم و برایشان احترام قائلم. وی ادامه داد: آهنگسازان بزرگی در جشنواره فجر حضور دارند و افتخار میکنم که در کنار این اساتید هستم.
«تومان» فیلم بینظیری است
آرمان خوانساریان نویسنده فیلم «ابر بارانش گرفته» گفت: به نظرم «تومان» فیلم بینظیری است چرا که از یک جغرافیا صحبت میکند که کمتر درباره آن فیلم دیده شده و از معدود فیلمهایی است که در تهران نیست و شخصیتهای آن دغدغه آمدن به تهران را ندارند. همچنین چیزی که در فیلم مرتضی فرشباف خیلی جذاب بوده، این است که در پایان احساس میکنم یک مجموعه رمان خواندهام، علاوه بر آن روایتی که شاید ما حدس بزنیم این اتفاق بیفتد، پیش نمیآید.
او افزود: این فیلم مرا به نسل جدید سینما امیدوارم میکند، البته یک مشکل کوچک با این فیلم دارم اما به نظرم در کل فیلم فوقالعادهای است.
نویسنده فیلم ابر بارانش گرفته با اشاره به فیلم پوست به کارگردانی برادران ارک خاطر نشان کرد: این فیلم را دو بار پیاپی دیدم، به بهرام و بهمن حسودیام میشود چرا که متولد یک شهر زیبا هستند و میتوانند تصویری متفاوت را از آن جغرافیا نشان بدهند. همچنین فکر میکنم فیلم پوست فراتر از جغرافیای یک منطقه نشان داده میشود و درباره یک افسانه فولک حرف میزند و همزمان در آن سحر و جادو میبینیم.
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: فیلم مورد علاقه اش بسیار دوست داشتم فیلم های جشنواره گزارش ستاد خبری قصیده گاو سفید فیلمبرداری ها دوست داشتم جلوه های ویژه سینمای مستقل سینمای ایران دوست داشتم فیلم هایی بازیگر فیلم فیلم سینمای جشنواره فجر جشنواره گفت درباره فیلم شنای پروانه فیلم ها همه فیلم ها فیلم سینما مجید مجیدی طراحی لباس تهیه کننده بسیار خوبی دیده ام لباس فیلم بخش دولتی سینما شهر درخت گردو محمد کارت بسیار خوب فیلم پوست فیلم خوب دو فیلم روز صفر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۸۴۸۲۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پشیمانم!
مهاجرتهای ناموفق هنرمندان و سلبریتیها، سابقهای نسبتا طولانی دارد. در اواسط دهه نود، گروهی از هنرمندان درجه دو و سه عرصه بازیگری با هدف رشد حرفهای، به کشورهای دیگر- بالاخص ترکیه - مهاجرت کردند. مهاجرتهایی که اغلب با شکست مواجه شد و تقریبا تمامی این افراد یا به کشور بازگشتند و یا پیشه هنری خود را به فراموشی سپردند و به زندگی در قالب یک شهروند عادی خو گرفتند.
به گزارش ایسنا، در پی انتشار مصاحبه یک شبکه فارسی زبان معاند با بازیگر ایرانی مهاجر و ابراز ندامت وی، روزنامه صبح نو در مطلبی درباره این موضوع نوشت: پس از وقایع سال ۱۴۰۱ اما گروه دیگری از هنرمندان، با تصمیماتی شتابزده، مهاجرت را به مثابه یک تصمیم احساسی در دستور کار قرار دادند و اکنون پس از گذشت زمانی کوتاه، اخباری از ندامت در گفتار اغلب ایشان به گوش میرسد. اخیرا صحبتهای اشکان خطیبی درباره مهاجرت، خبرساز شده که به همین بهانه، نگاهی به مسأله مهاجرت هنرمندان ایرانی داریم.
مقوله مهاجرت در ایران به یک بحران عمومی تبدیل شده است و بررسی آن، از دو منظر فردی و اجتماعی گستره وسیعی از نکات عبرتآموز را در بر میگیرد. از منظر فردی، لزوم پرهیز از نگاه فانتزی به مقوله مهاجرت، بسیار حائز اهمیت است؛ به این معنا که زندگی در خارج از مرزهای ایران، الزاما به معنای رستگاری و جهش طبقاتی نخواهد بود. رواج غربزدگی در ایران، طی سالهای اخیر به شکلگیری یک تصویر رؤیایی از مهاجرت دامن زده است. علاوه بر این، بخش زیادی از تجربه مهاجرتکنندگان هم علنی نمیشود و به گوش مردم نمیرسد. با این همه، مروری بر وضعیت هنرمندان پس از مهاجرت، برخی از زوایای پنهان این موضوع را روشن خواهد کرد.
اساسا هنرمندان، اعضای صنفی هستند که پس از مهاجرت، بیشتر از سایر مشاغل، در معرض اضمحلال قرار میگیرند. کار هنرمند خلق اثر هنری است و خلاقیت در بافت جامعه شکل میگیرد. هنرمندی که در میانسالی جامعه خود را تغییر میدهد، از یک سو ارتباط با فرهنگ عمومی کشور خود را از دست میدهد و از سوی دیگر نمیتواند بهعنوان یک هنرمند خلاق در کشور مقصد پذیرفته شود. علاوه بر این، جامعه مخاطبان یک هنرمند نیز پس از مهاجرت بسیار محدودتر میشود و از همین رو است که اغلب هنرمندان، مدتی پس از مهاجرت، ابراز تمایل به بازگشت میکنند.
مورد اخیر مصاحبه اشکان خطیبی، از مهمترین نمونههای فرجام مهاجرتهای عجولانه هنرمندان است. محتوای این مصاحبه، چیزی شبیه به یک کمدی تلخ است. دو سال قبل، اغتشاشاتی در ایران رخ داد و گروهی از سلبریتیها که فکر میکردند گروهی از مردم میتوانند معادلات سیاسی و اجتماعی را، با توسل به اعمال خشونتآمیز، تغییر دهند، خودشان زودتر از همه، تصمیم به ترک کشوری گرفتند که میخواستند شرایط آن را برای زندگی بهتر از نظر خودشان فراهم کنند.. اشکان خطیبی هم با این امید که بتواند با خیال راحت و از طریق فعالیت در فضای مجازی، در آتش ناآرامیهای داخل ایران بدمد، حالا خودش را در بنبستی گرفتار میبیند که حتی ممکن بوده از کشوری که در آن ساکن است هم دیپورت شود. خطیبی در میانههای حرفهایش، تلویحا میپذیرد که تحت تاثیر جنگهای روانی قرار گرفته و شاید بهتر بود برای مهاجرت و حضور در برخی جمعهای خارج از کشور، قدری بیشتر خویشتنداری میکرد. مروری بر صحبتهای این بازیگر نشان میدهد که وی روزگار خوبی را سپری نمیکند و این در حالی است که خطیبی در ایران، علاوه بر بازیگری و اجرا، مسئولیتهای فرهنگی و مدیریتی را هم بر عهده داشت که خودش آنها را، با لحنی حسرتبار، مرور میکند.
جمله مهم اشکان خطیبی در این مصاحبه این است: «خودم پشت پا زدم به همه چیز». همین جمله، به وضوح ندامت و پشیمانی را در کلام این بازیگر را هویدا میکند.
مهمتر از به خطر افتادن موقعیت شغلی و وضعیت اقتصادی هنرمندان پس از مهاجرت، به خطر افتادن سلامت روانی ایشان است. هنرمندی که یک جامعه بزرگ چند ۱۰ میلیونی از مخاطبان و چرخه ارتباطات چند ۱۰ هزار نفری همصنفان خود را با جامعهای بسیار محدود تاخت میزند، قبل از هر چیز، درگیر نوعی بحران عدم توجه و به دنبال آن بروز نشانههای افسردگی میشود؛ چیزی که در لحن اشکان خطیبی هم کاملا هویداست، هرچند که او هنوز هم سعی دارد وضعیت را به شکلی دوپهلو توجیه و خودش را قربانی یک شرایط ناخواسته معرفی کند.
خبرهایی که از وضعیت ارژنگ امیرفضلی، دیگر بازیگر مهاجرت کرده مخابره میشود نیز حاکی از چیزی بهتر از این نیست. ریحانه پارسا، حمید فرخنژاد، مزدک میرزایی، مهناز افشار، برزو ارجمند، احسان کرمی و تعداد دیگری از هنرمندان و سلبریتیهایی که مهاجرت کردهاند هم به هر بهانهای، درباره آنچه با مهاجرتشان از دست دادهاند، حرف میزنند و آرزو میکنند که بتوانند به کشور بازگردند. کیست که نداند امثال فرخنژاد و افشار، وقتی که در ایران بودند، تا چه حد میتوانستند از مواهب توجه عمومی بهرهمند باشند. حمید فرخنژاد در مصاحبهای به صراحت اعلام کرد که قبل از مهاجرت برنامه کاریاش تا یک سال آینده بسته شده بوده؛ اما در این مدتی که از مهاجرتش میگذرد، حتی امکان بازی در یک نقش فرعی سینمایی را هم به دست نیاورده است. مهناز افشار نیز که در ایران جز به بازی در نقش اول راضی نمیشد، تقریبا بازیگری را به دست فراموشی سپرده است. این وضعیت، حتی شامل حال خوانندگان و هنرمندانی که دههها از مهاجرتشان میگذرد نیز میشود. مروری بر واکنشهای خوانندههای لسآنجلسی، حسرت کار کردن در ایران را بازنمایی میکند و تقریبا هیچیک از ایشان، نسبت به بازگشت به کشور، چیزی جز اشتیاق از خود نشان نمیدهند. وضعیت پیش آمده برای هنرمندانی که با خراب کردن پلهای پشت سرشان، مسیر بهشت خیالی غرب را در پیش گرفتند، میتواند چراغ راهی برای سایر هنرمندان باشد تا فراموش نکنند که تمام هویت ایشان در گرو توجه جامعه کثیر مخاطبان ایرانی و امکان کار کردن در داخل مرزهای این کشور است.
انتهای پیام