بودجه کنونی پاسخگوی نیازها نیست/ باید برچسب دانشگاه درجه دو را با اقدام فرهنگی پاک کرد
تاریخ انتشار: ۲۳ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۸۶۸۵۵۸
ابراهیم صالحی عمران در گفتوگو با خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، درباره بودجه اندک دانشگاه فنی و حرفهای در مقایسه با سایر دانشگاهها اظهار کرد: متأسفانه در لایحه بودجه 99 اتفاق مثبتی رخ نداده است. شاخصها را اعلام کردیم؛ اما میبینیم در بودجههای آموزشی دورههای کاردانی و کارشناسی، بخش فرهنگی و سایر اقلام، سرانههای متوسطی که برای دانشگاه فنی و حرفهای در نظر گرفتهاند، از سرانه دانشگاههای نظری بسیار کمتر است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: بودجه در نظر گرفته شده جوابگوی نیازهای دانشگاه فنی و حرفهای و آموزشهای مهارتی نیست. آموزشکدهها و دانشکدههای فنی و حرفهای مواد مصرفی لازم دارند و کارگاهها نیازمند وسایل بسیاری هستند. ماهیت آموزش عملی احتیاج به هزینه دارد و بودجه کنونی پاسخگوی نیازهای کمی و حتی کیفی ما نیست.
رئیس دانشگاه فنی و حرفهای خاطرنشان کرد: دانشگاه فنی و حرفهای نیاز به توجه جدیتری از سوی سازمان برنامه و بودجه و دیگر نهادی متولی دارد.
نگاه معلم و مدرسه باید کارمحور باشد
صالحی عمران در مورد پیشنهاد اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهور برای اضافه شدن افرادی از بخش خصوصی به هیئت امنای دانشگاهها گفت: خوشبختانه بنیاد حامیان را در دانشگاه فنی و حرفهای تشکیل دادهایم و همچنین ارتباط خوبی با بخش خصوصی برقرار کردهایم. از طریق بنیاد حامیان و خیرین، قسمتی از فعالیتها را پیش میبریم.
وی با اشاره به طرح ملی تجهیز کارگاههای دانشگاه فنی و حرفهای با برند ملی گفت: از کارفرمایان بخشهای کوچک، متوسط و بزرگ دعوت کردهایم و کارگاههایی در اختیارشان گذاشتهایم تا ارتباط متقابلی شکل بگیرد. درصدد هستیم زمینه همکاری بیشتر با بخش خصوصی را فراهم کنیم.
رئیس دانشگاه فنی و حرفهای با اشاره به برچسب فرهنگی نامناسبی که بر پیشانی دانشگاه فنی و حرفهای خورده و این دانشگاه در نگاه مردم، درجه دو محسوب میشود، یادآور شد: دانشگاه فنی و حرفهای، نهادی جدا از وزارت آموزش و پرورش است؛ اما ارتباط متقابلی در تدوین برنامههای درسی بین دو طرف وجود دارد. البته دانشگاه فنی و حرفهای بیشتر سراغ آموزش و پرورش میرود.
صالحی عمران ادامه داد: وقتی کودک از ابتدا وارد نظام آموزش عمومی میشود، برنامههای آموزشی، نگاه معلم و مدرسه باید کارمحور و مبتنی بر آموزش مهارتی و آمادهسازی برای بسیاری از مشاغل و حرفهها باشد.
وی در پایان گفت: باید روی فرهنگ عمومی در نظام آموزش و پرورش عمومی کار شود. باید بر روابط چهارضلع مدرسه، خانواده، دانشآموز و محتوای کتابها درستی تمرکز کرد تا فرهنگ کار، شغل و تولید در نظام آموزش و پرورش عمومی جا بیفتد. این اقدام فرهنگی نیاز به فعالیتهای پایهای و زیربنایی دارد.
انتهای پیام/
168 / 320 صالحی عمران دانشگاه فنی حرفه ای اسحاق جهانگیری بودجه 99 آموزش مهارتیمنبع: ایسکانیوز
کلیدواژه: صالحی عمران دانشگاه فنی حرفه ای اسحاق جهانگیری بودجه 99 آموزش مهارتی دانشگاه فنی و حرفه ای آموزش و پرورش صالحی عمران نظام آموزش دانشگاه ها کارگاه ها بخش خصوصی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۸۶۸۵۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
معلمی؛ همیشگی ترین عشق است
ایسنا/گیلان معلم یک مدرسه استثنایی با بیان اینکه شغل معلمی یک کار ویژه است در پاسخ به این سوال که آیا از این انتخاب راضی هستید؟ تاکید کرد: با علاقه شدید قلبی و با کمال میل این شغل را انتخاب کردم و هر روز با عشق سر کلاس می روم.
۱۲ اردیبهشت ماه؛ روز معلم؛ فرصت تجلیل از آموزگاران و دبیران، اساتید دانشگاه و همه آنهایی است که سهم و نقشی در آموزش، تعلیم و تربیت ما دارند. معلمان مدارس استثنایی از آن دسته شاغلان حرفه آموزش و پرورش هستند که عشق و علاقه چاشنی کارشان است وگرنه شاید نمی شد در این مسیر ثابت قدم بود.
در همین رابطه مرتضی عابدپور لنگرودی، معلم جوان ولی با تجربه یکی از مدارس استثنایی رشت در گفتوگو با ایسنا از زیبایی های شغلش می گوید.
وی که متولد ۱۶ تیر ۱۳۶۹ در لنگرود گیلان است و از چندین دهه پیش ساکن رشت شده، در خصوص نحوه ورود به این حرفه اظهار کرد: کارشناسی عمران و ارشد ادبیات دارم و با توجه به روحیه جستجوگری که در وجودم بود از زمانی که توانستم وارد بازار کار شوم، مشاغل مختلفی را امتحان کردم ولی هیچ شغلی نمیتوانست روح مرا اغنا کند و خستگی، چیزی بود که در وجودم باقی میماند و در مدت کوتاهی سعی می کردم شغل دیگری را پیشه کنم.
او که شاعر و منتقد ادبی است، گفت: بیش از یک دهه است که در انجمنها و کلاسهای ادبی، منتقد بودم و در دانشگاهها و موسسات ادبی، تدریس داشتم تا اینکه دو سال پیش وارد مدرسه شدم و امسال به صورت رسمی معلم بچههای استثنایی شدم.
عابدپور با بیان اینکه شغل معلمی یک کار ویژه است و ویژهتر از آن دانش آموزان استثنایی هستند، در پاسخ به این سوال که آیا از این انتخاب راضی هستید؟ و آیا ممکن است که بعد از مدتی از این کار هم به شغل دیگری روی بیاورید؟ تاکید کرد: شاید اغراق نباشد اگر بگویم از معدود انسانهای کره زمینم که از شغل خودم راضی هستم و با علاقه شدید قلبی و با کمال میل این شغل را انتخاب کردم و هر روز با عشق سر کلاس می روم.
وی افزود: شاید از بیرون اگر نگاه کنیم جز سختی در این شغل چیز دیگری نباشد، شاید عدهای به دنبال میز و مسئولیت باشند ولی من از آن نقطه فرار کردم و امروز آموزگار بچههایی هستم که عادی نیستند، مثل بقیه نمی بینند، نمی شنوند حتی نمی توانند مثل بقیه راه بروند و حرف بزنند ولی مملو از عشق و مهر و احساس هستند.
عابدپور با تاکید بر اینکه در این شغل یک مِهر نانوشته بین معلم و شاگرد است، در پاسخ به این سوال که خستگی در این کار چقدر است؟ گفت: اگر قِلق کار را بلد باشی و بدانی با هر دانش آموز چطور باید رفتار کنی، نه تنها خسته نمی شوی، بلکه از آموزش دادن و بودن در کلاس لذت هم می بری.
از این آموزگار میخواهم در یک جمله معلمی را تعریف کند، میگوید: نمیشود! با یک جمله نمیتوان عظمت این شغل را بیان کرد.
عابدپور تاکید کرد: وقتی خداوند انسان را خلق کرد به او یاد داد و انسان توانست اسماء حسنی را بیان کند، در واقع اولین ارثی که انسان برد آموزش دادن و آموزش گرفتن بود و شاید همین باعث شد که انسان اشرف مخلوقات باشد.
این معلم تصریح کرد: در واقع معلمی شغل نیست بلکه یک فطرت است. انسانها همواره و در هر حرفه و پیشهای که باشند، معلم هستند. پدر و مادر وقتی به کودک خود آموزش میدهند، معلم هستند، هر کدام از ما در هر شغل و حرفه وقتی نکته ای را آموزش میدهیم، معلم هستیم. معلمی مثل لذت بردن از زندگی، مثل دوست داشتن و عشق ورزیدن؛ بخشی از زندگی است. منتها در جامعه امروزی و بر اساس نیاز اجتماعی برای این شغل چهارچوب تعریف شده و حکم و فیش دارد.
این آموزگار در پایان با بیان اینکه سیستم آموزش و پرورش نیازمند تحول بنیادی به ویژه در سیستم آموزشی استثنایی است، تاکید کرد: به جز دانش آموزان نابینا، دانش آموزان مدارس استثنایی عمدتاً نمیتوانند به دانشگاه بروند و بر اساس سیستمی که تعریف شده وارد دوره متوسطه نمیشوند بلکه دوره حرفهای و پیش حرفهای دارند.
وی افزود: شاید این دانش آموزان نخبه علمی نشوند ولی باید تلاش کنیم تا جایی که امکان فراگیری دارند، مهارت های زندگی را به آنها یاد بدهیم تا به عنوان یک شهروند مفید وارد جامعه شوند. لذا پشت میز و صندلی نشستن در کلاس درس زیاد مفید نیست بلکه حداقل دو روز در هفته باید با معلم خود به کارگاه بروند و بر اساس علاقه و توانمندی خودشان حرفهای را یاد بگیرند این کار باعث میشود علاوه بر اعتماد به نفس، یک شغل هم یاد بگیرند تا بتوانند به یک شهروند برای خود کسب درآمد داشته باشند.
عابدپور تصریح کرد: بهترین وسیله آموزش برای بچههای استثنایی، بازی است البته نه بازی محض سرگرمی، بلکه فعالیتی که ذهن آنها را تقویت کند. این در حالی است که هنوز برای این مدارس زمین بازی مناسب تعریف نشده است و مثل بچههای عادی سر کلاس درس مینشینند.
انتهای پیام