شکایت دختر از فامیل همسایه به اتهام تعرض
تاریخ انتشار: ۲۴ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۸۸۱۳۵۹
صراط:
حدود دو ماه قبل دختری 26 ساله به اداره پلیس رفت و از پسری بهنام سعید به اتهام تعرض شکایت کرد.
به گزارش ایران وی در توضیح ماجرا گفت: ما در خانهای واقع در غرب تهران زندگی میکنیم. زن میانسالی نیز از 25 سال قبل همسایه ما بوده و رفت و آمد زیادی با آنها داریم. حدود یک سال قبل در خانه آنها پسر جوانی را دیدم که خودش را خواهرزاده زن همسایه معرفی کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این فاصله سعید برایم شربت آلبالو آورد وقتی شربت را خوردم از هوش رفتم و بعد از یکساعت در حالی به هوش آمدم که متوجه شدم سعید به من تعرض کرده است.
دختر جوان ادامه داد: از شدت ناراحتی و شوک عجیبی که به من وارد شده بود گیج بودم و نمیتوانستم تصمیم درستی بگیرم به سعید گفتم چرا این کار را کردی که با چرب زبانی و فریب به من گفت نگران نباش میخواهیم ازدواج کنیم و مشکلی پیش نمیآید اما بعد از آن روز دیگر جواب تلفنهایم را نداد و من هم تصمیم گرفتم شکایت کنم.
با این شکایت سپیده به پزشکی قانونی معرفی شد و پزشکی قانونی آزار و اذیت وی را تأیید کرد. به این ترتیب مسعود، ردیابی و بازداشت شد و در شعبه نهم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.
روز گذشته شاکی به قضات گفت: وقتی یک ماه از آخرین ملاقات شوم من و سعید گذشته بود و او پاسخم را نمیداد برایش پیامک فرستادم و گفتم از او شکایت کردهام اما او بار دیگر مرا به خانهشان دعوت کرد و گفت اعضای خانوادهاش در خانه حضور دارند و بهتر است به آنجا بروم تا با هم قرار خواستگاری را بگذاریم.
دختر جوان ادامه داد: من که حرفهای او را باور کرده بودم برای دومین بار به خانهاش رفتم تا شاید قرار ازدواج بگذاریم اما کسی در خانه نبود و سعید بار دیگر به من تعرض کرد.
وی رو به قضات ادامه داد: من برای اثبات ادعایم میتوانم نشانی خالکوبیهای روی بدن او را نیز بدهم. سپس به بیان این مشخصات پرداخت.
اما وقتی پسر جوان در جایگاه متهم ایستاد منکر آزار و اذیت او شد و گفت: سپیده همیشه به خانه خالهام رفت و آمد داشت و من هم گاهی اوقات به آنجا میرفتم و یکدیگر را ملاقات میکردیم. چون در خانه لباس راحتی میپوشیدم او خالکوبیهای روی بدنم را دیده و به همین خاطر در دادگاه نشانی آنها را داده است. من به او علاقهمند بودم و میخواستم با او ازدواج کنم اما وقتی به دروغگوییهایش پی بردم و از ازدواج با او منصرف شدم چنین شکایتی را علیه من مطرح کرده است. او دختر صادقی نیست بهعنوان مثال به من گفت متولد سال 80 است اما بعد فهمیدم متولد سال 72 است. بدتر از آن اینکه فهمیدم او یک بار صیغه مردی شده بود و این ماجرا را از من پنهان کرده بود. بعد از اینکه به این دروغگوییها پی بردم از ازدواج منصرف شدم و ارتباطم را نیز با او قطع کردم اما او از من شکایت کرده و مرا متهم به تعرض کرده است. در حالی که ارتباط ما با میل و خواسته خودش بوده است.
با پایان اظهارات این متهم، قضات برای تصمیمگیری در این باره وارد شور شدند.
منبع: صراط نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.seratnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «صراط نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۸۸۱۳۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
این مردان شیطان صفت ورامین به اعدام محکوم شدند/ آزار سیاه ۲ دختر دانش آموز توسط ۲ برادر و پسرعمویشان
به گزارش صدای ایران، رسیدگی به این پرونده از یک سال قبل با شکایت دختر ۱۷ سالهای به نام آیناز آغاز شد. وی که همراه مادرش به پلیس آگاهی رفته بود به ماموران گفت: مدتی قبل در راه مدرسه با پسر جوانی به نام راستین آشنا شدم. او به من ابراز علاقه کرد و یک روز از من خواست برای تفریح بیرون برویم. من هم پذیرفتم و همراه دوست صمیمیام درسا به ملاقات راستین رفتم. آن روز راستین همراه برادر بزرگش که ۲۰ سال دارد به نام متین و پسر عمویش پدرام و یکی از دوستانش به نام آریا دنبالم آمده بود. ما با هم سوار ماشین شدیم و به سمت ورامین رفتیم. آنها به بهانه تفریح من و دوستم را به بیابانهای حاشیه ورامین بردند و آزارمان دادند. من وقتی شب به خانه بر گشتم سر و وضعی آشفته داشتم. به همین خاطر مادرم به ماجرا پی برد و تصمیم گرفتیم از آنها شکایت کنیم. اما دوستم درسا از ترس خانوادهاش سکوت کرده و به کسی حرفی نزده است.
ردیابی ۴ شیطان
با این شکایت ماموران به ردیابی پسران شیطان صفت پرداختند و دو برادر و پسر عموی ۱۸ ساله و آریا ۱۷ ساله را ردیابی و بازداشت کردند. در این میان درسا نیز به پلیس آگاهی رفت و از ۴ شیطان شکایت کرد.
وقتی پزشکی قانونی آثار ضرب و جرح و شکنجه روی بدن دو دختر نوجوان را تایید و اعلام کرد آنها وحشیانه مورد آزار قرار گرفته اند، برای چهار پسر کیفرخواست صادر و پروندهشان به شعبه پنجم دادگاه کیفری یکی استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه
در جلسه دادگاه آیناز که اشک میریخت روبه روی قضات ایستاد و گفت: من فریب حرفهای راستین را خوردم و به او اعتماد کردم. به همین خاطر همراه دوست صمیمیام سر قرار رفتم. اما راستین به همراه برادرش و پسر عمویش و دوستشان در بیابانهای ورامین ما را آزار دادند. آنها به التماسهایمان هیچ توجهی نکردند. ما را به شدت کتک زدند و نقشه شومشان را اجرا کردند. به همین خاطر برای آنها اشد مجازات میخواهم.
درسا نیز اظهارات دوستش را تایید کرد و گفت: من آن شب از ترس نمیخواستم به خانه مان برگردم، اما به ناچاره به خانه رفتم ولی حقیقت را به خانوادهام نگفتم. بعد از چند روز که فهمیدم آیناز شکایت کرده و چهار پسر دستگیر شدهاند به پلیس آگاهی رفتم و حقیقت را گفتم. این چهار متهم زندگی ما را تباه کردند. به همین خاطر برایشان حکم اعدام میخواهم.
سپس سه متهم که از زندان به دادگاه منتقل شده بودند یک به یک به دفاع پرداختند. اما اتهام تجاوز به عنف را گردن نگرفتند. آنها مدعی شدند با میل دختران نوجوان با آنها رابطه برقرار کردهاند.
آریا ۱۷ ساله که از کانون اصلاح و تربیت به دادگاه منتقل شده بود نیز اتهامش را نپذیرفت و مدعی شد دختران نوجوان را آزار نداده است.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرکهای موجود در پرونده و اظهار نظر کارشناسان پزشکی قانونی ۲ برادر و پسر عمویشان را به اعدام محکوم کردند.
آریا نیز که زیر ۱۸ سال سن دارد به ۵ سال زندان محکوم شد.