Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ناطقان»
2024-04-29@18:52:40 GMT

چگونه بدون دعوا خانه تکانی کنیم؟

تاریخ انتشار: ۲۵ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۸۹۰۲۶۸

در گزارش زیر به بررسی تعدادی از این اختلاف نظرها و دعواهای ویژه خانه‌تکانی می‌‌پردازیم. ناطقان: «خانه‌تکانی» را آغاز کرده‌‌اید؟ دعوا بر سر خانه‌تکانی را چطور؟ خانواده‌‌های ایرانی معمولا از اوایل ماه بهمن رفت و روب خانه و وسایل داخلی خانه را آغاز می‌‌کنند. معمولا این فعالیت با دعوا و اختلاف زیادی با دیگر اعضای خانواده همراه می‌‌شود، می‌‌تواند سرآغاز دردسر زیادی برای خانواده‌‌ها باشد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



امیدواریم شما هیچ گاه به این مشکلات برخورد نکنید و با تعامل بتوانید خانه‌تکانی مطلوب و بدون دعوا و دردسری داشته باشید! چرا خانه‌تکانی می‌کنیم؟

امیدوارم شما جزو افرادی نباشید که از خانه‌تکانی فراری هستند و احساس می‌کنند کار بیهوده‌ای است. شاید بهتر باشد پیش از رسیدن به مسئله اصلی کمی به ضرورت خانه‌تکانی بپردازیم و به ارتباط آن با سلامت روان اشاره کنیم. شاید اگر فلسفه خانه‌تکانی را بدانیم، بتوانیم با آن کنار بیاییم.

فلسفه خانه‌تکانی به دوران باستان باز می‌گردد. خانه‌تکانی فقط به معنی تمیز کردن خانه و اطراف‌مان نیست. خانه‌تکانی می‌کنیم تا پس از آن بتوانیم روان خود را از هر آلودگی و ناپاکی رها کنیم. بهتر است این‌گونه عنوان کنیم بیشتر کار‌هایی که در طول روز انجام می‌دهیم روی ناخودآگاه ما تاثیر دارند. وقتی خانه‌تکانی می‌کنیم و اطراف‌مان از هر گونه آلودگی پاک می‌شود، به ناخودآگاه‌مان آموزش می‌دهیم تا روان‌مان را هم از هر گونه فکر منفی و ناپاک دور کند. بخشی از رفتار‌ها تاثیر مستقیم روی ناخودآگاه دارند؛ خانه‌تکانی هم دقیقا از همین کارهاست. شاید برای‌تان پیش آمده باشد که وقتی محیط کار یا اتاق خواب‌تان را تمیز و آلودگی‌ها را از آن دور می‌کنید، باعث می‌شود احساس بهتری داشته باشید.

این احساس به چه علتی در ذهن شما ایجاد می‌شود؟ به دلیل تمیز بودن محیط اطراف‌تان؟ یا به دلیل دور کردن وسایلی که برای شما کاربردی ندارند؟ تمام این موارد در کنار هم باعث ایجاد احساس مطبوع در شما می‌شوند. این حالت را می‌توان به خانه‌تکانی ربط داد. پس از هر بار خانه‌تکانی به ناخودآگاه‌تان فرمان می‌دهید هر گونه فکر و خیال نادرست و منفی را از خودش دور کند. با دید درست به این ماجرا نگاه کنید و از خانه‌تکانی فراری نباشید!

یکی از مهم‌ترین دلایلی که معمولا خانه‌تکانی را پیش از سال تحویل انجام می‌دهیم به مطلب قبلی ما مرتبط است. خانه‌تکانی می‌کنیم تا به ناخودآگاه‌مان آموزش دهیم که باید پیش از سال جدید خودش را از نو ترمیم و از هر گونه درگیری رها کند. این کار باعث می‌شود نسبت به این ورزش باستانی ذهن احساس بهتری داشته باشیم و تا حد امکان از آن استقبال کنیم و پیش از سال نو خانه و ذهن مان را از چیز‌های بی‌فایده دور کنیم.
دعوا چرا؟

بهتر است کم‌کم مسئله اصلی گزارش‌مان را بررسی کنیم یعنی مسئله دعوا بین زن و شوهر هنگام رتق و فتق امور خانه! شاید خنده دار به نظر بیاید! احتمالا پیش از خواندن این میان‌تیتر به این سوال فکر کرده باشید که مگر می‌شود همسران هنگام خانه‌تکانی با یکدیگر به اختلاف برسند و کارشان به دعوا ختم شود؟ بله، می‌شود! اگر اولین سالی است که ازدواج کرده اید احتمالا باید منتظر بحث و اختلاف نظر با طرف مقابل‌تان باشید. ما قصد نداریم شما را بترسانیم و بگوییم حتما دچار اختلاف می‌شوید، اما پیشگیری بهتر از درمان است!
اختلاف‌مان را حل کنیم

روز‌های شلوغ و پرترافیک آخر سال باعث ایجاد تنش میان اعضای خانواده می‌شود، جنب و جوشی که در شهر برقرار است احتمالا به داخل خانه هم سرایت می‌کند و باعث ایجاد دعوا می‌شود. در ادامه بیشترین دلایلی را که منجربه دعوا می‌شود، بررسی می‌کنیم.
اختلاف فرهنگ؛ عامل اصلی دعوا

چرا اختلاف نظر‌ها به وجود می‌آیند؟ این دعوا‌های ممتد و احتمالا پرچالشی که همگان را درگیر می‌کند از عوامل مختلفی نشات می‌گیرد از مهم‌ترین علل آن می‌توان به اختلاف فرهنگ‌ها اشاره کرد. باید بپذیریم هر کدام از ما به عنوان زن یا مرد در خانواده‌هایی با دیدگاه‌های گوناگون تربیت شده ایم و فرهنگ خاصی در رفتار ما رخنه کرده است. نکات کوچکی که در رفتار ما وجود دارد، می‌تواند در نوع برخورد ما با مسائل خاص تاثیرگذار باشد. به طور مثال افرادی هستند که به دلیل نوع برخورد والدین‌شان با عید نوروز و مسئله خانه‌تکانی، تصویر درست و مثبتی از این واقعه در ذهن‌شان ندارند و همین باعث می‌شود برخورد متفاوتی داشته باشند. چه بسا فردی از عید متنفر باشد و فرد دیگری علاقه زیادی به رسم و رسوم اینچنینی داشته باشد و از آن استقبال کند. شاید بهتر باشد همسران رفته‌رفته به یک باور مشترک برسند و به کمک هم، فرهنگ و بستر مناسب ایجاد کنند.
اختلاف سلیقه را جدی نگیریم

از دیگر عواملی که باعث ایجاد چالش و احتمالا دعوا می‌شود، بحث اختلاف سلیقه است. همان طور که پیش از این هم بار‌ها اشاره کرده بودیم مردان با زنان اختلاف سلیقه زیادی دارند. اختلاف سلیقه باعث می‌شود ما نتوانیم به نگاه مشترک با همسرمان برسیم. چه بسا وسایل خانه از نظر خانم خانه در جای درستی قرار گرفته و از نظر مرد خانه جای‌شان بد باشد. زیبایی‌شناسی مردان و زنان تفاوت دارد پس وجود اختلاف سلیقه زیاد میان آن‌ها طبیعی است. کنترل اختلاف سلیقه‌ها می‌تواند ما را به مرزی برساند که همه چیز را از دریچه نگاه مشترک ببینیم و کم‌کم اختلاف سلیقه‌ها را کنار بگذاریم. هر چند کمیت زندگی مشترک می‌تواند ایجادکننده سلیقه مشترک میان همسران باشد.
درک فلسفه خانه‌تکانی

بهترین و مهم‌ترین کار این است تا جایی که می‌توانیم سعی کنیم باورمان را درباره خانه‌تکانی تغییر دهیم و با دید مثبت به آن بنگریم. بسیاری از ما به دلیل علاقه نداشتن به این فعالیت، از آن بیزاریم. شاید خواندن مکرر بخش فلسفه خانه‌تکانی این گزارش بتواند این باور را به ما تلقین کند که خانه‌تکانی می‌تواند ذهن و روح ما را هم از هر گونه آلاینده‌ای دور نگه دارد. منبع: باشگاه خبرنگاران برچسب ها: دعوا ، خانه تکانی ، اختلاف نظرها

منبع: ناطقان

کلیدواژه: دعوا خانه تکانی اختلاف نظرها خانه تکانی می کنیم خانه تکانی اختلاف سلیقه ناخودآگاه ما باعث می شود دعوا می شود اختلاف نظر باعث ایجاد پیش از سال مهم ترین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت nateghan.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ناطقان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۸۹۰۲۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

انتقاد از دستورالعمل صادر شده توسط یک مسئول در قوه قضاییه:طبق قانون اساسی نمی‌توانید ثبت شکایت و دادخواست از دولت را ممنوع کنید

به گزارش خبرآنلاین بعد از انعکاس موضوع در رسانه ها ،توضیحاتی منتشر شد که به منزله دلایل توجیهی این اقدام است، خلاصه این توجیهات‌ این است که اولاً با الکترونیکی شدنِ فرایندهای قضایی، برخی از شهروندان به جای مراجعه به اداره مربوط، به ارسال اظهارنامه برای مقامات دولتی اقدام و درخواست‌های شخصی خودشان را مطرح می‌کنند. ثانیا ممنوعیت ارسال اظهارنامه علیه مقامات دولتی امر جدیدی نیست و از سال ۹۲ برقرار بوده است ،ثالثاً کما فی السابق امکان ثبت شکایت و دادخواست علیه مقامات دولتی وجود دارد و فقط ارسال اظهارنامه علیه آنها ممنوع شده است.

روزنامه اطلاعات در نقد این دستورالعمل نوشته است: هیچ یک از دلایل توجیهیِ مزبور قانع کننده نیست و بخشنامه فوق فاقد توجیه قانونی است.
برای تحلیل قضیه مفهوم وکارکرد اظهارنامه بیان می‌شود وسپس مستنداتِ بی اعتباریِ این بخشنامه و توجیهات آن ارائه می گردد:


1- مفهوم وکارکرد اظهارنامه
مقررات راجع به «تامین دلیل و اظهارنامه» در فصل هفتم از باب سوم آیین دادرسی مدنی آمده است. باب سوم آیین دادرسی مدنی در ارتباط با ضوابط حاکم بر «دادرسی نخستین» و شامل ۱۱ فصل است. مقررات راجع به تامین دلیل از ماده ۱۴۹ تا ۱۵۵ ماده را به خود اختصاص داده که خارج از این نوشتار است و مقررات راجع به اظهارنامه طی دوماده ۱۵۶ و ۱۵۷ آمده است. مطابق ماده ۱۵۶«هرکس می‌تواند قبل از تقدیم دادخواست، حق خود را به وسیله اظهارنامه از دیگری مطالبه کند مشروط بر اینکه موعد مطالبه رسیده باشد، به طور کلی هر کس حق دارد اظهاراتی را که راجع به معاملات و تعهدات خود با دیگری است وبخواهد به طور رسمی به وی برساند، ضمن اظهارنامه به طرف ابلاغ نماید ...»
در تبصره این ماده آمده است که «اداره ثبت و دفتر دادگاه‌ها می‌توانند از ابلاغ اظهارنامه‌هایی که حاوی مطالب خلاف اخلاق و خارج از نزاکت باشد خودداری نمایند». در قوانینِ موجود، استثنای دیگری برای ارسال اظهارنامه نیامده است.
پیشینه مقررات راجع به اظهارنامه از سال‌های دور وازجمله در قانون آیین دادرسی مدنی سال ۱۳۱۸ وجود داشته است. معمولا اظهارنامه قبل از آغازِ رسمی اختلاف، ارسال می‌شود و مهمترین کارکرد آن این است که موضع رسمی دو طرف اختلاف را روشن می کند و به عنوان پیوست دادخواست قرار می گیرد. مطابق حکم این ماده، هر کس می‌تواند برای ابلاغ رسمی ادعاهای خودش به دیگری از طریق ارسال اظهارنامه اقدام کند ،اما گیرنده اظهارنامه هیچ تکلیفی و الزامی برای پاسخ دادن به اظهارنامه ندارد. پاسخ به اظهارنامه می‌تواند مستندات طرف مقابل را نشان دهد و موضع دو طرف را شفاف کند. با روشن شدنِ موضعِ دو طرف، زمینه طرح دعوا فراهم می‌شود و امکان تدوین صورت مساله قضایی پدید می‌آید.
به این ترتیب ارسال اظهارنامه امری مقدماتی برای طرح دعوا تلقی می‌شود و از اینجاست که به اصطلاح مقدمه واجب‌،واجب می‌شود. در مواردی قانون نیز ارسال اظهارنامه را ضروری دانسته است؛ مثلا زمانی که قرار باشد در آینده دعوایِ خسارت تاخیر نسبت به انجام امری( پرداخت وجه یا انجام تعهد) مطالبه شود، باید اثبات شود که از طریق اظهارنامه انجام آن امر مطالبه و با بی اعتنایی گیرنده مواجه شده وموجب ورود خسارت قانونی ، قراردادی یا عرفی شده است. درمواردی هم که قانونا ارسال اظهارنامه ضروری نیست، باز هم برای اثبات ادعا در مرحله دعوا نیاز به اظهارنامه ضرورت پیدا می‌کند و واجد اثر حقوقی است .
بر این اساس، اگر چه ارسال اظهارنامه و پاسخ به اظهارنامه امری اختیاری است و تصمیم گیری درباره آن توسط ارسال کننده ودریافت کننده انجام می‌شود، اما یقیناًارسال اظهارنامه در مرحله اثبات واستناد واجد آثار حقوقی است به گونه‌ای که تصمیم گیری در مورد طرح دعوا یا عدم طرح دعوا و ضریب موفقیت یا عدم موفقیت دعوا تابعی از محتوای اظهارنامه و پاسخ ِآن است .
اکنون مطابق بخشنامه مورد بحث ،ارسال اظهارنامه خطاب به مقامات دولتی ممنوع شده است !به این معنا که همه مردم ِعادی ( شهروندان)حق دارند نسبت به ارسال اظهارنامه برای یکدیگر اقدام کند، اما حق ندارند نسبت به مقامات دولتی اظهار نامه ارسال کنند!!به عبارت دیگر اگر شهروندی معتقد باشد که یک مقام دولتی در مقام انجام وظیفه یا با سوء استفاده از موقعیت دولتی مرتکب فعل یا ترک فعل زیانبار شده است واگر شهروندی تصمیم به طرح دعوا یا شکایت علیه مقام دولتی داشته باشد، باید بدون ارسال اظهارنامه مبادرت به طرح دعوا یا شکایت کند!! با این بخشنامه شهروندان امکانِ شنیدنِ پاسخ وموضعِ رسمی ومستندات مقام دولتی را برای ارتکاب فعل زیانبارآنها از دست می‌دهند ،در این شرایط شهروندان ناچارهستند بدون مستند لازم- که گاهی از طریق اظهارنامه حاصل می‌شود-طرح دعوا کنند . در این صورت احتمال موفقیت دعوا شدیدا کاهش پیدا می کند.


2- مستنداتِ نادرست بودن این بخشنامه
اولا ؛ این بخشنامه «حقِ دادخواهی» برای آحاد ملت را تضییع و تحدید کرده است، با این تحلیل که «دادخواهی حق مسلم هر فرد است و هر کس می‌تواند به منظور دادخواهی به دادگاه‌های صالح رجوع نماید» (اصل ۳۴ قانون اساسی) واز شاخه های اعمال همین حق است که «هرکس می‌تواند قبل از تقدیم دادخواست حق خود را به وسیله اظهارنامه از دیگری مطالبه نماید..»( ماده ۱۵۶ قانون آیین دادرسی مدنی) و شاکیان می‌توانند خواسته خود را از طریق اظهارنامه برای مقامات عمومی و دستگاه‌های دولتی ارسال کنند (تبصره ۴ ماده ۱۶ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری)
در واقع ارسال اظهار نامه گاه مقدمه وگاه شرط ضروری دادخواهی است و حق دادخواهی در قانون اساسی به عنوان یکی از حقوق آحاد ملت شناخته شده است.
ثانیا؛ « همه مردم از هر قوم وقبیله ای که باشند از حقوق مساوی برخوردارند» ( اصل ۱۹ قانون اساسی ) و نیز « همه افراد ملت اعم از زن ومرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند» ( اصل ۲۰ قانون اساسی ) به گونه ای که حتی « رهبر در برابر قوانین با سایر افراد کشور مساوی است » ( اصل ۱۰۷ قانون اساسی )و رفتار تبعیض آمیز ممنوع است ( بند ۹ اصل ۳ قانون اساسی ) بنابر این تبعیض درامکان ارسال اظهارنامه این گونه پدید می آید که ارسال اظهارنامه خطاب به شهروندان عادی ممکن ومجاز است اما خطاب به مقامات دولتی ممنوع است و تبعیضی ناروا میان مردم و مسئولان برقرار شده و آحاد ملت را از حمایت قانون در زمینه ارسال اظهارنامه در مقابل مقامات دولتی خارج کرده است.
ثالثا؛ مسلم است که «هر یک از مقامات و مامورین وابسته به نهادها و دستگاه‌های حکومتی که افراد ملت را از حقوق مقرر در قانون اساسی جمهوری اسلامی محروم کند علاوه بر انفصال از خدمت و محرومیت یک تا ۵ سال از مشاغل حکومتی، به حبس از دو ماه تا سه سال محکوم خواهد شد»( ماده ۵۷۰ قانون مجازات اسلامی). با این اوصاف وخصوصا با توجه به اینکه یکی از وظایف قوه قضائیه «احیای حقوق عامه» ونیز
« پشتیبانی از حقوق فردی و اجتماعی آحاد ملت است »(اصل ۱۵۶ قانون اساسی) این سئوال ها مطرح است که چگونه یک مدیر میانی و غیر قضایی قوه قضائیه می‌تواند چنین بخشنامه ای صادر کند؟ وجود چنین نگرش‌هایی در سطح این گونه از مدیران قوه قضائیه نگران کننده است.
رابعا؛ اگر این بخشنامه را با آنچه در روش حکمرانی امیرالمومنین علیه السلام آمده است مقایسه کنیم (که خود برای حل اختلافش با فردی یهودی به دادگاه مراجعه کرد و ادعایش مردود شد و به خاطر تکریمِ کلامیِ خودوعدم رعایت تساوی بین طرفین به قاضی تذکرداد!) چه نتیجه ای می گیریم؟ واگر این بخشنامه را با وعده بنیانگذارجمهوری اسلامی مقایسه کنیم که فرمود در حکومتی که تشکیل خواهد شد یک فرد عادی می‌تواند حاکم اسلامی را استیضاح کند واو پاسخ خواهد داد! چه نتیجه ای حاصل می‌شود؟

3- قابل قبول نبودنِ دلایل توجیه‌ این بخشنامه
اولا؛ گفته شده است موضوع این بخشنامه امر جدیدی نیست و از سال ۹۲ در حال اجراست ، این توجیه از آن نظر مردود است که سابقه چند ساله یک تخلف یا جرم ، دلیل بر قانونی بودن آن نمی‌شود وفقط سابقه طولانی تری برای نقض حقوق ملت را نشان می دهد. به عبارت دیگر نقض مستمر یکی از مصادیقِ حقوقِ ملت در طول چند سال، دلیل بر تجویز و قانونی بودن آن نیست.
ثانیا؛ گفته شده است برخی افراد به جای مراجعه به مرجع اداری درخواست شخصی خود را در اظهارنامه مطرح می‌کنند و با الکترونیکی شدن امور، این کار افزایش یافته است، این استدلال نیز دلیل مناسبی برای محروم کردن آحاد ملت از اعمال مقدمات حق دادخواهی آنها نیست و حداقل با 4استدلال معارض مواجه است زیرا: الف) همانگونه که سرعت غیرمجازِبرخی افراد در اتوبان‌ها مجوز لازم برای تعطیل کردن اتوبان ها نیست، استفاده نامتعارف از اظهارنامه توسط برخی از افراد موجب نمی‌شود که امکان ارسال اظهارنامه به مقام‌های دولتی را برای کل شهروندان ممنوع کنیم.
ب) در تبصره ماده ۱۵۶ فقط درحالتی عدم پذیرش‌اظهارنامه تجویزشده که محتوای آن «خلاف اخلاق وخارج از نزاکت باشد» و حالت دیگری ذکر نشده است .
ج) با فرض ارسال درخواست های شخصی به مسئولان، هیچ ایرادی پدید نمی آید، زیرا عدم مراجعه افراد به ادارات از اهداف دولت الکترونیک است وعلاوه برآن مسئولان هم مانند سایر دریافت کنندگان اظهارنامه، هیچ تکلیفی ندارند که به اظهارنامه پاسخ دهند، بلکه فقط باید بعد از طرح دعوا در دادگاه بتوانند از اقدام خودشان دفاع کنند.
د) نه در متن این بخشنامه و نه در توضیحاتی که برای دفاع از آن ارائه شده است، هیچ مستند قانونی بیان نشده است که نشان دهد مرجعی صلاحیت‌دار و مستند به ماده ای قانونی چنین ممنوعیتی را برقرار کرده است! اصل مستند بودنِ تصمیمِ مقامِ عمومی و نیز اصل عدم صلاحیت مقامات عمومی در تعیین محدودیت برای شهروندان ایجاب می‌کند که اگر مرجع صادر کننده بخشنامه یا مدافع ایشان مستندی قانونی در این باره دارند ارائه کنندتا در موقعیتِ اتهامی مبنی بر اقدام علیه عدالت قضایی قرار نگیرند. در هر حال اینکه افراد را از ارسال این گونه اظهارنامه‌ها ممنوع کنیم، نیازمند تجویز قانونی است.
ثالثا؛ گفته شده کما فی السابق امکان ثبت شکایت و دادخواست علیه مقامات دولتی فراهم است. این توجیه نیز اصلا بخشنامه را توجیه نمی  کند. زیرا به اصطلاح منطقی، اثبات شئی نفی ما عدا نمی‌کند. اینکه امکان ثبت شکایت و دادخواست علیه مقامات دولتی فراهم است ، دلیل نمی‌شود که امکان ثبت اظهارنامه را علیه آنان ممنوع شود. علاوه این که وقتی ثبت شکایت و دادخواست علیه مقامات دولتی فراهم باشد اما امکان ثبت اظهارنامه فراهم نباشد همانند این تمثیل است که گفته شود مامور آتش نشانی یا مالکان ساختمان می توانند به بالای بام ساختمان بروند، اما حقِ استفاده از نردبان یا آسانسور را ندارند. زیرا مقدمه را ممنوع کردند، اما ذی المقدمه را آزاد گذاشتند.
مضافاً این که مطابق قانون اساسی هیچ مقامی نمی‌تواند امکان ثبت شکایت و دادخواست علیه مقامات دولتی را ممنوع کند و بسیار عجیب است که چنین توجیهاتی ارائه می‌شود.بر این اساس مجددا از اولیای ِامور قضایی تقاضا می‌شود با بازنگری و لغو این بخشنامه زمینه پاسخگویی بهتر مسئولان دولتی وتنظیم روابط مبتنی بر گفتگو و ارتباط طرفینی مردم و مسئولان را فراهم کنند تا شاخص‌های حکمرانی خوب نظیر پاسخگویی، شفافیت ومستند گویی ارتقا پیدا کند.

23302

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900406

دیگر خبرها

  • قهرمانی زودهنگام و بدون باخت مس/ دربی نقش‌جهان به نام گیتی‌پسند
  • منچستریونایتد در آستانه یک خانه تکانی بزرگ
  • منچستریونایتد حراج تابستانی راه می‌اندازد: شیاطین سرخ در آستانه یک خانه تکانی بزرگ
  • اجاره خانه به این افراد ممنوع شد
  • انتقاد از دستورالعمل صادر شده توسط یک مسئول در قوه قضاییه:طبق قانون اساسی نمی‌توانید ثبت شکایت و دادخواست از دولت را ممنوع کنید
  • پس زدن دست کلوپ: صلاح دعوا را شروع کرد!‏
  • پس از درگیری جنجالی با کلوپ؛ محمد صلاح: اگر حرف بزنم، آتش به پا خواهد شد!
  • واکنش یورگن کلوپ به دعوا با صلاح: قضیه برای من تمام شده است
  • دعوا و درگیری لفظی محمد صلاح و یورگن کلوپ در بازی لیورپول و وست هم / عکس
  • تردید یک گزینه دیگر: سر نخواستن بایرن دعوا است!‏