Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ناطقان»
2024-04-26@17:58:37 GMT

چگونه کودکان راواداربه حرف‌شنوی کنیم؟

تاریخ انتشار: ۲۹ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۹۳۸۵۰۷

وقتی یک بار فرزند شما شاهد قاطعیت‌تان باشد، دیگر تصمیم نخواهد گرفت با گریه و زاری به خواسته‌اش برسد. فراموش نشود رفتار قاطعانه با پرخاشگرانه متفاوت است. شما باید چهره‌ای آرام و قاطع داشته باشید. کودکان در برابر خشونت واکنش نشان می‌دهند. ناطقان: بار‌ها و بار‌ها شاهد هستیم که والدین در حال اجبار کردن کودکان برای انجام دادن امور روزمره‌شان هستند و شکایت از این دارند که کودک‌شان حرف آن‌ها را متوجه نمی‌شود و هر چه به وی می‌گویند به عنوان مثال برای رفتن به مهد کودک آماده‌شو و یا دیر وقت است باید به خانه خودمان برویم شاهد هستند که کودکان به این سخنان بی‌تفاوت هستند و همکاری با والدین خود ندارند و برخی این را نافرمانی کودکان در نظر می‌گیرند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

عدم حرف‌شنوی کودکان و مدیریت کردن کودکان در انجام امور روزمره یکی از مسائلی است که سبب درگیری و تنش بسیاری در روابط والدین و کودکان می‌شود، تنش‌هایی که هر از گاهی والدین را به چالش کشیده و شاهد هستیم که پدر و مادر تقصیر حرف گوش نکردن کودک را بر عهده دیگری می‌گذارند. گاهی این نافرمانی کودکان ناشی از کم بودن سن و عدم درک برخی قوانین دنیای بزرگسالان است، به عنوان مثال در دنیای کودکان زیر ۷ سال زمان و استدلال منطقی جای ندارد. نمی‌توان کودکان را با منطق‌های بزرگسالان مقید به انجام امورکرد و یا همان طور که بزرگسالان برای خود برنامه‌ریزی می‌کنند از کودکان هم توقع داشت طبق آن عمل کنند. در دنیای آنان زمان معنای دیگری دارد. آن‌ها زمان حال را درک می‌کنند؛ زمانی که می‌خواهند در لحظه بازی کنند، خانه مادر بزرگ و یا اقوام بمانند، یا تلویزیون نگاه کنند. این وظیفه والدین است که با به‌کارگیری روش و تکنیک‌های مناسب اعمال و رفتار کودک‌شان را در جهت مناسب سوق داده و هدایت کنند.

کودکان برنامه‌ریزی نمی‌کنند
یک فرد بزرگسال در ذهن خود تصمیم می‌گیرد بعد از تمام کردن کارهایش طبق برنامه‌ریزی پیش رود و به بقیه امور بپردازد، ولی یک کودک در ذهنش هنگام بازی چنین تحلیلی ندارد. کودکان در لحظه بر بازی کردن و یا خوابیدن و یا هر کاری که مشغول آن هستند تمرکز می‌کنند. در ذهن‌شان گفتگوی ذهنی ندارند و برنامه‌ریزی نمی‌کنند که به عنوان مثال بعد از بازی بروم مسواک بزنم و بعد بخوابم، چون فردا باید به مهد کودک بروم. برای آن‌ها پذیرش تغییرات ناگهانی و آنی سخت است. تصور کنید کودکی که در حال بازی است و مادر از او می‌خواهد بازی را رها کرده و به خانه اقوام بروند. در این زمان تنها واکنش کودک عدم فرمانبری و اهمیت ندادن و در صورت اصرار والدین گریه و قشقرق به راه انداختن است و از سوی دیگر والدین وی را مجبور به این کار خواهند کرد و این تنش در خانواده والد و فرزند را دچار ناکامی و بهم‌ریختگی می‌کند. حال سوال این است که برای جلوگیری از مشاجرات و تنش‌های بین کودک و والدین چه باید کرد؟ آیا تذکر دادن، بازخواست کردن، یا با مهربانی تذکر دادن پاسخ می‌دهد و ما را از دام مشاجره با کودک رها می‌سازد؟ در این خصوص می‌توان از راهکار‌های زیر استفاده کرد:

راه‌های پیشگیری از مشاجره بین والدین و کودک زمان را برای کودک‌تان قابل پیش‌بینی و لمس کنید.
قدم اولی که باید طی نمایید، نیم ساعت قبل از انجام هر کاری به کودک‌تان اطلاع‌رسانی کنید و او را در جریان کاری که باید انجام دهید قرار دهید: به عنوان مثال در صورتی که در منزل اقوام هستید و با کودکان دیگر بازی می‌کند، نیم ساعت قبل به وی بگویید: «نیم ساعت دیگر می‌رویم و از روی عقربه‌های ساعت به وی نشان دهید هر زمان عقربه روی کدام عدد قرار گیرد، باید برای رفتن آماده شود». در مرحله دوم ۱۰ دقیقه بعد دوباره با زبانی عاری از خشم، که نحو کلام دستوری نباشد، مجدد به وی یادآوری کنید که وقتی عقربه روی عددی که مشخص شده قرار گیرد باید به منزل باز‌گردید و در نهایت بگویید: «حال من لباس‌هایم را می‌پوشم که به خانه برویم». دقایقی بعد بگویید: «لباس‌های شما را هم آوردم که برای رفتن آماده شوی». با این روش می‌توانید ذهن کودک را آماده سازید و زمان‌بندی را به وی بیاموزید. در قدم آخر شما نیاز به قاطعیت دارید. در صورت عدم همکاری کودک طبق آنچه گفته‌اید عمل کنید. شاید یک‌بار برای شما و وی سخت باشد، ولی خواهد آموخت باید به زمان حساس‌تر باشد و از والدین حرف‌شنوی داشته باشد. این تکنیک کاربرد بسیاری دارد، به عنوان مثال هنگام حمام بردن و یا برگشت از مکان‌های تفریحی که اکثر کودکان می‌خواهند با گریه و زاری به بازی ادامه دهند، این روش ترفند موثری به نظر می‌رسد. کودک نباید احساس کند به وی دستور می‌دهید. یادمان باشد هنگامی که از هر تکنیک تربیتی استفاده می‌کنید، نباید کودک احساس ضعف کند. وقتی می‌خواهید به وی ساعت را یادآوری کنید، از لحاظ فیزیکی کنارش بنشینید و خود را هم قد و اندازه وی کنید.

قاطع باشید نه خشن!
چنانچه کودک در برابر درخواست والدین و فرمان‌ها سرپیچی کرد، راه بعدی که بهتر است والدین برگزینند، این است: روبروی کودک بنشینید و با او هم سطح شوید. طوری که چشمان او را مستقیم ببینید و به کودک بگویید: «من پدر یا مادر تو هستم. تو که هستی؟». مسلما کودک پاسخ خواهد داد: «فرزند یا دختر یا پسر شما» و در جواب او باید گفت: «خب حالا که شما بر فرض مثال دختر من هستی و من مادرت، تو باید به حرف‌های من گوش بدهی و هم‌اکنون برای رفتن به منزل حاضر شوی». در صورت مقاومت می‌توان از روش‌هایی از قبیل شرح پیامد استفاده کرد. این گونه به وی گفته شود: «چنانچه هم‌اکنون حرفم را گوش نکنی، برای مدتی از دیدن تلویزیون و کارتون محروم خواهی شد». مدت زمان باید دقیق مشخص شود و با قاطعیت برخورد گردد. وقتی یک بار فرزند شما شاهد قاطعیت‌تان باشد، دیگر تصمیم نخواهد گرفت با گریه و زاری به خواسته‌اش برسد. فراموش نشود رفتار قاطعانه با پرخاشگرانه متفاوت است. شما باید چهره‌ای آرام و قاطع داشته باشید. کودکان در برابر خشونت واکنش نشان می‌دهند.

دلیل منطقی کارساز نیست!
هیچ گاه سعی نکنید کودکان سن پایین را با آوردن دلایل منطقی به جهتی که می‌خواهید سوق دهید. کودکان زیر ۷ سال منطق و استدلال‌شان همانند بزرگسالان نیست. منطق آن‌ها همان خواسته‌ای است که در زمان حال دارند. آوردن این دلایل که باید پارک را ترک کنیم، زیرا چند ساعت دیگر در منزل میهمان داریم و آن‌ها پشت درب منزل می‌مانند، برای کودکان قابل پذیرش نیست. باید آن‌ها را با دلایل و ترفند‌های دیگری قانع کرد. قرارداد بستن با کودکان تا حدودی در این زمینه کمک می‌کند، بر فرض مثال با وی قرارداد ببندید که اگر هر دفعه سر زمانی که شما می‌خواهید از پارک به منزل برگردید، وی به حرف شما گوش دهد، تعداد دفعاتی که در هفته وی را به پارک می‌برید بیشتر می‌شود و در غیر این صورت ممکن است وی را کمتر به مکان‌های تفریحی ببرید. همیشه باید از قبل کودک‌تان را برای هرگونه تغییر در محیط آماده کنید. برای رفتن به مکان‌های جدید اول باید برای‌شان در مورد افرادی که آنجا هستند و فعالیت‌هایی که وی می‌تواند انجام دهد صحبت شود. حتی وقتی می‌خواهد به مهدکودک برود، از شب قبل برایش از تمامی فعالیت‌های خوشایندی که در مهد کودک انجام می‌دهد، مانند بازی با دوستان، نقاشی و ... صحبت کنید و از وی بخواهید با شما همراهی کند. این آمادگی ذهنی به کودک اجازه می‌دهد پذیرش بیشتری برای تغییرات محیطی داشته باشد و در برابر تغییرات مقاومت نکند. تنها نتیجه مقاومت کودکان در برابر تغییرات، تنش‌ها و درگیری والدین با فرزندان است که نتیجه‌ای به جز درماندگی والدین و عدم تربیت صحیح ندارد.

کلام پایانی
قرار نیست همیشه فرزندان‌مان را آموزش داده و تحت شرایط سخت مدام تذکر بدهیم. یادمان باشد کودکان ما در هر سنی شرایط سنی خاص خود را دارند و رشد طبیعی در این فرایند شکل می‌گیرد و گاهی لازم است به جای اینکه سعی در تغییر کودکان‌مان داشته باشیم، روش‌های تربیتی‌مان را با شرایط سنی آن‌ها تطبیق دهیم که فشار روانی زیادی را نه خود تجربه کنیم و نه کودکان‌مان. تربیت کودک به معنای سخت‌گیری نیست. منبع: باشگاه خبرنگاران برچسب ها: حرف شنوی ، وادار ، کودکان

منبع: ناطقان

کلیدواژه: حرف شنوی وادار کودکان گریه و زاری کودکان در برابر عنوان مثال برای رفتن برنامه ریزی کودک تان حرف شنوی نیم ساعت مهد کودک یک بار تنش ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت nateghan.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ناطقان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۹۳۸۵۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

«کودک شو» : تلاش بودجه‌سوز برای استمرار یک تجربه‌ی تمام‌شده

«کودک شو» همان بار اولی که بازغی از برنامه جدا شد، یک تجربه‌ی به پایان رسیده بود، فقط معلوم نیست که اصرار مدیران شبکه‌ی نسیم برای ادامه دادن بیهوده این مسیر برای چیست.

سرویس فرهنگ و هنر مشرق- در اوایل آذرماه سال گذشته، پژمان بازغی، بازیگر محجوب و کم‌حاشیه‌ی کشورمان، اعلام کرد که بعد از تقریبا ۵ فصل تجربه‌ی مجری‌گری در مسابقه‌ی «کودک شو» از این برنامه کنار گذاشته شد. یک روز بعد از مصاحبه‌ی بازغی، رضا نصیری کارگردان فصل‌های قبلی این برنامه از کنارگذاشته شدن تیم قبلی ساخت «کودک شو» خبر داد.

حقیقت ماجرا این است که از قضاء آقایان بازغی و نصیری بسیار خوب موقعی از برنامه کنار رفتند و در واقع یک توفیق اجباری برای ایشان دست داد!

«کودک شو» بعد از سه فصل، یعنی همان زمانی که حمید گودرزی به عنوان مجری جایگزین پژمان بازغی شد، روند افول خود را شروع کرد و بازگشت دوباره بازغی هم نتوانست به لحاظ کیفی برنامه را بالا بکشد.

به بیان دیگر، «کودک شو» همان بار اولی که بازغی از برنامه جدا شد(آبان ۹۹) یک تجربه‌ی به پایان رسیده بود که دیگر چیز دندان‌گیری برای عرضه نداشت. فقط معلوم نیست که اصرار مدیران شبکه‌ی نسیم برای ادامه دادن به این تجربه‌ی به ته دیگ خورده، آن هم با تغییر عوامل اصلی، برای چیست.

در حقیقت سوخت اصلی و تنها کارمایه‌ی باقی‌مانده از فصل چهارم به بعد مسابقه‌ی «کودک شو»، میل طبیعی و غریزی پدر و مادرها برای جلوی دوربین رفتن فرزندان دلبندشان و ثبت ان روی آنتن تلویزیون ملی است. از همین رو، کف استقبالی که به طور ثابت والدین، چه در شکل شرکت‌کننده و چه در شکل ببینده، حتی تا فصل n ام از چنین برنامه‌ای خواهند داشت، نباید موجب اشتباه محاسبه شود که این برنامه چون حدی از «بیننده» دارد، باید به هر قیمت ادامه پیدا کند.

چنین مسابقه‌هایی یک تیم قوی ایده پرداز، طراح و اجراکننده فنی نیاز دارد، چیزی که در «کودک شو» دیده نمی شود. ایده‌ها بسیار پیش‌پاافتاده و اجرای آن‌ها آماتوری است. این که عوامل برنامه برای پر کردن خلاهای برنامه بیش از حد روی پرسیدن سوالات تکراری از آنان و ظرفیت شیرین‌زبانی کودکان جلوی دوربین حساب باز کرده‌اند، نشان از ساده‌انگاری و سهل‌پنداری بیش از حد ذهنیت دوستان درباره برنامه‌ی «کودکانه» دارد. در شرایط کنونی، برنامه از هر نوع ارزش افزوده هنری و فنی خالی است و هیچ خلاقیتی در طراحی و اجرا ندارد.

برای مثال، جای یک شخصیت کودکانه، در قالب عروسک یا عروسک قدی یا همکار/دستیار مجری با ظاهر و ادبیات کودکان در برنامه خالی است، شخصیتی که معمولا به نماد چنین برنامه‌هایی تبدیل می شود. چنین شخصیتی می تواند فاصله میان شرکت‌کنندگان کودک و مجری را پر کند و شور و شعف کودکانه برنامه را بالا ببرد. به ویژه چون ملیکا شریفی نیا تجربه‌ای در اجرا ندارد و به طریق اولی، ابدا کار تخصصی اجرا برای کودکان را پیش از این تجربه نکرده، وجود یک شخصیت میانجی کاملا ضروری به نظر می رسید.

ملیکا شریفی نیا مسلط بر اجرا نیست به نحوی که همه دست اندازها و تپه‌چاله‌های اجرای خود را با قربان‌صدقه رفتن کودکان جبران می کند.

به عبارت دیگر، او در حال بازی کردن نقش «گرمی» و «صمیمیت» با مهمانان و کودکان است و متاسفانه این نقش بازی کردن زیادی به چشم می آید. مجری برنامه اصطلاحا "زیادی شلوغش می کند" و با انرژی بالای کاذب و ساختگی و بعضا داد و فریاد می خواهد چیزی را بر آن تسلط ندارد، در چشم مخاطب فرو کند.

البته این که مجری دارای یک صدای شفاف و رسا باشد، جزو اصول اولیه‌ی فیزیولوژی یک مجری است و متاسفانه صدای خانم شریفی‌نیا به واسطه‌ی دورگه و خشدار بودن، ابدا مناسب اجرا نیست.

جدای از این، مجری جدای از این که باید بتواند ایده‌ها و گفتارهای از پیش تعیین‌ و نوشته‌شده را به درستی اجرا کند، به لحاظ شخصیتی باید واجد گونه‌ای حاضرجوابی، بداهه‌پردازی و شوخ‌طبعی غریزی باشد.

در واقع، مجری باید برای اجرای برنامه‌ با تم خاص(در این‌جا کودکانه) یک شخصیت‌پردازی متناسب با آن انجام دهد، در حالی که خانم شریفی‌نیا علی‌رغم سابقه‌ی بازیگری، چنین طراحی برای حضور جلوی دوربین «کودک شو» ندارد. ظاهرا هم ایشان و هم عوامل برنامه زیادی کار اجرا مسابقه‌ی کودک‌محور را سهل و ساده فرض کرده‌اند.

بی‌انصافی است که بگوییم «کودک شو»، در کلیت خود پروژه‌ی شکست‌خورده و ناموفقی بود. بله در دو سه فصل ابتدایی، «کودک شو» به واسطه‌ی ایده‌ی جدید خود(در مقیاس تلویزیون ایران، وگرنه انواع شوها و برنامه‌های موفق و پرطرفدار با حضور کودکان و نوجوانان در دنیا ساخته شده است)، جذابیت پژمان بازغی به عنوان یک ستاره سینمایی و داشتن کف استعداد لازم برای اجرا و البته عطش شدید جامعه به حضور نمایشی کودکان خود، آن هم در صفحه‌ی سیمای ملی، توانست در جذب مخاطب موفق باشد. اما «کودک شو» هر پتانسیل و ظرفیت و طراوتی اگر داشت، در نهایت تا همان فصل سوم عرضه کرد و پس از آن، چیزی جز تکرار مکررات و صرف هزینه با هدف پرکردن آنتن نبود.

معضل اصلی «کودک شو» این است که نه در کلیت خود و نه دست‌کم در هر فصل خود، فاقد یک «ایده» کانونی است که هم جنبه‌ی نوآوری داشته باشد و هم کلیت برنامه را منسجم و باکیفیت نگه دارد.

برای روشن شدن موضوع لازم است اشاره کنیم که تقریبا هر شو یا برنامه یا مسابقه‌ی تلویزیونی مشهور با محوریت کودک و نوجوان در شبکه‌های بزرگ دنیا، دارای یک ایده‌ی مرکزی است. برای مثال رقابت «آشپزی» بین کودکان یا نوجوانان محمل ساخت شماری از معروف‌ترین برنامه‌ها چون «MasterChef Junior»، «Kids Baking Championship»، «Food Network Star Kids» و «Disney's Magic Bake-Off» و... بوده است.

یا آمادگی جسمانی و مانورپذیری کودکان و نوجوانان در شوی محبوب «American Ninja Warrior Junior» محور کار بود. مسابقه‌ی «Genius Junior» صحنه‌ای برای معرفی و جلوه‌گری کودکان بااستعداد و نابغه در زمینه ریاضیات، هجی و املای کلمات و اطلاعات عمومی است که در قالب یک مسابقه‌ی بسیار جذاب و هیجان‌آور به تصویر کشیده می شود.

شوی «Shark Tank Young Entrepreneur Special» ایده‌های ناب کارآفرینی از سوی کودکان خلاق و هوشمند را توسط تیمی از کارآفرینان مشهور و موفق قضاوت می کند. مسابقه‌ی «Endurance» قدرت، تحمل، خلاقیت و کار تیمی کودکان را در شرایط سخت شبیه‌سازی شده در محیط‌هایی چون جنگل به سنجش می گذارد.

در « Mythbusters Jr» تیمی از کودکان با بهره‌گیری از قدرت تحلیل و منطق خود و ابزارهای در اختیار علمی، افسانه‌های معروف محلی در نقاط مختلف آمریکا را مورد بررسی قرار می دهند تا نسبت آن‌ها را با دروغ یا واقعیت تعیین کنند.

ملاحظه می شود که انواع ایده‌های مرکزی جذاب و بعضا بسیار خاص در محور طراحی مسابقات کودکان و نوجوانان قرار می گیرد. اما «کودک شو»، علی‌رغم این که به فصل ششم رسیده، فاقد چنین ایده‌ی منسجم‌کننده و خلاقیت‌سازی است، از همین رو، فصل ششم آن کاملا به لحاظ ایده و اجرا، ولنگار و باری به هر جهت است. نه بازی‌های طراحی‌شده بدیع و سرگرم‌کننده هستند، نه نکات آموزشی خاصی در کلیت برنامه دیده می شود و تجربه‌ی خاصی از این حضور در آنتن سیمای ملی برای «والدین» شرکت‌کننده رقم زده می شود.

ظاهرا تلاشی بی‌وقفه در جریان است که به هر قیمتی بودجه‌های عمومی که در اختیار سازمان است، از طریق تیم‌های برنامه‌سازی(دقیق‌تر: برنامه پر کُن)، با بسیط‌ترین ایده‌ها، تکراری‌ترین شیوه‌ها و البته کشدارترین زمان‌ها تلف شود. این سطح از کیفیت‌ستیزی برنامه‌سازان از یک سو، و نظارت‌گریزی از سوی مدیران میانی چه در مرحله تصویب طرح و چه در حین ساخت و پخش از سوی دیگر، واقعا نوبر است و نشان از بحران در ساختار تولید و برنامه‌سازی در شبکه‌های سیما دارد.

دیگر خبرها

  • همایش روز جهانی اتیسم در رشت
  • محیط شهری باید برای کودکان شور و نشاط داشته باشد
  • ۱۰۰ کودک مبتلا به اوتیسم در نیشابور شناسایی شدند
  • «کودک شو» : تلاش بودجه‌سوز برای استمرار یک تجربه‌ی تمام‌شده
  • همدلی با کودکان، مهارتی که خانواده‌ها با آن غریبه‌اند
  • شناسایی ۱۰۰ کودک مبتلا به اوتیسم در نیشابور
  • پینوکیویی که کارآفرین است
  • با «کودک استرسی» چگونه برخورد کنیم؟
  • نخستین دور گفتگوهای روسیه و اوکراین با میانجیگری قطر انجام شد
  • بایدها و نبایدهای رفتاری در برخورد با کودکان و 7 اشتباه والدین در تربیت فرزندان