آسیبشناسی احزاب در ایران
تاریخ انتشار: ۲۹ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۹۳۹۷۲۱
ایسنا/اصفهان احزاب سیاسی به عنوان یکی از نهادهای جامعه مدنی نقش بسیار مهمی در نظامهای مدرن ایفا میکنند و در شکلدهی به دموکراسی جوامع بسیار مؤثر هستند، اما در ایران بیشتر فصلی فعالیت میکنند.
احزاب سیاسی محصول پیشرفت و تکامل جوامع بشری هستند، هر پدیده اجتماعی برای نهادینه شدن نیازمند سازماندهی است، در این مورد سازماندهی و نهادینه کردن مشارکت سیاسی زیر پوشش احزاب سیاسی قرار میگیرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در جهان امروز، مهمترین تشکلهای فراگیر مردمی، احزاب سیاسی هستند. حزب یک تجمع سیاسی سازمانیافته با اصول، عقاید و مرام و مسلک واحد است. حزب ابزار استقرار حکومت مردم بر مردم، بهترین وسیله پاسداری از امنیت ملی و نقطه غلیان سیاست ورزی و رقابت قانونمند شهروندان برای در دست گرفتن مدیریت کلان جامعه است. اهمیت احزاب و نقش آنها در توسعه سیاسی جامعه نیازمند تأکید و تکرار نیست. برای نیل به آرمانهای بزرگ اجتماعی ملی هیچکس (ولو بزرگترین نابغه جهان) نمیتواند بدون داشتن یک تشکیلات پشتیبان به اهداف خود برسد. بنابراین بهمنظور رسیدن به اهداف بلندمدت و پایدار سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی چارهای جز تشکل و تحزب نیست. امروز ۱۱۳ سال از انقلاب مشروطیت میگذرد. از آن زمان تا امروز، ملت ما تجربههای متفاوتی همچون کودتای اسفند ۱۲۹۹، اشغال ایران به دست متفقین در سال ۱۳۲۰، جنبش ملی کردن صنعت نفت در ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۲ و انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ را پشت سر گذاشته است. در پی این تجارب تلخ و شیرین، همین اندازه میتوان گفت که در کشور ۸۰ میلیونی ما در حال حاضر مشارکت سیاسی شهروندان به طور منظم و فعال و مستمر، جز از طریق داشتن احزاب سیاسی قوی و سراسری میسر نیست.
سؤال مهم این است که چرا در کشور ما بیشتر احزاب چند ماه قبل از انتخابات فعال میشوند و بعد از پایان انتخابات دیگر خبری از فعالیت منسجم آنان نیست؟ برای بررسی بیشتر این موضوع و نقش احزاب در توسعه سیاسی کشور، ایسنا با حسین مسعودنیا- استاد علوم سیاسی دانشگاه اصفهان، منوچهر مرادی- قائممقام حزب اعتماد ملی در استان اصفهان و احمد فروزبخش- مسئول کمیته سیاسی کانون اندیشه و تمدن اسلامی استان اصفهان به گفتوگو پرداخت که در ادامه میخوانید:
دو دیدگاه متفاوت در مورد حزب در ایران وجود دارد
مسعودنیا در ابتدای این میزگرد به اهمیت حزب و تعریف آن از نظر علمی پرداخت و اظهار کرد: در فضای سیاسی جامعه یک بحث در خصوص احزاب و نهادهای مدنی وجود دارد. اگر این بحث را دنبال کنیم به دو دیدگاه در خصوص احزاب و نهادهای مدنی برخورد میکنیم. اول دیدگاهی که به حزب و نهاد مدنی نگاهی مثبت دارد و بر این باور است که احزاب و نهادهای مدنی در کشور یک ضرورت است. البته شاید در برخی موارد طرفداران این دیدگاه بحث را تلطیف کنند و بگویند بر اساس نظر "ماکس وبر" حزب محصول دموکراسی غرب است و باید در ایران بومیسازی شود.
وی افزود: در مقابل این دیدگاه کسانی وجود دارند که حزب را برای ایران مناسب نمیدانند و به عنوان یکی از مظاهر مدرنیته آن را رد میکنند. گروهی که معتقد است ما حزب نیاز نداریم بر این باور است که حزب یک نهاد غربی است و هر زمان که حزب شکل گرفته از سوی دولتهای غربی حمایت شده است. این افراد همچنین معتقدند هدف حزب رسیدن به قدرت است، اما در جامعهای که صحبت از ارزشهای اخلاقی میکنیم و به سیاست نگاه دینی و اخلاقی داریم با فضای آن جامعه تطبیق نمیکند.
این استاد علوم سیاسی دانشگاه اصفهان، گفت: افراد منفی نگر به حزب در استدلال بعدی خود مدعی هستند ذهن تاریخی مردم ایران و فرهنگ سیاسی ایرانیان نسبت به حزب نگاهی منفی است. به همین دلیل اگر شما از مردم ایران بپرسید که عضو حزب هستند یا خیر، عضو بودن در حزب را نه یک افتخار بلکه ننگ میدانند. از طرفی دیگر میگویند احزاب هر موقعی که فضای سیاسی باز بوده و عملکردی داشتهاند این عملکرد مثبت نبوده است و به جای نهادینه کردن دموکراسی سبب آشفتگی و بینظمی در جامعه شدهاند و از این آشفتگی استبداد برخاسته است. بنابراین فرهنگ کشور و دخالت بیگانگان این ضرورت را ایجاب میکند که حزب نداشته باشیم.
مسعودنیا تصریح کرد: اما گروه موافق احزاب معتقدند در جامعه ایران یک سری تحولات اجتماعی و سیاسی داشتهایم و ساختارهای سیاسی و اجتماعی تحول پیدا کرده است، بنابراین احتیاج به حزب داریم، هر چند که برخی افراد این گروه اعتقاد دارند حزب را باید بومیسازی کنیم. برای مثال رهبر معظم انقلاب در دیداری که با دانشجویان در دانشگاه کرمانشاه داشتند اشاره کردند که "ممکن است به این مرحله برسیم که حزب ضرورت باشد، اما باید حزب را مطابق با واقعیتهای جامعه ایران بومیسازی کنیم".
وی گفت: واقعیت امر این است که برخی از نهادهای سنتی در ایران که کارکرد حزبی داشتهاند کارکرد سنتی خودشان را از دست دادهاند، بنابراین جامعه ما در حال طی کردن دوران گذار است. اگر بخواهیم از منظر جامعهشناسی نگاه کنیم آن آنومی(فقدان) که "دورکینگ" توصیف میکند در بسیاری از این جوامع اتفاق میافتد، بنابراین ضرورت دارد که احزاب و نهادهای مدنی را جایگزین آن کنیم.
این استاد علوم سیاسی دانشگاه اصفهان، ادامه داد: نکته بعدی را اگر از منظر ضرورت نگاه کنیم واقعیت امر این است که به مرور زمان مشارکت سیاسی پایین میآید و جامعه شناسان معتقدند انقلابی وارد عصر "ترمیدور" نمیشود که بتواند دو ویژگی خودش را حفظ کند، یکی مشارکت مردمی در امور مختلف و مورد دیگر بحث ایدئولوژیک بودن خودش را که به عقیده بنده این دو مرد دو روی یک سکه هستند.
انگیزه برای مشارکت سیاسی را احزاب و نهادهای مدنی ایجاد میکنند
مسعودنیا افزود: مشارکت سیاسی و پایینترین سطحش مشارکت انتخاباتی احتیاج به انگیزه دارد. این انگیزه را نهادهای مدنی و از جمله احزاب ایجاد میکنند. در جامعه ما هم ایجاب میکند که بعد از ۴۰ سال نهادهای اینچنینی وجود داشته باشد. همهکسانی که امروز مشارکت انتخاباتی نمیکنند نمیتوان ادعا کرد که نظام حاکم را قبول ندارند بلکه انگیزه کافی ندارند. بنابراین باید نهادهایی خلق کنیم که ایجاد انگیزه کنند.
وی اظهار کرد: موضوع سوم این است که ما از دوران انقلاب به دوران نظام گذار کردیم و امروزه خیلیها معتقدند که در عصر نظام بیاییم و به جای مشارکت تودهای یک مشارکت مبتنی بر مهندسی اجتماعی را جایگزین کنیم. تحقق مشارکت مبتنی بر مهندسی اجتماعی، شکلگیری نهادهای مدنی، احزاب و رقابت قانونمند و رقابت آنان، چارچوب قاعده بازی سیاسی است.
این استاد علوم سیاسی دانشگاه اصفهان، گفت: اما مورد آخر که از همه مهمتر و باید تأکید بیشتری روی آن شود بحث گسترش طبقه متوسط جدید در ایران و تأثیری است که از تحولات جهانی پذیرفته است. گسترش نظام آموزش عالی در ایران، گسترش طبقه متوسط جدید، حقوقبگیر و... سبب شده که این طبقه تقاضای مشارکت سیاسی داشته باشند. برای اینکه ما مشارکت سیاسی را قاعدهمند کنیم و همانطور که "هانتینگتون" میگوید که هر موقع نو سازی صورت گرفت و طبقه متوسط جدید گسترش پیدا کرد جامعه دو راه دارد. یا دچار آشوبها و آشفتگیهای سیاسی میشود یا اینکه بیاییم نهادها و سازمانهای مدنی خلق کنیم که بتوانند در قاعده بازی شرکت کنند.
مسعودنیا افزود: بنابراین از دیدگاه این عده از جامعه شناسان ضرورت دارد که احزاب و نهادهای مدنی در جامعه وجود داشته باشند و البته این نهادهای مدنی را مطابق با چارچوب و ویژگیهای جامعه خودمان خلقشان کنیم.
وی در خصوص سابقه احزاب در تاریخ ایران، گفت: وقتی صحبت از یک حزب میکنیم خیلی اصرار داریم که ما در ایران حزب داشتیم و گاهی میآییم سابقه احزاب را میبریم به دوران حسن صباح و اسماعیلیان و یا خیلی از سلسلههای دیگر. اما واقعیت امر این است که حزب به مفهومی که امروز در علم سیاست میشناسیم که کارکرد سیاسی دارد محصول تغییر و تحولاتی بود که در غرب شکل گرفت. زمانی که دولت مدرن در غرب شکل گرفت این دولت مدرن به تدریج با یک سری از بحرانها مواجه شد که مهمترین آن بحران مشارکت، مشروعیت، بحران نفوذ و همبستگی بود. در پاسخ به این بحرانها بود که حق رأی به وجود آمد و برای ساماندهی حق رأی، احزاب به وجود آمد.
این استاد علوم سیاسی دانشگاه اصفهان، ادامه داد: به همین دلایلی که ذکر شد میبینیم که این احزاب سیاسی در انگلستان شکل میگیرد و بعد این تحولات و حق رأی به تمام کشورهای غربی سرایت میکند و حزب در این کشورها به وجود میآید. در ایران هم از قرن ۱۹ میلادی و آغاز آشنایی ما با مدرنیته همانطور که مظاهر صنعتی مدرنیته آمد به تدریج در حوزههای سیاسی و اجتماعی شروع کردیم به نوسازی انجام دادن و صحبت از توسعه و پلورالیسم سیاسی یا به عبارت دیگر مشروط سازی حوزه قدرت حاکمان مستبد قاجار بود.
نخستین احزاب سیاسی در مجلس دوم مشروطه شکل میگیرند
مسعودنیا افزود: این روند منتهی به شکلگیری مشروطیت شد. اگرچه قبل از مشروطیت نهادهای مدنی مانند فراموشخانه و انجمنهای مخفی را داریم، اما واقعیت این است که نخستین احزاب سیاسی در ایران به صورت رسمی در مجلس دوم مشروطه شکل میگیرند و در این مجلس است که احزاب اعتدالیون، عامیون و ارامنه فعالیت میکنند. البته قبلش ایرانیان با احزاب آشنایی داشتهاند و آن نتیجه مهاجرت ایرانیانی است که به قفقاز میروند و با سوسیال دموکراسی در قفقاز آشنا میشوند و در آن جاست که سوسیالدموکراتها تصمیم میگیرند برای مسلمانان و ایرانیانِ مهاجر، حزبی تشکیل دهند که اسم این حزب را حزب "همت" میگذارند و جالب است شرط ورود به این حزب برای نخستین کسانی که قصد داشتند وارد آن شوند مسلمان بودن، بود.
وی گفت: حزب همت بعدها در اکثر شهرهای ایران شعباتی دایر میکند که به دلیل ناآگاه بودن ایرانیان از حزب، استقبالی از این حزبِ نوپا نمیشود، به طوری که "حیدرخان عمو اُغلی" در خاطراتش مینویسد "در مشهد فقط یک نفر به حزب همت پیوست".
سنتیترین کارکرد احزاب، کارکرد انتخاباتی است
این استاد علوم سیاسی دانشگاه اصفهان، ادامه داد: اگر در جامعهشناسی سیاسی احزاب بررسی کنیم امروزه در غرب احزاب کارکردهای زیادی دارند، اما سنتیترین کارکرد احزاب، کارکرد انتخاباتی است و وظیفه آنها ساماندهی و سازماندهی انتخابات است. احزاب در غرب کارکردهای دیگری مانند آموزش سیاسی، جامعهپذیری سیاسی و ایجاد پل ارتباطی میان دولت و مردم را دارند، اما متأسفانه در جامعه ایران چنین کارکردهایی وجود ندارد.
مسعودنیا با بیان اینکه هم به لحاظ پیدایش و هم به لحاظ پایایی، احزاب سیاسی در ایران با غرب متفاوت هستند، گفت: در غرب پیدایش احزاب سیاسی ناشی از تغییر و تحولاتی است که از بطن جامعه غرب آغاز شد، اما در ایران، احزاب در اثر توسعه برونزایی که در کشور اتفاق افتاد شکل گرفتند. نکته دوم اینکه در غرب احزاب سیاسی تداوم دارند، اما در ایران احزاب سیاسی تداوم نداشتهاند به همین دلیل است که در آستانه انتخابات معمولاً کارشان را آغاز میکنند و با پایان انتخابات کارشان را تعطیل میکنند، به همین دلیل به احزاب سیاسی در ایران احزاب فصلی، انتخاباتی، قارچی و مقطعی میگویند.
وی تصریح کرد: به همین دلیل شاید لازم باشد که وقتی صحبت از بومیسازی احزاب میکنیم، بیاییم در سپهر سیاسی ایران تعریف جدیدی از احزاب سیاسی مطابق با آرمانها، شرایط و ویژگیهای سیاسی جامعه خودمان ارائه دهیم.
وقتی جمهوریت را پذیرفتهایم باید تحزب را نیز بپذیریم
در ادامه مرادی گفت: چون همه ما جمهوری اسلامی را پذیرفتهایم و ماهیت جمهوری اسلامی هم در قانون اساسی بیان شده و احزاب هم در قانون اساسی به رسمیت شناخته شدهاند از نظر عقلی هم، التزام به شیء التزام به لوازم شیء هم است به این معنا که وقتی جمهوریت را پذیرفتهایم باید تحزب و حزب گرایی را هم بپذیریم.
وی افزود: جمهوری اسلامی هم آن زمانی که ما به آن رأی دادیم تلقیمان از جمهوری اسلامی این بود که رکن جمهوریتش و اداره حکومت به دست مردم و نهادهای مدنی باشد و ماهیت اسلامی آن هم در جهت موحدانه زیستن و ایجاد جامعهای بر مبنای اخلاق و عدالت و عقلانیت بوده است. پس نهادهایی هم که در درون این سیستم شکل میگیرند همهشان آرمان تحقق چنین هدفهایی را دارند.
هنوز فرهنگی بومیمان، فرهنگ جمع گریزی است
قائممقام حزب اعتماد ملی در استان اصفهان، تصریح کرد: اما اینکه چرا احزاب کارکرد فصلی دارند بخشی از آن به مباحث نظری و فرهنگ جامعه بر میگردد. دموکراسی زاییده جامعه صنعتی است و حزب بیشتر الزامات جامعه صنعتی است. ایران هنوز مرحله صنعتی را طی نکرده است و تنها چند جهش اقتصادی داشتهایم، تحولاتی در جامعه رخ داد و شکل جامعه عوض شد، ولی هنوز فرهنگی بومیمان فرهنگ جمع گریزی است، به این معنا که هنوز در پسزمینه ذهنمان دنبال قهرمان و افراد کاریزماتیک میگردیم.
مرادی گفت: از نظر فرهنگی، گرایش حزبی هنوز در فرهنگ بومی ایران نهادینه نشده است. احزاب هم مقداری برایشان فضا فراهم نشده است و امکان کادرسازی نداشتهاند به این معنا که به صورت تشکیلاتی نتوانستهاند کارشان را دنبال کنند. احزابی هم که کارکرد حزبی توانستند داشته باشند به نوعی از صحنه خارج شدند و نتوانستند به کارشان ادامه دهند و این ضعفی است که قابل چشم پوشی نیست.
وی ادامه داد: جامعه ایران از نظر بستر اجتماعی خیلی آمادگی ایجاد تشکلهای سیاسی و غیرسیاسی را از منظر فرهنگی ندارد.این بستر کم ایجاد شده است و به این دلایل بعد از ۴۰ سال هنوز احزاب قوی که حرفی برای گفتن داشته باشند نداریم.
احزاب سیاسی در ایران نقشه استراتژیک ندارند
همچنین فروزبخش به دلایل کارآیی نداشتن احزاب سیاسی در جامعه ایران پرداخت و گفت: یکی از اصلیترین اشکالاتی که احزاب سیاسی در ایران دارند نداشتن نقشه استراتژیک است. به این معنا که احزاب در ایران برای ۶ ماه و یک سال آیندهشان به غیر از انتخابات برنامه دیگری ندارند. اینکه یکی از کارشناسان مطرح کرد که "احزاب باید جامعهپذیری سیاسی انجام دهند" برای همین جامعهپذیری سیاسی هیچ برنامهای ندارند یا اگر هم برنامهای داشته باشند به دلیل هزینههایی که دارد از آن صرف نظر میکنند.
وی افزود: یکی دیگر از اشکالات این است که احزاب مانیفستهای صریح و روشن ندارند که خیلی راحت این نقیصه را میتوانیم در احزاب سیاسی ببینیم. مانیفست باید وجوه هویتی یک حزب را مانند اختلاف و افتراقشان و وجوه مشترکشان با دیگر احزاب را بیان کند. متأسفانه شاهد هستیم که این موارد در احزاب وجود ندارد.
مسئول کمیته سیاسی کانون اندیشه و تمدن اسلامی استان اصفهان، ادامه داد: محافظهکاری در تعریف همین حدودها در احزاب دیده میشود. احزابی که نگاه قدرت محور دارند در این احزاب محافظهکاری دیده میشود. برای مثال در میان احزاب جناح اصولگرا مشاهده میکنیم که نمیتوانند وجود افتراقشان را با احمدینژاد برای دور دوم ریاست جمهوری او مشخص کنند و وقتی از آنان میپرسیم که وجوه افتراقتان چیست نمیتوانند جواب دهند.
گردش نخبگان در احزاب ضعیف است
فروزبخش به ایسنا گفت: نکته مهمی که وجود دارد این است که بحث فرهنگی به آن استعمار زدگی در جامعه ایرانی بر میگردد. به عنوان مثال پدر و مادرها به بچههای خود میگویند که "سیاست، پدر و مادر ندارد و امری کثیف است". در چنین فرهنگی مسلم است که رغبتی برای ورود افراد به مباحث سیاسی نمیماند. جامعه ایران خیلی جامعه جمع محوری نیست، برای مثال هیئتهای مذهبی یک حرکت جمعی دارند که مردم کاملاً در آن حضور دارند، پس نمیتوانیم بگوییم چون احزاب حالت جمعی دارند مردم از آن دور میشوند بلکه آن فرهنگی که در مردم ایجاد رغبت برای شرکت در امور سیاسی میکند وجود ندارد.
این فعال سیاسی اصولگرا تصریح کرد: ایران کشوری است که ۲۵۰۰ سال سیستم پادشاهی به آن حکومت کرده است و طبیعتاً حکومتهای پادشاهی با احزاب رابطه خوبی ندارند و اجازه شکلگیری به آن را نمیدهند. پس تازه در ابتدای کار هستیم و ۴۰ سال از انقلاب اسلامی میگذرد و این ۴ دهه نسبت به ۲۵۰۰ سال زمان کمی است، جامعه شکل خودش را پیدا و آزمایش میکند. در اصفهان انجمن مقدس ملی اصفهان را در زمان مشروطه داریم و انجمنهایی را داریم که احزاب صنفی بودهاند.
وی افزود: نکته بعدی که احزاب را به شدت دچار مشکل و پیش روی آنها را کُند میکند استفاده نکردن از جوانان است. گردش نخبگان در احزاب ضعیف است و بیشتر این احزاب انتصابی هستند و در تهران تعیین میشود چه کسانی در رأس احزاب باشند و چه کسانی نباشند. اما وقتی احزاب انتخابی باشند گردش نخبگان در آنها بهتر انجام میشود و وقتی یک جوان وارد حزب میشود تغییرات را ملموستر میبینیم.
انتخابات بهار سیاسی یک جامعه است
مسئول کمیته سیاسی کانون اندیشه و تمدن اسلامی استان اصفهان، گفت: انتخابات بهار سیاسی یک جامعه است و نمیتوانیم به احزاب بگوییم در بهار سیاست همانگونه باشید که در خزان سیاست هستید. در زمان بهار سیاست ابهامات مردم زیاد میشود و وقتی یک جلسه برگزار میکنیم ۲۰ نفر میآیند، اما در زمان انتخابات ۶۰ نفر میآیند. در این مواقع مردم کمک و مشارکت بیشتری میکنند و هیجانها کمک میکند که احزاب بتوانند بهتر خودشان را نشان دهند.
فروزبخش خاطرنشان کرد: دو نوع حزب در ایران داریم. احزابی که واقعاً بدنه اجتماعی ندارند و کاملاً فصلی رشد پیدا میکنند و به طور کامل به قدرت متصل هستند، اما احزابی هم وجود دارند که سالها در حال فعالیت بودهاند.
احزاب در ایران ماهیت محلی و قومی دارند
در ادامه مسعودنیا گفت: در مورد اینکه چرا احزاب سیاسی در ایران موفق نیستند باید این مشکل را در سه حوزه بررسی کرد. یکی از دلایل خودِ احزاب و نهادهای مدنی هستند، یکی دیگر از دلایل دولت هست و دیگری حوزه مردم. واقعیت این است که اگر از احزاب و نهادهای مدنی بخواهیم صحبت کنیم باید گفت اگر هر حزب سیاسی را در نظر بگیریم، سادهترین تعریفی که از حزب داریم این است که حزب مجموعهای از افراد هستند که بر اساس یک باور و ایده مشترک دور هم جمع شدهاند، به یک آرمان سیاسی وفادارند، منشوری دارند و مهمترین هدف آنان دستیابی به قدرت از طریق انتخابات است که این حزب میتواند نماینده یک طبقه، یک گروه یا یک صنفی باشد و اصول اکثریت و اقلیت را رعایت کند.
وی افزود: وقتی با این نگاه به حزب بنگریم میبینیم که در کشورهای توسعهیافته که دو یا سه قرن است دارای رقابت حزبی هستند دو یا سه حزب در این کشورها وجود دارد. درحالیکه اگر در ایران این موضوع را بررسی کنیم متوجه میشویم که طبق آمار رسمی وزارت کشور نزدیک به ۲۴۰ حزب وجود دارد. این امر بیانگر این موضوع است که احزاب سیاسی کشور بیش از آنکه بر اساس یک فکر سیاسی مشترک شکل گرفته باشد مبنای طایفهای، محلی، قومی و جنبههای دیگر دارند.
این استاد علوم سیاسی دانشگاه اصفهان، تصریح کرد: به همین دلیل است که یک سیاستمدار انگلیسی گفته که "اگر ایرانیها دو تا شوند حزب تشکیل میدهند، اما اگر سه تا بشوند انشعاب میکنند" و این یک واقعیت است. به همین دلیل است که تحولاتی را در احزاب ایران میبینیم که غیرممکن است. برای مثال در غرب یک نفر از حزب کارگر روی کار میآید که حزب، کنگره میگذارد و دلایل آن را بررسی میکند، اما در ایران خیلی راحت افراد امروز عضو یک حزب هستند و سال بعد عضو حزب دیگر شدهاند که این مشکل نکته تازهای نیست.
مسعودنیا افزود: ملکالشعرای بهار میگوید در ایران نمایندگان مجلس جهت کرسیهای سیاسی خود را بر اساس قدرت روز تعیین میکنند. یا دکتر رضازاده شفق در کتاب "خاطرات دموکراسی در مجلس و ایران" میگوید بیشتر افراد عضو حزب باد هستند به این معنا که به هر طرفی که قدرت است روی میآورند. پس بنیاد بر اساس یک فکر مشترک نبوده است.
به جای استراتژی، بیشتر تاکتیک داریم
وی گفت: بنابراین در ایران استراتژی نداریم بلکه بیشتر تاکتیک داریم یعنی در آستانه انتخابات که میشود هدف این است که یک جمع یا فراکسیونی را در مجلس تشکیل دهیم هر چند که معتقدم آن فراکسیونی که در مجلس تشکیل میشود ماهیت حزبی ندارد، یعنی میبینیم که چه کسی شِیخوخیت دارد او را محور فراکسیون قرار میدهیم.
این استاد علوم سیاسی دانشگاه اصفهان، گفت: مشکل دیگر این است که از لحاظ نهادهای مدنی بیشتر نخبگان سیاسی کشور نگاهشان به حزب و نهادهای مدنی یک نگاه غایت محور نیست بلکه یک نگاه ابزاری است، یعنی طرف به این نگاه میکند که اگر من وارد این حزب شوم آیا به آن پست و مقام میرسم یا خیر. یعنی ممکن است که چنین فردی به آن فکر سیاسی باور نداشته باشد و فقط به این دلیل میخواهد به حزب سیاسی ملحق شود که راه ترقی را طی کند.
احزاب مدنی در ایران بیشتر شخصیت محور هستند
مسعودنیا اظهار کرد: عامل سومی که در احزاب و نهادهای مدنی مطرح است بحث این است که احزاب مدنی در کشور متأسفانه شخصیت محور هستند، به این معنا که اگر به بسیاری از احزاب و نهادهای مدنی در طول تاریخ نگاه کنیم با فوت رهبران آنان این احزاب و نهادهای مدنی پایان میپذیرند. جبهه ملی با فوت دکتر مصدق، نهضت آزادی با فوت مهندس بازرگان و حزب جمهوری با شهادت دکتر بهشتی به پایان راه خود میرسند. این یک عیب بزرگ است که احزاب کشورمان آموزش سیاسی نمیدهند و کادر سازی نمیکنند به همین دلیل است که وقتی رهبر یک حزب فوت میکند با چالش خلأ رهبری مواجه میشوند.
وی ادامه داد: موضوع دیگر این است که احزاب سیاسی در ایران مشکل اقتصادی دارند. وقتی از نظر علمی بررسی کنیم به حزبی میگوییم حزب سیاسی که تداوم داشته باشد و در تمام شهرستانها دفتر داشته باشد. این فاکتورها نیاز به درآمدزایی دارند. اگر بخواهیم دولت به این حزبها بودجه دهد حزب معنای وجودی خود را از دست میدهد، هم اکنون هم ردیفی به نام بودجه احزاب داریم. حزب باید مستقل از دولت باشد نه اینکه متملق دولت باشد.
پرداخت حق عضویت در احزاب مهم است
این استاد علوم سیاسی دانشگاه اصفهان، گفت: راهی که برای حل این مشکل در غرب وجود دارد این است که افرادی که قصد دارند عضو یک حزب شوند باید حق عضویت پرداخت کنند. در ایران افراد نه تنها حق عضویت نمیدهند بلکه میخواهند حزب پلکان ترقیشان شود. در غرب راه دومی که انتخاب شده بنگاههای اقتصادی و ... است، اما در ایران اگر احزاب سیاسی به سمت امور اقتصادی بروند ماهیت سیاسی بودن خودشان را فراموش میکنند و نگاه منفی مردم به خودشان را سبب میشوند.
احزاب سیاسی در ایران نگاه حذفی به یکدیگر دارند
مسعودنیا افزود: موضوع دیگر این است که احزاب سیاسی در ایران نگاه حذفی به یکدیگر دارند. در روابط بینالملل میگوییم که دو بازی داریم یا بازی با جمع صفر یا حاصل بازی با جمع مضاعف. احزاب سیاسی در ایران بازی با حاصل جمع صفر را دارند. باید به آن درجه از عقلانیت برسیم که "حیات من در حیات رقیب است". رهبر معظم انقلاب در یک سخنرانی به خوبی بیان میکنند که "قرمز وقتی معنا دارد که آبی وجود داشته باشد و بر عکس".
وی گفت: ممکن است تیمهای خیلی بزرگی برتر از استقلال و پرسپولیس ظاهر شوند، اما در ته آن فضای ورزشیِ شما تحت تأثیر این دو تیم است. پس باید به آن درجه از عقلانیت برسیم که حیات من در حیات رقیب است نه در حذف آن. متأسفانه هر زمانی فعالیت احزاب سیاسی در ایران شکل گرفته است به هم یک نگاه حذفی دارند و این سبب شده که نگاه منفی در مردم به احزاب شکل بگیرد چون دائماً نکات ضعف یکدیگر را بازگویی میکنند و بدِ هم دیگر را میگویند.
احزاب و دولت در غرب ماهیت طبقاتی دارند
این استاد علوم سیاسی دانشگاه اصفهان به حوزه دولت به عنوان یکی از دلایل موفق نبودن احزاب در ایران پرداخت و ادامه داد: احزاب و دولت در غرب ماهیت طبقاتی دارند به این معنا که دولت نماینده یک طبقه است. در ایران طبقه نداریم. گروهی از افراد دور هم جمع میشوند و دولت را تشکیل میدهند به همین دلیل دولتهای ما یکسری از دولتهایی هستند که در آستانه انتخابات افرادی که دارای فکر نزدیک به هم هستند یک ائتلاف میسازند و حزب را سر کار میآورند، به همین دلیل خیلی زود از هم میپاشند و کار به جایی میکشد که صحبت عبور از طرف را مطرح میکنند.
مسعودنیا تصریح کرد: احزاب در غرب مبنا و ریشه طبقاتی دارند و اینکه چرا دولتها وارد کار حزبی میشوند باید گفت که دولتها در ایران پایگاه طبقاتی ندارند، به همین دلیل همانطور که احزاب سیاسی ما نگاه حذفی به یکدیگر دارند در ساختار قدرت هم به شکل بالقوهای یک تقابل ذاتی بین مجلس و دولت وجود دارد، حتی اگر مجلس و دولت از یک تیپ باشد. همانگونه که در زمان دولت دوم محمود احمدینژاد، مجلس و دولت اصولگرا بودند، اما با یکدیگر چالش هم داشتند.
وی در همین خصوص افزود: به همین دلیل دولتها با گذشت زمان احساس میکنند برای اینکه بتوانند قدرت را داشته باشند که اصلاحات و امور مدنظر خودشان را انجام دهند احزابی درست کنند که این احزاب بتوانند در دوره بعد، مجلس را در اختیار بگیرند. در واقع این رسم کج را رضاشاه پهلوی در ایران گذاشت و از رضاشاه به بعد تداوم پیدا کرد. در ایران احزاب دولتی وجود دارد، این رسم قبل از انقلاب هم بود و بعد از انقلاب دولتهای مختلف این کار را انجام دادند چراکه احساس میکنند ضرورت دارد.
این استاد علوم سیاسی دانشگاه اصفهان، گفت: نکته دوم این است که دولت ما یک دولت رانتیر است، دولت رانتیر دولتی است که درآمد نفتی دارد و پول توزیع میکند. دولتهای رانتیر مانع تحقق شکلگیری احزاب هستند. دولتهای رانتیر پاسخگو نیستند، بنابراین میتوانند از طریق یارانه و پول نقدی، گسترش واردات، گسترش بوروکراسی و... احزاب را جذب کنند. در چنین حالتی احزاب نمیتوانند فعالیت کنند چون هدف حزب نقد است، دولتی که به من پول میدهد چگونه آن دولت را نقد کنم؟ چرا در ایران هنوز بهترین شغل این است که کارمند دولت باشید؟ چون این شغل دارای ثبات است، به همین دلیل در جامعه ایران امکان این فرایند وجود ندارد.
مسعودنیا افزود: کشوری مانند نروژ هم نفتخیز است، اما در نروژ نفت در اختیار دولت نیست بلکه در اختیار توسعه ملی است. دولت در این کشور جامعه را با مالیات اداره میکند. اگر بتوانیم به مرحلهای برسیم که درآمد نفت را از دولت بگیریم و دولت متکی بر مالیات و درآمدهای مردمی باشد پاسخگو میشود و آن وقت است که زمینه برای شکلگیری احزاب و نهادهای مدنی فراهم میشود.
باید نگاه مردم به حزب را عوض کنیم
وی به حوزه دولت به عنوان یکی از دلایل موفق نبودن احزاب در ایران پرداخت و ادامه داد: باید نگاه مردم را به حزب عوض کنیم و نگاه مردم هم با آموزش درست میشود. هیچ جا در کشور نمیبینیم که آموزشی در خصوص لزوم وجود حزب داده شود. نگاه غالب این است که حزب سبب آشفتگی سیاسی و دلزدگی سیاسی میشود. در چنین جامعهای شما چگونه میتوانید انتظار داشته باشید که حزب واقعی وجود داشته باشد! وقتی دانشجویان کشور چنین ویژگی داشته باشند چگونه میتوان انتظار داشت مردم عادی چنین خصلتی نداشته باشند!
حزب یکچشم انداز منفعتی را ترسیم میکند
در ادامه مرادی گفت: اگر بخواهیم بگوییم چرا احزاب قوی نداریم جوابش مشخص است. در کشورهای دیگر بخش خصوصی احزاب را تقویت میکنند و بخش خصوصی هم طبقات سرمایهای هستند. هر طبقه از افرادی که تأمین کننده منافع خودش هستند حمایت میکند تا جامعه مدنی را شکل دهند.
وی افزود: دولتها هم بر اساس استراتژی حزب حاکم اداره میشوند. در داخل باید گفت که هیئات مذهبی کارکرد مشارکتی ندارند و نمیتوان آنها را یک واحد انسانی با چشماندازهای گوناگون تلقی کرد. حزب حول یک ایدئولوژی شکل نمیگیرد بلکه یکچشم انداز منفعتی را ترسیم میکند و میخواهد به آن دست پیدا کند. به همین دلیل ممکن است داخل یک نظام احزاب گوناگونی وجود داشته باشد.
بستر اجتماعی برای شکلگیری احزابِ قوی فراهم نیست
قائم مقام حزب اعتماد ملی در استان اصفهان، گفت: در ایران بستر اجتماعی برای شکلگیری احزابِ قوی فراهم نیست. از طرفی دیگر توانمندسازی احزاب هم اگر دولت حمایت نکند شدنی نیست. از طرفی هم در بحث مطرح شد که احزاب باید استراتژی داشته باشند. در پاسخ باید گفت که احزاب به هیچ وجه نمیتوانند سیاستهای کلی را طراحی کنند. طراحیهای کلی کشور طبق قانون اساسی به رهبری محول شده است و مجمع تشخیص مصلحت نظام هم در این باره همکاری میکند.
مرادی تصریح کرد: احزاب ابزاری برای تحقق آن سیاستهای کلی هستند و نمیتوانند استراتژی داشته باشند. چشمانداز این است که جامعهای را به وجود بیاوریم که بر اساس عدالت، اخلاق و عقلانیت شکل بگیرد و احزاب میتوانند در این حوزه فعالیت کنند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب، خاطرنشان کرد: منتها اگر این شخصیتهایی که آقای مسعودنیا به آنان اشاره کردند نخواهند احزاب را تشکیل دهند به هیچ وجه حزب جایگاه و محل تولدی در کشور پیدا نمیکند. برای مثال کارگران، خانه کارگر دارند و شورای مرکزی خانه کارگر یک روز کارِ کارگری نکرده است.
در این قسمت از میزگرد مسعودنیا، گفت: وقتی "لخ والسا" رهبر جنبش کارگری لهستان میشود خودش در کارخانه یک کارگر است و کار میکند و مشکلات را به خوبی لمس کرده است، اما در جامعه ما دبیرِ خانه کارگر هیچ سابقه کارگری ندارد.
مرادی در ادامه سخنان خود، گفت: برای مثال خانه کارگر میخواهد رابطه کارگر و کارفرما را در توسعه حکومتی دنبال کند و قدرت را به دست آورد. بر فرض اگر به چنین مرحلهای هم برسد آیا میتواند دگرگونی ایجاد کند، بنده معتقدم نمیتواند.
قائممقام حزب اعتماد ملی در استان اصفهان، افزود: در ایران دولتها هم مانع تحقق شکلگیری یک حزب قوی و کارآمد میشوند چراکه حزب در مؤلفه قدرت تعریف میشود. چون همه رقیباند و میخواهند یکدیگر را حذف کنند هیچکسی اجازه نمیدهد که قدرت رقیبش آنقدر زیاد شود که حذفش کند. دولت هم میبیند وقتی حزبی میخواهد چنین قوی شود که قدرت دولت را به چالش بکشاند اجازه نمیدهد و برای آن حزب یک خط قرمز ترسیم میکند.
نبود احزاب قوی سبب تکروی در مسئولان میشود
وی گفت: معتقدم تفکری که حزب را یک امر مزاحم میداند بعد از جنگ بر کشور غالب شده است و برای احزاب ممانعت ایجاد کردهاند.
مرادی تصریح کرد: نبود احزاب قوی سبب تکروی در مسئولان میشود چراکه وقتی حزب نباشد باند به وجود میآید و قتی که باند به وجود آید مافیا شکل میگیرد. در اقتصاد بخش خصوصی متلاشی شده است چرا که بخش خصوصی عامل محور توسعه درون زای جامعه است و اگر بخش خصوصی نداشته باشید یک جامعه طبقاتی خواهید داشت به این شکل که یک طبقه گرسنه و پابرهنه دارید که هیچ آرمانی برای سیر کردن شکمشان ندارند یا طبقه فربه و چاقی دارید که هیچ نگرانی جز حفظ سرمایه خود ندارند. این مشکلات نتیجه جلوگیری از رشد احزاب است.
احزاب پل ارتباطی میان مردم و حاکمیت هستند
در ادامه این میزگرد فروزبخش گفت: یک نکته پیچیده در اینجا وجود دارد و آن این است که احزاب پل ارتباطی میان مردم و حاکمیت هستند و وقتی حاکمیت میخواهد رابطهاش را با مردم تنظیم کند یا مردم میخواهند رابطهشان را با حاکمیت تنظیم کنند اگر احزاب به خوبی عمل کنند این انتقال ارتباط بسیار نرم و مطلوب انجام میشود، اما در جمهوری اسلامی به این دلیل که انقلاب با تودههای مردم سر و کار داشته است بر مبنای حرکت تودهای مردم جلو رفته است. عموماً این تودهها جواب دادهاند که مثال ساده آن در شهادت سردار سلیمانی به شکل تودهای رفتار میشود.
وی افزود: در این موارد مشکلی وجود ندارد و مردم ایران خوشفکر هستند و در تشخیص مسائل مختلف قدرتمند هستند و مجموع برآیند فکریشان یک برآیند خوب است. برای مثال در انتخابات به خوبی شرکت و در شکل تودهای به خوبی عمل میکنند.
به گزارش ایسنا؛ مسئول کمیته سیاسی کانون اندیشه و تمدن اسلامی استان اصفهان، گفت: اما بعد از مدتی که جامعه توسعهیافته میشود تضادها و اختلافها بیشتر و خردهفرهنگها قویتر میشوند به این معنا که خردهفرهنگها جدیتر خودشان را نشان میدهند و آن توده کم قدرتتر میشود. در اینجا برای اینکه در یک جامعه توسعهیافته خردهفرهنگها با آن حاکمیت یک روش و منشِ مناسب و هماهنگی را اتخاذ کنند در اینجا وجود احزاب ضروری است چرا که وقتی احزاب شکل بگیرند کاری به آن توده ندارند چرا که احزاب آن خردهفرهنگها را نمایندگی میکنند تا مشکل برطرف شود.
افراد فقط به پلکان ترقی فردی در حزب نگاه میکنند
این فعال سیاسی اصولگرا تصریح کرد: در ایران مشکلی که وجود دارد رابطه قدرت و حزب است. برای مثال برخی افراد که در حزب وارد میشوند میگویند ما سه سال دیگر میخواهیم شهردار یا نماینده مجلس شویم. بنابراین کاری به حزب ندارند و فقط به پلکان ترقی فردی نگاه میکنند. پس حتی تاکتیک حزبی هم ندارند و فقط تاکتیک شخصی دارند.
فروزبخش افزود: رابطه قدرت و حزب باید اینگونه باشد که نتیجه عملکرد خوب حزب قدرت باشد، نه اینکه هدف اصلیاش قدرت باشد. اگر این نکته در فرهنگ ساخت حزب و در فرهنگ آموزش حزب ایجاد شود میتواند خیلی مؤثر باشد و به وسیله این خطمشی میتوانیم احزابی داشته باشیم که شکل و شمایلشان به گونهای باشد که دیگر حول یک شخصیت شکل نگیرند.
مسئول کمیته سیاسی کانون اندیشه و تمدن اسلامی استان اصفهان، ادامه داد: برای مثال وقتی یک فردی میخواهد ۳ ساله شهردار شود دیگر ایدئولوژی حزب برای این فرد مهم نیست و تنها پست برای او مهم است. پس حزب یکی از اصولش داشتن ایدئولوژی به معنای یک نقشه راه فکری است. پس وقتی به یک حزبی میرسیم باید اولین سؤالمان این باشد که مانیفست شما چیست؟ اگر حزب پیشرفت و عدالت بگوید مانیفست من فلان فرد است و حزب اعتماد ملی هم بگوید مانیفست ما آقای ایکس است باید فهمید که این حزبها نمیتوانند عملکرد خوبی داشته باشند چراکه حول یک شخصیت شکل گرفتهاند.
وی افزود: متأسفانه در کشورمان چنین احزابی را که حول یک فرد شکل گرفتهاند داریم و نتیجه آن شکلگیری باند و مافیا است و در بهترین حالتش میتوانند مافیاهای خیلی خوبی شوند که به سمت یک صنعتی بروند تا یک مشکل اقتصادی را حل کنند.
بسیاری از سازمانهای سنتی ایران کارکرد حزبی دارند
در ادامه مسعودنیا گفت: اگر حزب را در پلکان اولش تعریف کنیم در جامعه ایران بسیاری از نهادها و سازمانهای سنتی و مذهبی وجود دارند که کارکرد حزبی دارند. در پلکان توسعه یافته، احزاب کارکرد زیادی دارند که در پلکان اولش کارکرد حزب، انتخاباتی است. در جامعه ایران بسیاری از نهادها و شخصیتهایی داریم که از بودجه دولتی استفاده و کار حزبی میکنند.
وی افزود: موضوع جهانیشدن و جهان ارتباطات و فضای مجازی سبب میشود که با مرور زمان اختلاف سلایق و خواستههای گوناگون مطرح شود. معمولاً هم این اختلاف سلایق بر سر موضوعات خاصی است. بههرحال جهانیشدن سبب شده که گروههایی که وجه افتراق زبانی و گویشی هم دارند دارای انگیزه شوند. بنابراین معتقدم که به نفع حاکمیت است که این سلایق و علایق گویشی را درون یک سازمان و نهاد بریزیم که اگر بخواهند فعالیت کنند قاعدهمند عمل کنند و اگر قاعدهمند فعالیت کنند بهتر میتوانید از کار آنان با خبر شوید و بهتر در چارچوب نظام، رهبری کنید. اما اگر اجازه فعالیت پیدا نکنند ممکن است به روشهای زیرزمینی روی آورند که جالب نخواهد بود.
این استاد علوم سیاسی دانشگاه اصفهان در خصوص وضعیت ارتباط احزاب با جامعه دانشجویی، ادامه داد: روزهایی که بنده دانشجو بودم یک تشکل وجود داشت و همه دانشجویان وارد این تشکل میشدند، اما امروز با وجود اینکه تشکلهای دانشجویی زیادی وجود دارد و ما در کنار تشکلهای سیاسی، تشکلهای مدنی دیگری هم به وجود آوردهایم، اما میزان علایق و شوق دانشجویان به این تشکلها و نهادهای مدنی بسیار کم شده است. رهبر معظم انقلاب بارها تأکید کردهاند که دانشجو باید آگاهی سیاسی داشته باشد نه اینکه سیاسیکاری کند.
موفق عمل نکردن احزاب سبب سستی رابطه دانشجویان با نهادهای مدنی شد
مسعودنیا گفت: معتقدم تمایل نداشتن دانشجویان برای ورود به این تشکلها به سیاست زدگی و موفق عمل نکردن احزاب در ایران بر میگردد. این نگاه حذفی که احزاب سیاسی به یکدیگر داشتند متأسفانه در برخی موارد وارد دانشگاهها هم شد و تشکلهای دانشجویی هم نسبت به یکدیگر همین نگاه را پیدا کردند. اگر بتوانیم تشکلها و نهادهای مدنی را فعال و پویا کنیم موجبِ داشتن دانشجویانی فعال و کارآمد میشود و این امر میتواند کشور را از یک اقتصاد رانتی متکی بر نفت به سمت یک اقتصاد دانشبنیان سوق دهد. زمانی یک فرد به سمت نوآوری پیش میرود که احساس کند تعلق دارد و باور توانستن داشته باشد.
جامعه دانشجویی آرمانخواه است
در ادامه مرادی در این خصوص که چرا جامعه دانشجویی نتوانسته با احزاب همراهی و همخوانی داشته باشد، گفت: معتقدم جامعه دانشجویی یک جامعه آرمانخواه است و به دنبال اهدافی است که خواستههایش را محقق کند. احزاب هم هدف اصلیشان موفقیت در انتخابات است و ضرورت حزب در این است که اختلافات را با رأی حل کنیم و هر صندوقی که بیشترین رأی را داشت حاکمیت پیدا کند.
قائممقام حزب اعتماد ملی در استان اصفهان، افزود: یک تئوری به نام درماندگیهای آموخته شده وجود دارد و چکیده آن این است که جانداران وقتی برای رسیدن به یک هدف راههای مختلف را تجربه میکنند و شکست میخورند دچار ناامیدی میشوند و انگیزهشان را برای تلاش از دست میدهند، درد میکشند، تحمل میکنند، اما حرکت نمیکنند. معتقدم در طول انتخابات گوناگون این پیام را به دانشجویان دادهایم که خواست شما از طریق انتخابات محقق نمیشود.
وی ادامه داد: معتقدم بدون مشارکت مردم نمیتوانیم بارِ انقلاب را به مقصد برسانیم. بدون مشارکت واقعی مردم و بدون تحقق اهداف انقلاب اسلامی که بر اساس این اهداف، انقلاب پیروز شد نمیتوانیم این بار را به منزل برسانیم. برخی افراد با تنگنظریها دامنه مشارکت مردم را کاهش میدهند و ایکاش متوجه میشدند که این امر محبت و خدمت نیست بلکه بر شاخ نشستن و بن بریدن است.
جوانگرایی در احزاب ضروری است
همچنین فروزبخش گفت: در کشور به جز انتخابات ریاست جمهوری که گردش قدرتمان به یک سمت بوده، اما در انتخابات مجلس گردش قدرت، نخبگان و مشارکت مردم را هم داریم. بنابراین گردش قدرت و نخبگان را داشتهایم و مشارکت مردم در انتخابات بالا بوده است. البته این مشارکتها حزبی نبوده است. در زمان دانشجویی وقتی میخواستیم وارد گروههای حزبی شویم، اولین سؤالی که برایمان پیش میآمد این بود که در این حزب روند پیشرفت به چه شکلی است.
مسئول کمیته سیاسی کانون اندیشه و تمدن اسلامی استان اصفهان، افزود: یک نگاه به شورای مرکزی حزب که میانداختیم میدیدیم که سن افراد بالای ۶۲ سال است که این امر بر روحیه دانشجویان اثر منفی داشت. بنابراین جوانان و دانشجویان یکی از مشکلات اصلیشان این است که وقتی میخواهند وارد احزاب شوند با همان احزاب معیوب و بدون کارکرد مواجه میشوند.
وی ادامه داد: رسانهها اگر احزاب رو بررسی کنند و ببینند که کدام احزاب انتخابی و کدام انتصابی هستند و در این احزاب انتخابی و انتصابی چند درصد از قشر جوان حضور دارند متوجه اصل موضوع خواهند شد. برای مثال وقتی در شورای مرکزی احزاب میبینید که میانگین سن مثلاً ۳۰ سال است در اینجا میتوانید روی آن حزب حساب کنید و متوجه شوید که یک دانشجوی ۳۰ ساله بعد از ۵ سال کار به یک جایی برسد، اما وقتی میانگین سن ۶۵ سال است این سؤال برای دانشجو پیش میآید که آیا من میتوانم در این حزب موفق باشم یا سرباز صفر هستم؟
فروزبخش تصریح کرد: پس یکی از اصلیترین دلایلی که جوانان و دانشجویان وارد کار سیاسی نمیشوند این است که آینده روشنی در کار سیاسی نمیبینند.
در جامعه ایران امکان تحرک طبقاتی بالا است
در ادامه این میزگرد مسعودنیا گفت: اینکه در جامعه ایران امکان تحرک طبقاتی بالا است و میشود یک شبه ره صد ساله را طی کرد هم یک حسن و هم یک عیب است. یک شبه اینکه کسی بیاید از بخشداری به وزارت برسد صریح میگویم که بر اساس تفکر حزبی مخالف این موضوع هستم. اگر در غرب این موضوع را بررسی کنیم شخصی مانند "ژاک شیراک"- رئیسجمهور اسبق فرانسه سلسله مراتب حزبی را طی و در دانشکده حزبی تحصیل میکند، بعد شهردار یک شهری میشود و بعد شهردار پاریس و بعد رئیسجمهور فرانسه میشود.
این استاد علوم سیاسی دانشگاه اصفهان، افزود: بنابراین احزاب کشورمان آموزش علم سیاست نمیدهند. اینکه دور هم جمع شویم و حزب تشکیل دهیم و نزدیک انتخابات از دانشجو استفاده کنیم کمکم دانشجو میگوید میخواهند از ما به عنوان نردبان استفاده کنند. راه صحیح این است که دانشجو را در قدرت سهیم و نخبه پروری کنیم. پس احزاب سیاسی هم باید به آموزش سیاسی توجه کنند و هم واقعیتهای جامعه را در نظر بگیرند و کادر سازی کنند. احزاب، هماکنون کادر سازی نمیکنند و یک استراتژی که در نظر گرفته شده و اگر تحقق پیدا کند این است که در کنار هر وزیر، معاونان زیر ۴۰ سال گذاشته شود.
احزاب برای کادرسازی باید از دانشجویان بهره ببرند
وی خاطرنشان کرد: پس احزاب برای کادر سازی باید از دانشجویان بهره ببرند. نمیشود که در جامعه ایران یک مرتبه از طبقه اول آسانسوری به طبقه ۳۲ برویم. وقتی کادر سازی در احزاب شود دولتها هم برآمده از حزب میشوند و بسیاری از مشکلات حل میشود. تا زمانی که نگاه حذفی در احزاب به نگاه جمعی تبدیل نشود مشکلات وجود دارد و رسانهها در این خصوص باید نقش ایفا و احزاب را دور یکدیگر جمع کنند.
رجال سیاسی به یکدیگر نگاه حق و باطل نداشته باشند
مرادی نیز گفت: متأسفانه نخبگان سیاسی کشورمان اهل گفتمان و گفتگوی سیاسی با یکدیگر نیستند. وقتی هم جلسهای تشکیل میدهند عمدتاً رجل سیاسی با یکدیگر مشاجره میکنند به طوری که انگار یک طرف حق است و طرف دیگر باطل. نگاه اینچنینی واقعاً بد است. در وهله بعد باید گفت یک سری از نخبگان کشور معتقدند حضور در احزاب برای آنان هزینه دارد و به همین دلیل از حضور یافتن در احزاب سر باز میزنند.
همچنین فروزبخش خاطرنشان کرد: معتقدم رسانه باید از احزاب بازخواست گفتمانی طلب کنند و از احزاب بپرسند حرفتان چیست؟ برخی احزاب حرفی برای گفتن ندارند، اما برخی دیگر دارای هویت و حرف هستند.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: احزاب نهادهای مدنی تحزب استانی سیاسی توسعه سیاسی انتخابات استاد علوم سیاسی دانشگاه اصفهان احزاب سیاسی در ایران احزاب و نهادهای مدنی احزاب و نهادهای مدنی واقعیت امر جامعه ایران امکان همین دلیل آستانه انتخابات احزاب سیاسی جامعه پذیری سیاسی رهبر معظم انقلاب نهادهای مدنی پل ارتباطی میان وجود داشته طبقه متوسط جدید عنوان یکی جامعه دانشجویی کارکرد حزبی پذیرفته ایم احزاب سیاسی فعال سیاسی گردش نخبگان احزاب در ایران ایران احزاب ایران پرداخت مشارکت سیاسی ادامه مرادی احزاب انتخابی انقلاب اسلامی خرده فرهنگ ها وجود دارند تشکیل می دهند احزاب کارکرد بستر اجتماعی طبقاتی دارند برای مثال اما در ایران شکل می گیرند یکی از دلایل فعالیت کنند آموزش سیاسی داشته باشند اگر بخواهیم سیاسی جامعه مشارکت مردم سیاسی داشته شورای مرکزی توسعه یافته همان طور باید گفت مجلس و دولت جامعه ای ما در ایران وجود ندارد خانه کارگر دیگر دارند بررسی کنیم برخی افراد سیاسی کشور مردم ایران دور هم جمع بر اساس بر اساس یک سبب شده دولت ها هم بر می گردد قاعده مند نگاه مردم داشته ایم حزب سیاسی چشم انداز گردش قدرت احزاب قوی داشته اند چرا احزاب نگاه کنیم بخش خصوصی کادر سازی بومی سازی مرادی گفت نیست بل
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۹۳۹۷۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آموزش و پرورش نه مسئله با اولویت، بلکه مسئله نخست کشور است
رئیسجمهور گفت: آموزش و پرورش ناظر بر عموم رفع دغدغههایی است که امروز دغدغهمندان، آسیبشناسان، جامعهشناسان و خانوادهها دارند، بنابراین مسئله آموزش و پرورش نه مسئلهای با اولویت، بلکه مسئله نخست کشور است.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، آیت الله سید ابراهیم رئیسی صبح امروز _ دوشنبه ۱۰ اردیبهشت_ در آستانه روز معلم، در دیدار جمع زیادی از فرهنگیان و در آئین تجلیل از معلمان نمونه کشوری، ضمن ابراز خرسندی از حضور در جمع فرهنگیان، معلمان و آیندهسازان کشور، صمیمانه از تلاش همه مربیان و معلمان قدردانی کرد و روز معلم را به همه معلمان و دستاندرکاران آموزش و پرورش تبریک گفت.
رئیس جمهور نهاد تعلیم و تربیت را موضوعی بسیار با اهمیت توصیف کرد که باید همواره مورد توجه دولتمردان، معلمان، مربیان و خانوادههای گرامی باشد و گفت: موضوع تعلیم و تربیت اساس ساختن کشور، صیانت از جامعه، رشد فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی، آسیبشناسی و آسیبزدایی از جامعه و اساس برای ارتقای نسلها است.
آیت الله رئیسی با بیان اینکه تعلیم و تربیت ناظر به رفع همه آسیبهایی است که امروز جامعه را رنج میدهد، افزود: آموزش و پرورش ناظر بر رفع دغدغههایی است که امروز دغدغهمندان، آسیبشناسان، جامعهشناسان و خانوادهها دارند، لذا مسئله آموزش و پرورش نه مسئلهای با اولویت، بلکه مسئله اول کشور است و هدف انقلاب اسلامی به عنوان یک انقلاب فرهنگی برای ارتقا و اعتلای فرهنگ، ساخت انسانها، ساخت جامعه قرآنی و نمونه با کمک و محوریت آموزش و پرورش، معلم و مدرسه ممکن است.
تکمیل میشود ….
کد خبر 749054