دغدغههای اجتماعی خانم نویسنده/در ستایش ۹۰ سالگی آلیس مونرو
تاریخ انتشار: ۳۰ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۹۵۳۳۹۸
خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ: آلیس مونرو، نویسنده بزرگ کانادایی و برنده جایزه ادبیات نوبل در سال ۲۰۱۳، اکنون در آستانه ۹۰ سالگی است. حسن گلمحمدی نویسنده و پژوهشگر در یادداشتی که بهتازگی درباره 90 سالگی ایننویسنده در اختیار مهر قرار داده، به بررسی کارنامه و شخصیت ایننویسنده پرداخته است.
مشروح متن یادداشت وارده مذکور در ادامه میآید:
آلیس مونرو در مجموعهداستان کوتاه «دره اتاوا» که داستانهای آن اوج تواناییهای ایننویسنده را در داستانسرایی نشان میدهد، مینویسد: «هر وقت در شهر محل زندگیام بودم، خطری وجود داشت، خطر دیدن زندگی خودم از طریق چشمانی به غیر از چشمان خودم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مجموعهای از چنین نقشها را آلیس مونرو که به ملکه داستان کوتاه کانادا معروف است، در نوشتههای خود با مهارتی باورنکردنی به رشته تحریر درآورده است. داستانهای او، زندگی انسانها را به تصویر میکشد و به لایههای درونی ذهنها و اندیشهها فرو میرود. بیشتر داستانهای مونرو مربوط به مناطق روستایی و نیمه روستایی جنوب غربی استان انتاریوی کانادا که محل زندگی و تجربههای او در کودکی بوده، تعلق دارد. نوشتههای مونرو بسیار عالی و بیانگر واقعیتهای ملموس و تجربیات او است. به همین علت است که خوانندگان آثارش زندگی خود را در آنها میبینند، بهویژه اگر کانادایی باشند و در استان انتاریو هم زندگی کنند. اما از آن مهمتر تاثیری است که آثار مونرو بر ذهن خوانندگان میگذارد. به طوریکه او در یک داستان کوتاه ۲۰ تا ۳۰ صفحهای، تفکر، تعمق و دقت بیش از یک رمان طولانی را به خواننده انتقال میدهد.
مونرو حرفهایی میزند و تجربیاتی را منتقل میکند که برای نسلهای جوان امروزی که گرفتار تکنولوژی و بویژه رایانهها شدهاند، بسیار ارزشمند است. او میگوید: «نسلهای گذشته مشکلات را مانع حرکت به جلو نمیدانستند، زیرا انسان با غلبه بر مشکلات به خودآگاهی و ارزیابی خوب از خود میرسد در حالیکه جوامع امروز بر این باورند که انسان باید خوب زندگی و کار کند و عبور از موانع قدرت جسمی و روحی را حفظ و تقویت میکند.»
اینتفکر و بینشی که مونرو آن را بیان میکند، شاید یکی از پارادوکسها و تفاوتهای طرز نگرش نسلهای گذشته و نسل امروز در رابطه با زندگی باشد. نسل امروز که در امریکا و کانادا و اروپا زندگی میکنند به هیچ وجه با نسلهای گذشته نزدیکی و قرابت ندارند. خود من شاهد این گونه مسایل در جامعه امروز کانادا هستم. وقتی که با یک نوجوان ایرانی یا غیر ایرانی در تورنتو به صورت خصوصی و دوستانه صحبت میکنم و یک مقدار به آنها در گردهماییها یا جلسات مختلف و حتی میهمانیهای خانوادگی نزدیک میشوم، احساس میکنم که چقدر دنیای آنها با دنیای ما تفاوت و حتی تضاد دارد. نزدیکترین نوجوان فامیل و آشنا حوصله، زمان و فرصت این را ندارد که چند لحظه از دنیای مجازیای که رایانه برای او ساخته است جدا شود و برای گفتوگویی کوتاه به میان جمع بیاید.
چه باید کرد؟ هیچ راه حل اجرایی قابل توجهی برای این مشکل در حال حاضر به نظر نمیرسد.
آلیس مونرو، نویسندهای است که این مسایل اجتماعی را درک میکند و آثار او میتواند راهکارهای ساده و اجرایی در جلوی چشم ما قرار دهد. او اعتقاد دارد اگر چه جامعه در طول زمان تغییر کرده و بینش نسلهای جوان با گذشته متفاوت است اما ذات و سرشت آدمی پابرجا باقی مانده و همین دلیل محکمی است که نشان میدهد مونرو در داستانهایش همواره حرفهایی برای گفتن دارد، حتی برای نسلهای جدید. به همین علت باید گفت که آلیس در نوشتههایش داستان کوتاه خلق نمیکند، او نحوه زندگی را نشان میدهد. مونرو مسایل عادی زندگی را به جای پرداختن به موضوعات جنجالبرانگیز دستمایه خلق آثارش قرار میدهد. این نویسنده با نوشتن کتاب «عشق زن خوب» نشان داد که هنوز صحبتهای جدیدی درباره زندگی زنان دارد. مونرو با کارهای خود ثابت کرد که یک داستان کوتاه میتواند در مقایسه با یک رمان، حرفهای بیشتر و تجربیات مهمتری را مطرح کند. به همین دلیل بود که کمیته جایزه ادبیات نوبل بر تواناییهای مونرو در انتقال مفاهیمی زیاد تنها در چند صفحه یک داستان کوتاه صحه گذاشت و او را ملکه داستان کوتاه کانادا نامید.
آلیس در دنیای آرام و دوستانه خود غرق است. از مسایل جنجالبرانگیز و روشنگر مابانه و بویژه گرایشات سیاسی کاملا به دور است. او اهل تظاهر نیست ولی در جامعه کانادا حضوری هوشیارانه دارد. مونرو با بیان ساده، زیبا و پر نفوذ به ذهن خواننده راه درست زندگی را القا میکند. آلیس به همه چیز در دنیای اطراف خود توجه دارد و و اقعیتها را به روی کاغذ میآورد. این نویسنده بزرگ کانادایی علاوه بر هنر نویسندگی، متفکر و فیلسوفی است که همیشه تفاوت بنیادین میان افراد با دانش و خرد را با افراد فرصتطلب و نادان درک کرده است. او سیاستمدار نیست ولی از «سیاست زندگی کردن» مینویسد. همین نکته یکی از عوامل مهم موفقیت او به شمار میرود. آلیس مونرو شخصیتهای داستانهایش را از میان مردم جامعه انتخاب میکند. خواننده هنگام خواندن قصههای او متوجه گذر زمان نمیشود، موقعی که به پایان داستان این نویسنده میرسد، تازه متوجه میشود که زمانی هم گذشته است. اینگونه توانایی در قلم هر نویسندهای موجود نیست. او از روابط انسانی در ساختن زندگی بهتر بر اساس اصول روانشناسی استفاده مطلوب میکند.
آلیس مونرو علت گرایش خود به نوشتن داستان کوتاه را اینگونه بیان کرده است: «زمانی که جوان بودم، مسئلهام برای نوشتن فقط زمان بود. من بچههای کوچکی داشتم و کسی نبود که بتواند کمکم کند. هیچ راهی نبود که بتوانم وقت این کارها را داشته باشم. نمیتوانستم به آینده نگاه کنم و بگویم که این کار قرار است یک سال زمان ببرد، چون فکر میکردم هر لحظه ممکن است اتفاقی بیفتد و تمام آن فرصت را از من بگیرد. بنابراین بخش بخش و در زمانهای محدودی مینوشتم. شاید به مرور زمان به ایدههایی عادت کردم که میتوانستند در یک زمان محدود به سرانجام برسند و همین علت گرایش من به نوشتن داستان کوتاه شد.»
بهنظر نگارنده، در حال حاضر با توجه به مشکلات زندگی و زمانی که افراد میتوانند برای مطالعه در نظر بگیرند، خواندن داستانهای کوتاه که کم وقتگیر است و خواننده هم زود به منظور نویسنده پی میبرد، از خواندن داستانهای بلند و رمان رغبتانگیزتر است. بویژه داستانهای کوتاهی که مونرو مینویسد. او غالبا هر داستان را با جملهای منحصر به فرد آغاز میکند. آغازی که مسیر زندگی را عوض مینماید و خواننده را به فکر راه و چاره میاندازد. خصوصیات خاص قلم مونرو چگونگی طرح داستان و یا رعایت اصول کلاسیک داستاننویسی نیست. مشخصه اصلی داستانهای آلیس تصمیمات و شکلگیری افراد داستان است. شخصیتهایی که آنقدر هنرمندانه و نزدیک به واقعیتهای زندگی امروزه خلق میشوند که هر یک از خوانندگان خودشان را در آن داستان میبیند و با آنها در تصمیمگیریها و شکلپذیریها مشارکت میکنند و همین امر خواننده را تا پایان داستان با خود به همراه میبرد. این هنری است که در کمتر نویسندهای وجود دارد. در مقام مقایسه شاید بتوانیم آثار آلیس مونرو را به داستانهای آنتوان چخوف و جیمز جویس نزدیک بدانیم، در حالیکه به گمان نگارنده تاثیر آثار مونرو در خواننده بیش از این نویسندگان است چون او روایتگر زندگی مردم دوران عمر خود است.
آثار آلیس نه تنها تاثیرگذار در زندگی مردم جامعه امروز است بلکه آنها منبع الهام و آفرینش برای نویسندگان دیگر نیز تلقی میگردند. کسب جایزه نوبل ادبیات توسط این نویسنده، ارزش و اهمیت دو چندانی به هنر نوشتن داستان کوتاه بخشید و او سیزدهمین زنی بود که در طول تاریخ توانست به چنین افتخاری دست یابد. به همین دلیل کانادا به داشتن یک چنین نویسنده توانایی افتخار میکند.
خوشبختانه بسیاری از آثار این نویسنده کانادایی به زبان فارسی ترجمه شده است. رویاهای مادرم، میخواهم چیزی بهت بگم، فرار، دست مایهها، دورنمای کاسل راک، خوشبختی در راه است و زندگی عزیز. بنابراین به تمام ایرانیان ساکن کانادا و داخل کشورمان توصیه میکنم آثار این نویسنده را بخوانند که کتابهای او قطعا نقش مثبتی در زندگیشان ایجاد میکند.
کد خبر 4856758 محمد آسیابانیمنبع: مهر
کلیدواژه: آلیس مونرو حسن گل محمدی کانادا ادبیات جهان انقلاب اسلامی ایران کتاب و کتابخوانی رایزنی فرهنگی ادبیات مد و لباس ترجمه سردار سلیمانی ادبیات جهان جایزه ادبی نقد کتاب دهه فجر گردشگری سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی نوشتن داستان کوتاه یک داستان کوتاه نسل های گذشته نشان می دهد آلیس مونرو نویسنده ای همین دلیل همین علت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۹۵۳۳۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واکنش روابط عمومی دانشکده علوم خانواده به برخی حاشیهسازیها
به گزارش گروه آموزش و دانشگاه خبرگزاری علم و فناوری آنا، روابط عمومی دانشکده علوم خانواده دانشگاه تهران با انتشار توضیحی، نسبت به برخی حاشیهسازیها درباره بهرهمندی از ظرفیت شخصیتهای حقوقی مرتبط با ماموریتها و فعالیتهای این دانشکده، واکنش نشان داد.
متن توضیح روابط عمومی دانشکده علوم خانواده دانشگاه تهران به این شرح است:
باسمه تعالی
در پی انتشار هدفمند برخی اخبار در خصوص انتصابات صورت گرفته در دانشکده علوم خانواده دانشگاه تهران به استحضار عموم دانشگاهیان میرساند که دانشکده علوم خانواده با هدف تامین نیروی انسانی متخصص در راستای تحکیم بنیان خانواده، افزایش مشارکت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی زنان، توجه به عرصه خانواده، جمعیت و سلامت آن، تولید دانش بومی، بازبینی و طراحی رشتههای مرتبط به منظور کاهش چالشهای این حوزه و بر اساس اصول حاکم بر قانون اساسی، منویات مقام معظم رهبری و سیاستهای دولت مردمی شکل گرفته است. برای تحقق اهداف مذکور، شورای راهبردی دانشکده علوم خانواده تشکیل گردیده است که برخی از کارکردهای مورد انتظار این شورا عبارتند از:
• سیاستگذاری و نیازسنجی برای جذب هیئت علمی دانشکده بر اساس سیاستها و استانداردهای دانشگاه تهران؛
• تعیین راهبردها برای متمرکزسازی و ایجاد پایگاه علمی، پژوهشی، تخصصی و همچنین اجرایی در راستای بهبود نقشپذیری خانواده در نظام اجتماعی در قالب نگرش خانواده به مثابه بنیان اجتماع.
• تجمیع میان رشتگیهای موجود در حوزه مطالعات خانواده و رشتههای مشابه
• زیست بومسازی و توسعه چندبعدی فعالیتهای مرتبط با خانواده، زنان و جمعیت
• توسعه مطالعات میان رشتگی با هدف قرار دادن محور سلامت خانواده از منظرهای سلامت اجتماعی، سلامت جسمی، روحی، معنوی و فکری
• طراحی الگوهای علمی و نهادهای پژوهشی برای توسعه و ارتقای شاخصهای رفاه اجتماعی بر پایه و محوریت خانواده
• تقویت مشارکت اجتماعی خانواده محور و زنان در مواردی همچون نوآوری، کارآفرینی، اقتصاد خانواده محور و کارآفرینی مبتنی بر مشارکت خانواده
• طراحی سازوکارها و برنامهها بهمنظور مشارکت فعال و پویا در حوزه مسائل و چالشهای مرتبط با خانواده
• طراحی سازوکارهای عملیاتی بهمنظور پرورش و ارتقای شایستگیهای پژوهشگران کوشا در حوزه خانواده
شورای راهبردی دانشکده علوم خانواده مرکب از اعضایی با شخصیت حقوقی و حقیقی است که برخی از اعضای حقوقی آن عبارتند از:
معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده یا نماینده تامالاختیار (خانم انسیه خزعلی)
دبیر ستاد تعلیم و تربیت شورای عالی انقلاب فرهنگی یا نماینده تامالاختیار (خانم جمیله علم الهدی)
دبیر ستاد خانواده و زنان شورای عالی انقلاب فرهنگی یا نماینده تامالاختیار (خانم فهیمه فرهمندپور)
مشاور امور زنان و خانواده وزیر علوم، تحقیقات و فناوری (خانم فخرالسادات نصیری)
مشاور امور زنان و خانواده رئیس دانشگاه تهران (خانم فاطمه یزدیان)
علاوه بر شخصیتهای حقوقی مذکور، برخی شخصیتهای علمی و دانشگاهی فعال در حوزه زنان و خانواده از دانشگاه تهران و سایر دانشگاههای ایران و جهان نیز عضو حقیقی شورای راهبردی دانشکده علوم خانواده هستند که توسط رئیس دانشگاه تهران منصوب شده و یا خواهند شد.
همچنین دانشکده علوم خانواده به منظور تحقق مطالبه رئیس محترم دانشگاه تهران جهت ایفای نقش محوری در زمینه فعالیتهای علمی، تحقیقاتی و حل مسایل حوزه زنان و خانواده در کشور، علاوه بر جذب اعضای هیات علمی جوان، از ظرفیت استادان پیشکسوت و برجسته دانشگاههای مختلف که دارای تخصصهای مرتبط با رشتهها و گروههای آموزشی این دانشکده هستند، به صورت استاد وابسته بهره خواهد برد.
انتهای پیام/