حضور حداکثری در «انتخابات» رژیم آمریکا را به بنبست راهبردی خواهد برد
تاریخ انتشار: ۳۰ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۹۵۵۲۵۱
خبرگزاری میزان- رئیس ستاد کل نیروهای مسلح در پیامی تأکید کرد: انتخابات دوم اسفندماه سال ۹۸ با حضور پرشور و حداکثری ملت ایران، رژیم تروریستی آمریکا را بهعنوان محور شرارت و خصومتورزی علیه انقلاب و میهن اسلامی به محاق و بنبست راهبردی خواهد برد. تاریخ انتشار: 12:22 - 30 بهمن 1398 - کد خبر: ۵۹۷۹۵۳
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری میزان، سردار سرلشکر پاسدار «محمد باقری» در پیامی ملت ایران را به حضور گسترده در انتخابات دوم اسفندماه دعوت کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
متن پیام رئیس ستاد کل نیروهای مسلح به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
حافظه تاریخی ملت شریف و عظیم الشأن ایران اسلامی گواهی میدهد حضور باشکوه و حداکثری آنان در آوردگاههای حساس نظام و بزنگاههای خطیر و سرنوشتساز کشور، همواره خنثی کننده توطئههای رنگارنگ و پیچیده دشمن بوده است؛ هرچند اقتدار نظامی و دفاعی کشور برای تولید «قدرت بازدارندگی» انکارناپذیر و غیر قابل تردید است، اما مشارکت مردم در صحنههای نیاز و حوادث و رخدادهای مهم، از مصادیق اساسی برای صیانت از استقلال، هویت و امنیت سرزمین ایران و دفع تهدیدات و فشارهای دشمن طی ۴۱ سال اخیر بوده از اهمیت و نقش راهبردی برخوردار است.
قرائن و مستندات محکم نشان میدهد در شرایط کنونی و در آستانه انتخابات دوم اسفندماه، دشمنان ملت ایران با بسیج منابع، توانمندیها و امکانات رسانهای خود راهبرد «مأیوس سازی مردم» از آینده و متقاعدسازی آنان برای عدم حضور در پای صندوقهای رأی را پیش گرفتهاند، تا از منظر خود، انتخابات کمرونق و مشارکت حداقلی را بستری برای اعمال فشارهای بیشتر به کشور قرار دهند.
در مقابل این راهبرد شیطانی، ایرانیان غیرتمند و فهیم به رغم برخی مشکلات در صحنه زندگی خود، بر اساس باورهای دینی و انقلابی و درک عمیق از ضرورتها و الزامات فراروی تداوم انقلاب و پیشرانهای مقوم پیشرفت کشور، اندیشیدن به نمایش مجدد قدرت مردم سالاری دینی در صحنه انتخابات روز جمعه را با رأی هوشمندانه و توأم با بصیرت و ژرف اندیشی، ضامن سربلندی و عبور از این آزمون سترگ تاریخی میدانند.
در این رهگذر، بیتردید آنچه منطبق بر منظومه فکری و مطالبات مقام معظم رهبری (مدظله العالی) و مطلوب نظر آحاد مختلف مردم ایران است، مجلسی در تراز انقلاب اسلامی، با حضور نمایندگانی متدین و معتقد به مبانی انقلاب و نظام و برخوردار از «کارآمدی»، «روحیه انقلابی» و «استکبار ستیزی» به مثابه سه مؤلفه و شاخص مهم است که بتواند با کار برتر و عمل اساسی، پرداختن به موضوعات اولویتدار، وضع قوانین عملیاتی و کاربردی و مراقبت از تصویب کنوانسیونها و معاهدات بینالمللی؛ ریلگذاری برای حرکت دولت و تضمین این حرکت را به خوبی انجام دهد.
پر واضح است «انتخاب آگاهانه» قادر است مجلس را کارآمد و در رأس امور قرار دهد، تا بهعنوان مظهر عزت ملی، اقتدار و استحکام نظام با عملکرد انقلابی و منش جهادی، به پاسداری از قانون اساسی و دفاع از انقلاب و دستاوردهای آن که محصول مجاهدتها و شهادت مجاهدان فی سبیل الله است بپردازد و اندیشیدن به مطالبات به حق مردم را اولویت اول خود بداند.
رجاء واثق دارم انتخابات دوم اسفندماه سال ۹۸ با حضور پرشور و حداکثری ملت ایران، رژیم تروریستی آمریکا را به عنوان محور شرارت و خصومت ورزی علیه انقلاب و میهن اسلامی به محاق و بنبست راهبردی خواهد برد و به فضل الهی با تشکیل مجلسی قوی، متدین، مـتخصص و مسلح به دانایی و توانایی لازم و متعهد به مصالح و منافع ملی و... از چالشها و مشکلات موجود گرهگشایی و در کنار سایر دستگاهها و نهادها، سربلندی کشور در تقابل راهبردی با دشمن بهویژه در حوزه تحریم و جنگ اقتصادی امروز را رقم خواهد زد.
به تجربه آموختهایم هر زمانی که خلاف منویات و خواستههای دشمنان عمل کرده ایم، دقیقا در همان اوقات، کشور با فرصتها و منافع پایدار روبرو شده است و در این روزهای حساس منتهی به حضور در آزمون بزرگ «انتخابات» که تحت تاثیر شهادت «سردار دلها حاج قاسم سلیمانی» قرار دارد، شایسته است داوطلبین نمایندگی با تأسی به وصایای رهگشای آن شهید عالیقدر که عبور جناحها و افراد از خود در روز حادثه و پناه بردن همگان به خیمه «ولایت فقیه» را مورد تاکید قرار داده است به خدمت صادقانه و بی منت به مردم عزیز بیاندیشند و «خانه ملت» را به کانون قدرتسازی برای کشور و تحقق راهبرد «ایران قوی» تبدیل کنند.
در پایان به نمایندگی از خانواده بزرگ نیروهای مسلح مقتدر و افتخارآمیز که در روز جمعه، با لبیک به ندای مقام عظمای ولایت و رهبری حضرت امام خامنهای (مدظله العالی) طلایهدار حضور بالنده و قدرتمند در صفوف فشرده و متصل به صندوقهای رای خواهند بود؛ از آحاد مردم شریف، قهرمان، زمان شناس و مسئولیت آشنا، برای مشارکت گسترده و شگفتیساز در انتخابات مجلس شورای اسلامی و میاندورهای مجلس خبرگان رهبری دعوت و از خالق حکیم بی همتا طلب میکنیم، دلهای ملت عظیمالشأن ایران را به «انتخاب آگاهانه» و «اصلح» در این آوردگاه بزرگ تاریخی، هدایت و تشکیل مجلسی قوی، شجاع و امید آفرین برای حل مشکلات اقتصادی و مدیریتی و پشتوانه ساز برای ترویج گفتمان خدمت و قانونگذاری در راستای اهداف و آرمانهای انقلاب و پیشرفت کشور را مقدر فرماید.
سرلشکر پاسدار محمد باقری
رئیس ستاد کل نیروهای مسلح
بیشتر بخوانید:
حضور گسترده مردم در انتخابات، دشمنان انقلاب اسلامی را ناامید میکندانتهای پیام/
منبع: خبرگزاری میزان
کلیدواژه: رئیس ستاد کل نیرو های مسلح سرلشکر باقری انتخابات دوم اسفندماه ستاد کل نیرو های مسلح ملت ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۹۵۵۲۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ضربه راهبردی ایران به رژیم صهیونیستی از نگاه عباس عبدی
عباس عبدی روز قبل از حمله ایران به اسراییل(رژیم) یادداشتی نوشت که درباره ایران و رژیم صهیونیستی بود. این یادداشت روز بعد و پس از حمله پهپادها وموشکهای ایران به سرزمینهای اشغالی منتشر شد. تحریریه روزنامه و همچنین آقای عبدی اطلاع نداشتند که حملهای در راه است. بعد از حمله در برخی رسانهها اعلام شد که علیه آقای عباس عبدی و روزنامه اعتماد اعلام جرم شده است.
به گزارش اعتماد، از آنجا که ۱۰ روز از این ماجرا گذشته و احضاریهای برای هیچکدام ارسال نشده، تصمیم گرفتیم درباره نظرات آقای عباس عبدی که در آن مصاحبه اعلام شده بود گفتو گویی داشته باشیم که میخوانید:
آقای عبدی! ماجرای احضار شما به کجا انجامید؟
هنوز اقدام قضایی به بنده اعلام نشده است.
آیا فکر میکنید منتفی شده است؟
نمیدانم؛ ولی با توجه به توضیحاتی که دادهام و از مفاد آن مطلع هستند، به گمانم برداشت دقیقی از نوشته من نداشتند. البته معتقد نیستم که برای نوشتن باید برای کسی اعلام جرم کرد، اگر نوشته افراد متضمن دروغ و جعل نباشد، صرفا تحلیل و نظر باشد، باید محترم شمرده شود؛ و این را نشانه قدرت میدانم. هر چند معتقدم که با توجه به شرایط کلی کشور نیز برخی از مسائل را باید به عنوان نویسنده رعایت کنیم. البته اکنون که مرز رسانه داخلی و خارجی برداشته شده است، متأسفانه نویسندگان داخل و در رسانههای رسمی کشور در موقعیت نابرابری با کسانی که در خارج هستند قرار دارند و این نابرابری یکی از عوامل خروج مرجعیت رسانهای از داخل است و این خطر امنیتی برای ایران دارد.
با توجه به آن اعلام جرم، گفتید که دیگر در این موضوع خاص نمینویسید. آیا اکنون که حداقل تا حالا منتفی شده، باز هم اظهارنظر نخواهید کرد؟
اگر اعلام جرم را اعلام نکرده بودند، بهتر بود. من متأسف شدم که چرا باید چنین تصوری را در جامعه القا کرد کسانی که سعی در نوشتن تحلیلهای منطقی دارند، نیز با اعلام جرم مواجه میشوند؟ اگر بدون اعلام بود، من هم خبرش را مثل موارد دیگر منتشر نمیکردم. با این حال اکنون میتوانم حرف بزنم، چون گمان میکنم نظراتم دچار تعبیرهای ناخواسته نخواهد شد.
پس اولین سوال را میپرسم؛ آیا ایران میتوانست پاسخ ندهد؟
در عمل میتوانست، همچنان که در موارد دیگر هم چنین کرده بود. ولی در سیاست نمیتوانست، زیرا سیاست با روابط شخصی فرق میکند. در روابط شخصی «گذشت و عفو» و «بزرگمنشی» و این گونه رفتارها معنی میدهد و اتفاقا پسندیده هم هست. با گذشت از دیگران میتوان اختلافات را بهتر حل کرد تا انتقام گرفتن. در عفو لذتی است که در انتقام نیست. ولی در سطح سیاست بهویژه در سطح بینالملل، گذشت بیمعناست و چه بسا موجب تشدید خصومت هم باشد.
پس پاسخ ندادن موجب تشدید بحران میشود. ولی در هر حال باید به اثرات این پاسخ توجه داشت. این اتفاقات موجب میشود تنش میان دو طرف از حالت انعطافپذیر و الاستیکی به وضعیت متصلب تغییر شکل بدهد. پیش از این طرفین اقداماتی را علیه یکدیگر انجام میدادند. گاه مستقیم، گاه غیرمستقیم و اغلب بدون پذیرش رسمی، در حالی که ناظران سیاسی میدانستند که کدام طرف، مستقیم یا با واسطه پشت ماجراست. با این حال وضعیت آنها مثل مشتهایی است که بوکسورها به کیسه چرمی لاستیکی میزنند. ابتدا قدری تغییر شکل داده، فرورفتگی و عقبنشینی کرده، سپس بازگشت به حالت اول را شاهدیم.
پس اکنون ماجرا فرق کرده و از حالت الاستیکی و انعطافپذیری به حالت نیمه شکننده تبدیل شده و در ادامه به وضعیت شکنندگی خواهد رسید. به عبارت دیگر ضربات علیه یکدیگر پرهزینه است و به صورت متعارف قابل ترمیم نیست و هزینه بازی را بالا برده و امکان ادامه بازی را کم کرده است.
پس آیا میتوان نتیجه گرفت که بحران میان ایران و اسراییل تشدید شده است؟
در واقع همانگونه که گفتم این بحران شکنندهتر شده است. شما به راحتی میتوانید به یک جسم الاستیک ضربه بزنید بدون اینکه نگران شکستن آن باشید، ولی چنین ضربهای را به راحتی به شیشه نمیزنید؛ بنابراین مدیریت امور از این پس اهمیت دارد.
آیا به همین علت ایران پاسخ حمله بعدی اسراییل را نداد؟
طبیعی است که طرف مقابل هم نمیخواسته که ایران پاسخ بدهد، لذا ضربه محدودی را انتخاب کرده که این شیشه نشکند. به عبارت دیگر طرفین از یکدیگر تحلیلی داشتهاند که منجر به مهار بحران شود. فراموش نکنیم که موضع غربیها به ویژه ایالات متحده نیز در عدم رغبت آنان به رشد تنش نیز مهم بوده است.
گمان میکنید که زدن سفارت و پاسخ ایران و نیز پاسخ بعدی اسراییل متوازن بود؟
به نظر میرسد که این ماجرا از نظر تاکتیکی و نظامی و خسارات وارده متوازن نبود. در هر حال سفارت ایران را زدند و ایران تعدادی از فرماندهان خود را از دست داد و چنین خسارتی حداقل با اطلاعات موجود به اسراییل وارد نشده است.
ولی از نظر راهبردی کفه حمله کاملا به سود ایران بود. به عبارت دیگر اعلام رسمی و با اطلاع یافتن طرف مقابل و حمله از خاک ایران به اسراییل، فارغ از جزییات ماجرا و با آن حجم حمله یک پیروزی راهبردی بود. بهویژه که انتظار قبلی به عدم حمله بوده است. به نظر میرسد که اقدام ایران نیز معطوف به همین هدف بوده و نه وارد کردن خسارت. فراموش نکنیم که ایالات متحده و بریتانیا و دیگر کشورهای غربی دربست در کنار اسراییل ایستاده بودند.
این پیروزی راهبردی چه آثاری در ایران میتواند داشته باشد؟
رسیدن به پیروزی همیشه ممکن است و حتی در مواردی ممکن است راحت رخ بدهد، مهم حفظ و تثبیت آن است. اجازه بدهید که مستندتر صحبت کنم. در سال ۱۳۸۸ تحلیلی نوشتم از وضع ایران و برای اطلاع مقامات فرستادم. بخشی از این تحلیل چنین است: پیش از خرداد ۸۸ بارها نوشته بودم که حکومت در ایران از ۴۰۰ سال گذشته یعنی از زمان اوج صفویه تا کنون هیچگاه بدین پایه که اکنون هست، قدرتمند نبوده است، ولی همیشه بلافاصله اضافه میکردم که متاسفانه این قدرت با نوعی از بیثباتی هم همراه است.
افزایش قدرت حکومت مثل منارهای است که قد میکشد و بلندتر میشود، اما به تناسب این ارتفاع پایههای آن عمیقتر و پهنتر نشده است؛ بنابراین بهرغم اوج گرفتن، بر ناپایداری آن افزوده شده است و این پایهها در حکومت چیزی نیست جز قدرت نرمافزاری آن. اگر از این زاویه نگاه کنیم، هر دستاورد خارجی باید از دو طریق پایدار و مستحکم شود. اول از طریق قرار دادن آن در دل یک سیاست خارجی معقول و قابل دفاع و عملی. دوم از طریق حمایت داخلی.
یک دستاورد خارجی را میتوان مثل دست یافتن به یک بازیکن عالی فوتبال دانست که فقط هنگامی مفید و موثر است که ۱۰ بازیکن دیگر نیز کمابیش همسطح او باشند؛ زمین و امکانات و دریافتی و استادیوم و اقتصاد باشگاه خوب باشد والا آوردن رونالدو در یک تیم ایرانی هیچ فایدهای برای فوتبال ما ندارد و همه هزینههای آن، زیان است. حمایت داخلی از این اقدام از دو طریق ممکن است. اول احترام گذاشتن به مردم و مطالبات آنان. روشن است که وضعیت کنونی در مواجهه با زنان و با این ویدیوهایی که منتشر شده در تعارض با این مساله است. دوم و سوم و چهارم نیز بهبود اقتصادی است. پیروزیهای خارجی به سرعت فراموش میشوند باید از طریق بهبود شرایط تثبیت شوند والا به ضد خودشان بدل خواهند شد.
نکته مهم ضربه راهبردی است که اسراییل در مجموعه ماجرای اخیر خورده است که در آینده به آن خواهم پرداخت.