مجلس انقلابی ابتدا با فساد سیستمی مبارزه کند/ لزوم شفافیت در تصویب قوانین
تاریخ انتشار: ۵ اسفند ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۷۰۱۹۵۹۹
تحلیل گر مسائل سیاسی به لزوم شفافیت در تصویب قوانین مجلس و پیگیری آنها تاکید کرد و گفت: مجلس انقلابی ابتدا باید با فساد سیستمی مبارزه کند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ محمد جواد اسماعیلی در گفت وگو با خبرنگار سفیر افلاک با اشاره به نتایج انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: لیبرالها که بهتر از همگان از عملکرد پوچ و خالی از دستاورد خود در این هفت سال خبر داشتند، با نزدیک شدن به انتخابات مجلس شورای اسلامی سال ۹۸، نوع سیاست مبارزه را تغییر داده و روی به تکنیک ناجوانمردانه تخریب جبهه مقابل و هراس مردم از آنها روی آوردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: همان طور که جبهه اصلاحطلب لیبرالی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ با استفاده از عملیات روانی و استفاده از کلیدواژههای دیوارکشی، تندروهای افراطی و … رای آوردند برای انتخابات مجلس هم از این حربه و تکنیک و کلیدواژهها استفاده کردند، افزون بر آن شاهد بودیم نزدیک انتخابات مجلس حتی شرکت در انتخابات را زیر سوال برده و شخص رئیس جمهور در سخنرانی خود از انتخابات به عنوان انتصابات نام برد.
تحلیلگر مسائل سیاسی عنوان کرد: جالب است بدانید که در کل ایران ۱۶ نفر از جناح اصلاحطلب لیبرالی به مجلس میروند که درواقع این امر نشان میدهد مردم اعتمادی به آنها ندارند. مهمترین مسئله مردم مسائل اقتصادی و معیشتی است به گونه ای که طی این هفت سال شاهد رشد بی رویه واردات، افزایش تورم، افزایش دلار و نرخ ارز از سه هزار تومان به ۱۵ هزار تومان، افزایش قیمت مسکن تا ۱۵۰درصد، افزایش قیمت خودرو و … بودیم.
وی بیان کرد: جناح لیبرالی اصلاحطلب هنگامی که متوجه پیشیگرفتن و پیروزی جبهه انقلاب شدند پروژه بعدی خود برای هراس مردم را آغاز کرد. در شب انتخابات شایعه فوت استاد شجریان، ورود ایران به لیست سیاه FATF ، و هراس مردم از ویروس کرونا را افزایش دادند.
اسماعیلی گفت: در شب انتخابات با پخش این خبرها سعی در منحرف کردن اذهان مردم از انتخابات و کاهش مشارکت آنها داشتند.
مسئله بعدی که بولد کردند ورود ایران به لیست سیاه FATF بود که سعی در القا کردن این پیام به مردم داشتند که اگر جبهه انقلاب در مجلس شروع به کار نماید با FATF مخالفت خواهد کرد و ایران بیش از پیش در جهان منزوی خواهد شد. حال آنکه درخبرگزاری ها رئیس بانک مرکزی و همچنین مدیر مالی بانک تجارت توضیح دادند ورود ایران به لیست سیاه FATF تاثیری روی روابط بانکی نخواهد داشت. این ارتباطات بانکی از قبل قطع شده بود.
وی تصریح کرد: عملیات روانی بعدی آنها خبر کرونا هراسی مردم بود. مسئلهای که اکنون در جامعه با آن روبهرو هستیم. ویروس کرونا ویروسی است که ۲٫۸ درصد احتمال کشندگی دارد، قبل از آن ویروسهای دیگری در برخی از کشورها مانند سارس شایع شده بود که ۹درصد و ویروس خاورمیانه ۵۰ الی ۶۰ درصد کشندگی داشت که در عربستان شایع شده بود. اما رسانههای دولتی به همراه رسانههای بیگانه بازتاب گستردهای از کروناهراسی را در سطح جامعه ترویج دادند. حتی با خبر توزیع میلیونی ماسک بر هراس مردم افزودند. اگرچه مردم میتوانند با توصیههای بهداشتی و علمی که پزشکان مطرح میکنند بهراحتی از شیوع این بیماری جلوگیری کنند.
تحلیلگر مسائل سیاسی خاطرنشان کرد: شکست جبهه اصلاحطلب لیبرالی همان طور که در مطالب بالا عرض کردیم از پیش مشخص بود و به همین خاطر روی به عملیات روانی و تخریب جبهه مقابل کردند. بیتدبیری و عدم کفایت این مسئولان در این هفت سال نشان داد که اقدامات آنها به ویژه برجام دستاوردی برای آنها نداشته است. آقای قوچانی یکی از اعضای حزب کارگزاران به صراحت اعلام کرد که ما به لیست امید باختیم.
وی اظهار داشت: این ابتدای کار جبهه انقلاب است. تا قبل از انتخابات مجلس جبهه انقلاب درگیر اختلافات داخلی بود که چند روز قبل از انتخابات به توافق رسیدند و یک لیست واحد ارائه دادند. اما اختلاف و انشقاق در صف جبهه انقلاب اگر درست مدیریت نشود ممکن است بعدها دامن آنها را بگیرد.
اسماعیلی افزود: مجلس انقلابی که روی کار میآید باید ابتدا با فساد سیستمی مبارزه کند. مجلسی به مانند قوه قضائیه که در کمتر از شش ماه برای مبارزه با فساد بسیج شد، باید فساد درون سیستمی را ریشهکن و همچنین با انواع لوایح و معاهدههای استعماری مبارزه کندد. اقدام بعدی مجلس باید شفافیت در تصویب قوانین و پیگیری آنها باشد.
تحلیلگر مسائل سیاسی عنوان کرد: متاسفانه مجلسی که تاکنون داشتیم نظارتی بر روی قوانین وجود نداشت و تنها لوایح و قوانین مکرر به تصویب میرسید و نظارتی بر اجرا و کیفیت قوانین تصویب شده وجود نداشت. امید است با ورود جبهه انقلاب شاهد عصر تازهای ازشکوفایی قوانین به نفع مردم جامعه باشیم تا بتوانیم در کنار حل مشکلات مردم، در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ هم این کرسی را بهدست آوریم.
انتهای پیام/
منبع: دانا
کلیدواژه: انتخابات مجلس جبهه انقلاب مسائل سیاسی هراس مردم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۰۱۹۵۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
احتمال انصراف قالیباف از ادامه حضور در مجلس
راه دشوار محمدباقر قالیباف، رئیس کنونی مجلس برای رسیدن به ریاست دوره دوازدهم مجلس بر کسی پوشیده نیست؛ راهی که هاتف صالحی، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی اصولگرا، از چهرههای نزدیک به طیف قالیباف معتقد است، اگر به سرمنزل مقصود نرسد، حتی ممکن است قالیباف قید نمایندگی مجلس را هم بزند.
به گزارش هم میهن، او در گفتوگویی، مذاکره و ائتلاف قالیباف با تندروها برای دوره بعدی مجلس را مورد بررسی قرار داد که در ادامه میآید:
چرا قالیباف برای ورود به مجلس در انتخابات ۱۴۰۲ با جبهه پایداری ائتلاف کرد؟ به نظر شما این ائتلاف پس از انتخابات هم ادامه خواهد داشت و فراکسیونی در مجلس با حضور شورای ائتلاف نیروهای انقلاب و پایداری شکل میگیرد؟
برخی رفتارها پراگماتیسمی است که متناقض به نظر میرسد اما در ساحت سیاست یک امر مرسوم و طبیعی است. یکی از اصلیترین شاخصههای جبهه پایداری، مخالفت با محمدباقر قالیباف است. قالیباف هم تاکنون سر سازگاری با جبهه پایداری نداشته است. اما در انتخابات مجلس ۱۴۰۲ این دو با هم ائتلاف کرده و لیست واحدی را تشکیل دادند. اگر جبهه پایداری رویکرد ایدئولوژیک دارد چرا این اتفاق افتاد؟
جبهه پایداری در سالهای اول (۱۳۹۰) که از احمدینژاد جدا شد جزوهای به نام «استقامت در منطقه ممنوعه» را منتشر کرد. اما جبهه پایداری نتوانست به این استقامت پایدار بماند. جبهه پایداری بر این عقیده بود که هر کسی را در حلقه خود نپذیرد و بر این عقیده است که علی لاریجانی، حسن روحانی، محمود احمدینژاد و بهویژه قالیباف را نپذیرد.
قالیباف از دید جبهه پایداری یک تکنوکرات غیرانقلابی است. در این سالها هم تخریب قالیباف توسط این جریان انجام شد. اما برای رسیدن به پیروزی در میدان انتخابات گاهی لازم است که با دشمن هم ائتلاف شود که بهعنوان پراگماتیسم شناخته میشود و مماس با اپورتونیسم (فرصتطلبی) است. رفتار جبهه پایداری در طول این سالها فرصتطلبانه بوده است.
پراگماتیسم (عملگرایی محض) و اپورتونیسم (فرصتطلبی) نسبتی با مبانی ایدئولوژیک جبهه پایداری و استقامت در منطقه ممنوعه ندارد و این نشان میدهد جبهه پایداری از مبانی و ارزشهای اولیه خود دور شده است. چراکه قالیباف عوض نشده و اتفاقاً طی سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۲ بیشتر از مبانی جبهه پایداری دور شده است.
قالیباف چرا تن به ائتلاف با جبهه پایداری داد با وجود آنکه میدانست این طیف او را تخریب کرده است؟
این کیاست قالیباف بود. او در تعامل با جبهه پایداری، دشمن یک دهه اخیر خود را به یک دوست تاکتیکی تبدیل کرد.
قالیباف مجبور است برای حفظ ریاست در دوره آینده مجلس با تندروهایی بر سر میز مذاکره بنشیند که او را در انتخابات مجلس در سال ۱۴۰۲ و پس از آن تخریب کردهاند. شما این مذاکرات را چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظر من قالیباف دو رقیب اصلی و جدی دارد؛ یکی جبهه رادیکال نوپدید در مجلس دوازدهم و دیگری دولت سیزدهم. من اصلاحطلبان را رقیب قالیباف نمیدانم. یقیناً طیف میانهرو و معتدلان راهیافته به مجلس دوازدهم قالیباف را دشمن خود نمیدانند و براساس پراگماتیسم مجبورند بین قالیباف با افرادی مانند ذوالنوری، رسایی، آقاتهرانی و… قالیباف را ترجیح دهند. قالیباف باید حلقه خود را با جبهه رادیکال نوپدید در مجلس دوازدهم تنظیم کند و با دولت سیزدهم مواجهه تعادلبخشی را در پیش بگیرد.
چرا حامیان دولت سیزدهم رقیب جدی قالیباف محسوب میشوند؟
قالیباف برسر دوراهی گیر کرده بود و اتاق فکر او به این نتیجه رسیدند که در صورت شرکت در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۴، نباید در انتخابات مجلس ۱۴۰۲ شرکت کند و فرصت را برای سامانبخشی سرمایه اجتماعی خود هزینه کند. در غیراینصورت باید برای کسب کرسی ریاست مجلس وارد انتخابات مجلس ۱۴۰۲ شده و فاتحه ریاستجمهوری را برای ۴ سال میخواند.
تصمیم این بود که قالیباف همچنان رئیس مجلس باقی بماند و اگر قرار است کاندیدای ریاستجمهوری شود، در سال ۱۴۰۸ وارد این کارزار شود اما جریانی که دولت سیزدهم را در دست دارند، بهنوعی موتلف با قالیباف بودند چراکه قالیباف در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۹۶ به احترام آقای رئیسی کنار کشید و در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ نیز به احترام رئیسی وارد انتخابات نشد. اما دولت قدردان این اقدام قالیباف نبوده، او را دیگری دانستند و تمام تلاش خود را میکنند تا قالیبافِ رئیس تضعیفشدهی مجلس دوازدهم باشد و احتمال ورود قالیباف به رقابت ریاستجمهوری ۱۴۰۴ را به صفر برسانند. به همین دلیل است که دولت از جبهه پایداری پشتیبانی میکند.
مگر جبهه پایداری در انتخابات مجلس با قالیباف ائتلاف نکرده است؟
جبهه پایداری در انتخابات با قالیباف ائتلاف کرد اما به محض اتمام انتخابات مجلس، در زمین قالیباف بازی نکرد و به رقیب قالیباف برای کسب کرسیهای مجلس تبدیل شد. این به دلیل آن است که رفتارهای پراگماتیسم کوتاهمدت و غیرقابل تحلیل است. در حقیقت نگاهها بلندمدت و ایدئولوژیک نیست بلکه زودگذر است برای کسب هدفهای حداکثری. قالیباف باید مراقب رفتارهای جبهه نوپدید رادیکالها باشد، چراکه رقیب اصلی قالیباف است. این جبهه در ماههای آینده منتقد قالیباف و همچنین دولت ابراهیم رئیسی میشود.
با این تفاسیر قالیباف میتواند با جبهه نوپدید بر سر ریاست مجلس ائتلاف کند؟
کاری بسیار سخت است. با این وجود نگاه معتدلان و عقلای مجلس به ریاست قالیباف مثبت است. سایر ارکان حاکمیت نیز ریاست مجلس قالیباف را به ریاست تندروها ترجیح میدهند چون قالیباف قابل کنترل و مدیریت است که رفتارهایی قابل پیشبینی دارد. اما جبهه پایداری غیرقابل پیشبینی است و تصمیمات یکشبه اتخاذ میکند. اگر رئیس مجلس از این طیف باشد، دود آن به چشم مجلس، مردم و حاکمیت میرود. این انتخاب بین بد و بدتر است و عقل حکم میکند که «بد» را انتخاب کنند.
بعضی از افراد با جبهه پایداری و لیست شانا وارد مجلس نشدند، بلکه با حمایت امنا و رائفیپور به بهارستان رسیدند. این افراد چه رویکردی را در رابطه با قالیباف در پیش خواهند گرفت؟
در ادبیات سیاسی امروز کشور مراد از جبهه پایداری صرفاً تشکیلات سیاسی نیست، بلکه تفکر پایداری است. این همان تفکر رادیکال نوپدید در ساحت سیاست جمهوری اسلامی ایران است که قوارهای ندارد و مشمول رفتارها، نگرشها و تصمیمهای پارادوکسیکال است. بنابراین این افراد هم جزو پایداری محسوب میشوند و از لحاظ تفکری مماس با جریان پایداری قرار میگیرند. همان خطری که قالیباف از جانب جبهه پایداری حس میکند از سوی این افراد هم احساس میشود.
از نظر قالیباف تمام این افراد یک جریان هستند بنابراین باید تقابل تنظیمگر یا مواجهه تعادلبخش با این افراد داشته باشد. یعنی وارد دعوا با آنها نشود و تقابل آشکاری نداشته باشد. زمان انتخابات ۱۴۰۲ بیتقواییهایی در عرصه رسانه انجام و اسنادی منتشر شد و حاکی از آن است که ساحت سیاست (رفتارهای سیاستورزی منتهی به انتخابات) در شرایط کنونی کشور ناپاک و آلوده است و اخلاقمدارانه نیست.
منظور از تعادلبخشی این است که قالیباف به سهمخواهیها و امتیازات تندروهای مجلس دوازدهم پاسخ دهد؟
قالیباف در این شرایط باید رفتار پراگماتیسم از خود نشان دهد و دشمن را تبدیل به مخالف کند و ضدیت را از دشمن بگیرد. مخالف را به منتقد و منتقد را به کنشگر خنثی و سپس دوست خود تبدیل کند.
در این مدت کوتاه قالیباف میتواند این راه پیچیده را طی کند تا رئیس مجلس باقی بماند؟
کار بسیار سختی است. قالیباف نسبت به کنشگران دیگر (رؤسای سابق قوا) یک مؤلفه مثبت دارد. قالیباف همچنان در درون ساختار جمهوری اسلامی قدرت و ظرفیت کنشگری دارد، بنابراین باید نقش میانجی را در مواجهه با این طیف رادیکال ایفا کند. در درون ساختار سیاسی فقدان حلقه میانجی بین حاکمیت و مردم محسوس است و قالیباف میتواند این نقش را ایفا کند.
اما قالیباف در دوره دوازدهم چهارمین منتخب تهران است؛ آنهم در انتخاباتی که مشارکت در حداقل خود قرار داشت. قالیباف بدون داشتن پشتوانه مردمی میتواند مطالبات آنها را دنبال کند؟
اگر قالیباف تغییری در رویکرد خود در قبال مردم نشان دهد شکی نیست که مورد اقبال مردمی قرار میگیرد.
اگر این تغییر را در رویکردش ایجاد کند چطور تندروها را از خود راضی نگه میدارد؟
سختی کار همین است. قالیباف باید طوری رفتار کند که با مشکل مواجه نشود.
اما این پروسه بلندمدت است و به انتخاب ریاست مجلس دوازدهم نمیرسد.
بله. این پروسه بلندمدت است و راهی برای ورود به ریاستجمهوری ۱۴۰۸ است. موضوع این است که وجاهت شخصی (با افشاگریهای جبهه پایداری در انتخابات مجلس) و آینده سیاسی قالیباف در معرض خطر است. بنابراین قالیباف باید تکلیف خود را مشخص کند. قالیباف در این دو ماه (تا انتخابات ریاست مجلس دوازدهم) میتواند تنها نظر معتدلان و اصلاحطلبان راهیافته به مجلس را جلب کند و راه سختی در این خصوص ندارد.
به نظر شما قالیباف میتواند ریاست مجلس را به دست آورد؟
من ریاست قالیباف در مجلس دوازدهم را تقریباً قطعی میدانم. اما تمام سعی جبهه پایداری و دولت این است که قالیباف رئیس مجلس نشود اگر هم به ریاست رسید، رئیس مجلس تضعیفشدهای باشد تا خطر قالیباف در انتخابات ریاست ۱۴۰۴ را کاهش دهند تا بهعنوان رقیب مقتدری مطرح نشود. قالیباف خطری بالقوه برای ابراهیم رئیسی محسوب میشود چراکه شرایط ریاستجمهوری را دارد و همیشه دوست داشته که سکان ریاستجمهوری را به دست بیاورد.
اگر قالیباف در دوره دوازدهم رئیس مجلس نشود، بهعنوان یک نماینده چه رویکردی را در پیش میگیرد؟
اگر فرض کنیم قالیباف رئیس مجلس دوازدهم نشود و بهطور ناپلئونی این کارزار را ببازد؛ قالیباف نماینده مردم تهران در مجلس میشود و باید ۴ سال درگیر راهروهای مجلس شود. آیا قالیباف این شرایط را میپذیرد؟ قطعاً خیر. شکی نیست که قالیباف از مجلس انصراف میدهد و آماده انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۸ میشود.
یعنی ۵ سال در هیچ مسئولیتی به کار گمارده نمیشود؟
به هر حال او در یکی از نهادهای حاکمیتی مانند ستاد اجرایی فرمان امام (ره)، بنیاد مستضعفان یا مراکز دیگر حاکمیتی مسئولیت قبول میکند و در این ۵ سال فرصت دارد تا سرمایه اجتماعی خود را افزایش دهد و برای حضور در انتخابات ۱۴۰۸ آماده شود.