رسانه ملی خود را ولی نعمت مردم می داند!
تاریخ انتشار: ۷ اسفند ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۷۰۴۵۱۱۱
مهدی اسماعیل تبار، روان شناس فرهنگی، به وظیفه رسانه ملی در ایجاد آرامش روانی بین مردم و رفع التهابات موجود در جامعه اشاره کرد و گفت: متاسفانه در حال حاضر برنامه سازان مردم را ولی نعمت خود نمی دانند و با لحنی که در شان آنها نیست صحبت می کنند. در نتیجه مردم دلزده می شوند و ارتباطشان را با تلویزیون کم می کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مهدی اسماعیل تبار، کارشناس روان درمانی و روان شناس فرهنگی، در گفت و گو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا با اشاره به تاثیر رسانه ملی در رفع التهاب موجود در جامعه و ایجاد آرامش روانی بین مردم گفت: درخصوص این موضوع کتابی به نام «فقط برای 24 ساعت» نوشتم که در آن به سلامتِ منهای دارو اشاره کرده ام. اینکه برای مقابله با غم، سوگواری و تلخی چه کاری باید انجام دهیم و چگونه میتوانیم شادی و امید را در خودمان تقویت کنیم. رسانه ملی و شبکه های تلویزیونی برای گام برداشتن در این راه باید ابتدا رویکرد خود را نسبت به کارشناس تغییر دهند.
او ادامه داد: ما در حال حاضر برنامه هایی داریم که کارشناسان آن پول می دهند تا به عنوان کارشناس در برنامه حاضر شوند و به خانواده های ایرانی راهکار بدهند. من فردی را می شناسم که در 48 برنامه در شبکه یک سیما به عنوان دکتر روانشناسحضور داشت درحالی که مدرک تحصلی آن فوق دیپلم فنی بود. زمانی که با تهیه کننده این برنامه صحبت کردم گفتند مشکل مالی داشتیم. مشکل مالی نباید باعث کارشناس پروری شود و این را توجیه نمی کند.
اسماعیل تبار تصریح کرد: ما باید مثل یک عمل جراحی قلب برای موضوع سلامت و بهداشت روان ارزش قائل شویم. خودحساب گری، شکیبایی، صبر، رابطه نزدیک با خالق و فهمیدن گذرا بودن زندگی از مواردی است که در بهداشت روانی تاثیر بسزایی دارد. اینکه ما در تلویزیون یک مجری میانسال مجرد را از محل بیت المال به حج تمتع بفرستیم یعنی مفهوم زندگی معنوی را متوجه نشدیم. یکی از جلوههای کربلای حسینی داشتن خانواده است در حالی که این مسئله در رسانه ملی ما اصلا مورد توجه قرار نمی گیرد.
این دکتر روان شناس در انتقاد به رفتار مجریان برنامه های تلویزیونی بیان داشت: ما آینه بودن را در تعلیم و تربیت اسلامی فراموش کردیم. مردم می خواهند یک رویی از دیگران ببینند نه دورویی. وقتی رفتار و سبک زندگی مجریان ما با آنچه جلوی دوربین نشان می دهند متفاوت است، مردم آنها را باور نمی کنند. اینکه مدیر گروه اجتماعی برنامه ای درمورد ازدواج برنامه می سازد اما خودش مجرد است نمی توان الگوی مناسبی برای مخاطبانش باشد. مجریان و تهیه کنندگان ما انگار از کُرات دیگر آمدند و فقط وظیفه نصیحت کردن دیگران را دارند.
او افزود: به اعتقاد من کشور ما زمانی درست میشود که تفکر سرهنگ طهرانیمقدم را پیاده کنیم، یعنی هرکس ابتدا زندگی خودش را درست کند بعد به دیگران راه و روش نشان دهد.
مهدی اسماعیل تبار اظهار کرد: متاسفانه در حال حاضر برنامه سازان مردم را ولی نعمت خود نمیدانند و با لحنی که در شان آنها نیست صحبت می کنند. در نتیجه طبیعی است که مردم دلزده شوند و ارتباطشان را با تلویزیون کم کنند.
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: تلویزیون جامعه رسانه ملی صدا و سیما روانشناس روان درمان اسماعیل تبار رسانه ملی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۰۴۵۱۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سن مناسب برای فرزندآوری؛ از تصویر تا واقعیت
درحالی که موضوع فرزندآوری و جلوگیری از سرعت گرفتن روند پیری جمعیت یکی از مهمترین سیاستهای دولتمردان است یکی از مهمترین سئوالها در میان زوجین و البته بخشهای آکادمیک سن مناسب فرزندآوری است. - اخبار فرهنگی -
بهگزارش خبرگزاری تسنیم؛ فائزه مرادی- روانشناس بالینی
فکر میکنیم به بخشی از تاریخ رسیدهایم که در کمال آزادی و آزادگی تصمیم میگیریم و نسبت به گذشتگان استقلال تفکر بیشتری داریم، اما واقعیت و نظر محققان با این تصویر فاصله زیادی دارد. از نظر محققین حوزه علوم انسانی، از جمله روانشناسی، رسانه در تمام جنبهها و ابعاد زندگی ما وارد شده و ذائقه و سبک زندگی ما را تغییر داده است و این تاثیر در اکثر موارد ناخودآگاه، منفی و در راستای از بین بردن ارزشهای پذیرفتهشده انسانی و اخلاقی و عادی کردن ضدارزشها از طرف کسانی بوده که تخصصی نداشته و صرفا قواعد بازی در دنیای رسانه را به خوبی بلد بودهاند.
مخاطبین شاید اصلا متوجه نباشند که چه زمانی و چطور، قدمبهقدم و به نرمی، جای ارزشها و ضدارزشها برای آنها عوض شده و قدرت تفکر و تحلیلشان با بمباران اطلاعاتی کاهش پیدا کرده است؛ یعنی در حالیکه مخاطبان معتقد هستند عقایدشان خالص و محصول تجربه خودشان هست، در واقع گاهی فقط نسخهای ضعیف و تقلید شده از صفحات مجازیای که دنبال میکنند، فیلم و سریالهایی که میبینند و اخباری که میخوانند هستند. اگر این رسانهها اهداف شومی را دنبال کنند، مخاطبی که اظهارنظرهای رسانه را به اشتباه، نظرات خودش میداند، مرز بین درست و غلط را گم میکند. در زمانهای که هرکس با یک صفحه و تولید محتوا، رسانه شده است، نظر متخصصین گم و ناپیداست.
از نظر بیشتر روانشناسان، هر انسانی نسخهای منحصربهفرد است و تصمیمگیری درمورد ازدواج و فرزندآوری کاملا به شرایط فردی، خانوادگی و فرهنگی زوجین بستگی دارد اما مسیر رشد و خودشکوفایی انسانها تا حد زیادی از داشتن یک رابطه متعهدانه، دلسوزانه، واقعی و ماندگار و داشتن فرزند در زمان مناسب میگذرد، پس نمیتوان این تصمیمات را تا زمان نامعینی به تاخیر انداخت. درگیر کمالگرایی شدن، لزوما به معنی نتیجهگیری بهتر نیست.
آنها همچنین اضافه میکنند که:
داشتن فرزند نقطه توقف زندگی نیست، بلکه نقطه عطف است. وجود فرزند در زندگی انسانها هدف و انگیزه ایجاد میکند؛ افراد برای اینکه والد بهتری باشند، تلاش میکنند نقاط قوت و ضعف خود را بشناسند و آنها را تقویت یا برطرف کنند. بر اساس تجربیات افراد و مطالعات و تحقیقات علمی میتوان گفت والد بودن یکی از ارزشمندترین، رشددهندهترین و مثبتترین اتفاقات زندگی افراد است و افرادی که در سنین پایینتر خانواده خود را گسترش دادهاند، موفقتر و دارای سلامت روان بالاتری هستند.
طائب: عدم تحول محیط در برابر «زن اجتماعی جدید» از مادر، «متهم» میسازداما رسانه برخلاف یافتههای علمی و آنچه انسانها برایش برنامهریزی شدهاند، تلاش میکند تنهایی را زیبا نشان دهد، روابط با افراد مختلف و بدون تعهد و حد و مرز را عادی کند و طوری القا کند که مخاطب باور کند برای همیشه وقت دارد و وقتی آماده شد (بخوانید دلزده و خسته) میتواند سراغ ازدواج و داشتن فرزند برود و هر کسی هم که تصمیم بگیرد در زمانی زودتر از آنچه رسانه تجویز کرده است اقدام کند، برچسب امل، متحجر و ناآگاه میگیرد.
رسانه ارزشهایی را که قرنها در جوامع انسانی وجود داشته کمرنگ میکند و میخواهد از ما نسخهای از انسانهایی بسازد که در جوامع غربی امتحان شدهاند و حالا بعد از رسیدن به پوچی و ناامیدی، باز هم سراغ تشکیل خانواده و زندگی در خانوادههای پرجمعیت رفتهاند. با دیدن این چرخه چرا ما هم باید در این دام بیفتیم؟ این روزها باید شجاعت افرادی را که به جای خرج کردن شور و انرژی جوانی در روابط بیمعنی و گذرا تصمیم گرفتهاند ازدواج کنند و مسئولیت داشتن فرزند را بپذیرند، تحسین کنیم چون علاوه بر تمام موانعی که دارند، باید با تصویر کلیشهای رسانه از خوشبختی، شادی، استقلال و عشق هم مبارزه کنند و افراد را به آزاداندیشی، به دور از سلطه رسانه، دعوت کنند.
پایان پیام/