اتحادیه عرب؛ ناجی یا بخشی از بحرانهای منطقه؟
تاریخ انتشار: ۷ اسفند ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۷۰۵۲۳۵۹
اتحادیه عرب در ۲۲ مارس سال ۱۹۴۵ میلادی با ۶ عضو مؤسس مصر، عربستان، عراق، سوریه، لبنان و اردن بنیان نهاده شد. در حال حاضر اتحادیه عرب شامل ۲۱ کشور از آسیا و آفریقا و سازمان آزادیبخش فلسطین است. کشورهای عربی در سال پایانی جنگ جهانی دوم و با مشخص شدن نشانههای ورود جهان به عرصه جدیدی از معادلات، اتحادیه عرب را به عنوان نمادی برای اتحاد و همچنین حل مشکلات منطقهای تشکیل دادند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اتحادیه عرب و بحرانهای منطقه
از دید بسیاری از تحلیلگران مسائل منطقه، عملکرد اتحادیه عرب چنان بوده که برای تحقق حتی بخش کوچکی از آرمانها و منافع ملل عربی نمیتوان هیچ امیدی به آن داشت. اعضای این اتحادیه تنها به اعلام مواضع و مجموعهای الفاظ و جملات جذاب و در عین حال کلیشهای بسنده کردهاند و هیچ یک از اعضای آن در مقام عمل، کاری را پیش نبردهاند.
به نوشته مرکز پژوهشهای «العربی» مصر، شماری از کشورهای عربی شاهد تحولاتی بودند که این تحولات، تغییراتی را در نقشه سیاسی منطقه به وجود آورد. این تغییرات در نقشه سیاسی در حالی رخ داد که اتحادیه عرب شاهد این تغییرات بود. اما با مشاهده عملکرد این اتحادیه درباره تحولات تونس، مصر و حتی یمن میتوان گفت این اتحادیه نقش بارزی را بازی نکرده بلکه تنها در موضعگیریهای خود خواهان پایان دادن به خشونتها و تلاش برای برقراری توافق ملی شده است. نگاهی به عملکرد اتحادیه در لیبی، ضعف این سازمان و سهلانگاری درباره تحولات سیاسی در جهان عرب در ادامه شکست این اتحادیه در بحران سوریه نشان داده که از نظر سازوکار و ابزارها با شکست روبرو است. این اتحادیه در تصمیمگیریهای خود درباره لیبی و سوریه با انگیزه سیاسی عمل کرد و اصول قانونی حاکم بر منشورهای اتحادیه را نادیده گرفت. در بسیاری از اسناد و منشورهای عربی پایبندی به حل اختلاف کشورهای عربی در چارچوب اتحادیه و پرهیز از کاهش و قطع روابط با کشورهای عربی و فضاسازی رسانهای و اعمال تحریمها علیه دیگر کشورهای عربی تاکید شده است. این در شرایطی که در تحولات جهان عرب به این موضوع توجهی نشد.
اتحادیه عرب به طور شتاب زده از حمله نظامی ناتو به لیبی حمایت کرد. این در شرایطی است که این اتحادیه میتوانست از سازوکارهای خود برای حل تنشها و حمایت از غیرنظامیان عمل کند. همچنین این اتحادیه بر خلاف مفاد منشورهای این سازمان مانع از حضور نمایندگان نظام لیبی و سوریه در نشستهای خود شد. این موضوع سبب شد که کانالهای ارتباطی با این دو کشور قطع شود و مولفههای موازنهبخش درباره تحولات میدان نظامی و سیاسی از بین برود. موضع اتحادیه عرب درباره مخالفان سیاسی نظامهای سوریه و لیبی بسیار شتاب زده بود. زیرا این اتحادیه در آغاز تحولات لیبی و سوریه منابع اطلاعاتی مشخص و مستقلی درباره تحولات میدانها، پیشینه و ایدئولوژی گروههای مخالف و برنامهها و طرحهای سیاسی آنها نداشت. همچنین این اتحادیه پس از سقوط نظام لیبی هیچ اقدامی برای کمک به مردم لیبی برای بازسازی نهادها و امنیت مرزها و آشتی ملی انجام نداد و همه این امور را به غربیها واگذار کرد.
به نوشته تارنمای اندیشکده «المستقبل» عراق، سخن گفتن درباره بحرانها و آینده اتحادیه عرب جدا از تحولات منطقهای و جهانی و تاثیرات جهانی شدن نیست. نه تنها اختلاف میان کشورهای عربی نشان دهنده ضعف در کارآمدی اتحادیه عرب در شرایط کنونی است، بلکه افزایش دخالت کشورهای منطقه در امور یکدیگر که از سال ۲۰۱۱ میلادی آغاز شده است نیز در این زمینه تاثیرگذار بوده است. کشورهای عربی به عرصه رقابت کشورهای منطقهای و فرامنطقهای تبدیل شدهاند و این موضوع ناکارآمدی نهادهای اتحادیه عرب را نشان داده است. اتحادیه عرب و نهادهای آن نتوانستهاند خود را با تحولات منطقه همراه سازند و با تحولات جدید سازگار باشند و اختلاف کشورهای عربی با یکدیگر در این زمینه نقش داشته است.
روزنامه «الشرق» قطر نوشت اتحادیه عرب در حل بحرانها و دفاع از مسائل جهان عرب از جمله مساله فلسطین شکست خورده است. منشورهای این سازمان جنبه اجرایی شدن ندارد و هیچ دستاورد قابل ذکری نداشته است و این اتحادیه در بیانیههای خود تنها مسائل را محکوم و ابراز نگرانی میکند. این اتحادیه همانند لانه عنکبوتی است که به دلیل بحرانها و ناکارآمدی منشورهایش شکننده است. برای حل بحرانها هیچ تحرکی نداشته است و میراث آن ذلت و خواری بوده است. این اتحادیه به هیچ یک از اهداف و آرمانهای خود نرسیده است و پس شکستهای پیدرپی در طول تاریخ اکنون در بستر مرگ به سر میبرد. از زمان تاسیس این اتحادیه با هیچ بحرانی مقابله نکرده است بلکه به دلیل ضعف منشورهای آن خود بخشی از بحران بوده است.
دورنمای مبهم اتحادیه عرب
طیفی از ناظران معتقدند که اتحادیه عرب از مسائل سرنوشتساز جهان عرب غافل بوده و این وضعیت ادامه خواهد داشت و نباید درباره آینده آن خوشبین بود.
به نوشته تارنمای «ایلاف» وابسته به عربستان، «محمد ناجی» احمد تحلیلگر مسائل سیاسی میگوید: مشکل اتحادیه عرب آن است که اعضای این اتحادیه برای اجراییشدن تصمیمهای آن اراده سیاسی ندارند. اعضای این اتحادیه درباره برخی مسائل به ویژه مسائل مهم جهان عرب از روی تعارف تصمیم میگیرند اما هنگامی که به خانههای خود باز میگردند این تصمیمها را اجرایی نمیسازند و دامنه همکاری آنها محدود است.
آینده اتحادیه عرب در گروی وضعیت کنونی است. پیشبینی میشود در شرایطی که وضعیت کشورهای عربی آکنده از سختیها و بحرانیها است و بحران بیاعتمادی میان اعضای آن حاکم است، این اتحادیه با تنشها و تغییرات بسیاری دست و پنجه نرم کند. شانه خالی کردن کشورهای عربی از مقابله واقعی با بحرانها مانع اصلی اقدام مشترک کشورهای عربی است. نبود اراده مشترک از مهمترین دلایل شکست اتحادیه عرب است. دخالتهای خارجی و یکهتازی برخی کشورهای غربی در جهان عرب هم سبب ضعف اتحادیه عرب و کمرنگ شدن نقش آن درباره مسائل منطقه شده است. با توجه به این مسائل میتوان گفت که این اتحادیه در آینده ناکارامد خواهد بود و در مسیر خود تغییر و پیشرفتی را شاهد نخواهد بود.
برچسبها راه حل نظامی بحران سوریه اتحادیه عرب لیبیمنبع: ایرنا
کلیدواژه: راه حل نظامی بحران سوریه اتحادیه عرب لیبی راه حل نظامی بحران سوریه اتحادیه عرب لیبی اتحادیه عرب درباره تحولات کشورهای عربی منطقه ای بحران ها جهان عرب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۰۵۲۳۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
موشکهای ایرانی کشورهای عربی را بر سر عقل آورد؟ / اخراج محترمانه ارتش امریکا از خاک امارات +فیلم و تصاویر
جای شکی نیست که حمایت گسترده ای که امریکا و چندین کشور دیگر برای دفاع از اسرائیل در برابر حمله ایران انجام دادند برای ابوظبی تکرار نخواهد شد.
سرویس دفاع و امنیت مشرق _ وبسایت وال استریت ژورنال به تازگی در مقاله ای جنجالی مدعی شد ارتش امریکا در حال انتقال کلیه هواگردها و تجهیزات نظامی خود از پایگاه هوایی الظفره به خاک قطر است.
به گزارش این منبع، پنتاگون جنگندهها، پهپادهای رزمی و سایر هواپیماهای نظامی در امارات را به قطر منتقل میکند.
امارات متحده عربی در ماه فوریه به آمریکا اطلاع داد که دیگر به جنگندهها و پهپادهای آمریکایی مستقر در پایگاه هوایی الظفره در شهر ابوظبی اجازه حمله به یمن و عراق را نخواهد داد، مگر اینکه پیش از اجرای حملات مقامات اماراتی از جزئیات آن خبردار شوند.
مقامات آمریکایی گفتهاند که این امر باعث شده تا هواپیماها را جهت اجرای عملیات به پایگاه هوایی العدید در قطر بفرستند.
با افزایش تنشهای منطقهای، امارات به شدت نگران است به طور علنی مشخص شود که این کشور به عملیات نظامی آمریکا در منطقه کمک میکند و درنتیجه ممکن است امارات توسط نیروهای نیابتی ایران در منطقه مورد هدف قرار گیرد، امارات متحده عربی وضع محدودیتها برای عملیاتهای هوایی آمریکا از خاک خودش را "محدودیتهای محافظت از خود" خوانده است.
مقامات آمریکایی گفتهاند علاوه بر انتقال داراییهای عملیاتی به قطر، آمریکا در حال بررسی اجرای حملات هوایی از جیبوتی آفریقا علیه یمن است.
اما دلیل اصلی تغییر موضع ناگهانی ابوظبی چیست؟
شیخ نشینان امارات از سالهای گذشته و تجربه تلخ جنگ یمن همواره از احتمال آغاز حملات دوربرد به خاک اصلی و تاسیسات حیاتی خود وحشت داشتند؛ رهبران ۶ شیخ نشین دیگر همواره محمد بن زاید حاکم ابوظبی را نصیحت می کردند که از جاه طلبی منطقه ای و خطرات بزرگی که این موضوع برای کشور متحد امارات خواهد داشت اجتناب کند؛ حمله موشکی و پهپادی بزرگی که در ابتدای سال ۲۰۲۲ از خاک یمن علیه شهر ابوظبی انجام شد زنگ خطر را برای این کشور به صدا درآورد.
در ماه ژانویه ۲۰۲۲ انصارالله یمن در پاسخ به دخالت های بیجای ارتش امارات و مزدوران تحت امرش در حمله به مناطق تحت کنترل دولت صنعا در استان شبوه و مارب، چند موج حمله پهپادی و موشکی بزرگ علیه ابوظبی انجام داد.
آتش سوزی در پالایشگاه ابوظبی پس از حمله انصارالله
پالایشگاه اصلی شهر، ترمینال جدید فرودگاه ابوظبی و پایگاه هوایی الظفره که به شکل مشترک توسط امریکا و امارات استفاده می شود اهداف اصلی این عملیات بودند.
مقابله پدافند هوایی امارات با موشک های یمنی
در آن هنگام انصارالله یمن تهدید کرده بود در صورت ادامه دخالت و تجاوزات ابوظبی در خاک یمن، شهر دبی را نیز هدف قرار خواهد داد، این موضوع منجر به سرعت گیری روند آتش بس در یمن و پایان عملیات نظامی امارات تا دو سال آینده شد.
اما اجرای عملیات بزرگ "وعده صادق" توسط ایران علیه اسرائیل و ابعاد گسترده روانی و تبلیغاتی این حمله اثرات فوری بر روند همکاری نظامی میان امارات و ایالات متحده امریکا گذاشته است؛ شلیک انبوه موشک و پهپاد از خاک ایران علیه سرزمین های اشغالی و ناتوانی سیستم پدافند هوایی مشترک امریکا و اسرائیل در دفع این حمله مطمئنا سران ابوظبی را به فکر فرو برده است که اگر روزی امریکا از خاک این کشور علیه منافع ایران اقدام کند و تهران قصد تلافی داشته باشد آنها با چه عواقبی روبرو خواهند شد؟
جای شکی نیست که حمایت گسترده ای که امریکا و چندین کشور دیگر برای دفاع از اسرائیل در برابر حمله ایران انجام دادند برای ابوظبی تکرار نخواهد شد؛ همچنین امارات بر خلاف اسرائیل که فاصله بیش از هزار کیلومتری با ایران دارد در مسافت های کمتر از ۲۰۰ کیلومتر نیز در دسترس خواهد بود و حجم آتشی که ممکن است در عملیات تلافی جویانه ایران بر سر تاسیسات نظامی و اقتصادی آنها ببارد بسیار بیشتر از ظرفیت پدافند هوایی این کشور است و آنها با سطحی از خسارات روبرو خواهند شد که جبران آن در کوتاه مدت ناممکن و در میان مدت نیز بسیار دشوار خواهد بود.
اما مسئله اخراج قوای امریکایی از خاک امارات می تواند سناریو دومینو واری نیز به دنبال داشته باشد؛ امارات به نسبت سایر کشورهای حاشیه خلیج فارس نظیر قطر، بحرین یا کویت مساحت بیشتر و توان نظامی و پدافندی بیشتری دارد، اگر شیخ نشینان اماراتی به این نتیجه رسیده اند که توان دفع حملات تلافی جویانه ایران در صورت استفاده امریکا از خاکشان برای حمله را ندارند این موضوع با نرخ بیشتری برای کشورهای نامبرده نیز صدق می کند.