Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «رکنا»
2024-05-08@03:37:20 GMT

پایان خائن بودن همسر / شهلا در مشهد چه کرد؟!

تاریخ انتشار: ۱۲ اسفند ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۷۱۱۲۸۴۴

پایان خائن بودن همسر / شهلا در مشهد چه کرد؟!

حوادث رکنا: این زن پس از خیانت های همسرش زندگی تلخی را تجربه کرد و بعد از رفتن به مشهد شوهرش تصمیم گرفت زندگی جدیدی را رقم بزند.

به گزارش رکنا، شهلا از اولش هم علاقه ای به گوشی تلفن همراه و فضای مجازی نداشت.. سرم توی لاک خودم بود و تا وقتی درس می خواندم با هیچ یک از هم کلاسی هایم رابطه نداشتم. تمام آ رزوهایم را در درس و مدرسه و لابه لای کتاب هایم جست وجو می کردم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

دیپلم که گرفتم برایم خواستگار آمد. پدر و مادرم معتقد بودند دختر هر چه زودتر باید سر و سامان بگیرد و تکلیفش مشخص شود برای همین برخلاف اینکه نمی خواستم به این زودی ازدواج کنم به خاطر حرف پدرم تن به این وصلت دادم.

دوران عقد شیرینی خودش را داشت و من و شوهرم عاشقانه همدیگر را دوست داشتیم. او با اینکه مخالف درس خواندنم نبود اما نگذاشت به دانشگاه بروم. موضوع درس نخواندن و ادامه تحصیل ندادن همه فکر و ذهنم شده بود. بالاخره شوهرم کوتاه آ مد اما تا به خودم آمدم درگیر بچه و بچه داری شدم و از صرافت درس خواندن افتادم.

باتولد فرزندم زندگی رنگ دیگری برایم گرفت و همه چیز فرق کرد. هرروز که می گذشت با شیرین کاری هایش بیشتر خو می گرفتم. سومین سالگرد ازدواجمان بود که همسرم برای من یک گوشی تلفن همراه خرید. هدیه ای که اصلا مرا ذوق زده نکرد. به جایی که من با گوشی کار کنم همسرم وقت هایی که در خانه بود و با آن ور می رفت. او با مشخصات من در فضای مجازی صفحاتی ایجاد کرده بود. به من می گفت بهتر است برای حفظ آبرو درباره این که از فضای مجازی اطلاعاتی ندارم چیزی به کسی نگویم.

از سویی سهل انگاری من در مورد رفتارهای همسرم و از سویی نا آ گاهی از فضای مجازی، باعث شد زندگی ام دچار یک بحران شدید بشود و آ برویم لکه دار شود. متأسفانه شوهرم با برخی از دوستانم که تلفن آن ها داخل گوشی تلفنم ذخیره بود به نام من ارتباط گرفته بود. او حتی برای یکی دو نفر از دوستانم ایجاد مزاحمت کرده بود و وقتی فهمیدم آبرویم پاک رفت.

شوهرم با نام من به دختری در فضای مجازی پیام داده بود پس از طرح موضوع های خصوصی و ارسال عکس هایی از من اصرار داشته که عکس هایش را بگیرد. با شنیدن این حرف ها به هم ریخته بودم. دعوایمان بالا گرفت و تا مرز طلاق پیش رفتیم.باز هم به خاطر فرزندم و احترامی که برای بزرگ ترها قائل بودم کوتاه آ مدم و با تعهد اخلاقی که همسرم داد پای زندگی ام ایستادم. تقریبا آشنا و بیگانه از موضوع شوهرم و دعوای من و او باخبر شده بودند. او دیگر رویی نداشت تا در شهرمان بماند برای همین از شهر خودمان به مشهد آ مدیم. زندگی جدیدی را شروع کردیم و شوهرم هم سر کار رفت. او می خواست ثابت کند که به من وفادار است ولی هر چه بیشتر برای این هدف تلاش می کرد حالم بدتر می شد.

نمی توانستم به او اعتماد کنم برای همین کارهایش را زیر ذره بین گذاشته بودم. سخت‌گیری می کردم و شک و تردید لحظه ای آ رامم نمی گذاشت. بعد از آخرین دعوای مفصلی که با هم کردیم از خانه بیرون رفت و چند روزی خانه پدرش ماند. وقتی برگشت دوباره درگیر شدیم و چون در این چند روز فکرم به هزار راه رفته بود با خودم می گفتم باید دمار از روزگارش در بیاورم. او این بار حرف جدیدی داشت و می گفت می خواهد واقعیت را بر ملا کند و از من قول گرفت منطقی باشم و عصبی نشوم. با شنیدن این حرف ها حسابی به هم ریخته بودم. با خودم می گفتم حتما باز پای یکی دیگر را به زندگی ما بازکرده و حالا می خواهد لاپوشانی کند. متأسفانه در مورد او زود قضاوت کردم. وقتی فهمیدم که وقت مشاوره گرفته تا مشکلاتمان را با گفت وگو حل کنیم، شاخ درآوردم. تازه فهمیدم که منظورش از واقعیت زندگی، حل مشکلاتمان تحت نظر یک مشاور بوده است.

منبع: رکنا

کلیدواژه: یارانه دلار کرونا کرونا در جهان فضای مجازی قضاوت اخبار حوادث مشهد خیانت زن زندگی حوادث مشهد همسرش اخبار خراسان رضوی کرونا فیلم ویروس عکس تلگرام کرونا در ایران حوادث تهران اخبار تهران تهران مشکوک فضای مجازی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۱۱۲۸۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

وقوع سه همسرکُشی در مشهد

ساعت سه بامداد پانزدهم اردیبهشت با اعلام حادثه قتل زنی با ۲۴ ضربه چاقو توسط همسرش، قاضی صادق صفری بازپرس ویژه قتل عمد دادسرای مشهد به محل وقوع قتل در بلوار خواجه ربیع اعزام شد.

در بررسی ‌ها مشخص شد مردی همسرش را در منزل پدرش با ضربات متعدد چاقو به قتل رسانده بود و خواهر و برادر ۱۶ ساله مقتول نیز توسط این فرد با ضربات چاقو مصدوم شده بودند که اکنون دختر ۱۶ ساله در کما به سر می برد.

این متهم در تحقیقات به قاضی صفری دلیل این اقدام را اختلافات و موضوعات ناموسی اعلام کرد.

همچنین شب جمعه نیز حادثه قتل زنی در منطقه «مهدی آباد» مشهد اعلام و با حضور بازپرس قتل مشخص شد که زن تبعه افغانستانی که ۶ ماهه نیز باردار بود توسط همسر افغانستانی اش خفه شده و به قتل رسیده است، این مرد نیز انگیزه قتل خود را به قاضی، عدم تمکین همسرش اعلام کرد.

در حادثه دیگر در عصر جمعه، پانزدهم اردیبهشت ماه نیز با تماس زنی به اورژانس ۱۱۵ مبنی بر چاقو خوردن همسرش، پرونده جدیدی باز شد و با حضور بازپرش ویژه قتل عمد دادسرای مشهد در منزل این فرد در بلوار کشاورز، همسر صیغه ای مقتول مدعی شد که شوهرش با جراحت ضربات متعدد چاقو وارد خانه شده بود.

در تحقیقات قاضی صفری مشخص شد که ضربات چاقو به قلب و ریه مقتول در داخل منزل وارد شده و هیچ آثاری از خون در مسیر پله ها و غیره وجود نداشت، همچنین طبق گفته همسایگان شب گذشته نیز دعوای شدیدی بین این زن و شوهر رخ داده بود، لذا همسر این فرد نیز دستگیر شد که تاکنون به قتل اعتراف نکرده است.

تحقیقات بازپرس ویژه قتل عمد دادسرای مشهد برای تکمیل پرونده های این سه قتل ادامه دارد.

باشگاه خبرنگاران جوان خراسان رضوی مشهد

دیگر خبرها

  • پشیمانی پدری که دختر ۲۱ ساله‌اش را سلاخی کرد
  • ۳ پرونده در دادسرای مشهد در خصوص جرایم انتخاباتی تشکیل شد
  • تیپ خاص ناصر حجازی در فضای مجازی داغ شد!
  • برای نجات خودم شوهرم را کشتم
  • شوهرم را کشتم که خودم را نجات دهم | ضربه مرگبار کارد به قلب مرد جوان
  • متهم به قتل: برای نجات خودم شوهـرم را کشتم
  • وقوع سه همسرکُشی در مشهد
  • پدر، مادر، ما متهمیم ...
  • هلدینگ خلیج فارس اسیر فضای مجازی نمی‌شود
  • می‌ترسم جنگ تمام شود و این زندگی ادامه داشته باشد!