دستهای پشت پرده اکران نوروزی/ رانت و لابی، مشکل اصلی سینمای ایران
تاریخ انتشار: ۱۳ اسفند ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۷۱۲۲۰۶۰
چند روز بیشتر به آغاز اکران فیلمهای نوروزی در سینماهای کشور باقی نمانده است. موضوعی که این روزها نقل محافل سینمایی است، این است که معیار و ملاک انتخاب فیلمها در اکران نوروزی بر چه اساس است؟ چه تعداد از این آثار متعلق به جشنواره فیلم فجر است؟ سهم این رویداد بزرگ سینمایی کشور در اکران نوروزی چقدر است؟ اینها بخشی از سوالاتی است که در این گزارش قصد داریم به آن پاسخ دهیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اخبار فرهنگ و هنر - منصور سهراب پور تهیه کننده سینما در پاسخ به ترتیب اکران فیلمهای نوروزی، گفت: درباره تصمیمگیری اکران فیلمهای نوروزی، نظر بنده این است که تا به الان هر کس توانسته ارتباط بیشتری با مسئولان بگیرد، حمایت بیشتری از آثارشان میشود.
تهیهکننده «درخونگاه» گفت: گویا قرار است از این به بعد برای اکران فیلمها، قرعهکشی شود؛ اما اکران نوروزی را مستثنی دانستهاند. به نظر من باید قرعه کشی در تمام فصول اتفاق بیفتد وگرنه بیشترین بخشی که متضرر خواهد شد، بخش خصوصی است. فیلمهایی که حمایتهای مختلف دولتی و سازمانی دارند، برگشت سرمایه آن چنان برایشان اهمیتی ندارد؛ پس دود آن فقط به چشم بخش خصوصی میرود.
وی ادامه داد: به نظر من تنها شرایط سالم برای اکران نوروزی، همین قرعه کشی است. همان گونه که برای اکران آثار فیلم سازان در جشنواره فیلم فجر در حضور همه قرعه کشی میکنند، برای اکران نوروزی نیز قرعه کشی کنند. اما مشکل آنجا است که خیلیها از این طرح استقبال نکردند به این دلیل که با اجرای این روند، منافع خود را در خطر میدیدند.
سهراب پور افزود: گرهها و مشکلاتی که در حوزه سینما وجود دارد، بیش از آن چیزی است که به نظر میرسد. فقط بحث قرعه کشی نیست. سال گذشته شورای صنفی زمانی «درخونگاه» را در سینماهای کشور به اکران درآورد که قبل از آن فیلمهای زیاد اجتماعی و تلخ به اکران درآمده بودند. در این شرایط قطعاً مخاطب دیگر به سمت فیلمهای اجتماعی نمیرود. در این صورت علاوه بر صدمه دیدن فیلمسازان، سینمای ایران نیز مخاطب خود را کم کم از دست میدهد.
وی در پایان گفت: امیدوارم روش قرعه کشی برای اکران آثار در سینماهای کشور در تمامی فصول اجرا شود که آسیبی به کسی نرسد.
قطعاً دستهایی پشت پرده اکران نوروز استسید امیر سیدزاده تهیه کننده سینما و تلویزیون، هم به خبرنگار ما گفت: در انتخاب فیلمها برای اکران قطع به یقین دستهایی پشت پرده است و نمیتوان گفت با قرعه کشی همراه بوده است.
وی ادامه داد: گویا فیلمهایی که منتخب هستند، برای افراد خاصی میباشند. این روش باج دادن شورای صنفی اکران به برخی فیلمسازان است. در نوروز باید فرصت اکران را برای فیلمهایی قرار دهیم که تا به الان سهمی در این بازه زمانی نداشته اند. به عنوان مثال انتخاب «لامینور» آقای مهرجویی به گونهای است که گویا قرار بوده از ایشان با این اقدام دلجویی کرده باشند.
تهیه کننده فیلم «مادر قلب اتمی» ادامه داد: از مشکلاتی که در انتخاب آثار نوروزی دیده میشود، کمبود ژانرهای مختلف و تراکم اکران است. سوال اینجا است که چگونه میخواهند گیشه سینما را در مابقی ایام سال مدیریت کنند؟ این نوع ترکیب نشان از این دارد که این فیلمها برای افراد بخصوصی هستند که برای نمایش در این ایام انتخاب شده اند. برای ایجاد تعادل در اکران و جذب مخاطب در هر فصل، باید فیلمهای متنوع و مخاطب پسند وجود داشته باشد.
وی بیان کرد: به نظر من بعد از اکران نوروزی ، دیگر فصل اکران جدیدی نخواهیم داشت و در سال آینده سینما ورشکست خواهد شد. در رأس این قضیه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشهای دیگر مقصر هستند که تعامل و همکاری جمعی را ندارند. رویداد سینمایی کشور (جشنواره فیلم فجر) هم دیگر جذابیت ندارد؛ دلیلش هم این است که ریل گذاری سیاستها از مسیر خود خارج شده است و این یعنی فاجعه. برای برگرداندن جذابیت سابق، باید همه ورود کنند و این نابسامانی در سینما و اکران آثار را بهبود ببخشند.
تا امروز در اکرانهای نوروز شاهد برقراری عدالت نبوده ایممحسن محسنی نسب تهیه کننده سینما هم در گفت و گو با خبرنگار ما گفت: بدیهی است که هر سال برای انتخاب فیلمها در ایام نوروز، بدون رعایت حق و حقوق فیلمسازان و با نادیده گرفتن عدالت، تعدادی از آثار بنا به تصمیمات عدهای انتخاب میشوند. مثلاً فیلمسازی که یک بار از امتیاز اکران نوروز استفاده کرده، دوباره بهره میبرد. این در حالی است که این موقعیت را باید به فیلمسازی بدهند که تا به حال از این امتیاز برخوردار نبوده است. انتخاب روش قرعه کشی برای اکران فیلم روش بسیار مناسبی است که عدالت نیز با آن به اجرا در میآید.
وی بیان کرد: از بین فیلمهایی که برای اکران نوروز امسال برگزیده شده اند بجز شنای پروانه ، مابقی فضای جشنوارهای نداشته اند. نظر من به عنوان فیلمساز این است که باید به دنبال ایجاد شرایط عادلانه برای همه فیلمسازان به منظور استفاده از امتیازهای مختلف از جمله اکران نوروزی بود.
محسنی نسب ادامه داد: تا به امروز در اکرانهای نوروزی شاهد برقراری عدالت نبوده ایم. باید از تهیه کنندگانی استفاده می شد که فرصت اکران آثارشان تا به امروز مهیا نشده است. مهمترین بخش سینما عدالت است. در حالی که شاهد آن هستیم که فلان فیلمساز هرسال در اکران نورزی سهم دارد. هرچند که اثری متوسطی ساخته باشد.
این تهیه کننده گفت: مشکل اصلی سینمای ایران ، رانت و لابی است. اگر قرار است که برای اکران فیلمها در فصول مختلف قرعه کشی کنند، باید در عید هم همین روش استفاده می شد. بهترین کار در سینمای ایران، اجرای عدالت است که علاوه بر ضایع نشدن حقوق فیلمسازان، به صنعت سینمای ایران نیز کمک بسیاری میشود.
منبع: افکارنيوز
کلیدواژه: اکران نوروزی شنای پروانه سینمای ایران سینمای ایران اکران نوروزی وضعیت اکران اکران فیلم ها سینمای ایران اکران نوروزی اکران نوروز برای اکران اکران آثار تهیه کننده فیلم هایی قرعه کشی نظر من
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.afkarnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «افکارنيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۱۲۲۰۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرگذشت غمانگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران؛ صدیقه سامی نژاد که بود؟ (+عکس)
دهم اردیبهشتماه سالروز درگذشت بازیگری است که نه تنها به عنوان نخستین هنرپیشه زن ایرانی شناخته میشود بلکه از منظری دیگر او را اولین قربانی در ناتوانیِ بومی کردنِ تفکر مدرن در سینمای ایران میدانند. صدیقه (روحانگیز) سامینژاد بازیگر فیلم «دختر لر» پس از نقشآفرینی در نخستین فیلم خود آنقدر سختی دید که هرگز حاضر به تکرار این تجربه نشد.
به گزارش روزیاتو، نام روحانگیز سامینژاد که متولد سال ۱۲۹۵ در کرمان بود، با بازی در نقش «گلنار» در فیلم «دختر لُر» برای همیشه در تاریخ سینمای ایران باقی مانده است. «دختر لر» نخستین اثر ناطق سینمای ایران است و در سال ۱۳۱۲ توسط خانبهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا ساخته شد.
با پخش «دختر لر» در سینماها که با استقبال فراوانی هم روبرو شد، سامینژاد به شهرت رسید اما بعد سرنوشت بسیار تلخی پیدا کرد.
فریدون جیرانی سال ۱۳۸۹ در دورانی که پخش یک مصاحبه با فریماه فرجامی بعد از سالها بیخبری و با تصاویری تکاندهنده از این ستاره سالهای دور سینما واکنشهای تندی را به دنبال داشت، در مطلبی بیان کرد:
زندگی بازیگران در سینمای ایران تلخ است و این فقط مربوط به سالهای پس از انقلاب نیست. از ابتدای ورود سینما به ایران این سرگذشت تلخ تکرار شده است. ۱۳ اردیبهشت سال ۱۳۷۶ یک روز صبح به دفتر مجله سینما زنگ زدند و گفتند روحانگیز سامینژاد مُرده است. من تا آن روز فکر میکردم روحانگیز سامینژاد باید سالها پیش مرده باشد. به خانه خواهرش عالیه زند تبریزی زنگ زدم و دیدم خبر درست است. رفتم خانه عالیه زند تبریزی و فهمیدم سامینژاد بعدازظهر چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۷۶ در سن ۸۶ سالگی در تنهایی مرده و روز پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت در قطعه ۳۴ ردیف ۴۴ شماره ۴۶ در جایی گمنامی خاک شده است. رختخواب سامینژاد وسط خانه بود. تنها میراث این اولین بازیگر سینما یک کیسه نایلونی بود و داخل آن یک بسته سیگار، یک شناسنامه و بروشور تانشده «دختر لر».
این کارگردان سینما همچنین گفته بود:
من قبل از دیدن این میراث، تصویر سامینژاد را در فیلم تهامینژاد دیده بودم که گریه میکرد و دیگر هیچ. «ایران قادری» که یک روز سرشناسترین بازیگر تماشاخانه تهران بود، چه شد؟ چگونه مُرد؟ چه کسی خبر داشت؟ و خیلیهای دیگر. ریشه سرگذشت تلخ بازیگران در سینمای ایران را باید در جامعهای جستجو کرد که نتوانسته است تفکر مدرن را بومی کند و در خود حل نماید. متاسفانه اولین قربانیان این ناتوانی بازیگران زن سینما بودند.
عباس بهارلو – مورخ و پژوهشگر سینما – در سال ۱۳۸۱ مطلبی درباره این بازیگر نوشته بود که در بخشهایی از آن آمده است:
وقتی در سال ۱۳۱۲ فیلمِ «دختر لر» ساخته مشترک خانبهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا، که صدیقه سامینژاد در آن نقش «گلنار» را بازی میکرد، در تهران نمایش داده شد، در میان مردمی که برای بار نخست سیمای یک زن ایرانی را بر پرده سینما دیده بودند واکنشهای ناگواری برانگیخت، که بهدرستی روشن نیست ــ و احتمالاً هیچگاه نیز معلوم نخواهد شد ــ که آیا خانم صدیقه سامینژاد تصوری از آن واکنشها در ذهن داشته است یا خیر، و آیا اگر میداشت حاضر به ایفای نقش در آن فیلم میشد؟
گفته میشود که در آن مقطع آوانس اوگانیانس نیز کوششهایی را در زمینه ساخت فیلم انجام میداد و در اینباره بهارلو ادامه داده است:
بهموازات فعالیتهای سختکوشانه اوگانیانس در ایران، عبدالحسین سپنتا و خانبهادر اردشیر ایرانی نیز برای ساختن نخستین فیلم مشترک در هندوستان در جستوجوی بازیگر زنی بودند که زبان فارسی بداند و نقش «گلنار» را در فیلم «دختر لر» بازی کند. تا قبل از دوره پهلویِ اول بازی زنانِ مسلمان در نمایشها و تعزیهها ممنوع بود و بازیگران زنی که در این سالها در فیلمهای اوگانیانس و مرادی ایفای نقش میکردند مانند مادام سیرانوش، لیدا ماطاوسیان، ژاسمین ژوزف، زما اوگانیانس و آسیا قسطانیان (کوستانیان) از بانوان ارمنی بودند که اکثر آنها از صحنه تئاتر به سینما آمده بودند، بههمین دلیل موانع کمتری بر سرِ راه خود داشتند.
سپنتا موفق شد صدیقه (روحانگیز) سامینژاد، همسر یکی از کارکنان کمپانی امپریال فیلم بمبئی، را که از سیزده سالگی از کرمان به هندوستان رفته بود مجاب کند و با این توضیح که نام او بهعنوان نخستین بازیگر زن در تاریخ سینمای ایران ثبت خواهد شد ــ که شد ــ موافقت او و شوهرش، دماوندی، را برای بازی در فیلمش جلب کند. بدین ترتیب گروه هندی ـ ایرانی عبدالحسین سپنتا و اردشیر ایرانی کار خود را در هندوستان آغاز کرد.
«دختر لر» نخستین بار در سیام آبان ۱۳۱۲ در دو سینمای مایاک (دیدهبان) و سپه بر پرده آمد، و نمایش آن، سال بعد از دوم مردادماه ۱۳۱۳ در سینما مایاک تکرار شد، و پس از یک ماه از چهارم آذر نمایش آن در سینما سپه به مدت پنجاه روز ادامه یافت. سپس با یک دو هفته وقفه در همینسینما از نو بر پرده رفت. استقبال از فیلم بسیار پُرشور بود و حتی «مادر بزرگهای خیلی پیر» هم رفتند تا سرگذشت «دختر لر» را بهچشم ببینند.
ایفای نقش گلنار در «دختر لر» موجب شد که صدیقه سامینژاد چنان انگشتنما و زبانزد خاص و عام شود که هم با دشنام روبرو شد و هم با تشویق برخی مردم در شهرهای مختلف.
سامینژاد در سال ۱۳۴۹ یعنی ۳۷ سال پس از نمایش «دختر لر»، در مستندی از محمد تهامینژاد با نام «سینمای ایران از مشروطیت تا سپنتا» حضور یافت و به روایت زندگی دشوار و پر از رنج خود پرداخت.
از تهامینژاد نقل شده است:
اغلب بهطور کنترلنشدهای میخندید و در حالیکه اشک در چشمانش حلقه زده بود به من گفت که هنگام اقامت در هند ایرانیهای متعصب او را مورد ضربوشتم قرارمیدادند و حتی بطری بهطرفش پرتاب میکردند. بهطوریکه همواره مجبور بود همراه با محافظ از استودیو امپریال فیلم خارج شود.
درباره این چهره مستند دیگری با نام «روحانگیز سامینژاد» به کارگردانی مجید فدایی نیز ساخته شده که در ارتباط با زندگی نخستین بازیگر زن سینمای ایران و ایفاگر نقش «دختر لر» است.
سامینژاد در حالی در ۸۰ سالگی از دنیا رفت که خاطرات زیادی از دورانی که «دختر لر» ساخته شد و حواشی پیرامون آن بازگو نشد. فریدون جیرانی که مطالعات زیادی درباره تاریخ سینما دارد، با بیان اینکه چنین اتفاقی فقط مختص نخستین بازیگران سینما نبوده، در مصاحبهای با ایسنا گفته بود:
بسیاری از بازیگران سینما، حرف و تاریخ سینما را با خود به زیر خاک بردند. من بارها به آنها گفته بودم که اجازه بدهید این اطلاعات به نسلهای دیگر انتقال داده شود، اما بسیاری از آنها به این موضوع توجه نکردند.
قدیمیهای معروف، بریدهاند و سعی میکنند که صحبت نکنند، چون معتقدند سالها به آنها بیلطفی شده است و دل پرگلایهای دارند. مثل ناصر ملک مطیعی که من یک بار از او دعوت کردم تا به خانه سینما بیاید و درباره «چهارراه حوادث» (فیلمی به کارگردانی ساموئل خاچیکیان) صحبت کند و هرچه اصرار کردم موافقت نکرد. فردین هم دق کرد، در حالی که میتوانست بازی کند. در یکی از برنامههای تلویزیونی هفت، بعد از سالها آقای افخمی گفت که اگر به تاریخ سینما مراجعه کنید میبینید که بعد از فیلم «گنج قارون» تعداد سینماهای تهران افزایش پیدا کرده است بنابراین نمیتوان نقش فردین را در تاریخ سینمای ایران انکار کرد اما سالها تلاش شد که این نقش را انکار و حذف کنیم اما نتوانستیم. برای همین بعد از فوت او تشییع جنازه باشکوهی شکل گرفت. او میتوانست بازی کند، چرا بازی نکرد؟ اگر بازی میکرد چه اتفاقی میافتاد؟ در سینمای سی سال اخیر که علی بیغمی وجود نداشت، میتوانست نقش یک پدر را بازی بکند.
کانال عصر ایران در تلگرام